پی‌دی‌اف
آموزشفلسفه و حقوق

دانلود فایلPDF جزوه خلاصه حقوق مدنی۱ تعدادصفحات :29

صفحه 1:

صفحه 2:
wht ‏اد | يض و‎ or

صفحه 3:
خصوصی(مدنی)-* ‏ حقوق اشخاص (فراد) در مقابل یکدیگر. حتوق عمومى 0 ‎ *‏ حقوق اشخاص (افراد) در مقابل حکومت (دولت». ‎GAN‏ چگونگی مجازات اشخاص از طرف حكومت. ‎plat eS‏ روابط مالى و خانوادككى مردم تابع حقوق مدتی است ؛ مگر وقتى که در ساير رشته ها حكم خاعتی برای آن پیش بیتی شاده باشاد. مثال -* هرگونه خرید وفروش تابع قانون مدنی است مگر اينکه دو طرف تاجر باشند که تیع قانون بانج ات ایرانی وضعيت سياسى كله خارجى 7 سرپرست خانوده ‎Soaks‏ خانوادگی تحت ولایت ey ‏استفاء‎ ‏شخصیت -* وصف و شایستگی شخص برای اينکه صاحب حق شود.‎ ‏شخص حقیقی -* هر فردانانی‎ ‏وضعيت -* وضع حقوقی شخص و موقعیت او نسبت به حقوقی که می تواند در جامعه داشته باشد.‎ ‏ایستگی شخص برای دارا شدن و اجرای حق ۰ -اهلیت تمتع + اعلیت استیفاء‎ نکنه : اهلیت نتیجة وضعیت است. اهلیت : توانایی و

صفحه 4:
حقیقی سسه هر فردانسانی که در جامعه می تواند صاحب حق شود. شمیت افراد:تجمع اموال و افراد كه داراى هدف مشتركك مى باشند مثل: شرکت های تجاری ؛ دولت :سازمانها حقوقی: اموال : دسته ای از اموال که قانون به آن شخصیت حقوقی داده مثل : موقوفات فرد موضوع حق عثل كنيز مثل برده -“مثل شينى مى ماند و مى توان خريد و فروش شود مثل مال املیت تتیجة وضعیت است : بدین معنا که -* شخصی بر سب ‎Qt See Sal‏ کشور است یا ه و یا صقیر است يا کیر و با دیانه ؛عاقل» فرزند مشروع و یا تامشروع و ... است» اهلیت كمتر يا نظر حقوقی خواهد داشت. هر فرد تنها یک دارایی دارد -* اگر فردی دو شغل داشته باشد و در یک شغل ورشکست شد ۰ طلبكاران مى توانند طلب خود را از شغل ديكر فرد برداشت کنند و فرد ورشكسته نمى تواند بين دارايى خود تفکیک ایجاد کند. تکنه * ققط دارایی ش رکنها از دارایی اشخاص جدا می باشد. قانون از تمامیت جسمی و روحی اشخاص حمایت می ‎AS‏

صفحه 5:
مواردی که تَغرض به جسم انسان به حکم قانون مجاز شمرده شده است. ۱ عمل جراحی با شرایط الف)قانون عمل جراحی را تأکید کرده باشد. ب)رضایت بیمار ج)بزشكك نمام مقرراث را انجام دهد. ۲-ورزش -> با شرايط: الف)قانون آن ورزش را به رسمیت بشناسد. ب)رضایت ورزشکار اج)آسیب در حد متعارف باشد. اهداء عضو در مرگ مغزی -* فقط با رضایت اولیء قم ‎Tegal‏ .رای تریح وکا علبی 2 با ومیت شود شین ‎ ‏تعارض و آسیب به شود از لحاظ شرعی ممنوع است ولی از لحاظ حقوقی بلامع است. ویژگی های مربوط به شخصیت ‎-١‏ قابل توقيض توسط طلبكاران نيست. ‏اسبا مركك انسان بايان مى يابند و به ارث نمى رسند. ‏۳-قابل نقل و انتقال نيستند. [ مثل انتقال قراردادى] ‏استساء-» حق مولف به ارث می رسد.-* اگر کسی کتابی نوشت ؛ نسبت به آن کتاب حق معنوی دارد ‏و پس از مرگش تا ۳۰ سال این حق به ورثه اش منتقل می شود. ‎ ‏: تواتايى و صلاحيت دارا شدن حقوق و تكاليف ‏اعلیت ‏استيفاء : توانابى اجراى مستقل (بدون ولى و قيم) حقوق و تكاليف - استيفاء - اجرا

صفحه 6:
مادة ۹۵۶ -* صراحتاً اشاره به اهليت تمتع مى كند -* هر شخص به صرف انسان بودن دارای ‏ است. قسمت اول مادة ۹۵۸ -+ اهليت تمتع-> هر انسان متمتع از حقوق مدئى خواهد بود. قست دوم ماد۹۵۸-* اهليت استيفاء-* هر انسان براى اجراى حقوق خود بايد اهليت قانوتى (اهليت استيفاء) داشته باشد. خجر -* عدم اهلیت استیفاء * نداشتن اهلیت اجرا شرط به دست آوردن اهلیت استیفاء داشتن رشد است. احوال شخصیه -* اهلیت + وضعیت مقررات مربوط به وضعيت و اهليت احوال شخصیه (اسه اوصانی که مربوط به شخص جدایی از شغل و مقام خاص او اقابل تقويم و مبادله يا يول نبوده قواعد امرى است-* نمى توان خلاف آن توافق كرد. مثال احوال شخصيه : ازدواج - طلاق- نسب قواید احوال شخصیه - احوال شخصيه ايرانيان هركجا كه باشند تابع قانون اران است مادف ۶ مثال-* زن و مردایرانی در بگیرند ۰ باید طبق قانون ایران طلاق بگیرند ۰ چون طلاق جزء احوال شخصیه قرانسه بخواهند است. ۲-اگرپیگنه ای (خارجی) در ایرن باشد احوال شخمیه اوه تبعقانون کشور خودش است :ماد مثال-* زن و مرد افغانى . بايد طبق قانون افغانستان در ایران طلاق بگیرند

صفحه 7:
*-احوال شخصية ايرانيان غير شيعه تابع مذهب خودشان اس ‎٠‏ (مشروط به اينكه دين آنها شتاخته شده باشد در ايران) - طبق قانون اجازة رعايت اموال شخصيه ايرانيان غير شيعه -* احوال شخصيه ءارث و وضعيت اهل سنت + تابعقانون مدنی نیست و تابع مقررات مذهبی اهل سنت است. آمری-به هیچ وجه نمی توان خلاف آن قوائن تواقق و تراضی کرد -* قوانین بط وان کته وت نکنه - قوانین 32 تکمیلی-* می توان خلاف آن توافق کرد. -مادة ۳۵۶ تکمیلی است و می توانیم خلافش توافق کنیم. مثال عیتی -* زن و شوهر اهل سنت در داداه تجف آباد دادخواست طلاق ااه داد »قاضی با ات به ون مرعایت احوال شتتصیه نان غیر یمه از رسیدگی به پونه ماع زد و نها اه ددگاه مخصوص در شهر سنندج ارجاع داد. وکیل زن و شوهر طی مراسمی در یکی از مساجد شهر تجف آیاد. اتن روخ ووو مدعي كت ‎EAS oH‏ زا یه ریگ مدآ لزع قبل از یمد شدن می توانستد با تواقق خود » احوال شخصيذ خود يعنى طلاق را طبق قانون مدنى اجرا نمايند؟ کسی كه اهليت استيفاء دارد مى توائد راجع به جسم مردة خود وصيث ‎AS‏ امروزه قانون بيوند اعضاء را بذيرفته است.

صفحه 8:
موادت ۹۵4 حمایت از شخصیت > امهم قراس ۶ حقوق مدنى : حقوقى كه اشخاص در مقبل اشخاص دارند .عم از حقیقی و حقوقی + منال من حق دارم بخرم حق دارم مالكك باشم ء ازدواج كنم و ‎HON‏ میج کس نمی توند به طرر کلی (حق تعتع وبا حق اجرا) تمام با قستی از حقوق مدنی راز ود سلب(ساقط) كند. ‎winged‏ ‎ot Jbl ana pl $1 ‏انتيجة ماده 484 -* انسان مى تواند حق تمتع یا اجرای حقوق مدنی را از خود سلب کند مشروط به اینکه جزئی باشد نه کل نیجه : سلب حق به طور جزئی اشکال ندارد. ‏کلی -* قابل انطباق بر تعداد زیادی باشد. ‎> ‎. ‏کلی :قابل عیدق بر افراد عدیده است.-* حق ازدواج؛ حق کار کردن : حق اجاره کردن ‎3 ‎ ‏بل انطباق بر يكك قرد يا شئى باشد. ‎ ‏جزنی : مصداقش مشخص است -* ماشین با پلااک مشخص - خانه با پلاک مشخص مثال-* من ‎Se‏ حرید خانه یا ماشین را ندارم-* اسقاط حتی کلی است و باطل است. ‏مثال -* من حق خرید خانه حسن پلاکک۳۲ یا ماشین پلاکک فلان را ندارم-* اسقاط حق جزئی است و ‎cae‏ ‏حقوق مدنی را در صورتی می تون اسقاط كرد كه ‎athe I)

صفحه 9:
انا مطابق قانون امرى نباشد. رای دادن مادة 8% ۱- از خود سلب آزادی کند, آزادی بیان اليف رفت و آمد هیچ کس نمی تواندا نا اتخاب شفل قانون آمره S ‎leer‏ از خود سلب خر ‎ ‏اخلای حسته اخلاق حسنه : قواعدی که در زمان و مکان معین توسط اکثریت یک اجتماع رعایت آن لازم شمرده ‏می شود یا عمل به نها تکلیف تلقی می شود و فاقد ضمانت اجرا می باشد. ۳ مل ازدواج همجنس ‎ ‏اخلای حسته در هر جامعه مفاوت معناى مادة ۹۶۰ -* هیچ كس نمى تواند خود را بهبردهتبدیل کند بهبندگی کسی درآوردن خود را نکته -* هیچ کس نمی تواند حتی به صورت جزئی : آزادی خود را محدود کند. ‏ماده :۳۹۶+ هم حقوق مدنی و هم حقوق عمومی را شامل می شود ‏ماده 484 -* ققط حقوق مدنی را شامل می شد. ‏مثال -* آقای خاکپور در یک بند از رادادخود با فدراسيون فوتبال ذكر كرده بود كه حق اظهار نظر ‏برخلاف منافع فدراسيون فوتبال را ندارد.-» طبق ماده ۹۶۰ چن این شرط ۰ سلب آزادى بيان (حتی به ‎ ‏بس اين شرط باطل است و در صورت اينكه آقاى خاكبور بر عليه قدراسيون ‎ ‏اق خاصی نمی فد سوال -* رانة اتویوس با ماقرن خود قراداد میپندد که اگر حاده ای در سفر ‎ABI GU‏ 9 رده ‏مقصر بود» راننده هیچ مسئولیتی نداشته باشد ان قرارداد صحیح است با اطل؛ جرا؟.

صفحه 10:
سوال -* وکالت تام الاختیار در مورد یک خانه دادن چگونه است؟ چرن برای شنی مشخص است و جزنی است بلا اشکال می باشد. وجود قطعی وجود وجود متزلزل (جنین) ماده ۹۵۷ وجود مشک وک (غایب از ‎QM op‏ تمتع از حقوق ‎pete coun‏ عدم وجود وقف حق انتاع جنين داراى شخصيت متزلزل است تا زمانى كه بميرد [ وقتى مرد شخصيت آن تمام مى شود] و (صتقر و پایدار می گردد) اگر جنين متولد شد شخصيت حقوقی اش ثبات مى يابد. ‎INO May ge‏ ماه 4۵۷ مجين گر زنده ‎ce bot alge‏ سقوق مدتی منی گزدد ۳ می شود ۸۵۱ سوال: اگر شک ایجاد شود که جنینی وجوددارد یا ندارد؛ تکلیف چیست؟ شک در حامله بودن لازم به تذکر است که هیچ مدرکی (مثل آزمایش سونوگرافی یا نشانه ای مثل شکم پرجسته مادر تداریم) اصل ‎he fe‏ اصل بر عم است.! اصل عقلی است ؛ همه چیز از نیستی و عدم به هستی آمده است.

صفحه 11:
مثال۱: آیا من همسر دارم؟ مثال : آيا من ككوشى شما را برداشتم؟ مثال۳: آا بابک زنجانی (ملیارد نفتی) بدهکار است؟همیشه اصل بر عدم وجوددین است. مثال۴: داستان امام علی و زره مرد بهودی؟ کسی که مدعی است طرف مقابلش پدهکار است بایددلیل بیاورد. حالا شكك در وجود جنين نكليفش جيست؟(با توجه به اصل عدم)-* در تمام مثالها ما سابقه اى نداشته ايم. از اصل عدم نتيجه مى شود -* قاعده :بيه على الملاعى» هرکس مدعی حقی ‎ST AL ALL‏ را اثبات کند. کسی که مخالف اصل صحبت می کند باید مد رکک بیاورد. مثال جالب من در دادگاهادعا می کنم شما به من پدهکار هستید [من بايد دليل بياورم] شما در دقاع از خود می گویید حسابش را دادم [ قرار کردید که بدهکار هستید و اقرار دأ (جای مدعی عوض شد) حالا شما رای ادعای پرداخت حساب ود بایددلیل باورید.] یی ندرم (آزمایش سوتوگرای ندیم )-*اصل عم آیا بچه زنده متولد شده ‏ ین قبلیداریم(آزمایش سون وگرافیداریم)-* اصل استحصاب استحصاب -* از قبل يقين داريم : سابقه داريم. إستصحاب : كشيدن کشیدن یقین گذشته به زمان حال إبقاء ماكان؛ باقى ماندن آنجه در كذشته وجود داشته است. کشیدن سابق -؛استصحاب حالت سابقه: ‏ قبلا سابقه دار و معتاد بوده -* الان هم معتاد ‎Ce‏ مثال يقين داريم بيراهن باكك بوده الان شكك داريم كه باكك است يا نجس ‎٠‏ باكك بودن ككذشته را ‎gt‏ کشیم «استصحاب می کنیم» به زمان حال و نتیجه می گیریم که پاک است.

صفحه 12:
استصحاب شک در زوال چیزی «استصحاب مانند جرثقیل است که یقین را از گذشته به حال انقال می دهد.»-* سابقه را متقل می ‎AS‏ مثال ۲: استاد دیر سر کلاس می آید : یکی از دانشجویان می گوید : استاد در تصادف جان خود را از دست داد ولی دلیل و مدرک ندارم. دانشجو ديكر مى كويد : من ديشب استاد را ۳۴ بل ديدم و از او فیلم هم دارم -* زنده بودن استد را استصحاب می کنیم و مننظر مى مانيم تا كلاس تشكيل شود. مثال ۳: کارخان ریسندگی و باقندگی نجف آباد و استصحاب باقى بودن قرارداد كار. ۸۷۶ -+ با شک در حیات حین ولادت ؛ حکم ورائت نمی شود. این مادهدلیل خلاف اصل استصحاب الست تا زماتی که ما دلیل دزیم سراغ اصب عزوي ازنده متولد شود اكرجه فوراً بميرد. ۸۵ اجنین در صورتی ارث می برد که 4 هنكام قوت مورث (كنى كه جنين ازاوارث مى برد) نطقه اش متعقد شده باشد(نطفه اش به وجود آمده باشد) ۸۵۱ : جنین زمانی می تواند مالک موضوع وصیت شود که زندهمتولد شود براى معدوم نمى توان حق ایجاد کرد اما استشاء دارد -معدوم (کسی که وجود ندارد.) احطبق ماده 1# قانون بيمه » مادر مى تواند قبل از باردار شدن » براى فرزند خود قرارداد ييمه عمر ببنده. ۲-وقف بر معدوم به تبع موجود » ماده (94) وقف بر معدوم صحيح نيست مكر به تبع موجود. “سقرار دادن حق انتفاع براى معدوم به تبع موجود-> ماده 84 .... ممكن است حق انتفاع طبعاً براى کسانی که حین عقد به وجود نامده اند » ایجاد شود.

صفحه 13:
به تبع موجود یعنی : فرزندی که در آبنده به دنيا مى آيد , به واسطه پدرش که الان موجود است » در آینده صاحب حق بهرهبرداری (تاع) می شود. نظرية حیات تقدیری (فرضی) ‎ey‏ اوقات بر اساس مصالج » طفلى را كه مرده ست » زنده فرض مى كنيم. ‏ماده 1/-* فردى جنين را سقط كند و جنين مرده متولد شود-* فرض مى كنيم جنين زنده متولد شدده وارث و همچنین ثوصی به - مال موضوع وصيت را به ورثة طفل مى دهيم ‏مثال-* اگر مادر بچه را سقط کند اين اموال به مادر نمى رسد. ‏در تعارض بين حيات مادر و حيات طفل -* حيات مادر ترجيح داده مى شود ء اگر كسى جنين را سقط ‏کند بايد به ورئة جنين ديه برداخت كند. ‏پایان وجود شخص طبیعی مرگ مدنی -* فرد شخصیت خود را از دست می دهد با اینکه همچنان زنده است. تن ‎ait.‏ غایب مفقودالاثر : کسی که مدت طولانی از اقامتگاهی غایب است و خبری از از نیست )نله بودنش ‎oh Sas‏ مركك طبيعى : توقف علائمحیانی ‏ارتداد : خروج از دین :رد كردن حداقل يكى از اصول دين. ‏مردت اعدام ‎anes‏ هه ‎Mae ag pe ‏ارتداد (مرتد فطری)

صفحه 14:
مرتد فطری : پدر با مادر مسلمان -* بعد از سن بلوغ بگوید مسلمان هستم. تا قبل قانون ۱۳۹۲ -* ارتداد در قانون ند مادهقنون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ در ماه ۲۲۰ -* حدودی که در فقه هست ولی در قانون نیت باید اجرا شود » مثل حد را » حد ارتداد آثار مركك: ‎.١‏ انتقال اموال به ورثه ۲ حال شدن دیون مدت دار ۳ اتحلال نکاج ۶ تین ورثه با توجه یه تاریخ قوت اه آغاز زمان عده محجورین الصفار ‎EAS oe thigh pe peng‏ است. ‎core‏ -سقها سه سفيه-* عدم رشد : عقل معاش -* معيشت -امور مال ‏۳سجاین ‎ ‏عدم عقل -* مهم پزشکی درد ‏حَجر: منع ‎Etat‏ قصد: دست نخودش-عمد

صفحه 15:
اهليت تمتع دارند. N i sega ‏اهیت‎ 708 نكنه : حق دارند ولى نمى ‎ge OT SAEZ‏ استفاده كتند » نمى توانند به اجرا يكاذارد و نماينده اش بايد برای او حق را اجرا کند رای اهیت استيفاء سه شرط لازم است - بيرغ +رشد +عقل) -* هر سه با هم لازم است. هر وقت شكك كنيم محجور از خجر خارج شده اصل بر جيست؟ -* جون سابقه داشته ايم : هنوز محچور است و در نتيجه استصحاب انجام ميدهيم. أكر شكك كنيم شخص بالغ شده يا نه؟ جون سابقه نداشته ايم -* اصل عدم و بالغ نيست. مبنای اهلیت استیفاء -* داشتن قوة درک و تشخيص است. قانونكذار به خاطر حمايت از اين سه كروه (محجورين) براى آنها شرايط خاص قرار ده : چون قدرت تصميم ككبرى صحيح ندارند و ككرنه انسان عاقل و بالغ نيازى به ‎sy cul‏ قواتين مربوط به حجر «آمره؛ هستند و نمى توان خلاف آن توافق کرد. سر ۱۵ سال قمرى صغير : كسى كه به بلوغ نرسيده باشد -* ماده ‎poe‏ ادختر- ‎٩‏ سال قمری و درک و تمیز و تشخیص دارد ‎a“‏ ۲سغیر یز صغیری که حوب را از ید تشخیص نمی دهد. (مل نوزاد)-طفل هرگاه شکک كنيم صغيرى مميز است يا غير مميز اصل جيست؟ جه كسى بايد دليل بياورد؟

صفحه 16:
سابقة غیر ممیزبودن را داریم و آن را استصحاب می کنیم. کسی که خلاف اصل استصحاب حرف می زند باید دلیل بیاورد. اتمام أعمال حقوقى صغير غير مُمَيز و مجنون باطل است.؛ -* جون قصد و اراده ندارند. آيا بدر و مادر مى توانند توافق كنند كه دختر 8 ساله آنها بالغ باشد؟ رشد-* عادت به تصرف عقلانى در اموال عادت : شخص در گذشته تصرف عقلاتی کرده و بدانیم که در آينده هم تصرفات او عقلانی است. هر سفیهی دیوانه است؟-+خیره سفیه عقل معاش ندارد سفیه چند سالش است؟-*مربوط به سن خاصی تیست؛ او انسان بلقی است که در امور مالی خود قوه ی تصمیم گیری ندارد. در کار اين سه گروه -* ورشکسته هم داريم ؛ ورشکسته محجور نیست ولی شباهت زیادی داد » شبامت آن این است که ‎go‏ دخالت در امور مالی را ندارد. در امورغیر مالی ‎Jal Se‏ دارد ماده ‎1٠١‏ به امور غير مالى تابع صدر ماده است وبا بلوغ از حجر خارج می شوند. مور مالیتابع تبصره۲ ماده است. غيرنافذ -* عقدی که یکی از شرایط صحت را ندارد و با اضافه شدن آن شرط به عقد صحیح تبدیل می شود : هم شرایط صحیح شدن را دارد هم شرایط باطل شدن را . مثل فرد در حالت كما است كه هم میتواند زنده شود و هم پمیرد معاملة فضولى -* فردى بدون اجازه ماشين دوستش را مى فروشد ‏ صاحب ماشین مییند كه معاملة برسودى بوده و معامله را قبول مى كند و عقد صحيح مى شود ولى اكر قبول نكرد ء عقد باطل مى شود.

صفحه 17:
به ايام صغّر -*كودكك قبل از سن بلوغ ديوانه بوده و اين ديوانكى تا بعد از بلوغ هم ادامه \ بيدا مى كتد -*براى محجور بودن نيازمند حكم دادگاه نیست. a جنو بعد از بلوغ عاقل باشد و سبس ديوانه شود -* نياز به حكم دادكاء اسث. حکم دادگاه -ه تضایی بدون حكم دادككاء سه قانوثى مهم: اكر شخص به هنكام بلوغ عاقل باشد و بعد از بلوغ مجنون شود براى او نصب قيم ميشود هرجند ولى خاص داشته باشد. ( جنون غير متصل به ايام صغر) جنون دو مونه است ‎1١‏ مُتَصيل به ايام صقر كه از کودکی مجنون بوده است و اگر ولی داشته بشد امور اداری او را اتجام میهد ما گر جنن متصل ه ایام صغرباشدیتیوقتیباغ مشود عاقل هم باشد؛ولایت پدر از و ساقط میشود ‎sad‏ در سن ۳۰ سالكى در اثر فشار امتحانات بايان ترم ديوانه ميشود . ولايت بدر قبلا از او ساقط ‎ ‏شدء(جون به سن بلوغ رسيده) حتى اكر ولى هم داشته باشد نصب قيم توسط دادكاه رای او ‎ ‏الزاميست:ننيجه اخلاقى: درس بخوانيد تا كارتان به نصب قيم و داد اه فی: درس بخوا تیم ‎ ‏همین مطلب در مورد سفها (اشخاص غیر رشیدانیز صادق است. سفها يوسفه متصل به ایام صقر باشد ‎lhe‏ مر ‏كر سفيهى سقاهتش متصل به ايام صغر نباشد نيزمند نصب قيم لست حتى كر ولى داشت باشد ‏یی تفیش صيال يدايام سيراسع فر ]ان كوري با وهی داعبا ساره میب تم لو

صفحه 18:
اعمال حقوقی محجورین صغير مميز .يتملك بلاعوض -* 1/۱۰۰ صحیح اساير ‎١‏ عمال -* غيرنافق صغير غير مميز (طفل)-* ‎IS‏ اعمال باطل(جه مالى و جه غيرمالى) -* جون قصد ندارد. سفیه 7 کاملا صحیح است. ~ Maan eget juga مجنون دائميهكليه اعمال باطل -*جون قصد نداره. مجنون ادوارىيه در حالت جنون-+ باطل 7 حالت افاقه (سلامت)-* صحيح هميشه «اصل برجتون است.هو هركس خلاف اصل ‎AS Comme‏ بايد بياورد.يعتى در مجنون ادوارى هر کس ادعا دارد الان مجنون در حالت سلامت است باید دلیلبیاورد در مواردی که عمل حقوقی غیر نافذ است؛ تصمیم گیری با ولی یا قیم محجور است. قهری: زیرا خود شخص انتخاب تمیکند و اجبار است. پدر و جد پدری ولی قهری هستند. و ولایت آنها SAK el Suk es

صفحه 19:
آیا باید با همدیگر تصمیم بگیرند؟خیر هر کس زودتر تصمیم گرفت حکم او اجرا میشود اگرپدر ا جد پدری یکی از آنهابهصفیر ممیز اذن داد که معامله ای را انجام دهد معاله یا ولی کودکك ممیزمعمله ای را تفیل کرد به همین شکل صحیح است. وصی کیست! کسی است که توسط ولی انتخاب شده تا در زمان بعد از مرگ ولی امور محجور را اداره كند. تا وقتی ولی هست نوبت به وصی نمیرسد. نا وقتی وصی هست برای او تصب قیم نمیکنند. حضانت با ولایت کاملا مفاوت است. حضانت تنها مربوط به حفظ و نگهداری است ولی ولایت مربوط بهامر مالیو.. است. آقامتگاه ا-دادكاء صالح براى رسيدككى به دعاوى » اصولاً داد كاه قامتكاه خواتده لست ‎GTM sae)‏ 2 Seal oa ‏بخ ای فایی در ماگ‎ اقامتكاه : مركز امور مهم ؛ اقامتكاه يكك امر فرضى و قانونى است ‎٠‏ یعنی محلی که شخص به حکم قانون درآنجا حاضرفرض می شود.-«عالم اعبر»-*جایی که منافع و فعالیت های شخص در آنجا متمرکز Ai ap hao gad است,

صفحه 20:
اری ‏ حتیقی سمده ۱۰۰۲ اصولاًمحل سکنای شخص مرکز مور مهم و اقاتگاه او فرض می شود مگر لاف آن ثابت شود. اتواع افامتكاد احقوقى ‎+١14‏ 1همركز عمليات شخص حفوقى- اداره ‎San gabe‏ قرو ارکان تصمیمگیری شخص حقوقی در آنجا قرار درد جباری سب حکم تون اقرارواوى ‎VV‏ محل اتنخابى براى اقامه دعوى و ابلاغ اوراق قضابى هرفرد تنها مى تواند يكك اقامتكاه داشته باشد. -* (۱۰۰۳)-* اصل وحدت آقمگاه .راد -سکونت در تعارض بين محل سكونت و مركز امور مهم -* مركز امور مهم ارحج ست و نيز :محل شغل برسكونت ارجح است انواع اقامتكاه اجبارى -* محل اقامتكاه را قانون تعيين مى كند. ‎BED‏ شوهرمعلوم ناش ‏۱-قامتگاه زن شوهر دار ماده ۱۰۰۵-* اقامتكاء شوهر است مكر ‎ ‏اساقامتكاء محجورين (مجنون , ‎Plage phe‏ تسا ول یمه است. ‏بهم ارايو اج ۰۵ ۱۰ تحار از پیت ‏پدر و پدربزرگ (جدپدری): ولی قهری ‎ ‏حك فقون

صفحه 21:
در صورت -علم وجود پدر و جد پدری ۳ نصب قیم مشود در صورت تفاوت ين ‎AK‏ پدرو جد پدری ااتگاه محجور کجاست؟ محجور پیش هر کدام سکونت دا ۳-قاتگاه ماموریندولتی -«۱۰۰۷- محل مامریتدائم ‎SGT‏ ‎ll ASAE‏ ظامی ۳۱۰۰۸۳۳ در پدگان ‏كبير -* اقامتكاه كارفرما به شرط زندككى در بكك مكان ‎pees ‏محجورين افامتكاه ولى ياقيم آنهاست و صغير نيز محجور است.‎ ءاكتمافا*-١١‎ ١8 ‏صغير -“ طبق ماده‎ ‏ماده ‎٠٠١6‏ سه شرط داره: ‏۱کیر ۲-کاریاخدمت ۳-در متزل صاحب کار خود سكونث ‎AS‏ ‏اقامتكاه زن شوهردارى كه زن محجور است ؟ ‏واستكى زن به شوهر ۱ ‏۵ -"قامتگاه زن شوهر دار -*اقامتگاه شوهر است. ۱ همبستگی بنیان خانواده ‏۳۱۰۰۶ اقاتگاه محجورین ‎Rt‏ ولی با قیم آنهاست. اداره اموال ‏أداره امور حقوقى ‏اقامتكاء زن در زمان عقد کجاست ۶ پاتوجه بهاينکهمادهقنونینداريم.الف لمكن اور مهم زن خنه پدزش است در حال ‎eNO. pote‏ ‏ضمنی [نشانه ها و رفتار شوهر] شوهر به صورتی است که قبول کرده زن در خانه پدرش ‎Sal tly‏

صفحه 22:
قاشگاه دختر خنه پدرش بوده است و الان شکک داریم که اامتگاه و کجاست و خانهپدر را استصحاب ee دررچه صورت آفاتگاه زن شومردان آأسگا شومر او یست؟ نع زد ابا رضایت شوه ۲-حر زمان عقد #- شوهر اقامتكاء مشخصى ندارد » #- با اجازه دادسكاء» 8 -شرط ضمن عقد قاستگاه زن شوهرداری که شوهر محجورباشد؟(شوهر پس از ازدواجدیونهشوداص ۱۳۷ هراين مورد الف)جون رياست شوهر بر خانواده از بين مى رود. ب )همبستگی حقوقى زن و شوهر ضعيف مى شود. ج)ارتباط و وابستكى زن به بدر خود بيشتر است. نتيجه: فامتكاء او افامتكاه ولى زن مى شود. sala) Scat قاتگاه خاصی است كه طرفين معامله (عقد) براى دعاوى ناشى از قرارداد يا ابلاغ اوراق دادرسى مربوط به همان قرارداد آن را تخاب می کنند و صرفاً ااده طرفین قرارداد است که آن را به عنوان قاتگاه معتبر داشته است. (عالم اعتبار)- آن را اعتبار کرده اند ‎cS‏ :اگر قاتگاهوقمی فرد (ختیاری با اجباری)تقیر کرد .قاستگاهقراردادی فرد تفیر نمی کند

صفحه 23:
ثبت احوال اعلام نامهاى ممنوع -* در صلاحيت شوراى عالى ثبت احوال است. ؛اسم غیرمجاز-* هينت حل اختلاف نيت مرجع صالح براى تير تلم خانواد كى: اذاره ثبت احوال تمام اسناد ثيت احوال: ستد رسمى هستند و طبق ماده 180 در مقابل اشخاص ثالث قابل در و مادرى مى خبواهند نام فرزند شان بهار باشد . اما مامور ثبت احول قبول نمى كند: براى شكايت مى بايد به شوراى حل اختلاف ثبت احوال مراجعه ‎22S‏ لبق رأى وحدت روية 811 كه در حكم قانون است » طفل متولد از رابطة تامشروع حق استفاده از نام خانوادككى بددر طیعی خود را در و پدر کلف به گفتنشنسامه رای فرند خود است. ماده ۸۸۴ -* فرزند نمشروع از در خود ارث نمی برد زن چگونهمی تاد از نم خانوادگی همسر (شوهر) خود استفاده كند 8 سنا زمائى كه رليطة زوجيت ادامه هاره. اسبا موافقت همسر ؟بدون رعایت حق تقدم عدم ثبت ازدواج يا طلاق جه عواقبى دار مجازات حیس تعزيزى ما يكسال برای مد فرد بای تفر نام خانادگی (مشروع) خود -* مى بليست براى فاميل انتخابى خود اجازه از حق دارئده حق تقدم لين لل گید و رای بر دوم می ایست از ئیس یت احوالمواقت امه ماد

صفحه 24:
مرد براى استفاده لزنام خانوا د كى زوجه (لهمسر) خود مى بايست از دارئدة حق تقدم اجازء بكيرد. ‎Go bts‏ تقدم : کسی كه دز يك ‏ثبت احوال ادا نام خانوادگی را ثت نموده است. ‎ ‏رعایت حق تقدم: هرکس كه اسم خانوادكى او را ديكرى بدون رعايت حق تقدم و بدون جازم شوهراتخذ کرده ‏گی خاصب را تفیر دهد ‎ ‏یاشد»می توا قمه دهوی در دادگاه کرده و ثام خا ‎ ‏آیافوزند می اند نم خانوادگی پدرش را تفیر دهد ‏غايب مفقود الاثر . (قسمت غايب مفقود الاثر نياز به تكميل دارد و در اولين ويرايش جزوه ابن نقايص بر طرف میگردد) ‏قبل از مطالعه اين بخش مواد ‎٠١11‏ تا ۱۰۳۰ قانون مدنی و مواد ۱۲۶ تا ۱۶۱ قانون امور حسبی را دقیق مطالعه کنید. آوردن هر دو قانون در جلسه امتحان آزاد است. ‎ ‎ ‏ماده ۱۰۱۱ غایب مفقود لائر کسی است که از غیت او مدت ‎ke Sey‏ گذشته و از و به هچ وجه خبری نباشد. در محل اقاشگاهش حضور نداردمثلاً در شهرش تجف ‎SUT‏ ‏ان مدت می ود در هر فردی ماوت باشد لا ماه :ماه رای قردی كه همه اش مسافرت يوده ويا ... خيرى از حيات فرد مى آيد ونه از مماث او. ‏یه طوری که ندنیم قرد زنده است با مرده: شک داشتهباشیم + استصححاب مى كنيم. ‏مردی که مفقود می شود از خود چیزهایی به جا می گذارد ‏اموال / فرزندان / همسر ‏امور مالی غایب : وضع حقوقی غایب بدون دخالت دادستان و نصب امین اگر قبل از غیت نماینده قرادادی نصب کرده باشد / نماینده اموالش را حفظ می کند . آقاى الف قبل از سفر به سوريه آقای ب را مسئول اموال خودش کرده است. آیا فرد(ب) می تواند اموال را بفروشد؟ خیر » فقط می تواند اداره ‏كند. ماده ۱۰۱۲ اگر مالکیت را مشخص کرد باشد دادستان دخالت ثمى كند.

صفحه 25:
اگر فرد خودش شخصی را مشخص نکرده باشد جهت ادرهاموالش و کسی نباشدقانونا وال را حفظ و نگه داری کند آن هنگامدادستان وارد می شود. اگر آن شخصی که غایب شده : نه نماينده قانوتى داشته باشد نهنماینده ولی(وصی) دا بايد اموالش را حفظ و تكهدارى كتد. باشد دادستان داد گاه شخص امینی را مشخص می کند که اصطلاحا می گویند نصب امین که باداد گاه است. دادستاننماینده ی جامعه است. از حقوق جامعه دفاع می کند.(مدعی العموم) کسی که نمایندهتداشته باشد ‏ دادستان اموال او را بررسی می کند و حفظ می کند. خود دادستان چون وقت ندارد: به دادگاه می گوید شخصی امین را تصب کند (پيشنهاد می دهد دادستان) شخصی كه به عنوان امين نصب مى شود بايد يكك ضامن يا تضمين بدهد. به علت ايتكه اگر وفته جيزى براى كرو و خسارات باشد. كر كسى از دادن ضامن ويا تضمين خوددارى كند به عنوان امین تصب نمی شود. كسانى كه صلاحيت ندارئد براى نصب امين ۱- کسانی كه تحت ولايث یا قیمومیت هستند. ۲-کسانی كه به علت ارتكاب جتايت سابقه داشته باشتد. ۲-کسانی که حکم ورشکستی آنها ثايث ۴-کساتی که معروف به فساد اخلاقی هستند ۵-کسانی که خود يا اقرباى آنها دعوابى بر مفقود الاثر داشته اند. اسغايب باغ ميوه دارد -* ميوه ها رسیده است » امين بايد ميوه ها را بفروشد و بولش را به نفع غايب كارى انجام بدهد. اامين با توجه به اجازه دادستان اموال منقول ضايع نشدنى كه مورد احتياج غايب نيست را بفروشد. خودرویی که مورد احیاج نیست/ دچار کسر قیمت می شود -* مى تواند با اجازه دافسنان يفروشد و أككر بدون اجازه دادستان باشد نسخ مى شوف.

صفحه 26:
.باد به دل يلى براى ترجبح وجود داشت باشد. ‎Ge‏ الزحمه مین میتواندجزء دیون غایب محسوب شود كر منايع كافى نباشد » اموال منقول الكرنباشد جاره ابى يست جزء اموال غير منقول رهن ارجحيت دارد به فروش اموال غير منقول. اداره سريرستى » دادستان تماينده ابى دارد وظايض در مقايل محجورين را انجام مى دهد. قبل از فروش وهر كارى بايد از دادستان اجازه بكبره ‏ أكر دادستان تاثيد تكند قرارداد باطل اسسته هركاه مدت بالنسبه مدیدی ازتاریخ آخرین خبر بگذرد ‏ به نحوى كه ظن و گمان مرگ بر زنذهبودنبرتری داشته ast ‏هرگاه مردی غایب شود اصل دز استحصاب است و زنده بدن او‎ ‏أموال اوتقسيم نمى شوذ زن او ازدواج نمی کند.‎ اگر طولانی شود قاون مرگ او را فرض می کند ۱۰۱۹ حکم موت فرضی غایب در موردی صادر می شود که از تاریخ آخرین خبری که از حیات او رسیده است مدتی گذشته باشد که عادتاًچنین شخصی زنده نمی ماند. دست قاضی را باز گذشته ان تا زمان را خودش تعیین کند. ماده ۱۰۲۰ (بهقاضی کمکک می کند که در چه مواردی غالا خود غایب زنده فرض نمی شود) (قانون مدنی) واف ۱۰۳۱ ناه 1۳۲ أككر موردى باشد بهجز انا که در ۱۰۳۱و ۱۰۲۲ است: رجوع می شود به ۰۱۰۱۹ ملگ بچه یی 1۰ سال غیب شده باشد آیامی توا مرگ او را حساب کرد؟ غیر نعوب ۲۰ سالش شده است و عادتً رد ممکن است زندهبشد. ماده ۱۰۲۳ هم بیدرهایت شود اريخ مرك فرضى است + برا ‎alge pS BIW asin‏ مرگ فرضی با هي » جتبه فرضى فارة. در مورد سقوط هوابيما باشد -* تاريخ سقوط را به عنوان روز مركك مى كتند. قابل تجديد نظر خواهى هم هست. آگر کسی حکم موت فرضی اش امضاء شود گویی فرد موت طییعی داشته است. میتوان در اموال هر تصرفی رکه خواست انجام دهد گر غایببازگرد. ۱۰۳۷

صفحه 27:
یعد از صدور حکم فوت فرضی نیز اگرغایب پیدا شود کسانی که امول و اه عنون ورائت تصرف کرد اند يايد آنچه را که از اعيان (جيزهابى كه هست / خانه / ويلا/ ماشين) ويا عوض (بغ داده جایش زمین خریده و یا پول) و یا مناقع اموال مزبور كه حين بيدا شدن غايب موجود مى باشد مسترد مى باشد. :شا رش ‎pal lai eh hd‏ نهد هم سیم ‎oh‏ ‎gle EO ip‏ كه لازم است بای برگرداند. (خوله را روخ است و رویش مقداریپول گذاشته و اه ی بزرگتر خرید است) ‏ جایی که ممگن ست بای پل را بدهد. ‎gins aye‏ کتاب مال مققود را داده جایش خودکار گرفته ‏“ب کاب دیگری خریدهبعد کناب دده شود کار رید ‏أمور غير مالى نكاح و اولاد غايب ‏اگر کسی اولادی داشت و غایب شد . اگر پدری باشد با دو بچه محجور و صفیر ؛ تحت ولايت پدر بودن حالا پدر نیست نصب قیم می کنند یا به عبارتی نصب امین. اگر قیم بوده و مفقود شده جایش فردی دیگر می گیرد ‏اككر مادر بوده باشد -* هیچ فرقى ندارد يدر امر ولايت را انجام مى دهد. ‏زن بايد * سال به انتظار شوهرش بنشیند.۱۰۲۹ ‏امروژه کسی از ماه ۱۰۲۹ فده نمى كثد. اگر مد غایب و فقو الاثر شود و ماه خیری از ا دزن می تاد به استادحقی که رد در سند اجه داده طلاق بكيره. ‏اكرطلاق كرفت و فرد بازكشت اگر در زمان عده برگشت می توند با هم زندگی کنند ما كر بايان ده باشد تمی تواند (اگر بعد از عدهبخواهند می تون عقد مجدد کند.) ‏اگر زن غایب شود -* هماتطور كك قبل از مفقودى اجازه داشت بعد آن هم مى تؤاتد بدون منبر كردن ازدوج ند ‏حکم موت فرضی ار داده شود برای مرد آی از است زن طلانی هم بگیرد؟

صفحه 28:
قانون ساكت است » همانطور كه حكم موت فرضى به سرى جيزها و باطل مى كند.و حكم نكاح را هم باطل ميكند. اما يكث سرى از ددگاه ها حكم مى كثند كه فرد بايد طلاق هم كيرد زيرا حكم موت فرضى فقط در موارد مال اثر دارد و در مورد تکاج صدق نمی كتد ala) (Ath ats GAS OT JB ST go) Se shy ‏هرکس یرای دیگری خدمتی انجام می دهد ارت را می‎ برايش اجرت مشخص مى كند) ممكن است جند ما امين نسبت شود؟ بله اشكالى ندارد حتى ممكن است ناظر هم باشد. ناظر: مله نظارت استطلاعى -* امن بايد بهناظر اطلاع دهد اما نياز به تصويب نيست. ناظر استصوابى -* اول بايد شخصى تابيدش كند (مثل انتخايات) امين نمى تواند كارى انجام دهد قيل از ايكه اطلاع دهد

صفحه 29:

https://t.me/LOTUS_PNU http://eitaa.com/LOTUS_PNU مح ج کت زجوه کتاب یار اشخاص و ورین د ر صفایی سید محمد کافی موسویان فص تن این زجوه مطابق با رس ل اهی کتاب ظیم و رصاف جهت فهم و ردک بهتر مطالب کتاب تهیه رگدیده است .الزم هب ذرک است هک همانطور هک باراه اشاره شد منبع اصلی امتحان اپیان رتم کتاب اشخاص و مح ج کت ی ی می ص ور ن د ر فا ی باشد. خصوصی(مدنی) حقوق اشخاص (افراد) در مقابل یکدیگر. حقوق عمومی ‏ جزا (کیفری)  حقوق اشخاص (افراد) در مقابل حکومت (دولت). چگونگی مجازات اشخاص از طرف حکومت. نکته تمام روابط مالی و خانوادگی مردم تابع حقوق مدنی است ،مگر وقتی که در سایر رشته ها حکم خاصی برای آن پیش بینی شده باشد. مثال هرگونه خرید وفروش تابع قانون مدنی است مگر اینکه دو طرف تاجر باشند که تابع قانون تجارت است. ایرانی سیاسی وضعیت خارجی سرپرست خانواده خانوادگی شخصیت اهلیت تحت والیت تمتع استیفاء شخصیت وصف و شایستگی شخص برای اینکه صاحب حق شود. شخص حقیقی هر فرد انسانی وضعیت وضع حقوقی شخص و موقعیت او نسبت به حقوقی که می تواند در جامعه داشته باشد. اهلیت :توانایی و شایستگی شخص برای دارا شدن و اجرای حق = 0اهلیت تمتع +اهلیت استیفاء نکته :اهلیت نتیجۀ وضعیت است. حقیقی شخصیت هر فرد انسانی که در جامعه می تواند صاحب حق شود. افراد:تجمع اموال و افراد که دارای هدف مشترک می باشند مثل: شرکت های تجاری ،دولت ،سازمانها حقوقی اموال :دسته ای از اموال که قانون به آن شخصیت حقوقی داده مثل :موقوفات طرف حق حق زوجیت حق مالکیت فرد موضوع حق مثل کنیز مثل برده مثل شیئی می ماند و می توان خرید و فروش شود مثل مال اهلیت نتیجۀ وضعیت است :بدین معنا که شخصی بر حَسبِ اینکه مثالً تابع کشور است یا نه و یا صغیر است یا کبیر و یا دیوانه ،عاقل ،فرزند مشروع و یا نامشروع و ....است ،اهلیت کمتر یا بیشتری از نظر حقوقی خواهد داشت. هر فرد تنها یک دارایی دارد اگر فردی دو شغل داشته باشد و در یک شغل ورشکست شد ، طلبکاران می توانند طلب خود را از شغل دیگر فرد برداشت کنند و فرد ورشکسته نمی تواند بین دارایی خود تفکیک ایجاد کند. نکته فقط دارایی شرکتها از دارایی اشخاص جدا می باشد. قانون از تمامیت جسمی و روحی اشخاص حمایت می کند. مواردی که تَعَرُض به جسم انسان به حکم قانون مجاز شمرده شده است. -1عمل جراحی با شرایط : الف)قانون عمل جراحی را تأکید کرده باشد. ب)رضایت بیمار ج)پزشک تمام مقررات را انجام دهد. -2ورزش با شرایط: الف)قانون آن ورزش را به رسمیت بشناسد. ب)رضایت ورزشکار ج)آسیب در حد متعارف باشد. اهداء عضو در مرگ مغزی فقط با رضایت اولیاء دَم اهداء جسد پس از مرگ برای تشریح و کار علمی با وصیت خود شخص تعارض و آسیب به خود از لحاظ شرعی ممنوع است ولی از لحاظ حقوقی بالمانع است. ویژگی های مربوط به شخصیت : -1قابل توقیف توسط طلبکاران نیست. -2با مرگ انسان پایان می یابند و به ارث نمی رسند. -3قابل نقل و انتقال نیستند ] .مثل انتقال قراردادی[ استثناء حق مؤلف به ارث می رسد .اگر کسی کتابی نوشت ،نسبت به آن کتاب حق معنوی دارد و پس از مرگش تا 30سال این حق به ورثه اش منتقل می شود. تَمَتُّع :توانایی و صالحیت دارا شدن حقوق و تکالیف اهلیت استیفاء :توانایی اجرای مستقل(بدون ولی و قیم) حقوق و تکالیف – استیفاء = اجرا مادۀ  659صراحتاً اشاره به اهلیت تمتع می کند هر شخص به صرف انسان بودن دارای اهلیت تمتع است. قسمت اول مادۀ  659اهلیت تمتع هر انسان متمتع از حقوق مدنی خواهد بود. قسمت دوم مادۀ 659اهلیت استیفاء هر انسان برای اجرای حقوق خود باید اهلیت قانونی (اهلیت استیفاء) داشته باشد. حَجر عدم اهلیت استیفاء نداشتن اهلیت اجرا عقل شرط به دست آوردن اهلیت استیفاء داشتن رشد است. بلوغ احوال شخصیه اهلیت +وضعیت مقررات مربوط به وضعیت و اهلیت احوال شخصیه اوصافی که مربوط به شخص جدایی از شغل و مقام خاص او قابل تقویم و مبادله با پول نبوده قواعد امری است نمی توان خالف آن توافق کرد. مثال احوال شخصیه :ازدواج – طالق -نسب فواید احوال شخصیه : -1احوال شخصیه ایرانیان هرکجا که باشند تابع قانون ایران است مادۀ 9مثال زن و مرد ایرانی در فرانسه بخواهند طالق بگیرند ،باید طبق قانون ایران طالق بگیرند ،چون طالق جزء احوال شخصیه است. -2اگر بیگانه ای (خارجی) در ایران باشد ،احوال شخصیه او ،تابع قانون کشور خودش است ،ماده7 مثال زن و مرد افغانی ،باید طبق قانون افغانستان در ایران طالق بگیرند. -3احوال شخصیۀ ایرانیان غیر شیعه تابع مذهب خودشان است ( ،مشروط به اینکه دین آنها شناخته شده باشد در ایران) – طبق قانون اجازۀ رعایت اموال شخصیه ایرانیان غیر شیعه احوال شخصیه ،ارث و وضعیت اهل سنت ،تابع قانون مدنی نیست و تابع مقررات مذهبی اهل سنت است. اَمریبه هیچ وجه نمی توان خالف آن قوانین توافق و تراضی کرد .قوانین مربوط به احوال شخصیه آمره هستند. نکته قوانین تکمیلی می توان خالف آن توافق کرد .مادۀ 359تکمیلی است و می توانیم خالفش توافق کنیم. مثال عینی زن و شوهر اهل سنت در دادگاه نجف آباد دادخواست طالق ارائه دادند ،قاضی با استناد به قانون «رعایت احوال شخصیه ایرانیان غیر شیعه» از رسیدگی به پرونده امتناع کرد و آنها را به دادگاه مخصوص در شهر سنندج ارجاع داد .وکیل زن و شوهر طی مراسمی در یکی از مساجد شهر نجف آباد، این زوج را به مذهب تَشَیّع ،مشرف نمود و دادگاه را مجبور به رسیدگی نمود .آیا این زوج قبل از شیعه شدن می توانستند با توافق خود ،احوال شخصیۀ خود یعنی طالق را طبق قانون مدنی اجرا نمایند؟ قبل از مرگ جسمی پیوند اعضاء :ممنوع است بعد ازمرگ بدون رضایت حقوق مربوط به شخصیت معنوی آزادی بیان حق مؤلف کسی که اهلیت استیفاء دارد می تواند راجع به جسم مردۀ خود وصیت کند. امروزه قانون پیوند اعضاء را پذیرفته است. نبش قبرممنوع است مواد656  «مهم» حمایت از شخصیت افراد690  حقوق مدنی :حقوقی که اشخاص در مقابل اشخاص دارند ،اعم از حقیقی و حقوقی . اهلیت تمتع :حق تمتع مثال = من حق دارم بخرم ،حق دارم مالک باشم ،ازدواج کنم و ...  656هیچ کس نمی تواند به طور کلی (حق تمتع و یا حق اجرا) تمام یا قسمتی از حقوق مدنی را از خود سلب(ساقط) کند. قسمتی :بعضی اگر انجام دهد باطل است نتیجۀ ماده  656انسان می تواند حق تمتع یا اجرای حقوق مدنی را از خود سلب کند مشروط به اینکه جزئی باشد نه کلی. نتیجه :سلب حق به طور جزئی اشکال ندارد. کلی قابل انطباق بر تعداد زیادی باشد. شاه کلید : جزئی قابل انطباق بر یک فرد یا شئی باشد. کلی :قابل صِدق بر افراد عدیده است .حق ازدواج ،حق کارکردن ،حق اجاره کردن جزئی :مصداقش مشخص است ماشین با پالک مشخص – خانه با پالک مشخص مثال من حق خرید خانه یا ماشین را ندارم اسقاط حق کلی است و باطل است. مثال من حق خرید خانه حسن پالک 32یا ماشین پالک فالن را ندارم اسقاط حق جزئی است و صحیح است. حقوق مدنی را در صورتی می توان اسقاط کرد که : -1اوالً جزئی باشد. -2ثانیاً مطابق قانون امری نباشد. ................................. رای دادن مادۀ :690 آزادی بیان -1از خود سلب آزادی کند. آزادی رفت و آمد هیچ کس نمی تواند انتخاب شغل یا قانون آمره از خود سلب حُریّت کند. -2مخالف اخالق حسنه اخالق حسنه :قواعدی که در زمان و مکان معین توسط اکثریت یک اجتماع رعایت آن الزم شمرده می شود یا عمل به آنها تکلیف تلقی می شود و فاقد ضمانت اجرا می باشد.مثل ازدواج همجنس اخالق حسنه در هر جامعه متفاوت است. معنای مادۀ  690هیچ کس نمی تواند خود را به برده تبدیل کند ،به بندگی کسی درآوردن خود را. نکته هیچ کس نمی تواند حتی به صورت جزئی ،آزادی خود را محدود کند. ماده 690هم حقوق مدنی و هم حقوق عمومی را شامل می شود. ماده  656فقط حقوق مدنی را شامل می شد. مثال آقای خاکپور در یک بند از قرارداد خود با فدراسیون فوتبال ذکر کرده بود که حق اظهار نظر برخالف منافع فدراسیون فوتبال را ندارد .طبق ماده 690چون این شرط ،سلب آزادی بیان (حتی به صورت جزئی) است .پس این شرط باطل است و در صورت اینکه آقای خاکپور بر علیه فدراسیون صحبت کند ،هیچ اتفاق خاصی نمی افتد. سوال رانندۀ اتوبوس با مسافران خود قرارداد می بندد که اگر حادثه ای در سفر اتفاق افتاد و راننده مقصر بود ،راننده هیچ مسئولیتی نداشته باشد/این قرارداد صحیح است یا باطل ،چرا؟ سوال وکالت تام االختیار در مورد یک خانه دادن چگونه است؟ چون برای شئی مشخص است و جزئی است بال اشکال می باشد. وجود قطعی وجود وجود متزلزل (جنین) ماده 657 وجود مشکوک (غایب از مفقود االثر) تمتع از حقوق بیمه عمر (داراشدن) عدم وجود وقف حق انتفاع جنین دارای شخصیت متزلزل است تا زمانی که بمیرد ] وقتی مرد شخصیت آن تمام می شود[ و (مستقر و پایدار می گردد) اگر جنین متولد شد شخصیت حقوقی اش ،ثبات می یابد. ارث می برد975  ماده « 657جنین اگر زنده متولد شد ،صاحب حقوق مدنی می گردد». موضوع وصیت را مالک می شود951 سوال :اگر شک ایجاد شود که جنینی وجوددارد یا ندارد ،تکلیف چیست؟ شک در حامله بودن الزم به تذکر است که هیچ مدرکی (مثل آزمایش سونوگرافی یا نشانه ای مثل شکم برجسته مادر نداریم). اصل عَدَم « :همیشه اصل بر عَدَم است». اصل عقلی است ،همه چیز از نیستی و عدم به هستی آمده است. مثال : 1آیا من همسر دارم؟ مثال :2آیا من گوشی شما را برداشتم؟ مثال : 3آیا بابک زنجانی (میلیارد نفتی) بدهکار است؟همیشه اصل بر عدم وجوددِین است. مثال : 4داستان امام علی و زره مرد یهودی؟ کسی که مدعی است طرف مقابلش بدهکار است باید دلیل بیاورد. حاال شک در وجود جنین تکلیفش چیست؟(با توجه به اصل عدم) در تمام مثالها ما سابقه ای نداشته ایم. از اصل عدم نتیجه می شود قاعده « :اَلبَیِنَهُ عَلَی المُدَعی» هرکس مدعی حقی باشد باید آن را اثبات کند. کسی که مخالف اصل صحبت می کند باید مدرک بیاورد. مثال جالب من در دادگاه ادعا می کنم شما به من بدهکار هستید ]من باید دلیل بیاورم[ شما در دفاع از خود می گویید حسابش را دادم ] اقرار کردید که بدهکار هستید و اقرار دلیل است ، (جای مدعی عوض شد) حاال شما برای ادعای پرداخت حساب خود باید دلیل بیاورید[. یقین قبلی ندارم(.آزمایش سونوگرافی نداریم ).اصل عدم آیا بچه زنده متولد شده است؟ یقین قبلی داریم(.آزمایش سونوگرافی داریم) اصل استحصاب استحصاب از قبل یقین داریم ،سابقه داریم. اِستِصحاب :کشیدن کشیدن یقین گذشته به زمان حال «اِبقاء ماکان» باقی ماندن آنچه در گذشته وجود داشته است. کشیدن سابق « -استصحاب حالت سابقه» قبالً سابقه دار و معتاد بوده االن هم معتاد است مثال یقین داریم پیراهن پاک بوده االن شک داریم که پاک است یا نجس ،پاک بودن گذشته را می کشیم «استصحاب می کنیم» به زمان حال و نتیجه می گیریم که پاک است. استصحابشک در زوال چیزی «استصحاب مانند جرثقیل است که یقین را از گذشته به حال انتقال می دهد ».سابقه را منتقل می کند. مثال : 2استاد دیر سر کالس می آید ،یکی از دانشجویان می گوید :استاد در تصادف جان خود را از دست داد ولی دلیل و مدرک ندارم .دانشجو دیگر می گوید :من دیشب استاد را 33پل دیدم و از او فیلم هم دارم زنده بودن استاد را استصحاب می کنیم و منتظر می مانیم تا کالس تشکیل شود. مثال : 3کارخانه ریسندگی و بافندگی نجف آباد و استصحاب باقی بودن قرارداد کار.  979با شک در حیات حین والدت ،حکم وراثت نمی شود .این ماده دلیل خالف اصل استصحاب است و تا زمانی که ما دلیل داریم سراغ اصب نمیرویم. زنده متولد شود اگرچه فوراً بمیرد. « : 975جنین در صورتی ارث می برد که » هنگام فوت مورث (کسی که جنین از او ارث می برد) نطفه اش منعقد شده باشد(نطفه اش به وجود آمده باشد) : 951جنین زمانی می تواند مالک موضوع وصیت شود که زنده متولد شود. برای معدوم نمی توان حق ایجاد کرد اما استنثناء دارد –معدوم (کسی که وجود ندارد). -1طبق ماده 24قانون بیمه ،مادر می تواند قبل از باردار شدن ،برای فرزند خود قرارداد بیمه عمر ببندد. -2وقف بر معدوم به تبع موجود ،ماده ( )96وقف بر معدوم صحیح نیست مگر به تبع موجود. -3قرار دادن حق انتفاع برای معدوم به تبع موجود ماده .... 45ممکن است حق انتفاع طبعاً برای کسانی که حین عقد به وجود نیامده اند ،ایجاد شود. به تبع موجود یعنی :فرزندی که در آینده به دنیا می آید ،به واسطه پدرش که االن موجود است ،در آینده صاحب حق بهره برداری (انتفاع) می شود. نظریۀ حیات تقدیری (فرضی) برخی اوقات بر اساس مصالحی ،طفلی را که مرده است ،زنده فرض می کنیم. ماده 952فردی جنین را سقط کند و جنین مرده متولد شود فرض می کنیم جنین زنده متولد شده و ارث و همچنین مُوصی بِه = مال موضوع وصیت را به ورثۀ طفل می دهیم . مثال اگر مادر بچه را سقط کند ،این اموال به مادر نمی رسد. در تعارض بین حیات مادر و حیات طفل حیات مادر ترجیح داده می شود ،اگر کسی جنین را سقط کند باید به ورثۀ جنین دیه پرداخت کند. پایان وجود شخص طبیعی مرگ مدنی فرد شخصیت خود را از دست می دهد با اینکه همچنان زنده است. اقسام فوت مرگ فرضی غایب مفقوداالثر :کسی که مدت طوالنی از اقامتگاهی غایب است و خبری از او نیست ،زنده بودنش مشکوک است. مرگ طبیعی :توقف عالئم حیاتی ارتداد :خروج از دین ،رد کردن حداقل یکی از اصول دین. مرد اعدام ارتداد (مرتد فطری) زن توبه بخشش عدم توبه حبس ابد مرتد فطری ،پدر یا مادر مسلمان بعد از سن بلوغ بگوید مسلمان هستم. تا قبل قانون  1362ارتداد در قانون نداشتیم. ماده قانون مجازات اسالمی مصوب 1362در ماده  220حدودی که در فقه هست ولی در قانون نیست باید اجرا شود ،مثل حد رائی ،حد ارتداد. آثار مرگ: .1انتقال اموال به ورثه .2حال شدن دیون مدت دار .3انحالل نکاح .4تعیین ورثه با توجه به تاریخ فوت .5آغاز زمان عده ................................................................................. محجورین مَحجورین -1صغار صغیرعدم بلوغ :سن نشانه بلوغ است. -2سفها سفیه عدم رشد :عقل معاش معیشت –امور مال -3مجانین حَجر :مَنع مَحجور :ممنوع عدم عقل مفهوم پزشکی دارد. قَصد :دست خودش-عمد اهلیت تمتع دارند. محجورین اهلیت استیناء ندارند. نکنه :حق دارند ولی نمی توانند از آن حق استفاده کنند ،نمی توانند به اجرا بگذارد و نماینده اش باید برای او حق را اجرا کند . برای اهلیت استیفاء سه شرط الزم است ( بلوغ+رشد +عقل) هر سه با هم الزم است. هر وقت شک کنیم محجور از حَجر خارج شده اصل بر چیست؟ چون سابقه داشته ایم ،هنوز محجور است و در نتیجه استصحاب انجام میدهیم. اگر شک کنیم شخص بالغ شده یا نه؟ چون سابقه نداشته ایم اصل عدم و بالغ نیست. مبنای اهلیت استیفاء داشتن قوۀ درک و تشخیص است. قانونگذار به خاطر حمایت از این سه گروه (محجورین) برای آنها شرایط خاص قرار داده ،چون قدرت تصمیم گیری صحیح ندارند و گرنه انسان عاقل و بالغ نیازی به حمایت ندارد. قوانین مربوط به حجر «آمره» هستند و نمی توان خالف آن توافق کرد. پسر 15 سال قمری صغیر :کسی که به بلوغ نرسیده باشد ماده 1210سن بلوغ دختر 6 سال قمری -1مُمَیّز صغیری که قوۀ درک و تمیز و تشخیص دارد. صغیر -2غیر مُمَیّز صغیری که خوب را از بد تشخیص نمی دهد( .مثل نوزاد)-طفل هرگاه شک کنیم صغیری ممیز است یا غیر ممیز اصل چیست؟ چه کسی باید دلیل بیاورد؟ سابقۀ غیر ممیز بودن را داریم و آن را استصحاب می کنیم .کسی که خالف اصل استصحاب حرف می زند باید دلیل بیاورد. «تمام اَعمال حقوقی صغیر غیر مُمَیز و مجنون باطل است  ».چون قصد و اراده ندارند. آیا پدر و مادر می توانند توافق کنند که دختر 9ساله آنها بالغ باشد؟ رشد عادت به تصرف عقالنی در اموال عادت :شخص در گذشته تصرف عقالنی کرده و بدانیم که در آینده هم تصرفات او عقالنی است. هر سفیهی دیوانه است؟خیر ،سفیه عقل معاش ندارد. سفیه چند سالش است؟ مربوط به سن خاصی نیست ،او انسان بالغی است که در امور مالی خود قوه ی تصمیم گیری ندارد. در کنار این سه گروه ورشکسته هم داریم ،ورشکسته محجور نیست ولی شباهت زیادی داد ، شباهت آن این است که حق دخالت در امور مالی را ندارد .در امور غیر مالی حق کامل دارد. ماده 1210 امور غیر مالی تابع صدر ماده است و با بلوغ از حجر خارج می شوند. امور مالی تابع تبصره 2ماده است. غیرنافذ عقدی که یکی از شرایط صحت را ندارد و با اضافه شدن آن شرط به عقد صحیح تبدیل می شود ،هم شرایط صحیح شدن را دارد هم شرایط باطل شدن را .مثل فرد در حالت کما است که هم میتواند زنده شود و هم بمیرد. معاملۀ فضولی فردی بدون اجازه ماشین دوستش را می فروشد ،صاحب ماشین می بیند که معاملۀ پرسودی بوده و معامله را قبول می کند و عقد صحیح می شود ولی اگر قبول نکرد ،عقد باطل می شود. مُتَصِل به ایّام صِغَر کودک قبل از سن بلوغ دیوانه بوده و این دیوانگی تا بعد از بلوغ هم ادامه پیدا می کند برای محجور بودن نیازمند حکم دادگاه نیست. جنون بعد از بلوغ عاقل باشد و سپس دیوانه شود نیاز به حکم دادگاه است. حکم دادگاه قضایی بدون حکم دادگاه قانونی مهم :اگر شخص به هنگام بلوغ عاقل باشد و بعد از بلوغ مجنون شود برای او نصب قیم میشود هرچند ولی خاص داشته باشد ( .جنون غیر متصل به ایام صغر) جنون دو گونه است .1مُتَصِل به ایّام صِغَر که از کودکی مجنون بوده است و اگر ولی داشته باشد امور اداری او را انجام میدهد. اما اگر جنون متصل به ایام صغر نباشدیعنی وقتی بالغ میشود عاقل هم باشد ،والیت پدر از او ساقط میشود مثال :فردی در سن 30سالگی در اثر فشار امتحانات پایان ترم دیوانه میشود .والیت پدر قبال از او ساقط شده(چون به سن بلوغ رسیده) حتی اگر ولی هم داشته باشد نصب قیم توسط دادگاه برای او الزامیست.نتیجه اخالقی :درس بخوانید تا کارتان به نصب قیم و دادگاه نیفتد!. همین مطلب در مورد سفها (اشخاص غیر رشید)نیز صادق است. سفها سفه متصل به ایام صغر باشد سفه متصل به ایام صغر نباشد. اگر سفیهی سفاهتش متصل به ایام صغر نباشد نیازمند نصب قیم است حتی اگر ولی داشته باشد سفیهی سفهش متصل به ایام صغر است اگر ولی قهری یا وصی داشته باشدنیاز به نصب قیم ندارد. اعمال حقوقی محجورین صغیر ممیز تملک بالعوض %100 صحیح سایر ا عمال غیرنافذ صغیر غیر ممیز (طفل) کلیه اعمال باطل(چه مالی و چه غیرمالی) چون قصد ندارد. سفیه غیرمالی کامالً صحیح است. مالی تملک بال عوض %100صحیح سایر اعمال مالی غیر نافذ مجنون دائمی کلیه اعمال باطل چون قصد ندارد. مجنون ادواری در حالت جنون باطل در حالت افاقه (سالمت) صحیح همیشه «اصل برجنون است».و هرکس خالف اصل صحبت کند باید بیاورد.یعنی در مجنون ادواری هر کس ادعا دارد االن مجنون در حالت سالمت است باید دلیل بیاورد. در مواردی که عمل حقوقی غیر نافذ است ،تصمیم گیری با ولی یا قیم محجور است. قهری :زیرا خود شخص انتخاب نمیکند و اجبار است .پدر و جد پدری ولی قهری هستند .و والیت آنها در عرض همدیگر است .یعنی در کنار همدیگر. آیا باید با همدیگر تصمیم بگیرند؟خیر هرکس زودتر تصمیم گرفت حکم او اجرا میشود اگر پدر یا جد پدری یکی از آنها به صغیر ممیز اذن داد که معامله ای را انجام دهد ،معامله صحیح است. یا ولی کودک ممیز معامله ای را تنفیذ کرد به همین شکل صحیح است. وصی کیست؟ کسی است که توسط ولی انتخاب شده تا در زمان بعد از مرگ ولی امور محجور را اداره کند. تا وقتی ولی هست نوبت به وصی نمیرسد تا وقتی وصی هست برای او نصب قیم نمیکنند حضانت با والیت کامال متفاوت است. حضانت تنها مربوط به حفظ و نگهداری است ولی والیت مربوط به امور مالی و ...است. .............................................................. اقامتگاه -1دادگاه صالح برای رسیدگی به دعاوی ،اصوالً دادگاه اقامتگاه خوانده است( .ماده 11آدم) فایده اقامتگاه -2ابالغ های قضایی در محل اقامتگاه شخص به عمل می آید. اقامتگاه :مرکز امور مهم ،اقامتگاه یک امر فرضی و قانونی است ،یعنی محلی که شخص به حکم قانون درآنجا حاضرفرض می شود«-.عالم اعتبار»جایی که منافع و فعالیت های شخص در آنجا متمرکز است. اختیاریحقیقی ماده 1002اصوالً محل سکنای شخص مرکز امور مهم و اقامتگاه او فرض می شود ،مگر خالف آن ثابت شود. انواع اقامتگاه حقوقی1002مرکز عملیات شخص حقوقی -اداره شخص حقوقی دفتر و ارکان تصمیم گیری شخص حقوقی در آنجا قرار دارد. اجباریبه حکم قانون قراردادی 1010محل انتخابی برای اقامه دعوی و ابالغ اوراق قضایی هرفرد تنها می تواند یک اقامتگاه داشته باشد )1003( .اصل وحدت اقامتگاه .رانندهسکونت در تعارض بین محل سکونت و مرکز امور مهم مرکز امور مهم ارحج است و نیز :محل شغل برسکونت ارجح است انواع اقامتگاه اجباری محل اقامتگاه را قانون تعیین می کند. -1اقامتگاه شوهر معلوم نباشد -1اقامتگاه زن شوهر دار ماده 1005اقامتگاه شوهر است مگر -2رضایت شوهر -3شرط ضمن عقد نکاح -4زن متضرر بدنی و روحی از شوهر شود -2اقامتگاه محجورین (مجنون ،صغیر ،سفیه)1009اقامتگاه ولی یا قیم آنها است. بعد از طالق ماده ، 1005جاری و ساری نیست. پدر و پدربزرگ (جدپدری) :ولی قهری – به حکم قانون در صورت – عدم وجود پدر و جد پدری نصب قیم میشود در صورت تفاوت بین اقامتگاه پدرو جد پدری اقامتگاه محجور کجاست؟ محجور پیش هر کدام سکونت داشت -3اقامتگاه مامورین دولتی 1007محل ماموریت دائم آنهاست -4اقامتگاه افراد نظامی 1009در پادگان کبیر اقامتگاه کارفرما به شرط زندگی در یک مکان -5اقامتگاه خدمه صغیر طبق ماده 1009اقامتگاه محجورین اقامتگاه ولی یاقیم آنهاست و صغیر نیز محجور است. ماده 1006سه شرط دارد: -1کبیر -2کار یا خدمت -3در منزل صاحب کار خود سکونت کند. اقامتگاه زن شوهرداری که زن محجور است ؟ وابستگی زن به شوهر ‏ 1005اقامتگاه زن شوهر دار اقامتگاه شوهر است. همبستگی بنیان خانواده مواد 1009اقامتگاه محجورین اقامتگاه ولی یا قیم آنهاست اداره اموال اداره امور حقوقی اقامتگاه زن در زمان عقد کجاست ؟ باتو جه به اینکه ماده قانونی نداریم .الف )مرکز امور مهم زن خانه پدرش است در حال حاضر .ب)اراده ضمنی ]نشانه ها و رفتار شوهر[ شوهر به صورتی است که قبول کرده زن در خانه پدرش بماند .ج)قبالً اقامتگاه دختر خانه پدرش بوده است و االن شک داریم که اقامتگاه او کجاست و خانه پدر را استصحاب می کنیم. در چه صورت اقامتگاه زن شوهردار ،اقامتگاه شوهر او نیست؟ نام ببرید -1با رضایت شوهر -2 ،در زمان عقد -3شوهر اقامتگاه مشخصی ندارد -4 ،با اجازه دادگاه – 5 ،شرط ضمن عقد اقامتگاه زن شوهرداری که شوهر محجور باشد؟(شوهر پس از ازدواج دیوانه شود)ص127 در این مورد : الف)چون ریاست شوهر بر خانواده از بین می رود. ب)همبستگی حقوقی زن و شوهر ضعیف می شود. ج)ارتباط و وابستگی زن به پدر خود بیشتر است. نتیجه :اقامتگاه او اقامتگاه ولی زن می شود. اقامتگاه قراردادی : اقامتگاه خاصی است که طرفین معامله (عقد) برای دعاوی ناشی از قرارداد یا ابالغ اوراق دادرسی مربوط به همان قرارداد آن را انتخاب می کنند و صرفاً اراده طرفین قرارداد است که آن را به عنوان اقامتگاه معتبر داشته است( .عالم اعتبار) -آن را اعتبار کرده اند. نکته :اگر اقامتگاه واقعی فرد (اختیاری یا اجباری) تغییر کرد ،اقامتگاه قراردادی فرد تغییر نمی کند. ثبت احوال اعالم نامهای ممنوع در صالحیت شورای عالی ثبت احوال است. اسم مجاز دادگاه عمومی مرجع صالح برای تغییر نام اسم غیرمجاز هیئت حل اختالف ثبت مرجع صالح برای تغییر نام خانوادگی :اداره ثبت احوال تمام اسناد ثبت احوال ،سند رسمی هستند و طبق ماده 1260در مقابل اشخاص ثالث قابل استناد نیستند. پدر و مادری می خواهند نام فرزندشان بهار باشد ،اما مامور ثبت احول قبول نمی کند ،برای شکایت می باید به شورای حل اختالف ثبت احوال مراجعه کنند. طبق رأی وحدت رویۀ 917که در حکم قانون است ،طفل متولد از رابطۀ نامشروع حق استفاده از نام خانوادگی پدر طبیعی خود را دارد و پدر مکلف به گرفتن شناسنامه برای فرزند خود است. ماده  994فرزند نامشروع از پدر خود ارث نمی برد. زن چگونه می تواند از نام خانوادگی همسر (شوهر) خود استفاده کند ؟ -1تا زمانی که رابطۀ زوجیت ادامه دارد. -2با موافقت همسر -3بدون رعایت حق تقدم عدم ثبت ازدواج یا طالق چه عواقبی دارد؟ مجازات حبس تعزیزی تا یکسال برای مرد فرد برای تغییر نام خانوادگی (مشروع) خود می بایست برای فامیل انتخابی خود اجازه از حق دارنده حق تقدم این فامیل بگیرد و برای بار دوم می بایست از رئیس ثبت احوال موافقت نامه اخذ نماید. مرد برای استفاده از نام خانوادگی زوجه (همسر) خود می بایست از دارندۀ حق تقدم اجازه بگیرد. دارندۀ حق تقدم :کسی که در یک حوزۀ ثبت احوال ابتدا نام خانوادگی را ثبت نموده است. رعایت حق تقدم :هرکس که اسم خانوادگی او را دیگری بدون رعایت حق تقدم و بدون اجازه شوهر اتخاذ کرده باشد ،می تواند اقامه دعوی در دادگاه کرده و نام خانوادگی غاصب را تغییر دهد. آیا فرزند می تواند نام خانوادگی پدرش را تغییر دهد؟ ................................ غایب مفقود االثر (قسمت غایب مفقود االثر نیاز به تکمیل دارد و در اولین ویرایش جزوه این نقایص بر طرف میگردد ) قبل از مطالعه این بخش مواد 1111تا 1101قانون مدنی و مواد 121تا 111قانون امور حسبی را دقیق مطالعه کنید .آوردن هر دو قانون در جلسه امتحان آزاد است. ماده 1011غایب مفقود االثر کسی است که از غیبت او مدت بالنسبه مدیدی گذشته و از او به هیچ وجه خبری نباشد .در محل اقامتگاهش حضور ندارد مثالً در شهرش نجف آباد . این مدت می تواند در هر فردی متفاوت باشد ،مثالً 4ماه 5 ،ماه برای فردی که همه اش مسافرت بوده و یا ...خبری از حیات فرد می آید و نه از ممات او.... به طوری که ندانیم فرد زنده است یا مرده ،شک داشته باشیم ،استصحاب می کنیم. مردی که مفقود می شود از خود چیزهایی به جا می گذارد اموال /فرزندان /همسر امور مالی غایب :وضع حقوقی غایب بدون دخالت دادستان و نصب امین اگر قبل از غیبت نماینده قرادادی نصب کرده باشد /نماینده اموالش را حفظ می کند ،آقای الف قبل از سفر به سوریه آقای ب را مسئول اموال خودش کرده است .آیا فرد(ب) می تواند اموال را بفروشد؟ خیر ،فقط می تواند اداره کند .ماده 1012اگر مالکیت را مشخص کرده باشد دادستان دخالت نمی کند. اگر فرد خو دش شخصی را مشخص نکرده باشد جهت اداره اموالش و کسی نباشد قانونا اموال را حفظ و نگه داری کند آن هنگام دادستان وارد می شود. اگر آن شخصی که غایب شده ،نه نماینده قانونی داشته باشد نه نماینده ولی(وصی) داشته باشد دادستان باید اموالش را حفظ و نگهداری کند. دادگاه شخص امینی را مشخص می کند که اصطالحا می گویند نصب امین که بادادگاه است . دادستان نماینده ی جامعه است .از حقوق جامعه دفاع می کند(.مدعی العموم) کسی که نماینده نداشته باشد ،دادستان اموال او را بررسی می کند و حفظ می کند. خود دادستان چون وقت ندارد ،به دادگاه می گوید شخصی امین را نصب کند (پیشنهاد می دهد دادستان) شخصی که به عنوان امین نصب می شود باید یک ضامن یا تضمین بدهد. به علت اینکه اگر رفت ،چیزی برای گرو و خسارات باشد. اگر کسی از دادن ضامن ویا تضمین خودداری کند به عنوان اامین نصب نمی شود. کسانی که صالحیت ندارند برای نصب امین -1کسانی که تحت والیت یا قیمومیت هستند. -2کسانی که به علت ارتکاب جنایت سابقه داشته باشند. -3کسانی که حکم ورشکستی آنها ثابت شده است. -4کسانی که معروف به فساد اخالقی هستند. -5کسانی که خود یا اقربای آنها دعوایی بر مفقود االثر داشته اند. -1غایب باغ میوه دارد میوه ها رسیده است ،امین باید میوه ها را بفروشد و پولش را به نفع غایب کاری انجام بدهد. -2امین با توجه به اجازه دادستان اموال منقول ضایع نشدنی که مورد احتیاج غایب نیست را بفروشد. خودرویی که مورد احتیاج نیست /دچار کسر قیمت می شود می تواند با اجازه دادستان بفروشد و اگر بدون اجازه دادستان باشد نسخ می شود. باید به دالیلی برای ترجیح وجود داشته باشد. حق الزحمه امین می تواند جزء دیون غایب محسوب شود. اگر منابع کافی نباشد ،اموال منقول اگرنباشد چاره ایی نیست جزء اموال غیر منقول رهن ارجحیت دارد به فروش اموال غیر منقول. اداره سرپرستی ،دادستان نماینده ایی دارد وظایف در مقابل محجورین را انجام می دهد. قبل از فروش وهر کاری باید از دادستان اجازه بگیرد ،اگر دادستان تائید نکند قرارداد باطل است. هرگاه مدت بالنسبه مدیدی ازتاریخ آخرین خبر بگذرد ،به نحوی که ظن و گمان مرگ بر زنده بودن برتری داشته باشد. هرگاه مردی غایب شود اصل در استحصاب است و زنده بودن او اموال اوتقسیم نمی شود ،زن او ازدواج نمی کند. اگر طوالنی شود قانون مرگ او را فرض می کند .1016 حکم موت فرضی غایب در موردی صادر می شود که از تاریخ آخرین خبری که از حیات او رسیده است مدتی گذشته باشد که عادتاً چنین شخصی زنده نمی ماند. دست قاضی را باز گذشته اند تا زمان را خودش تعیین کند. ماده ( 1020به قاضی کمک می کند که در چه مواردی غالباً خود غایب زنده فرض نمی شود). (قانون مدنی) و ماده 1021و ماده 1022 اگر موردی باشد به جز اینها که در 1021و 1022است ،رجوع می شود به ، 1016مثالً اگر بچه ایی 10سال غیب شده باشد آیا می توان مرگ او را حساب کرد؟ خیر خوب 20سالش شده است و عادتاً فرد ممکن است زنده باشد. ماده 1023هم باید رعایت شود. تاریخ مرگ فرضی است ،برای مفقود االثری که می خواهیم مرگ فرضی به او بدهیم ،جنبه فرضی دارد. در مورد سقوط هواپیما باشد تاریخ سقوط را به عنوان روز مرگ می کنند .قابل تجدید نظر خواهی هم هست. اگر کسی حکم موت فرضی اش امضاء شود گویی فرد موت طبیعی داشته است. میتوان در اموال هر تصرفی را که خواست انجام دهد. اگر غایب باز گردد1027 . ب عد از صدور حکم فوت فرضی نیز اگر غایب پیدا شود کسانی که اموال او را به عنوان وراثت تصرف کرده اند باید آنچه را که از اعیان (چیزهایی که هست /خانه /ویال /ماشین) و یا عوض (باغ داده جایش زمین خریده و یا پول) و یا منافع اموال مزبور که حین پیدا شدن غایب موجود می باشد مسترد می باشد. اعیان ،منافع ،عِوض (مغازه گرفته ،باید این را هم بدهد هم مستقیم و هم غیر مستقیم. عِوَض تا جایی که الزم است باید برگرداند( .خونه را فروخته است و رویش مقداری پول گذاشته و خانه ای بزرگتر خریده است) تا جایی که ممکن است باید پول فرد را بدهد. عِوَض مستقیم کتاب مال مفقود را داده جایش خودکار گرفته . عِوَض غیر مستقیم کتاب مال مفقود بوده ،داده کتاب دیگری خریده بعد کتاب داده خودکار خریده امور غیر مالی نکاح و اوالد غایب اگر کسی اوالدی داشت و غایب شد .اگر پدری باشد با دو بچه محجور و صغیر ،تحت والیت پدر بودن حاال پدر نیست نصب قیم می کنند یا به عبارتی نصب امین .اگر قیم بوده و مفقود شده جایش فردی دیگر می گیرد. اگر مادر بوده باشد هیچ فرقی ندارد پدر امر والیت را انجام می دهد. زن باید 4سال به انتظار شوهرش بنشیند1026. امروزه کسی از ماده 1026استفاده نمی کند. اگر مرد غایب و مفقود االثر شود و 9ماه خبری از او نباشد ،زن می تواند به استناد حقی که مرد در سند ازدواج به زن داده طالق بگیرد. اگرطالق گرفت و فرد بازگشت اگر در زمان عِده برگشت می توانند با هم زندگی کنند اما اگر پایان عِده باشد نمی تواند (اگر بعد از عِده بخواهند می توانند عقد مجدد کنند). اگر زن غایب شود همانطور که قبل از مفقودی اجازه داشت بعد آن هم می تواند بدون صبر کردن ازدواج کند. حکم موت فرضی اگر داده شود برای مرد آیا نیاز است زن طالق هم بگیرد؟ قانون ساکت است ،همانطور که حکم موت فرضی یه سری چیزها را باطل می کند.و حکم نکاح را هم باطل میکند. اما یک سری از دادگاه ها حکم می کنند که فرد باید طالق هم بگیرد زیرا حکم موت فرضی فقط در موارد مالی اثر دارد و در مورد نکاح صدق نمی کند. هرکس برای دیگری خدمتی انجام می دهد اجرت را می تواند بگیر (حتی اگر قبل آن توافق نشده باشد) (دادگاه برایش اجرت مشخص می کند) ممکن است چند تا امین نسبت شود؟ بله اشکالی ندارد حتی ممکن است ناظر هم باشد. ناظر : نظارت استطالعی امین باید به ناظر اطالع دهد اما نیاز به تصویب نیست. ناظر استصوابی اول باید شخصی تاییدش کند (مثل انتخابات) امین نمی تواند کاری انجام دهد قبل از اینکه اطالع دهد https://t.me/LOTUS_PNU http://eitaa.com/LOTUS_PNU

39,000 تومان