پی‌دی‌اف
آموزشادبیات و زبان

اقسام را در ادبیات سه نوع را فک اضافه ، رای نقش مفعول، راه حرف اضافه در فارسی یازدهم

توضیحات: فارسی یازدهم نکات مهم دستوری نهایی وکنکوری اقسام را در ادبیات سه نوع رای فک اضافه ، رای نقش مفعول، راه حرف اضافه تعداد صفحات 4

محمد فایق مجیدی دهگلان

صفحه 1:
انواع «را» با نمونه هایی از فارسی (۲) در کتاب های درسی سه نوع «راء آموزش داده می شود. الف- «را» نشانه مفعول ‏ ب-«را حرف اضافه راه فک اضافه الف « را » تشانهمفعول :این نوع را »نقش نمای مفعول است. گروه اسمی که قبل از ین « را > فرار می كيرف. تقش مفعولى دارد. معمولا در جواب « جه كسى را »و « چه چیزی را * می اد ‎-١‏ ز هر كشورى مهتران را بخواست - جه كسانى را خواست ؟ سورد ی او اند دنچ کی زا ات۳ ؟- جهان را سراسر سوى داد خوائد -. ‎= paid Sale, | isle et ‏۵ موی را ددند - چه چیزی | ‎fs‏ ‏ع- بايه عضله و استخوان بندی او را می نهد < چه چیزی را می نهد ؟ ‎ ‏اب- « را » حرف اضافه که نقش تمای مشمم است. این نوع « را * در نثر معاصر و زبان عیارامروزی کاربردی ‎ ‏تاد در متون قذیم ذرسه مدای یه از و یرای *به ار می رفتهاست ۱- خرد را گر نبخشد روشنایی. ار بهخردروشنایینبخشد ۲ گفت :و تصر را بگوی به يونصر بكو ‏۳- آغاجی خادم را گفت - به آغاجی خادم گفت ‎ ‏وتصر را بگوی زرهاست که پدر ما از زو هندوستان آورده- بهبنصربکو ‎EO‏ ما را أقتى رسد از اين شخص بو ‎ ‏گر به ما آفتی رسد ‎ ‎ ‎

صفحه 2:
۶- پس چبربل را فرمو . - به جبرببل قرمود. ۷- ابلیس را چون در دل آدم بار تنادند مردود همه عالم كشث GBH BAAR Gy Mas ‏عردو يتن كاي‎ A را مطوقة كفتتدى - ‎١‏ - جتدان صدقه دادتد كه أن را اننازه نبو ‎ ‏برای آن ندزه ای نبود ۲- تا خویشتن را ضبعتکی حلال خرند - ت رای خود ضیعتکی حلال بخرند ‏۳- مرا چه افتده است - برای من چه پیش آمده 4 ‎ ‏۴- ماه فلک می رویم عزم تمشا که راست ؟ ‎ ‏عزم و تونیی تماشا بر ‎ ‏جه كسى است؟ ( کسی تولایی و ‎ ‏تحمل تماشای فلک رفتن ما را درد) ۵ دردی است غیرمردنکان را دا نباشد برایآن دای وجودندرد ‏۶ شما چه می داید ما راب این مشتی خاک چه کارها در پیش است بای ما چه کارهایی در پیش است ۷- که گر هفت کشور به شاهی توراست <اگر هفت کشوربرایتواست - ‏۸ این مرد را کار قتد که می آید -برای این مر ‎٩‏ هر یک خود را می کوشید - هريك براى خود تلاش می کرد ‏- شما را اكر ‎ ‏ن نباشد که کار خود به ‎ ‏دق در أميزيد - گر رای شما ‎3 ‎ ‎ ‎

صفحه 3:
بهجاینقش ای اه ‎opt oJ‏ مشاف و مضاف یه از هم چدا می کند .من از جدای! ۱- خدا را بر آنبنده بخشايش است - بخشايش خدا ۲ پوس هه اي ند تکت يرون ني ةد لكت نامه ها ند ؟- كمان مبر كه مرا درد ابن جهان باشد - درد من ۴- معذورید که شما را سر پا عشق نبوده است سر و کار شم ۵- خزانگی آن را دل آدم لابق بود - لابق خزانگی 3 تا يق گر حق تعالی را با ین قالب سر وکاری خواهد بود< سر و کار حق تعالى ۸- جهان آفرین را به دل دشمن است - دشمن, جهان آفرین تكن ‎٠‏ + كامى حرف « را »| دارد هم نشاته مفعول ست همك اشافه .در أين كونه عبارات بعد از تدیل اه 6 هر همچتلن در جمله با می مد فلك را سقف بشكافيم - سقف فلك را يشكافيم ‎-١‏ أن را امير المومتين روا مى دارد ستدن - ستدن. أن را اميرالمومتين روا مى دارد ۲- هر یک را در دیگری :اه کشاده اه هر یک را در دیگری گشاده

صفحه 4:
نكته ؟: به اين بيث از درس لول «تیکی » توجه کنید یقین مرد را دیدهپیننده کرد" شد و تکیه بر آفربننده کرد تفبين تقشى دستورى ين بيت دو بردافت داريم کب هر برداشت یر میک يقبن( در معناى قظعا) - اقيد. فار © نشانه مقعول «مرد © -مفعول ۰ فيذة - تهادء بيتتدف- مسند ۲-بقین (در معتای با مرد را دیده -دیده مرد : مفعول

انواع « را » با نمونه هایی از فارسی ()2 حسین طریقت در کتاب های درسی سه نوع « را» آموزش داده می شود. الف« -را» نشانه مفعول ب «-را »حرف اضافه ج « -را» فک اضافه الف « را » نشانه مفعول :این نوع « را » نقش نمای مفعول است .گروه اسمی که قبل از این « را » قرار می گیرد .نقش مفعولی دارد .معموال در جواب « چه کسی را » و « چه چیزی را » می آید. -1ز هر کشوری مهتران را بخواست = چه کسانی را خواست ؟ -2ستم دیده را پیش او خواندند = چه کسی را خواندند ؟ -3جهان را سراسر سوی داد خواند = -4بیا عاشقی را رعایت کنیم = -5موری را دیدند = چه چیزی را دیدند ؟ -6پایه عضله و استخوان بندی او را می نهد = چه چیزی را می نهد ؟ ب « -را » حرف اضافه که نقش نمای متمم است .این نوع « را » در نثر معاصر و زبان معیار امروزی کاربردی ندارد .در متون قدیم در سه معنای « به » « از » و « برای » به کار می رفته است . « را » در معنای « به » -1خرد را گر نبخشد روشنایی = اگر به خرد روشنایی نبخشد -2گفت :بو نصر را بگوی = به بونصر بگو -3آغاجی خادم را گفت = به آغاجی خادم گفت -4بونصر را بگوی زرهاست که پدر ما از غزو هندوستان آورده = به بونصر بگو ... -5اگر ما را آفتی رسد از این شخص بود = اگر به ما آفتی رسد ... -6پس جبرییل را فرمود = ...به جبرییل فرمود -7ابلیس را چون در دل آدم بار ندادند مردود همه عالم گشت = چون به ابلیس ... -8بفرمود پس کاوه را شاه = پس شاه به کاوه بفرمود -9او را مطوقه گفتندی = « را » در معنای « از » -1شبی را تا شبی با لشکری خرد = از شبی تا شبی « را » در معنای « برای » – 1چندان صدقه دادند که آن را اندازه نبود = برای آن اندازه ای نبود -2تا خویشتن را ضیعتکی حالل خرند = تا برای خود ضیعتکی حالل بخرند -3مرا چه افتاده است = برای من چه پیش آمده ؟ -4ما به فلک می رویم عزم تماشا که راست ؟ = عزم و توانایی تماشا برای چه کسی است؟ ( کسی توانایی و تحمل تماشای فلک رفتن ما را ندارد ) -5دردی است غیر مردن کان را دوا نباشد = برای آن دوایی وجود ندارد . -6شما چه می دانید ما را با این مشتی خاک چه کارها در پیش است = برای ما چه کارهایی در پیش است -7که گر هفت کشور به شاهی تو راست = اگر هفت کشور برای تو است ... -8این مرد را کاری افتاد که می آید = برای این مرد ... -9هر یک خود را می کوشید = هریک برای خود تالش می کرد. – 10شما را اگر توان نباشد که کار خود به عشق در آمیزید = اگر برای شما ... -11 ج « -را » فک اضافه به جای نقش نمای اضافه « ِ » قرار می گیرد و مضاف و مضاف الیه را از هم جدا می کند .امان از جدایی! – 1خدا را بر آن بنده بخشایش است = بخشایش ِ خدا -2بونصر نامه های رسیده را نکت بیرون می آورد = نکت ِ نامه های رسیده -3گمان مبر که مرا درد این جهان باشد = درد ِ من -4معذورید که شما را سروکاری با عشق نبوده است = سر و کار ِ شما -5خزانگی آن را دل آدم الیق بود = الیق ِ خزانگی -6قربت را خطر بسیار است = خطر ِ قربت -7اگر حق تعالی را با این قالب سر وکاری خواهد بود = سر و کار ِ حق تعالی -8جهان آفرین را به دل دشمن است = دشمن ِ جهان آفرین -9نشد هیچ کس را هوس رزم او = هوس ِ هیچ کس 10مرا در نهانی یکی دشمن است = دشمن ِ من -11آن موش را زبرا نام بود = نام ِ آن موش نکات نکته : 1گاهی حرف « را » دو کارکرد دارد .هم نشانه مفعول است هم فک اضافه .در این گونه عبارات ،بعد از تبدیل « را » به « ِ » « را » همچنان در جمله باقی می ماند. فلک را سقف بشکافیم = سقف ِ فلک را بشکافیم -1آن را امیر المومنین روا می دارد ستدن = ستدن ِ آن را امیرالمومنین روا می دارد -2هر یک را در دیگری ،راه گشاده = راه ِ هر یک را در دیگری گشاده نکته : 2به این بیت از درس اول « نیکی » توجه کنید : یقین مرد را دیده بیننده کرد شد و تکیه بر آفریننده کرد در تعیین نقش دستوری این بیت دو برداشت داریم که با هر برداشت نوع « را » تغییر می کند. -1یقین( در معنای قطعا) = قید « ،را » نشانه مفعول « مرد » = مفعول ، دیده = نهاد ،بیننده= مسند -2یقین (در معنای باور و ایمان) = نقش نهاد « ،را » فک اضافه مرد را دیده = دیده ِ مرد :مفعول درسنامه و نمونه آزمون درس فارسی در کانال تلگرام @tarighatfarsi

21,500 تومان