پی‌دی‌اف
آموزشالهیات، دین و معنویت

کل اصطلاحات مهم درس دینی دوازدهم کلیه رشته ها مناسب امتحان نهایی و‌کنکور

توضیحات دانلودفایلPDF کل اصطلاحات مهم درس دینی دوازدهم کلیه رشته ها مناسب امتحان نهایی و‌کنکور تعداد صفحات :6 ویژه دانش آموزان داخل وخارج از کشور 1- ویژه دانش آموزان شرکت کننده در آزمون های هماهنگ کشوری نهایی 3- ویژه معلمان جوان جهت تدریس 4- مناسب جهت افزودن به آرشیو معلمان 5- ویژه مرور سریع شب امتحان

محمد فایق مجیدی دهگلان

صفحه 1:
امطلاحات ته ميتي انمره امتحان نهابى ١-نور‏ بودن خداوند: يعنى تمام موجودات "وجود "خود را از او مى كيرند و به سبب او بيدا و آشكار مى شوند. ‎lin RY‏ اعتقاد به خداى يكانه استه يعنى خداوند بى همتا ست و شريكي ندارد وين بيافكر اصل توحيد استه ‎ ‏۳-توحید در خالفیت؛توحید در خالقيت عبارت از اين است كه معتقد باشيم خداوند تنها مبدأ و خالق جهان ‎ ‏است؛موجودات همه مخلوق او هستند و در کر آفرینش شریک و همتاییندرد ؟-توحيد در مالكيتةاز آنجا كه خداوند تنها خالق جهان است بس تتنها مالك آن نيز هست؛ زيرا هر كس كه ‏چیزی را پدید میآورد مالک آن است. ‎ ‏-توحيد در ولايت : هركس مالك جيزى باشد حق تصرف و تفيير در آن بجيز را دارداما ديكوان يدون اجازه وى نم ‏توانتد هر آن تصرف يا از آن استفاده كتند به أين حبق تصرف ‎٠‏ ولیت و سرپرستی می گوید. اکر خداوند به وایتیبه فردی واگذار کند چنن اجازه ای بهچه معناست! ‏از ‎as a‏ خداوند .نها مالک جهان است تنهاولی و سریرست جهان یز هست و مخلوقات . جز به جازه و نمی تونند در جهان تصرف کنند .چنین اجازه ای بهمعنیواگذاریولایت خداوند به دیگری نیست بلکه بدي ‏معناست که خداوتد آن شخص را در مسیر و مجرای ولایت خودقرار داده است. ۶- وب رب به معنای مالک و صاحب اختباری است که تدییر و پرورش مخلوق به دست اوست. ‏۷-توحید در ربوبیت: از آنجا که خداوند تنها خالق .مالک و ولی جهان است . تنها رب هستی نیز می باشد اوست که جهان ‎ge ly‏ کند و آن را به سوی مقصدی که برایش معین فرموده است هدایت می نماد و به پیش ‏می برد ‏۸-شرک: شرک به معنای شریک قرارددن بای خداوند است. ‏٩-مشرک:‏ هرکس معتقد اشد خداوند شریک دارد مشرک به حساب می يد ‎ ‎ ‎

صفحه 2:
‎٠٠‏ -شرك در خالقيت:اكر كسى معتقد باشد كه ابن جهان را جند خالق آفريده اند. كرفتار شرك در خالفیت شده ‎ ‎NY‏ شرك در مالكيت:اعتفاد به ابنكه علاوه بر خداوند و در كناراو. ديكران هم مالك بخشى از جبهان هستند. اكر كسى معتقد شرك در خالقيت باشد. معتفد به شرك در مالكيت نيز خواهد بود. !شرك در ولايت: اعتقاد به إينكه علاوه بر خداوند و در كثار أو ديكرانى فيز هستند كه سريرستى جهان را ‏بر عهدهدارند و خودشان حق تصرف در جهان را در می بشند. ‏| -شرك در وبوبيت: اعتفا د به إينكه علاوه بر خداوند و در كنار او. ديكرانى نيز هستند كه تدبير امور موجودات را بر عيبده دارند . اكر كسى در كتار ربوبيت الهى براى خود يا ساير مخلوقات حساب جداكانه اى باز كند. ‏و كمان كند كه كسى مى تواند مستقل از خداوند امور را تدبير كتد كرفتار شرك در ربوبيت شده است. ‏7١-زندكى‏ توحيدى :شيوه أى از زندكى ست كه ريشه در جهان بينى توحيدى دارد. ‏1۵ -توحید عملی در بعد فرشى:هر كس در زندكى غود از قرمان هاى دا اطاعت كند : كام در مسير توحيد عمل ‎te Se‏ فردى مى كوشد تعابالت درونى و تصميم ها و فعاليت هاى ود را در جهت خواست و رضایت فى مثال در انتخاب همسر . شف .دوست جمكونكى تحصيل تفريح.ورزش.و حتى در انتخاب نوع بوشش و به طور كلى در تعام يرنامه هاى روزائه خود دارا در نظر مى كيرد و تالثى مى كند از دايره فرمان هاى او خارج نشو ‏شرك عملى در بعد قودى : كر كسى دل به هواى نفس ابت د رون) سيرده واو را معبود خودقرار دهد و أوامرش را به فرمان هاى خداوند ترجيح دهد يا در كسب رضا يت قدرت هاى مادى و طاغوت ها ( بت هاى بيرون). بر آید. گرفتار شرک عملی شده است. ‏۷-توحید عملى دربعد اجتماعى: بعد اجتماعى توحيد به معناى قرار كرقتن همة اركان يك جامعه در جيهت ‏غداوند واطاعت همه جانبه از اوست. ‏1- شرك عملى در بعد اجتماعى: اكرقرارباشد همه فقط خواسته ها وتمايلات دنيوى غود رأ دنيال كنند و ثنها منافع ‏اخود را معور فعاليت اجتماعى قرار دهتد و اهل ايثارو تعاون و خير رساندن به ديكران تباشند. ‎ ‎ ‎

صفحه 3:
٩-اخلاص‏ از لحاظ لفوى: به معنى خالص کردن و پاک کردن یک چیز از یر آن است. ۲۰-اخلاص در کاربرد دینی: همان كونه كه دستور داده | ست انجام دهد خلاص در کاربرد دینی بدین معناست که شخص عملش را ققط برای رضای خدا و ۱-حسن فاعلی؛حسن فاعلیبدین معناست كه انجام دهنده كار . داراى نيت اليهى باشد. ۴-حسن فعلی: حسن فعلی بدین عناست كه كار به درستى و به همان صورت كه خداوند فرمان داده است نجام شود ۳-حکمت: حکمت پهمعنایعلم محکم و استور و به دور ار خطا ست که هدف درست وراه رسيدن به آن را نشان می دهد و مانع لغزش و تباهى مى شود. ۴-مخلصی: کسی است که در مسیر قرب الهی قرر درد قلا شخقص: كسى است که بهمقام قرب الهی رسیده و خداوند وا بای خودبرگزیده و شیطان تانا ی فریب او راندرد ۶-اختیر: اختیربهمعنایتونایی بر انجام ین کار اترک آن استت. 11-قترر وقدر: ...به معنا اتداز ۲۸-تقدیر:. تقدیربهمعنای اندزه گرفتن است. 4 قضاة ...به معناى به انجام رسائدن . يا يان دادن .حكم كردن و حتمیت بخشیدن است. ‎"٠‏ -معناى قدر و قضای آلهی:معنایقدر و قضای الهی این است که هر چیزی مهندسی و قاعده خاص خود را. درد و تعامجهان بر آنقواعد با شده است و این قواع . توسط انسان قابل یافتن و بهرهگیری است. ‏۳۱ سحاکمیت قدر و قضای الهیتاین که می گویم قدر و ای الهی بر جهان حاکم است به این معناست که ‏نفشه جهان با همه موجودات و ريزه كارى ها و ويزكى ها و قانون هايش از آن خدا و از علم خداست (قدر) و اجرا و ‎ ‏.بياده كردن آن فيز به اراده خداوند است(قضا) به همين دليل نه در نفشه جهان نقصى هست نه در اجرا و بياده ‎slot‏ ‏۲-مخلوقات جهان از جه جهت به تقدير الهى وابسته هستند؟ مخلوقات جهان از ‎ ‏عمد عا عت معان ‎pe‏ ‏خود اندازه حدود ويزكى موفعيت مكافى و زمئى أنها را تعيين مى كند به تقدير هی وایسته هستند ‎ ‎ ‎

صفحه 4:
۳-خلوقات جهان از جه جهت به قضاى الهی وابسته هستند؟ از آن جهت که با فمان و حکم و رده هی اجادمی شوند به قضاى الهى وابسته اند ۴- وقتیمیگولمقدر و قضاى الهى در جهان حام اس به چهمعناست؟ به این معناست که قشه جهان با همه موجودات و ريزه كارى ها و ويزكى ها و قانون هايش از آن خدا و از عليم خداست ست اجرا و بياده كردن آن به اراده خداست و به همين دليل در نقشه هاى جهان نقص هست ونه در اجرا و پیاده کردن آن eS Soe fia any gene yp ee ‏ابطه عوضی‌ندر یدش هر دیه ممکن است‎ ۳۵ مالرایرویش ین گل:مجموغه ای از ابانء خاک + تروحررت دستبه دشت می دهند وا مشارکت یکدیگرگل را با تال قتی دور دستههای یک ندن بزرگ را میگبرند وج به جا می کنندهرکا این دوف رویخاصی را gg poy Jal ‏إو ين‎ ign Uy po ge GM gale tbe al ‏ور نکن که‎ ديكرى اعمال مى كتد تا كل برويد يا كلدان جابجا اين كونه علل را علل عرضى مى فامند. ۳۶ سرابطهطولی: كاهي تئير جند عامل در بيدايش ين بديده بن كونه اسث كه ين عامل در عامل توم اثر مي كتارد و عامل ادوم در عامل سوم تير مي كنا ناث عامل اول را به معلول منتقل كندل يعني هر علني علت بردن خود را از علت بالتر از خودش مي كيرد).ماتد نوشتن ‎Cin PY‏ هی الهی: بر اساس تقدير الهى.جهان خلقت قانونمند است و بديده هاى آن در دايره قوانين خاصى ايند اين قانونمندى اختصاص به يديده هاى طبيعى ندارة و زتدكى فردى و ‎tase‏ ‏انسان هارا هم در بر مى كيرد . قرآن كريم از اين قوانين باعنوان سنت اى الهى ياد كرده أست و مردم رابه ‎ ‏مسیر تکا ملی خود رامیب ‏شناخت آن ها به خصوص سنت های مربوط بهزندگی انسان دعوت کرده است. ۳۸سابتلاء ايتلاء در لفت به معناى امتحان لست . ‎ir ٩‏ ابقلاء: ابتلاء دراستالاج دينى به معناى قرار دادن فرد در شرايط و موقعيتى است كه صفات درونى خود رار روز دهد و درستی يا فادرستى آنجه رأ ادعا كرده مشخص سازد ۴۰ سنت امدافعام الهى:وقتى انبيا مردم را به دين اللهى قرا مى ‎lg‏ مردم در يراير دعوت دو دسته مى شوقد: دسته ‏أ به نداى حقيقت باسخ مثبت مى دهند و هدايت الهى را مى بذيرند و دسته اى لجاجت ورزيده و در مقابل حق م ‎ ‎ ‎

صفحه 5:
دون نت وفنون خود ریر ین قرار داده که هر کس, هرکدام زان دو رها برگزیند. بواند از همین امکانانی که خداون در اختبارش فور دادهماندقدرت اراد ان جسمی و فكرى , امكانات موجود در اجبهان خلقت...استفاده كند تادر همان مسيرى كه انتغاب كرده است به بيش رود و باطن خود را آشكار كند. در واقع بيروان حق امكانات و لوازم رسيدن به خواسته ها و امكانات رسيدن به حق را مى بابند و عراتب كمال را مى بيمايئد. و کسی که فقط نا را تخاب کرده و رای آن تاش می کند همان ره دست می آورد رسيدن به حق را مى بابتد و مرائب كمال را عى بيمابند و كسى كه فقط دنا تخاب کوده و براى آن ثلاش مى كتد همان 1-امداد خاص (توقيق الهى): در اصطلاح دينى : توقيق به معناى آسان تمودن است. یعنی همراه با سعی و تالشی که انسان از خود نشان مى دهد خداوند نيز شرايط و اسباب را جنان فراهم مى سازد كه بتوائد آسان ترربه. مقضد پرسد. ۴-سنت سبقت رحمت الهی بر غضب الهىةاز آنجا كه خداوند به بندكان خود محبت دارد .با همه آنان .جه نيكوكار و ‎Eg fy lle pl Hy SALE‏ اوبه بتدكان غود اغلام مى كند كه: يروز كار شما : رحمت را ير خود وابجب ‎cules‏ ‎la Bl go hl (a aly atl yd 9 MAP‏ راهم می کند که ود ‎ ‎ ‎at‏ ی ار رها اه کرد تیه موده باز هم خداوند از كناد أ می گرد گر سای چنان در ناه و بطل بيش ‏روند كه از كار خود خرسند باشتد وبا حق دشمنى و لجاجث ورن .شندب ها فرمنیمی هدوبر ات و ندمت های ‎ ‏تن می زد نا ان فرصت ها تست ها وله قوط ور شدن در ‎BOLE‏ می ده ب ور که ار درب ‎ ‏۴ "منت ‎Slat 3G‏ سونوشت: رهنمردهایلران گریم و يغوايان فين بكر آن است که آیندهزنگی هر ‎ ‎5 WJ OS lath, ‏كه براي أو رع من دهد . در ماد بسیریتجت تا تب‎ lly ‎ ‎ ‏۵ قوه: .تسم هاى جديد همه بای تکسل بای یی و ون مها یست. بلكه اه را ‎JAE‏ ‏مسیری است كه جندى به غلط بيموده شده و أثر زيان بارى بر جا ذاشته ات این تصمیم ها وه ام دا ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 6:
7# -انقلاب عليه خود : ببروى از عقل . عليه تمايلات تايسند خود و قيام كند و القلاب تمايد ۷-توبه از لحاظ لفوى: توبه در لفت به معناى بازكشت اسست. ]-توبه انسان(توبه فردى): با کشت از نا به سوى خداوند وقرار كرفتن در دامن عفو و غفران اوست. قويه خدا وف با يركشت ينده نهک خداوئد نيز به سو حمتش ره سویش می گید و آراهش ره قب از می کرد ۵۰-پیرایش با تخلیه:گا الردكي است و توبه » بلك شدن از الودكي هاست توبه كنهان را از قلب خارج مي ككند و ان را تست مي دهد . به همين جيت اين عمل را ببرايش يا تخليه نيز مي كرين. ۵ توبه اجتماهی: جامعه ار در برخی از اب مسبر توحید و أطاعث از خداوتد خارج شد نزمه ‎abba Seid ci OL aoe‏ ل ‎OY‏ تسويف: از ريشه سوف وه معنای موز و فد کردن و کار روز ه فد اداختن است به عبات دیگر رد نهک دنب خود می وید )9 تود م مكتوفت وأ در تکررمیکند تا که دیگرمل به توب ‏دراو خاموش می شود ‏۴- فوهنگد روح حاكم بر جامعه نشان دهنة هویت و شخصیت آن است ‏۵۴-حکمت یک حکم: هر دستور خداوند. دلایل خاس خود را داد " حکمت" آن حکم و دستور تا ‎ ‎ ‎ ‎

اصطالحات 2نمره امتحان نهايي دين وزندگي ( )3پايه دوازدهم تجربي – رياضي -انساني دبیر :فريده نعیمي نیا – خوزستان ناحیه 2اهواز -1نور بودن خداوند:يعني تمام موجودات "وجود "خود را از او مي گيرند و به سبب او پيدا و آشكار مي شوند. -2توحید :به معناي اعتقاد به خداي يگانه است؛ يعني خداوند بي همتا ست و شريكي ندارد و اين بيانگر اصل توحيد است. -3توحید در خالقیت :توحيد در خالقيت عبارت از اين است كه معتقد باشيم خداوند تنها مبدأ و خالق جهان است؛موجودات همه مخلوق او هستند و در كار آفرينش شريک و همتايي ندارد. -4توحید در مالكیت:از آنجا كه خداوند تنها خالق جهان است پس تنها مالک آن نيز هست؛ زيرا هر كس كه چيزي را پديد مي آورد ،مالک آن است. -5توحید در واليت :هركس مالک چيزي باشد حق تصرف و تغيير در آن چيز را دارد،اما ديگران بدون اجازه وي نمي توانند در آن تصرف يا از آن استفاده كنند .به اين حق تصرف ،واليت و سرپرستي مي گويند اگر خداوند به واليتي به فردی واگذار کند چنین اجازه ای به چه معناست؟ از آنجا كه خداوند ،تنها مالک جهان است تنها ولي و سرپرست جهان نيز هست و مخلوقات ،جز به اجازه او نمي توانند در جهان تصرف كنند .چنين اجازه اي به معني واگذاري واليت خداوند به ديگري نيست بلكه بدين معناست كه خداوند آن شخص را در مسير و مجراي واليت خود قرار داده است. -6رب :رب به معناي مالک و صاحب اختياري است كه تدبير و پرورش مخلوق به دست اوست. -7توحید در ربوبیت :از آنجا كه خداوند تنها خالق ،مالک و ولي جهان است ،تنها رب هستي نيز مي باشد . اوست كه جهان را اداره مي كند و آن را به سوي مقصدي كه برايش معين فرموده است هدايت مي نمايد و به پيش مي برد. -8شرك :شرک به معناي شريک قراردادن براي خداوند است. -9مشرك :هركس معتقد باشد خداوند شريک دارد مشرک به حساب مي آيد. 1 -11شرك در خالقیت:اگر كسي معتقد باشد كه اين جهان را چند خالق آفريده اند ،گرفتار شرک در خالقيت شده است. -11شرك در مالكیت:اعتقاد به اينكه عالوه بر خداوند و در كنار او ،ديگران هم مالک بخشي از جهان هستند . اگر كسي معتقد شرک در خالقيت باشد ،معتفد به شرک در مالكيت نيز خواهد بود. -12شرك در واليت :اعتقاد به اينكه عالوه بر خداوند و در كنار او ،ديگراني نيز هستند كه سرپرستي جهان را بر عهده دارند و خودشان حق تصرف در جهان را دارا مي باشند. -13شرك در ربوبیت :اعتقا د به اينكه عالوه بر خداوند و در كنار او ،ديگراني نيز هستند كه تدبير امور موجودات را بر عهده دارند .اگر كسي در كنار ربوبيت الهي براي خود يا ساير مخلوقات حساب جداگانه اي باز كند و گمان كند كه كسي مي تواند مستقل از خداوند امور را تدبير كند گرفتار شرک در ربوبيت شده است . -14زندگي توحیدی :شيوه اي از زندگي است كه ريشه در جهان بيني توحيدي دارد. -15توحید عملي در بعد فردی:هر كس در زندگي خود از فرمان هاي خدا اطاعت كند ،گام در مسير توحيد عملي گذاشته است چنين فردي مي كوشد،تمايالت دروني و تصميم ها و فعاليت هاي خود را در جهت خواست و رضايت الهي قرار دهد. مثال در انتخاب همسر ،شغل،دوست،چگونگي تحصيل،تفريح،ورزش،و حتي در اانتخاب نوع پوشش و به طور كلي در تمام برنامه هاي روزانه خود خدا را در نظر مي گيرد و تالش مي كند از دايره فرمان هاي او خارج نشود -16شرك عملي در بعد فردی :اگر كسي دل به هواي نفس(بت د رون) سپرده و او را معبود خودقرار دهد و اوامرش را به فرمان هاي خداوند ترجيح دهد يا در كسب رضا يت قدرت هاي مادي و طاغوت ها ( بت هاي بيرون) بر آيد ،گرفتار شرک عملي شده است. -17توحید عملي درُبعد اجتماعي :بعد اجتماعي توحيد به معناي قرار گرفتن همۀ اركان يک جامعه در جهت خداوند و اطاعت همه جانبه از اوست. -18شرك عملي در بعد اجتماعي :اگرقرارباشد همه فقط خواسته ها وتمايالت دنيوي خود را دنبال كنند و تنها منافع خود را محور فعاليت اجتماعي قرار دهند و اهل ايثار و تعاون و خير رساندن به ديگران نباشند. 2 -19اخالص از لحاظ لغوی: به معني خالص كردن و پاک كردن يک چيز از غير آن است. -21اخالص در کاربرد ديني:اخالص در كاربرد ديني بدين معناست كه شخص عملش را فقط براي رضاي خدا و همان گونه كه دستور داده ا ست انجام دهد --21حسن فاعلي:حسن فاعلي بدين معناست كه انجام دهنده كار ،داراي نيت الهي باشد. -22حسن فعلي :حسن فعلي بدين معناست كه كار به درستي و به همان صورت كه خداوند فرمان داده است انجام شود. -23حكمت :حكمت به معناي علم محكم و استوار و به دور ار خطا ست كه هدف درست و راه رسيدن به آن را نشان مي دهد و مانع لغزش و تباهي مي شود. -24مخِلص :كسي است كه در مسير قرب الهي قرار دارد. -25مُخلَص :كسي است كه به مقام قرب الهي رسيده و خداوند او را براي خود برگزيده و شيطان توانا يي فريب او را ندارد. -26اختیار :اختيار به معناي توانايي بر انجام ين كار يا ترک آن است. -27قَدَرر وقَدر : -28تقدير : -29قضا: به معناي اندازه است. تقدير به معناي اندازه گرفتن است. به معناي به انجام رساندن ،پا يان دادن ،حكم كردن و حتميت بخشيدن است. -31معنای قدر و قضای الهي :معناي قدر و قضاي الهي اين است كه هر چيزي مهندسي و قاعده خاص خود را دارد و تمام جهان بر آن قواعد بنا شده است و اين قواعد ،توسط انسان قابل يافتن و بهره گيري است. -31حاکمیت قدر و قضای الهي:اين كه مي گوييم قدر و قضاي الهي بر جهان حاكم ا ست به اين معناست كه نقشه جهان با همه موجودات و ريزه كاري ها و ويزگي ها و قانون هايش از آن خدا و از علم خداست (قدر) و اجرا و پياده كردن آن نيز به اراده خداوند است(.قضا) به همين دليل نه در نقشه جهان نقصي هست نه در اجرا و پياده كردن آن . -32مخلوقات جهان از چه جهت به تقدير الهي وابسته هستند؟ مخلوقات جهان از آن جهت که خداي متعال با علم خود اندازه حدود ويژگي موقعيت مكاني و زماني آنها را تعيين مي کند به تقدير الهي وابسته هستند 3 -33خلوقات جهان از چه جهت به قضای الهي وابسته هستند؟ از آن جهت كه با فرمان و حكم و اراده الهي ايجاد مي شوند به قضاي الهي وابسته اند -34وقتي میگويیم قدر و قضای الهي در جهان حاکم است به چه معناست؟ به اين معناست كه نقشه جهان با همه موجودات و ريزه كاري ها و ويژگي ها و قانون هايش از آن خدا و از علم خداست ست اجرا و پياده كردن آن به اراده خداست و به همين دليل در نقشه هاي جهان نقص هست و نه در اجرا و پياده كردن آن -35رابطه عرضي:در پيدايش هر پديده ممكن است چند عامل به صورت مجموعه و با همكاري يكديگر مشارکت کنند، مثال:براي رويش ين گل ،مجموعه اي از باغبان ،خاک ،آب ،نورو حرارت دست به دست مي دهند و با مشارکت يكديگر گل را پديد مي آورند .يا مثال :وقتي دو نفر دسته هاي يک گلدان بزرگ را مي گيرند و جا به جا مي کنند،هر کدام از اين دو نفر نيروي خاصي را وارد مي کنند ،که باعث جا به جا يي گلدان مي شود .در هر دو مثال هريک از اين عوامل و عناصر اثر خاصي را مستقل از ديگري اعمال مي کند تا گل برويد يا گلدان جابجا شود .اين گونه علل را علل عرضي مي نامند. -36رابطه طولي :گاهي تاثير چند عامل در پيدايش ين پديده اين گونه است كه ين عامل در عامل دوم اثر مي گذارد و عامل دوم در عامل سوم تاثير مي كند تا اثر عامل اول را به معلول منتقل كند( يعني هر علتي علت بودن خود را از علت باالتر از خودش مي گيرد).مانند نوشتن -37سنت های الهي :بر اساس تقدير الهي،جهان خلقت قانونمند است و پديده هاي آن در دايره قوانين خاصي مسير تكا ملي خود را مي پيمايند اين قانونمندي اختصاص به پديده هاي طبيعي ندارد و زندگي فردي و اجتماعي انسان ها را هم در بر مي گيرد .قرآن كريم از اين قوانين باعنوان سنت اي الهي ياد كرده است و مردم را به شناخت آن ها به خصوص سنت هاي مربوط به زندگي انسان دعوت كرده است. -38ابتالء :ابتالء در لغت به معناي امتحان است. -39سنت ابتالء :ابتالء دراصظالح ديني به معناي قرار دادن فرد در شرايط و موقعيتي است كه صفات دروني خود را را بروز دهد و درستي يا نادرستي آنچه را ادعا كرده مشخص سازد. -41سنت امدادعام الهي:وقتي انبيا مردم را به دين الهي فرا مي خوانند مردم در برابر دعوت دو دسته مي شوند :دسته اي به نداي حقيقت پاسخ مثبت مي دهند و هدايت الهي را مي پذيرند و دسته اي لجاجت ورزيده و در مقابل حق مي ايستند 4 خداوند ،سنت و قانون خو د را بر اين قرار داده كه هر كس ،هركدام از اين دو راه را برگزيند، ،بتواند از همين امكاناتي كه خداوند در اختيارش قرار داده(مانند قدرت اراده،توان جسمي و فكري ،امكانات موجود در جهان خلقت)....ستفاده كند تا در همان مسيري كه انتخاب كرده است به پيش رود و باطن خود را آشكار كند. در واقع پيروان حق امكانات و لوازم رسيدن به خواسته ها و امكانات رسيدن به حق را مي يابند و مراتب كمال را مي پيمايند و كسي كه فقط دنيا را انتخاب كرده و براي آن تالش مي كند همان را به دست مي آورد. رسيدن به حق را مي يابند و مراتب كمال را مي پيمايند و كسي كه فقط دنيا را انتخاب كرده و براي آن تالش مي كند همان را به دست مي آورد. -41امداد خاص (توفیق الهي) :در اصطالح ديني ،توفيق به معناي آسان نمودن است .يعني همراه با سعي و تالشي كه انسان از خود نشان مي دهد خداوند نيز شرايط و اسباب را چنان فراهم مي سازد كه بتواند آسان تر به مقصد برسد. -42سنت سبقت رحمت الهي بر غضب الهي:از آنجا كه خداوند به بندگان خود محبت دارد ،با همه آنان ،چه نيكوكار و چه گناهكار به لطف و مهرباني رفتار مي كند .او به بندگان خود اعالم مي كند كه :پروردگار شما ،رحمت را بر خود واجب كرده است -43امالء و استدراج:خداوند براي انساني که دام گناه مي افتد ،شرايطي را فراهم مي کند که بتواند توبه کند و از گناه دوري نمايد .حتي اگر بارها گناه کرده وتوبه نموده ،باز هم خداوند از گناه او مي گذرد .اما اگر کساني چنان در گناه و باطل پيش روند که از کار خود خرسند باشند و با حق دشمني و لجاجت ورزند ،خداوند به آنها فرصتي مي دهد و بر امكانات و نعمت هاي آنان مي افزايد و آنها اين فرصت ها و نعمت ها را وسيله غوطه ور شدن در گناهان قرار مي دهند به طوري که اگر در ابتدا اندک اميدي وجود داشت که نور حق در دلشان بتابد ،به تدريج چنين اميدي بر باد رفته و به شماوت ابدي گرفتار مي شوند .در حقيقت مهلت ها و نعمت ها ،با اختيار و اراده خودشان به صورت بالي آسماني جلوه گر شده و باعث مي شود بار گناهان آنان هر روز سنگين و سنگين تر شود و به تدريج به سوي هالکت ابدي نزديک تر شود ،اين سنت که از جمله سنت هاي حاکم بر زندگي معاندان و غرق شدگان در گناه است سنت امالء و استدراج نام دارد. -44سنت تاثیر اعمال بر سرنوشت :رهنمودهاي لرآن کريم و پيشوايان دين بيانگر آن است که آينده زندگي هر فرد واتفاقاتي که براي او رخ مي دهد ،در موارد بسياري تحت تا ثير رفتارها ي گذشته او ،اعم از رفتارهاي خوب و بد است0 -45توبه :تصميم هاي جديد همواره براي تكميل پيمانهاي قبلي و پيمودن ادامه راه نيست ،بلكه گاه براي بازگشت از مسيري است که چندي به غلط پيموده شده و آثار زيان باري بر جا گذاشته است اين تصميم ها توبه نام دارد. 5 -46انقالب علیه خود :پيروي از عقل ،عليه تمايالت ناپسند خود و قيام کند و انقالب نمايد -47توبه از لحاظ لغوی :توبه در لغت به معناي بازگشت است. -48توبه انسان(توبه فردی) :بازگشت از گناه به سوي خداوند وقرار گرفتن در دامن عفو و غفران اوست. -49توبه خداوند :با بازگشت بنده گناهكار،خداوند نيز به سوي او باز مي گردد و درهاي رحمتش را به سويش مي گشايد و آرامش را به قلب او باز مي گرداند. -51پیرايش يا تخلیه:گناه آلودگي است و توبه ،پاک شدن از آلودگي هاست.توبه گناهان را از قلب خارج مي كند و ان را شستشو مي دهد .به همين جهت اين عمل را پيرايش يا تخليه نيز مي گويند. -51توبه اجتماعي :جامعه اگر در برخي از ابعاد از مسير توحيد و اطاعت از خداوند خارج شد نيازمند بازگشت به مسير توحيد و اصالح يعني نيازمند توبه اجتماعي است -52تسويف :از ريشه سوف و به معناي امروز و فردا كردن و كار امروز به فردا انداختن است به عبارت ديگر فرد گناهكار دائما به خود مي گويد به زودي توبه مي كنم و گفته را آنقدر تكرار مي كند تا اينكه ديگر ميل به توبه در او خاموش مي شود -53فرهنگ :روح حاکم بر جامعه نشان دهنۀ هويت و شخصيت آن است -54حگمت يک حكم :هر دستور خداوند ،داليل خاص خود را دارد" حكمت" آن حكم و دستور ناميده مي شود. 6
21,000 تومان