صفحه 1:
نش هی تنعى (بدل/ معطوف / تكرا.
هل - رو اسی لت که دري لس بل ا خودتوضيع يشترى موجعد ]با ووه سیک در رن تج بیتری مه يك
i معو ای .یآ
a a a ی برش نكر سحت تكسن
Bh ra بر و بر ای یی مس
(Od ral ald ald a که گر زیم شاک al OND +
Tae gate on ona
ار اص يفت عله اين كي اد سا يشا سلجو روه
قمر ان سم ات که ما .کون سر تا و لماه مكيدي
7
0 موه نت ام یک هد شخ سل ال ز وب و سس سم
جلي يه مر تارف ال تقول بهد
۲۳ج مق رم نى/ Ee Snip
0۲ ا
صفحه 2:
AT قد رسب کم یش Deb lan Sa EA
شا هام شود a ee VOI in oa sas میهد
7 ان خرن مک رم عط ملاع مزب دست ری ها سب شا el ين وه
ae ad
nus yaw ogee و مرت
آدمی اما خامشی درا و یهوی خاک و موسيقي آسمان را در ود داد
Se ts نقش تبعى معطوف
علت و ثيه تمامى زايل شد که شام وسحو شكر كه ضايع تكشيته
She Seat
آدمى امل خاموشى دريا و هياموى خاک و وس hal در غود دار
نش کی he
eS yy است زاین نله اد
مثال هاى ديكر:
ge Be gael Ue
نل تبعى معطوف
اغزل عاشغانه را سعدى به اوج رسائد و قزل ليت را حافظ به لوج رست
ﮐﺎﻧﺎﻝ ﻃﺮﯾﻘﺖ ﻓﺎﺭﺳﯽ
https://t.me/tarighatfarsi
جمع بندی مهمترین نکات دستوری فارسی یازدهم
نقش های تَبَعی (بدل /معطوف /تکرار)
بدل -1 :گروه اسمی است که در باره اسم قبل از خود ،توضیح بیشتری میدهد -2با گروه اسمی که در باره آن توضیح بیشتری میدهد دقیقا یکی
است -3قابل حذف است -4 .بدل ،معموال داخل ، ....... ،می آید.
)1قاضیِ بُست ،بوالحسنِ بوالنی و پسرش ،بوبکر ،سخت تنگدستاند( .بولحسن بوالنی و قاضی بست یکی هستن)( /بوبکر و پسر قاضی یکی هستن)
نقش تبعی بدل
نقش تبعی بدل
)2موالنا عذرشان را پذیرفت و فرزند خود ،سلطان ولد ،را با غزل زیر ،به طلب شمس ،روانه ی دمشق کرد.
بدل (سلطان ولد همان فرزند موالنا است)
)3پدر فریدون ،آبتین که ناگزیر از بیم ضحّاک ترسان و گریزان است( .آبتین همان پدر فریدونه)
نقش تبعی بدل
)4پادشاه سلجوقی روم ،عالء الدّین کی قباد ،از مقامات او آگاهی یافت (عالء الدّین کی قباد ،همان پادشاه سلجوقی رومه)
نقش تبعی بدل
)5بر همگان مسلّم است که شما ،جنگاوران سرافراز ،شجاعانه و مخلصانه جنگیدید
نقش تبعی بدل
)6او و مادرم ،هر دو ،آنها را از مادربزرگشان به یاد داشتند.
نقش تبعی بدل
)7خویشان ،همه ،در نیاز با او
نقش تبعی بدل
-8محمّد ،ملقّب به جالل الدّین ،مشهور به «موالنا» یا «مولوی» ،اوایل قرن هفتم ،در شهر بلخ به دنیا آمد.
نقش تبعی بدل
نقش تبعی بدل
)9پدر جالل الدّین ،محمّدبن حسین خطیبی ،معروف به «بهاء الدّین ولد» از دانش مندان روزگار خود بود.
نقش تبعی بدل
نقش تبعی بدل
)10موالنا به همّت یاران نزدیک خود ،شیخ صالح الدّین زرکوب و سپس حسام الدّین حسن چَلَبی ،به نشر معارف الهی مشغول بود.
نقش تبعی بدل
)11این شیخِ همیشه شاب ،پیرترین و جوان ترین شاعر زبان فارسی ،معلم اوّل ،که هم هیبت یک آموزگار را دارد.
نقش تبعی بدل
نقش تبعی بدل
)12شجاع غضنفر ،وصّیِ نبی /نهنگِ یم قدرت حق ،علی
نقش تبعی بدل
)13دایی جان ،میرزا غالمرضا که در تجدّد افراط داشت.
نقش تبعی بدل
)14به پدرش ،بهاء الدّین ،گفت« :زود باشد که این پسر تو ،آتش در سوختگان عالم زند».
نقش تبعی بدل
-15مادر فریدون ،فَرانک ،پسر را به البرزکوه میبرد و به دست مردی پاک دین میسپرد.
نقش تبعی بدل
-16درفشی بود انقالبی که بر ضدّ پادشاه وقت ،ضحّاک ،برافراشت
نقش تبعی بدل
-17سلطان ولد ،فرزند موالنا ،هر دَم بی تابانه به بالین پدر میآمد.
نقش تبعی بدل
ﮐﺎﻧﺎﻝ ﺗﻠﮕﺮﺍﻡ ﻃﺮﯾﻘﺖ ﻓﺎﺭﺳﯽ
https://t.me/tarighatfarsi
-18شاه از قدرت همسایۀ شمالی خود ،روسیه ،کم و بیش آگاهی داشت.
نقش تبعی بدل
-19پیشگامی حاکم شهر ،جوادخان ،در دفاع و پیش مرگی فرزندان و برادرانش ،شوری در جان ها می نهاد.
نقش تبعی بدل
-20تبریز ،این شهر کهن ،مرکز فرماندهی خطّ مقدّمِ دفاع در برابر دست درازی های همسایۀ شمالی ایران ،یعنی روسیه بود.
نقش تبعی بدل
-21آقا محمّدخان و با دریافت های شخصی خویش ،فرزند دوم خود ،عبّاس میرزا را با اعطای نشان والیتعهدی ،راهی دارالسّلطنه تبریز کرده بود.
نقش تبعی بدل
-21ما ،بچّهها ،خیلی او را دوست میداشتیم.
نقش تبعی بدل
-22که ناگاه عمرو ،آن سپهر نبرد /برانگیخت اَبرَش برافشاند گَرد
نقش تبعی بدل
نقش تبعی معطوف
معطوف :گروه اسمی است که بعد از حرف عطف «و» میآید.
آدمی اما ،خاموشی دریا و هیاهوی خاک و موسیقی آسمان را در خود دارد
چو صبرش نماند از ضعیفی و هوش
محراب زمین و آسمان اوست.
نقش تبعی معطوف
علت و تب ،تمامی زایل شد.
نقش تبعی معطوف
گریه شام و سحر ،شکر که ضایع نگشت.
نقش تبعی معطوف
نقش تبعی معطوف
آدمی اما ،خاموشی دریا و هیاهوی خاک و موسیقی آسمان را در خود دارد
نقش تبعی معطوف
دقت کنید که واو عطف (که بعدش معطوف می آید) را با واو ربط که بین جملهها می آید اشتباه نگیرید.
یقین مرد را دیده بیننده کرد
شد و تکیه بر آفریننده کرد
واو ربط (همپایه ساز) است زیرا بین جمله ها آمده.
مثال های دیگر:
غزل را سعدی و حافظ به اوج رساندند.
واو عطف /نقش تبعی معطوف
غزل عاشقانه را سعدی به اوج رساند و غزل تلفیقی را حافظ به اوج رساند.
واو ربط (همپایه ساز) است زیرا بین جمله ها آمده.
ماهی در آب خاموش است و چارپا روی خاک هیاهو می کند و پرنده در آسمان ،پرواز میکند.