پی‌دی‌اف
آموزشمهارت‌های شخصیمنابع انسانی و مشاغلمدیریت و رهبری

روش تدریس اکتشافی آموزش آسان گزینش و مصاحبه معلمان آمادگی برای آزمون دانشگاه فرهنگیان جزوه دانشجویی و دانشگاهی

توضیحات دانلودفایلpdf روش تدریس اکتشافی آموزش آسان گزینش و مصاحبه معلمان آمادگی برای آزمون دانشگاه فرهنگیان جزوه دانشجویی و دانشگاهی تعداد صفحات :14 روش تدریس اكتشافي چیست ؟ مشاهده رویدادي است كه دانش آموز را جذب مي كند و این جذب سبب ترغیب به پرسش مي شود و معلم هم دانش آموزان را جهت پیدا كردن پاسخ به جست وجو تشویق مي كند كه به این روند جست و جوگري ،كاوش و یا اكتشاف مي گویند. چگونگي تدریس به روش اكتشافي: معلم، سئوالي را براي بررسي كردن به دانش آموزان ارائه مي نماید. معلم باید اطمینان حاصل كند كه دانش آموزان مساله را فهیمده اند و بدانند كه دنبال چه چیزي مي گردند و چگونه باید این راه را ادامه دهند و چگونه مسیر درست را انتخاب نمایند. معلم فکر كردن را در دانش آموزان با گفتگو و پرسش برانگیزاند و از آنها بخواهد با ارائه مثال ها و نامثال ها، مساله را دنبال كنند. معلم فعالیت هایي طرح ریزي نماید كه الگوهاي جدید را ایجاد نماید. معلم از مدل هاي مختلف آموزشي و ابزار كمک آموزشي براي تدریس بهره برد. در ارزشیابي نیز از مسایلي استفاده نماید كه توانایي آنها را در كشف مقاصد جدید بسنجد. از نتیجه گیري سریع براساس یک یا دو نمونه به عنوان شاهد خوددداري كنید. اكتشاف یک مطلب در كالس درس باید روال منطقي داشته باشد و تا حدودي نمایانگر یک مکاشفه واقعي با محیطي منطقي باشد. دانش آموزان را به طور مرتب در جریان پیشرفت هایشان قرار دهید.

محمد فایق مجیدی دهگلان

صفحه 1:
ie 4 ¢ :روش امش ۳

صفحه 2:
روش تدریس اکتشافی چی..ت + رز مشاهده رویدادی است که داتش آموز را جذب می کند و این جذب سیب ترغیب به پرسقق می شود و معلم هم دانش آموزان را جهت پیدا کردن پاسخ به جست وجو تشویق می کند که به این روند جست و جوگری .کاوش و يا اکتشاف می گویند. چگونگی تدریس به روش اكتشاف معلم. سئوالی را براى بررسى كردن به دانش آموزان ارائه مى نمايد. معلم بايد اطمينان حاصل کند که دانش آموزان مساله را فهیمده اند و بدانند که دنبال جه جيزى مى گردند و چگونه بايد اين راه را ادامه دهند و چگونه مسیر درست را انتخاب نمایند. معلم فکر کردن را در دانش آموزان با گفتگو و پرسش برانگیزاند و از آنها بخواهد با ارائه مثال ها و نامثال هاء مساله را دنبال کنند. معلم فعالیت هایی طرح ریزی نماید که الگوهای جدید را ایجاد نماید. معلم از مدل های مختلف آموزشی و ابزار کمک آموزشی برای تدریس بهره برد. در ارزشیابی نیز از مسایلی استفاده نماید که توانایی آنها را در کشف مقاصد جدید بسنجد. از نتیجه گیری سریع براساس یک یا دو نمونه به عنوان شاهد خوددداری کنید. اکتشاف یک مطلب در كلاس درس بايد روال منطقی داشته باشد و تا حدودی نمایانگر یک مکاشفه واقعی با محیطی منطقی باشد. دانش آموزان را به طور مرتب در جریان پیشرفت هایشان قرار دهید.

صفحه 3:
روش های تدریس اکتشافی: الف- روش کشف مسئله ب- روش حل مسئله ج- روش اکتشافی هدایت شده د- روش بحث گروهی (جستار گروهی) - روش پرسش و پاسخ الف) روش کشف مسئله ؛ در اين روش. معلم یادگیرنده را با یک موقعیت مبهم مواجه می سازد و سعی می کند یادگیرندگان, این «مبهم بودن موقعیت» را حس کنند. در اين روش, کمک معلم به حداقل می رسد و این یادگیرنده است که هم بايد مسئله را مشخص كند و هم برايش راه حل بيدا كند و هم اين كه راه حل خود را آزمايش كند تا از صحت آن مطلع شود؛ به عنوان مثال در سوالات زیر. هم مسئله نامشخص است و هم علت یا رام حل آن نامشخص است که دانش آخوز باید هر دو را کشف کند و به نتیجه گیری برند» ۱-علت رکود اقتصادی چیست و چگونه می توان آن علل را از بین برد؟ ۲-چرا گاهی لامپ می ترکد و چگونه می توان این مشکل را حل کرد؟

صفحه 4:
در این روش یادگیرنده با یک مسئله مشخص مواجه می شود؛ یعنی برخلاف روش کشف مسئله در این جافراگیر با وقعیت مبهم» مواجه نیست؛ بلکه معلم مسئله را در اختيار ياذكيرنده قوار می دهد و یادگیرنده فقط برای آن مسئله راه حل پیدا می کندو ضهمن راه حل خودا وا آزمایش می کند. در این روش: میزان کمک معلم به فراگی, افزایش می یاید؛ به عنوان مثال؛ شما علت پوسیدگی لوله ها در اثر تماس با آب شور را می دانید و نیز با خواص مواد محافظ و روش های محافظت از پوسیدگی فلزات آشنا هستید. حال بگویبد چگونه می توان پوسیدگی لوله های آب در شهرهایی که آب شور دارند (مثل زاهدان) و با روش مقرون به صرفه جلوكيرى كرد؟ جكونه از مؤثر بودن و مقرون به صرفه بودن روش خود مطمئن هستید؟ در این روش نیز یادگیرنده با یک مسئله مواجه است که در پی کشف مسئله یا پیدا کردن ‎aly‏ حل برای مسئله و آزمایش آن می باشد. در این جا برای آزمایش راه حل. از طرف معلم.

صفحه 5:
راهنمایی هایی به صورت مستقیم و غیرمستقيم انجام می گيرد. میزان کمک معلم به يادكيرنده در اين روش, با توجه به تفاوت هاى فردى. قابل افزايش يا كاهش است و علت نام گذاری این روش به «کتشافی هدایت شده»» همین مداخله و کمک معلم می باشد. بهتر است کمک معلم در حد اشاره (برئغ) باشد که می تواند با عبارتی چون "با توجه يمع نميا استفاده ز.. و.. شروع شود و تیز اشاره ها می توانند به صورت مستقیم و غیرمستقیم بیان شوند.اشاره های غيرمستقيم؛به پاسخ یا راه حل اشاره نمی کنند؛ بلکه پاسخ ها وراه خل های اشتباه یا تامطلوب را حذف می تمایند؛ اما اشاره های مستقیم. به جای بستن راه های اتحرافی:به راه اصلی اشاره می کنند -اشاره ها هم چنین می تونند به صورت صوری باشند؛ به عنوان مثال: یکی از راه های کاهش آلودگی هواء استفاده از وسایل نقلیه گ.... است (جواب - كازسوز) حرف اول جواب از طرف معلم راهنمايى شده است. ونيز اشاره ها می توانند با توجه به موضوع یا عنوان مطلب انجام گیرد به عنوان مثال: مغز تکانش هایی را از طریق عصب.. از گوش داخلی می رسد. درک می کند (جواب « شنوایی) که موضوع خود بیان گر جواب هست. و نیز اشاره هایی وجود دارند که مبتنی بر مترادف با متضاد هستند. مثال: اكر بعد از اتجام یک رفتار, رویداد مطلوبی صورت گیرد. تقویت مثبت روی داده است و آگر بعد از انجام یک رفتار. شخص از یک محرک تامطلوب خلاص شود. تقویت. انجام گرفته است. (جواب -منفی) که تقویت متبت و تقوزت منفی متضاد هیر هستند و جواب جای خالی با توجه بهتضاد این دو کلمه. کاماً آشکار است - د) روش بحث گروهی (جستار گروهی)

صفحه 6:
روش بحث گروهی عبارتست از. فعالیت دسته جمعی دانش آموزان (غالباً در قالب گروه های کوچک) که به منظورانجام دادن امرمورد مطالعه: سازماندهی می شود. بهزعم صاحب نظران علوم تربیتی زمنی از روش گروهی استفاده درست و مناسب می شود که در عمل, نتجه ی مطالعات گروهی دانش آموزان, بیش تر از بازده مطالعات فردی آنان باشد. لازمه ی فعالیت های مشترک و گروهی, مهارت هایی است که فرد فرد اعضای گروهباید از پیش کسب کرده باشند. برایانجام دادن پژوهش های گروهی در كلاس درس. توصیه می شود که عده ی اعضای گروه بین ۵ تا ۶ نفر باشد؛ زیرا در این حالت. همه ی اعضا. فرصت مطالعه. تفکر و اظهارنظر در گروه را به دست می آورند. روش بحث گروهی را برایتعداد محدود ۶ تا ۲۰ نفر می تون به کاربرد و برای گروه های بیش از ۲۰ نفر ایجاد مشکل می کند. این روش برای دانش آموزان دوره ی ابتدایی کارایی زیادی تدارد. یکی از مشکلات این روش این است که گاه ممکن است وقت گیر باشد؛ ما اكر معلم به موقع بحث را هدایت کند وراه های انحرافی را ببندد و نيز اكر يادكيرندكان اطلاعات کافی در زمینه ی موضوع مورد بحث داشته باشند. تا حد زیادی مشکل وقت كير بودن برطرف خواهد شد. در این روش یادگیرنده از ندیشه ی دیگران استقاده می کند و قدرت بیان فراد. افزايش مى يابد ‎٠‏ ة) روش برسش و ياسخ 1 یرس و یسیع 7 3 عه دعوم

صفحه 7:
در اين روش نیز یادگیرنده در صدد کشف مسئله یا حل آن است و میزان کمک معلم می تواند افزایش يا کاهش یابد. فرقی که این روش با روش های قبلی دارد. این است که در این جا معلم علاوه بر استفاده از اشاره ها. مسئله یا موقعیت مبهم را به سوالات جزئی تری نیز تقسیم می کند. به اين ترتيب معلم دو کمک را یعنی. اشاره ها و سوالات جزئی را به طور هم زمان ارائه می دهد. در اين روش با توجه به پرسش ها و پاسخ های متعدد. یادگیرندگان فعال 52-7 معلم بس از اين كه با روش هاى مختلف تدريس آشنا شد. در عمل و به هنكام ارائه ى درس. بايد با تشخيص موقعیت. روش ها و فنون مناسب را انتخاب كند؛ به عنوان مثال اگر معلمی در تدريس خود از روش سخنرانى استفاده مى كند. در صورت لزوم مى تواند با دانش آموزان بحث گروهی داشته باشد یا از روش پرسش و پاسخ استفاده کند یا به آن ها تمرین بدهد یا برایشان آزمایش کند يا تمونه سوالی و مدلی را به آن ها نشان دهد و در مجموع چند روش تدریس را درهم بيامیزد,

صفحه 8:
مراحل روش تدریس اکتشافی: 1- مسئله موردنظر را مشخ کنید. ۲-راه حل هایی برای حل مستله یا تعلیل موضوع پیش بینی کنید. ۳-راه حل های پیشنهادی را مورد آزمایش قرار دهید. ؟- نتيجه گیری کنید. نتایج را در موقعیت های مختلف به کار ببرید. ۵- سرانجام به قوانین عملی و قابل تعمیم برسید. نقش معلم در روش تدریس اکتشافی: ۱- کنترل و راهنمایی بحث درسی, ۲- نحوه جمع آوری اطلاعات. روش های مطالعه مشاهده و بررسی متابع علمی را یاد دهد. ۳- فرصت لازم به دانش آموزان برای کاوش داده شود. ۴- دانش آموزان را با مهارت های کاوش گری, مشاهده طبقه بندی نتیجه گیری و پیشگویی آشنا سازد ویژگی عمده روش اکتشافی عبارت است از میزان راهنمایی معلم نسبت به دانش آموز راهنمایی معلمبه دانش آموز می‌تواند در معدوده‌های زیر باشد: أ معلم می‌تواند اصول و راه‌حل مسئله را برای دانش آموز توضيع دسدد ۲. معلم می‌تواند فقط اصولی را که در یادگیری اکتشافی یه کار می‌رود. برای دانش آموز توضیح دهد. اما رادحل مسئله را در اختیار او نگذارد.

صفحه 9:
۳ معلم می‌تواند اصول و راه‌حل را در اختیار دانش آموز قرار ندهد؛ در این صورت. آن را يادكيرى بدون راهنمايى استاد مىناميم. بين نخستين مورد که در آن هم اصول و هم راهحل مسئله تشریح می‌شود و آخرین مورد كه اصول و رادحل ارائه تم‌شوند. یادگیری اکتشافی راهنمایی شده ناميده مى شود. در يادكيرى اكتشافى. معلم در به خاطر آوردن اصول مربوط و كاربرد آنها به دائش آموز كمك مىكند. در این روش. معلم اصول را شرح می‌دهد. اما درباره راوحل جيزى نمى كويد. محاسن روش اکتشافی: پرونر (1۹۷۲) محاسن زیر را برای روش اکتشافی پرشمرده است: ا. یادگیری اکتشافی, توانایی ذهنی دانش آموز را تفویت می‌کند. ۲ یدگیری اکتشافی.انگیزه درونی دانش آموز را افزایش می‌دهد؛ زیر در اين نوع يادكيرى. دانش آموز به طور خودجوش فعالیت‌های آموختن را دنبال می‌کند و پاداشی هم که دریافت می‌دارد. از فعالیت‌های خود او است. ۳. یادگیری اکتشافی, فنون اکتشاف را به دانش آموز می‌آموزد و او را خلاق و کاوشگر بار می‌آورد. ۴ یادگیری اکتشافی موجب دوام بهتر آموخته‌ها می‌شود؛ زیرا خود دانش آموز . آموخته‌هایش را سازمان می‌دهد و می‌داند که چه موقع و چگونه آنها را به دست آورد

صفحه 10:
محدودیت‌های روش اکتشافی: این روش نیاز به وقت بیشتری دارد و باید دانش آموزان کمتری در کلاس باشند و نظارت معلم حتمی است. چون داتش آموزان کند ذهن نسبت به تیزهوش ممکن است در درک روابط بين مفاهیم و تحلیل دچار مشکل شوند. البته در کلاس های بین ۲۰ تا ۲۵ تفر اين روش در بسیاری از دروس هنری به ویژه اگر فضای کافی برای فعالیت هر دانش آموز باشد, قابل اجرا است. چگونه روش تدریس اکتشافی را در جهت پرورش خلاقیت هنرجویان به کار بریم؟ Sy ‏اجرخ‎ ae i Gai بگذارید با یک مثال شروع کنیم غالبا دیده می شود که برای آموزش چرخه رنگ به هنرجویان, ابتدا تصویر آن را به هنرجویان نشان می دهند ؛ سپس رتگ های اصلی . ثاتویه و درجه سوم را به آنها معرفى مى كنند و در نهايت از آنها می خواهند که یک چرخه رنگ مثل آنجه ديده اند بسازقد . این روش تدريس كرجه بسيار متداول است اما تجربه شخصى من نشان داده که بسیاری از هنرجويان در جلسه بعدى نمى توانستند رنكها را به درستى دسته بندى كنند . اين مساله

صفحه 11:
باعث شد تا روش دیگری را برای آموزش این مطلب بیازمایم که همان روش تدریس اکتشافی بود. در این روش ایتدا از هنرجویان خواستم تا مثلثی رسم کنند و آن را به سه قسمت مساوی مطابق شکلی که پای تخته رسم کرده بودند تقسیم کنند . سپس سه رنگ از رنگ های گواش خود را به نام های 1095 قرمز و آبی از جعبه خارج کنند و بقیه رنگها را در بسته نگهدارند . بعد از آنها خواستم تا این سه رنگ را در سه قسمت مثلثی که رسم کرده اند قرار دهند . سپس مثلث های دیگری به شکل اولیه پای تخته افزودم ( مثلث های متساوی الساقین با قاعده هایی به اندازه هر ضلع مثلث ) و از آنها خواستم تا مطایق پای تخته مقلث ها را رسم کنند . بعد از آنها خواستم تا رنگ های هر ضلع مثلث اولیه را با هم مخلوط کرده در مثلث نزدیک به آن رنگ ها قرار دهند . بعد به وسیله پرگار دو دایره یکی مماس بر راس های شش ضلعی به دست آمده و دیگری کمی با فاصله از آن رسم کردم و آن را به دوازده قسمت مساوی تقسیم کردم و از هنرجویان خواستم تا کار مرا تکرار کنند . سپس از آنها خواستم تا قطعاتی را که متصل به راس های مثلت ها هستند به رنگ همان قسمت رنگ بزنند . تا شش خانه از دایره پر شود . سپس از آنها خواستم تا هر رنگ دسته دوم را یک بار با یک رنگ آن و بار دیگر با رنگ دیگر آن مخلوط کنند تا رنگ های جدید تری به دست آید مثلا سبز به دست آمده از آبی و زرد را یک بار با آبی بیشتر و بار دیگر با زرد بیشتر مخلوط کنند و آن رنگ را که زرد بیشتری دارد در کنار زرد و دیگری را که آبی بیشتری دارد در کنار آنی قرار دهند و به همین ترتیب خانه های خالی را پر کنند بسيار جالب بود که چون نتیجه کر برای اغلب هنرجویان ناشناخته بود پس از ساختن هر رنگ بسیار به هیجان می آمدند و انگیزه ایشان برای ادمه کا بیشتر و بیشتر می شد

صفحه 12:
علاوه بر اين بدون اين كه توضيحى داده باشم همه هنرجويان به راحتى رنگ ها را طبقه پندی کردند و این نتیجه ای بود که خود آنها بدان رسیده بودند و به عبارتی کشف کرده بودند و جالب تر آن که در جلسه بعدی . بدون استثنا همه هنرجویان طبقه بندی رنگ های چرخه رنگ را به خاطر داشتند . اما نقش این روش در پرورش خلافیت چه بود؟ برخی از هنرجویان که کار خود را زودتر تعام کرده بودند . چنان ترکیب رنگها را جالبیافته بودند که شروع به تجربه های جدیدی در ترکیب رنگها کردند. مثلا سه رنك اصلى را با هم مخلوط کردند و یا رنگ های مکمل را که هنوز نمی شناختند با هم مخلوط کردند و به رنگ های جدیدی دست یافتند . حتی برخی از هنرجویان ترکیب رنگها را در دفترچه شان یادداشت می کردند تا بتونند از آنها در کارهای اجرایی استفاده کنند . برخی دیگر بر روی برگه ای قطعات هندسی در هم رسم کردند و به وسیله رنگ های باقی مانده در پالث هایشان آنها را رنك آميزى كردند . با توجه به اين كه رنگ هایی که هریک از هنرجویان در پلت خود به دست مى آورد با توجه به نسبت ترکیب رنگهایشان متفاوت بود . شروع به بده و بستان رنگها برای تکمیل ترکیب رنگی خود شدند و به اين ترتیب جریان خودجوشی در ایشان بای تمرین ترکیب رنگ ها به وجود آمد كه آنها را به وجد مى آورد و در عين حال تمرين ترکیب رنگ آزادی بود كه غالبا به صورت كليشه اى به هنرجويان داده مى شود و اغلب فاقد جذابیت است و اجازه خلاقیت لازم را به هنرجويان نمى دهد . این مثال ساده نشان می دهد که هرچه معلم نقش متکلم وحده بودن خود را در كلاس کاهش دهد و به جای آن هنرجویان را درجهت دستیابی به مفهوم مورد تدریس خود هدایت و راهنمایی کند و آزادی عمل ایشان را در سطح کلاس افزایش دهد . نه تنها محتوای آموزشی

صفحه 13:
را در ذهن هنرجو ماندگارتر می کند بلکه کلاس را به مکانی دوست داشتنی و جذاب بدل کرده به پرورش و رشد خلاقیت هنرجو کمک شایانی می کند. بسیاری از دروس رشته گرافیک و سایر رشته های هنری را به اين روش می توان تدریس نمود . به طور مثال برای آموزش نحوه تشخیص داروی ثبوت از داروی ظهور, به جای این که آن را در کلاس و از روی کتاب توضیح بدهم . هنرجویان را به کارگاه عکاسی می برم و بدون هیچ توضیحی از دونفر می خواهم که قطعه ای از فیلم یا کاغذ عکاسی نور خورده ظاهر نشده را در هر یک از ظروف فرو برند . بدين ترتيب در ايشان انگیزه یادگیری ایجاد می شود به صورتی که پی صبرانه منتظر می شوند تا ببینند بر سر این فيلم یا کاغذ چه خواهد آمد و جالب این که با توجه به آموخته های قبلی پس از دیدن نتیجه کار . غالبا به اين سوال من که کدام یک داروی ظهور و کدام یک داروی ثبوت است . پاسخ صحیح می دهند و حنی پس از ‎GT‏ با شوق و شور تمام ‏ شروع به کر با کاغذ های نورخورده می کنند وب بازی با درو و کاغذ آثاری را به وجود می آورند که می تواند مقدمه ای برای آموزش تکنیک های عکاسی بدون دوربین که در کتاب عکاسی ۲ آمده است باشد تجربه دیگر در این زمینه . مربوط به درس خط در گرافیک است. اغلب دیده می شود که وقتی از هنرجویان خواسته می شود که کلمه ای را به شکلی جدید طراحی کنند . از شابلون حروف یا قلم نی آغاز به تدریس می کنند و سعی می کنند تکنیک های درج شده در کتاب خط در گرافیک را روی آن بياده كنند . يا حتی برخی مطابق تمرين هاى آغازين اين كتاب . از هنرجویان می خواهند که کلمه ای را مطابق معنای آن طراحی کنند. تجربه شخصی به من نشان داده که به علت دشوار و دور از ذهن بودن طراحى يك كلمه براى يك هنرجوی صفر آن هم در آغاز كار . نه تنها براى او جذاب نيست بلكه باعث احساس بى كفايتى در هنرجو مى شود و درس را در نظر او سخت و دشوار مى نماياند . غالب هنرجويان با ديدن أولين تمرين هاى كتاب به وحشت مى افتند و احساس مى کنند که هرگز نخواهند توانست كلمه اى را طراحى كنند . من برای شروع کار بدون اين که توضیح دهم که قرار است چه

صفحه 14:
کاری انجام دهیم . از هنرجویان خواستم تا هر وسیله ای را که به نظرشان می رسد که با كمك أن مى توان روى كاغذ اثرى كذاشت يا خود به سر كلاس بياورقد . بسيار جالب بود كه در ميان وسايلى كه هنرجويان به كلاس آورده يودند. جيزهايى ديده مى شد كه بسيار دور از ذهن و در عين حال خلاقانه بود . سپس از آنها خواستم تا نام کوچک خود را با هر يك ز وسايل اثر كذار خود بر روى كاغذ بنويسند . وقتى مشغول کار يودند ‎٠‏ ‏بدون توجه به إين كه قرار است بابت كارشان نمره اى دريافت كنند . كار مى كردند و برايشان بيشتر به يك بازى شبيه بود تا يك تمرين و تكليف درسى . اين كار جنان آنها را به وجد آورده بود كه اصلا كمان نمى كردند در حال آموختن درسى به نام خط در كرافيك و يا حتى در حال خلق يك كلمه به شكلى جديد هستند . وقتى كارها يشان را براى اولين بار روى برد جسبانده بودند با آزادى تمام مانند یک منتقد هنری درباره آثار یکدیگر نظر می دادند و یکدیگر را تشویق می کردند و يا ايراد مى كرفتند . در نهايت از ميان آثار هر یک از هنرجويان يكى انتخاب شد و قرار شد كه آن اثر بقلم راپیدوگراف بر روی مقوای گلاسه اجرا گردد. در جلسه یعدی که هثرجویان آثار اجرا شده خود را به کلاس آوردند. خودشان هم باور نمی کردند که توانسته اند یک لوگو طراحی کنند و این مساله در آغاز کار با اين کتاب بسیار به ایشان اعتماد به نفس داد . علاوه بر آن به طور ضمنی دریافته بودند که این درس تا چه حد با درس خوشنویسی تفاوت دارد و قوائین سختی که بر هنر خوشنویسی حاکم است و خلاقیت در شکل حروف در آن نقش کمتری دارد . در درس خط در گرافیک وجود ندارد و هر چه در این درس هست: آزادی و خلاقیت در طراحی است . نتیجه آن که روش تدریس اکتشافی اگر چه به نظر می رسد پیشتر در علوم تجربی کاربرد داشته باشد . تجربه من به عنوان یک معلم هثر نشان داده که در آموزش دروس هنری و به ویژه رشته گرافیک بسیار مفید و موثر است. این روش کلاس را از حالت رسمی و خشک بیرون می آورد و به هنرجویان فرصت اندیشیدن . آزمودن . کشف کردن و حتی لذت بردن از کلاس می دهد.

بنام خدا م ض تحق ی ی ف ت ک و ع ق:روش تدر س ا شا ی س مح کت ت م ج م ا تاد رم :ناب آاقی د ر قا ی حس ی ن تهیه کننده:مهری سادات ی روش تدریس اكتشافي چیست ؟ مشاهده رویدادي است كه دانش آموز را جذب مي كند و این جذب سبب ترغیب به پرسش مي شود و معلم هم دانش آموزان را جهت پیدا كردن پاسخ به جست وجو تشویق مي كند كه به این روند جست و جوگري ،كاوش و یا اكتشاف مي گویند. چگونگي تدریس به روش اكتشافي: معلم ،سئوالي را براي بررسي كردن به دانش آموزان ارائه مي نماید .معلم باید اطمینان حاصل كند كه دانش آموزان مساله را فهیمده اند و بدانند كه دنبال چه چیزي مي گردند و چگونه باید این راه را ادامه دهند و چگونه مسیر درست را انتخاب نمایند .معلم فکر كردن را در دانش آموزان با گفتگو و پرسش برانگیزاند و از آنها بخواهد با ارائه مثال ها و نامثال ها ،مساله را دنبال كنند .معلم فعالیت هایي طرح ریزي نماید كه الگوهاي جدید را ایجاد نماید .معلم از مدل هاي مختلف آموزشي و ابزار كمک آموزشي براي تدریس بهره برد .در ارزشیابي نیز از مسایلي استفاده نماید كه توانایي آنها را در كشف مقاصد جدید بسنجد .از نتیجه گیري سریع براساس یک یا دو نمونه به عنوان شاهد خوددداري كنید .اكتشاف یک مطلب در كالس درس باید روال منطقي داشته باشد و تا حدودي نمایانگر یک مکاشفه واقعي با محیطي منطقي باشد .دانش آموزان را به طور مرتب در جریان پیشرفت هایشان قرار دهید. روش هاي تدریس اكتشافي: الف -روش كشف مسئله ب -روش حل مسئله ج -روش اكتشافي هدایت شده د -روش بحث گروهي (جستار گروهي) ه -روش پرسش و پاسخ الف) روش كشف مسئله : در این روش ،معلم یادگیرنده را با یک موقعیت مبهم مواجه مي سازد و سعي مي كند یادگیرندگان ،این «مبهم بودن موقعیت» را حس كنند .در این روش ،كمک معلم به حداقل مي رسد و این یادگیرنده است كه هم باید مسئله را مشخص كند و هم برایش راه حل پیدا كند و هم این كه راه حل خود را آزمایش كند تا از صحت آن مطلع شود؛ به عنوان مثال در سؤاالت زیر ،هم مسئله نامشخص است و هم علت یا راه حل آن نامشخص است كه دانش آموز باید هر دو را كشف كند و به نتیجه گیري برسد. -1علت ركود اقتصادي چیست و چگونه مي توان آن علل را از بین برد؟ -2چرا گاهي المپ مي تركد و چگونه مي توان این مشکل را حل كرد؟ ب) روش حل مسئله : در این روش یادگیرنده با یک مسئله مشخص مواجه مي شود؛ یعني برخالف روش كشف مسئله، در این جا فراگیر با «موقعیت مبهم» مواجه نیست؛ بلکه معلم مسئله را در اختیار یادگیرنده قرار مي دهد و یادگیرنده فقط براي آن مسئله راه حل پیدا مي كند و سپس راه حل خود را آزمایش مي كند .در این روش ،میزان كمک معلم به فراگیر ،افزایش مي یابد؛ به عنوان مثال؛ شما علت پوسیدگي لوله ها در اثر تماس با آب شور را مي دانید و نیز با خواص مواد محافظ و روش هاي محافظت از پوسیدگي فلزات آشنا هستید ،حال بگویید چگونه مي توان از پوسیدگي لوله هاي آب در شهرهایي كه آب شور دارند (مثل زاهدان) و با روش مقرون به صرفه جلوگیري كرد؟ چگونه از مؤثر بودن و مقرون به صرفه بودن روش خود مطمئن هستید؟ ج) روش اكتشافي هدایت شده : در این روش نیز یادگیرنده با یک مسئله مواجه است كه در پي كشف مسئله یا پیدا كردن راه حل براي مسئله و آزمایش آن مي باشد .در این جا براي آزمایش راه حل ،از طرف معلم، راهنمایي هایي به صورت مستقیم و غیرمستقیم انجام مي گیرد .میزان كمک معلم به یادگیرنده در این روش ،با توجه به تفاوت هاي فردي ،قابل افزایش یا كاهش است و علت نام گذاري این روش به «اكتشافي هدایت شده» ،همین مداخله و كمک معلم مي باشد .بهتر است كمک معلم در حد اشاره (سرنخ) باشد ،كه مي تواند با عبارتي چون «با توجه به« ،»...با استفاده از »...و ...شروع شود و نیز اشاره ها مي توانند به صورت مستقیم و غیرمستقیم بیان شوند .اشاره هاي غیرمستقیم ،به پاسخ یا راه حل اشاره نمي كنند؛ بلکه پاسخ ها و راه حل هاي اشتباه یا نامطلوب را حذف مي نمایند؛ اما اشاره هاي مستقیم ،به جاي بستن راه هاي انحرافي ،به راه اصلي اشاره مي كنند .اشاره ها هم چنین مي توانند به صورت صوري باشند؛ به عنوان مثال :یکي از راه هاي كاهش آلودگي هوا ،استفاده از وسایل نقلیه گ .....است (جواب = گازسوز) حرف اول جواب از طرف معلم راهنمایي شده است .ونیز اشاره ها مي توانند با توجه به موضوع یا عنوان مطلب انجام گیرد به عنوان مثال :مغز تکانش هایي را از طریق عصب ...از گوش داخلي مي رسد ،درک مي كند (جواب = شنوایي) كه موضوع خود بیان گر جواب هست .و نیز اشاره هایي وجود دارند كه مبتني بر مترادف یا متضاد هستند .مثال :اگر بعد از انجام یک رفتار ،رویداد مطلوبي صورت گیرد ،تقویت مثبت روي داده است و اگر بعد از انجام یک رفتار ،شخص از یک محرک نامطلوب خالص شود ،تقویت ...انجام گرفته است. (جواب = منفي) كه تقویت مثبت و تقویت منفي متضاد هم هستند و جواب جاي خالي با توجه به تضاد این دو كلمه ،كامالً آشکار است . د) روش بحث گروهي (جستارگروهي): روش بحث گروهي عبارتست از ،فعالیت دسته جمعي دانش آموزان (غالباً در قالب گروه هاي كوچک) كه به منظور انجام دادن امر مورد مطالعه ،سازماندهي مي شود .به زعم صاحب نظران علوم تربیتي زماني از روش گروهي استفاده درست و مناسب مي شود كه در عمل ،نتیجه ي مطالعات گروهي دانش آموزان ،بیش تر از بازده مطالعات فردي آنان باشد .الزمه ي فعالیت هاي مشترک و گروهي ،مهارت هایي است كه فرد فرد اعضاي گروه باید از پیش كسب كرده باشند .براي انجام دادن پژوهش هاي گروهي در كالس درس ،توصیه مي شود كه عده ي اعضاي گروه بین 5تا 6نفر باشد؛ زیرا در این حالت ،همه ي اعضا ،فرصت مطالعه ،تفکر و اظهارنظر در گروه را به دست مي آورند. روش بحث گروهي را براي تعداد محدود 6تا 20نفر مي توان به كاربرد و براي گروه هاي بیش از 20نفر ایجاد مشکل مي كند .این روش براي دانش آموزان دوره ي ابتدایي كارایي زیادي ندارد .یکي از مشکالت این روش این است كه گاه ممکن است وقت گیر باشد؛ اما اگر معلم به موقع بحث را هدایت كند و راه هاي انحرافي را ببندد و نیز اگر یادگیرندگان اطالعات كافي در زمینه ي موضوع مورد بحث داشته باشند ،تا حد زیادي مشکل وقت گیر بودن برطرف خواهد شد .در این روش یادگیرنده از اندیشه ي دیگران استفاده مي كند و قدرت بیان افراد، افزایش مي یابد . ه) روش پرسش و پاسخ : در این روش نیز یادگیرنده در صدد كشف مسئله یا حل آن است و میزان كمک معلم مي تواند افزایش یا كاهش یابد .فرقي كه این روش با روش هاي قبلي دارد ،این است كه در این جا معلم عالوه بر استفاده از اشاره ها ،مسئله یا موقعیت مبهم را به سؤاالت جزئي تري نیز تقسیم مي كند .به این ترتیب معلم دو كمک را یعني ،اشاره ها و سؤاالت جزئي را به طور هم زمان ارائه مي دهد .در این روش با توجه به پرسش ها و پاسخ هاي متعدد ،یادگیرندگان فعال تر هستند. و) تلفیق روش ها : معلم پس از این كه با روش هاي مختلف تدریس آشنا شد ،در عمل و به هنگام ارائه ي درس، باید با تشخیص موقعیت ،روش ها و فنون مناسب را انتخاب كند؛ به عنوان مثال اگر معلمي در تدریس خود از روش سخنراني استفاده مي كند ،در صورت لزوم مي تواند با دانش آموزان بحث گروهي داشته باشد یا از روش پرسش و پاسخ استفاده كند یا به آن ها تمرین بدهد یا برایشان آزمایش كند یا نمونه سؤالي و مدلي را به آن ها نشان دهد و در مجموع چند روش تدریس را درهم بیامیزد. مراحل روش تدریس اكتشافي: -1مسئله موردنظر را مشخص كنید. -2راه حل هایي براي حل مسئله یا تحلیل موضوع پیش بیني كنید. -3راه حل هاي پیشنهادي را مورد آزمایش قرار دهید. -4نتیجه گیري كنید ،نتایج را در موقعیت هاي مختلف به كار ببرید. -5سرانجام به قوانین عملي و قابل تعمیم برسید. نقش معلم در روش تدریس اكتشافي: -1كنترل و راهنمایي بحث درسي. -2نحوه جمع آوري اطالعات ،روش هاي مطالعه مشاهده و بررسي منابع علمي را یاد دهد. -3فرصت الزم به دانش آموزان براي كاوش داده شود. -4دانش آموزان را با مهارت هاي كاوش گري ،مشاهده طبقه بندي نتیجه گیري و پیشگویي آشنا سازد. ویژگي عم ده روش اكتشافي عبارت است از میزان راهنمایي معلم نسبت به دانش آموز. راهنمایي معلم به دانش آموز ميتواند در محدودههاي زیر باشد: .1معلم ميتواند اصول و راهحل مسئله را براي دانش آموز توضیح دهد. .2معلم ميتواند فقط اصولي را كه در یادگیري اكتشافي به كار ميرود ،براي دانش آموز توضیح دهد ،اما راهحل مسئله را در اختیار او نگذارد. .3معلم ميتواند اصول و راهحل را در اختیار دانش آموز قرار ندهد؛ در این صورت ،آن را یادگیري بدون راهنمایي استاد مينامیم. بین نخستین مورد كه در آن هم اصول و هم راهحل مسئله تشریح ميشود و آخرین مورد كه اصول و راهحل ارائه نميشوند ،یادگیري اكتشافي راهنمایي شده ،نامیده ميشود .در یادگیري اكتشافي ،معلم در به خاطر آوردن اصول مربوط و كاربرد آنها به دانش آموز كمک ميكند. در این روش ،معلم اصول را شرح ميدهد ،اما درباره راهحل چیزي نميگوید. محاسن روش اكتشافي: برونر ( )1972محاسن زیر را براي روش اكتشافي برشمرده است: .1یادگیري اكتشافي ،توانایي ذهني دانش آموز را تقویت ميكند. .2یادگیري اكتشافي ،انگیزه دروني دانش آموز را افزایش ميدهد؛ زیرا در این نوع یادگیري، دانش آموز به طور خودجوش فعالیتهاي آموختن را دنبال ميكند و پاداشي هم كه دریافت ميدارد ،از فعالیتهاي خود او است. .3یادگیري اكتشافي ،فنون اكتشاف را به دانش آموز ميآموزد و او را خالق و كاوشگر بار ميآورد. .4یادگیري اكتشافي موجب دوام بهتر آموختهها ميشود؛ زیرا خود دانش آموز ، آموختههایش را سازمان ميدهد و ميداند كه چه موقع و چگونه آنها را به دست آورد. محدودیتهاي روش اكتشافي: این روش نیاز به وقت بیشتري دارد و باید دانش آموزان كمتري در كالس باشند و نظارت معلم حتمي است ،چون دانش آموزان كند ذهن نسبت به تیزهوش ممکن است در درک روابط بین مفاهیم و تحلیل دچار مشکل شوند. البته در كالس هاي بین 20تا 25نفر این روش در بسیاري از دروس هنري به ویژه اگر فضاي كافي براي فعالیت هر دانش آموز باشد ،قابل اجرا است. چگونه روش تدریس اكتشافي را در جهت پرورش خالقیت هنرجویان به كار بریم؟ بگذارید با یک مثال شروع كنیم .غالبا دیده مي شود كه براي آموزش چرخه رنگ به هنرجویان ،ابتدا تصویر آن را به هنرجویان نشان مي دهند ؛ سپس رنگ هاي اصلي ،ثانویه و درجه سوم را به آنها معرفي مي كنند و در نهایت از آنها مي خواهند كه یک چرخه رنگ مثل آنچه دیده اند بسازند . ای ن روش تدریس گرچه بسیار متداول است اما تجربه شخصي من نشان داده كه بسیاري از هنرجویان در جلسه بعدي نمي توانستند رنگها را به درستي دسته بندي كنند .این مساله باعث شد تا روش دیگري را براي آموزش این مطلب بیازمایم كه همان روش تدریس اكتشافي بود . در این روش ابتدا از هنرجویان خواستم تا مثلثي رسم كنند و آن را به سه قسمت مساوي مطابق شکلي كه پاي تخته رسم كرده بودند تقسیم كنند .سپس سه رنگ از رنگ هاي گواش خود را به نام هاي زرد ،قرمز و آبي از جعبه خارج كنند و بقیه رنگها را در بسته نگهدارند . بعد از آنها خواستم تا این سه رنگ را در سه قسمت مثلثي كه رسم كرده اند قرار دهند . سپس مثلث هاي دیگري به شکل اولیه پاي تخته افزودم ( مثلث هاي متساوي الساقین با قاعده هایي به اندازه هر ضلع مثلث ) و از آنها خواستم تا مطابق پاي تخته مثلث ها را رسم كنند .بعد از آنها خواستم تا رنگ هاي هر ضلع مثلث اولیه را با هم مخلوط كرده در مثلث نزدیک به آن رنگ ها قرار دهند . بعد به وسیله پرگار دو دایره یکي مماس بر راس هاي شش ضلعي به دست آمده و دیگري كمي با فاصله از آن رسم كردم و آن را به دوازده قسمت مساوي تقسیم كردم و از هنرجویان خواستم تا كار مرا تکرار كنند .سپس از آنها خواستم تا قطعاتي را كه متصل به راس هاي مثلث ها هستند به رنگ همان قسمت رنگ بزنند .تا شش خانه از دایره پر شود .سپس از آنها خواستم تا هر رنگ دسته دوم را یک بار با یک رنگ آن و بار دیگر با رنگ دیگر آن مخلوط كنند تا رنگ هاي جدید تري به دست آید مثال سبز به دست آمده از آبي و زرد را یک بار با آبي بیشتر و بار دیگر با زرد بیشتر مخلوط كنند و آن رنگ را كه زرد بیشتري دارد در كنار زرد و دیگري را كه آبي بیشتري دارد در كنار آبي قرار دهند و به همین ترتیب خانه هاي خالي را پر كنند . بسیار جالب بود كه چون نتیجه كار براي اغلب هنرجویان ناشناخته بود پس از ساختن هر رنگ بسیار به هیجان مي آمدند و انگیزه ایشان براي ادامه كا بیشتر و بیشتر مي شد . عالوه بر این بدون این كه توضیحي داده باشم همه هنرجویان به راحتي رنگ ها را طبقه بندي كردند و این نتیجه اي بود كه خود آنها بدان رسیده بودند و به عبارتي كشف كرده بودند و جالب تر آن كه در جلسه بعدي ،بدون استثنا همه هنرجویان طبقه بندي رنگ هاي چرخه رنگ را به خاطر داشتند . اما نقش این روش در پرورش خالقیت چه بود؟ برخي از هنرجویان كه كار خود را زودتر تمام كرده بودند ،چنان تركیب رنگها را جالب یافته بودند كه شروع به تجربه هاي جدیدي در تركیب رنگها كردند .مثال سه رنگ اصلي را با هم مخلوط كردند و یا رنگ هاي مکمل را كه هنوز نمي شناختند با هم مخلوط كردند و به رنگ هاي جدیدي دست یافتند .حتي برخي از هنرجویان تركیب رنگها را در دفترچه شان یادداشت مي كردند تا بتوانند از آنها در كارهاي اجرایي استفاده كنند .برخي دیگر بر روي برگه اي قطعات هندسي در هم رسم كردند و به وسیله رنگ هاي باقي مانده در پالت هایشان آنها را رنگ آمیزي كردند .با توجه به این كه رنگ هایي كه هریک از هنرجویان در پلت خود به دست مي آورد با توجه به نسبت تركیب رنگهایشان متفاوت بود ،شروع به بده و بستان رنگها براي تکمیل تركیب رنگي خود شدند و به این ترتیب جریان خودجوشي در ایشان براي تمرین تركیب رنگ ها به وجود آمد كه آنها را به وجد مي آورد و در عین حال تمرین تركیب رنگ آزادي بود كه غالبا به صورت كلیشه اي به هنرجویان داده مي شود و اغلب فاقد جذابیت است و اجازه خالقیت الزم را به هنرجویان نمي دهد . این مثال ساده نشان مي دهد كه هرچه معلم نقش متکلم وحده بودن خود را در كالس كاهش دهد و به جاي آن هنرجویان را درجهت دستیابي به مفهوم مورد تدریس خود هدایت و راهنمایي كند و آزادي عمل ایشان را در سطح كالس افزایش دهد ،نه تنها محتواي آموزشي را در ذهن هنرجو ماندگارتر مي كند بلکه كالس را به مکاني دوست داشتني و جذاب بدل كرده به پرورش و رشد خالقیت هنرجو كمک شایاني مي كند. بسیاري از دروس رشته گرافیک و سایر رشته هاي هنري را به این روش مي توان تدریس نمود .به طور مثال براي آموزش نحوه تشخیص داروي ثبوت از داروي ظهور ،به جاي این كه آن را در كالس و از روي كتاب توضیح بدهم ،هنرجویان را به كارگاه عکاسي مي برم و بدون هیچ توضیحي از دونفر مي خواهم كه قطعه اي از فیلم یا كاغذ عکاسي نور خورده ظاهر نشده را در هر یک از ظروف فرو برند .بدین ترتیب در ایشان انگیزه یادگیري ایجاد مي شود به صورتي كه بي صبرانه منتظر مي شوند تا ببینند بر سر این فیلم یا كاغذ چه خواهد آمد و جالب این كه با توجه به آموخته هاي قبلي پس از دیدن نتیجه كار ،غالبا به این سوال من كه كدام یک داروي ظهور و كدام یک داروي ثبوت است ،پاسخ صحیح مي دهند و حتي پس از آن با شوق و شور تمام ،شروع به كار با كاغذ هاي نورخورده مي كنند و با بازي با دارو و كاغذ آثاري را به وجود مي آورند كه مي تواند مقدمه اي براي آموزش تکنیک هاي عکاسي بدون دوربین كه در كتاب عکاسي 2آمده است باشد . تجربه دیگر در این زمینه ،مربوط به درس خط در گرافیک است .اغلب دیده مي شود كه وقتي از هنرجویان خواسته مي شود كه كلمه اي را به شکلي جدید طراحي كنند ،از شابلون حروف یا قلم ني آغاز به تدریس مي كنند و سعي مي كنند تکنیک هاي درج شده در كتاب خط در گرافیک را روي آن پیاده كنند .یا حتي برخي مطابق تمرین هاي آغازین این كتاب ،از هنرجویان مي خواهند كه كلمه اي را مطابق معناي آن طراحي كنند .تجربه شخصي به من نشان داده كه به علت دشوار و دور از ذهن بودن طراحي یک كلمه براي یک هنرجوي صفر آن هم در آغاز كار ،نه تنها براي او جذاب نیست بلکه باعث احساس بي كفایتي در هنرجو مي شود و درس را در نظر او سخت و دشوار مي نمایاند .غالب هنرجویان با دیدن اولین تمرین هاي كتاب به وحشت مي افتند و احساس مي كنند كه هرگز نخواهند توانست كلمه اي را طراحي كنند .من براي شروع كار بدون این كه توضیح دهم كه قرار است چه كاري انجام دهیم ،از هنرجویان خواستم تا هر وسیله اي را كه به نظرشان مي رسد كه با كمک آن مي توان روي كاغذ اثري گذاشت با خود به سر كالس بیاورند . بسیار جالب بود كه در میان وسایلي كه هنرجویان به كالس آورده بودند ،چیزهایي دیده مي شد كه بسیار دور از ذهن و در عین حال خالقانه بود .سپس از آنها خواستم تا نام كوچک خود را با هر یک ز وسایل اثر گذار خود بر روي كاغذ بنویسند .وقتي مشغول كار بودند ، بدون توجه به این كه قرار است بابت كارشان نمره اي دریافت كنند ،كار مي كردند و برایشان بیشتر به یک بازي شبیه بود تا یک تمرین و تکلیف درسي .این كار چنان آنها را به وجد آورده بود كه اصال گمان نمي كردند در حال آموختن درسي به نام خط در گرافیک و یا حتي در حال خلق یک كلمه به شکلي جدید هستند .وقتي كارهایشان را براي اولین بار روي برد چسبانده بودند با آزادي تمام مانند یک منتقد هنري درباره آثار یکدیگر نظر مي دادند و یکدیگر را تشویق مي كردند و یا ایراد مي گرفتند .در نهایت از میان آثار هر یک از هنرجویان یکي انتخاب شد و قرار شد كه آن اثر با قلم راپیدوگراف بر روي مقواي گالسه اجرا گردد .در جلسه بعدي كه هنرجویان آثار اجرا شده خود را به كالس آوردند ،خودشان هم باور نمي كردند كه توانسته اند یک لوگو طراحي كنند و این مساله در آغاز كار با این كتاب بسیار به ایشان اعتماد به نفس داد .عالوه بر آن به طور ضمني دریافته بودند كه این درس تا چه حد با درس خوشنویسي تفاوت دارد و قوانین سختي كه بر هنر خوشنویسي حاكم است و خالقیت در شکل حروف در آن نقش كمتري دارد ،در درس خط در گرافیک وجود ندارد و هر چه در این درس هست ،آزادي و خالقیت در طراحي است . نتیجه آن كه روش تدریس اكتشافي اگر چه به نظر مي رسد بیشتر در علوم تجربي كاربرد داشته باشد ،تجربه من به عنوان یک معلم هنر نشان داده كه در آموزش دروس هنري و به ویژه رشته گرافیک بسیار مفید و موثر است .این روش كالس را از حالت رسمي و خشک بیرون مي آورد و به هنرجویان فرصت اندیشیدن ،آزمودن ،كشف كردن و حتي لذت بردن از كالس مي دهد.
21,000 تومان