صفحه 1:
فارسی چهارم دبستان
درس دهم :
i ۱
باغچه ی اطفال
تعداد اسلاید: ۱۷
صفحه 2:
سر لوول تاد « حتال برد تاساب ی و اتدم - ملس رابو SU میسرودم عر
Sphere Sem pierce FO PO پر وستي می رسیر . تصومربی, اکن هد
مرحت يالوم م (PKG AE Te IE
تسیب ها عقتق حب ger ge يدام جى سقترم واحل التديش ا حا erties ooo
Pry > یات مک وکفاتبی خود بت حتيالل دام حا جاده الى يرلا عست تن ودح
هم یقن *ظد لت كسب عا gle td ود ما نی حمورسک تصریو ع اوددح - مراع یگ
pete عدي موعد _ PU ررح دعوم ومين رو برو ركع _ كه تا
FO he ee A eT bo pees ye es PO oN
صفحه 3:
| Corer
er ee ara
مود پر تک ح کردالرد آنن رد «میین و ديس
ی تم
«ساتیدم . نزد پسسم Me مس رد ددمه ی
ار ل رس سا م
Bere A Ii extent gg FOC aoe cg eo
AEB GUD 9 هر اتستاینهای سرد iting eae Ae
EE Ge یشد. کر وت يددم ب قتادى یپرداخت و
لت ار له
عست و رعق ب قیوشت
حاتراده ىع حود را اداده عیآرد» لتا کتآمی- مدتقق
صفحه 4:
نز 14 حرق ى PLAY 92 GE وى Pe POM ILE
جوياى مله داضی OF I VS شمه 2( الى حووستم بش يقوش +
ns Feats خود و flee tt WG
جر آون گم - چتد سمیسی چمیم در شتا دلیر شمه بود. I Loy سدرساحا
بد آمو اد ى يلزيده شرم - در لیر خور « وق اوارن لز خود نتاون دلدم « صیات مک
Mb Sh SE Es T توف ب اجتقاع و مردم مس تککرد.
pe ob SES lo IO ED ese GEC حتود اولس دجم ب- CT bd
REO Pg FP A Oe 9 (DESI ott
رتم - PK STC a I OT 8 خواتم از ح رام
P22 YOST Pho pobrn eee GRA ghee JS
i > 2S ob سرکرداتتم یا آتتش توق « یتنا مخ خاتحا حاسرش میشود. بر
ع کل دس ل جر GODS 2 exh vgn Ste titi o FF ake GAT
که فیرارن دفیر خ کودقستارن ۸۶ «یامی اطتال» a(t
عد حفن BN ep a gins خی وق وف eo s wil One
«سدیس.های گر OWA UE TGs NG a ot ee ee PL aS
وز وقتق به سروس
چ هون یدزی اج شرشعین پوس وکا فکمه نوج هم hay glee
عون حگام ح کشوم م هی مک رکوککاو یک شترا و نلیتا ne nage ort میرن «لمل .
صفحه 5:
معنی لغات و کلمات هم معنی درس دهم باغچه
اطفال فارسی چهارم ابتدایی
اطفال: جمع طفل» خردسالان
افكار: جمع فكرء فكرهاء انديشه ها
داير نشده بود: تشكيل نشده بود
مكتب: نام مدرسه در كذشته
كرداكرد: دور نا دور
حرفه: شغل
طاق: سقف
طبع: خلق و خوى
صفحه 6:
معنی لغات و کلمات هم معنی درس دهم باغچه
بر گزیده شدم: انتخاب شدم
اجتماع: گروه» گرد هم آمدن
اقامت گزیدم: در جایی ساکن شدم
فروزان: درخشان
قربحه: استعداده آمادگی» توانابی
عاجز: ناتوان
ابداع: ایجاد کردن» نو آوری
شرح حال: سرگذشت
بردباری: صبر
رونق داشتن: خوب بودن وضع کسب و کار
بام: بالای ساختمان» پشت بام
دل سوز: مهربان» غمخوار
صفحه 7:
معنی لغات و کلمات هم معنی درس دهم باغچه
پشتکار: تلاش برای انجام کاری» با علاقه کاری را پیگیری کردن
اراده: خواست» میل؛ تصمیم
خشنود: راضی» خوشحال, شادمان
فعالیت: کوشش و تلاش
ویژه: خاص» مخصوص
سرمشق: نمونه» الكو
جويا: كنجكاو» جست و جوگر
پرشور: پر حرارت؛ با هیجان
بياموزم: ياد بكيرم» فرا بكيرم
عشق می ورزیدم: علاقه ی بسیار داشتم
نزد: به حضور پیش, پهلوی
اولیا: جمع ولی» سرپرستان» بزرگان
اندیشه: فکر» خبال
صفحه 8:
باذيكان با شرستداق . سرش مه يقت ملرد و---
حای 2 با گروحی طوطیا.. حتای و
موی یرد خرهاش يعديد و رتیه و واه
يا دكاو حتق حل یر م۱ یرای طولی اش با
Dg AP PP سب مب
_خرحمضت . یاهاون . پیش ره
دای ده کتک كدان ديد . طول دن
weer be le
صفحه 9:
galt پردش فییافت. fir se رک با« بای اطتال
داش تدم دنک دب ند رفت موز
یمن رشن ون خنیه پم امین ان اج مر
ATIF SSG IA SMa JIA PLEA
روزها و شبعاى نسيادى دا ددكاد لباع الضای دیزهی (AVL Ut
PUL it Sieg pe pact i ab ده باجدى اطقال.
pa
اولياق ل لوكا عراز بادد ف ىكرد كه فرقغانشان . خوافن و فوشن
St lh rep sinks .نا ادن تن اوقت
ی رکنم جر ان من ول خالل دباع سس د قيفر
صفحه 10:
۱
Sr er جات تا شماه وحتد . تیا رای سرد یا< کف ردق بر دک
ک وکا یک شتره حمي مجرتم تنم و بتووستم و حرفت رتم
تچ et رح حول حقی <قسوو حرباون ل pf oe =
Ot Cot nt Ft Oe وگو ء 2 - SF
Ee gat ae ag AEA | 4 Se bo 5
es rts > et يدق 427 دبا ء يا سرد
ee حتر ست شرا ء حره ره قث عويش ختتیر هوح-
7 *ظ+1,
یاعجهیان یرای آحو و گکلری, یه حارج انز اعرلن, وسح
7 یاخجمیان در کودکی, خر میسرود
7 یل قر یاخجمیان. کسی یه قکر کوحکان کمتتوا و SEES Lit مود
GQ باحجمیان با یعتکار و ارقده یه رویاهای کودکی حود حست عاقت.
صفحه 11:
ها مرا مالعيحسيالن یه آسو Sistas eT
قتل حو کار سوت یااعجهیان را عالس بر یهد کد یا اتجام داهن آتها تواتست یه صرح و یهن جوت عدست کت
را حر سحن حوس .ء ياعبحميان + دوست كوداكان © عاصیعه Fl a
کارها و cele eee عوحعان را یا کودکی یاغومیان سقایسه کتید و حياهسها و
تقلوتهای. آت را بیان کتید.
ججه چستههای ویر وه ینوتیم |
Sy eee eT tee هه Sato لاصو وال tes
حاف يه تسوحالر چسلبها تاه کسید دوماره عن اأنيها كضتو كو كتيده سيسى يها يوسكى بالسكع داهید.
اعم اسه سس
2ك اعت. جسلهها لز چتد قسست تصکگیل عمهاتده
صفحه 12:
7 کوشی ادن یبد قضدت یکی ال حوضوعهای
صهسم حر كك ey gs oe آهتتنگ. و لسن سین ee
عبحصیک سنا الست. که گو يا یاف" و یااسن آوردین, آهتگ سا
یاصت. جقالیح. قکه هیتوت.
2202 تقکو- acl we را كم استيديم سر تین
I ee Tg oe pe که صی خواهیت. تسیر
$e sles, pe Lt ae خصال شحصرحها و مرویعداحهاجر
SSF oe Lee
8 گفتان سر وقت. آساحه شسید. sees هتبلی
cates elle و ختصی خود را یرای حوستاتان رواليتت ترس
جوکه. کتید رویداحهالی, حاسحاین را یه tyes ee کتید
»© وهای ققحت گلو عی ,- با ر عالیت. oe کت اگوی ی
قضه را طوری, تصرویق. کنید که يرالى شتوتته جالس. op eet
یا اتحسالق, یه ان ae مد
صفحه 13:
علی ای های دشت. نو چ هآتی خدا را
د لألر خداشتامى . حم در تخ على بين
بره ا ىكداى لین در خاتدى على تان
دج و روعي اده يد لسار حر
ب جر ار ع ىك آزد . پسری اموالجاتب
سس 5-7
ل ب Pog tk سایری ها را
یر علی شتا حون ب. خدا شم . خرا را
a نی
ST تين يادشاى . دحدا ازاك بكرا ارا
a -
چو اسر فوست التوون ب اسي ر وی حدارا
حم وحم ۳ A
و عم کنم ب cgay fle کریلا را
3 محقدحسین یهت تبریزی (شهریار |
صفحه 14:
مردم وقتی شنیدند. گفتند: «چه خوب شد! حالا شیر کوچولو میفهمد که دنیا خیلی
بزرگتر از قفس کوچک اوست.»
مأمورهای باغوحش, پلیس را هم خبر کردند. آنها همه جای شهر را دنبال شیر کوچولو
گشتند؛ اما او را پیدا نکردند.
شیر کوچولو از این ماجراها بیخبر بود؛ چون قدم یازدهمی را بر نداشته بود. او زیر بوتهی
كل ياس خواب خواب بود.
مأمورهای باغوحش و پلیس, همه جای شهر را گشتند؛ ما شیر کوچولو را پیا نکردند. آن
وقت باز هم از رادیو به مردم شهر خبر دادند که شیر فراری در شهر نیست؛ حتما به کوه رفته
fom
مردم از شنیدن این خبر خوشحال شدند و گفتند: «دیگر از این بهتر نمیشود. حالا شیر
کوچولو میفهمد که کوه چیست و آسمان چقدر بلند است و دنیا چقدر بزرگتر و قشنگتر از
قفس ده قدمی اوست.»
اما شیر کوچولو هيج کدام از اینها را نفهمیده بود؛ چون هنوز قدم بازدهم را برنداشته بود
او زیر بوتی گل یاس خواب خواب خواب بود.
صفحه 15:
أن سوسن طاقدیس
همان موقع. نگهبان باغوحش یادش افتاد که وقت LIE دادن به شیرهاست. در قفس را باز
کرد و غذای شیرها را توی قفس گذاشت. شیر کوچولو بوی غذّا را حس کرد. از خواب بیدار
شد. چشمهای خوابآلودش را مالید. بعد. ده قدم دوید و از ای در قفس که باز بوده برگشت
توی قفس؛ پرید سر ظرف غذا و شروع به خوردن کرد.
نگهبان باغوحش تا او را دیده از خوشحالی فریاد کشید. بالا و يايين يريد و همه را خبر
كرد. جند دقيقه بعد از رادیو به مردم خبر دادند که شیر کوچولو به قفس خودش برگشته است.
مردم شهر تا اين خبر را شنيدند با غضه گفتند: «چه بد شد! شیر کوچولو نفهمید که دنیا چقدر
بزرگ و قشنگ است!»
حالا سالهای سال از این اتفاق گذشته است. بچه شیر بزرگ شده است
و خودش چند تا بحه دارد؛ اقا هنوز هم نمیداند اگر آن روز قدم یازدهم را
برمیداشت. سرش به میلهی قفس نمیخورد. هنوز هم نمیداند اگر قدم دوازدهم
و بعد قدمهای دیگر را بر میداشت. میتوانست تا کجا برود و چه چیزها ببیند.
این روزها بّههای او هم قدمهایشان را میشمارند. قفسشان بیشتر از ده
قدم نیست. یکی از آنها هميشه سعی میکند سرش را از لای میلههای قفس
بیرون بیاورد. شاید او یک روز از قفس بیرون بيايد و ده قدمء يازده قدم» صد قدم
و هزار قدم جلو برود. شاید بجههایش را توی کوه یه دنیا بیاورد.
صفحه 16:
شیر کوچولو برای اینکه سرش به ميلدهاى قفس نخورد. جه میکرد؟
7 چرا دیدن بوتهی یاس برای شیر كوجولو عجيب Sop
چرا شیر کوچولو به قفس برگشت؟
آیا شناختن کوه و آسمان با برداشتن قدم یازدهم ارتباطی داشت؟
اگر به جای شیر کوچولو بودید, چه میکردید
3 مثلی را که در متن داستان قدم يازدهم بود. يبدا کنید و در مورد مفهوم
آن در گروه گفت وگو کنید.
صفحه 17:
خواجهای دو خدمتکار داشت كه به يك نفر. ماهی پنجاه تومان و به دیگری ماهی
صدتومان دستمزد میداد.روزی آن که پنجاه تومان میگرفت. از خواجه پرسید: «علّت اينكه
به من یتجاه تومان میدهی اما به همکارم صد تومان. جبست؟ کار ما که یکی است!»
فا زمانی که خدمتکار از او اين سوّال را پرسید. صدای زنگ کاروانی از پشت خانه
برخاست. خواجه به او كفت:«اول برو و ببين اين جه صدايى است؛ وقتی برگشتی دلیل کارم
را به تو میگويم.»
خدمتکار رفت و برگشت و گفت: «قافلهای عبور میکند و این
خواچه گفت: «پسیار خوب! این پاسخ تو بود؛ حالا همکارت را مىفرستم تا ببينم او جه
زنگ شتران آن است.»
جوابی میآورد»
وقتی خدسکار دوم بزگشته گفتد ففاروانی پا سد فر شتر و سی وینج رآس قاط در
حال عبور است كه بار آنها پارچه است و از اصفیان به طرف شیراز میروند.»
خواچه. رو به خدمتعار لول کرد و كفت «پین! پاتخ تو با پاسخ او چقدر متفاوت انتا
به همین سبب. دستمزدتان هم تفاوت دارد. مگر نشنیدهای که میگویند: