دلبستگی

صفحه 1:


صفحه 2:


صفحه 3:
كرنت دلبسسكى؛ | که دلبستگی یعنی برقراری پیوند عاطفی موثر و کارامد با افراد خاص به گونه ای که تعامل با آنها همراه با حس نشاط و آرامش در زندگی است و در موقعیت های استرس زا ی زندگی از اينکه آن ها را کنار خود داریم و می توانیم به آنها تکیه کنیم احساس 

صفحه 4:
علت دلبستگی روانشناسان.نخست این نظریه را مطرح کردند که کودک به این علت به مادر دلبستگی پیدا می کند که منبع تغذیه او می‌باشد اما اين نظریه برخی از واقعیت ها را نادیده می‌گرفت.برای مثال با نگاه كردن به جوجه اردك هاءاين نكته دريافت مى شود كه با وجود اينكه آن ها از بدو تولد غذايشان را خودشان تأمين مى كنند ولى در عين حال دنبال مادر راه مى روند و وقت زيادى را با او مى كذرائند. 

صفحه 5:


صفحه 6:
مراحل دلبستگی (-مرحله پیش دلبستگی: باد تولد تا 3 ماهگی و پاسخ دهی نامتمایز به انسان ها به صورت روش های مشابه جلا علاقه ی نوزادان به گوش کردن به صدای انسان ها و نگاه کردن به صورت آن ها 4 تلاش براى تعقيب الگوی دقیق یک چهره با بلند کردن و چرخاندن شر خود > پرشورترین لبخند های اجتماعی در 5 یا 6 هفتگی ‎AE‏ از دید بالبی لبخند باعث پیشبرد دلبستگی می شود. ‏8 گریه کردن سبب نزدیکی مراقب و کودک ‎ 

صفحه 7:
۷۲ دلسسی در حال انجام ماهگی ‎he‏ تمرکز بر آشنیان ‏!3 انتخابی تر شدن پاسخ های اجتماعی از منظر بالبی ‎gh”‏ خیره شدن و لبخند نزدن به غريبه ها در اين سن ‏4 دلبستكى به فردى كه با دقت به تمام علامت های آن ها باسخ مى دهد و لذت بخش ترين تعامل را با او دارد ‎ 

صفحه 8:
]سولبستگی واضع: | ‎yh‏ 6 ماهگی تا 3 سالگی ‏۷ دلبستگی شدید و نزدیکی جوبی فعال ‎fh‏ پریشان شدن کودکان با غیبت مراقبین دانم آن ها ‏ل استفاده از مراقبين دائمى خود به عنوان بايكاه ایمنی جهت اکتشاف مکان ها پا اشخاص غريبه ‎ ‎hh‏ دلبستگی به صورت فزاینده ای شدید یا انحصاری شدن 

صفحه 9:
3 سالگی تا پیان دوره کودکی رفتار مشارکتی استنباط کردن به تدریج برخی علل و تأثیر توالی رفتاری در ارتباط با مراقبین دانمی این مرحله به اعتقاد بالبی آغاز یک مرحله مشارکتی صمیمی است. دركلء بالبی معتقد بود که تنها بودن یکی از ترس هاي بزرگ در زندگی انسان است. بنابراین. نیاز به دلبستگی نزدیک با دیگران؛ در طبیعت ما نهفته است. 

صفحه 10:
نکات اصلی نظریه دلبستگی بالبی نکنه )2 احساس كردن ذاتی یک كودك؛ برای دلبستگی ه یک شخص *امكان ظهور ساير ارقام دلبستكى براى یک کودک *مهم تر بودن اين بيوند اوليه نسبث به هر بيوند ديكرى(معمولاً مادر) *رقتار كودك هميشه به كونه اى است كه در حال ارسال سيكنال به مراقبين دائمى خود است *واکتش نشان دادن مراقبین دانمی به صورت 

صفحه 11:
نکته ۲: دریافت مراقبت مداوم کودک از کسی که رابطه ی دلبستگی با او برقرار کرده است حداقل به مدت 2 سال *جان بالبى بر اين باور بود كه مادرى كردن نبايد به تأخير بيفتد *اكر مادرى كردن 2/5 تا 3 سال و در برخى حتى تا 12 ماه تأخير ايجاد شود ديكر فايده اى ندارد 

صفحه 12:
اصطلاح محرومیت مادرانه جان بالبی جان بالبی با اين نیت از اصطلاح محرومیت مادرانه استفاده کرد که به وسیله‌ی آن به جدایی یا از دست دادن مادر و همچنین ناتوانی در ایجاد دلبستگی اشاره کند. فرض اساسی در فرضیه‌ی محرومیت مادران‌ی بالبی این است که اختلال مداوم دلبستگی بین نوزاد و مراقبت کننده‌ی اولیه (مادر) می‌تواند در درازمدت مشکلات شناختی؛ اجتماعی و عاطفی را برای نوزاد ایجاد کند. پیامدهای اين امر گسترده است. اگر این امر درست باشد آیا سزاوار است که مراقب اصلی به دليل مشقله‌های کاری از مراقبت روزانه‌ی فرزند خود دست بکشد؟ 

صفحه 13:
DOOD. 

صفحه 14:
نکته ۴:تأثیرات حدایی 

صفحه 15:


صفحه 16:
ا مشخص شدن دلبستكى ايمن با احساس بريشانى كودك به هت ‎Des‏ لكان رميق + هنكام بازكشت اوا را ‎er‏ 9000 3 

صفحه 17:
Per ree oe em ere 

صفحه 18:
AT ett into اكؤاذكان با سبک دلبستگی آشفته اغلب ترکیبی از رفتارهای . گیج کننده از خود بروز داده و ممکن است نامتجانس, 6 تج نه نظر برمند اين كودكان ممکن است هم از والدین خود اجتتاب کرده و هم اصرار به حضور آنها داشته باشند. برخی پژوهشگران براین باورند که فقدان ۷ یک الگوی دلبستگی مشخص با رفتارهای بی ثبات مرآقبین پیوند خورده است. در چنین مواردی که والاین هم منبع آمایش و رفاه و هم منبع ترس کودک هستند منجر به شکل گیری و بروز رفتارهای غیرمتعارف در كودكان م 

صفحه 19:
پسدلبستگی ۵ ایمن دو سوگرا کودکان دو سوگرا نوعی دلمشغولی با حضور دانمی مراقب خود دارند و زمانی که باید محیط را به طور آزادانه اکتشاف کنند و مشغول به بازی شوند.دانماً مشغول چک کردن مراقب خود هستند. هنكام جدایی آن ها به هم ریختگی شدیدی را نشان می دهند و این پریشانی حتی بعد از بازگشت مادر هم ادامه دار است.نوع ارتباط کودک با مراقب خود همراه با نوسانات خشم 7 است که هدفش ارتباط با مراقبش و طرد اوست.انگار نمی تواند حضور او را جهت آرامش بخشی حس کند. 

صفحه 20:
مشکلات دلبستگی نا ایمن 1 در شکل دهی دلبستگی ایمن در سالهای آغازین زندگی می تواند اثر منفی روی کودکی و نیز بر کل زندگی فرد داشته باشد کودکانی که تشخیص اختلال نافرمانی مقابله ای»اختلال رفتاری و اختلال استرس پس از سانحه برای آنان مطرح است به دلیل سوء استفاده های اولیه؛ غفلت یا آسیب در زمینه ی دلبستگی از خود تحقیقات نشان می دهد که عدم موفقبد مشکلاتی نشان می دهند.پزشکان معتقدند کودکانی که بعد از سن 6 ماهگی به فرزندی پذیرفته می شوند در معرض ریسک بالاتری برای وجود مشکلات دلبستگی قرار دارند. سبک های دلبستگی در بزرگسالی مشاهده می شوند.لزوماً به همان صورتی که در نوزادی به چشم پژوهش ها نشان می دهند که دلبستگی های اولیه می تواند روی روابط بعدی افراد در آینده ثر داشته باشند برای مثال افرادی که دلبستگی ایمن در آن ها شکل گرفته است معمولاً از امى آمدند ن عزت نفس خوبروابط عاشقانه مستحكم و توانايى خودافشايى در مقابل ديكران برخوردارند و در دوران بزرگسالی روابط سالم‌شاد و طولانی مدت دارند. mp or ‏زورید‎ 

صفحه 21:
اختلال اضطراب جدایی ‎(Seperation Anxienty Disorder)‏ نوعی اختلال روانشناختی است که در آن؛ فرد به علت جدا شدن از خانه يا از افرادی که به آنها وابستگی عاطفی زیادی دارد (يدرء مادر. پدر بزرگ. مادر بزرگ؛ فرزندان. و يا خواهران و برادران) به شدت مضطرب می‌شود. 

صفحه 22:
‎CeO Rea aoa)‏ تا ‎ ‎ ‎ ‎PE \Nprre ey ere ‏جدایی با اضطراب‎ na ‏رشدی طبیعی است که با دلبستگی از‎ ‎ ‏1 ن در نوجوانی و بزرگسالی نادر است 0:1 يوإكودكان مبتلا به اين اختلال بعدها با احتمال وبروم؛ اختلال دو قطبى» اختلال ‎20 SBT) ‎210100 rere nen 010000 a ‏برای اولین بار معمولاً در سال‌های پیش دیستانی مشاهده می‌شود.‎ 

صفحه 23:
معیارهای اختلال اضطراب جدایی ار زیاد و بی تناسب با مرحله ی رشدی که حداقل ۳ مورد از ۸ مورد زير را داشته باشد: جداشدن از کسی که به او دلبستگی دارد رد از ازدست دادن ت دادن افراد به خاطر تصادف یا مرگ تمایل به رفتن به مرسه یا سرکار به محل بدون افرادی که به آن ها دلبستگی داشته باشد ر جایی غیر و بدون افرادی که به آن ها دلبستگی دارد ای مکرر با مضمون جدایی قبیل سر درد.معده دردتهوع و استفراغ به هنگام جدایی 

صفحه 24:
A aes ‏اختلال طیف اوتیسم(۵50):‎ معمولا افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم هیچ تمایلی به ایجاد تغییرات ندارند و در صورتى كه كوجكترين جيزى جابهجا شود يا تغيير كند؛ به شدت خشم و 14 ناراحتی نشان می‌دهند. اين افراد محیط خانه را آشنا می‌دانند و بیرون از خانه ‎GON‏ برای آن‌هاء ناشناخته است. درنتیجه در بسیاری از موارد تمایلی به ترک خانه ندارند. این امتناع از ترک خانه نباید با آنچه در اختلال اضطراب جدایی دیده می‌شود. اشتباه گرفته شود 

صفحه 25:
در اختلال های روان پریشی شخص مبتلا افکار عجیب غیرواقعی دارد و گفته‌هایش اغلب هذیان است. ممکن است به طور غیرواقعی باور داشته باشد بیرون از خانه افرادی استخدام شده‌اند تا او و اعضای خانواده‌اش را بکشند يا فکر کند نفرین شده تا اگر جایی غیر از خانه خود بخوابد بمیرد. باورهای عجیب این افراد معمولا در تمامی زمینههادیده می‌شود و منحصر به جدایی [ 

صفحه 26:
آگورافوبیا یا بازارهراسی نام نوعی اختلال هراس است که در آن فرد با حضور در فضاهای باز. بسته و به ویژه شلوغ و پرجمعیت می‌ترسند. ترس بزرگ این افراد این است که در جايى كير بيفتند كه در صورت وقوع مشکل و احتمال آسیب (مثل حمله پانیک) نتوانند دسترسی سریع به کمک یا راه فرار داشته باشند. درنتيجه ترجيح می‌دهند همواره کسی همراه آن‌ها باشد. 

صفحه 27:
منابع *راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روا اختی وبرایشی-/وم * خلاصة روان پزشکی کاپلان و سادوک بر اساس 051/5 *نظريه هاى رشداويليام كرين/خوبى نژاد و رجایی/نشر رشد/فصل 3 *کلینیک روانشناسی فرزانش متن کامل زمینه روانشناسی هیلگارد * حسین زاده جلودار؛ زهرا و عسگری, فاطمه»1394»رابطه مادر- کودک و سبک های دلبستگی»همایش بین المللی روانشناسی و فرهنگ ‎Sx https://civilica.com/doc/426512 i‏ « رو( 

به نام خدا موضوع ارائه: دلبستگی تهیه و تنظیم: نسترن گلپایگانی تعریف دلبستگی: دلبستگی یعنی برقراری پیوند عاطفی موثر و کارامد با افراد خاص به گونه ای که تعامل با آنها همراه با حس نشاط و آرامش در زندگی است و در موقعیت های استرس زا ی زندگی از اینکه آن ها را کنار خود داریم و می توانیم به آنها تکیه کنیم احساس شعف کنیم. علت دلبستگی روانشناسان،نخست این نظریه را مطرح کردند که کودک به این علت به مادر دلبستگی پیدا می کند که منبع تغذیه او میباشد اما این نظریه برخی از واقعیت ها را نادیده میگرفت.برای مثال با نگاه کردن به جوجه اردک ها،این نکته دریافت می شود که با وجود اینکه آن ها از بدو تولد غذایشان را خودشاان تأمین می کنند ولی در عین حال دنبال مادر راه می روند و وقت زیادی را با او می گذرانند. واکنش بچه میمون به مادر مصنوعی در آزمایش هری هارلو مراحل دلبستگی -1مرحله پیش دلبستگی: تولد تا 3ماهگی پاسخ دهی نامتمایز به انسان ها به صورت روش های مشابه عالقه ی نوزادان به گوش کردن به صدای انسان ها و نگاه کردن به صورت آن ها تالش برای تعقیب الگوی دقیق یک چهره با بلند کردن و چرخاندن شر خود پرشورترین لبخند های اجتماعی در 5یا 6هفتگی از دید بالبی لبخند باعث پیشبرد دلبستگی می شود. گریه کردن سبب نزدیکی مراقب و کودک -2دلبستگی در حال انجام 3تا 6ماهگی تمرکز بر آشنایان انتخابی تر شدن پاسخ های اجتماعی از منظر بالبی خیره شدن و لبخند نزدن به غریبه ها در این سن دلبستگی به فردی که با دقت به تمام عالمت های آن ها پاسخ می دهد و لذت بخش ترین تعامل را با او دارد -3دلبستگی واضح: 6ماهگی تا 3سالگی دلبستگی شدید و نزدیکی جویی فعال پریشان شدن کودکان با غیبت مراقبین دائم آن ها استفاده از مراقبین دائمی خود به عنوان پایگاه ایمنی جهت اکتشاف مکان ها یا اشخاص غریبه دلبستگی به صورت فزاینده ای شدید یا انحصاری شدن  -4مرحله تشکیل رابطه متقابل 3سالگی تا پایان دوره کودکی رفتار مشارکتی استنباط کردن به تدریج برخی علل و تأثیر توالی رفتاری در ارتباط با مراقبین دائمی این مرحله به اعتقاد بالبی آغاز یک مرحله مشارکتی صمیمی است. درکل ،بالبی معتقد بود که تنها بودن یکی از ترس هاي بزرگ در زندگی انسان است. بنابراین ،نیاز به دلبستگی نزدیک با دیگران ،در طبیعت ما نهفته است. نکات اصلی نظریه دلبستگی بالبی نکته :1 *احساس کردن ذاتی یک کودک ،برای دلبستگی به یک شخص *امکان ظهور سایر ارقام دلبستگی برای یک کودک *مهم تر بودن این پیوند اولیه نسبت به هر پیوند دیگری(معموالً مادر) *رفتار کودک همیشه به گونه ای است که در حال ارسال سیگنال به مراقبین دائمی خود است *واکنش نشان دادن مراقبین دائمی به صورت غریزی ایجاد کردن الگوی متقابل تعامل نکته :2 *دریافت مراقبت مداوم کودک از کسی که رابطه ی دلبستگی با او برقرار کرده است حداقل به مدت 2سال *جان بالبی بر این باور بود که مادری کردن نباید به تأخیر بیفتد *اگر مادری کردن 2/5تا 3سال و در برخی حتی تا 12ماه تأخیر ایجاد شود دیگر فایده ای ندارد اصطالح محرومیت مادرانه جان بالبی جان بالبی با این نیت از اصطالح محرومیت مادرانه استفاده کرد که به وسیلهی آن به جدایی یا از دست دادن مادر و همچنین ناتوانی در ایجاد دلبستگی اشاره کند. فرض اساسی در فرضیهی محرومیت مادرانهی بالبی این است که اختالل مداوم دلبستگی بین نوزاد و مراقبت کنندهی اولیه (مادر) میتواند در درازمدت مشکالت شناختی ،اجتماعی و عاطفی را برای نوزاد ایجاد کند .پیامدهای این امر گسترده است .اگر این امر درست باشد ،آیا سزاوار است که مراقب اصلی به دلیل مشغلههای کاری از مراقبت روزانهی فرزند خود دست بکشد؟ عواقب درازمدت محرومیت مادرانه ممکن است شامل موارد زیر باشد: بزهکاری کاهش هوش و خرد افزایش پرخاشگری افسردگی اختالالت روانی مهری نکته :4تأثیرات جدایی -1اعتراض: کودک گریه و زاری می کند و هیچ مراقب و جانشینی را قبول نمی کند. -2نا امیدی: کودک ساکت و غیر فعال و گوشه گیر می شود. -3گسلش: کودک بشاش تر می شود و ممکن است جانشین مراقب خود را قبول کند اما همه چیز رو به راه نیست و هنگام بازگشت مادر به نظر می رسد که کودک او را نمی شناسد. سبک های دلبستگی: آشفته دلبستگی نا ایمن دلبستگی ایمن دوسوگرا اجتنابی دلبستگی ایمن الف-دلبستگی نا ایمن اجتنابی کودکان با این نوع سبک دلبستگی معموال از والدین یا مراقبینشان دوری می کنند .زمانی که بحث انتخاب پیش می آید این کودکان هیچ ترجیحی بین یک مراقب یا یک فرد کامال غریبه از خود نشان نمی دهند .پژوهش ها حاکی از اینست که این نوع سبک دلبستگی می تواند حاصل مراقبینی غفلت کننده و سوء استفاده گر باشد .کودکانی که برای تکیه به یک مراقب ،تنبیه می شوند یاد می گیرند که در آینده از جست و جوی کمک پرهیز کنند. ج-دلبستگی نا ایمن آشفته: کودکان با سبک دلبستگی آشفته اغلب ترکیبی از رفتارهای گیج کننده از خود بروز داده و ممکن است نامتجانس، متزلزل یا گیج به نظر برسند .این کودکان ممکن است هم از والدین خود اجتناب کرده و هم اصرار به حضور آنها داشته باشند .برخی پژوهشگران براین باورند که فقدان یک الگوی دلبستگی مشخص با رفتارهای بی ثبات مراقبین پیوند خورده است .در چنین مواردی که والدین هم منبع آسایش و رفاه و هم منبع ترس کودک هستند منجر به شکل گیری و بروز رفتارهای غیرمتعارف در کودکان می شود. ب-دلبستگی نا ایمن دو سوگرا کودکان دو سوگرا نوعی دلمشغولی با حضور دائمی مراقب خود دارند و زمانی که باید محیط را به طور آزادانه اکتشاف کنند و مشغول به بازی شوند،دائما ً مشغول چک کردن مراقب خود هستند.هنگام جدایی آن ها به هم ریختگی شدیدی را نشان می دهند و این پریشانی حتی بعد از بازگشت مادر هم ادامه دار است.نوع ارتباط کودک با مراقب خود همراه با نوسانات خشم است که هدفش ارتباط با مراقبش و طرد اوست.انگار نمی تواند حضور او را جهت آرامش بخشی حس کند. تحقیقات نشان می دهد که عدم موفقیت در شکل دهی دلبستگی ایمن در سالهای آغازین زندگی می تواند اثر منفی روی کودکی و نیز بر کل زندگی فرد داشته باشد کودکانی که تشخیص اختالل نافرمانی مقابله ای،اختالل رفتاری و اختالل استرس پس از سانحه برای آنان مطرح است به دلیل سوء استفاده های اولیه،غفلت یا آسیب در زمینه ی دلبستگی از خود مشکالتی نشان می دهند.پزشکان معتقدند کودکانی که بعد از سن 6ماهگی به فرزندی پذیرفته می شوند در معرض ریسک باالتری برای وجود مشکالت دلبستگی قرار دارند. سبک های دلبستگی در بزرگسالی مشاهده می شوند،لزوما ً به همان صورتی که در نوزادی به چشم می آمدند نیستند.پژوهش ها نشان می دهند که دلبستگی های اولیه می تواند روی روابط بعدی افراد در آینده اثر داشته باشند برای مثال افرادی که دلبستگی ایمن در آن ها شکل گرفته است معموالً از عزت نفس خوب،روابط عاشقانه مستحکم و توانایی خودافشایی در مقابل دیگران برخوردارند و در دوران بزرگسالی روابط سالم،شاد و طوالنی مدت دارند. اختالل اضطراب جدایی )(Seperation Anxienty Disorder نوعی اختالل روانشناختی است که در آن، فرد به علت جدا شدن از خانه یا از افرادی که به آنها وابستگی عاطفی زیادی دارد (پدر ،مادر ،پدر بزرگ ،مادر بزرگ، فرزندان ،و یا خواهران و برادران) به شدت مضطرب میشود. اختالل اضطراب جدایی بر اساس راهنمای آماری تشخیصی اختالالت روانشناختی اضطراب جدایی میتواند در جنبههای مختلف زندگی (مثالً ،در عملکرد تحصیلی یا اجتماعی) نابسامانی شدید به وجود آورد. اختالل اضطراب جدایی با اضطراب جدایی تفاوت دارد؛اضطراب جدایی یک مرحله ی رشدی طبیعی است که با دلبستگی از نوع امن روی می دهد. این اختالل ممکن است در هر سنی آغاز شود ،اما شروع آن در نوجوانی و بزرگسالی نادر است کودکان مبتال به این اختالل بعدها با احتمال بیش تری به ،ADHDاختالل دو قطبی،اختالل وحشت زدگی و یا سایر اختالالت مبتال می شوند. اضطراب جدایی معموالً در ۱۲تا ۱۸ماهگی روی میدهد .اما اختالل اضطراب جدایی برای اولین بار معموالً در سالهای پیش دبستانی مشاهده میشود. معیارهای اختالل اضطراب جدایی ترس یا اضطراب بسیار زیاد و بی تناسب با مرحله ی رشدی که حداقل ۳مورد از ۸مورد زیر را داشته باشد: -۱استرس فرد هنگام جداشدن از کسی که به او دلبستگی دارد -۲نگرانی دائمی فرد از ازدست دادن -۳نگرانی فرد از ازدست دادن افراد به خاطر تصادف یا مرگ ترس از جداشدن و عدم تمایل به رفتن به مرسه یا سرکار -۵نگرانی فرد از رفتن به محل بدون افرادی که به آن ها دلبستگی داشته باشد -۶ترس از خوابیدن ددر جایی غیر و بدون افرادی که به آن ها دلبستگی دارد -۷دیدن کابوس های مکرر با مضمون جدایی -۸تجربه عالئمی از قبیل سر درد،معده درد،تهوع و استفراغ به هنگام جدایی تشخیص افتراقی اختالل طیف اوتیسم):(ASD معموال افراد مبتال به اختالل طیف اوتیسم هیچ تمایلی به ایجاد تغییرات ندارند و در صورتی که کوچکترین چیزی جابهجا شود یا تغییر کند ،به شدت خشم و ناراحتی نشان میدهند .این افراد محیط خانه را آشنا میدانند و بیرون از خانه برای آنها ،ناشناخته است ،درنتیجه در بسیاری از موارد تمایلی به ترک خانه ندارند .این امتناع از ترک خانه نباید با آنچه در اختالل اضطراب جدایی دیده میشود ،اشتباه گرفته شود اختالل های روان پریشی در اختالل های روان پریشی شخص مبتال افکار عجیب غیرواقعی دارد و گفتههایش اغلب هذیان است .ممکن است به طور غیرواقعی باور داشته باشد بیرون از خانه افرادی استخدام شدهاند تا او و اعضای خانوادهاش را بکشند یا فکر کند نفرین شده تا اگر جایی غیر از خانه خود بخوابد بمیرد. باورهای عجیب این افراد معموال در تمامی زمینهها دیده میشود و منحصر به جدایی نیست. آگورافوبیا)(Agoraphobia آگورافوبیا یا بازارهراسی نام نوعی اختالل هراس است که در آن فرد با حضور در فضاهای باز ،بسته و به ویژه شلوغ و پرجمعیت میترسند .ترس بزرگ این افراد این است که در جایی گیر بیفتند که در صورت وقوع مشکل و احتمال آسیب (مثل حمله پانیک) نتوانند دسترسی سریع به کمک یا راه فرار داشته باشند ،درنتیجه ترجیح میدهند همواره کسی همراه آنها باشد. منابع *راهنمای تشخیصی و آماری اختالالت روانشناختی ویرایشDSM-5 * خالصۀ روان پزشکی کاپالن و سادوک بر اساس DSM-5 *نظریه های رشد/ویلیام کرین/خوبی نژاد و رجایی/نشر رشد/فصل 3 *کلینیک روانشناسی فرزانش * متن کامل زمینه روانشناسی هیلگارد * حسین زاده جلودار ،زهرا و عسگری ،فاطمه،1394،رابطه مادر- کودک و سبک های دلبستگی،همایش بین المللی روانشناسی و فرهنگ ‏https://civilica.com/doc/426512زندگی ،