صفحه 1:
يي ف
همة ما متوجه هستيم كه قيام عاشور يك تفاوت و رنك ديكرى نسبت به خيلى لز صسائل Bale gp هم همین است.
يعتى نوک بای اباب لیگران یرد براى امامان ديكر ad pc در طول تاريخ ظلهاى زيادى صورت كرفته. اما. |(©.
۳ جرا فق او ار مدا ده تابن میرم نم هب مدا هيع روك سل ی
6 شما یود تسین من م0 چهکسی جز اممجسین یه ین ۳۰میلون دم راز كشورهاى مختلف يكشائد وليتطوز بيده اه [BY
(| یان ري قأوب هس lp برد؟ هیچکس! ین مارا موجه میکد که ممحسین یک فرقی داد هریش |
pny ean
Ges
خيلى وقتها جامعة مؤمنين حسهاى مشتركى دارد. اما نمیدندچیست. این همان حس کسانی است که
يك سال ارينين رفتتد وسال بعد دوبارة آنها را مىكقائد و كسائى كه ترفتند هم مىقيند يعتى إين جمعيت.
لس است. لذ ید اعدا كه مى افتيم: همين جورى جشممان تر م ىشود.
هر سال يشتر شود إبن حس هاي كددر مؤمنين شكل مىكبرد. اعبار دارد امبرالمؤمنين eho
Jp We فضل lao Ha ما از اضافه كل ما أقريده شدند »انيدي غم فين في ماك هنين جد ةن
جرا ما معرم ناراخت
میشویم؟ چون قلب
امام زمان 25 تاراحت
ودلگیر است. لذا
ذل ما هم می کرد
احساسات امام معصوم ير احساسات شيعيان اثردارد مثالش لين اسنت كه ما لز لول محرم داریا بای
اما حسین ی شروع مىكنيم؛ در حالى NDAs ety thusly be cules Na
میفرمودند: «محرم که شروع میشد دیگر کسی پدرم را خندان تمیدید. لین ین ید سرهدم! جرا ما.
محم نراحت م شويم؟ جون فلب امامزمان #5 ناراحت ود ل كير لست. لذ دل ما هم م ىكيرد. امام مادق فين
م ىكثند اي سرت اد و
میفرماید: با
alle را موبيند و ناراحت مىشود. و جون لو مت میشود. ما هم iste يعنى
مان خولسته لست كه لبن دارها و قلبها را متوجه خودش بكند و يك جريانى مثل اربحين شكل
ين مله تفط به ما حسي نك بلكة به صسير حركت اهيبت لا مرتيط ست.
صفحه 2:
تمدن غرب در لين فويستسيصد سال يك داشته. داششة فاشتداش هم انسانمحورى يا لومانيزم
ay (Humanism) جيزهابى هم كد ال مشاهده و أزمايش يا اكسبريعنتاليستى نيستند بیش رزش و
اعتبار ومتزلتى قائل نبود؛ مىكقتند: اسلا ری ندرم وجد اد رده ا ری .»فلا رام
لين حس در همه شکل گفت که a pS Cy pp Sally که باعل تجربی
J ناگی هستن. پیش بروم. و جيزى هم که با عم تجریی ال اندزهگیری نیست. الا به أن
كارى داي رن لین جرا را پیش نی کده است. دای قدیم هم وه است: قوم حضرت توح تو به 20
شدت اکسپریمتالیستیبو. بای همین خیلی لز لت" یی دیدن" تفه میکنن. ی چیزی
اصالت دارد كه در حوزة حسهلى بتجكانه مىكنجد. حضرت نوج فيه در سرزمينى خشك وب ىأبوعلف
زنگی میکود الا وسط بيابان نجف كه خشك اسسته مىكويد: «قرار است لينقدر يران بيارذ كه سيل
شود.ه الها بود كه كسى أنجا سيل نديده يود و تجرية سيل تداشتتد حضرت تو ج868 ies gy
مكرتا
پسر توح خرآن جامعه يزرك شده و استذلالهايش شبيه أنها استه مىكويد: «به فرض كه سيل هم
أمد. مىروم بالاى كود.» اما حضرت نوح 825 مىفرمود: ٠١
JS ig at ig sd USE ME Oo sa Cae ليها لبن لنت كه جهزى ركه
نمريينتد مىكويند: ديس ابد نيست.» که بز ديدن وح سكردتش رأنار
نداشته ياشد. خيلى از اصوات هست كه با كوش خودت تمىتواتى بشتوى. لما دارى ثبتش مىكنى: ما
كردش كرة زمين يك صداى بسيار وحشتناك دارد منتهادر بازهاى نيست كه كوش مابشنود ال موزی
مئزنم؛ به مناطق سيل زدة غرب كشور رفته يوديم. يجمهاى أنجا مىكفتند: «سيل كه أمد. روستا را خالی
میکزديم. ما پعضی از اينها بیون نمیآمدنده میگفتيم: «سیل دازدمیآید و روستای شما زیر آب
مىرود!» م ىكفتتد: وال در نود سال عمرمان نديديم كه ينجا زيرأب برود: احتمال جشمتان زمینهای ما
+ ذليل نم شود كه وجود
را كرفت است!» مىكفت: gin اسلحه بيرونشان انداختيم.» بس مئبينيد ما بمشدت به تجربه و به
حسهای خودمان واستعليم. قوم نوج 8 لينجورىانده مىكويند: «جون در حوزة شناختى ما نيسته يس
لابد يستء» احمق هستند وغرق هم مى شوند قرأن درمورد يسر توح 8 مى فرمايدا اب
ا خر شدهها برد »یی قلژه حاظ فگی عرق شد يوذ كه وز فريك قوق شف
صفحه 3:
.| فرضيدهاى مختلفى براى طوفان نوح كقتند اما من جزو كساتى هستم كه طوفان إى.
5 4
lbs she es PF منطقداى مردائم: خوب است بدائيد لبن طوفان يرك أ
"| نه فقط در كتب ديتى: كه در يافتههاى باستانشناسى كيلكميش هم ثبت شده لست |
ممجزة حضرت توح تیک کار عمی زیت است؛ نوج حرفهایپسرش را ول داد که گر آب ای
بايد به تدى بروند. متها حرف سر اين است كه دايرة شتاخت حضرت نوح 2 ازبسرش بيشتر استه يمواسطف.
A aay pb Cy A rg كودع هع وير أب مرنيود حنياى امرهز حم اين لست كه م كويد جيزى رأيه:
انياى امروز هم اين
است كه مى كويد
چیزی را به اصالت.
أصالت م شتاسم كك بتوانم در ول أزمايش بيرم وثيتشى كنم. ذا روح: جن. فرشته. خداو هم اهراک
م ىكذارد. جون نم تود SL كند و أن را در لولة أزمايش يبر ما مى تود فاصلة تهران نا لراك را أزمايق.
كند و سرعت رسيدن را بيشتر كتد. لذادلشتههاى لبن تمدن جديد رفاه بود أن هم برا كسى كه بول داشته.
عبناى همهجيز يول شد و اصالت روى مصرف.
iter uae توليد بيشترء ite I يبشتر
وبل بيشتر. براى همين وقتى مىخواهتد بفهمتد كه يك جامعهلى موفق أست يا خير: مىكويند 105 6اش.
راك كنيد 618 يعنى كل بول تقسيم بر تماد all ane al NDP pal laf tap ثروت
و افزليش عدالت اجتماعى نيست؛ لين توليد ثروتى كه دارد مىشود. به جيب يك عدة خاص م رود.
اصالت: اصالت بول شد ووجذاييت داشت كلمة شيهوت در عربى لز فارسى رفته ست وريشئة اصلوراش "قفن"
بوده و از شا آمده است. مثلأ اكر يخواهيم يكوبيم يك چیزی خوب است. میگويمشاهانه است. ما
مردم عادى بايد در برف زتدكى مىكردتد.امابادشاهان؛ يبلاق و قشلاق مىكردند: بايتخت رصستانه وتابستائه.
داشتند يا هم مردم جنين لمكاناتى را داشتند؟ خير. در زمستان دستور مداد عملمها برايش أب تكرم.
مى أوردند. درتابستان هم دونفربالاى سرش فقط اورا باد مى زدتدد تمدن نوين غرب كفت من اينها را براى
خواستههاى بشر همدتان به ارمفان مىأورم. رسيدكى به خواستههاى بشر بد است؟ خير. اما اصالتدادن به آن اشتباه اسست.
بد است؟ خيرء اما يعنى ديكر هدف ما از زناكى كردن بشود ابن لوازم و وسايل. فلذا لينجا كدام آدم ارزش ييشترى دارد؟ آنكه
وا يهترى داشت باشد إين حسس,ها كاملا نسبى استه يعني الان كه شما كولركازى داريد حس تع كنيد
اصالتدادن به آن
اشتبه است.
جيزى كم داريد لما قطمأ دويست سال يعد به شما خواهتد ختديد. هماتطور كه شما داريد به كساتى كه
خودشان رايايتكه ختك مىكردند مرختديد. يعتى أول كه تشته باشيد. از جوى أب مى خوريد بعد يكمخرده
که ان نبا برطرف شود میگید: دنه ار یش خنک باشد هتراسته» بط ugh نی
Fe at مكوبيد: «أبمعدنى فرانسوى م خواهي» الان 88 هزار تومان بول مملكت را دارفد
براى يك أبمعدنى مى ذهتد! كه جى؟ 2120 أنجا با 120 ما فرق {Safa
صفحه 4:
يي ف
این تياز. حدٍ يقف و انها ندارد: به مرحلهاى م رسد كه لاكجرى باى م شود در جامعداى كه مينايش بول
شد و لروش اجتماعى يه بولدارتريودن شد. براى اينكه تو ارزش اجتماعى ييشترى داشته ياشى: بايد يكونى.
pia joule oe جطورى نشان بدهئ مليددازترى؟ با لباست. با حرفزدنته با عكسسهانى كه در
ينستاكرم م ىكذاى. يك سرى بديخت وجود درق كه ايزها را ترد يس اذا أنها بادرس و أن رب مرحلداى مر رنسد كه
خانه و ماشين و سفر وى را I se hab كتند و يك سك يخرند و ياسها را هم از سح الاكجوىبازى مى شود.
ناكوا تيه كنند! ينجا لين أدم يك صورت قيك از fa اصلى لو مى سازد براى همين مىيينيد در
محلدهاى متوسط به بايين. سككرداتى زياد است: جون دوست دارد اداى بولدارها را دربارود.
19 1515 0/1137
مد کت ری پا که رو که یبد که تس رض بون اكز هر وی
قانون بای لال | — که بش پولی یت بای دم مر ره رد یت تحریک ند ال چقدر تیا BE
انوشته مى شود درند؟میگوین ول کن. نیا یشان میسزيم. هرک ول بیشتری دارد شأن بيشترى دارد. قوانين هم
جون اينها خداهاى ال . دارند؟ مىكويند ول كنء i 0
أراآام يراى بودارها تفيير مىكند. بول دارم. رف ا يرلى خودم مىخرم. اكر أدم ُشتم. لين BE
.در لين جوامع: قاتون.
هميلياردى را يكير و رضايت بده بيهترين وكلارا استخدام مىكنند و وثيقه م ىكذار
ابراى بولدارها نوشته مى شود: جون اينها خداهاى جديد هستند.
ما هر رو بايد ا تيازهاى جديد و غبراصيل مواجه شويم و براى ارضاكردن لين نيازها مسايقه يدهيم. مل
مىكويند: «تا حالا دلستر نخوردى؟! تو بدبخت و بيجارداى!» منزلت اجتماعى را يول تعيين مىكتد. براى
همين يهترين كتوشلوار. ماشين. طبقة ساختمان و بزركترين و شيككترين اناق يرلى أقلى مدير استة لو
به اندلزة خرج ماهانةتو. بول ادكلن مىدهد و جون مابددارترين است. زياترين زنها در خدمت و هستن؛
جون بوردار ست م ىكويد: هيك ساعتى كه م خواهم در هوابيما باشم خوشك ل هايتان را جدا كتيد وباوريد
جلوى جشمم.» ذا شفل خدمت به بو دارا هم ارزش م شود.
صفحه 5:
واحد نكارش مؤمسه مصاف الك 3
يباور براى همين شروع ع ىكتند به تأسيس
بزوهشكاه و مىكويتد: اين يزوهشكادها بايد دست ما ياشد.؛ مريينيد كشور ثروتمندى مثل SIS Say
جون بوردار استه بيد بيشترين روشها و دنشها ربب
كرده أست كه همة دانتعمتدها م خواهند قرار كنند وبه أنجا بروند. مىكويد: «ب تجا نيابيد و دانقتان را
ه من دهد من باتش شم اروت یشتری توليد م كنم.» بعد هر لين جامعه بدبختييجاردهلى شكل
خيلى از قوانينى كه ع ىكيرند كه بدصورت مادام لعمر همينطورى موماتتد و بجدهايش هم همينجورى مىمانتد ويك شكاق
الان در مملكت ما عميق طبقائى شكل م كيرد خداوند به يامركق فرمود: cre ph NN US SREY GY
5
میشود بای
پولهرهاست.
نی لین غنمتهایی که ز جنگ میگیری رب فاد وب پلارها ند ار به ولا بدهی, ور
میشود pp ly دست لو است: قدرت که دستش بشد. رنه هم دست و استه و ای
مىشود كه قوانين را هم برای خودشان میتوسند. خیلی از قوینی که لان در مملکت ما درد نوت
میشود. ری پلدارهااست. ee ee A OM ور طرحنشوید. چون دود وی میشود. ما طرف
بول میدهد و طرح را مىخرد. إين» در جامعة اباعبدالله + شكل كرفت كد شر اباعبد الله يم بالادى تى.
LS Sa Sy ch, كه مايددار يودند. همه صحابة ييفمبر يك بودتد
يشر ييخمبر هم كه باشد. تحتتأثير اين جاه فرذ فاسدى به لسم كتمان م شود. |باعبد اله ! وقتى جلوى.
yep std lag) جز من خواهيد من ر| يكشي Se نتن بشم جه كردم ورك نسي بي خينهة ليع
من سل سيد لهند سحل مهفتب جد ادا جواب دادتد: وجفتًا طرع القطءد ترسيديم بااتمهايمان قطع
بشوداه كشته يودتد براى همين رسأتددار نيودت Mn dah Mtl nly AS
وال الأو رجلا i yt Ls So ca Jal زبر ازما احريبت بود
أبن زييرى أست كه سيف الاسلام است. به خاطر قوانينى که در آن
مردم کوفه گشنه
بودند,برای
رامؤمنين نه ايستاد. ديكر إن زير: أن زر قبلى نیست. چون
شکل گفته در جاعداى كه همهشان نماز م خواتد قوانينى شكل كرفت كه مينا يول و
ثروت بوذ به يك عده يول میداد تا مأمور شایمپراکنی شوند. کار بمجایی رسید. زمنی که
capa در مسجد كوفه ضربت خورد. در شام سؤال مردم لين لست: «على در مسجد جدكار
داشت؟ مر نما میخواند؟ لین مردی كه به يميرك ايعان أورد و تتها صحايداى كه اهرستت در
eg BY BF sen oy مبرالمؤمنين لبه استه مى كويد نها وجهی است كه يه يت سجده
نکره است.وقتی حضرت سر كار ميد أنها بدواسطة يول و رسانمهايشان كارى مکنند که مت به
اغيابانها بريزند جون اميرالمؤمنين 5ه با اغنيا درافتاد.
صفحه 6:
واحد نگارش موسسه معا
وقتى در اتقلاب رسول ال كه مدرائى مثل اميرالمؤمنين ف Dp tg دشت. ال ۶۱ هجری
شر ابعبد اله بالاى نى رفته ما كه ديكر جى خود داريم! امسال از جهل تفر اولي كتكور: يك نفر هم
در مدرم عادی درس تخوئده بود. ise طرف بول دارد و مدرسة غيراتطاعى تيتتام ميكتد ود مدرم
غيرانتفاعى يهترين معلمها را مىآورند: أن معلمها بهترين كلا سهلى كتكور را برلى أنها م ىكذارند: فلا
احتمال قبولى لوخيلى بيشتر استه در جامعه هركزتبايد أموزش بولى باشد. لين لوضاع جامعه مي شودة در
اين جامعه. اصول مى شكتد. مسئولين ما مبانى اسلامى را متوجه تيستند.
ارزشكذارى جان انسانها تغيير كرده: فرهنك غرب خيلى كثيف استد حالا اين فرهنك غرب م توائد در
5-5
جاسة سلامی هم با Dla lg yl اد و خودش را شر كار gh در واقع ذات قوانين: غرين أننت:
كه اسلاممال شده است. لذا ديكر اتتظار نداشته اشید که پزشکتان کاسب نشود. چون قوعد و فونینی |
| ساختد که پزشک, بسازیروش شود! همان کسی که رویقرآن دست گذاشتهبود و قسم خورده يود كه به
جان انسانهاخيانت نكند. حال دارد ميليوني به مال انسانها خيانت م ىكند. م ىكوبد: «ماليات نمى دهم«
در جامعداى كه اسلامى يود. اماوسجاد ينه مى فرمايد: کلب ایا و جل تمه باقن
به اون قرب میچنتند هي سید ون وا وه مر رآ جمعه وکشی از لام مان
است. ات بل پستنه و اصالت توت جامعه را از انسانیت هی میکند. ما حسین این سیستم رد و
مهندسی فرهنگیای را آغاز کرد که متجبه ظهورشود. که در آن اصالت و کرامت و لت به ندرة شرفت
شماست. يه اندازة مراعات اخلاقيات است. برای همين اباعبد اله:ت8 از تمام آن جيزى كه آنها به ارمفان.
أوردهبودند كذشت. ازرفاد اززن و بجه و مالواموال كذشت و امرو بزركترين اجتماع بشرى به ها این
انسانيت تهی
میکند.
— FERPA
يا اباصالح!
هممجيز آنكه تور داشته باشد. a
5, Si
1
مهندسی فرهنگی قیام عاشورا
4آبان98
ّ
اباعبدالله متفاوت است
همۀ ما متوجه هستیم که قیام عاشورا یک تفاوت و رنگ دیگری نسبت به خیلی از مسائل دارد ،درمورد اباعبدالله هم همین است،
یعنی آنطور که برای اباعبدالله گریهمان میگیرد ،برای امامان دیگر اینطور نیست .در طول تاریخ ظلمهای زیادی صورت گرفته ،اما
ك ََي أ َََب َع ْب ِد ّ
اَلل؛ یا اباعبدالله ،هیچ روزی مثل روز
چرا فقط عاشورا اینطور ماندگار شده است؟ امامحسن میفرماید« :ال يَ ْوَم َكيَ ْوِم َ
شما نبود(».شیخ صدوق ،االمالی ،ص )۱۱٥چهکسی جز امامحسین میتواند 30میلیون آدم را از کشورهای مختلف بکشاند و اینطور پیاده راه
ببرد؟ هیچکس! این ما را متوجه میکند که امامحسین یک فرقی دارد و به فرمایش آقا رسولالله ،ایشان « َح َر َارة ِف
قُ لُوب»(محدث
نوری ،مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ،ج ،۱0ص )3۱8است .لذا یاد اباعبدالله که میافتیم ،همینجوری چشممان تر میشود.
حسهای مشترک جامعۀ مؤمنین
خیلی وقتها جامعۀ مؤمنین حسهای مشترکی دارد ،اما نمیداند چیست .این همان حس کسانی است که
یک سال اربعین رفتند و سال بعد دوباره آنها را میکشاند و کسانی که نرفتند هم میآیند .یعنی این جمعیت
چرا ما محرم ناراحت
میشویم؟ چون قلب
امامزمان ناراحت
و دلگیر است ،لذا
دل ما هم میگیرد.
هر سال بیشتر میشود .این حسهایی که در مؤمنین شکل میگیرد ،اعتبار دارد .امیرالمؤمنین میفرماید:
« ِشيعتنا ِمن فَض ِل ِ
طينِتِنا؛ شیعیان ما از اضافه ِگل ما آفر یده شدند(».الدیلمي ،أعالم الدین في صفات المؤمنین ،ج ،1ص)14٥
َُ ْ
احساسات امام معصوم بر احساسات شیعیان اثر دارد .مثالش این است که ما از اول محرم عزاداری را برای
امامحسین شروع میکنیم؛ در حالی که هنوز اتفاقی نیفتاده است .چرا عزاداری را شروع میکنیم؟ ائمه
میفرمودند« :محرم که شروع میشد دیگر کسی پدرم را خندان نمیدید(».األمین ،أعیان الشیعة ،ج ،2ص )485چرا ما
محرم ناراحت میشویم؟ چون قلب امامزمان ناراحت و دلگیر است ،لذا دل ما هم میگیرد .امامصادق
میفرماید« :از اول محرم ،مالئکه آن پیراهن خونی را ]
از عرش[ آویزان میکنند(».الهاشمي الخطیب ،ثمرات األعواد ،ج،1
ص )37امام آن را میبیند و ناراحت میشود ،و چون او ناراحت میشود ،ما هم ناراحت میشویم .یعنی
امامزمان خواسته است که این دلها و قلبها را متوجه خودش بکند و یک جریانی مثل اربعین شکل
بگیرد .این مسئله نهفقط به امامحسین بلکه به مسیر حرکت اهلبیت مرتبط است.
2
شباهت تمدن غرب و قوم نوح
تمدن غرب در این دویستسیصد سال یک داشته ،داشت؛ داشتهاش هم انسانمحوری یا اومانیزم
( )Humanismبود .چیزهایی هم که قابل مشاهده و آزمایش یا اکسپریمنتالیستی نیستند ،برایش ارزش و
ً
اعتبار و منزلتی قائل نبود؛ میگفتند« :اصال کاری نداریم وجود دارد یا ندارد ،به ما ربطی ندارد ».فلذا آرامآرام
این حس در همه شکل گرفت که برای اینکه بتوانیم پیشرفت کنیم ،باید روی مقولههایی که با علم تجربی
ً
قابل اندازهگیری هستند ،پیش برویم ،و چیزی هم که با علم تجربی قابل اندازهگیری نیست ،اصال به آن
کاری نداریم .قرآن این جریان را پیشبینی کرده است .در انبیای قدیم هم بوده است؛ قوم حضرت نوح به
ی" یعنی "دیدن" استفاده میکنند ،یعنی چیزی
شدت اکسپریمنتالیستی بود ،برای همین خیلی از فعل " َرأَ َ
اصالت دارد که در حوزۀ حسهای پنجگانه میگنجد .حضرت نوح در سرزمینی خشک و بیآبوعلف
قوم حضرت نوح
به شدت
اکسپریمنتالیستی بود،
برای همین خیلی از
فعل " َرأَ َی" یعنی "دیدن"
استفاده میکنند.
زندگی میکرد .حاال وسط بیابان نجف که خشک است ،میگوید« :قرار است اینقدر باران ببارد که سیل
شود ».سالها بود که کسی آنجا سیل ندیده بود و تجربۀ سیل نداشتند .حضرت نوح را دیوانه خطاب
میکردند!
پسر نوح در آن جامعه بزرگ شده و استداللهایش شبیه آنها است؛ میگوید« :به فرض که سیل هم
آمد ،میروم باالی کوه ».اما حضرت نوح میفرمود« :اگر این سیل از آن کوه بیشتر باشد
چه؟»(رک:
هود )43:گفت« :تا حاال یک چنین ِسیلی ندیدیم؛ پس نیست ».مشکل اینها این است که چیزی را که
پسر نوح،
ً
قبال به لحاظ
فکری غرق شده
بود که امروز
فیزیکی غرق شد.
نمیبینند ،میگویند« :پس البد نیست ».اینکه تو ابزار دیدن و حسکردنش را نداری ،دلیل نمیشود که وجود
ً
نداشته باشد .خیلی از اصوات هست که با گوش خودت نمیتوانی بشنوی ،اما داری ثبتش میکنی؛ مثال
گردش کرۀ زمین یک صدای بسیار وحشتناک دارد ،منتها در بازهای نیست که گوش ما بشنود .مثال امروزی
میزنم؛ به مناطق سیلزدۀ غرب کشور رفته بودیم ،بچههای آنجا میگفتند« :سیل که آمد ،روستا را خالی
میکردیم .اما بعضی از اینها بیرون نمیآمدند ».میگفتیم« :سیل دارد میآید و روستای شما زیر آب
ً
میرود!» میگفتند« :والله در نود سال عمرمان ندیدیم که اینجا زیر آب برود؛ احتماال چشمتان زمینهای ما
را گرفته است!» میگفت« :بهزور اسلحه بیرونشان انداختیم ».پس میبینید ما بهشدت به تجربه و به
حسهای خودمان وابستهایم .قوم نوح اینجوریاند؛ میگویند« :چون در حوزۀ شناختی ما نیست ،پس
ِ
ِ
ي؛
البد نیست ».احمق هستند و غرق هم میشوند .قرآن درمورد پسر نوح میفرمایدَ :كا َن م َن ال ُْمغْ َرق َ
ً
او از غرقشدهها بود(.هود )43:یعنی قبال به لحاظ فکری غرق شده بود که امروز فیزیکی غرق شد.
3
فرضیههای مختلفی برای طوفان نوح گفتند ،اما من جزو کسانی هستم که طوفان
نوح را جهانی نمیدانم ،منطقهای میدانم .خوب است بدانید این طوفان بزرگ
نه فقط در کتب دینی ،که در یافتههای باستانشناسی گیلگمیش هم ثبت شده است.
اصالت پول و خداییکردن پولدارها
معجزۀ حضرت نوح ،یک کار علمی زمینی است؛ نوح حرفهای پسرش را قبول دارد که اگر آب بیاید،
باید به بلندی بروند .منتها حرف سر این است که دایرۀ شناخت حضرت نوح از پسرش بیشتر است؛ بهواسطۀ
وحی ،به حضرت خبر رسیده که کوهها هم زیر آب میرود .دنیای امروز هم این است که میگوید چیزی را به
اصالت میشناسم که بتوانم در لولۀ آزمایش ببرم و ثبتش کنم .فلذا روح ،جن ،فرشته ،خدا و همۀ اینها را کنار
میگذارد ،چون نمیتواند اثبات کند و آن را در لولۀ آزمایش ببرد ،اما میتواند فاصلۀ تهران تا اراک را آزمایش
کند و سرعت رسیدن را بیشتر کند .لذا داشتههای این تمدن جدید ،رفاه بود ،آن هم برای کسی که پول داشت.
مبنای همهچیز پول شد و اصالت روی مصرف قرار گرفت .مصرف بیشتر ،تولید بیشتر ،کار بیشتر ،شغل بیشتر
و پول بیشتر .برای همین وقتی میخواهند بفهمند که یک جامعهای موفق است یا خیر ،میگویند GDPاش
ً
را نگاه کنید GDP .یعنی کل پول تقسیم بر تعداد آدمها ،که این افزایش GDPالزاما به معنای افزایش ثروت
دنیای امروز هم این
است که میگوید
چیزی را به اصالت
میشناسم که بتوانم
در لولۀ آزمایش ببرم
و ثبتش کنم.
و افزایش عدالت اجتماعی نیست؛ این تولید ثروتی که دارد میشود ،به جیب یک عدۀ خاص میرود.
اصالت؛ اصالت پول شد و جذابیت داشت .کلمۀ شهوت در عربی از فارسی رفته است و ریشۀ اصلیاش " َش َه َی"
ً
ً
بوده و از "شاه" آمده است ،مثال اگر بخواهیم بگوییم یک چیزی خوب است ،میگوییم شاهانه است .مثال
مردم عادی باید در برف زندگی میکردند ،اما پادشاهان ،ییالق و قشالق میکردند؛ پایتخت زمستانه و تابستانه
داشتند .آیا همۀ مردم چنین امکاناتی را داشتند؟ خیر .در زمستان دستور میداد عملهها برایش آب گرم
رسیدگی به
خواستههای بشر
بد است؟ خیر ،اما
اصالتدادن به آن
اشتباه است.
میآوردند ،در تابستان هم دو نفر باالی سرش فقط او را باد میزدند .تمدن نوین غرب گفت من اینها را برای
همهتان به ارمغان میآورم .رسیدگی به خواستههای بشر بد است؟ خیر ،اما اصالتدادن به آن اشتباه است.
یعنی دیگر هدف ما از زندگی کردن بشود این لوازم و وسایل .فلذا اینجا کدام آدم ارزش بیشتری دارد؟ آنکه
ً
لوازم بهتری داشته باشد .این حسها کامال نسبی است؛ یعنی االن که شما کولر گازی دارید حس نمیکنید
ً
چیزی کم دارید اما قطعا دویست سال بعد به شما خواهند خندید ،همانطور که شما دارید به کسانی که
خودشان را با پنکه خنک میکردند میخندید .یعنی اول که تشنه باشید ،از جوی آب میخورید .بعد یکخرده
که این نیاز برطرف شود ،میگویید« :نه ،اگر آبش خنک باشد بهتر است ».بعد میگویید« :نه ،آبمعدنی
باشد ».بعد از مدتی میگویید« :آبمعدنی فرانسوی میخواهم ».االن 45هزار تومان پول مملکت را دارند
برای یک آبمعدنی میدهند! که چی؟ H2Oآنجا با H2Oما فرق دارد؟!
4
حد یقف و انتها ندارد؛ به مرحلهای میرسد که الکچریبازی میشود .در جامعهای که مبنایش پول
این نیازِ ،
شد و ارزش اجتماعی به پولدارتربودن شد ،برای اینکه تو ارزش اجتماعی بیشتری داشته باشی ،باید بگویی
من مایهدارتر هستم؛ چطوری نشان بدهی مایهدارتری؟ با لباست ،با حرفزدنت ،با عکسهایی که در
اینستاگرام میگذاری .یک سری بدبخت وجود دارند که اینها را ندارند ،پس ادای آنها را درمیآورند؛ آن
خانه و ماشین و سفر اروپایی را ندارند ،فقط میتوانند پول قرض کنند و یک سگ بخرند و لباسها را هم از
این نیاز ،حد یقف و
انتها ندارد؛ به
مرحلهای میرسد که
الکچریبازی میشود.
تاناکورا تهیه کنند! اینجا این آدم یک صورت فیک از زندگی اصلی او میسازد .برای همین میبینید در
محلههای متوسط به پایین ،سگگردانی زیاد است ،چون دوست دارد ادای پولدارها را دربیارود.
ً
دنیا را به این سمت میبرند .مثال توالتفرنگی یک مولتیمیلیاردر برجساز ،از طال است! خب این چه اهمیتی
قانون برای پولدارها
نوشته میشود؛
چون اینها خداهای
جدید هستند.
دارد؟! یک سری افراد باید باشند که مردم را دائم به ولع بیاورند که بیشتر بخرند .چون اگر نخرند ،تولیدی
نیست؛ تولید که نباشد ،پولی نیست .پس باید دائم مردم را به خرید بیشتر تحریک کنند .حاال چقدر نیاز حقیقی
دارند؟ میگویند ِول کن ،نیاز را برایشان میسازیم .و هرکه پول بیشتری دارد ،شأن بیشتری دارد .قوانین هم
ُ
آرامآرام برای پولدارها تغییر میکند ،پول دارم ،رفاه را برای خودم میخرم .اگر آدم کشتم ،این آپارتمان
8میلیاردی را بگیر و رضایت بده .بهترین وکال را استخدام میکنند و وثیقه میگذارند .در این جوامع ،قانون
برای پولدارها نوشته میشود؛ چون اینها خداهای جدید هستند.
ً
ما هر روز باید با نیازهای جدید و غیراصیل مواجه شویم و برای ارضاکردن این نیازها مسابقه بدهیم .مثال
میگویند« :تا حاال دلستر نخوردی؟! تو بدبخت و بیچارهای!» منزلت اجتماعی را پول تعیین میکند ،برای
همین بهترین کتوشلوار ،ماشین ،طبقۀ ساختمان و بزرگترین و شیکترین اتاق برای آقای مدیر است؛ او
به اندازۀ خرج ماهانۀ تو ،پول ادکلن میدهد و چون مایهدارترین است ،زیباترین زنها در خدمت او هستند؛
چون پولدار است میگوید« :یک ساعتی که میخواهم در هواپیما باشم ،خوشگلهایتان را جدا کنید و بیاورید
جلوی چشمم ».لذا شغل خدمت به پولدارها هم ارزش میشود.
ما هر روز باید برای
ارضای نیازهای
جدید مسابقه بدهیم.
5
چون پولدار است ،باید بیشترین روشها و دانشها را به دست بیاورد .برای همین شروع میکنند به تأسیس
پژوهشگاه و میگویند« :این پژوهشگاهها باید دست ما باشد ».میبینید کشور ثروتمندی مثل آمریکا کاری
کرده است که همۀ دانشمندها میخواهند فرار کنند و به آنجا بروند .میگوید« :به اینجا بیایید و دانشتان را
به من بدهید .من با دانش شما باز ثروت بیشتری تولید میکنم ».بعد در این جامعه ،بدبختبیچارههایی شکل
خیلی از قوانینی که
االن در مملکت ما
دارد نوشته
میشود ،برای
پولدارها است.
میگیرند که بهصورت مادامالعمر همینطوری میمانند و بچههایش هم همینجوری میمانند و یک شکاف
ك ْم(.حشر)7:
ي ْاْلَغْنِيَ ِاء ِمنْ ُ
عمیق طبقاتی شکل میگیرد .خداوند به پیامبر فرمودَ :ك ْي َال يَ ُكو َن دُولَة بَ َْ
یعنی این غنیمتهایی که از جنگ میگیری را به فقرا بده و به پولدارها نده؛ اگر به پولدار بدهی ،پولدارتر
میشود و وقتی پولدارتر شود ،قدرت دست او است؛ قدرت که دستش باشد ،رسانه هم دست او است .و این
میشود که قوانین را هم برای خودشان مینویسند .خیلی از قوانینی که االن در مملکت ما دارد نوشته
میشود ،برای پولدارها است .االن در تهران میگویند وارد طرح نشوید ،چون دود تولید میشود .اما طرف
پول میدهد و طرح را میخرد .این ،در جامعۀ اباعبدالله شکل گرفت که َسر اباعبدالله باالی نی
رفت ،وگرنه آن کسانی که مایهدار بودند ،همه صحابۀ پیغمبر بودند.
پسر پیغمبر هم که باشد ،تحتتأثیر این جامعه ،فرد فاسدی به اسم کنعان میشود .اباعبدالله وقتی جلوی
اینها ایستاد ،فرمود« :چرا میخواهید من را بکشید،
مگر من با شما چه کردم؟»(رک :المحمدي الري شهري ،الصحیح
ِ
العطاء؛ ترسیدیم یارانههایمان قطع
رح َ
من مقتل سید الشهداء و أصحابه علیهم السالم ،ج ،۱ص )597جواب دادند« :خفنَا طَ َ
بشود!» گشنه بودند ،برای همین رسانهدار نبودند ،بلکه رسانهپذیر بودند .امیرالمؤمنین میفرمایدَ « :ما
شأَ اب نُهُ الْم ْشئُوم َعب ُد ِّ
الزب ْْی رجًل ِمنّا أ َْهل الْب ْي ِ
اَلل؛ زبیر از ما اهلبیت بود ،تا اینکه پسر شومش
َز َ
ت َح َّّت نَ َ ْ َ ُ ْ
َ َ
ال ُّ َ ُ َ ُ
عبدالله بزرگ شد(».نهج البالغه ،حکمت )453این زبیری است که سیفاالسالم است ،به خاطر قوانینی که در آن
جامعه تصویب شد ،پولدار شد و جلوی امیرالمؤمنین ایستاد .دیگر این زبیر ،آن زبیر قبلی نیست ،چون
ستم فسادزا شکل گرفت .در جامعهای که همهشان نماز میخوانند ،قوانینی شکل گرفت که مبنا پول و
سی ِ
مأمور شایعهپراکنی شوند .کار بهجایی رسید ،زمانی که
ثروت بود .به یک عده پول میدادند تا
ِ
امیرالمؤمنین در مسجد کوفه ضربت خورد ،در شام سؤال مردم این است« :علی در مسجد چهکار
داشت؟ مگر نماز میخواند؟» اولین مردی که به پیامبر ایمان آورد و تنها صحابهای که اهلسنت در
اَلل َوج َهه"؛ امیرالمؤمنین است؛ میگویند تنها وجهی است که به بت سجده
وصفش میگویند " َک ّرَم ّ
نکرده است .وقتی حضرت سر کار میآیند ،آنها بهواسطۀ پول و رسانههایشان کاری میکنند که ملت به
خیابانها بریزند .چون امیرالمؤمنین با اغنیا درافتاد.
مردم کوفه گشنه
بودند ،برای
همین رسانهدار
نبودند ،بلکه
رسانهپذیر بودند.
6
در جامعه هرگز
نباید آموزش پولی
باشد.
انقالب رسولالله که مدیرانی مثل امیرالمؤمنین و آقا رسولالله داشت ،سال 6۱هجری
وقتی در
ِ
َ
اول کنکور ،یک نفر هم
سر اباعبدالله باالی نی رفت؛ ما که دیگر جای خود داریم! امسال از چهل نفر ِ
در مدرسۀ عادی درس نخوانده بود .یعنی طرف پول دارد و مدرسۀ غیرانتفاعی ثبتنام میکند و در مدرسۀ
غیرانتفاعی بهترین معلمها را میآورند؛ آن معلمها بهترین کالسهای کنکور را برای آنها میگذارند؛ فلذا
احتمال قبولی او خیلی بیشتر است .در جامعه هرگز نباید آموزش پولی باشد .این اوضاع جامعه میشود؛ در
این جامعه ،اصول میشکند .مسئولین ما مبانی اسالمی را متوجه نیستند.
ارزشگذاری جان انسانها تغییر کرده؛ فرهنگ غرب خیلی کثیف است .حاال این فرهنگ غرب میتواند در
جامعۀ اسالمی هم با این قوانین اسالمی بیاید و خودش را َسر کار بیاورد .در واقع ذات قوانین ،غربی است
که اسالممال شده است .لذا دیگر انتظار نداشته باشید که پزشکتان کاسب نشود .چون قواعد و قوانینی
ساختید که پزشک ،بسازبفروش شود! همان کسی که روی قرآن دست گذاشته بود و قسم خورده بود که به
جان انسانها خیانت نکند ،حاال دارد میلیونی به مال انسانها خیانت میکند .میگوید« :مالیات نمیدهم».
مهندسی فرهنگی امامحسین
در جامعهای که اسالمی بود ،امامسجاد میفرمایدُ « :کلٌّ ي ت َق ّرب إِ ََل ِّ
اَلل َع ّز َو َج ّل ب َد ِم ِه؛ با قتل حسین
ََ ُ
به خداوند تقرب میجستند(».القمي ،سفینة البحار و مدینة الحکم و اآلثار ،ج ،6ص )۱32در آن جامعه روکشی از اسالم مانده
است .ذات پولپرستانه و اصالت ثروت ،جامعه را از انسانیت تهی میکند .امامحسین این سیستم را زد و
مهندسی فرهنگیای را آغاز کرد که منتج به ظهور شود ،که در آن اصالت و کرامت و منزلت به اندازۀ شرافت
شماست ،به اندازۀ مراعات اخالقیات است .برای همین اباعبدالله از تمام آن چیزی که آنها به ارمغان
آورده بودند گذشت .از رفاه؛ از زن و بچه و مالواموال گذشت و امروز بزرگترین اجتماع بشری به بهانۀ ایشان
است .او ثارالله و خون خدا است و منتقمش خدا است و کارش را هم خدا پیش میبرد.
یا اباصالح!
دارد همهچیز آنکه تو را داشته باشد...
ذات پولپرستانه و
اصالت ثروت ،جامعه
را از انسانیت تهی
میکند.