کارگاه متن پژوهی قاضی بُست فقط قلمرو زبانی صفحه 21و22 بخش اول

صفحه 1:


صفحه 2:
انواع «که» ‎١‏ - حرف بيوند الف) بيوندكر: آنان که خاک را به نظر كيميا كنند ۶ آيا بود كه كوشه جشمى به ما كنند 

صفحه 3:
© ب) که به معنای «زیراکه»: 7 زبان درکش ای مرد بسیار دان . 1 3 که فردا قلم نیست بر بی زبان .. . 

صفحه 4:
ب) که به معنای «اگر»: جه کند بنده که گردن فنهد فرمان را چه کند گوی که عاجز نشود چوگان را 

صفحه 5:
‎i‏ عمر بگذشت به بی حاصلی و بالهوسی :035 پسرم جام می‌ام ده که به پیری برسی 

صفحه 6:
۲- که حرف اضافه به معنای «از»: جوی مشک بهتر که یک توده گل. 

صفحه 7:
SSS aa al, ‏که‎ ‎eet i 3) pnd ۱ ‏سشى به معد‎ ‏ا کسی؟: كا‎ A ‏كفنت برو داز‎ 5-0 ‏جرخ بلند‎ 

صفحه 8:
۴- که ضمیر مبهم در معنای کسی که: هر که آمد عمارتی نو ساخت رفت و منزل به دیگری پرداخت 

صفحه 9:


انواع که در دستور زبان فارسی انواع «که» -۱حرف پیوند الف) پیوندگر: آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند 1 ب) که به معنای «زیراکه»: زبان درکش ای مرد بسیار دان که فردا قلم نیست بر بی زبان 2 پ) که به معنای «اگر»: 6هد فرمان را چه کند بنده که گردن نن چه کند گوی که عاجز نشود چوگان را 3 ت) که کوتاه شده «امید است که»: عمر بگذشت به بی حاصلی و بالهوسی پسرم جام می‌ام ده که به پیری برسی 4  -۲که حرف اضافه به معنای «از»: ُجوی مشک ،بهتر که یک توده ِگل. 5  -۳که ضمیر پرسشی به معنای چه کسی؟: که گفتت برو دست رستم ببند؟ نبندد مرا دست چرخ بلند 6  -۴که ضمیر مبهم در معنای کسی که: هر که آمد عمارتی نو ساخت رفت و منزل به دیگری پرداخت 7 تدوین :محمد فایق مجیدی دبیر بازنشسته ادبیات فارسی