صفحه 1:
اصول و مفاهیم ارزش
صفحه 2:
ye 14
دان ااا /
‘4
4 1:1
۸ 7 8
ee
وکین
صفحه 3:
اصول و مفاهیم ارزش گذاری
ارزش: یک مفهوم ایستا نیست. بلکه به فردى كه
ارزش یابی را انجام می دهد. نوع ارزشى كه بايد
اندازه گیری کرد و همچنین زمانی که بسرآورد ارزش
صورت می گیرد و هدف ارزش گذاری و بسیاری
عوامل دیگر بستگی دارد. برخی از این عوامل
عبارتند از:
صفحه 4:
1( محیط اقتصادی استفاده بالقوه دارایی
۲ زمان برآورد ارزش
۳ میزان کمیابی نسبی و جایگزینی
۴) موقعیت دارایی
۵) گستردگی دامنه مالکیت دارایی
۶ میزان نقد شوندگی و وضعیت بازار دارایی
۷) شرایط فیزیکی دارایی
صفحه 5:
همان طور که قبلاً مطرح شد. بیشتر مردم ارزش را
آنچه که می ارزد معرفی می کنند. اما واژه ارزش در
مورد کالاها و خدمات به دو معنای متفاوت بكار رفته
است که یکی از آنها را می توان ارزش استفاده يا ارزش
کیفی و دیگری را ارزش مبادله با ارزش کمی نامید.
صفحه 6:
ارزش کیفی همان خاصیتی است كه موجب ارضاى نياز
مصرف کننده می شود. در واقع شرط لازم براى كالايا
خدمت بودن داشتن ارزش کیفی با ارزش استفاده است. اما
عکس این مطلب صادق نیست هر چیز ارزشمند لزوماً کال و
قابل مبادله نیست.
صفحه 7:
ارزش مبادله کالاها لزوماً متناسب با ارزش استفاده آنها
نبست مثلاً آب و هوا که ارزش استفاده بالایی دارند ارزش
مبادله کمتری از طلاو مس دارند. که ارزش استفاده پایین
تری دارند. بنابراین ارزش مبادله با کمیابی و در دسترس
نبودن رابطه مستقیم دارد.
صفحه 8:
مفاهیم ارزش:
ارزش جایگزینی
ارزش اقتصادی
۱ ارزش اسقاط
ارزش منصفانه بازار
ارزش تداوم فعالیت
ارزش منصفانه رزش تداوم فعالب
“ac as ارزش تسویه
آرزش دفتری
طق آرزش بیمه شدنی
ارزش ذاتى
(sf.
صفحه 9:
ارزش اقتصادی: Economic Value
عبارت است از یک مبلغ بیان شده بر حسب يول كه
در ازای کسب دارایی با حقوق ناشی از دربافت منافع
آینده از طریق استفاده از دارایی قابل پرداخت است.
صفحه 10:
ارزش منصفانه بازار: ۰ ۷۵۱06 Fair Market
رایج ترين نوع تعریف ارزش, ارزش منصفانه بازار است
که به آن ارزش بازار یا ارزش نقدی نیز می گویند.
و عبارت است از مبلغ بیان شده به نقد يا معادل نقد که
در تاربخی معین برای یک دارایی بین خریدار مایل و یک
فروشنده filo مبادله می شود درحالی که هر یک از طرفین
آگاهی و علم معقولی درباره تمام امور مربوط دارند و هیچ
صفحه 11:
اجباری برای خرید یا فروش و یا حقوق مربوط به آنان وجود
ندارد. در ارزش منصفانه بازار محتمل ترین قیمت معامله در
نظر گرفته شود. نتایج خلسق ارزش در ارزش منصفانه بازار
منعکس نمی شود و نباید هم نشان داده شود.
ارزش منصفانه Fair Value
در استانداردهای حسابداری ابالات متجده صیئت
استانداردهای حسابداری مالی. تعریسف زیر را بسرای ارزش
منصفانه در سال ۲۰۰۰ ارائه داده است:
صفحه 12:
ارزش بر آورد قیمت یک واحد اقتصادی که هرگاه در
تاریخ گزارش گری و در بسک معامله حقیقی و در
شرایط عادی تجاری به عنوان دارایی فروخته شود با
به عنوان بدهی شناسایبی شده پرداخت گردد. تعیین
می شسود. ارزش منصفانه بسرآوردی از یسک قیمت
صفحه 13:
می شود و تقریباً معادل ارزش منصفانه بازار است.
در این تعربف. ارزش منصفانه معادل با قیمت
خروجی در نظر گرفته شده است که قیمت خروجی
بر اساس بسرآورد بازار از ارزش فعلی جربان های
نقدی آبنده مورد انتظار واحد تجاری تعیین می شود.
صفحه 14:
-١ دارايى مى تواند بين طرفین مایل» در یک شرایط عادی
فعالیت های تجاری. خرید و فروش شود.
۲- بدهی می تواند در بسک شرایط عادی فعالیت های
تجاری. بین طرفین مایل پرداخت شده با تسویه گردد.
صفحه 15:
Book Value ارزش دفتری:
ارزش دفتری به طسور ساده از طریسق کسر استهلاک
انباشته از بهای تمام شده تاریخی به دست می آید. تعریف
می گردد. ارزش دفتری صرفاً يك مفهوم حسابدارى و
مالیانی است نه یک مفهوم اقتصادی با ارزشی برای یک
دارایی خاص(مانند یک وسیله نقلیه).
صفحه 16:
ارزش ذاتی:
ارزش ذاتی با ارزش بنیادی ارزش فعلی جریان عابدات
آینده است که بر اساس بازده جاری بازار تنزیل می شود
ارزش ذاتی یک سرمایه گذاری تابعی از جریان عایدات
دوره ای تنزیل شده برآوردی. سود یا زیان های بازار و افق
زمانی جریان کسب سود است.
صفحه 17:
ارزش ذاتی نوعاً به عنسوان ارزش تسداوم فعالیت
برای یک دارایی خاص. بدون توجه به قابلیت خرید و
فروش آن در بازار با منافع تجاری آن در نظر گرفته
می شود.
واژه ارزش ذاتی اغلب به صورت نادرست و جابجا
با مفهوم ارزش سرمایه گذاری مورد استفاده قرار می
گیرد.
ارزش ذاتیء ارزش فعلی جریانات نقد آینده است.
صفحه 18:
sai alpha
مشهورترین نوع ارزش که متخصصان آن را برای ادغام و
تحصیل واحدهای تجاری مورد استفاده قرار می دهند.
ارزش سرمایه گذاری است. در این نوع ارزش. معمولاً ارزش
منافع آینده مالکیت یک دارایی برای یک خریدار خاص در
نظر گرفته می شود.
صفحه 19:
ارزش منصفانه بازار و ارزش سرمایه گذاری با هم
مرتبط اند اما به ندرت باهم مساویند.
اغلب ارزش سرمایه گذاری ممکن است به دلایل موجه
مختلفی در مورد خریداران بالقوه مختلف. متفاوت باشد.
عواملی مانند عوامل زیر بر روی برآورد یک خریدار بالقوه در
ارزش سرمایه گذاری در یک فعالیت تجاری تاثیر می گذارند.
) هم افزایی کسب شده و فرصت های خلق ارزش.
۲) مطلوبیت های حاصل برای خریدار به منظور ورود به یک
بازار جدید.
صفحه 20:
۳) استنباط در باره میزان ریسک و نوسان پذیری توان کسب
در آمد از دارایی.
۴) وضعیت مالی خریدار.
۵) خوش بینی خریدار.
ارزش مبادله: Value-In-Exchange
مفهوم ارزش مبادله به ارزش دارایی مربوط می شسود.
که با اجزای آن برای یک واحد عملیاتی مبادله می گردد.
صفحه 21:
Value -In -Use ارزش
#استفاده
ارزش استفاده. یک نوع ارزش نیست بلکه شرایطی است که بر
اساس مفروضات خاص در ارزش گذاری دارایی ها در نظر گرفته
می شود. در واقع مهم ترین مسئله. زمان تخصیص دارایی است.
ارزش جایگزینی: ۷۵۱۷6 8۵۴۵۱۵66۴۵۵۴۸۲
ارزش جایگزینی یک دارایی به طور ساده بهای تمام شده
تحصیل یک دارایی جدید با قابلیت های دارابی مشابه است.
صفحه 22:
ارزش جایگزینی همان ارزش تولید مجدد نیست. زیسرا منظور از
ارزش تولید مجدد بهای تمام شده دارایی با همان مشخصات بر
اساس قیمت های جاری است.
ارزش اسقاط: ۱۷۵۱۷6 56۲۵0
ارزش اسقاط مبلغ تحقق پذیر در اثر فروش یا سایر روش های
واگذاری یک دارایی است. که پس از آن. دارایی دیگر هیچ فایده ای
برای مالک فعلی خود ندارد و باید از خدمت خارج شود.
صفحه 23:
ارزش تسسداوم فعالیت: 0۲66۲۲ 601116
©3110 مفهوم ارزش با فرض تداوم فعالیت نوعاً زمانی
به کار گرفته می شود که یک واحد اقتصادى به عنوان
واحدی عملباتی مورد ارزش گذاری قرار می گیرد و این در
حالی است که هیچ تهدید مشخصی برای توقف فعالیت آن
وجود ندارد.
صفحه 24:
Liquidation value
؛ارزش تسویه
هنگامی که بنگاه اقتصادی منحل شود دارایی هایی آن
فروخته می شود و بدهی های آن پرداخت می گردد و مبلغ
باقی مانده همان ارزش تسویه است.
تسویه یک بنگاه اقتصادی ممکن است اجباری با
دستوری باشد. که تنها تفاوت آنها در رابطه با زمان
صفحه 25:
اگر فروش دارایی مورد نظر در یک بازار آزاد و به صسورت
فوری باشد به آن تسویه اجباری گویند.
اگر فروش دارایی مورد نظر در یک بازار آزاد در یک بازده
زمانی معقول صورت گیرد به آن تسویه دستوری گویند.
ذکر این نکته ضروری است که ارزش تسوبه کم ترین
آرزش ممکن است که پس از کسر هرگونه کمیسیون و حق
العمل و هزینه های اداری بسسرای شرکت در حال انحلال
بدست آید.
صفحه 26:
ارزش بیمه شدنی: Insurable value
ارزش بیمه شدنی عبارت است از ارزش يولى بخش های
خراب شدنی یک دارابی که بیمه خواهد شد تا در مسواقعی
که زیانی رخ می دهد به مالک آن غرامت پرداخت شود.
صفحه 27:
Good Will Value ارزش
#سرقفلی
در طبقه دارابی های نامشهود قرار می گیرد و هنگامی
ایجاد می شود. که ارزش یک دارایی بیش از ارزش مشهود
خود باشد. به این تفاوت ارزش سرقفلی گویند.
در زمان ادغام و پا تحصیل واحدهای اقتصادی ارزش سر
قفلی از طریق محاسبه ما به التفاوت قیمت پرداخت شده
صفحه 28:
برای تحصیل واصد اقتصادی و ارزش منصفانه بازار دارایی
تحصيل شده (شامل دارایی مشهود و دارایی نامشهود جداگانه
شناسایی شده) پس از کسر بدهی ها همان ارزش سرقفلی می
باشد.
۳- روابط بین انواع مختلف ارزش:
پایین ترین سطح ارزش دریافتی یک واحسد اقتصادی ارزش
باقیمانده دارایی های مشهود است. که سطحی است که در آن
صفحه 29:
که در آن هیچ درآمدی برای واحد اقتصادی وجود ندارد.
دومین سطح. ارزش تسویه اجباری است که همانفه ارزش
باقیمانده هیچ درآمدی برای واحد اقتصادی ندارد.
سومین سطح از ارزش, ارزش تسویه دستوری می باشد
چرا که مدت زمان بیشتری برای پیدا نمودن خریدار نسبت
به تسویه اجباری وجود دارد.
صفحه 30:
ارزش استفاده دارابی مشود با درآمد واحد
اقتصادی:
سطح بالاتر از نقطه سر به سر ارزش استفاده و
ارزش تسویه است. زمانی ارزش استفاده بیشتر از
ارزش تسویه می شود که واحد اقتصادی به مسوفقیت
بيشترى دست یابد.
صفحه 31:
ارزش قابل تعیین دارایی های نامشهود:
هميشه ارزش سرقفلی با افزایش در آمدهای واحدهای
اقتصادی افزایش می یابد. چرا که ارزش سر ثئلی از طریسق
ما به التفاوت ow ارزش کل واحد تجاری و ارزش دارایی
های مشهود و نامشهود تعیین شده به دست می آید.
صفحه 32:
نتیجه گیری کلی:
ارزش کل واحد اقتصادی. جمع کل ارزش دارایی های
مشهود و نامشهود واحد اقتصادی است. که به میزان پیش
بینی های در آمد آینده واحد اقتصادی و همچنین دیون و
سهام افزایش یافته است.
صفحه 33:
تعریف ارزش گذاری:
ارزش گذاری فرآیندی است که طی آن مسیزان قیست
جاری یک دارایی مشخص می گردد و یک مفهومی کاملا
اقتصادی است.
اگر یک دارایی به معنی حقوق و فوابدی که در رابطه با
مالکیت آن وجود دارد. ارزش گذاری شود با مفهوم قانونی
آن یکسان می شود.
بنابراین بر اساس مفاهیم فوق دارایی ها را مى توان در
سه گروه زیر تقسیم بندی نمود:
صفحه 34:
) واضح ترین نوع دارایی. دارایی های مشهود می باشند.
مانند ساختمان ها. لوازم و تجهیزات و اثاثه اداری.
اين دارایی ها سخت افزارهایی هستند. که دارای شکل و
ماهیت فیزیکی اند و مالکیت بر روى آنياء معمولاً از طریسق
اسناد مالکیت مربوط به حقوق آنها مشخص می شود.
صفحه 35:
۲ شکل دیگری از دارایی هاء دارایی های نامشهود اسست.
چنین دارایی هایی در یسک واحصد اقتصادی شامل تمام
دارایی هایی است که ماهیت فسیزیکی ندارند. اما بسرای
موفقیت یک واحصد اقتصادی مهم می باشند و مزایای
مطلوبی دارند. این فواید برای مالک دارایی های نامشهود
معمولاً بر اساس بازده مالی آنها اندازه گیری می شود.
صفحه 36:
۳ در سومین تقسیم بندی. کلیه دارایی های مشهود و
نامشهود بنگاه به عنوان یک کل در نظر گرفته می شوند.
بنابراین در ارزش گذاری یک بنگاه اقتصادی, باید ترکیبی
از دارایی های مشهود و نامشهود که یک واحد اقتصادی را
تشکیل می دهند ارزش گذاری شود.
صفحه 37:
اصول ارزش گذاری:
اصولی اقتصادی هستند که روی ارزش دارایی ها تأثیر می
گذارند.
اصل رویکردها:
این اصل بیان کننده آن است که در انتقال مالکیت دارایی.
هر دو طرف معامله. بعنی خربدار و فروشنده رویکردهایی
برای انجام معامله دارند و یک ارزش گذاری نرمال زمانی خلق
صفحه 38:
می شود که اصل رویکردها باعث رضایت طرفین شود.
سل سانوینی:
اين اصل بیان می کند که خریدار عاقل در زمان خريد
دارایی هیچ گونه وجهی اضافه تری از بهای تمام شده تولید
مجدد آن یا تسهیلات مشابه آن پرداخت نخواهد کرد.
مبنای اصل جایگزینی استفاده از رویکرد هزینه در ارزش
گذاری است.
صفحه 39:
اصل جانشینی:
یکی از مفاهیم اساسی در ارزش گذاری. اصل جانشینی
است. این اصل بیان کننده آن است که اگر دارایی مشابه و
مطلوب جانشین دارابی موجود گردد. به چه میزان دارای
ارزش است.
صفحه 40:
اصل منافع آینده:
اصل منافع آینده. اصلی است که ارزش دارایی را بر اساس
مزایای اقتصادی آینده ( جریانات نقد آینده) به صورت بيش
بینی پذیر یا کنترل پذیر برای مالکان تعیین می کند.
بنابراین اگر ارزش فعلی جربانات نقد آبنده(منافع اقتصادی
آينده) را محاسبه کنیم. این معیار می تواند شاخص مطلسوبی
برای ارزش گذاری باشد.
صفحه 41:
fol تفاوت در دبدگاه افراد ارزش گذار:
ارزش گذاری یک دانش دقیق نيست و مستلزم اعمال
قضاوت. داشتن مفروضات متعدد و ارائه دیدگاه می باشد.
در نتیجه. ارزش گذاری دو ارزش گذار با تجربه و
عالم به علوم مالی و با کیفیت مشابه در مسورد یک دارایی
می تواند متفاوت از یک دیگر باشد.
با توجه به تفاوت های فوق اگر ارزش گذاری توسط افراد
صفحه 42:
با کیفیت انجام شود. می تواند در ارزش گذاری دارایی ها
مفيد باشد.
نقش ارزش گذاری:
ارزش گذاری و مدیریت پرتفوی:
بیان می شود که ارزش گذاری کم ترین نقش را در
مدیریت پرتفوی یک سرمایه گذار غیرفعال و نقش بسیار
مهم و وسیعی را برای یک سرمایه گذار فعال ایفا می کند.
صفحه 43:
ارزش گذاران به گروه های متفاوتی تقسیم می شوند که
عبارتند از:
الف) تحلیل گران بنیادی:
از دیدگاه این افراد ارزش حقیقی شرکت. می تواند ناشی
از خصیصه های مالی همانند چشم اندازهای رشد. پرتفوی
ریسک و جریان های نقدی باشد. این نوع تحلیل. یک
استراتژی برای سرمایه گذاری بلندمدت است و دارای
صفحه 44:
مفروضاتی به شرح ذیل می باشند:
)١ رابطه بین ارزش و عوامل پایه ای مالی قابلیت اندازه
گیری دارند.
۲ این رابطه در طی زمان با ثبات خواهد بود.
۳ انحرافات ارتباط بين عوامل در طی دوره زمانی معقولی.
اصلاح می گردد.
صفحه 45:
ب) خریدار فرانشیز یا (حق مخصوص):
این خریداران بر کسب و کارهای کمی که آشنایی کاملی
روی آن دارند. تمرکز نموده و تلاش می نمایند. تا سهام اين
شرکت ها را به زبر قیمت خربداری کنند.
این روش به عنوان یک استراتژی بلند مدت دارای
مفروضاتی به شرح زیر می باشد:
) سرمایه گذارانی که یک کسب و کار را به خوبی
صفحه 46:
مى شناسند. در موقعيت بهترى جهت ارزيابى صحيح آن كسب
و كار قرار دارند.
؟) مى توان اين كسب و كارهاى زير قيمت را بدون سوق دادن
قیمت به بالاتر از ارزش حقیقی به تملک در آورد.
ج)چار تیست ها:
چارتیست ها اعتقاد دارند که قیمت ها را می توان به وسیله
تحلیل روانشناسی رفتار سرمایه گذاران اندازه گیری نمود.
صفحه 47:
بر اساس این دیدگاه اگر اطلاعاتی شامل نصوه حرکت
قیمتی. حجم معامله. فروش های استقراضی و غيره كه
نشان دهنده نحوه رفتار سرمایه گذار می باشد در اختیار
فرد جارنيست قرار كيرد. امکان پیش بینی رفتار آینده
قیمت آن دارایی امکان پذیر است.
چارتیست ها دارای مفروضات می باشند:
)١ قیمت ها در قالب های قابل پیش بینی حرکت می کنند.
صفحه 48:
۲ تصمیمات سرمایه گذاران در بازار بیشتر از احساسات
آنها تاثیر می پذیرد تا از تحلیل های عقلائی.
د)معامله گران اطلاعاتی:
در این دیدگاه قیمت ها بیشتر تحت تاثیر اطلاعات منتشره
در باره شرکت قرار می گیرد.
اين معامله كران در تلاش هستند. جلوتر از اطلاعات
جديد با اندكى بعد از اين كه اين اطلاعات در بازار فاش
كرديد. براى معامله نمودن اقدام نمايند.
صفحه 49:
این معامله گران سعی دارند در هنگام انتشار اخبار خوب
دارایی را بخرند و در هنگام انتشار اخبار ببد دارایی را به
فروش رسانند.
۰) تعیین کنندگان زمان مناسب برای انجام معامله در بازار:
این گروه اعتقاد دارند. بازدهی که بر اساس حرکت و
چرخش بازار بدست می آید. بسیار بیش تر از بازدهی حاصل
از كزينش سهام مى باشد. آنها بيان مى كنند كه به دو دليل
صفحه 50:
پیش بینی حرکات بازار از گزینش سهام آسان تر است:
۱- ما قادریم کل بازار را ارزش گذاری نموده و با سطح
ارزش فعلی آن مورد مقایسه قرار دهیم.
۲- مدل های ارزش گذاری می توانند برای ارزش گذاری کل
سهام به کار گرفته شوند و نتایج به دست آمده از بین بخش
ها می تواند جهت تعیین این که کدام بسک از بخش های
بازار گران یا زیر قیمت است. مورد استفاده قرار گیرد.
صفحه 51:
و) بازاریاب های کار آ:
فرض اساسی این گروه آن است. که بازار می تواند بهترین
برآورد کننده قیمت واقعی دارایی باشد و یک دارایی باید به
قیمتی که دارد. بفروش رسد.
چگونگی تحلیل در نحوه ارزش گذاری شرکت:
در ارتباط با ارزش گذاری یک شرکت به یر از مباحث
مطرح شده باید موارد خاصی را در نظر گرفت. که این موارد
صفحه 52:
به قرار زیر می باشند:
) باید به اثرات هم افزایی بر ارزش ترکیبی دو شرکت ( شرکت
مورد هدف به علاوه شرکت مد نظر برای خرید) مد نظر قرار
گیرند. قبل از اينکه تصمیمی برای خرید اتخاذ گردد.
۲ اثرات عوامل دیگر بر ارزش گسذاری از جمله تغیسیر در
مدیریت و تجدید ساختار در شرکت مورد ارزش گذاری, باید
در تصمیم گیری قیمت گذاری منصفانه مد نظر قرار گیرد.
صفحه 53:
۳- در صورتی که تعصبی نسبت شرکت مورد ارزش
گذاری وجود داشته باشد. این تعصب باعث می کردد
تا برآورد درستی از ارزش شرکت ارائه نگردد.
صفحه 54:
ارزش گذاری از دیدگاه مباحث مالی شرکت:
آرزش یک شرکت را می تسوان بطسور مسستقیم مرتبسط با
تصمیماتی دانست که شرکت اتخاذ می نماید. این که در چه
پروژه هایی شرکت کند. چگونه آنها را تأمین مالی نماید و چه
ستاست نیع سنوی را اتضاد كتنده همگی در تصبین ازژژن
شرکت دخالت دارند.
صفحه 55:
روش های ارزش گذاری:
برای این که به یک ارزش گذاری معقسول برای هر قلم دارایی
دست پیدا کنیم. انتخاب مدل مناسب بسیار مهم است. بنابراین
می بایست آن مدلی را انتخاب کنیم که قابلیت اندازه گیری ارزش
هر دارابی را داشته باشد و در عین حال استفاده کننسده از مسدل
نیز درک صحیحی از مدل داشته باشد.
صفحه 56:
مدلهای تزیل ارزشكذارى
جريانياك نقدى بر مبناى داري
صفحه 57:
مدل های ارزش گذاری
) روش ارزش گذاری بر مبنای دارایی ها:
اين روش هنگامی استفاده می شود که بخواهیم دارایی
ها را بر مبنای آرزش فعلی مورد ارزیابی قرار دهیم و خود از
دو طریق محاسبه می شود.
الف) ارزش نقد شوندگی:
ارزشی که بازار امروز برای دارایی ها مورد نظر قاثل است.
صفحه 58:
ب) ارزش جایگزبنی: ۱
اگر بخواهیم دارایی مورد نظر را با همان كيفيت مجدداً
خریداری کنیم به چه میزان دارایی ارزش است.
۲ مدل های ارزش گذاری تنزیل جریان نقدی:
در اين روش جریان های نقدی آینده آن دارایی را بسرای
دست یابی به ارزش ذاتی سهام یا شرکت تنزیل می کنیم.
قبل از تعيين نوع مدل براى تعیین ارزش سهم و شرکت
در روش تنزيل جريان نقد مى بايست از ميزان و نوع جريان
صفحه 59:
نقد آگاهی لازم را داشته باشیم.
جریانات نقدی هر دارایی را می توان به دو دسته تقسیم
نمود که عبارتند از:
-١ جريان نقد ثابت: مانند تقسيم سود
"- جريانات در حال تغيير: مانند جريان هاى نتققدى آزاد
سهام
در بنكاه هاى اقتصادى مى توان جريانات نقد را بر اساس
مفروضاتی به شکل زیر تقسیم بندی نمود. که عبار تند از:
صفحه 60:
الف) رشد ابت(تک مرحله ای)
ب) رشد دو مرحله ای و پا چند مرحله ای
باید توجه داشت که در اکثر بنگاه های اقتصادی ممکن
است. این جربانات نقد از روند یکسانی پیروی ننمایند» و
می تواند به صورت اشکال زیر باشند:
الف) اگر دارای سود نرمال باشند. از سودهاى جارى به
عنوان جریان نقد استفاده می نمائیم.
صفحه 61:
ب) اگر در سودهای جاری بنگاه های اقتصادی به خضاطر
عوامل موقتی يا اثرات دوره ای انحرافی وجود داشته باشد.
مى بایست آنها را نرمال نموده و از سود نرمال شده استفاده
نمود.
مدل هاى تنزيل جربانات نقدى به دو كروه مدل تعيين
ارزش سهم و تعيين ارزش شركت تقسيم مى كردد.
صفحه 62:
۱) مدل های تعیین ارزش سهام:
در این روش برای محاسبه قیمت سهم از دو روش سود
تقسیمی و جریانات نقد استفاده می نمایند.
۲ مدل تعیین ارزش شرکت:
برای تعیین ارزش شرکت از سه روش میانگین مسوزون
هزینه سرمایه. روش 1۳۷ و مدل های نقدی بازار بسرای
محاسبه ارزش شرکت استفاده می کنند.
صفحه 63:
مدل های ارزش گذاری نسبی:
در این مدل ها بر اساس مقایسه نمودن شرکت ها در یک
صنعت و با تجارت ضرایب خاصی را بسرای هر يكاز
پارامترهای مورد نظر در نظر می گیرند و میزان ارزش هر
یک از این ضرایب به حقوق صاحبان ده از رگرسیون چند
بخشی است.سهام و ارزش خود شرکت نیز بستگی دارد.
یکی از این مدل ها است.
صفحه 64:
مدل های احتمالی ارزش گذاری:
در این مدل ها از ارزش گذاری مطالبات احتمالی استفاده
می شود. مدل های مطالبات احتمالی را می توان بسرای
سناریوهای گوناگون مورد استفاده قرار داد. هنگامی که حق
اختیاری را بررسی می کنید که یک شرکت مجبور اسست.
تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری را به تأخیر بیان دازد.
شما مى توانید یک حق امتیاز را هم چون یک حق اختیار.
ارزش گذاری کنید.
صفحه 65:
2-روش انتخاب مدل ارزش گذاری
در مورد چگونگی روش انتخاب مدل می بایست به چند
فاکتور توجه کنیم. که این فاکتورها عبار تند از:
الف) توجه به نوع دارایی و کسب و کار در حال ارزش
گذاری
ب) توجه به ویژگی های شخص تحلیل گر
الف) توجه به نوع دارایی و کسب و کار
در این قسمت می بایست به میزان خاص بودن آن دارای
صفحه 66:
و قدرت نقدشوندگی آن در بازار و همچنین میزان جریان
نقدی که می تواند ایجاد نماید. توجه کنيم. بنابراین در
بحث ویژگی های دارایی و نوع کسب و کار می بایست به
سه عامل توجه كنيم كه عبارتند از:
)١ قابليت عرضه در بازار:
اگر دارایی های یک شرکت قابلیت تفکیک و همچنین
امکان عرضه شدن در بازار را داشته باشد. بهترین روش
صفحه 67:
براى ارزش كذارى اين نوع از دارايى ها مدل هاى نقد
شوندكى و مدل جايكزينى است.
؟) قدرت خلق جريان نقدى
اگر شرکت ها قدرت خلق جربانات نقدی را داشته
باشند. از مدل های تنزیل جربان نقد و اگر دارایی ها
قدرت خلق جریان نقد را نداشته باشند. از مدل های
ارزش گذاری نسبی استفاده می کسنيم. همانند زمین
هاى ساخته نشده و 5 معادن و چاه های توسعه نیافته.
صفحه 68:
۴۳ منحصر بودن کالا:
برای ارزش گذاری کسب و کارها و دارایی های منحصر
بفرد از مدل های قیمت گذاری حق اختیار و با مدل هاى
تنزیل جریان های نقدی استفاده می نمائیم.
همچنین برای ارزش گذاری دارایی هایی که به وفسور
یافت می شوند از مدل های ارزش گذاری نسبی استفاده می
صفحه 69:
ب) عقاید و خصوصیات تحلیل گر:
شخص تحلیل گر در انتخاب نوع مدل ارزش كذارى به سه
فاکتور توجه می نماید. که عبارتند از:
)١ افق زمانی:
شخص تحلیل گر باید بین دو کرانه فرض وضعیت انحلال
و فرض تسداوم فعالیت. آن دارایی مسورد ارزش گذاری
وضعیتی را انتخاب نموده و از مدل های ارزش گذاری نسبی
صفحه 70:
و روش جریانات نقد احتمالی مدلی را بسرای ارزش
گذاری انتخاب نماید.
با توجه به مطالب بیان شده تحلیل گرها از مسدل
های ارزش گذاری تنزیل جربان های نقفدی در افسق
های زمانی بلند مدت و از مسدل های ارزش گذاری
نسبی در افق های زمانی کوتاه مدت استفاده می
نمایند.
ويزكى هاى شخص تحلي ل كر و نوع دارايى در
انتخاب مدل ارزش گذاری:
صفحه 71:
۱-اگر شخص تحلیل گر متخصص در یک صنعت خاص
باشد. بنابراین برای ارزش گذاری کسب و کار و با دارایی»
استفاده از مدل های ارزش کذاری نسبی بهتربن گزینه می
۲- اگر شخص سرمایه گذار می خواهد کسب و کاری را
ارزیابی کند که جریانات نقد آینده بسرای او حائز اهمیت
است. بهترین روش استفاده از مدل های تنزیل می باشد.
صفحه 72:
۳ اعتقادات تحلیل گر نسبت به بازار:
ميزان بكار كيرى از هر يك از مدل هاى موجود
ضمن ارتباط با مفروضات مدل به نحوه كاركرد و
چگونگی بازار نیز بستگی دارد. بنابراین تحلیل گر در
انتخاب مدل مورد استفاده موارد زیر را نیز در نظر می
گیرد:
الف) استفاده از مدل ارزش گذاری تنزیل جربان های
نقدی, به این معنی است که تحلیل گر این گونه تصور
صفحه 73:
می کند که قیفتاهاق نازان ازاززتن فا ذاتی توق قوز
شده است. اما در یک دوره بلندمدت. متغیر های بازار آنها
را به ارزش ذاتی خود نزدیک خواهد نمود.
ب) هنگامی تحلیل گر از مدل های ارزش گ_ذاری نسبی
استفاده می نماید. که معتقد است. به طور میانگین قیمت
گذاری درستی بر روی داراپی ها توسط بازار صورت گرفته
است. این نوع دیدگاه هنگامی حاصل می گردد که تعدادی
صفحه 74:
از شرکت های خاص در یک بخش یا کل بازار اشتباه قیمت
گذاری شده باشند. ولی سابر بخش ها و با کل بازار به طور
منصفانه قیمت گذاری شده باشند.
ج) اگر تحلیل گر ارزش گذاری را بر مبنفای داراپی انجام
دهد. بر این باور است که بازارها نسبت به قیمت گذاری
دارایی های مالی و واقعی به درستی عمل نکرده و وی می
تواند از این اختلاف کسب سود کند.
صفحه 75:
د) اگر تحلیل گر از مدل های قیمت گسذاری حسق اختیار.
استفاده کند به این موضوع معتقد است که. بازار در تعیین
ارزش دارایی هاء انعطاف پذیری لازم را نداشته و در نتیجه
خیلی به صورت کار آ عمل نکرده است. بنابراین تحلیل گر
می تواند با استفاده از مدل فوق به بازدهی مناسبى ددست
پیدا کند.
ذکر این نکته ضروری است که در تمامی مدل ها ارزش گذاری
صفحه 76:
تحليل كران اعتقاد دارند كه بازى كران بازار به اين قيمت
گذاری های ناجور پی می برند و سرانجام آن را اصلاح می
فمایتد.
اگر شرایط زیر برقرار باشد. بهتر است از مسدل تنزیسل
سودهای تقسیمی جهت ارزش گذاری دارایی استفاده
گردد.
) اگر جریان های نقد آینده با هیچ درجه ای از احتمال
صفحه 77:
قابلیت پیش بینی نداشته باشند. در نتیجه اطلاعات ارزش
گذار در ارتباط با قدرت پرداخت بدهی های شرکت و با
امکان سرمایه گذاری مجدد دارابی های شرکت کاهش می
,بابد و در نتيجه او سعى مى كند. از مدل هاى تنزيل سود
برای ارزش گذاری شرکت ها استفاده کند.
از آنجایی که محدودیت های مهمی روی باز خرید و دیگر
اشکال بازده نقدی سهام وجود دارد. و همچنین تحلیل گر
صفحه 78:
هیچ کنترلی بر روی جریان نقد ندارد و تنها اطلاعات او
میزان سود تقسیمی است که مجمع تصمیم می گیرد.
بنابراین بهتر است او از سود تقسیمی برای ارزش گذاری
خود استفاده نماید.
۳ بیان می شود که در سایر موارد شخص تحلیل گر قادر
است ارزش گذاری دقیق تری از طریق جریانات نقد آزاد
سپام بدست بیاورد. که تفاوت های اندکی با ارزش گذاری
صفحه 79:
از طربق سود تقسیمی داشته باشد.
درآمدهای جاری مبنایی برای ارزش گذاری:
بیشتر تحلیل گران بازار از طلاعات مالی منتشر
شده در صورت های مالی برای ارزش گذاری استفاده
می نمایند. اگر این اطلاعات واقعی باشند. می توانند
مبنای محکمی برای ارزش گذاری قرار گیرند. ولی
گاهی شرکت های وجود دارند که در آمدهای آنها
صفحه 80:
آنها از توزیع نرمال پیروی نمی کند و با بسه صسورت
منفی می باشد که این منفی بودن کوتاه مدت بوده و
بزودی مرتفع می گردد. در این حالت اکثر ارزش
گذاران سعی می نمایند تابا استفاده از دادهای
تاربخی شرکت و با دادهای صنعت اقدام به ارزش
گذاری دارایی و با کسب و کار نمایند.
ذکر این نکته ضروری است که این روش هنگامی
روش
صفحه 81:
مفیدی خواهد بود که جربانات نقد به دلایل کوتاه مدت زیر
ناپایدار باشند.
الف) اگر شرکت مورد ارزش گذاری یسک شرکت فصسلی
باشد. در دوران رونسق و رکود اقتصادی جربانات نقد
متفاوتی ایجاد می نماید. در نتیجه هیچ کدام از این دوره
هاء در آمد بالقوه شرکت را درست منعکس نمی کند.
ب) یک بنگاه اقتصادی ممکن است در آمد بسیار زیادی را
صفحه 82:
در دوره ای که از حمایت مطلوبی برخوردار است. گزارش
دهد. (مانند زمانی که از حمایت ها و بارانه های دولتی
برخوردار است).
ج) ممکن است یک بنگاه اقتصادی به دنبال بازسازی خود
باشد و در نتیجه در کوتاه مسدت جریانات نقد ورودی آن
کاهش پیدا کند. که در اين حالت نیز باید به نرمال سازی
سود از طریق داده های گذشته اقدام شود و این داده ها
مبنای ارزش گذاری باشند.
صفحه 83:
برای حداقل سه گروه از شرکت هاء درآمد منفی» یک
بدیده بلند مدت بوده و ممکن است حیات شرکت را در
معرض خطر قرار دهد.
) بنگاه های اقتصادی با مشکلات مالی. اسستراتژیک و
عملیاتی بلند مدت. به طور معمول با در آمدهای پایین و یا
منفی در دوره های طولانی مدت مواجه می باشند. اگر این
شرکت ها با جایگزین کردن در آمدهای نرمال شده به جای
درآمدهای جاری, ارزش گذاری شوند. باعث می شود که -
صفحه 84:
این دسته از شرکت ها بیش از ارزش واقعی قیمت گذاری
شوند.
۲) هنگامی که یک بنگاه اقتصادی در آستانه ورشکستگی
قرار داشته و نسبت بدهی بالایی داشته باشد, بهترین مدل
برای ارزش گذاری این بنگاه استفاده از مدل قیمت گذاری
اختیارات و با مدل ارزش گذاری بر مبنای نقد شوندگی
است.
ولی اگر بنگاه اقتصادی دارای مشکلات مالی باشد. ولی
صفحه 85:
این مشکلات باعث ورشکستگی بنگاه نگردد. دراین صورت
می بایست با این تفکر که آیا بنگاه قادر اسست به فعالیت
ادامه دهد و از سلامت کامل برخوردار شود. از طریسق مسدل
های تنزیل جریان های نقد به ارزیابی بنگاه اقدام نمود.
۳ بنگاه های اقتصادی در مراحل ابتدایی رشد خود با عسدم
جربان های نقد و در آمد پایدار روبرو می شوند. چرا که
بیشتر جریان نقد آنها صرف بازپرداخت وام های دریافتی می
گردد. و این موضوع به معنی عدم سلامت بنگاه اقتصادی
صفحه 86:
برای این که اين نوع شرکت ها دارای ارزش باشند.
زمانی که سرمابه گذاری های زيربنايى انجام مى
شود. هزینه های سرمایه باید کاهش و حاشیه سود
عملیاتی باید افزایش یابسد. نتیجه نهایی چنین
فرآیندی. ایجاد جریان های نقدی مثبت در آینده و
خلق ارزش برای شرکت در حال خواهد بود.
صفحه 87:
ج) شرکت های تازه تأسیس و نوپا معمولاً در مراحل اولیسه
چرخه حیات خود دارای در آمد منفی می باشند. چرا که
تمرکز آنها بر تبدیل ایده های جالب به محصولات تجاری
است. برای ارزش گذاری چنین شرکت هابی می بایست
تلفیقی از رشد در آمد بالا و توسعه حاشیه سود عملیاتی در
طول زمان را در نظر گرفت.