صفحه 1:
| eee Ler
درس ۱ - ذخیرهُ دانشی
- هرچه افراد از تجریههای فردی و اجتماعی خود و مطالعات
مدرسهای و دانشگاهی میآموزند. ذخیرة دانشی نام دارد.
-به دانشهایی که انسانها در طول زندگی خود به دست میآورند
و از بدو تولد و ورود به جهان اجتماعی با دیگران در مجموعهای
از آگاهیها و دانشها شریک میشوند. دانش عمومی میگویند.
— دانش عمومی: (6) گستردهترین بخش ذخيرةُ دانشی است.
69 انسان دربارة دانش عمومی کمتر میاندیشد و بیشتر ازآن
استفاده میکند. 9 در تعامل با دیگران آن را به کار میبرد.
-دانش عمومی برای زندگی اجتماعی. مانند هوا برای انسان است.
- به بخشى از ذخيرةُ دانشى كه با تأمل و انديشه به دست
مىآيد و عميقتر و دقیقتر است. دانش علمی میگویند.
- تلاشهای علمی بهتدریج بر ذخیرة انش علمی جامعه میافزاید.
- دانش علمی با تلاش برای حل مسائل و مشکلات زندگی شکل
میگیرد. پیشرفت میکند و به دلیل شناخت دقیق مسائل جامعه.
راهکارهای صحیح برای آنها پیدا میکند.
-گاهی میان دانش عمومی و دانش علمی یک جهان اجتماعی
تعارضهایی پدید میآید.
-حل تعارض بین دانش عمومی و دانش علمی. گاهی با رها
كردن بخشى از ذخيرة دانشی به نفع بخش دیگر و گاهی با طرح
ایدههای جدید حل میشوند.
- جهانهای اجتماعی مختلف بر اساس هویت فرهنگی خود.
تعاریف متفاوتی از دانش علمی دارند:
69 جهان متجدد بر اساس هویت دنیوی خود. فقط علم تجربی
را دانش علمی میداند.
69 جوامع دیگر, علوم عقلانی و وحیانی را نیز معتبر میدانند
- در ننيجة تعارض بهوجودآمده ارتباط دو Agu دانش عمومی و
دانش علمی قطع میشود ودانش علمی ازرشد ورونق لازم با زمیماند.
-ما دانشى میخواهیم که همسو با هویت فرهنگی خودمان و ناظر
به حل مسائل جامعة ما (جامعة اسلامی و ایرانی) باشد. همچنین
دغدغة کشف واقعیت و تشسخیص درست و غلط داشته باشد.
- سه دیدگاه دربارفرابطُ دانش عمومی و دانش علمی:
-دیدگاه اول: تفاوت دانش علمی با دانش عمومی درروش آنهاست.
دانش علمی (تجربی) راه کشف واقعیت و تنها دانش معتبر است.
دیدگاه دوم: برتری دانش تجربی بر دانش حاصل از زندگی را
بیاعتبار میداند و دانش عمومی را پایه و اساس هرگونه دانشی
(از جمله دانش تجربی) میداند.
_دیدگاه سوم: دانش علمی به دانش تجربی محدود نمیشود. بلکه
دانشهای فرانجربی مانند دانشهای عقلانی و وحیانی را نیز شامل
میشود.دانش علمیبه دلیل امکان اعتباریابی نسبت بهدانشعمومی
از اعتبار بیشتری برخوردار است و امکان انتقاد و تصحیح آن را درد
Re eer
به دانشهایی که اجتماعات انسانی و چگونگی اثرگذاری و
اثربذيرى آنها بركنشها و شيوةُ زندكى ما را به روش علمی
مطالعه کنند. علوم اجتماعی گفته میشود.
علوم انسانى» کنشهای انسانی و پیامده ای آن و علوم -
اجتماعی, کنشهای اجتماعی و پیامدهای آن را مطالعه میکند.
موضوع علوم انسانی عامتر از علوم اجتماعی است.
روانشناسی تموفهای از سلوم افسنی وجامستشكامين تموتفاي —
از علوم اجتماعی است.
فلسفه نه جزء علوم طبیعی است و نه جزء علوم انسانی بلکه -
خود دانشی مستقل است.
علوم طبيعى را به دلیل اینکه ابزار تسسلط انسان بر طبیعت و -
ابزار رماسازی انسان از محدودیتهای طبیعیاند. علوم ابزاری
نیز میگویند.
-علوم انسانی به دلیل اينکه به فهم معانی کنشهای انسانها
میپردازند. علوم تفهمی نامیده میشوند و از این نظ رکه به انتقاد از
کنشهای ناپسند آدمیان میپردازند. علوم انتقادی گفته میشوند.
از فواید علوم طبیعی, شناخت طبیعت و قوائین و پیشبینی
حوادث طبیعی برای پیشگیری و تسلط بر طبیعت است.
از فوای د علوم انسانی. انتقاد از کتشهای تاپسند آدمیان, -
شناخت و فهم کنشهای آدمیان و پیامدهای آن است.
علوم اجتماعی, کنشهای اجتماعی و پیامدهای آن یعنی -
پدیدههای اجتماعی را مطالعه میکند.
موضوع جامعهشناسی خرد. کنش اجتماعی و موضوع -
جامعهشناسی کلان. ساختار اجتماعی است.
جامعهشناسی خرد. کنش اجتماعی و سایر پدیدههای اجتماعی -
خرد و جامعهشناسی کلان. ساختار اجتماعی و سایر پدیدههای
اجتماعی کلان را بررسی و مطالعه میکند.
جامعهشناسی خرد و کلان نیازمند به هم و مکمل یکدیگرند.
در جامعهشناسی بر اساس دوری و نزدیکی به علوم طبیعی, -
رویکردهای مختلفی شکل گرفته است.
سه رويكرد اصلى عبارتاند از: جامعه شناسى تبيينى. تفسیری و انتقادی. -
يعنى قرار كرفتن هر يديده در جاى خود بر اساس قواعد
اجتماعى و نظم اجتماعى در نتيجة قواعد اجتماعى
برقرار میشود.
- جامعهشناسان برای شناختن نظم. از امور آشنا و مأنوس:
آشناییزدایی میکنند؛ یعنی از دید یک فرد غریبه به موضوعات
روزمرة اطراف نگاه میکنند و نظم را میشناسند.
جامعهشناسان در شناختن نظم اجتماعی به این سه پرسش
توجه میکنند:
( قواعد و هنجارهای باهم زندگی کردن چگونه بهوجود میآیند؟
9) اين قواعد و هنجارها چگونه دوام میآورند؟
9) قواعد و هنجارهای مذکور چگونه تغییر میکنند؟
-ساختاراجتماعی, چگونگی پیوند و رابطه میان پدیدههای اجتماعی
مختلف است که در گروههای رسمی مثل سازمانها میتوان دید.
- ساختار اجتماعی» را در گروههای رسمی (مانند سازمانها)
بهتر میتوان دید.
- نظام اجتماعی یک ساختار اجتماعی پویا
يويا بودن نظام اجتماعى يعنى اينكه بخشهاى مختلف آن بر
یکدیگر اثر بگذارند و از یکدیگر اثر 3
سه رويكرد در جامعهشناسی داریم که اولی جامعهشناسی
تبیینی است که در اوایل قرن ۱٩ میلادی توسط کنت بنیانگذاری
شد و روش آن حس و تجربه است.
- آگوست کنت. بنیانگذار جامعهشناسی, ابتدا نام فیزیک
اجتماعی را برای این رشته برگزید.
-دررویکرد تبیینی: پدیدههای اجتماعی همانند پدیدههای طبیعی
در نظر گرفته میشود؛ بنابراین روش مطالعةٌ آنها نیز یکسان
انگاشته میشود.
جامعهشناسی با شناخت نظم اجتماعی, به انسانها قدرت
پیشبینی, پیشگیری و کنترل جامعه را میدهد؛ لذا در این
رویکرد هدف جامعهشناسی نیز همانند هدف علوم طبیعی است.
- یکساندانستن طبیعت وجامعه انسانهارابه پیج ومهرههاینظم.
اجتماعی تقلیل میدهد. در حالی که جامعه برخلاف طبیعت.
محصول و مخلوقکنشهای انسانهاست و بود و نبود آن, وابسته به
انسان است.
- انسان در رویکرد تبیینی, صرفاً یک موجود طبيعي پیچیدهتر
از سایر موجودات طبیعی دانسته میشود. همچنین جامعه را
صرفاً یک پدیدة طبیعی پیچیده میداند و تفاوت میان جوامع
مختلف را تنها تفاوتی کقی میبیند.
-طرفداران این دیدگاه گمان میکنند که هم جوامع. مسیریکسانی
بهسوی پیشرفت طی میکنند و از جوامع ساده به جوامع پیچیده
تبدیل میشوند.
- کنش اجتماعی, خشت بنای جامعه است و تمامی پدیدههای
خرد و کلان با کنشهای اجتماعی يديد مىآب
-مشکلات و مسائل اجتماعی, بیرون از دایرهُ نفوذ و تأثیرما یستند؛
اگرچه میزان تأثیرگذاری هم اعضای جامعه یکسان نیست.
- زندگی اجتماعی انسان و نظم. همزاد یکدیگرند؛ اما انسانها
Lipo مجريان نظم نيستند, بلکه قادرند با توجه به آرمانها
رد لد اد
احتمالی ساختارهای اجتماعی بکاهند.
-به هرمیزا که این آرمانها و ارزشهاوالاتروانگیزةافرادبرای تحقق
ن به آنها قویتر باشد. تغییر مهمتری ایجاد خواهد شد.
انسانها برخلاف پدیدههای طبیعی, آگاهانه عمل
میکنند و عملشان معنادار است؛ به همین دلیل
کنش انسان را نمیتوان فقط با روش تجرسی تحلیل
كرد؛ چراکه توان فهم معانی کنش انسآنها را ن_دارد.
- رویکرد تبیینی بر آنچه مشاهده میشود. تمرکز میکند و اغلب
معنای کنش و آنچه درون انسان میگذرد را نادیده میگیرد.
- نادیده گرفتن کنش, نادیده گرفتن ویژگیهای آن است و پیامدهابی دارد.
— رک ود ارادهها از پیامدهای نادیده گرفتن کنش است که تأکید
بیش از اندازه بر نظم اجتماعی و یکسان دانستن تظم اجتماعی
و طبیعت. خلاقیت و اراد انسانها را نادیده میگیرد.
- ماكس وبر از سلطة چنین نظمی که گویا هدقی جدا از انسانها و
نیازهای واقعی آنها دارد.به قفس آهنین تعبیر میکند.
- سقوط ارزشها یعنی انسانها اغلب در کنشهای خود به دنبال
تحقق اهداف و ارزشها هستند که با استفاده از روشهای تجربی
نمیتوان آنها را مشاهده کرد و فضیلت بودن یا نبودن آن را فهمید.
- افول معانی: نادیده گرفتن معنای کنش, سبب شده است که بیشتر
مطالعات تبیینی به توصیف رفتارهای قابل مشاهدةْما محدود شوند.
- تأکید بیش از اندازة رویکرد تبیینی بر نظم و ساختارهای
اجتماعی به حذف اراده و خلاقیت ارزش و خلاقیت. آگاهی و معنا
از زندگی اجتماعی میانجامد و شور زندگی را از انسانها میگیرد.
- نظریه پردازان کنش اجتماعی» آگاهی و معناداری را مهمترین
ویژگی کنش میدانند ولی ویژگیهای دیگر کنش یعنی اراده و
ارزش برخاسته از آگاهی را تابع آن میبینند.
- همین نگاه مسیر را برای عبور از جامعهشناسی ت
جامعهشناسی تفسیری فراهم ساخت.
- اصطلاح چنگهای نامنظم را اولین بار هید مصطقی چمران
به کار برد و روشهای ویژهای بر آن ابداع کرد
مسئلة معنا درکل زتدگی انسان و درمورد تمام پدیدههای
اجتماعی از جمله کنشها مطرح است.
- بررسی و مطالعةُ پدیدههای انسانی و اجتماعی, بدون توجه
به عمق آنهاء به نتیجهگیریهای غلط و اشتباه منجر میشود.
- شیاهت ,شهادتطلبی, ,دا کردن جان برای obs و «خودكشى,
دست شستن از جان و زندگی در دنیا و استقبال از مرگ است.
تفاوت آنها در معنای متفاوتشان 1
-پس زانقلاب صنعتی مسئلة خودكشى به شکل بیسابقهای درجوامع
صننعتی روج پیدا کرد که با فحلیلها و نطریات متفاوعی سمراه بود.
- وجود نظریات متفاوت. نشانةٌ پیچیدگی و عمق پدیدههای
اجتماعی و البته دشواری مهم آنها
- جامعهشناسی تفسیری با بنیانگذارانی همچون دیلتای و وبر در
قرن نوزدهم معروف شد که موضوعش کنش اجتماعی و معنای آن
و هدقش معنابخشی به زندگی اجتماعی و روش آن تفسیر است.
ماكس وبر معتقد بود کنش اجتماعی معنادار است و پدیدههای
معنادار را نمیتوان همانند پدیدههای طبیعی از طریق حواس
مطالعه کرد بلکه باید معنای آنها را فهمید. او علم را به علم تجربی
محدود میدانست و تفهم را روش مستقلی برای علوم انسانی
نمیدانست بلکه آن را مقدمهای برای روش تجربی میدانست.
او جامعهشناسی خود را تفهیمی به تبینی معرفی میکرد. از نظر
او جامعهشناس نقطه میتواند آرمانها و ارزشهای اجتماعی را
توصیف کند و نمیتواند داوری علمی نماید.
- رویکرد تفسیری بر این باور است که کنشگران براساس معنایی
که در ذهن دارنده دست به عمل میزنند؛ بنابراین برای فهم
زندگی اجتماعی باید از ظاهر پدیدهه ای اجتماعی عبور کرد و
بهمعنای نهفته در کنشها راه یافت.
رویکرد تفسیری
موضوع روش / هدف
1 زنگاه | معنا
کنشهای لبمس | تسیر (نگه از درون ابخشی و
7 © | به پدیدهها برای | انسجامبخشی به
9 ۰ | یافتن معنای آنها) | زندگی اجتماعی
جامعهشناسان برای فهم کنش انسان (به دلیل پیچیدگی آن)
به سراغ روشهای کیفی رفتند که یکی قومنگاری و دیگری مطالع
موردی است.
صفحه 2:
روشهای کیفی
قومنگاری مطالعة موردی
© در اين روش» يزوهشكر براى © در اين روش, محقق تمامی
مدتی با قومی که قصد ت ابعاد یک پدید؛ اجتماعى
درموردآنهاراداردزندگیمیکند. | خاص مثلاً یک قرد یا فرهنگ
#خود را در آن شرایط فرهنگی | و نه اد اجتماعی را مطالعه
قرار مىدهد. مىكند وبه عمق ينهان
@ کنشهایشان راتجریهمیکند. | منحصر به فرد آن میرسد.
یکی از جامعهشتاسان به نام | © در مطالعةُ موردی یک ده
كافمن از طريق مشاهدة | موقعيت جغرافيايى. اقتصادى
مشاركتى به تحقيق در و بهطور كلى جزئيات زندكى
بیمارستان روانی پرداخت. | مردم ده بررسی میشود.
در دورة اخیر و در جهان اجتماعی مدرن؛ معنا و ارزش سهكانة
قدرت» ثروت و دانش مورد شک و تردید بنیادی قرار گرفت.
- مفهوم سیاست هم قدرت است و هم قانون که قدرت محقق
کردن اهداف یک نظام اجتماعی به شيوة کارآمد است.
اما مفهوم قدرت» وجه عینی و محسوس سیاست و جنبهٌ الزامآور
آن است و ضمانت اجرای هرگونه عمل است.
از گذشته تاکنون ابزارهای اعمال قدرت تغبیراتی کرده است که
قدرت اقناعی بر خلاف ابزارهای تشویقی و تنبیهی, با تغبیر نگرش و
اعتقاد فرد تابع قدرت» اعمال میشود.
- شسخصیت. مالکیت و سازمان که باعث دسترسی به قدرت
میشوند. به عنوان منابع و عوامل قدرت شناخته میشوند.
ممازمان» مهمترین قدرت در جوامع امروزی است که با دو مفهوم
انسجام اجتماعی و یکپارچگی نظام پیوند میخورد.
(6 جوامع. خود بزرگترین و موثرین سازمانها هستند. جوامعی
که اختلاف و چند دستگی در آنها پیدا شود. در مقابل رقیبان و
دشمتان آسیبپذیر میشوند.
جامعهشناسان انتقادی» دو رویکرد دیگر را (که هیچ راهکاری
ندارد): محافظهکار میدانند.
هرکنش سیاسی یا به قصد تغییر وضع موجود (ایجاد وضع
بهتر) انجام میشود و یا با حفظ هدف آن و جلوگیری از بدتر شدن.
» رویکرد جامعهشناسی و مطالعة ارزشهای سیاسی
نیع توس
با منحصر كردن علم به علوم تجربى»
ارزشهاى انسانى (وسياسى ) راقابل مطالعة
علمی نمیداند و قدرت را بهعنوان یک
پدیدهخنثی (فاقد معنا) ومادی میشناسد.
ضمن معنادار دانستن امور سیاسی,
تفسيرى صرفاً به توصيف ارزشها و
نظام سیاسی بسنده میکند.
ضمن محافظهکار دانستن دو رویکرد
قبلی, یافتن راهی برای داوری علمی دربارةٌ
انتقادی ارزشه ای اجتماعی (بهویژه قدرت) را
ضروری میداند و دست شستن از این
آرمان را بن بست معرفی میکند.
جامعهشناسان علت نابرابریهای اجتماعی را توزیع ابرابر
مزایای اجتماعی (ثروت, قدرت و دانش) میان افراد میدانند.
تفاوتها یا نابرابریها را به سه نوع تقاوت اسمی (زن و
مرد بودن)» نابرابری طبیعی (قد و ضریب هوشی) و نابرابری
اجتماعی (ثروت و تحصیلات) تقسیم میکنند.
رویکرداول(لیبرلی» طرفدارقشربندی اجتماعی است ونابرابریاجتماعی
رانتيجة تفاوتها يانابرابرى طبيعى مىرداند ورقابت راضرورى مىدائد.
- طرفداران قشربندی با طبیعی دانستن قشربندی اجتماعی» نقش
انسانهاو جوامع در پدیدآمدن و ادامه یافقتن آن را نادیده
میگيرند و تغییر در آن را چندان امکانپذیر نمیدانند و با نأکید
بر کارکردهای قشربندی, آن را تأیید و تثبیت میکنند.
- رویکرد دوم (کمونیستی) مخالف قشربندی اجتماعی است که
تابرابری اجتماعی را نتيجة روابط سلطهجویانه میان انسانها
دانسته و مبارزه با آن را لازم میداند.
- دراين رويكرد. نقطة شروع رقابتها يكسان میشود اما بهدلیل
اينكه با حذف مالكيت خصوصيء انگیزهُ رقابت از بین میرود.
راه پیشرفت مادی مسدود میگردد.
- رویکرد سسوم (عدالت اجتماعی», هر دو گروه فوق را ناعادلانه
میداند و برخلاف دومی, مخالف مالکیت خصوصی نیست و
برخلاف اولی. امکان رقابت را برای همگان فراهم میکند.
- در رویک رد عادلانه, مالکیت خصوصی لفو نمیشود, اما جامعه
وظیفه دارد امکان رقاب را برای همگان فراهم کند.
بدینمنظوردولت به نمایندگی ازجامعه موظف است نیازهای ضروری)
daw افراد (خوراک پوشاک و مسکن) را تأمین کند و برای کاهش
نابرابریهای اجتماعی تدابیر بیشتری بیندیشد, مثلً از تروتمندان
بگیرد و از آن برای رفع فقر در جامعه استفاده کند.
جامعهشناسی انتقادی ضمن انتقاد از وضع موجود برای رسیدن به
وضع مطلوب, رامحل میدهد و روش آن تفسیری؛ انتقادی و
تجویزی است.
جامعه شناسی انتقادی
eee _| روش هدقف
کنشهای تفسیری انتقادی انتقاد از وضع موجود
اجتماعی و 7 و تجویز وضع مطلوب
بيامدهاى آن ٠ * ۳ | وراه رسیدن به آن
الگویتنازع در دو شاخ ۱. همانندسازی و ۲. تکثرگراست که اولی در
دورةٌ مدرن و همزمان با ظهورجهان متجدد استکه به معنای پذیرش
ارزشها و سبک زندگی یک گروه توسط سایرگروههای جامعه است.
دومی محصول دورة پسامدرن است که در اين مدل تفاوتهای
موجود ميان گروههای قومی و زبانی حفظ و حتی تشدید میگردد.
-سیاست هویت میتواند دو چهره پیدا کند: یا تأکید افراطی
به تفاوتها و گوناگونیهاست و یا به رسمیت شناخته شدن
گروههای به حاشیه راندهشده است.
-الگوی تعارف در مقابل الگوی تنازع و به معنای شناختمتقابل است که
ضمن درک تفاوت. با أکید بر اشتراکات به بهبود روابط منجرمیشود.
- الگوی مطلوب قرآنی تکثرو تنوع زبانی, نژادی و قومی را مانع وحدت و
همدلی تمیداند. بلکه انسانها را به منشاً وحدت رهنمون میسازد.
-رشد و شکوفایی جهان اسلام از قرن سوم و چهارم هجری نیز
به دلیل پیروی از اين الگو و احترامی بود که اقوام مختلف در
جهان اسلام برای یکدیگر قائل بودند.
-افراد معمولاً به دیگرانیکه آنهار به درستی نمیشناسند. بد:
و از آنها دوری میکنند. از اینرو یکی از راههای ایجاد آشستیء
اتحاد و دوستی در مبان گروهها و ملتهاء شناخت متقابل است.
- جامعهشناسی انتفادی» ريشه در دو رویکرد تفسیری دارد. بکی
انتقادی که به دنبال ملاکهایی برای داوری علمی دربارْ هنجارها
و ارزشهاست و دیگری که چنین کارکردی را ناممکن میشمارد و
راه رهایی انسان را در بیرون علم جستوجو میکند.
- در اسلام» علم از مهمترین ارزشهاست. در قرآن کریم از علم
بهعنوان هدف آفربنش یاد شده است. علم. علت برتری انسان
بر فرشتگان معرقی گردیده و انسان به سبب wale
در زمین شده است.
ale — مراتب و انواعی دارد که آموختن بعضی ممنوع و بعضی
دیگر لازم و ضروری است که به علم نافع تعبیر میشود.
-علم اجتماعی در قرآن» هم به توصیف و تبیین؛ هم به نقد و ارزیابی
جوامع و هم به ترسیم جامعُ آرمانی مورد نظر خود میپردازد.
- قرآن کریم. قوانین حاکم بر تداوم و تغییر جوامع و امتهای
مختلف را «سنتهای الهی؛ مینامد و آدمیان را برای شناخت این
سنتها تشویق میکند.
- فرابسی جوامعی را که از علوم عقلی بیبهرهاند مدینة جاهله و
عکس آن را مدينة فاضله میداند که جامعه آرمانی مورد نظر اوست.
خداوند
مدینة فاسقه | مدین dts
در اثر انحراف عملی از مدینة 9 دزاثرانحراف نظری ازمدينة
فاضله به وجود آمد. | فاضله شکل میگیرد.
8 مردمدرعینآشنابیباعلوموحبانی | ۵ نظرات يذيرفته شده در مدينة
tye Wl jl lic sy نع كيرند. | فاخ له تسريف من كرنقد
© با آنكه مردم حقيقت وعدالت را © آرمانيها ارزشها و امور
مىشناسند (يا امكان شناخت آن را | غیرعقلانی.آرمانها و رزشهای
دارند)» براساس آن عمل نم ىكتند. | عقلانی معرفیمیشوند.
- علم مدنى فارابى از هم ظرفيتهاى علوم اجتماعى برخوردار است:
(6) به توصیف وفهمکنشها و ساختارهای جوامع مختلف میپرد زد
9) به تبیین (علتیایی) واقعیتهای اجتماعی و بررسبی
تغییرات و تحولات آنها میپردازد.
68 دربارهُ هنجارهاء ارزشها و آرمانهای جوامع مختلف داوری
علمی میکند و رویکرد انتقادی به جامعة خود و دیگر جوامع دارد.
9) دربارة هنجارهاء نحوة رفتار و سبك زندكى كنشكران سخنٍ
میگوید و باید و نبایدهایی برای زندگی اجتماعی تجویز میکند.
- مسکویه و بیرونی از دیگر متفکران اجتماعیاند که دو کتاب
تجاربالامم و تحقيق ماللهند را پدید آوردند.
- ابنخلدون عصبیت را عامل شکلگیری جوامع میداند که با
استفادة بیشتر از روش حسی و تجربی به alle عمران رسید.
انواع عقل در معنای عام و تناسب آن با انواع علوم اجتماعیٍ
عقل ابزاری عقل تفسیری عقل انتقادی
© جامعهشن اسی ه جام عهشن اسی| ۵ جامعه شناسی
آتبیینی(برایپیشبینی | تفسیری (برای فهم انتقادی (تجویزی)
او کنترل پدیدههای | دیگران و ارتباط با [9 برای ارزیابی و داوری |
اجتماعی) آنان با معنابخشی|نسیت به مناسبات وا
| برای کسب دانش|و انسجامبخشی به|ارتباطات انسانی
دربارة پدیدههای زندگی اجتماعی) | استفاده از زان
wes © براى فهم و تفسیر|ب رای اصلاح یک
۱ استفاده از زبان خود یدیدهه ای معناداررابطهٌ ظالمانه (با توان ؛
(در سخن گفتن با مانندکنش انسانی . |داوری ارزشی)
دیگری) برای ترغیب * استفاده از زبان * ارزیاببی وضعیت
دیگران به انجام کاری خود برای شناخت ارزشهای عدالت وا
که میپسندد. يكديكر و تفاهم و آزادى در روابط انسانی:
تعامل انسانها
-جهان اجتماعی که آگاهی همراه عمل و عمل توأم با آگاهی دارد.
زنده است و سایر نشانهها همچون همبستگی و.. را به دنبال دارد.
-یکی ازمهمترین شاخههای علوم اجتماعی مسلمانان,علم فقه است.
- فقه. مسائل اجتماعی را توصیف یا تبیین نمیکند بلکه راههای
برونرفت از وضعیت موجود به مطلوب را تجویز میکند.
- جامعة مطلوب (در فقه شیعه) دو ویزگی دار
([6 روابط و ساختارهای آن عادلانه باشد.
حاکمان و کارگزاران جامعه. عالم و عادل باشند.
- میرزای نائینی در آغاز قرن بیستم. مشروطه را بهترین PUD
ممکن در آن شرایط دانسته که مردم میتوانتد باکمک مجلس
شورا؛ ويزكى اول جامعة مطلوب را محقق کنند.
- وی ضمن تأکید بر حمایت مردم از تشسکیل مجلس (در نظام
مشروطه). مشروطه را به معنای مشروط کردن حاکمان و حکومتی
میدانست که باید در چارچوب مقررات عادلان مجلس عمل كند.
— امام خمینی (ره) در پایان قرن بیستم. به دنبال جامعة مطلوبی
است که هر دو ویژگی را داشته باشد؛ یعنی هم قوانین آن (با
کمک مجلس شورا) عادلانه باشد و هم مجریان این قوانین (با
کمک مجلس خبرگان). عالم و عادل باشند.
-مردم دراین جامعه از طریق مجلس شورای اسلامی ومجلس خبرگان
در تحفق بخشیدن به نظام مطلوب در عصر غیبت مشارکت م ىكنند.
علوم اجتماعی جهان اسلام. هم از متابع و ابزارهای تجربی و هم
از منابع عقلانی و وحیانی برای توصیف و تبیین مسائل اجتماعی
استفاده میکند.
علامه طباطبایی با طرح مسئلة اعتباریات؛ تعریف دقیقتری از
موضوع علوم اجتماعی ارائه کرده است و از دو سطح عقل نظری
و عملی سخن گفت.
- تعامل با علوم اجتماعى مدرن» ضمن فراهم آوردن زمينة طرح
نظريات جديد به متفکران مسلمان, امکان میدهد که:
8 علوم اجتماعی جهان اسلام را گسترش دهند.
63 ضمن توصیف و تببین مسائل جهان اسلام. مسائل جامعة
جهانی را هم تحلیل کنند.
63 برایبرونرة رانهاییمانند بحرا نآگاهی ومعنارامحلدهند.
- عقل نظری, واقعیتهایی را که مستقل از آگاهی و ارادة انسان
وجود دارند. شناسایی میکند.
- عقل عملی, وآقعیتهایی را که با آگاهی و اراد انسان بهوجود
میآیند. شناسایی میکند.
ویژگیهای جهان اجتماعی جهان اسلامی
ا( متناسب بودن با معنای علم در جهان اسلام
از متابع و ابزارهای تجربی برای توصیف و تبیین مسائل
اجتماعی استفاده میکند ولی تبیینهای علمی جهان اسلام به
شناخت تجربی محدود نمیشود و از منابع عقلانی و وحیانی نیز
استفاده میکند.
عقلانیت مورد استفادهُ جهان اسلام دادههای حسی و تجربی
و همچنین هنجارهاء ارزشها و آرمانهای فرهنگی, اجتماعی و
تاریخی پیرامون خود را مورد ارزیبی انتقادی قرار میدهد.
63 عاملان با استفاده از عقلانیت جهان اسلام به گونهای
به ارزیابی فرهنگ و تاریخ مربوط به خود میپردازند.
09 عقلانیت جهان اسلام همه عرصههای علمی را سامان
نمیدهد. بخشی را به حس و تجربه و بخشی را با استفاده از
وحی سامان میدهد.
3 دربارة وضعیت مطلوب و آرمانی جامعهُ اسلامی و همچنین
جامعءٌ جهانی داوری خواهد کرد و راههای برونرفت از وضعیت
موجود به سوی مطلوب را شناسایی میکند.