صفحه 1:
موضوع: روش تدریس اكتشافي
صفحه 2:
روش تدریس اكتشافي
Peale oF By
مشاهدة زوينادى است داش آموزرا Oa aE aa ale ly aS ane
می شود و معلم هم دانش آموزان را جهت پیدا کردن پاسخ به جست وجو تشویق می کند
که به این روند جست و جوگری .کاوش و یا اکتشاف می گویند.بادگیری اکتشافی دو طبقه
اصلی دارد: اکتشاف قطعی و نسبی.
یادگیری اکتشافی برخلاف استفهامی و حل مسئله. کاملا اتفاقی و تصادفی است. چرا که
در محیط آنها را آزمون کرده و معانی جدید از داده ها ساخته می شود.
کنجکاوی دانش آموزان از طریق روش اکتشافی زمینه ساز کشفیات بزرگی درعلم فضا
یکی از را ه های ایجاد تنوع و علاقه استفاده از وسایل آموزش دیداری و شنیداری جهت
نمایش واقعی است که کمک به فراگیران و تجزیه و تحلیل مطالب درسی می کند.
در روش اکتشافی معلم هنگام آموزش به فعال بودن و انگیزه دانش آموزان در برخوره به
یک پدیده یا مستله توجه دارد. ساجمن ( (10138 51001 معتقد است دانش آموزان با بى
بردن به اين که دانش بشری جنبه آزمایش و غیرقطعی دارد و ممکن است دانش جدید
جایگزین شود. درک درستی از موضوع درس خواهند داشت.
کالاهان و کلارک معتقدند. مبانی نظری تدریس اکتشافی را قیاس و استقراء تشکیل می
دهد. اصل اساسی این است که دانش آموزء خود به نتایج علمی دست یابد و بتوندنتایج
ارا در موقعيت هاى جديد به كار كيرد. اين نوع شيوه تفكر را قياس مى كوبيم. نوع ديكر
آن است که دانش آموزان آزمایشی را اجراء كثند و خودشان تك تك مراحل تخليل
صفحه 3:
موضوع را انجام دهند و در يايان با توجه به يافته ها نتيجه را استنباط كنند كه به اين
شیوه تفكر استقراء كويند.
عملا در بيشتر مراحل تركيبى از روش هاى استقرايى و قياسى استفاده مى شود. مثلا در
شناخت دلايل و بيامد جنك تحميلى مى توان از طريق قواعد كلى حاكم بر جنك و
خشونت ملی و بين المللى دلايل و بيامدها را كشف و يا از طريق تحليل اجزاء موضوع و
دلايل بيامدهاى آن را كشف كرد .
مراحل روش تدریس اکتشافی
مسئله موردنظر را مشخص کنید.
راه حل هایی برای حل مسئله با تحلیل موضوع پیش بینی کنید.
* راه حل های پیشنهادی را مورد آزمایش قرار دهید.
* نتیجه گیری کنید. نتیج را در موقعيت هاى مختلف به كار ببريد.
سرانجام به قوانين عملى و قابل تعميم برسيد.
نقش معلم در روش تدریس اكتشافي
-١ كنتول و راهنمایی بحث درسی.
۲- نحوه جمع آوری اطلاعات. روش های مطالعه مشاهده و بررسی منابع علمی را ياد
دهد.
۳- فرصت لازم به دانش آموزان برای کاوش داده شود
۴- دانش آموزان را با مهارت های کاوش گری, مشاهده طبقه بندی نتیجه گیری و
پیشگوبی آشنا سازد.
ویژگی عمده روش اکتشافی عبارت است از میزان راهنمایی معلم نسبت به دانش آموز,
صفحه 4:
راهنمایی معلم به دانش آموز میتواند در محدودههای زیر باشد؛
plas میتواند اصول و راهحل مسئله را برای دانش آموز توضیح دهد.
۲ معلم میتواند فقط اصولی را که در یادگیری اکتشافی به کار میرود. برای دانش آموز
توضیح دهد. اما راحل مسئله را در اختیار او نگذارد.
۳ معلم میتواند اصول و راهحل را در اختیار دانش آموز قرار ندهد؛ در این صورت. آن را
یادگیری بدون راهنمایی استاد مىناميم.
بین نخستین مورد که در آن هم اصول و هم راهحل مسئله تشریج میشود و آخرین
مورد که اصول و راهحل ارائهنمیشوند. یادگیری اکتشافی راهنمایی شده نامیده
مىشود. در يادكيرى اكتشافى. معلم در به خاطر آوردن اصول مربوط و کاربرد آنها به
دانش آموز کمک میکند. در این روش. معلم اصول را شرح میدهد. اما دربارهراهحل
چیزی نمیگوید.
محاسن روش اکتشافی
برونر (1۹۷۲) محاسن زیر را برای روش اکتشافی برشمرده است:
یادگیری اکتشافی. توانایی ذهنی دانش آموز را تفویت میکند.
۲. یادگیری اکتشافی, انگیزه درونی دانش آموز را افزایش میدهد؛ زیرا در این نوع
یادگیری. دانش آموز به طور خودجوش فعالیتهای آموختن را دنبال میکند و پاداشی
هم که دریافت میدارد. از فعالیتهای خود او است.
۳. یادگیری اکتشافی. فنون اکتشاف را به دانش آموز می آموزد و او را خلاق و کاوشگر
بار میآورد.
صفحه 5:
۴ یادگیری اکتشافی موجب دوام بهتر آموختهها میشود؛ زیرا خود دانش آموز .
آموختههایش را سازمان میدهد و میداند که چه موقع و چگونه آنها را به دست آورد.
یادگیری اکتشافی. فنون کشف. نحوه خلق را به دانش آموزان می آموزد و خلاق و
کاوشگر بار می آورد. توانایی های فکری دانش آموزان را پرورش داده و سبب افزایش
مهارت های ذهنی می شود. دانش آموز عادت می کند در اثبات و نفی یک موضوع دنبال
دلایل و برهان منطقی باشد و معلم عضوی از گروه اکتشاف است.
محدودیتهای روش اکتشافی
ين روش نياز به وقت بیشتری دارد و بايد دانش آموزان کمتری در کلاس باشند و نظارت
معلم حتمی است. چون دانش آموزان کند ذهن نسبت به تیزهوش ممکن است در درک
روابط پین مفاهیم و تحلیل دچار مشکل شوند.
البته در كلاس هاى بین ۲۰ تا ۲۵ نغر این روش در بسیاری از دروس هنری به ویژهاگر
فضای کافی برای فعالیت هر دانش آموز باشد . قابل اجرا است.
آزوبل عقیده دارد: «هدف اساسی تدریس این است که مجموعه سازمان یافتهای از
داتش و معلومات. به شيوداى سازفان يافته ارائه شود »اين مجموعه بايد به وضوح تنظيم
شود و به وضوح به دانش آموز عرضه گردد. وی معتقد است که نمیتوان تفکر اکتشافی
را خارج از زمینه کلی رشته علمی بخصوصی - مثل فیزیک. ریاضی, زیستشناسی و...
- آموخت: زیرا دستیابی بهتفکر اکتشافی, از طریق ساختار کلی هر یک از رشتههای
علوم مختلف, میسر است.
اما همان طور که ملاحظه خواهید فرمود اين روش در تدریس دروس هنری قابل اجرا
چگونه روش تدریس اکتشافی را در جهت پرورش خلاقیت هنرجویان به کار بریم؟
صفحه 6:
بگذارید با يك مثال شروع کنیم .غالبا دیده می شود که برای آموزش چرخه رنگ به
هنرجویان. ابندا تصویر آن را به هنرجویان نشان می دهند ؛ سپس رنگ های اصلی .
ثانویه و درجه سوم را به آنها معرفى مى كنند و در نهايت از آنها می خواهند که یک
چرخه رنگ مثل آنچه دیده اند بسازند .
این روش تدریس گرچه بسیار متداول است اما تجربه شخصی من نشان داده که بسیاری
از هنرجویان در جلسه بعدی نمی توانستند. رنگها را به درستی دسته بندی کنند . این
مساله باعث شد تا روش ديكرى را براى آموزش اين مطلب بيازمايم كه همان روش
تدریس اکتشافی بود
در اين روش ابتدا از هنرجويان خواستم نا مثلثى رسم كنند و آن را به سه قسمت
مساوی مطابق شکلی که پای تخته رسم کرده بودند تقسیم كنند . سيس سه رنگ از
رنگ های گواش خود را به نام هاى زرد. قرمز و آبی از جعبه خارج کنند و بقیه رنگها را
در بسته نگهدارند . بعد از آها خواستم تا این سه رنگ را در سه قسمت مثلشی که رسم
کرده اند قراردهند .
سپس مثلث های دیگری به شکل اولیه پای تخته افزودم ( مثلث های متساوی الساقین
با قاعده هایی به اندازه هر ضلع مثلث ) و از آنها خواستم تا مطابق پای تخته مثلث ها را
رسم کنند . بعد از آنها خواستم تا رنگ های هر ضلع مثلث اولیه را با هم مخلوط کرده در
مثلث نزدیک به آن رنگ ها قرار دهند
بعد به وسیله پرگار دودایره یکی مماس بر راس های شش ضلعی به دست آمده و
یگری کمی با فاصله از آن رسم کردم و آن را به دوازده قسمت مساوی تقسیم کردم و
از هنرجویان خواستم تا کر مرا تکرارکنند . سپس از آنها خواستم تا قطعاتی را که
متصل به راس هاى مثلث ها هستند به رنگ همان قسمت رنگ بزنند .تا شش خانه از
دایره پر شود . سپس از آنها خواستم تا هر رنگ دسته دوم را یک بار با یک رنگ آن و
بار دیگر با رنگ دیگر آن مخلوط کنند تا رنگ های جدید تری به دست آيد مثلا سبز به
صفحه 7:
دست آمده از آبی و زرد را یک بار با آبی بیشتر و بار دیگر با زرد بیشتر مخلوط کنند و
آن رنك رکه زرد بیشتری مارد در کنار زرد و دیگری را که آبیبیشتری فاره هر كنار
آبن قرار دهند ويه همين ترقيب خالة هاى غالن وا پزکنفد:
بسيار جالب بود كه جون نتيجه كار براى اغلب هنرجويان ناشناخته بود يس از ساختن
هر رنك بسيار به هيجان مى آمدند و انكيزه ايشان براى ادامه كا بيشتر و بيشتر مى شد
علاوه براين بدون اين كه توضيحى داده باشم همه هنرجويان به راحتى رنك ها را طبقه
بندى كردند و اين نتيجه اى بود كه خود آنها بدان رسيده بودند و به عبارتى كشف كرده
بودند و جالب تر آن که در جلسه بعدی, بدون استثنا همه هنرجویان طبقه بندی رنگ
های چرخه رنگ را به خاطر داشتند .
اما نقش این روش در پرورش خلاقیت چه بود؟ برخی از هنرجویان که کار خود را زودتر
تمام كرده بودند چنان ترکیب رنگها را جالب یفته بودند که شروع به تجربه های جدیدی
در تركيب رنكها كردند . مثلا سه رنگ اصلی را با هم مخلوط کردند و ی رنگ های مکمل
را که هنوز نمی شناختند با هم مخلوط کردند و به رنگ های جدیدی دست يافتند . حتى
برخی از هنرجویان ترکیب رنگها را در دفترجه شان يادداشت مى كردند تا بتوانند از آنها
در کارهای اجرایی استفاده کنند. برخی دیگر بر روى بركه اى قطعات هندسى در هم رسم
كردند و به وسيله رنك هاى باقى مانده در بالت هايشان آنها را رنك آميزى كردتد . با
توجه به اين كه رنك هايى كه هريك از هنرجويان در يلت خود به دست مى آورد با توجه
به نسبت توكيب رنكهايشان متفاوت بود . شروع به بده و بستان رنكها براى تكميل تركيب
رنكى خود شدند و به اين ترتيب جريان خودجوشى در ايشان براى تمرين تركيب رنگ
ها به وجود آمد که آنها را به وجد مى آورد و در عین حال تعرین ترکیب رنگ آزادی بود
كه غالبا به صورت كليشه اى به هنرجويان داده مى شود و اغلب فاقد جذابيت است و
اجازه خلاقیت لازم را به هنرجویان نمی دهد .
صفحه 8:
این مثال ساده نشان می دهد که هرچه معلم نقش متکلم وحده بودن خود را در کلاس
کاهش دهد و به جای آن هنرجویان را درجهت دستیایی به مقهوم مورد تدریس خود
هدایت و راهنمایی کند و آزادی عمل ایشان را در سطح کلاس افزایش دهد . نه تنها
محتواى آموزشى را در ذهن هترجو ماندكارتر مى كند بلكه كلاس را به مكانى دوست
داشتنی و جذاب بدل كرده به برورش و رشد غلاقيت هترجو کمک شایانی می کند.
بسيارى از دروس رشته كرافيك و ساير رشته هاى هنرى را به اين روش مى توان تدریس
نمود . به طور مثال براى آموزش نحوه تشخیص داروی ثبوت از داروی ظهور . به جای این
که آن را در کلاس و از روی کتاب توضیح بدهم . هنرجویان را به کارگاه عکاسی می برم و
بدون هیچ توضیحی از دونفر می خواهم که قطعه ای از فیلم یا کاغذ عکاسی نور خورده
ظاهر نشده را در هر یک از ظروف فرو برند. بدین ترتیب در ایشان انگیزهیادگیری ایجاد
مى شود به صورتى كه بى صبرانه منتظر مى شوند تا ببينند بر سر اين فيلم يا كاغذ جه
خواهد آمد و جالب اين كه با توجه به آموخته های قبلی پس از دیدن نتیجه کار »غالا به
این سوال من که کدام یک داروی ظهور و کدام یک داروی ثبوت است . پاسخ صحیح می
دهند و حتی پس از آن با شوق و شور تعام. شروع به کار با کاغذ های نورخورده می کنند
و با بازى با دارو و كاغذ آثارى را به وجود مى آورند كه مى تواند مقدمه اى براى آموزش
تكنيك هاى عكاسى بدون دوربين كه در کتاب عکاسی ۲ آمده است باشد .
تجربه دیگر در اين زمینه . مربوط به درس خط در گرافیک است. اغلب دیده می شود که
وقتی از هنرجویان خواسته می شود که کلمه ای را به شکلی جدید طراحی کنند .
شابلون حروف يا قلم نى آغاز به تدریس می کنند و سعی می کنند تکنیک های درج شدء
در کتاب خط در گرافیک را روی آن پیاده کنند . یا حتی برخی مطابق تعرین های
آغازين اين كتاب . از هنرجويان مى خواهند كه کلعه ای را مطایق معنای آن طراحی کنند
تجربه شخصی به من نشان داده که به علت دشوار و دور از ذهن بودن طراحی یک کلمه
برای یک هنرجوی صفر آن هم در آغاز کار . نه تنها براى او جذاب نيست بلكه باعث
احساس پی کفایتی در هنرجو می شود و درس را در نظر او سخت و دشوار مى نمايائد .
صفحه 9:
غالب هنرجويان با دیدن اولین تعرین های کتاب به وحشت می افتند و احساس می کنند
که هرگز نخواهند توانست کلمه ای را طراحی کنند . من برای شروع کار بدون اين كه
توضیح دهم که قرار است چه کاری انجام دهیم . از هنرجویان خواستم تا هر وسیله ای را
که به نظرشان می رسد که با کمک آن می توان روی کاغذ اثری گذاشت با خود به سر
کلاس پیاورند
بسیار جالب بود كه در ميان وسايلى كه هنرجويان به كلاس آورده بودند. چیزهایی دیده
مى شد كه بسيار دور از ذهن و در عين حال خلاقانه بود . سيس از آنها خواستم تا نام
كوجك خود رابا هر يك ز وسايل اثر كذار خود بر روى كاغذ بنويسند . وقتى مشغول كار
بودند . بدون توجه به این که قرار است بابت کارشان نمره ای دریافت کنند . كار می کردند
و برايشان بيشتر به يك بازى شبيه بود تا يك تمرين و تكليف درسى . اين كار جنان آنها
را به وجد آورده یود که اصلا گمان نمی کردند در حال آموختن درسی به نام خط در
گرافیک و یا حتی در حال خلق یک کلمه به شکلی جدید هستند . وقتی کارهایشان را
برای اولین بار روی برد چسبانده بودند با آزادی تمام مانند یک منتقد هثری درباره آثار
یکدیگر نظر می دادند و يكديكر را تشويق مى كردند و يا ايراد مى كرقتند . در نهایت از
ميان آثار هر يك از هنرجويان يكى انتخاب شد و قرار شد كه آن اثر با قلم رابيد وكراف بر
روى مقواى كلاسه اجرا كردد. در جلسه بعدى كه هنرجويان آثار اجرا شده خود را به كلاس
آوردند. خودشان هم باور نمی کردند که توانسته اند یک لوگو طراحی کنند و اين مساله
در آغاز کار با اين کتاب بسیار به ایشان اعتماد به نفس داد . علاوه بر آن به طور ضمنی
دریفته بودند که این درس تا چه حد با درس خوشنویسی تفاوت دارد و قوائین سختی که
بر هنر خوشنویسی حاکم است و خلاقیت در شکل حروف در آن نقش کمتری دارد ۰ در
درس خط در گرافیک وجود ندارد و هر چه در این درس هست ۰ آزادی و خلاقیت در
طراحی است .
نتیجه آن که روش تدریس اکتشافی اگر چه بهنظر می رسد پیشتر در علوم تجربی کاربرد
داشته باشد . تجربه من به عنوان یک معلم هنر نشان داده که در آموزش دروس هنری و
صفحه 10:
به ویژه رشته گرافیک بسیار مفید و موثر است. این روش کلاس را از حالت رسمی و خشک
بیرون می آورد و به هنرجویان فرصت اندیشیدن . آزمودن . كشف كردن و حتى لذت
بردن از کلاس می دهد.
ویژگی های معلم پرورش دهنده ی خلاقیت
مربی يا معلمی که می خواهد یک کلاس ویژه پرورش خلاقیت را اداره کند و یا این
كه علاقمند است در جریان تدریس روزمره ی خود به طور
جدی پرورش خلاقیت دانش آموزان را هم مدنظر داشته باشد. اگر چنان چه از
خصوصیات و تگرش های ویژ ه ای که با ماهیت و فرآیند خلاقیت مناسبت دارد.
برخوردار باشد «مطمثنا در کار خود بسیار موفق تر عمل خواهد کرد. البته یک
جنين معلمى حتما لازمنیست که خودش فردی خلاق باشد .اما گر چنان چه شخصا از
مهارت های اساسی خلاقیت. برخوردار باشد و بتواند عملا از آن ها استفاده کند
بدون شک در پیش برد و هدایت كلاس و تاثیر گذاری بیش تر و بهتر بر
دانش آموزان خود موفقیت بیش تری کسب خواهد کرد.
برخی ویژگی های معلم علاقمند به خلاقیت که داشتن آن ها به
بازدهی بیش تر کلاس و تدریس او می انجامد. موارد زیر است
۱- فردی انتفاد پذیر باشد
۲-تحمل عقاید نو دانش آموزان را داشته باشد.
۳-از صبر و تحمل بالایی برخوردار باشد .
به تفاوت های فردی و منحصر به فرد بودن تک تک دانش آموزان اعتقاد داشته
۵-از انگیزه ای قوی برخوردار باشد.
صفحه 11:
۶-پذیرای ایده ها و نظرات غیر عادی دانش آموزان خود باشد.
۷-دوست دار هنر و زیبایی شناسی باشد.
۸-تا حد امکان به دانش آموزان خود آزادی عمل بدهد.
٩-در چند. زمینه ی مختلف معلومات و مهارت داشته باشد .
۰-برای هر دانش آموز احترامی ویژه قائل باشد.
۱۱- خیال پردازی دانش آموزان را تشویق کند.
۲-در مواقع لزوم بتواند کودکانه بياندیشد و کودکانه عمل کند.
۳.به دانش آموزان خود اجازه دهد که گاهی اشتباه کنند.
روش های تدریس اکتشافی:
الف- روش کشف مسئله
ب- روش حل مسئله
ج- روش اکتشافی هدایت شده
د- روش بحث گروهی (جستار گروهی)
»- روش پرسش و پاسخ
تفاوت روش های تدریس تمايشى و اكتشافى در إين است که در روش های تدریس تمايشى.
مطالب آماده: all از بیان شقاهی با کتاب و با کاپیوتر در اختار یرنه قرر می کیرد
حال آن که در روش های اکتشانی,بدگيرندهخودبایدمطالب را پدا (کشف) کند. در روش های
رین تمایعی: هدفه تال علومات و مهارت هانت تهپروزش تفکز و خلاقیت؛ دز حالي که
صفحه 12:
در روش های تدریس اکتشافی. هدف پرورش تفکر و خلاقیت می باشد.
يادكيرى اكتشافى. دانش آموز بايد خود مسئله را مشخص كند. راه حل هاى ممكن را براى آن
در نظر بكيرد. اين راه حل هارا با توجه به شواهد. آزمايش كند و با توجه به اين آزمايش هاد
نتيجه كيرى هاى مناسبى به دست آورد و سپس اين ننيجه كيرى ها را در موقعيت هلى جديد به
کار یز و سرانجام بهقونین علی و قابلتمسیم, تست اد
فواید استفاده از روش های تدریس اکتشافی
٠ برورش قدرت تفکر
. الفزايش اتكيزه دروت
apn اعتما به تفس
۴۰نظم دادن به مطالب پراکنده
.هافایش قدرت خلاقیت و کاوشگری
,۶گروهی بودن کار
روش های تدریس اکتشافی, عبارتند از
الف) روش کشف مسئله در اين روش, معلم یادگيرنده را با یک موقعیت مبهم مواجه می سازد
و سعى مى كند يادكيرندكان. إين «مبهم بودن موقعيت» را حس کنند. در این روش, کمک معلم
به حداقل مى رسد و اين يادكيوندهم ست كه هم بايد مسفله را مشخص تكند وهم برایش راه حل
بيدا كند و هم اين كه راه حل خود را آزمايش كند نا از صحت آن مطلع شود؛ به عنوان مثال در
سؤالات زير. هم مسئله نامشخص است و هم علت يا راه خل آن نامشخص است كه دانش آموز
اه حور کت نز تیا گیرق ترا
۱ علت رکود اقتصادی چیست و چگونه می تون آن علل راز بین برد؟
۲ جرا كاهى لامب مى ترکد و چگونه میتوان این مشکل را حل کرد؟
صفحه 13:
ب) روش حل مسئله :در اين روش یادگیرنده با یک مسئله مشخص مواجه می شود؛ یعنی
برخلاف روش كشف مسئله. هر این جافرگیر با صوقعیت مبهم»مواجه تیست: يلكه معلم مسئله
را در اختیار ادگیرنده قرار می دهد و یادگیرند قط برای آن مسئله اه حل بیدا می کند و
سپس رله حل خود را آزمایش می کند.
خر اين روش ميزان كمك معلم به فراكير. افزايش مى يابده به عنوان مثال؛ شما علت يوسيدكى
لوله ها در اثر تماس با آب شور را می دانید و نیز با خواص مواد محافظ و روش های محافظت از
يوسيدكي فلرات آحدا حسعيف ال يكونيد جكيته من تيان أن پزتيدگي pol andy
شهرهابى كه آب شور دارند (مثل زاهدان) و با روش مقرون به صرفه جلوكيرى كرد؟ جكونه از
مؤثر بودن و مقرون به صرفه بودن روش خود مطمئن هستيد؟
ج) روش اکثشافی هدایت شده :در اين روش نیز یادگيرنده با یک مسئله مواجه است که در
ی کشف مسئله یا بدا کردن را حل برای مستله و آزمایش آن مى ياشفد هر أين بجا يراق
آزمایش ره حل. از طرف معلم. راهنمابى هايى به صورت مستقيم و غيرمستقيم انجام مى "كيرد .
میزان olin SUS اذگرتة رن روش: با تجهب تلوت های فردی, ال فزایش EME,
انث واغلت نام گذار این روت بها «اكتشاقى pales SS gash cp sd alan
ياشد يهتر ست كمك معلم در حد اشاره أسرتخ) باشد. كه مى توائد يا عبارتى جون «با توجه
به..6: با استفاده از..» و شروع شود و نيز أشاره ها مئ توانند به صورت مستقيم و غيرمستقيم
بیان شوند.اشاره های غیرمستقیم.به پاسخ یا را حل اشاره نمی کنند؛بلکه پاسخ ها وراه حل
هاى اشتباه يا نامطلوب را حذف مى تمايند؛ اما اشاره های مستقیم. به جای بستن راه های
اتحرافى. به راه اصلى اث
صفحه 14:
أشاره ها هم جنين مى توانند به صورت صورى باشند؛ به عنوان مثال: يكى از راه هاى كاهش
آلودگی هواء استفاده از وسايل نقليه ك.. است )جواب - كازسوز) حرف اول جواب از طرف معلم
SUS lal,
ونيز اشاره ها مى توانند با توجه به موضوع يا عنوان مطلب انجام كيرد به عنوان مثال: مغز تكانش
هایی راز طريق عصب.. از كوش داخلى مى رسد. درک می کند (جواب - شنوابى) که موضوع
عون pe هنن
ومیز هار هی وجود دراه میتی بر مخادف ی متضاه هدع معالفز سم رف
رفتر رویداد مطلویی صورت كيرد تقويت متبث روى دأده است وااكر بعد از انجام يك رفتان
شخص از يك محرك نامطلوب خلاص شود تقويت.. انجام كرفته است. (جواب - منفى) كه
تقويت مثبت و تقويت منفى متضاد هم هستند و جواب جای خالی با توجه به تضاد این دو کلمه.
كاملا أشكار است.
د) روش بحث گروهی (جستار گروهی :لروش بحث گروهی عبارتست ازءعلیت دسته جمعی
دانش آموزان (غالبا در قالب كروه هاى كوجى) كه به منظور اتجام دادن امر مورد مطالعه.
سازماندهی می شود.
به زعم صاحب نظران علوم تربیتی زمانی از روش گروهی استفاده درست و مناسب می شود که در
عمل. نتيجه ى مطالعاث كروهى ذانش آموزان: بيش تر از يازده مطالعات فردى آنان باشذ. لازمة ى.
la Cll مشترک و گروهی,مهارت هانی ات که فرد زد ضاق گروه بیدا پیش oS
کردهباشند. aly انجام دادن پژوهش های گروهی در کلاس درس, توصیه می شود که عده ی
اعضای گروهبین ۵ تا ۶ نفربشد؛زیا در اين حالته همه ی اعفاه فرصت مطلمه فکر و
اظهارنظر در گروه را به دست می آورند.
صفحه 15:
روش بحث گروهی را برای تعداد محدود ۶ تا ۲۰ تفر می توان به کاربرد و برای گروه های بیش از
۰ نفر ایجاد مشکل می کند.
اين روش برای دانش آموزان دوره ی ابتدایی کارایی زیادی ندارد. یکی از مشکلات این روش این
است که گاه ممکن است وقت گیر باشد؛ اما اگر معلم به موقع بحث را هدایت کند و راه های
انحرافی را ببندد و نیز اگر یادگیرندگان اطلاعات کافی در زمینه ی موضوع مورد بحث داشته
باشند, تا حد زیادی مشکل وقت گیر بودن برطرف خواهد شد. در اين روش یادگیرنده از انديشه
ی دیگران استفاده می کند و قدرت بیان افراد.افزایش می یابد.
ه) روش يرسش و ياسخ #در اين روش نيز يادكيرنده در صدد كشف مسئله يا حل آن است و
میزان کمک معلممیی تاد افزایش با کاهش بابد. فرقی که این روش با زوش ای قبلیدلد. ای
است که در این جا معلم علاوه بر استفاده از اشاره هاء مسئله یا موقعیت مبهم را به سوالات جزئی
تری نیز تقسیم می کند. به این ترتیب معلم دو کمک را یعنی, اشاره ها و سؤالات جزئى را به طور
اهنا انیب
در اين روش با توجه به پرسش ها و پاسخ های متعدد. یادگیرندگان فعال تر هستند.
و) تلقیق روش ها ُمعلم پس از این که با روش های مختلف تدریس آشنا شد. در عمل و به
هنگام ارائه ی درس, باید با تشخیص موقعیت. روش ها و فنون مناسب را انتخاب کند؛ به عنوان
مثال اكر معلمى در تدریس خود از روش سخترانى استفاده مى كند. در صورت لزوم مى توائد با
دانش آموزان بحث گرومی داشته باشد ی از روش پرسش و پاسخ استفاده کند یه آن ها تمرین
بدهد یا بایشانآزمایش کند یا تمونه سزلی و مدلی را به آن ها نشان دهد و در مجموع چند
روش تدریس را درهم بیامیزد.
موضوع :روش تدریس اكتشافي
استاد ارجمند :جناب آقای دکترحمیدرضا مقامی
تهیه کننده :دانشجوی کارشناسی ارشد واحد الکترونیکی دانشگاه آزاد اسالمی:
اکرم سادات سیدمراد
نیمسال اول 97-98
روش تدریس اكتشافي
روش تدریس اكتشافي چیست ؟
مشاهده رويدادی است که دانش آموز را جذب می کند و اين جذب سبب ترغیب به پرسش
می شود و معلم هم دانش آموزان را جهت پیدا کردن پاسخ به جست وجو تشويق می کند
که به اين روند جست و جوگری ،کاوش و يا اکتشاف می گويند .يادگیری اکتشافی دو طبقه
اصلی دارد :اکتشاف قطعی و نسبی.
يادگیری اکتشافی برخالف استفهامی و حل مسئله ،کامال اتفاقی و تصادفی است .چرا که
در محیط آنها را آزمون کرده و معانی جديد از داده ها ساخته می شود.
کنجکاوی دانش آموزان از طريق روش اکتشافی زمینه ساز کشفیات بزرگی درعلم فضا
شده است.
يکی از را ه های ايجاد تنوع و عالقه استفاده از وسايل آموزش ديداری و شنیداری جهت
نمايش واقعی است که کمك به فراگیران و تجزيه و تحلیل مطالب درسی می کند.
در روش اکتشافی معلم هنگام آموزش به فعال بودن و انگیزه دانش آموزان در برخورد به
يك پديده يا مسئله توجه دارد .ساچمن ( )Such manمعتقد است دانش آموزان با پی
بردن به اين که دانش بشری جنبه آزمايش و غیرقطعی دارد و ممکن است دانش جديد
جايگزين شود ،درك درستی از موضوع درس خواهند داشت.
کاالهان و کالرك معتقدند ،مبانی نظری تدريس اکتشافی را قیاس و استقراء تشکیل می
دهد .اصل اساسی اين است که دانش آموز ،خود به نتايج علمی دست يابد و بتواند نتايج
را در موقعیت های جديد به کار گیرد .اين نوع شیوه تفکر را قیاس می گويیم .نوع ديگر
آن است که دانش آموزان آزمايشی را اجراء کنند و خودشان تك تك مراحل تحلیل
موضوع را انجام دهند و در پايان با توجه به يافته ها نتیجه را استنباط کنند که به اين
شیوه تفکر استقراء گويند.
عمال در بیشتر مراحل ترکیبی از روش های استقرايی و قیاسی استفاده می شود ،مثال در
شناخت داليل و پیامد جنگ تحمیلی می توان از طريق قواعد کلی حاکم بر جنگ و
خشونت ملی و بین المللی داليل و پیامدها را کشف و يا از طريق تحلیل اجزاء موضوع و
داليل پیامدهای آن را کشف کرد .
مراحل روش تدريس اکتشافی
¤مسئله موردنظر را مشخص کنید.
¤راه حل هايی برای حل مسئله يا تحلیل موضوع پیش بینی کنید.
¤راه حل های پیشنهادی را مورد آزمايش قرار دهید.
¤نتیجه گیری کنید ،نتايج را در موقعیت های مختلف به کار ببريد.
¤سرانجام به قوانین عملی و قابل تعمیم برسید.
نقش معلم در روش تدريس اکتشافی
-1کنترل و راهنمايی بحث درسی.
-2نحوه جمع آوری اطالعات ،روش های مطالعه مشاهده و بررسی منابع علمی را ياد
دهد.
-3فرصت الزم به دانش آموزان برای کاوش داده شود.
-4دانش آموزان را با مهارت های کاوش گری ،مشاهده طبقه بندی نتیجه گیری و
پیشگويی آشنا سازد.
ويژگی عمده روش اکتشافی عبارت است از میزان راهنمايی معلم نسبت به دانش آموز.
راهنمايی معلم به دانش آموز میتواند در محدودههای زير باشد:
.1معلم میتواند اصول و راهحل مسئله را برای دانش آموز توضیح دهد.
.2معلم میتواند فقط اصولی را که در يادگیری اکتشافی به کار میرود ،برای دانش آموز
توضیح دهد ،اما راهحل مسئله را در اختیار او نگذارد.
.3معلم میتواند اصول و راهحل را در اختیار دانش آموز قرار ندهد؛ در اين صورت ،آن را
يادگیری بدون راهنمايی استاد مینامیم.
بین نخستین مورد که در آن هم اصول و هم راهحل مسئله تشريح میشود و آخرين
مورد که اصول و راهحل ارائه نمیشوند ،يادگیری اکتشافی راهنمايی شده ،نامیده
میشود .در يادگیری اکتشافی ،معلم در به خاطر آوردن اصول مربوط و کاربرد آنها به
دانش آموز کمك میکند .در اين روش ،معلم اصول را شرح میدهد ،اما درباره راهحل
چیزی نمیگويد.
محاسن روش اکتشافی
برونر ( )1972محاسن زير را برای روش اکتشافی برشمرده است:
.1يادگیری اکتشافی ،توانايی ذهنی دانش آموز را تقويت میکند.
.2يادگیری اکتشافی ،انگیزه درونی دانش آموز را افزايش میدهد؛ زيرا در اين نوع
يادگیری ،دانش آموز به طور خودجوش فعالیتهای آموختن را دنبال میکند و پاداشی
هم که دريافت میدارد ،از فعالیتهای خود او است.
.3يادگیری اکتشافی ،فنون اکتشاف را به دانش آموز میآموزد و او را خالق و کاوشگر
بار میآورد.
.4يادگیری اکتشافی موجب دوام بهتر آموختهها میشود؛ زيرا خود دانش آموز ،
آموختههايش را سازمان میدهد و میداند که چه موقع و چگونه آنها را به دست آورد.
يادگیری اکتشافی ،فنون کشف ،نحوه خلق را به دانش آموزان می آموزد و خالق و
کاوشگر بار می آورد .توانايی های فکری دانش آموزان را پرورش داده و سبب افزايش
مهارت های ذهنی می شود .دانش آموز عادت می کند در اثبات و نفی يك موضوع دنبال
داليل و برهان منطقی باشد و معلم عضوی از گروه اکتشاف است.
محدوديتهای روش اکتشافی
اين روش نیاز به وقت بیشتری دارد و بايد دانش آموزان کمتری در کالس باشند و نظارت
معلم حتمی است ،چون دانش آموزان کند ذهن نسبت به تیزهوش ممکن است در درك
روابط بین مفاهیم و تحلیل دچار مشکل شوند.
البته در کالس های بین 22تا 22نفر اين روش در بسیاری از دروس هنری به ويژه اگر
فضای کافی برای فعالیت هر دانش آموز باشد ،قابل اجرا است.
آزوبل عقیده دارد« :هدف اساسی تدريس اين است که مجموعه سازمان يافتهای از
دانش و معلومات ،به شیوهای سازمان يافته ارائه شود».اين مجموعه بايد به وضوح تنظیم
شود و به وضوح به دانش آموز عرضه گردد .وی معتقد است که نمیتوان تفکر اکتشافی
را خارج از زمینه کلی رشته علمی بخصوصی -مثل فیزيك ،رياضی ،زيستشناسی و ...
آموخت؛ زيرا دستیابی به تفکر اکتشافی ،از طريق ساختار کلی هر يك از رشتههایعلوم مختلف ،میسر است.
اما همان طور که مالحظه خواهید فرمود اين روش در تدريس دروس هنری قابل اجرا
است.
چگونه روش تدريس اکتشافی را در جهت پرورش خالقیت هنرجويان به کار بريم؟
بگذاريد با يك مثال شروع کنیم .غالبا ديده می شود که برای آموزش چرخه رنگ به
هنرجويان ،ابتدا تصوير آن را به هنرجويان نشان می دهند ؛ سپس رنگ های اصلی ،
ثانويه و درجه سوم را به آنها معرفی می کنند و در نهايت از آنها می خواهند که يك
چرخه رنگ مثل آنچه ديده اند بسازند .
اين روش تدريس گرچه بسیار متداول است اما تجربه شخصی من نشان داده که بسیاری
از هنرجويان در جلسه بعدی نمی توانستند رنگها را به درستی دسته بندی کنند .اين
مساله باعث شد تا روش ديگری را برای آموزش اين مطلب بیازمايم که همان روش
تدريس اکتشافی بود .
در اين روش ابتدا از هنرجويان خواستم تا مثلثی رسم کنند و آن را به سه قسمت
مساوی مطابق شکلی که پای تخته رسم کرده بودند تقسیم کنند .سپس سه رنگ از
رنگ های گواش خود را به نام های زرد ،قرمز و آبی از جعبه خارج کنند و بقیه رنگها را
در بسته نگهدارند .بعد از آنها خواستم تا اين سه رنگ را در سه قسمت مثلثی که رسم
کرده اند قرار دهند .
سپس مثلث های ديگری به شکل اولیه پای تخته افزودم ( مثلث های متساوی الساقین
با قاعده هايی به اندازه هر ضلع مثلث ) و از آنها خواستم تا مطابق پای تخته مثلث ها را
رسم کنند .بعد از آنها خواستم تا رنگ های هر ضلع مثلث اولیه را با هم مخلوط کرده در
مثلث نزديك به آن رنگ ها قرار دهند .
بعد به وسیله پرگار دو دايره يکی مماس بر راس های شش ضلعی به دست آمده و
ديگری کمی با فاصله از آن رسم کردم و آن را به دوازده قسمت مساوی تقسیم کردم و
از هنرجويان خواستم تا کار مرا تکرار کنند .سپس از آنها خواستم تا قطعاتی را که
متصل به راس های مثلث ها هستند به رنگ همان قسمت رنگ بزنند .تا شش خانه از
دايره پر شود .سپس از آنها خواستم تا هر رنگ دسته دوم را يك بار با يك رنگ آن و
بار ديگر با رنگ ديگر آن مخلوط کنند تا رنگ های جديد تری به دست آيد مثال سبز به
دست آمده از آبی و زرد را يك بار با آبی بیشتر و بار ديگر با زرد بیشتر مخلوط کنند و
آن رنگ را که زرد بیشتری دارد در کنار زرد و ديگری را که آبی بیشتری دارد در کنار
آبی قرار دهند و به همین ترتیب خانه های خالی را پر کنند .
بسیار جالب بود که چون نتیجه کار برای اغلب هنرجويان ناشناخته بود پس از ساختن
هر رنگ بسیار به هیجان می آمدند و انگیزه ايشان برای ادامه کا بیشتر و بیشتر می شد
.
عالوه بر اين بدون اين که توضیحی داده باشم همه هنرجويان به راحتی رنگ ها را طبقه
بندی کردند و اين نتیجه ای بود که خود آنها بدان رسیده بودند و به عبارتی کشف کرده
بودند و جالب تر آن که در جلسه بعدی ،بدون استثنا همه هنرجويان طبقه بندی رنگ
های چرخه رنگ را به خاطر داشتند .
اما نقش اين روش در پرورش خالقیت چه بود؟ برخی از هنرجويان که کار خود را زودتر
تمام کرده بودند ،چنان ترکیب رنگها را جالب يافته بودند که شروع به تجربه های جديدی
در ترکیب رنگها کردند .مثال سه رنگ اصلی را با هم مخلوط کردند و يا رنگ های مکمل
را که هنوز نمی شناختند با هم مخلوط کردند و به رنگ های جديدی دست يافتند .حتی
برخی از هنرجويان ترکیب رنگها را در دفترچه شان يادداشت می کردند تا بتوانند از آنها
در کارهای اجرايی استفاده کنند .برخی ديگر بر روی برگه ای قطعات هندسی در هم رسم
کردند و به وسیله رنگ های باقی مانده در پالت هايشان آنها را رنگ آمیزی کردند .با
توجه به اين که رنگ هايی که هريك از هنرجويان در پلت خود به دست می آورد با توجه
به نسبت ترکیب رنگهايشان متفاوت بود ،شروع به بده و بستان رنگها برای تکمیل ترکیب
رنگی خود شدند و به اين ترتیب جريان خودجوشی در ايشان برای تمرين ترکیب رنگ
ها به وجود آمد که آنها را به وجد می آورد و در عین حال تمرين ترکیب رنگ آزادی بود
که غالبا به صورت کلیشه ای به هنرجويان داده می شود و اغلب فاقد جذابیت است و
اجازه خالقیت الزم را به هنرجويان نمی دهد .
اين مثال ساده نشان می دهد که هرچه معلم نقش متکلم وحده بودن خود را در کالس
کاهش دهد و به جای آن هنرجويان را درجهت دستیابی به مفهوم مورد تدريس خود
هدايت و راهنمايی کند و آزادی عمل ايشان را در سطح کالس افزايش دهد ،نه تنها
محتوای آمو زشی را در ذهن هنرجو ماندگارتر می کند بلکه کالس را به مکانی دوست
داشتنی و جذاب بدل کرده به پرورش و رشد خالقیت هنرجو کمك شايانی می کند.
بسیاری از دروس رشته گرافیك و ساير رشته های هنری را به اين روش می توان تدريس
نمود .به طور مثال برای آموزش نحوه تشخیص داروی ثبوت از داروی ظهور ،به جای اين
که آن را در کالس و از روی کتاب توضیح بدهم ،هنرجويان را به کارگاه عکاسی می برم و
بدون هیچ توضیحی از دونفر می خواهم که قطعه ای از فیلم يا کاغذ عکاسی نور خورده
ظاهر نشده را در هر يك از ظروف فرو برند .بدين ترتیب در ايشان انگیزه يادگیری ايجاد
می شود به صورتی که بی صبرانه منتظر می شوند تا ببینند بر سر اين فیلم يا کاغذ چه
خواهد آمد و جالب اين که با توجه به آموخته های قبلی پس از ديدن نتیجه کار ،غالبا به
اين سوال من که کدام يك داروی ظهور و کدام يك داروی ثبوت است ،پاسخ صحیح می
دهند و حتی پس از آن با شوق و شور تمام ،شروع به کار با کاغذ های نورخورده می کنند
و با بازی با دارو و کاغذ آثاری را به وجود می آورند که می تواند مقدمه ای برای آموزش
تکنیك های عکاسی بدون دوربین که در کتاب عکاسی 2آمده است باشد .
تجربه ديگر در اين زمینه ،مربوط به درس خط در گرافیك است .اغلب ديده می شود که
وقتی از هنرجويان خواسته می شود که کلمه ای را به شکلی جديد طراحی کنند ،از
شابلون حروف يا قلم نی آغاز به تدريس می کنند و سعی می کنند تکنیك های درج شده
در کتاب خط در گرافیك را روی آن پیاده کنند .يا حتی برخی مطابق تمرين های
آغازين اين کتاب ،از هنرجويان می خواهند که کلمه ای را مطابق معنای آن طراحی کنند.
تجربه شخصی به من نشان داده که به علت دشوار و دور از ذهن بودن طراحی يك کلمه
برای يك هنرجوی صفر آن هم در آغاز کار ،نه تنها برای او جذاب نیست بلکه باعث
احساس بی کفايتی در هنرجو می شود و درس را در نظر او سخت و دشوار می نماياند .
غالب هنرجويان با ديدن اولین تمرين های کتاب به وحشت می افتند و احساس می کنند
که هرگز نخواهند توانست کلمه ای را طراحی کنند .من برای شروع کار بدون اين که
توضیح دهم که قرار است چه کاری انجام دهیم ،از هنرجويان خواستم تا هر وسیله ای را
که به نظرشان می رسد که با کمك آن می توان روی کاغذ اثری گذاشت با خود به سر
کالس بیاورند .
بسیار جالب بود که در میان وسايلی که هنرجويان به کالس آورده بودند ،چیزهايی ديده
می شد که بسیار دور از ذهن و در عین حال خالقانه بود .سپس از آنها خواستم تا نام
کوچك خود را با هر يك ز وسايل اثر گذار خود بر روی کاغذ بنويسند .وقتی مشغول کار
بودند ،بدون توجه به اين که قرار است بابت کارشان نمره ای دريافت کنند ،کار می کردند
و برايشان بیشتر به يك بازی شبیه بود تا يك تمرين و تکلیف درسی .اين کار چنان آنها
را به وجد آورده بود که اصال گمان نمی کردند در حال آموختن درسی به نام خط در
گرافیك و يا حتی در حال خلق يك کلمه به شکلی جديد هستند .وقتی کارهايشان را
برای اولین بار روی برد چسبانده بودند با آزادی تمام مانند يك منتقد هنری درباره آثار
يکديگر نظر می دادند و يکديگر را تشويق می کردند و يا ايراد می گرفتند .در نهايت از
میان آثار هر يك از هنرجويان يکی انتخاب شد و قرار شد که آن اثر با قلم راپیدوگراف بر
روی مقوای گالسه اجرا گردد .در جلسه بعدی که هنرجويان آثار اجرا شده خود را به کالس
آوردند ،خودشان هم باور نمی کردند که توانسته اند يك لوگو طراحی کنند و اين مساله
در آغاز کار با اين کتاب بسیار به ايشان اعتماد به نفس داد .عالوه بر آن به طور ضمنی
دريافته بودند که اين درس تا چه حد با درس خوشنويسی تفاوت دارد و قوانین سختی که
بر هنر خوشنويسی حاکم است و خالقیت در شکل حروف در آن نقش کمتری دارد ،در
درس خط در گرافیك وجود ندارد و هر چه در اين درس هست ،آزادی و خالقیت در
طراحی است .
نتیجه آن که روش تدريس اکتشافی اگر چه به نظر می رسد بیشتر در علوم تجربی کاربرد
داشته باشد ،تجربه من به عنوان يك معلم هنر نشان داده که در آموزش دروس هنری و
به ويژه رشته گرافیك بسیار مفید و موثر است .اين روش کالس را از حالت رسمی و خشك
بیرون می آورد و به هنرجويان فرصت انديشیدن ،آزمودن ،کشف کردن و حتی لذت
بردن از کالس می دهد.
ويژگی های معلم پرورش دهنده ی خالقیت
مربی يا معلمی که می خواهد يك کالس ويژ ه پرورش خالقیت را اداره کند و يا اين
که
عالقمند
است
در جريان
تدريس
روزمره ی خود
به طور
جدی پرورش خالقیت دانش آموزان را هم مدنظر داشته باشد ،اگر چنان چه از
خصوصیات و نگرش های ويژ ه ای که با ماهیت و فرآيند خالقیت مناسبت دارد ،
برخوردار باشد ،مطمئنا در کار خود بسیار موفق تر عمل خواهد کرد .البته يك
چنین معلمی حتما الزم نیست که خودش فردی خالق باشد ،اما اگر چنان چه شخصا از
مهارت های اساسی خالقیت برخوردار باشد و بتواند عمال از آن ها استفاده کند
،بدون شك در پیش برد و هدايت کالس و تاثیر گذاری بیش تر و بهتر بر
دانش آموزان خود موفقیت بیش تری کسب خواهد کرد.
برخی ويژگی های معلم عالقمند به خالقیت که داشتن آن ها به
بازدهی بیش تر کالس و تدريس او می انجامد ،موارد زير است :
-1فردی انتقاد پذير باشد .
-2تحمل عقايد نو دانش آموزان را داشته باشد.
-3از صبر و تحمل بااليی برخوردار باشد .
-4به تفاوت های فردی و منحصر به فرد بودن تك تك دانش آموزان اعتقاد داشته
باشد.
-2از انگیزه ای قوی برخوردار باشد.
-6پذيرای ايده ها و نظرات غیر عادی دانش آموزان خود باشد.
-7دوست دار هنر و زيبايی شناسی باشد.
-8تا حد امکان به دانش آموزان خود آزادی عمل بدهد.
-9در چند زمینه ی مختلف معلومات و مهارت داشته باشد .
-12برای هر دانش آموز احترامی ويژه قائل باشد .
-11خیال پردازی دانش آموزان را تشويق کند.
-12در مواقع لزوم بتواند کودکانه بیانديشد و کودکانه عمل کند.
-13به دانش آموزان خود اجازه دهد که گاهی اشتباه کنند.
روش های تدريس اکتشافی:
الف -روش كشف مسئله
ب -روش حل مسئله
ج -روش اكتشافي هدایت شده
د -روش بحث گروهي (جستار گروهي)
ه -روش پرسش و پاسخ
تفاوت روش های تدریس نمایشي و اكتشافي در این است كه ،در روش های تدریس نمایشي،
مطالب آماده ،با استفاده از بیان شفاهي یا كتاب و یا كامپیوتر در اختیار یادگیرنده قرار مي گیرد؛
حال آن كه در روش های اكتشافي ،یادگیرنده خود باید مطالب را پیدا (كشف) كند .در روش های
تدریس نمایشي ،هدف ،انتقال معلومات و مهارت هاست نه پرورش تفکر و خالقیت؛ در حالي كه
در روش های تدریس اكتشافي ،هدف پرورش تفکر و خالقیت مي باشد.
در یادگیری اكتشافي ،دانش آموز باید خود مسئله را مشخص كند ،راه حل های ممکن را برای آن
در نظر بگیرد ،این راه حل ها را با توجه به شواهد ،آزمایش كند و با توجه به این آزمایش ها،
نتیجه گیری های مناسبي به دست آورد و سپس این نتیجه گیری ها را در موقعیت های جدید به
كار گیرد و سرانجام به قوانین كلي و قابل تعمیم ،دست یابد.
فوايد استفاده از روش های تدريس اکتشافی
1.پرورش قدرت تفکر
2.افزایش انگیزه دروني
3.پرورش اعتماد به نفس
4.نظم دادن به مطالب پراكنده
5.افزایش قدرت خالقیت و كاوشگری
6.گروهي بودن كار
روش های تدريس اکتشافی ،عبارتند از:
الف) روش کشف مسئله :در این روش ،معلم یادگیرنده را با یک موقعیت مبهم مواجه مي سازد
و سعي مي كند یادگیرندگان ،این «مبهم بودن موقعیت» را حس كنند .در این روش ،كمک معلم
به حداقل مي رسد و این یادگیرنده است كه هم باید مسئله را مشخص كند و هم برایش راه حل
پیدا كند و هم این كه راه حل خود را آزمایش كند تا از صحت آن مطلع شود؛ به عنوان مثال در
سؤاالت زیر ،هم مسئله نامشخص است و هم علت یا راه حل آن نامشخص است كه دانش آموز
باید هر دو را كشف كند و به نتیجه گیری برسد.
.1علت ركود اقتصادی چیست و چگونه مي توان آن علل را از بین برد؟
.2چرا گاهي المپ مي تركد و چگونه مي توان این مشکل را حل كرد؟
ب) روش حل مسئله :در این روش یادگیرنده با یک مسئله مشخص مواجه مي شود؛ یعني
برخالف روش كشف مسئله ،در این جا فراگیر با «موقعیت مبهم» مواجه نیست؛ بلکه معلم مسئله
را در اختیار یادگیرنده قرار مي دهد و یادگیرنده فقط برای آن مسئله راه حل پیدا مي كند و
سپس راه حل خود را آزمایش مي كند.
در این روش ،میزان كمک معلم به فراگیر ،افزایش مي یابد؛ به عنوان مثال؛ شما علت پوسیدگي
لوله ها در اثر تماس با آب شور را مي دانید و نیز با خواص مواد محافظ و روش های محافظت از
پوسیدگي فلزات آشنا هستید ،حال بگویید چگونه مي توان از پوسیدگي لوله های آب در
شهرهایي كه آب شور دارند (مثل زاهدان) و با روش مقرون به صرفه جلوگیری كرد؟ چگونه از
مؤثر بودن و مقرون به صرفه بودن روش خود مطمئن هستید؟
ج) روش اکتشافی هدايت شده :در این روش نیز یادگیرنده با یک مسئله مواجه است كه در
پي كشف مسئله یا پیدا كردن راه حل برای مسئله و آزمایش آن مي باشد .در این جا برای
آزمایش راه حل ،از طرف معلم ،راهنمایي هایي به صورت مستقیم و غیرمستقیم انجام مي گیرد .
میزان كمک معلم به یادگیرنده در این روش ،با توجه به تفاوت های فردی ،قابل افزایش یا كاهش
است و علت نام گذاری این روش به «اكتشافي هدایت شده» ،همین مداخله و كمک معلم مي
باشد .بهتر است كمک معلم در حد اشاره (سرنخ) باشد ،كه مي تواند با عبارتي چون «با توجه
به« ،»...با استفاده از »...و ...شروع شود و نیز اشاره ها مي توانند به صورت مستقیم و غیرمستقیم
بیان شوند .اشاره های غیرمستقیم ،به پاسخ یا راه حل اشاره نمي كنند؛ بلکه پاسخ ها و راه حل
های اشتباه یا نامطلوب را حذف مي نمایند؛ اما اشاره های مستقیم ،به جای بستن راه های
انحرافي ،به راه اصلي اشاره مي كنند.
اشاره ها هم چنین مي توانند به صورت صوری باشند؛ به عنوان مثال :یکي از راه های كاهش
آلودگي هوا ،استفاده از وسایل نقلیه گ ...است (جواب = گازسوز) حرف اول جواب از طرف معلم
راهنمایي شده است.
ونیز اشاره ها مي توانند با توجه به موضوع یا عنوان مطلب انجام گیرد به عنوان مثال :مغز تکانش
هایي را از طریق عصب ...از گوش داخلي مي رسد ،درک مي كند (جواب = شنوایي) كه موضوع
خود بیان گر جواب هست.
و نیز اشاره هایي وجود دارند كه مبتني بر مترادف یا متضاد هستند .مثال :اگر بعد از انجام یک
رفتار ،رویداد مطلوبي صورت گیرد ،تقویت مثبت روی داده است و اگر بعد از انجام یک رفتار،
شخص از یک محرک نامطلوب خالص شود ،تقویت ...انجام گرفته است( .جواب = منفي) كه
تقویت مثبت و تقویت منفي متضاد هم هستند و جواب جای خالي با توجه به تضاد این دو كلمه،
كامالً آشکار است.
د) روش بحث گروهی (جستار گروهی ):روش بحث گروهي عبارتست از ،فعالیت دسته جمعي
دانش آموزان (غالب ًا در قالب گروه های كوچک) كه به منظور انجام دادن امر مورد مطالعه،
سازماندهي مي شود.
به زعم صاحب نظران علوم تربیتي زماني از روش گروهي استفاده درست و مناسب مي شود كه در
عمل ،نتیجه ی مطالعات گروهي دانش آموزان ،بیش تر از بازده مطالعات فردی آنان باشد .الزمه ی
فعالیت های مشترک و گروهي ،مهارت هایي است كه فرد فرد اعضای گروه باید از پیش كسب
كرده باشند .برای انجام دادن پژوهش های گروهي در كالس درس ،توصیه مي شود كه عده ی
اعضای گروه بین 5تا 6نفر باشد؛ زیرا در این حالت ،همه ی اعضا ،فرصت مطالعه ،تفکر و
اظهارنظر در گروه را به دست مي آورند.
روش بحث گروهي را برای تعداد محدود 6تا 22نفر مي توان به كاربرد و برای گروه های بیش از
22نفر ایجاد مشکل مي كند.
این روش برای دانش آموزان دوره ی ابتدایي كارایي زیادی ندارد .یکي از مشکالت این روش این
است كه گاه ممکن است وقت گیر باشد؛ اما اگر معلم به موقع بحث را هدایت كند و راه های
انحرافي را ببندد و نیز اگر یادگیرندگان اطالعات كافي در زمینه ی موضوع مورد بحث داشته
باشند ،تا حد زیادی مشکل وقت گیر بودن برطرف خواهد شد .در این روش یادگیرنده از اندیشه
ی دیگران استفاده مي كند و قدرت بیان افراد ،افزایش مي یابد.
ه) روش پرسش و پاسخ :در این روش نیز یادگیرنده در صدد كشف مسئله یا حل آن است و
میزان كمک معلم مي تواند افزایش یا كاهش یابد .فرقي كه این روش با روش های قبلي دارد ،این
است كه در این جا معلم عالوه بر استفاده از اشاره ها ،مسئله یا موقعیت مبهم را به سؤاالت جزئي
تری نیز تقسیم مي كند .به این ترتیب معلم دو كمک را یعني ،اشاره ها و سؤاالت جزئي را به طور
هم زمان ارائه مي دهد.
در این روش با توجه به پرسش ها و پاسخ های متعدد ،یادگیرندگان فعال تر هستند.
و) تلفیق روش ها :معلم پس از این كه با روش های مختلف تدریس آشنا شد ،در عمل و به
هنگام ارائه ی درس ،باید با تشخیص موقعیت ،روش ها و فنون مناسب را انتخاب كند؛ به عنوان
مثال اگر معلمي در تدریس خود از روش سخنراني استفاده مي كند ،در صورت لزوم مي تواند با
دانش آموزان بحث گروهي داشته باشد یا از روش پرسش و پاسخ استفاده كند یا به آن ها تمرین
بدهد یا برایشان آزمایش كند یا نمونه سؤالي و مدلي را به آن ها نشان دهد و در مجموع چند
روش تدریس را درهم بیامیزد.