پاورپوینت
علوم انسانی و علوم اجتماعیالهیات، دین و معنویتاقتصاد و مالیسرمایه‌گذاری و بورس

دیدگاه و نظریات اسلام و شریعت در مورد رفاه و ثروت

درس : مباحث پیشرفته در ابزارهای مالی اسلامی دیدگاه و نظریات اسلام و شریعت در مورد رفاه و ثروت مال و ثروت در احادیث و قرآن سرمایه داری مصطلح پیامدهای فردی سرمایه‌داری

محمدحسين ابوئي مهريزي

صفحه 1:

صفحه 2:
دیدگاه و نظریات اسلام و شریعت در مورد رفاه و ثروت درس : مباحث پیشرفته در ابزارهای مالی اسلامی زستان ۱۴۰۴

صفحه 3:
اموال در قرآن در قرآن کریم. «اموال» عامل قوام و امداد الهی شمرده شده است: ۱. «ولا توء توا السفهاء اموالکم التی جعل الله لكم قياما.؛ (نساءاسوره؟: آيده) اموال خود رله که خداوند سیب برپایی زندگی شما قرار داده است. به دست سفیهان (اواردان و غیرمتخصصان) مسپارید..4 ۳ هو امدد ناکم باموال و بنین.: ۷ آیهع) از طریق اموال و فررندان به شما کمک رساندیم»

صفحه 4:
مال و ثروت در احاديث در احاديث نيز «مال و ثروت»» عامل پایداری اسلام و مسلمانان و ابزار سامان‌یابی کار اجتماع دانسته شده است: امامباقر(علیهالا) به رو ت امام صادق (علیهالسلام): «.. هی (الدنانیر و الدراهم) خواتيم الله فى ارضهء جعلها له مصحه لخلقه. و بها تستقیم شوژنهم و مطالبهم؛ درهم و ‎(A) pgm gs‏ خد| است در زمین» خناوند آن را برای سامان‌یابی کار خلق قرار داده است؛ تا بان وسیله. امور زندگای مردمان بگذرد و نیازهای آنان برآورده شود» مقصود از این تعبیر اینست که خدای متعال چنین به فکر و نظر آدمیان داده است که اين ابزار و وسیله (درهم. دیناره تومان و هر يولى) را پدید آورند و برای آن» اعتبارمالی قرار دهند» تا از تعويض كالا باکالا _که کاری دشوار و دراکتر موارد غیرعملی است _ آسوده كردند و زندگی و امور آنان به آسانی برگزار شود.

صفحه 5:
مال و ثروت در احاديث امام صادق (عليهالسّلام): احتفظ بما لک فانه قوام دینک؛ از اموالت مراقبت كن كه مايه يايدارى دين تو است. اسلام بر دستیابی به رشد اقتصادی و آبادی مزارع و سرزمین‌ها و بهره‌برداری از منابع و سرمایه‌های طبیعی آن نسيز تاكي کرده است: اك هو انشاكم من الارض و استعمركم فيها.؟ خداوند شما را از زمين يديد آورد و آباد كردن آن را به شما سيرد...

صفحه 6:
مال و ثروت در احاديث امام صادق (علیه‌الشلام) نیز فرمود: فكر يا مفضل فى هذه المعادن وما یخرج منه من الجواهر المختفةءمئلالجص» و الکلس» و الجبس, وخ و المرتسک و القونیا و لرسی و لحاس وارساص والفضد والله ۰ و افوت مرو السر» و افاره و انموسا و ریت والفعط و عبر دا ک میا تعمله النساس فى مأريهم :فهسل يخفى على ذى عقل ان هذه كلها ذخائر ذخرت للانسان فى هذه الارض ب فيستعملهاعندالجاجه البيها... اى مفضل! درباره اين معادن بينديشء و درباره مواد گوناگونی که از آنها بیرون آورده می‌شود. همچون كج و آهك و سنك كج و زرنيخ 08 از ‎bran‏ و مردمان براى رفع نيازمندىهاى خود به كار مىبرند؛ آيا ممكن است بر شخص خردمند اين مطلب يوشيده بماند كه همه اينها جيزهايى است كه (برطبق حكمت) براى انسان در اين زمين ذخيره شه استه نا آنها را از زمين بيرون لورد.و هنكام نياز به كاز بردكت

صفحه 7:
مال و ثروت در احاديث سرمایه گذاری تولیدی و پرهیز از راكد كذاردن اموال و كنز و كنج كردن آنهاء نيز مطرح كرديده است: ... و الذين يكنزون الذهب و الفضه و لاينفقونها فى سبيل الله فبشرهم بعذاب اليم؟ و کسانی که طلاو تقره گنج می‌کنند و أن را در راد خدا اتفاق نمى كند به کیفری درهناک نویدشان دق اندوختن طلا و نقره (که در دوران گذشته. وسيله مبادله بوده و واحد پول را تشکیل می‌داده است) واموال فراوان و مستراکم» «کنز؟ است و هرگونه استفاده عمومی و سرمایهگاری (موال انفان و خدمت به خلق است.

صفحه 8:
مال و ثروت در احاديث امام على (عليةالسّلام): «لیس فی المال الصامت نفل؛ در مال راکده زياده و رشدی نیست.» امام صادق (عليهالسّلام): «ما يخلف الرجل بعده شيئا اشد علیه من المال الصامت... قلت له: کیف یصنع به؟ فقال: یجعله فی الحائط و البستان و الدار؛ آدمی. ثروتی ناخوشایندتر از سرمایه‌های راکد پس از خویش باقی نمی‌گذارد. سئوال شد پس بااینگونه اموال چسه کنسد؟ امام فرمود: آن را در خانه سازی و احداث باغ» سرمایه گذاری کند.»

صفحه 9:
مال و ثروت در احاديث امام سجاد (عليدالسَلام): #استثمار المال تمام المروة رشد و نمو مالء از مروت استد» همجنين استفاده بهینه از سرمايدها و منابع نيز مطرح شده است: امام على (عليهالسلام): «لم یکنسب مالا من لم یصلحه؛آتکس که از سرمایه‌اش درست استفاده نکند در حقیقت. مالی به دست نیاورده است.» ‎ale gu‏ که نونه‌ایبسیر دک دریاره مساتل ملیبودهروشن می‌ردد که یه سرمیه‌ها و اصوال در اسلام با نگرشسی بسیار اصولی و ‏قلمرو گسترده آن مبرزه کرده و مل‌پرستی و افزونخواهی را به شدت محکوم کرده | ‎ ‏نگریسته شده و ثروت در جامعه اسلامی» جایگاهی ویژه دارد. پس چگونه است که اسلام در عین حال» با سرمایه‌داری در ‎

صفحه 10:
مال و ثروت در احاديث اسلام در برابراموال. از عوارض منفی آن نیز سخن می‌گوید و سرمایه‌داری را با شیوه و اخلاقیات و عملکردهای ناهنجار آن معرفی می‌کند. اگر اموال و سرمایه‌ها در جهتی درست و انسانی هدایت نشود و در خدمت کل جامعه بشری قرار نگیرد» و از سورت لزاری و آلی درادده و به سورت هدف و اصل در نره گروسی خاس ذغیره گرد مردود است ببراوت دیگر. بمد ما سرمایه‌داری مردود است زیرا عملکردهایی ناعادلانه و راه کارهای ظالمانه و ضدانسانی دارد و اقتصاد بازار آزاد که رکن قرائت لیبرال _سرمایه‌داری از جامعه مدنی غربی است. دقیقا " بر همین عملکردها و راهکارها مبتنی شده است.

صفحه 11:
سرمایه داری مصطلح پدیده سرمایه‌داری مصطلح. به این معنا و در بعد منفی آن. از ناهنجارترین؛ ویران‌گرترین و شوم‌ترین پدیده‌هایی است که در اجتماعات بشری رخ نموده است. از آغاز پیدایش این پدیده تاکنون» پدیده دیگری به این شومی و ویران‌گری نداشته‌ایم؛ زیرا که یا خود به تجاوز و تابودی انسان‌ها دست یازیده است» و یا دستیار نزدیک همه تجاوزکاران و دژخیمان تاریخ بوده است. اگر قدرت‌های بدنی و خانوادگی یا قبیه‌ای در گذشته‌های دورء یکه تازی کردند. و با قدرت‌های نظامی و خودکامه سیاسی» در دورانهاى بعدء ره بیداد پوئیدند» وبا قدرت‌های صنعتی و نظامى در اين دوران» خاستگاه اصلی بسیاری از تجاوزگری‌ها و بیدادگری‌ها و پایمال شده حقوق انسان‌ها گردیدند» ريشه اصلی همه این‌ها در سرمایه‌داری و تمکن بی‌حساب مالی نهفته است. خصلت «سرمایه‌داری» در تبیینی کلی و فشرده» خاستگاه اصلی خودخواهی‌ها و سودجویی‌هاء و سرچشسمه نابسامانی‌ها و نابودی‌ها و تبعیض‌ها و محرومیت‌ها و ستیزها و آشوب‌ها بوده است. تراکم سرمایه در بخشی و مال‌اندوزی گروهی, همواره ره آوردهایی ویرانگر داشته است و افراد و اجتماعات و حتی طبیعت و محیط زیست را نیز به تباهی کشیده است.

صفحه 12:
سرمایه داری مصطلح «اقتصاد سرمایهداری» و جامعه مدنی به اين معنا و در قرائت سکولار, نظامی ضد الهی و بستر اقتصادی طاغوتی است, لکام گیسخته و مرزنشناس و عدالت‌گریز و قانون ستیزه که جز به خود و قانون خود و آزادی در راه کارهای خود. به هیچ قانون, و آزادى و شيوه و روشى حرمت نمى نهد و جانب هیچ حق و عدلی رارعایت نمی‌کند. سرمایه‌دری با معیارهای لیبرالیسم اقتصادی, دارای ویژگی‌های همه تجاوزگران و طاغوتان در طول تاریخ است. بلكه امروزه با تکامل ابسزاری که پدید آمده اسبت. این تجاوزرگری‌ها بسیارپیچیدهتره سهمگین‌تر و ضدانسانیتر از همه مستکبران تاریخ گذشته عمل می‌کند. تجاوزگری که از حد منملفه و کشسورهای خاس گذشته فرامنطقداى و جهانى شده است. از حريم انسان ها هم كذشته و به حريم طبيعت و منابع آن نيز بنجه افكنده. حتى كمربند امنيتى كره زمين» يعنى لايه اوزن نيز از عملکرد آن در امان نمانده است. و شگفت اینجاست که در عین حال, داعیه اصلاع‌گری و قائونمداری نیز درد و از حقوق انسائی و آزادی و آزادگی نیز دم می‌زنند؟ چه نیک و شكرف» قرآن كريم؛ كارنامه اينان را ترسيم فرموده استه «و اذا قيل لهم لا تفسدوا فى الارض قالوا انما نحن مصلحون؛ چون به آنان كفته شود كه در زمين» فساد مکنید مى كويند: ما مصلحانيم» قرآن کریم مسرفان را مفسد معرفی م ىكند.

صفحه 13:
پیامدهای فردی سرمایه‌داری اکنون پارهای از دیدگاههای اسلام دربره سرمای‌داری را تببین می‌کنيم. و در ازیبی شتابزده‌ای, برخی از ره کارها و ره آردهای آن را پرمی‌شماريم. و در آغاز از پیامدهای فردی آن گفتگو می‌کنيم که زمینه اصلی عملکردهای اجتماعی آن نیز هست: الهاء و بازدارندگی این عنوان, در سوره تکاثر آمده است» که احوال زیاده‌دران را ترسیم می‌کنده و پیامدهای منفی افزون‌داری را به تصوير مى كشدة ‎o> SA Sab‏ زرتم المقابر. كلا سوف تعلمون. ثم كلا سوف تعلمون! نازيدن به فزوندارى (و فزون خواهى). ‎Ula‏ ا سرگرم ساخت. (و در ‏دنيا غرق كرد) تا (مرگ فرا رسید و) به ديدار كورها شتافتيد. نه أن است (كه مىينداريد). به همين زودى خواهيد دانست. نيز نه أن است (که ‎ ‏می‌پندارید)» به همين زودى خواهيد دانست.»

صفحه 14:
پیامدهای فردی سرمایه‌داری در اين آيه كريمه زیاده‌داری و افتخار به آن, از عوامل بازدارنده انسان, به حساب آمده است. «الهاء» به معنای بازدارندگی از یاد خدا و كردن نهادن به قوائین الاهی و به "لهو" افکندن است. امينالاسلام طبرسی می‌گوید: الهاء به معنای سرگرم کردن کسی به لهو و لعب است؛ و «لهیکم التکاثر» يعنى نازيدن (و يز دادن) به فزونى مال و فرزند شما را از فرمانبردارى خداء و به ياد آخرت بودن باز ناشت و غافل ساخت و به قسولی يعسنى: مباهات كردن به فزونی مال و افراد شما را از تدبر در کار خدا (حکمت‌های تکوینی آفرینش, و حکمت‌های تشریحی احکام باز

صفحه 15:
پیامدهای فردی سرمایه‌داری بعد منفی مال اندوزی تعبیرهای دیگری تیز در فرآن آمده است که گر چه از این ريشه و ماده تیست: لیکن در ژرف ای معنا: به همین حقیقت نظر طره یسنی پمد متفی و تباه‌کر هالاندپزی و بازدرتدگی) سرمايددارى را تبيين مىكند جون: ه.. و ما الحيوة الدنيا الا متاع الغرور.... زتدكى ذنيا جز كالايى كول زننده تيست.» ب دل بستن به سود و سرمايه و كالاهاى دنيابيي: حالت غرور و خودمحورى در نفس آدمى يديد مىكردد. و انسائى را لز هر فكر و اتديثيه درست و راكثناى ديكرى باز مىدارد ye (plead) ‏امام على‎ «.. و التكاثر, ليهو و لعب و شغل: و استبدال الذى هو ادتى بالذى هو خير تكائر يواست و لعب و مشغوليت» و كرفتن جيزى كه يستتر است در بابر دادن جيزى يهتر»

صفحه 16:
پیامدهای فردی سرمایه‌داری بعد منفى مال اندوزی تعيير «فتنه» در آيه كريمه: «انما اموالكم و اولادکم فتنه.؛ جزاين نیست که درایی و فرزندان شما برای آزمنند» اموال و فرزندان از عوامل آزمایش و آزمون انسان‌ها شمرده شده است, و بسیاری از صاحبان سرمایهها در آزمونی شرکت می‌کنند که از آن, مردود بیرون می‌آیند زیسرا كه ثروت زياد موجب بازدارندگی آنان از سعادت و معنویت است. تعبیرهای دیگری نیز چون؛ مترفه مسرف» مستکبر و تهلکه که درباره سرمایه‌اران است» همه يه نوعى بيانكر الهاء و بازارندگی زیاه‌داری از عمل به حق و تن دادن به ارزش‌هاست. و مترف و مسرف نیز که به معنای مصرف‌های شاد خوارنه و زیاده از حد است, انسان را از رادهاى درست باز مى دادء و تبیر استکیار» نیز به همین سرکشی از گردن نهادن به حق و حقیقت نظردارد و «تهلکه» و نابودی, بيآمد تکاپ ذیر

صفحه 17:
پیامدهای فردی سرمایه‌داری بعد منفى مال اندوزی تعبير «موتى» در قرآن نيز با نظر به همين معيارء به مالاندوزان» تفسير شده است: gall ‏لا تسمع‎ Sabo .. تو نمی‌توانی مردگان را شنوا سازی...» از پيامبر بزرگوار اسلام پرسیدن... مردگان چه کسانیند؟ فرمود: «هر غنی مترف» یعنی هر ثروتمند شادخوار. آرى سرمايهداران در جنين جامعه و مدنيت اسکباری, از خود و تعالى معنوى خويش باز مى مانند, وراه رشد و سعادت خویش گم می‌کنند. و تممی عمر و نیروی حیات در بیراهه روی می‌گنارند.آنان براستی از خود بیگانه و از خود ومانده‌اند. به خود فراموشی گرفتار شده‌اند و تمامی هصوش و استعدادهای بدنی و روانی خویش را در راهى سرمايهكذارى كردماند كد كوهر اصلى انسانى را شكوفا نمىسازد؛ بلك آن را در غبارها و لايههاى تيره ماديات مىيوشائد. بنابراين كر جه يك سوره به نام «کاثر» ناميده شده و از ييآمدهاى شوم افزون خواهى سخن كفته استء ليكن در سراسر قرآن: تعبيرهاى فراوانى است كه در جوهر و ماهيت از همين دنيا دوستىها و

صفحه 18:
پیامدهای فردی سرمایه‌داری بازدارندگی اخلاق اخلاقیات در جامعه مدنی سرمای‌داری, زمینههای اصلی بسیاری از خوی‌های غیرالاهی و سرشت‌های غیرانسانی است. استکبراقتصادی, بسستر مناسب استکبار اخلاقی و طفیانگری‌های روانی است. چنانکه کمبودداری و استضعاف اقتصادی» زمینه استضاف اخلاقی و فکری می‌باشد. مالاندوزى و زیادهخواهی, انسانى را به خصلتهابى شيطانى جون: أزمندى, حرص سیریاپذیه نجل خودخواهی» خودبرتربینی,طفیان و سرکشی, لذتپرستی, شادخوارى و شکم‌بارگی» شهوت‌پرستی, ت نأسابى, بی‌اخساسی و سنگ‌دلی می‌کشاند و عامل اصلی این اخلاق‌های ضد انسانی» همان داشتن‌های افراطی و مال‌ان دوزی‌های افرون‌خواهانه است. از اینرو می‌تگريم که در تعالیم اسلامی برای مبارزه با سرمایه‌داری» چه بسیار که با اين خصلت‌ها مبارزه شده است. از باب نمونه به چند روایت توجه کنیم: بيامبر (صلىاللمعليهوآلدوسلم): عن صلاح اول هذه الامة بالزهد و اليقينء و هلاى آخرها بالشج و الامل؛ سامان یاب کار این استه در آغاز به زهد و يقين است و بیسامانی أن, در بايانء بد أزمتد و بل ور أرزودارى.»

صفحه 19:
پیامدهای فردی سرمایه‌داری دارندگی اخلاق امام سجاد (عليهالسّلام) در دعایی از خداوند مسئلت می‌کند که به او چندان ثروت بدهد که از حد نیاز داری بگذرد اما به سرمایه داری نرسد و این همان زندگی بسنده و کفاف است تا به مشکلات فقر و اخلاق غیرانسانی سرمایه‌داری گرفتا امام سجاد (علیهالللام): «لهم انی استلک خیرالميشةء معيشة اقوى بها على جميع حاجاتى و اتوصل بها اليك فى حياة الانيا و فى اخرتی. من غیر ان تترفنی ‎ALLS Ua‏ خدايا از تو معيشتى نيك خواهانم: معيشتى كه با آنء همه نيازمنديهايم را برآورم: و در زندكى اين دنيا و در آخرتم با آن به قرب تو برسم. بی آنکه مرا غرق در نعمت سازی تا به طنیان افتمس»

صفحه 20:
پیامدهای فردی سرمایه‌داری سیری ناپذیری سرمایه داران حرص و أزمتدى سيرىنابذير از اركان اخلاق را _سرمیه ری است. و اين حالت جتان كريبان كير آنان مى كردد كه هر جه به سود و سرمايه و كستره ثروت خويش می‌فاشده سیر نمى شوند و به سراغ بيشتر و ببشترها مى روند. ابن روند بكونداى وحشتناك دتبال م شود. و در تقطداى باز تم ى/يستد و احساس بى نيازى و سيرى بيش تمىآيد. ببامبر (صلىلمعليهوآلدوسكم): ‎geen‏ اجسادهم لاتبع؛ و قلويهم لا تخشعة: لى ابن مسعود! بدنها (شكمها) شان سير نمىشود. و دلهاشان خشوعپد نم ند.» ‎ ‏در إين سخن نبوى به تثيرمتقابل جسم و جان, در حالت مالاندوزى اشاره شده و آمده ست كه سيرى تابذيرى فزونخواهانه مال برستان, با فقدان خشوع و خقضوع قلب و روح (تفرعن و ‎ ‎las sins ‏و اصولا این حالت در مسائل مادی هست كه اكر أنسان بالحساس يستدكى با آنها رويرو تكشسته ويه يهره يرطرى يعافتازه لازم و مقيد دست ‎age‏ پس از برضورداری از زیستی معشول و ‏بسنده و مرفهء احساس بى نيازى مىكندء و از زياده خواهيهابى باز دارندى روى بر مىتابد و كرنه هيجتكاه احساس بىنيازى نم ى كند.

صفحه 21:
پیامدهای فردی سرمایه‌داری سیری ناپذیری سرمایه داران اممعلی(عیمالتلم) «من رضى من الدنيا بما يجزيد. كان ايسرما فيها يكفيه. و من لم يرض من الدنيا بما يجزيه. لم يكن فيعاشيى يكفيهط آن كسى كه بداندازه كفافه أز دنيا راضى شودء كمترين جيز دنيا يراى او بسنده است؟ و آن كس كه بداندازه كفاف راضى نشوده جيزى نيست كه يتواند لو را بسنده باشد.» آرى كرفتارى جامعه بشرى بر سر همين ماهيت افزون‌خوا و زیاده‌طلب است که در پهنهاقتصاد جهانی. هر چه را ملیت و بهاء داشته باشد و بكوتداى در بازارها و مبادلات» ارزش أقرين و سودأور باشد بايد به جنك أورد و سلطه خويش را بر آن تثنبييت كندء و در هيج حد و مرزیدرتگ تکند و چون جهنمی همه جيز را ببلعد و به تعبير قرآن كريم هر جه به أو بدهند زياده بسر أن را طلب كندة هو جملت له مالا ممدود.. ثم بطمع ان ازید؛ به او مالى فزاينده دادم باز طمع آن دارد که آن را افزونترکنم.»

صفحه 22:
پیامدهای فردی سرمایه‌داری سیری ناپذیری سرمایه داران سرمایه‌داا,چون به هیچ حد و اندازداى قائع نيستتد و احساسى سيرنابذير دارند هيجدكاه به بونيازى دست نمويابئة امام كاظم (عليهالشلام) فرمود 7 «من قنع بما يكفيه استغنى» و من لم يقنع بما يكفيه لم يدرك الفنى ابن هر كس به أنجه اورا بسنده الست قناعت كند. بىتباز استء و هر كس جنين نباشد. هوكز به بنيازى ترسد.» أز انرو در تعاليم اسلامى. ب زي بتاهاى روحى و ددصفتى درونى سرمايددارى مبارزه ده اسسته جنانكه با عملكرد ببرونى و اجتماعى أن؛ تراكم ماربرستى در تظر اسلام يك یه اه منیب اجتماعى محض ويا سياسى صرف نيست؛ بلكه بديده يست كه بر مجموع زمينههاى فرهتكى و فكرى و تربتى افراد نا شده است. بدين جهت اسلام به ويسسران كردن زمينهها و بايكادهاى درونى و روحى مالاندوزى نيز توجهى شابان كرده است. (جنانكه ‎ll gil pn nS al lp‏ ترويج زندكى صوفياته و ترك دنب و يرهيز از رفاه و يهبود وضع معيشست جامصه و مردم و نادیده گرفتن ارزش توسعه اقتصادی نیست؛ بلکه هدف چنانکه روشن است. ویژسازی امکانات رفاهی, و سلطه افكنى بر كل منابع و سرمايفها و بازارهاء توسط گروه‌های انسدک و

صفحه 23:
پیامدهای فردی سرمایه‌داری ارندگی های عقل تفکر سرمایه‌داری و رله کارهای آن» از موانع شکوفایی خرد ناب انساتی اس که داده‌های عقل آمی رادر زیر لابههای. سنكين و تيره حب مال و آمال» مدفون می‌سازد و روشسنگیری‌های او را فرو می‌پوش‌اند و بدین‌سانند همه دلبسستگی‌ها افراطی وحب و عشق‌های سرکش که در راه عقل و بررسی‌ها و روشنگری‌های او مانعی عظیم پدید می آورد.

صفحه 24:
پیامدهای فردی سرمایه‌داری منظور از عقل منظور او عقل. عقل انسانى استء عقلى كه براى انسانها ارزش قائل است» و جانداران و كياهان و حتى مواد یجان را حرمت می‌نهند عقلی که خوب و بد و زشت و زييا را مىتمتاسد. و بهارزش‌های اخلاقى و اصول نوع دوستى و ذيكر خواهى فرا مى خوائد. عقلى كه از درد و رنج ديكران رنج م ‎AAS‏ و به اندوه اننوهكينان. غمكين مىكردد عقلى كه خودخولهى و خودبرستى را محكوم و مردود می‌قناسد و فرلخوان به دیگر دوسترها و انساتكرابىها لست. / این عقل منظور ست که با عشق‌های ماد و دلبستكى هلى ما اندوزى بتدريج كم فروغ مى شود نا بكلى از كار بيفتد؛ نه عقل لزارى استوار بر محور سودبرستى و خودخواهى. باباين رکه و زيركىهاى سودجويانه و نقشهكشى هلى برخاسته از خودخواهى و خودمحورى. منظور نيست» كه با همه ب تعهدها و مسئوليتنشناسىها و قانون شكنى ها نيز سازكار مىافند و همه ارزش هلى اخلاقى و معيارهاى انساتى را در اه جلب منافع. زير با م نهد وبا ترفندها و حيله كرىهاء هر مرز و حريمى را مى شكند و بر هر فضيلتى كام م ىكذار. و أن را يسيروزى بسه حساب م أورد. لين حسابكرى هلى مادی در منعق دین, نرنگ و سالوس و شیطاتت است. تفکر سرمایه‌داری ليبرال: با اين عقل انسائى: تاسازكار است. چون تلاش‌های اقتصادی آنگاه که از اهداف تامین نیازهای انسائی و رفاه همكانى دور گردد و مالاندوزی؛ هدف شود و آزمندی پدید آييده آقرصت فكر كردن درباره همه جيز جز افزايش سود و سرمیه رز اسان می‌کبد و از همدمی با خرد ودرياقت فروغ أن باز مىدارد. و ديكر نمى توائ از اين فروغ. برلى بازدارى خود از الاش دايم فر عقب مال وبيرون أورمن أن ازاجتقا ديكران» بهره‌هند گرد و بدیتگونه خردنسانی از روشتگری و رنه لیک و بد و انساتی و ضدانسانی» با می‌ماند و در چاله حساببگری‌های مادی مدفین می‌شود.

صفحه 25:
پیامدهای فردی سرمایه‌داری اهی روح و جسم همچنین داشتنهایارطی, به زیستی اقراطى و شيهوتباره. و زيدمروى هلى ويرانكر همه نيروهاى آدمى م ىكشاند و انسان ر در گدب کاموری و شادخاری و لتپرستی, غوطمور م سازد و لين نيودها در زندكى قردى نيز از عوامل تباهى جسم و روح و در نتيجهء خرد أدمى است! زيرا كه كامورىهلى افراطى و الذتيرستى و غوطهورى در خور و خواب و تمايلات جنسى؛ مايه تباهى جسم و عقل خواهد كرديد. / رفتن نيروه و از ميان بردن سلامت و تعادل لازم در مزاج انساتى ستء و موجب بر هم خوردن توازن در همه قولى انسائى بويز امام على (علية اّلام) مى قرمايد: «قد خرقت الشبهوات عقله؛ شبهوتهاء خرد أو (دوستدار دنيا ومال) را تباه كرده استد.» {pte le pal هد اقبلوا على جيفة قد اقتضحو ‎Ay‏ و اصطلحواعلی حبها و من عشق شینااعشی بصره: و امرض قبله. فهو ينظر بعين غير صحيحة: و ‎yaad yb ily gant‏ إدنياداران) به مردارى روى أورند که با خردن آن رسوا شدند و بر سر دوست داشتن آن با يكديكر همداستان كشتند. هر كس جيزى را سخت دوست بدارد چشمش ابيا و دلش بيمار مى شود جنين. كسى يا جشمى ناسالم مبيند و با كوشى ناشنوا م شنود»

صفحه 26:
پیامدهای فردی سرمایه‌داری تباهى روح و جسم چشم و کوش و همه حواس ما لبرستانء يك سوذكر ست و همان سمت و سوى افزابش سرمايه را م تكرد و جوانب و معبارهاى ديكر را منظور نمودارد بنابراين بعراستى متوان كفت كه با چم معيوب و كوش ناشنو به مسائل مى ذكرد و با شناختى بيماركونه و يك سونكر رويدادها را بررسى م ىكند و بديذكونه از درك و ریاف حقايق باز ‎atl‏ ‎cgay‏ سخنی از امام صادق (عليهالشلام) از سباهيان ‎aya ab‏ شده استه *.. القوام و ضده المكائرة: (از سباهيان خرد) مالدارى در حد قوام (اعتدال) است و ضد آن فزونخواهى است.» اينكه قرآن مركويد انسانهانى هستند که قلب‌هاشان مهر شده است و از درک و احساس انسانی تهی ردیدند توجه به همین واعیت است كه با ييروى از تمايلات و سرسبردكى به اميال و شيهواته. عقل انسائى از كار مافتد كر جه عقل ابزارى او كارا باشد. هو طبع على قلويهم فهم لا فتهون؛- بر دل‌هاشانمهر نهد شده پس آنان درک نمی‌کند» با در تعبير ديكر قرآن: هل لهم قلوب لا يفقههون بها و هم این لایصرون بها-؛ ايثان رادلهايى ست كه بدان نمى فهمند و جشوهابى ست ‎et le aS‏ ‎bow ea et‏ کید فير هام فك لي د

صفحه 27:
پیامدهای فردی سرمایه‌داری ردارندگی از عواطف انسانی بيكمان در ميان ويزكى هاى انسائى. عواطف. جايكاهى بسى بلند خارد كه زندكى فرد و جامعه و بقاء نوع و سامانيابى خانواده و بر آن انار است. پکو‌ای که پهرستی م‌توان گفت ضعف ‎aye‏ ‏يا مرك أن با ضدف و مرگ انسائيت همراة استه انسان با عواطف خويش زندكى م ىكند بيش أز أنكة با خزد يزيد مخور اصلى ديكر ذوستى و جامعدكرانى نيز غواطف استد انسان ذز يرت و وخ است كه به اخلاقىهاى انسائى و مدثى روى مى أورد و از خوىهاى حيوائى و جنكلى دورى مى كزيند. بيامبر (صلى الله عليهوآلهوسلّم) فرمود: «فى الانسان مضغة اذا هى سلمت و صحته سلم بها سائر الجسد فاذا سقمت سقم بها سائر الجسد و فسد و هى القلبة در انسان, ياره كوشنتى ات (قلب لاهرى و مظهر قلب باطنى) كه جون صحيح و سالم بماند. قسمتهلى ديكر بدن نيز سالم مىمائد و جون. شودء ياقى بدن بيمار و كرفتار فساد خواهد شدا وآن. قلب است..» اما عواطف انسان در مال‌ندزی و سرمايهسالارى. ضعيف مى شود و يا جنان تحت اثير گریش‌های آزمندانه پول پرستیقرار می‌گیرد كه از كارآبى در ذرون أدمى مىافتد.

صفحه 28:
پیامدهای فردی سرمایه‌داری ردارندگی از عواطف انسانی امام على ‎(pclae)‏ اعلموان المال مفسدة للدين مقساة للقلوب؛ .. بدانيد كه فراوائى مال مايه تباه شدن دين اس و سخت ششدن دل هان» اسخت شدن ذلها و ستكواركى قلبهاء همين ب ىاحساسى و ميرش وجدان و عواطف در انسانهاى شادخوار و خوش كذران است. در جامعه مدنى «ليبرال_سرمايهذارى». انسانها بمنزله إبزار و هستند و تنها با معيار بازدهى و سودأورى» ارزيابى و ارزشكذارى مىشوند. حتى علم. فن» هتر و.. هم ارزش ذاتى ندارد؛ بلكه آنكاه كه به سود بيشتر و رشد توليد كمك كندء ارزشمند می‌گردد بتابراين» نكرض سرمايددارى به انسانهاى ديكر. تكرش ارزشى و انسائى نيسته بلكه نكرشى اقتصادى است. و اين نوع تكرش يعنى نكرش ابزارى و كالاب به انسانء از ويزكىهاى تفكر سرمیهاری است. باریاگر وجدان آدمی,کنار زده شود و قلب و در هم آلاید و سخت شود استوانه هاى اصلى شخصيت انسان از لحاظ عقیده و عاطفه ودیگر گرایش‌های ارزشی فرو م‌ریزد و یمان و اخلاق ور به نیب می‌گذر وان فرواشی و نشیبگریی به دبكر نواحى وجود آذمى و كستره زندكى علمىء ‎he Sing‏ سياسى و اجتماعى و سرايت م ىكند و بينش و عمل أدمى را به للفايستكييها سوق مى دهد ابن قساوت قله الكيزه نيزومتدى أست هر زندكى مال اندوزان و روش برخورد ليشان با اجتماع و جكونكى روابط با مردمان» و یمد حمی آن» دتم کشیدن مردم و استمار حقوق آنان و مكيده شدن خون ابثان است. از إينجا روثئن مىكردد كه بر اجتماع سرمايهدارى. عواطف انسائى فرمائروايى نع كتند بلكه سرورى و حاكميت» با ستكدلى؛ ب ىاحساسى؛ بىتعيهدى و ظلم و جوز اقسادی است و مه آن فشاز بر گرد ٍیگران است.

صفحه 29:
پیامدهای فردی سرمایه‌داری ردارندگی از عواطف انسانی قرا,یاحاسی سرمایه‌ارن و نظر تدای مردم دار انا چنن ترسیم م‌ن *ان قارون كان من قوم موسى فبغى علبهم و أتناه من الكنوزما لن مفاتحه لتنوا بالعصبة ولى القوة اذقال له قومه لا تفرح أن ‎see ll oe Val‏ ارون از قوم موسى بود. بس بر آان سرکشی کرد (ستم روا داثنت و ما جندان كنج به أ داده بوديم: كه حمل أنها برئى كروهى مردم نبرومند كران بود؛ أنكاه قومش به او كفتنة (آز سرمستى دأ شادی مکن که خداند نگونه)شادمانن را دوست ندرد» ‎aig ate‏ مرمست و دمن و خزن و نو را بهدل‌های متگوره نان راهی نیستء در شادی و غرور رق شدند و درو دزف دردمتدان غلفائن كرجه اين لاماي ها عمقی ناد و بهر حال افکار عممی و قضاوت انسنه زنگیر ب آنان تلخ م سازد. و وجدان آدمى هر جند در لايدهابى از زنكار لذت برستى ينهان شده باشد. آنان را سرزنش م ىكند و ذكراتى هلى روافزون از دست دادن ثروتهاء خواب خوش را از أنان مىكيرد. امام على [عليالّلام) قرمود: «.. فالمتمتعون من الدني تبكى قلويهم و أن فرحواء و يشتد مقتهم لا نفسهم و لن اعتبطوا يبعض مارزقو... ذرهلى يهردمندان از دنياء كريان اسست هر چنسد قسادمان باشند و ب أنكه ديكران حتى به يارملى لز آنجه يهره یشان اه است رشك م برتد اما خود أنان همواره از خود (و زندكى خود) رقر مى شوفد.»

صفحه 30:
با تشکر از توجه شما

دیدگاه و نظریات اسالم و شریعت در مورد رفاه و ثروت درس :مباحث پیشرفته در ابزارهای مالی اسالمی زمستان 1404 اموال در قرآن در قرآن کریم« ،اموال» ،عامل قوام و امداد الهی شمرده شده است: « . ۱وال توء توا السفهاء اموالکم التی جعل اهلل لکم قیاما..؛ (نساء/سوره ،۴آیه)۵ اموال خود را ،که خداوند سبب برپایی زندگی شما قرار داده است ،به دست سفیهان (ناواردان و غیرمتخصصان) مسپارید»... « .۲و امدد ناکم باموال و بنین..؛ (اسراء/سوره ،۱۷آیه)۶ از طریق اموال و فرزندان به شما کمک رساندیم». مال و ثروت در احادیث در احادیث نیز «مال و ثروت» ،عامل پایداری اسالم و مسلمانان و ابزار سامان‌یابی کار اجتماع دانسته شده است: امام باقر (علیه‌الّس الم) به روایت امام صادق (علیه‌الّس الم): « ...هی (الدنانیر و الدراهم) خواتیم اهلل فی ارضه ،جعلها اهلل مصحه لخلقه ،و بها تستقیم شوؤنهم و مطالبهم؛ درهم و دینار ،مهر (سکه) خدا است در زمین ،خداوند آن را برای سامان‌یابی کار خلق قرار داده اسHHت ،تHHا بHHدان وسHHیله ،امHHور زنHHدگانی مردمان بگذرد و نیازهای آنان برآورده شود». مقصود از این تعبیر ،اینست که خدای متعال چنین به فکر و نظر آدمیان داده است که این ابزار و وسیله (درهم ،دینار ،تومان و هر پHHولی) را پدید آورند و برای آن ،اعتبار مالی قرار دهند ،تا از تعویض کاال باکاال _که کاری دشوار و دراکثر موارد ،غیرعملی است_ آسوده گردنHHد و زندگی و امور آنان به آسانی برگزار شود. مال و ثروت در احادیث امام صادق (علیه‌الّس الم): احتفظ بما لک فانه قوام دینک؛ از اموالت مراقبت کن که مایه پایداری دین تو است. اسالم بر دستیابی به رشد اقتصادی و آبادی مزارع و سرزمین‌ها و بهره‌برداری از منابع و سرمایه‌های طبیعی آن نHHHیز تاکیHHHد کرده است: در قرآن کریم آمده است: هو انشاکم من االرض و استعمرکم فیها..؛ خداوند شما را از زمین پدید آورد و آباد کردن آن را به شما سپرد... مال و ثروت در احادیث امام صادق (علیه‌الّس الم) نیز فرمود: فکر یا مفضل فی هذه المعادن و ما یخرج منها من الجواهر المختلفة ،مثل الجص ،و الکلس ،و الجبس ،والزرانیخ و المرتHHHHک و القونیا و الزیبق ،و النحاس و الرصاص ،و الفضه و الذهب ... ،و الیاقوت وضروب الحجاره ،و القار ،و المومیا ،و الکبریت ،و النفHHط و غHHیر ذلHHک مما یسHHHتعمله النHHHاس فی مآربهم;فهHHHل یخفی علی ذی عقHHHل ان هHHHذه کلها ذخHHHائر ذخرت لالنسان فی هHHHذه االرض یسHHHتخرجها فیستعملهاعندالجاجه الیها... ای مفضل! درباره این معادن بیندیش ،و درباره مواد گوناگونی که از آنها بیرون آورده می‌شود ،همچون گچ و آهک و سHHنگ گچ و زرنیخ و مردار سنگ و توتیا و سیماب و مس و سرب و سیم و زر ...و یاقوت و اقسام سنگ‌ها نیز قیر و مومیائی و گوگرد و نفت وجز اینها ،کHHHه مردمان برای رفع نیازمندی‌های خود به کار می‌برند؛ آیا ممکن است بر شخص خردمند این مطلب پوشیده بماند که همه اینها چیزهایی است که (برطبق حکمت) برای انسان در این زمین ذخیره شده است ،تا آنها را از زمین بیرون آورد و هنگام نیاز به کار برد؟... مال و ثروت در احادیث سرمایه‌گذاری تولیدی و پرهیز از راکد گذاردن اموال و کنز و گنج کردن آنها ،نیز مطرح گردیده است: ...و الذین یکنزون الذهب و الفضه و الینفقونها فی سبیل اهلل فبشرهم بعذاب الیم؛ و کسانی که طال و نقره گنج می‌کنند و آن را در راه خدا انفاق نمی‌کنند به کیفری دردناک نویدشان ده. اندوختن طال و نقره (که در دوران گذشته ،وسیله مبادله بوده و واحد پول را تشکیل می‌داده است) واموال فراوان و مHHتراکم، «کنز» است و هرگونه استفاده عمومی و سرمایه‌گذاری اموال ،انفاق و خدمت به خلق است. مال و ثروت در احادیث امام علی (علیه‌الّس الم): «لیس فی المال الصامت نفل؛ در مال راکد ،زیاده و رشدی نیست». امام صادق (علیه‌الّس الم): «ما یخلف الرجل بعده شیئا اشد علیه من المال الصامت ...قلت له :کیف یصنع به؟ فقال :یجعله فی الحائط و البستان و الHHدار؛ آدمی ،ثروتی ناخوشایندتر از سرمایه‌های راکد پس از خویش باقی نمی‌گذارد .سئوال شد پس بااینگونه اموال چHHه کنHHد؟ امام فرمود :آن را در خانه سازی و احداث باغ ،سرمایه گذاری کند». مال و ثروت در احادیث امام سجاد (علیه‌الّس الم): «استثمار المال تمام المروة؛ رشد و نمو مال ،از مروت است». همچنین استفاده بهینه از سرمایه‌ها و منابع نیز مطرح شده است: امام علی (علیه‌الّس الم): «لم یکتسب ماال من لم یصلحه؛آنکس که از سرمایه‌اش درست استفاده نکند در حقیقت ،مالی به دست نیاورده است». بنابراین تعالیم که نمونه‌ای بسیار‌ اندک درباره مسائل مالی بوده روشن می‌گردد که به سرمایه‌ها و امHHوال در اسHHالم با نگرشHHی بسHHیار اصولی و مثبت نگریسته شده و ثروت در جامعه اسالمی ،جایگاهی ویژه دارد .پس چگونه است که اسالم در عین حال ،با سرمایه‌داری در قلمرو گسترده آن مبارزه کرده و مال‌پرستی و افزون‌خواهی را به شدت محکوم کرده است؟ مال و ثروت در احادیث اسالم در برابر اموال ،از عوارض منفی آن نیز سخن می‌گوید و سرمایه‌داری را با شیوه و اخالقیات و عملکردهای ناهنجار آن معرفی می‌کند .اگر اموال و سرمایه‌ها در جهتی درست و انسانی هدایت نشود ،و در خدمت کل جامعه بشری قرار نگHHیرد ،و از صورت ابزاری و آلی درآمده و به صورت هدف و اصل در نزد گروهی خاص ذخیره گردد ،مردود است بعبارت دیگر ،بعد منفی سرمایه‌داری ،مردود است زیرا عملکردهایی ناعادالنه و راه کارهای ظالمانHHHه و ضدانسانی دارد و اقتصاد بازار آزاد کHHHه رکن قرائت لیبرال_سرمایه‌داری از جامعه مدنی غربی است ،دقیقا" بر همین عملکردها و راهکارها مبتنی شده است. سرمایه داری مصطلح پدیده سرمایه‌داری مصطلح ،به این معنا و در بعد منفی آن ،از ناهنجارترین ،ویران‌گرترین و شوم‌ترین پدیده‌هایی است که در اجتماعات بشری رخ نموده است .از آغاز پیدایش این پدیده تاکنون ،پدیده دیگری به این شومی و ویران‌گری نداشته‌ایم؛ زیرا که یا خود به تجاوز و نابودی انسان‌ها دست یازیده است ،و یا دستیار نزدیک همه تجاوزکاران و دژخیمان تاریخ بوده است .اگر قدرت‌های بدنی و خانوادگی یا قبیله‌ای در گذشته‌های دور ،یکه تازی کردند ،و یا قدرت‌های نظHHامی و خودکامHHه سیاسHHی ،در دوران‌های بعHHد ،ره بیHHداد پوئیدنHHد ،و یا قدرت‌های صنعتی و نظامی در این دوران ،خاستگاه اصلی بسیاری از تجاوزگری‌ها و بیدادگری‌ها و پایمال شده حقوق انسان‌ها گردیدنHHد، ریشه اصلی همه این‌ها در سرمایه‌داری و تمکن بی‌حساب مالی نهفته است. خصلت «سرمایه‌داری» ،در تبیینی کلی و فشرده ،خاستگاه اصلی خودخواهی‌ها و سHHHودجویی‌ها ،و سرچشHHHمه نابسامانی‌ها و نابودی‌ها و تبعیض‌ها و محرومیت‌ها و ستیزها و آشوب‌ها بوده است .تراکم سرمایه در بخشی و مال‌اندوزی گروهی ،همHHHHHواره ره آوردهایی ویرانگر داشته است و افراد و اجتماعات و حتی طبیعت و محیط زیست را نیز به تباهی کشیده است. سرمایه داری مصطلح «اقتصاد سرمایه‌داری» و جامعه مدنی به این معنا و در قرائت سکوالر ،نظامی ضد الهی و بسHHتر اقتصادی طHHاغوتی اسHHت ،لگHHام گیسHHخته و مرزنشHHناس و عHHدالت‌گریز و قانون‌ستیز ،که جز به خود و قانون خود و آزادی در راه کارهای خود ،به هیچ قانون ،و آزادی و شیوه و روشی حرمت نمی‌نهد ،و جانب هیچ حق و عدلی رارعایت نمی‌کند. سرمایه‌داری با معیارهای لیبرالیسم اقتصادی ،دارای ویژگی‌های همه تجاوزگران و طاغوتان در طول تاریخ است ،بلکه امروزه با تکامل ابHHزاری کHHه پدیHHد آمHHده اسHHت ،این تجاوزرگری‌ها بسیار پیچیده‌تر ،سهمگین‌تر و ضدانسانی‌تر از همه مستکبران تاریخ گذشته ،عمHHل می‌کنHHد .تجاوزگری کHHه از حHHد منطقHHه و کشHHورهای خHHاص گذشHHته و فرامنطقه‌ای و جهانی شده است ،از حریم انسان‌ها هم گذشته و به حریم طبیعت و منابع آن نیز پنجه افکنده ،حتی کمربند امنیتی کره زمین ،یعنی الیه اوزن نیز از عملکرد آن در امان نمانده است .و شگفت اینجاست که در عین حال ،داعیه اصالح‌گری و قانون‌مداری نیز دارد و از حقوق انسانی و آزادی و آزادگی نHHیز دم می‌زننHHد؟ چHHه نیHHک و شگرف ،قرآن کریم ،کارنامه اینان را ترسیم فرموده است: «و اذا قیل لهم ال تفسدوا فی االرض قالوا انما نحن مصلحون؛ چون به آنان گفته شود که در زمین ،فساد مکنید ،می‌گویند :ما مصلحانیم ».قرآن کریم ،مسرفان را مفسد معرفی می‌کند. پیامدهای فردی سرمایه‌داری اکنون پاره‌ای از دیدگاه‌های اسالم درباره سرمایه‌داری را تبیین می‌کنیم ،و در ارزیابی شتابزده‌ای ،برخی از راه کارها و ره آوردهای آن را برمی‌شماریم. و در آغاز از پیامدهای فردی آن گفتگو می‌کنیم که زمینه اصلی عملکردهای اجتماعی آن نیز هست: الهاء و بازدارندگی این عنوان ،در سوره تکاثر آمده است ،که احوال زیاده‌داران را ترسیم می‌کند ،و پیامدهای منفی افزون‌داری را به تصویر می‌کشد: «الهیکم التکاثر .حتی زرتم المقابر .کال سوف تعلمون .ثم کال سوف تعلمون! نازیدن به فزونداری (و فزون‌خواهی) ،شHHHHمایان را سرگرم ساخت( .و در دنیا غرق کرد) تا (مرگ فرا رسید و) به دیدار گورها شتافتید .نه آن است (که می‌پنداریHHد) ،بHHه همین زودی خواهیHHد دانسHHت .نHHیز نHHه آن اسHHت (کHHه می‌پندارید) ،به همین زودی خواهید دانست». پیامدهای فردی سرمایه‌داری در این آیه کریمه ،زیاده‌داری و افتخار به آن ،از عوامل بازدارنده انسان ،به حساب آمده است« .الهاء» به معنای بازدارندگی از یاد خدا و گردن نهادن به قوانین االهی و به "لهو" افکندن است. امین‌االسالم طبرسی می‌گوید: الهاء ،به معنای سرگرم کردن کسی به لهو و لعب است؛ و «الهیکم التکاثر»، یعنی نازیدن (و پز دادن) به فزونی مال و فرزند شما را از فرمانبرداری خدا ،و به یاد آخرت بودن باز داشت و غافل ساخت و بHHه قHHولی یعHHنی :مباهات کردن به فزونی مال و افراد ،شما را از تدبر در کار خدا (حکمت‌های تکوینی آفرینش ،و حکمت‌های تشریحی احکام) ،باز داشت.. پیامدهای فردی سرمایه‌داری بعد منفی مال اندوزی تعبیرهای دیگری نیز در قرآن آمده است ،که گر چه از این ریشه و ماده نیسHHت؛ لیکن در ژرفHHای معنHHا ،بHHه همین حقیقت نظر دارد ،یعHHنی بعHHد منفی و تباه‌گر مال‌انHHدوزی و بازدارنHHدگی سرمایه‌داری را تبیین می‌کند چون: « ...و ما الحیوة الدنیا اال متاع الغرور...؛ ..زندگی دنیا جز کاالیی گول زننده نیست». با دل بستن به سود و سرمایه و کاالهای دنیایی ،حالت غرور و خودمحوری در نفس آدمی پدید می‌گردد ،و انسانی را از هر فکر و اندیشه درست و راه‌گشای دیگری باز می‌دارد. امام علی (علیه‌الّس الم) فرمود: « ...و التکاثر ،لهو و لعب و شغل ،و استبدال الذی هو ادنی بالذی هو خیر؛ تکاثر ،لهو است و لعب و مشغولیت ،و گرفتن چیزی که پست‌تر است در برابر دادن چیزی بهتر». پیامدهای فردی سرمایه‌داری بعد منفی مال اندوزی همچنین تعبیر «فتنه» در آیه کریمه: «انما اموالکم و اوالدکم فتنه..؛ جز این نیست که دارایی و فرزندان شما برای آزمونند». اموال و فرزندان از عوامل آزمایش و آزمون انسان‌ها شمرده شده است ،و بسیاری از صاحبان سرمایه‌ها در آزمونی شرکت می‌کنند که از آن ،مردود بیرون می‌آیند زیHHرا که ثروت زیاد ،موجب بازدارندگی آنان از سعادت و معنویت است .تعبیرهای دیگری نیز چون :مترف ،مسرف ،مستکبر و تهلکه که درباره سرمایه‌داران اسHHت ،همHHه بHHه نوعی بیانگر الهاء و بازدارندگی زیاده‌داری از عمل به حق و تن دادن به ارزش‌هاست .و مترف و مسرف نیز که به معنای مصرف‌های شاد خوارانه و زیاده از حHHد اسHHت، انسان را از راه‌های درست باز می‌داد ،و تعبیر «استکبار» نیز به همین سرکشی از گردن نهادن به حق و حقیقت نظردارد ،و «تهلکه» و نHHابودی ،پیآمHHد انکارناپHHذیر این پیامدهای فردی سرمایه‌داری بعد منفی مال اندوزی تعبیر «موتی» در قرآن نیز با نظر به همین معیار ،به مال‌اندوزان ،تفسیر شده است: «انک ال تسمع الموتی؛ ..تو نمی‌توانی مردگان را شنوا سازی »...از پیامبر بزرگوار اسالم پرسیدند ...مردگان چه کسانیند؟ فرمود« :هر غنی مترف» یعنی هر ثروتمند شادخوار. آری سرمایه‌داران در چنین جامعه و مدنیت استکباری ،از خود و تعالی معنوی خویش باز می‌مانند ،وراه رشد و سعادت خویش گم می‌کنند ،و تمامی عمر و نیروی حیات در بیراهه روی می‌گذارند .آنان براستی از خود بیگانه و از خود وامانده‌اند ،به خود فراموشی گرفتار شده‌اند و تمامی هHHوش و اسHHتعدادهای بHHدنی و روانی خHHویش را در راهی سرمایه‌گذاری کرده‌اند که گوهر اصلی انسانی را شکوفا نمی‌سازد؛ بلکه آن را در غبارها و الیه‌های تیره مادیات می‌پوشاند .بنابراین گر چHHه یHHک سHHوره بHHه نHHام «تکاثر» نامیده شده و از پیآمدهای شوم افزون‌خواهی سخن گفته است ،لیکن در سراسر قرآن ،تعبیرهای فراوانی است که در جوهر و ماهیت از همین دنیا دوسHتی‌ها و پیامدهای فردی سرمایه‌داری بازدارندگی اخالق اخالقیات در جامعه مدنی سرمایه‌داری ،زمینه‌های اصلی بسیاری از خوی‌های غیراالهی و سرشت‌های غیرانسانی اسHHت .اسHHتکبار اقتصادی ،بسHHتر مناسب اسHHتکبار اخالقی و طغیانگری‌های روانی است ،چنانکه کمبودداری و استضعاف اقتصادی ،زمینه استضعاف اخالقی و فکری می‌باشد. مال‌اندوزی و زیاده‌خواهی ،انسانی را به خصلت‌هایی شیطانی چون :آزمندی ،حرص سیری‌ناپذیر ،نجل ،خودخواهی ،خود برتربینی ،طغیان و سرکشی ،لذت‌پرسHHتی ،شHHادخواری و شکم‌بارگی ،شهوت‌پرستی ،تن‌آسایی ،بی‌احساسی و سنگ‌دلی می‌کشاند و عامل اصلی این اخالق‌های ضد انسانی ،همان داشتن‌های افراطی و مال‌انHHدوزی‌های افرون‌خواهانHHه است .از اینرو می‌نگریم که در تعالیم اسالمی برای مبارزه با سرمایه‌داری ،چه بسیار که با این خصلت‌ها مبارزه شده است .از باب نمونه به چند روایت توجه کنیم: پیامبر (صلی‌اهلل‌علیه‌و‌آله‌وسّلم): «ان صالح اول هذه االمة بالزهد و الیقین ،و هالک آخرها بالشح و االمل؛ سامان‌یابی کار این امت ،در آغاز ،به زهد و یقین است ،و بیسامانی آن ،در پایان ،به آزمندی و بخل و آرزوداری». پیامدهای فردی سرمایه‌داری بازدارندگی اخالق امام سجاد (علیه‌الّس الم) در دعایی از خداوند مسئلت می‌کند که به او چندان ثروت بدهد که از حد نیاز داری بگذرد اما بHHه سرمایه داری نرسHHد و این همان زندگی بسنده و کفاف است تا به مشکالت فقر و اخالق غیرانسانی سرمایه‌داری گرفتار نیاید: امام سجاد (علیه‌الّس الم): «اللهم انی اسئلک خیرالمعیشة ،معیشة اقوی بها علی جمیع حاجاتی ،و اتوصل بها الیک فی حیاة الدنیا و فی اخرتی ،من غیر ان تترفنی فیها فHHاطغی؛.. خدایا از تو معیشتی نیک خواهانم :معیشتی که با آن ،همه نیازمندیهایم را برآورم ،و در زندگی این دنیا و در آخرتم با آن به قرب تو برسم ،بی آنکه مرا غرق در نعمت سازی تا به طغیان افتم»... پیامدهای فردی سرمایه‌داری سیری ناپذیری سرمایه داران حرص و آزمندی سیری‌ناپذیر ،از ارکان اخالق لیبرال_سرمایه داری است ،و این حالت چنان گریبان‌گیر آنان می‌گردد که هر چه به سود و سرمایه و گستره ثروت خHHویش می‌افزاینHHد ،سHHیر نمی‌شوند ،و به سراغ بیشتر و بیشترها می‌روند .این روند بگونه‌ای وحشتناک دنبال می‌شود ،و در نقطه‌ای باز نمی‌ایستد و احساس بی‌نیازی و سیری پیش نمی‌آید. پیامبر (صلی‌اهلل‌علیه‌و‌آله‌وسّلم): «یا ابن مسعود! اجسادهم التشبع ،و قلوبهم ال تخشع؛‌:..ای ابن مسعود! بدن‌ها (شکم‌ها) شان سیر نمی‌شود ،و دل‌هاشان خشوع پیدا نمی‌کند»... در این سخن نبوی به تاثیر متقابل جسم و جان ،در حالت مال‌اندوزی اشاره شده و آمده است که سیری ناپذیری فزونخواهانه مال پرستان ،با فقدان خشوع و خضHHHوع قلب و روح (تفرعن و گردنفرازی) همراه است. و اصوال این حالت در مسائل مادی هست که اگر انسان بااحساس بسندگی با آنها روبرو گشت ،و به بهره برداری به‌اندازه الزم و مفید دست یازیHHد ،پس از برخHHورداری از زیسHHتی معقHHول و بسنده و مرفه ،احساس بی نیازی می‌کند ،و از زیاده خواهیهایی باز دارنده ،روی بر می‌تابد و گرنه هیچگاه احساس بی‌نیازی نمی‌کند. پیامدهای فردی سرمایه‌داری سیری ناپذیری سرمایه داران امام علی (علیه‌الّس الم): «من رضی من الدنیا بما یجزیه ،کان ایسرما فیها یکفیه .و من لم یرض من الدنیا بما یجزیه ،لم یکن فیهاشیی یکفیه؛ آن کسی که به‌اندازه کفاف ،از دنیا راضی شود ،کمترین چیز دنیا برای او بسنده است؛ و آن کس که به‌اندازه کفاف راضی نشود ،چیزی نیست که بتواند او را بسنده باشد». آری گرفتاری جامعه بشری بر سر همین ماهیت افزون‌خواه و زیاده‌طلب است که در پهنه اقتصاد جهانی ،هر چه را مالیت و بهاء داشته باشد و بگونه‌ای در بازارها و مبادالت ،ارزش آفرین و سودآور باشد ،باید به چنگ آورد و سلطه خویش را بر آن تثبیت کند ،و در هیچ حد و مرزی درنگ نکند و چون جهنمی ،همه چیز را ببلعد .و به تعبیر قرآن کریم هر چه به او بدهند زیاده بHر آن را طلب کند: «و جعلت له ماال ممدودا ...ثم یطمع ان ازید؛ به او مالی فزاینده دادم باز طمع آن دارد که آن را افزونتر کنم». پیامدهای فردی سرمایه‌داری سیری ناپذیری سرمایه داران سرمایه‌داران ،چون به هیچ حد و‌ اندازه‌ای قانع نیستند و احساسی سیرناپذیر دارند ،هیچگاه به بی‌نیازی دست نمی‌یابند: امام کاظم (علیه‌الّس الم) فرمود: «من قنع بما یکفیه استغنی ،و من لم یقنع بما یکفیه لم یدرک الغنی ابدا؛ هر کس به آنچه او را بسنده است قناعت کند ،بی‌نیاز است ،و هر کس چنین نباشد ،هرگز به بی‌نیازی نرسد». از اینرو در تعالیم اسالمی ،با زیر بناهای روحی و ددصفتی درونی سرمایه‌داری مبارزه شده است؛ چنانکه با عملکرد بیرونی و اجتماعی آن؛ تراکم مال‌پرستی در نظر اسالم یک پدیده ساده مادی یا اجتماعی محض و یا سیاسی صرف نیست؛ بلکه پدیده ایست که بر مجموع زمینه‌های فرهنگی و فکری و تربیتی افراد بنا شده است .بدین‌ جهت اسالم به ویHHHHHران کردن زمینه‌ها و پایگاه‌های درونی و روحی مال‌اندوزی نیز توجهی شایان کرده است( .چنانکه در آغاز اشاره کردیم ،منظور از اینگونه تعالیم ،ترویج زندگی صوفیانه و ترک دنیا و پرهیز از رفاه و بهبود وضع معیشHت جامعHه و مردم و نادیده گرفتن ارزش توسعه اقتصادی نیست؛ بلکه هدف چنانکه روشن است ،ویژه‌سازی امکانات رفاهی ،و سلطه افکنی بر کHHل منHHابع و سرمایه‌ها و بازارها ،توسHHط گروه‌های‌ انHHدک و پیامدهای فردی سرمایه‌داری بازدارندگی های عقل تفکر سرمایه‌داری و راه کارهای آن ،از موانع شکوفایی خرد ناب انسانی است ،کHHه داده‌های عقHHل آدمی رادر زیHHر الیه‌های سنگین و تیره حب مال و آمال ،مدفون می‌سازد و روشHHنگیری‌های او را فرو می‌پوشHHاند و بدین‌سانند همHHه دلبسHHتگی‌های افراطی وحب و عشق‌های سرکش که در راه عقل و بررسی‌ها و روشنگری‌های او مانعی عظیم پدید می آورد. پیامدهای فردی سرمایه‌داری منظور از عقل منظور از عقل ،عقل انسانی است .عقلی که برای انسان‌ها ارزش قائل است ،و جانداران و گیاهان و حتی مواد بیجان را حرمت می‌نهند .عقلی که خوب و بد و زشت و زیبا را می‌شناسد ،و به ارزش‌های اخالقی و اصول نوع دوستی و دیگر خواهی فرا می‌خواند ،عقلی که از درد و رنج دیگران رنج می‌کشد و ب ‌ه اندوه‌ اندوهگینان ،غمگین می‌گردد .عقلی که خودخواهی و خودپرسHHتی را محکHHوم و مردود می‌شناسد و فراخوان به دیگر دوستی‌ها و انسانگرایی‌ها است. این عقل ،منظور است که با عشق‌های مادی و دلبستگی‌های مال‌اندوزی بتدریج کم فروغ می‌شود تا بکلی از کار بیفتد؛ نه عقل ابزاری استوار بر محور سودپرستی و خودخواهی .بنابراین ،نیرنگ‌بازیها و زیرکی‌های سودجویانه و نقشه‌کشی‌های برخاسته از خودخواهی و خودمحوری ،منظور نیست ،که با همه بی‌تعهدها و مسئولیت‌نشناسی‌ها و قانون‌شکنی‌ها نیز سازگار می‌افتد و همه ارزش‌های اخالقی و معیارهای انسانی را در راه جلب منافع ،زیر پا می‌نهد و با ترفندها و حیله‌گری‌ها ،هر مرز و حریمی را می‌شکند و بر هر فضیلتی گام می‌گذارد ،و آن را پHHHیروزی بHHHه حساب می‌آورد .این حسابگری‌های مادی در منطق دین ،نیرنگ و سالوس و شیطنت است. تفکر سرمایه‌داری لیبرال ،با این عقل انسانی ،ناسازگار است .چون تالش‌های اقتصادی آنگاه که از اهداف تامین نیازهای انسانی و رفاه همگانی دور گردد و مال‌اندوزی ،هدف شود و آزمندی پدید آیHHد، فرصت فکر کردن درباره همه چیز جز افزایش سود و سرمایه را از انسان می‌گیرد و از همدمی با خرد ودریافت فروغ آن باز می‌دارد ،و دیگر نمی‌تواند از این فروغ ،برای بازداری خHHHود از تالش دایم در طلب مال ،و بیرون آوردن آن از چنگ دیگران ،بهره‌مند گردد .و بدینگونه خرد انسانی از روشنگری و ارائه نیک و بد و انسانی و ضدانسانی ،باز می‌ماند و در چاله حساب‌گری‌های مادی مدفون می‌شود. پیامدهای فردی سرمایه‌داری تباهی روح و جسم همچنین داشتن‌های افراطی ،به زیستی افراطی و شهوت‌باره ،و زیاده‌روی‌های ویرانگر همه نیروهای آدمی می‌کشاند و انسان را در گرداب کاموری و شادخواری و لذت‌پرستی ،غHHHوطه‌ور می‌سازد و این شیوه‌ها در زندگی فردی نیز از عوامل تباهی جسم و روح و در نتیجه ،خرد آدمی است؛ زیرا که کاموری‌های افراطی و لذت‌پرستی و غوطه‌وری در خور و خواب و تمایالت جنسی ،مایHHه تباهی جسHHم و هرز رفتن نیروها و از میان بردن سالمت و تعادل الزم در مزاج انسانی است ،و موجب بر هم خوردن توازن در همه قوای انسانی بویژه عقل خواهد گردید. امام علی (علیه‌الّس الم) می‌فرماید« :قد خرقت الشهوات عقله؛ شهوتها ،خرد او (دوستدار دنیا و مال) را تباه کرده است». امام علی (علیه‌الّس الم): « ...اقبلوا علی جیفة قد افتضحوا بآکلها ،و اصطلحوا علی حبها .و من عشق شیئا اعشی بصره ،و امرض قبله ،فهو ینظر بعین غیر صحیحة ،و یسمع باذن غیر سمیعة؛ (دنیاداران) به مرداری روی آورند که با خوردن آن رسوا شدند ،و بر سر دوست داشتن آن با یکدیگر همداستان گشتند .هر کس چیزی را سخت دوست بدارد ،چشمش نابینا و دلش بیمار می‌شود .چHHنین کسی با چشمی ناسالم می‌بیند و با گوشی ناشنوا می‌شنود». پیامدهای فردی سرمایه‌داری تباهی روح و جسم چشم و گوش و همه حواس مال‌پرستان ،یک سونگر است و همان سمت و سوی افزایش سرمایه را می‌نگرد و جوانب و معیارهای دیگر را منظور نمی‌دارد .بنابراین به‌راستی می‌توان گفت که با چشHHHم معیوب و گوش ناشنوا به مسائل می‌نگرد و با شناختی بیمارگونه و یک سونگر رویدادها را بررسی می‌کند و بدینگونه از درک و دریافت حقایق باز می‌ماند. زیاده‌داری در سخنی از امام صادق (علیه‌الّس الم) از سپاهیان نادانی شمرده شده است: « ...القوام و ضده المکاثرة؛ (از سپاهیان خرد) مالداری در حد قوام (اعتدال) است و ضد آن فزونخواهی است». اینکه قرآن می‌گوید ،انسان‌هایی هستند که قلب‌هاشان مهر شده است و از درک و احساس انسانی تهی گردیدند ،توجه به همین واقعیت است که با پیروی از تمایالت و سرسپردگی به امیال و شهوات، عقل انسانی از کار می‌افتد گر چه عقل ابزاری او کارآ باشد. « ...و طبع علی قلوبهم فهم ال یفقهون؛ ..بر دل‌هاشان مهر نهاده شده پس آنان درک نمی‌کنند». یا در تعبیر دیگر قرآن ...« :لهم قلوب ال یفقهون بها و لهم اعین الیبصرون بها..؛ ایشان را دل‌هایی است که بدان نمی‌فهمند و چشم‌هایی است که بدان نمی‌بینند»... آنها عقل دارند ،لیکن در حوزه عمل ،گوش به فرمان شهواتند و هدایت‌های عقل انسانی را نادیده می‌گیرند. پیامدهای فردی سرمایه‌داری بازدارندگی از عواطف انسانی بیگمان در میان ویژگی‌های انسانی ،عواطف ،جایگاهی بسی بلند دارد که زندگی فرد و جامعه و بقاء نوع و سامان‌یابی خانواده و ...بر آن استوار است .بگونه‌ای که به‌راستی می‌توان گفت ضعف عواطHHف یا مرگ آن ،با ضعف و مرگ انسانیت همراه است .انسان با عواطف خویش زندگی می‌کند بیش از آنکه با خرد بزید .محور اصلی دیگر دوستی و جامعه‌گرایی نیز عواطف است .انسان در پرتHHو عواطHHف است که به اخالق‌های انسانی و مدنی روی می‌آورد و از خوی‌های حیوانی و جنگلی دوری می‌گزیند. پیامبر (صلی‌اهلل‌علیه‌و‌آله‌وسّلم) فرمود: «فی االنسان مضغة اذا هی سلمت و صحت ،سلم بها سائر الجسد ،فاذا سقمت سقم بها سائر الجسد و فسد و هی القلب؛ در انسان ،پاره گوشتی است (قلب ظاهری و مظهر قلب باطنی) که چون صحیح و سالم بماند ،قسمت‌های دیگر بدن نیز سالم می‌ماند ،و چون بیمار شود ،باقی بدن بیمار و گرفتار فساد خواهد شد؛ وآن قلب است»... اما عواطف انسان در مال‌اندوزی و سرمایه‌ساالری ،ضعیف می‌شود و یا چنان تحت تاثیر گرایش‌های آزمندانه پول پرستی قرار می‌گیرد که از کارآیی در درون آدمی می‌افتد. پیامدهای فردی سرمایه‌داری بازدارندگی از عواطف انسانی امام علی (علیه‌الّس الم): « ...اعلمو ان کثرة المال مفسدة للدین ،مقساة للقلوب؛ ..بدانید که فراوانی مال مایه تباه شدن دین است و سخت شدن دل‌ها». سخت شدن دل‌ها و سنگوارگی قلب‌ها ،همین بی‌احساسی و میرش وجدان و عواطف در انسان‌های شادخوار و خوش گذران است .در جامعه مدنی «لیبرال_سرمایه‌داری» ،انسان‌ها بمنزله ابHHزار و کHHاال هستند و تنها با معیار بازدهی و سودآوری ،ارزیابی و ارزش‌گذاری می‌شوند ،حتی علم ،فن ،هنر و ...هم ارزش ذاتی ندارد؛ بلکه آنگاه که به سHHود بیشHHتر و رشHHد تولیHHد کمHHک کنHHد ،ارزشHHمند می‌گردد. بنابراین ،نگرش سرمایه‌داری به انسان‌های دیگر ،نگرش ارزشی و انسانی نیست ،بلکه نگرشی اقتصادی اسHHت .و این نHHوع نگرش یعHHنی نگرش ابHHزاری و کHHاالیی بHHه انسان ،از ویژگی‌های تفکر سرمایه‌داری است .باری اگر وجدان آدمی ،کنار زده شود و قلب او در هم آالید و سخت شود ،استوانه‌های اصلی شخصیت انسان از لحاظ عقیده و عاطفه ودیگر گرایش‌های ارزشی فرو می‌ریزد و ایمان و اخالق او رو به نشیب می‌گذارد و این فروپاشی و نشیب‌گرایی ،به دیگر نواحی وجود آدمی و گستره زندگی علمی ،فرهنگی ،اقتصادی ،سیاسی و اجتماعی او سرایت می‌کند و بینش و عمل آدمی را به ناشایستگی‌ها سوق می‌دهد .این قساوت قلب ،انگیزه نیرومندی است در زندگی مال‌اندوزان و روش برخورد ایشان با اجتماع و چگونگی روابط با مردمان ،و پیآمد حتمی آن ،ستم کشیدن مردم و استثمار حقوق آنان و مکیده شدن خون ایشان است .از اینجا روشن می‌گردد که بر اجتماع سرمایه‌داری ،عواطف انسانی فرمانروایی نمی‌کنند بلکه سروری و حاکمیت ،با سنگدلی ،بی‌احساسی ،بی‌تعهدی و ظلم و تجاوز اقتصادی است و الزمه آن فشار بر گرده دیگران است. پیامدهای فردی سرمایه‌داری بازدارندگی از عواطف انسانی قرآن ،بی‌احساسی سرمایه‌داران و نظر توده‌های مردم درباره آنان را چنین ترسیم می‌کند: «ان قارون کان من قوم موسی فبغی علیهم و آتیناه من الکنوزما ان مفاتحه لتنوا بالعصبة اولی القوة اذقال له قومه ال تفرح ان اهلل ال یحب الفرحین؛ قارون از قوم موسی بود .پس بر آنان سرکشی کرد (ستم روا داشت) ،و ما چندان گنج به او داده بودیم ،که حمل آنها برای گروهی مردم نیرومند گران بود؛ آنگاه قومش به او گفتند( :از سرمستی دارایی) شادی مکن که خداوند (اینگونه) شادمانان را دوست ندارد». می‌بینید که ثروتمندان ،سرمست و شادمانند و حزن و‌ اندوه را به دل‌های سنگواره آنان راهی نیست .در شادی و غرور ،غرق شدند و از‌اندرز و درد دردمندان غافلند .گر چه این شادمانی‌ها عمقی ندارد ،و بهر حال ،افکار عمومی و قضاوت انسان‌ها زندگی را بر آنان تلخ می‌سازد ،و وجدان آدمی هر چند در الیه‌هایی از زنگار لذت‌پرستی پنهان شده باشد ،آنان را سرزنش می‌کند ،و نگرانی‌های روزافزون از دست دادن ثروت‌ها ،خواب خوش را از آنان می‌گیرد. امام علی (علیه‌الّس الم) فرمود ...« :فالمتمتعون من الدنیا تبکی قلوبهم و ان فرحوا ،و یشتد مقتهم ال نفسهم و ان اعتبطوا ببعض مارزقوا؛ ...دل‌های بهره‌مندان از دنیا ،گریان اسHHHت هر چنHHHد شHHHادمان باشند ،و با آنکه دیگران حتی به پاره‌ای از آنچه بهره ایشان شده است رشک می‌برند ،اما خود آنان همواره از خود (و زندگی خود) بیزارتر می‌شوند». با تشکر از توجه شما
29,000 تومان