پی‌دی‌اف
علوم انسانی و علوم اجتماعیالهیات، دین و معنویت

پی دی اف چگونه گناه نکنیم مرداد ۹۳ تهران

📘 کتابی برگرفته شده از سخنرانی‌‌های استاد رائفی‌پور با موضوع: ✅ چگونه گناه نکنیم؟ 📅 مرداد ۹۳ 📍 تهران #مذهبی #فرهنگی_اجتماعی #ترک_گناه #کتاب_دیجیتال 📚 واحد نگارش مؤسسه مصاف (نویسا) 🆔 @Masaf_Nevis

محمدرضا ای

صفحه 1:
تهران | حسینيه پیروان حضرت مهدى 205 مرادماه؟؟9

صفحه 2:

صفحه 3:
۱ شناخت مدل‌های حمل شیطان ۲ خرابکردن پلهای ب. ۲ شناخت انواع ناه ‎lle‏ محضر خداست ‎des ©‏ ورودی‌ها ‎cabs‏ گنه می‌آورد ‏ا كثرت تسبيحات ‎as Las A ‏دايرة طلايى ترك كناة ‏۰ صخرهتوردى ‏۱. فراموش کردن خلیقة هی ۲ فاصلهاداختنبین گناهان ۳ استفاده از مكارمالاخلاق ‎Ne‏ رامكردن نفس ‎Ve‏ مبارزه با كناه در مستحبات ‎vo‏ روش‌های ترک كناد ‎re ‎۳۹ ‎3 ‎ey ‎۲ ‎9 ‎or ‎or ‎of ‎1 ‎ov. ‎‘ ‎31

صفحه 4:
© بيش كفتار هيج مسلمان ومحب اهزييتى دوست تدارد كته كند خبلى هام ى برستد: «جكونه كن تكنيم و جلوى خود رايكيريو؟ ما دوست نداريم كناه كنيم اما رلاة ترك كناد تدلريم. كنا م ىكنيم: بعد از دست خودمان شاكى م شويم: كريد م ىكنيم كه خدا مار يبخشد. دتيال همين ماءها م ىكرديم تا خودمان را تطهير كنيم. اعرد برلى ترك كناه وجو دارد ‎spas‏ ‏قآ و سیر هلت نی لين ست مايدعنوان يك مسلمان بايد يكير مسائل اخلاقى باشيم ابن وظليفة ماسسته ند ازدو استاد اخلاق يهره مويرم وخدمت إين بزكوران مىرسم. يكتعسرى تسخه دام كه نكات ‎ay‏ أست ودرمورد ين ذكات مثال و مصداقهلى را م خواهم بيتان عرض كنم بعضى جاها ب برقى افد كفم و نتيجه كرفتائد قرار انيست فقط يكسرى حرف هاى تتوريك كفته شود. قور ات حرف هانى كفته شود كه خودتان اجرا كتبد و تتيجداش رادر زین ینید فقط بايد اهل عمل باشيد وواقا آن ا اجر كيد. ونتيجة أ را كمتر ازدو الى سه ماه هر زندكى خودتان كناه اسامى مخطلفى ‎atlas‏ نب و... . در حقيقت كناه يك تافرماتى أشكار در مقايل خداوند است. انسان جايزالخطا نيست و اين تفكر ا م ىكوييم كه وى مجاز لست خطا كتد ما لين اشتباه است. بعضى ازماتوهم داريم: زمانى كه خطا نم ىكنيم لتر فاريم از آأسمان قرشتهاى به زمين يبايد و كف شهايمان را جلوى بايمان جفت كند. مثل رانندة خلافكارى كه خلاف و برقانونى زيادى كرده ست و حالا جند روزى است كه تصميم مى كيرد كمربند ‎al‏ را ببندد. اما كماكان با سرعت دويست كيلومتر راتناكى مىكند. با كوشى صحبت مىكند. دستى م ىكشد! جون فعلً كمربند رابسته است اتتظارداد در جاده همةيليس ها اه استه انسان ممكنالخطاست. يمعبارتى انسان جايز نيست خطا كند. ما گنای بمخاطر أويه ركوع بروند! لين اقراد يايد لزتوهمات ببرون آبند.زير لين توهمات بهمرور تبديل به مبنا مى شود. بعد كه يكسرى اتفاقات نمىاقتد. م ىكوييم خد ماهر ره است. يكسرى مباحث عرفا هاى نظرى در كشو بان م شود و بسيار زياد است لما عرفان عملى خيلى كم ست. طرق تشنه شده اما در عم راهکاری تیست. پس لز جوق آب مىخورد. مالا سيدعلى قاضى بيك غلباطيائى'. دو رکمت تماز خوند. دیندخش کرد و سياهى جشوهايش معلوم نيسته فقط سقبدى ديده مرشد. جدكار موكرد؟ حضرت تال لله سل ریق خی دک زک دا ال و طاقن هید

صفحه 5:
‎fo iy age ie ol toy hc) "ae lated Seti ull dy aio Sony‏ شما هم موه بشید یک دم یک سیستمی درست م ىكنيد و به ريست مىخوريه لاوقنى هيج لفق نمی‌فد. به لآ شک مىكنيد إينطور تبست. فا فناضیبیست‌خرد‌ای سل فقط گین عقبق زر ان گذاشن حرف لفو تزند حرفهاى لفوى كه منجر به غیت کدن,خودشبرنی. اطلاعت وان و بساری ما ديكر مى شود اماما لبنطور نستیم.کسی هم از ما سل رسد ما حرف میم ن‌ا هن دلل است که حترت شخمیتی دایم مج به هر مسئلعاى نظريه مىدهيم. أقاى قاضى هر موقع مى خواستند حرفى را بزنند م ىكفتند: *براى جه بايد لين حرف را بزنو؟. الزمن سؤالى برسيده شود جرا بايد حرف بزتم؟» و سنك رار زينشان فشا مردادتد بن فرمول أفاى فاضى بوده ست و شما فرمول خاص خودتان رادید ما جايز نيستيم كه لبنكار ا بكنيم. شما خودتان بهترين دكتر خودتان هستبد. ينها ‏رابيد بيدا كنيد. همة شما كبرها و كردهاى زندكرتان را مى شناسيد, بايد خوب استفاده كنيد. ‏ات مت يجت فيس ل عي ماما ریش را ‎tn Ak ont‏ بود ‏؟ خنع تعر سف 10101500 الم مق سم ره محر هی ان کت ات دا ‎

صفحه 6:

صفحه 7:
اصل ا: شناخت مدل‌های حملا شیطان کار شیمان ال نا لست و هيجكدام لزما را مجبور تكرده است. أن ديا جهتمىها از لو شكايت دار و مىكويند ‎IS tn‏ اين بود. اين را تكفذار و تكذار رد شوذ.ه خذا هم لو را نكه م دارد شيطان مىكويد: «من کذاهیک از شم مجبور ب نجام كرى كردم؟ جه كسى شما مجبور به درو كفتن ونا كرد؟ من كفتم اكردروخ تكوى با لين كلت به سمت شليك م ىكنم؟ يخمبرتن كفت به بن رل بويد من هم ره خودم وا انه كدم. م خواستيد حرف ييفمبرتن را كوش دهيد » در ليتجا شيطان مىكوبد: «خدليا م از لين أدمبرانت مىجوم. خبلى احمق لست.» در قرآن أمده كه یمان مکی ِا از :من زد که بدا جهااناسته مى ترسم 14 می‌گوید: «اين رأ لز من فاصله دهيد. خدايا اين شخص را أنطرف ببر.ه در اینجاست که نسان بسیار خشمگین مىشود. ابن مكالمات شيطان در قرآن أمده است. شيطان را در طبقة جهارم م سوزاند. سه طبقه در جيهنم وجود دارد كه از اين طبقه بدتر است و جايكاه افرادى است كه حتى شيطان را درس مىدهند. شيطان راهكار مىدهد. بعضىها ياد مىكيرند و استاذ موشوند. شخصى داشت كناه عجيبى لنجام م داد. كارش كه تمام شد كفت: «بر شيطان لعنثدة شيطان در جوأبش كفت: هبز يدوت لعنته بر حقت جد و أكت لمنته جكونه إن كتلدبه ذهنت ‎Sars lal sce Fy‏ من هزار سال فكر مىكردم جنين جيزى به ذهنم نم رسيداء عقل ما انسان‌ها از شیاین جثیبیشتر است. شیاطین جثی تجربه درد چون عم زیادی دزد متا هنگامی که شيطان يك نفر را مىبيند با خودش می‌گوید: این شبیه همان شخصی است که ۱۲۰۰ سال پیش با فلا کار اغفالش كردم؛ يس يراى لين شخص هم همين كار جواب مىدهد » أنهاتجريه درت للم وغل اسن‌ها ‎al pla‏ رن میراد مغلم اسان ناف ویه اسان آنچه رانمیدنست ید داد 4 ۳4 ‏علم اسماء را همگی به آدم آموخت.‎ sas MIE ete a یامه

صفحه 8:
يك جيز عجيسى در قوأن واضح آمده اماد ترجمهها تمىآد. و البت يراد هم ززبان غيرعربى است+می‌خواه فرسی تركى باشد. اتكليسى باشد. اسياالى ياشد. فرقى نم كند. ما در مقابل زبان عرنى مشكل داريم شيطان در قرآن با بيست روش به ما حمله م ىكند. اما بعلت مشكل زبان غيرعربى تنها با كلمه «فريفت ترجمه شده است. مثلا مىكويند: «السرئيل به خزه حمله كرد.» ‎Sj laa og JAAS alan Sg‏ نبروى زمينراش را فرستادد؟ همه را م ىكويند: «حمله كرد در حالى كه بايد مشخص شود جه نوع حملداى ‎Calan‏ تاندانيم جه نوج حملفاى بوده. چگونه م ىتانم جلوكيرى كنيم؟ برلى تككتياناز ايد تكتياتداز بكذاريم براى يعبادها بايد دوثريرتاب يكذاريم. جلوى موشى بليد موشك يزنيم.آيا افغانستان نيروى دريابى دارد؟ اصلاًافغانستان دريا ندارد يس وقتى امكان حملة دريابى به افغاثستان وجود تارد. تباید رو نيروى دريالى سرمايهكذارى كند. مفولستان هم دري تدارد اا م تبروى ذربالى داريم جون ری يم ما اينطو كه دربا رامى شناسيم خودمان رانمىشناسيم. جون جلوى جشماتمان هسته شيطان رااهم نمى شناسيم؛ براك همین تا م ىكنيم. بعشىها كه كالأحملة شبن رال ندارتد جون لبن ملعون ازيك استرتزى خيلى جاليى استفاده كرده ‎taps al‏ بهم جيزى نم ىكوبد. [ درون ماياما صحبت م ىكند به نفس مابيشنهادات م دهد ما فك م ىكنيم ‎a‏ كه شيطان به ما داده. إدة خودمان است. فلذا جلوى شيطان نمى إيستيم. جون فكر مىكنيم جلوى خودمان إيستاددايم. يس حملات شيحلان مدلهاى مختلفى دارد. و خودتان تشخيص مىدهيد كه ابن حمله هولى يود و بر خورديد.بليد به جاى يتكه نبوى درملى را قوى كنيد بدافتد موشكى ضدهولى را قوى كنيد با مثلم ى كويد بن حطه از ‎afb‏ جريكها داقل شد‌اد 3 gp sng ‏مذهين وحيثتى به من مىكويت: «بستى موقع هايك حس در مام يد شيطان‎ sled ‏اكه به اهزبيت فق خدلى تكرده توهين كنيم.» در ذهنشان يشش مىأيد. إن ومواس فكرى ست كه شيطان مى خواهد به‎ ‏بايد نتيجه يكيريد كه خب الحمدلل اهرييتى بودن شما دار به شيطان فشار وار مىكند بعضىيها‎ Sha ‏آن‌ه بدهد‎ ‏ستگر خالی می‌کنند. ديكر روضه تم روند. م ىكوين: «روضه مىرويم. أو مدام در هنمان م ىآيد. ما ذيكر نم رويم.* ته‎ ‏بازى خورديد شيطان كارش همين است. شيطان وسواس فكرى ليجاد م كند. برعكس, شما براى رسيدن به خداء هآ‎ ‏كه شيطان روى أن دست كذاشته كره بخوريد يهتر مىرسيد. هر بار جنين قكرى به ذهننان م ىأيد. تاراحت مى شويد.‎ lel ‏شیطان است كه دارد مدام يك حرفى را مىكويد.» شيطان در اين زمينمها.‎ Cal ‏بكوبيد: «خدا ته دل من را مىداند و شاهد‎ اورود بيدا م ىكند حملة شيطان به يك جاهانى مىرسد كه خدا فحش می‌دهد. بعضی از افراد شاكى شده بودند كه جرا ند در سخترانى هايم فحش دلادام. براى مثال كفتدام: «الاغ1!» خداوند در قرآن مى قرمايئدة ‎op‏ بين بلا التؤاة جم يوقا حتفل الماره أنهابى كه با خودشان تورات حمل م ىكنند اما به أن عمل نم‌کند اند الا هستند 16

صفحه 9:
اشايد الاغ أن دنيا شاكى شود كد به بعضىها اا يكويم! يا حتى خداوند در قرآنء بلعم ‎el‏ سک خوانده ا ينها فحشفائ قرآى استء تاراحت نقويد. انواع حملاء وحى أولين توع حملة شيطان به صورت وحى است. همان طور كه وحى الهى داريم؛ وحى شيطاتى هم داريم. در روليات امد ‎th tly‏ قوذ ‎iy gabe ptf) WOH ah‏ الشيطاُ: اقل قلب انسان. دو كوش داد كه وقتى أو تصميم به انجام كناهى مىكبرد. روج ابمان [ازيك سوأ به او مىكويد: تكن! و شيطان [از سوى ديكرأ به لو فرمان مى دهد كه: يكن !»' قلب نان دای دو رادار است» دوراديو وكيرنده دارد. صوت شيطان دانم وجود دارد. مشكل از شماست كه راديوى غود رابر يو أن تنظيم مى,كنيد. به همين خاطر به كناد مىاقتبد. شروع ماجرا از اين ست كه راديومان را روى رادار بليس تنظيم كرددايم راديوى الله را كيريد ‏نثما بشقاب را سمت شيطان جرخانديد. لذا شيكة قرآن را نم ىكيريد. از درون ابن موج. جز ةجمدم 6ه معقوالا؟. ‎ ‏صداى شيطان يزرك جيزى درتمىقيد. على دويست الى سيصد سال كذشته كه كشورمان تجزيه شد. تفتمان را بردتد. ترور كردن ‎Sl‏ كشتند. جه كشورى لين كارها را لتجام داده است؟ همه م ى كويد لتكليس. لما از هم یبی‌سی نگ مىكنند! مىذانيم شيطان يد است اما باز هم موجمان بر روى شيطان تنظيم شده است. مىذانيم انكليس بد ادست اما موجمان بر روى ‎Cal al‏ ین وید عجیب است. هر عمل لبن مسئله هر حال اجرلست. خودمان م دايم كه اشيطان صلاحمان را نمى خواهد و بدرسوختكى محض است اما باز هم كوش م ىكنيم. در ادلمه خواهيم كفت كد ما ‎ali‏ جلوى صداى شيطان رايكيريم. آنا صاحب الزمان: شيطان را تود م ىكنند و كردتش رامى زد وق ديكر صداى شيعائى روى زمين نيست و وفتى را رامىجرخانيد كه موج شيطان رايكيريد. خبرى از شيطان تيست. مشكل از من و توست كه دائم دوستش داريم. قرآن مىفرمايدة ‎ ‏شم ای (دوست) شيطان هستيد و ولايتش را بذرفتيد!34. ‎ ‏5 ش*2 ‎ ‏ستاو شمان ان ند اند ی اس ‏یی ها نارای نالرت که ان ند رابکی هن بت نی مها ما نات 11111010111 ‎020202006 ‎

صفحه 10:
هرجند در ظاهر بكويد كه اينكونه نيستيم. عربستان در ظاهر به رل فحش میهد مخ سار صحیحی خلريم كه كل هزينة حملة لسرئيل به غزه وا عربستان متقيل شده ست خا ات کرد و حجت رابر مسلمانان تعام كرد كه یه در اهب یل فحش می‌دهن ام وت ال را ول اد وحى يعنى يك لإتباط ريع و بنجائى: ‎ad SS bls)‏ ان می‌فند با فکری که به فا م‌سد. کر خودشنس بشید می‌گوید: ان حرف مل من تبست.» مثلا اك خانة دوستتان رفتد و به ذهنتان رسيد يه ناموش نكاد جب كنيد. در حالى كه قبول دلريد لين حرف براى شما تيست. همان جا تشخيص دهيد كه ابن فكر از طرق شیطان است. در تتيجه رام سريع خاموش كنيد و بدانيد كه موجتان اتمات بوده. جرخيده و سمت ابليس ‎eS ay a dy‏ ببريد. قرآن مىفرمايد: “ey aay سريع يك ذكر مانند: هلا حولَ ولا قُؤة إلا بلق الظيم» بكوبيد يا صلوات يفرستيد. لينها اقا تأثرگذاراست. قنيوها همين كه دعوا م شد «لالدالافة» و «أستقفراه» م كفتند ومين ذكر جلوى دعوارا م ىكرفت. الان حمين که يك نفر شاكى م شود. اول فحش خواهر و مادر م دهد كه إن باعث تشديد دعوا مى شود و آمر به دعواسته سريع به خدا ينه بيد وه قولى بناهندة سياسى به خدا شويد. فقط بناهنده به دامان الهى و درك مقدس حقتعالى شويم بكوييم: «خدايا من أمدم. من به ‎UAE‏ مىترسم و بدون تو نم تنم در مقايل شيطان بإيستم. فقط تو حستى و من كسى را جز توندارم ‎٠‏ ‏شبهاى ماه مبارك رمضان برئى همين است. رابطذ ما شيعيان و محبين ‎BB all BC al‏ خوب است. وفتى ادر زيارت جامعة یره به راغ اهلبیت مىرويم. مىكويم: «خدايا ما از اهربيت فا يهتر براى رسيدن به قو كير یوم ۰ در تما زان جع که توییتین نز است.بخش »کنو اک نت" که صد مرب تکار می‌شود. بای خداست. هلیت 0 بايد ما رايه خد برساتتد. اهلبيت فل أدرس نيستند يلكه كشتى تجات هستند. كه هم آدرس مىدهتد و هم ما رايا خودشان م برند. اينطو نيست که يكويند: «بروه: شما رابا خود مىبرند. مىكويند: «بيا برويم. ودر طوفانهاى كناد و ذنوب و معصيتها كشتى تجات شما هستند. قرآن مىفرمايد: ‎ead Ut gtd Sab Oy‏ شياطين به دوستانشان القاء م ىكنند 4" دوست شيطان استه دوستش نباشد كه نمىتواند. اكر ديديد كسى ماهواره در خانملش كذاشت و بشقاب را سمت كسى كه مى خواهد برابش وحى بفرستد جرخائد. يعنى دوستش دارد. ته قلبش أورامىخواهد وفتى به أومىكوبيد: «آن را جمع كن». مىكويد: «مستندهاى خوبى دان » بدانيد دوست دارد خرمسلطان ببيند البته انها خودشان را هم لومى دهند. ؟ للك زارت كير مقع لجان سپ ياف متها ريسي موجه ايع سو

صفحه 11:
نم ىكويند حريم سلطان!. جون مقصودشان از لين سريال. شخصيت زن: نیمهن است. سم ور یبرد ند زمانكه سريال امام على لت بخش مىشد. عدای می‌گفنند: «امشب قطام يخش مىشود.» يعنى يكى أز كاراكترهاى مهمی که مد نظر یشان است.قطام ‎igs a i‏ دوغ نود نها همد يهاه ات كه می‌گوید: ماود مستندجنهایخوی نان میدهد. ما در ان چند شب لین حرفى كه مى خواهيم نيم بن سنت كك به خودمان درو نكوييم تا بتواتيم مشكلمان راحل كنيم. بكوبيم نيروى زمينى ما مشكل دارد. مى خواهيم ميدان مين درست كنيم تا شيطان ‎Se ea sl‏ حضرت آدم تک ‎2S‏ ‏+وغضى آذ أدم امات كرد 4" اشتباهى كرد وسيس كفت: «اشتباه كردم ببخشيد». ‎ig oT dbs‏ فاب علي إل و الثؤا الإجيه يس آدم لز بوردكار خود كلماتى دريافت. داشت لوي آنها نوی كردا و خداون توي لورايذرفت. خدلود تواب و رحيم الست 4 خدا هم فرمود راه رسيدن به من همين است. در روايات آمده كه آن كلماتالله لين يود: ام ا لمن يق الحسن با قدم الإخستان يق الحسنئي ,ف مشابه لين عبارت ‎allie‏ سنت (زجمله ‎SoS ope ale lls an die lal‏ ‎aay gs eyo lsd ladys‏ «ز ان سیر سمت من باه در یجه حضرت ‏یا مب ند بای ‎iu ge‏ ‎ ‏آدم تدم شد. حشرت آد تیم دید بو ریت نشه بو بمخاطر همين خدا م فرماية: ‎thn be isd‏ از مرناش قربيت كرفته مادر اين حملهها مى خواهيم خودمان رايدروز كنم براى مثال شما مربى فوتيال هستيدو موينيد مدام كل مىخوريدء م ينيد قد دفاعنان كوت نست» دام ساتتر م ىكنند و كل م خوريد: در تيجه دو ثقر قبلتد و ترميم كرديد شيطان حمله كرد و شما يكبار زمين خورديد؟ خدأوئد مىكوبد: «ليوادى تدارد اه لكشت باز است. من رغال ین هستم. متیعت را محکم ببند. تام تنى بازيكان را تویض ‎+S‏ ‏می‌فرسید با اي کر تیمتان را ‎ ‏ی مت کیان تردق یی وی شا یذ زین یرود ‎cai hit‏ اج تج نم ای ات نت لت ‎hte hin es‏ ‎yet‏ یت سل فلا بل سل ۵ رت ‎Ses Airs ag pal eee) Sonn DO ‎

صفحه 12:
ملً نمی بای کرد ۱۷ کل زد دربن ما حوصلهاش سر رف بو همان سا ام اس رم بازی کرد و ‎‘sags Ste‏ خدابرای ما دشمن فت گذاشته است چون ضعفهاى مابا وجود اليس أشكار مى شود و هنگمکه این فا ا ‎te Fol ee ee‏ در سيستم أفرينش الهى: ابليس ملعون. كه ما از او خوشمان نم أيد. جزثى ازيازل اله تعريف شده استه اليس مىتائد برلى يك مؤمن فرصت باشد. مؤمن با خودش مىكويد من خودم متوجه تبودم ‎(Oe‏ ‏كجاستء ابن ملعون براى من مشخص كرد وفتى حملة زمينى شده اسسته عيبى ندارد. ديوارهاى دفاعى را درست كنيد وقتى درست كرديد. ديكر حمله نمىشود. هنكامى كه مريبنيد از شيهوت داريد به سمت تكناه كشيده مىشويد. أبن تشخیصش سخت نیست. يا مثالا وقتى من سختران را رور م ىكيرد, خودم تشخيص مىدهم. يك نقر ميبند در برههاى از زندگی‌اش در جایی که هست. ما به خاطر یک همکار خانم درد به گنه می‌فتد.حمله را تشخیص ذلده است اما نمىخواهد دفاع كند حمله ر دوست دارد همان طور كه قرآن مى قرماد: tee) Sar buy بس لو ولايت ابليس را پذیرفته است. خوشش میآید مب زان نمی‌آرد. می‌گوید ‎Ul‏ دلش كلا نرق وقتى راديوان را روى خدا بكذاريد. شيطان مدام باازيت مى دهد. كار خودش را مىكند. شم بای زنگ بشید و هر حمله را تشنخيص بدهيد. بعد از اينكه حضرت آدم يه ترك اولى كرد وتويه كرد. خداوند لفظى عالى براى لو استفاده کرد + تفه سپس بروردثارش اورا بركزيد 4 يعتى لى آدم. مجتبى شدى. مجتبى در زبان عربى يعنى معشوقهاى كه ششدلذك أو را بخرند. يعنى مقام حضرت ‎bl Sa‏ و سس توبه و ترميم خودش» بالاتر فته است. خدلوند م ىكويد: ١خطا‏ كردى در حالى كه جا نبودء متوجه شدى ابرادت كجاست؟» انسان عاقل ازيك سوراغ دو بار كزيده نم شود. بايد حواستان را جمع كنيد ‎Ste‏ ‏مىكويد: «من فهميدم كه كماندوهاى ينها داخل آمدتد به خدا تجا رابستم ‎٠‏ سريع جلوى أن رام ى كيريد جوائى به من كفت: «وقتى ديدم در جلى ب كن كشيده مرشوم ديك أنجا نرفتم.» برك الم مل من مئدانم فلان دوستى كه دام كر با لوياشم كنل لساتى بموقوع م يبوتدد: در تيجه بيش لو تموووم باور كنيد رفبقمدائماً زنك ‎Ue PLAS hoe‏ نمريوم: دوستش دام اما خودم را ييشتر دوست دام. أن دنيا هبجاكس كسى ا تمى شناسد اكر احاديث روط را يتان بخوان, شك خواهيد ريخت. متها تصميم كرفتام زياد از وحشت تكويم از مرحمت بكويم. لما همين اناه يتان بكويم كه رويت داريم در أن دنا مثل تير داخل تيردان كه تكان نم خورد 'مثل فر داخل خشابه به إبن صورت محشور م شويد كه جهار لفتان طورى افر تاد كه حتى نم ىتوايدجرخيد. حتى كسى ملدرو فرزندش راتعى شتاسد. هركسى ذركير ‎st‏ الت عدم

صفحه 13:
ارهایخودش است. تن حداوضاعخرب است. میگویند: درو فلنیغبتکردی, دیش کنو حلایت ی بيد در ميان آن جمعيت تا اهزار سال دنبال شخصى بكرديد كه غيبتش را كرده بوديد, بعد كه يبدايش كرديد مىيبنيد آن شخص خودش بنجاه تقر شاكى دارد و باز خودش ازييست نقر شاكى است. شما هم وارد اين دعوا مى شويد. حقالناس را رعايت كنيد. خداوند حنى از شهيد هم حالناس م ىكيرد؛ جون عادل انست. ما اعتقا داريم هركسي شهيد نمىشود. امايك كارى بالاخرهاتجام دادم نم تاقيم يكوييم شهدا حقالناس بر كردنعان نيوده استه لذا خداوتد مىيفرمايده هبليست» حقالله و حالنقست صاف شده اما حقالناست رابده بعد وارد يهشت شو.» اليته يك تعداة معدود و محدودى از شهدا هستند که خدا م فرمايد: «حسايش يا من لين حساب شده استده و مستقيماً ورد يهشت مى شوند. خوش به سعادتشان. آن دنيا دعوا بر سر ثواب است. ثواب شبيه واحد بول مىشود. بعد از ابنكه ثواب طرف تمام مى,شود. ديكران كناهانشان را بر كردن ابن مىاندازقد خيلى اوضاع خرلب مى شود تبرين هذكامى به ما حملداى صورت مى كيرد بايد حمله را بشناسيم و آن را دفع كني اكر عامل حمه و نوج حمله ا نشناسيم. مالأ حملة هولى صورت مىكيرد. اماما زمينى دفاع مىكنيم. أبن هبيج فايدداى تدارد. . وسوسه مدل بعدى حملة شيطان. وسوسه است. وسوسهرایک مقدر می‌شنوید. حمش از وحی بشتر استه مغلا يا صداى پیس‌پیس احساس می‌کنید از پشت ستون چیزی به شما پيشنهادشده است. حرف سین حرف راز است. مان بر اد موساد :3۸16" ‎'CIA‏ ساواكه خرف بيجيده ومرموزى است. خدا هم وقتى مىخواهد وسوسه رابه ماياد يدهد, باواج ران بسیار یبای قرأن می‌فرماید: بشما لخن ام نو پوت اي يوسو في مطذور الثاس, من ال الئاس + اي هام من خر ‎Abe Hie‏ أي ینید عمد ابا حرف سين جه یی می‌کند شاهكار أست. ما هنوز ير وى اين بعد تصيرى قرآن تتواتستهم ورد شويم. حس وسوسه به شما دست مى دهد يبسبيبن باشکی در وفع عامل ‎speak he a ls)‏ سروصدط م ينيد حرف سین به بن شكل خيلى تكرار م شود حنى ما در فارسى هم م ىكوييم: «صداء يا هنل م ىكوييم: سوت بری بای ان حرف تاخود كاه از قطرتان جوشش يبدا م كتد. خداوند م ىكويد ين زبانشناسى زبانهلى شما لز نش اتفهاى من استه قرآن مى قرمايدة سا لت ار مهن ال هلت ,دا در گرا خرس يتا عل لول( الت لست مها سا از ای مامت یرای درفت وج لت و كت هر کی از علج متك امد خن انا لا گر ته و یی قرع سامت + وا ی لت مر اه ایح لت در هه هلت مد

صفحه 14:
ما وسو ب تفش ما انسان را أفريديم و وسوسههاى نفس ور یدیم 4 نفس هم وسوسهنان م ىكند. حنكامى كه لا زمان د ظهور كتند. شيطان را كردن مىزتند شید فكر كنيد ديكر همه جيز تمام است در حالى كه اينكونه يست زيرا تفس هنوز فست. اصالآً شيطان دست بر روى همين نفس مىكفارد. شیطان فقط یک پيشنهاددهنده است که وسوسه می‌کند و إيده مىدهد. يس معنى وسوسه اين شد: صداى بسيار ضعيقى که شر م ىأورد. القاء امنّه یکی دیگر از كارهاى بسيار ميهمى كه شيطان م كند و شما رايه كناد مىانازد.اقاء أمنيه لست. أمتيه جهاربتج ناز ‎lng)‏ اصلى شماست كه به أن أرزوى اصلىتر زنذكى شما يعنى سُؤْل شما ختم م شود بايد أمنيه جنان در راستلى سؤل .باشد كه أُمنتدنان عين سؤلتان باشد و هبيج فرقى نكند. held ره زو میک شبن ای رآ مىكرد 4" است. شیطان در ان زمینه حتی از بامبران هم دست تكشيده استد أمنية غلط به شما مىدهد مايك سؤل داريم ويك أمنيه: سّؤل: آن هدف اصلى زندكى است كه براى أن زندكى م ىكتيد. اليه بعضىيها كه اصلادر زنذكشان سؤل ندارند از لو مىيرسيد: «برلى جه جيزى زندكى م ىكنى؟» وقتى سؤلش رأ م ى كويد مى فهميد. .طرف هيج فرقى با كوسفند ندارد! فقط به دنيا م ىأبند. جفتكيرى و زادوولد م ىكنند بعد ههم مىميرند. لاشعشان هم به درد. كسى تم خورد. يعنى صد رحمت به كوسقند قوآن مىقرمايد: +أوليك كالأنغام ل هم أصَل؛ آنها همجون جهاربايان هسحد بلكه كمراهر 4" ‎ly‏ جه زناكى مىكنيد؟ هدفتان چیست؟ هدف این است که به سعادتبزرگ برس و إين سعادت» ايستادن بلى, امامزمان#5 استء احسنت. إين مى شود سؤل شم در دعاى ندبه خطاب به امامزمان 225 می‌کوید: شو شوق مىأودد م ىكوبيد: «تو آن أمنتة من هستى كه من الا به شوق تو مىأيم.٠‏ هترين كارها. كار براك امامزمان 6ك است که ما رايه خدا م رسائد يقية كارها حاشية است. ثوابى كه كاركردن برلى اماعزمان 28 دارد با هيجي ٠... ‏كه رز كتد‎ Hae سارف ينعار

صفحه 15:
‎Sad old‏ اصلابراى لام حسين تلت كريه م كنيد كه به لمامزمان 8 رسد بای بفهمد که مبحسین تم امامزمان وقت خودشان بودند لين بسيار مهم است. ينها بايد در هينتها كفته شود. ‏يتابراين ما جندين أمنيه داريم كه در راستلى سؤل لست. متلا مىخواهيد ذكترا بكيريد يا ازدواج كنيد يا شغلى به دست ‎gs ool ay)‏ است اما ان امن هادر راستاى جه هستند؟ نم دايد كار شيطان القاء أمنيه باطل لست. لبن مورد در جوان بسيار زيل است. مىكوبد: «مى خواهم درس بخوام ودكتر بكيم زو ی‌برسم: «خب بعاش جه جي به دست می‌آیری؟ه خوب كه فكر مىكند مريبند هيججى ! زمانى كه داتشكاه آراد كران بود. دانشكاه فقط يا دولتى بود ا آزاد شيائه. و لنجور جيزها هنو تبود: شخصى بود كد م خولست فوقلبسانس ‎Hc ctl ABs Ig Ul pe‏ كار كرد اكه يول دربيوود و دانشكا آزا برود. وقنى واد اار شد ديد اصلأ اشتبه كرده كه درس خوانده. جون لو مىخواست فو قليسانس بكبردتابول درياود اما الان در ازا يول درم أورد مكر دواه لست كه يولش رايايت دانشكاهآزاد خرج كندل كسى كة ص خواد ذرس ‎Ma 4 le‏ زان ا در يمخهى که مشکل درد کمک کند ‎pad Dy‏ تاه اند درس‌خوفدن او عادت ست. ذکر است. نما وه ات این شخص داد تاک م‌خوفد. ریش ككز يويند لي ‎ase lye‏ شود هیا ‎pb‏ خدمت کندچنفهمیه لن جرد داد فکز رید که مصعتی احمدىروشن جدكار مكرد؟ من برواسطه از خانوادداش شتيدم. شهبيد مىكفته «امروز مشكل جمهورى لاس ان است كه بايد در غنوسازى لينكونه شويم. براى شيعهخانة اماجزمان.» لينها دستهجممى خدمت مرحوم آيتالله خوشوقت طلق' رسيدند امامزمان8 مىخورد؟ جون مىكويند شايد بعد از ظهور سيستم كلا بدهم يريزد سلاجها. دستكادها ازكار ييفتد.» آقاى خوشوقت به ايشان كفتند: وشما بسازيد و كارتان را لنجام دهيد. اماجزمان28 استفاده مىكتند.ه شهيد هزاران كيلومتر جاهجلی سفردشته مد هران عربت فلت لفان ويرم فته يا يكدسي ب معكل غير بود يتيده يوذ كه أن مدير كارشكنى مى خواهد بكندء سر عوارضى كاشان ايستاده يود و جلوى تكسشى ماشينها را كرفت ذا أن مدير ‎ag‏ ‏كندء وت يبدايش كرد بود كلى ماس لو را کرد بود كه أو ييخشد. جون مىدانست أكر لين مدير سر لج المامزمان© زمين ‎hae‏ فكر كرددايد هركسى لياقت شههيدشدن دارد؟ او اتخاب شده بود. براى ‎is‏ خوخشيريتى كردة بيد أيه عنان رانيد جز قرارحتديد؟. ‎ ‎ ‎ ‎ ‏ان استاد اخلاق بودتد كفتند: «اين ساتتريفيوز و جبزهابى كه داريم درست مىكنيم به درق ‎ ‎ ‏يكى ازروش هاى خود شيطان لين ست كه اصل سؤل را م زد خيليها لصالا ول ندارتد يك تقر مىكوي: «دوست ‎el Se J AF pli‏ تعره يكير » دوست داد یک عدای دتالش اه فد دز ان ادها رديف تكند. استادهانى كه عمد امتحان سخت مىكيرند كه عدداى رجوع كنند و نمره بخواهند. إين استاد هم ناز كند و ‎ ‏طرف را بيجاره كند اجازه ندهيد شيطان امنيهتان راتفيير دهد. جراكه بيجاره مى شوبد. شما مى بيني ككبى كه مى خواهد ‎tg‏ بكيرد كه استاد دانشكاه شو با كسى كه مىخواهد براى امامزمان8 كار كتد. هر ذو يك فرس را می‌توند امین درس ‎Cs‏ برا یکی عبدت محسوب میشود و بای دیگری بل استه لين ممجنزة نيت لنت اثانية تانيداى كه درس مىخوانده كار بوفايده انجام داده استء كسى که بمب اتم درست كرد فيزيك تخوائده يود؟ أن شخصى ‎١‏ يتاه ‎ARONA li‏ مجه ادعلا رن وبر راطق رن ماه ای ‎

صفحه 16:
اكه بسبهاى شيميلى درست كرد شيمى نمىدانست؟ كسى هم ازعلم شيمى براى دارو و داروسازى استفاده م ىكند تادر خدمت خلق باشد با خودتان بكوبيد: «معندسى خوائدم كه جى؟» لبن كه جى” سؤل و أمنية ما را تفكيل م دهد. ‎ated‏ را در زناكى خودتان بجينيد. بعد خواهيد ديد كه بسيارى از امنيعهاى شيطتى و باطل فاريد كه دارد بيخود وقتان رام ىكبرد. براى مثال شخصى يكدفعه م ىكوبد مىخواهم كلاس زبان بوم. بان خوندن ابرادى ندارد. ار ود بان زان عم مان را برزنت (معرفى) كتيد لتكليسى سايت بزنيد أنوقت لست كه كائان ارش دارد. لا كاهى مىيبنى بعد ازيك سال جيزى ياد تكرفته است. لبنها آدمهانى هستند كه هدفى در ونذكى ندارن. از لين اراد یا وجود درد تلا سراغتان م ىأيند ومىكوبند: «جطورى؟ جدخير بي باهم برويم يك دور بزيم.» دو بزنيم كد جه شود؟ هدف جيست؟ من بايد هر كارى مىكنم در راستاى أمنيه ياشد و لين جند أمنيه هم سؤلم باشد. منظور أز سؤل خواستة اصلى است. مكر بيكارم. که دور ‎Fo‏ سول و أمنيدتان را بجينيد از خودان پرسید من بای چه زندكى مىكتم؟ كه خدانى ناكرده زنذكى حيوائى نداشته باشيم. بعد كه جيديد فكر كنيد كه براى رسيدن به سؤل بايد جه كارى انجام داد؟ أي بايد واقماً درس بخوانم؟ ممكن أمنت باسخ ان باشد: نه اصالأنيازى نست دكتر بكيرم بسيارى به من مىكوبند جر دكتر نم ىكبرى؟ من زياد فكر كردم وبه لين نتيجه ترسيدم كه ذكترا كرفتنم بعدرد هدف اصلىام مى خورد. از طرفى وفتم را نيز م ىكيرد. مكر كه منطفى و عقلانى بين براى اماو زمانم مفيد سته يس ميهم ابن ست كد ۴ راهزنی و محاصرة کامل يك نوع از حمله‌های شیطان لین است که راهزتی و محاصرة کامل می‌کند. در قرآن آمده كه خود ملعونش م ىكويد: ‎gb aay‏ مراطك ات یت بر سر ‎ ‏ات تودر کمن آنن خواهمنشست. ۱4 ‏شيطان صراط مستقيم شتاس لسسته صراطا مستقيم يعنى همان صسير رسيذن به خذا. هس قشم درد او لف و نون مشددش ‎la yf al‏ ند نا ننم ‎ens lp lp Sago oie Sp‏ خدينع كد يك نفر هم زايتجا رد نشود. و ازجهار جيهت هم به و حمله م كنم. إزييش رو: زيشت سر: إزدست رست وازددست جميد محاصرة كامل استد قرآن هر جهار جيهت رام كويد # شيطان مىكوبد: «لزييشش رو به وحمل م كنم » خبلى نكت مهمى ‎al‏ يعنى أندة حقيقى را برليش مزق و القاء أمنته م كند. آيندة ياطلى برليش درست مىكند كه به بيراهه برود. مىكويد: «جدكسى أن دنيا راديده ‎Sc‏ ‏يك عمرى بگذرد. طرق یعد از پنجاه سال بقهمد عمرش به بطالت گذشته است. اصلاً اشتبه کرده و فرصت لكشت هم ندارد. آى ابن ملمون قيقههة سرمستانه م زئد! دييد أده را جطور مىزند؟. ‎tial inn i tial yy lye‏ مىكويد؛ #خلقت كجا بوده است؟ لين حرقنها جيسست؟

صفحه 17:
© قرآن نمی‌گود از سمت راست حملهمی‌کند.خیلی یا میگوید:«از سمت راستی‌هاحمله می‌کند.» نم‌گوید: یه م‌کود: اه متسوین. دمرد سمت رسيه می‌وند: «عمال دست راستی است.» إين ست كه قرد دارد مثل يك صدقه دادنید که ین صنقه دادن هم خیلی خوب سته عمر را زد م‌کند. صدقه هم میدهید بای سای لمامز نان ل بدهيد برلى من ‎SIG lp ner I Shale ine aa tty Slat‏ نموه زارت کید حالا كر وقت كرديد یک دور دگرخاستد زارت کید بای خود هم زارت کن. وین یرت بای ماما هد فان هم هست جون أن فرشتدهاى كه لين ‎spe Mey SS aol Sly‏ جرتنم‌کند یی کب بت از ممزمن دجم شد ابا نبزند. دمن هت بدا کسینمیند. هم یک جی بای شم يارت مى رود. باز ببيتم كسى جرئت مىكند به آن زيارت جب نكاد كند! كارهايتان را در صراط مستقيم بيندازيد. با آن معجزة ‎A ape‏ ازسمت رلستىها به شما حمله می‌کند. ثلا وقتى يك صدقه مىدهيد. أن را خراب م ىكند. قرآن Magee ۱4 ‏وی ای اهل بان !صدقه‌هیتان مت زا بل نکند‎ aly oS ‏وا نو‎ Sa col Sat ‏مثتگذاشتنخریش می‌کند ار طف یک مفای این کند.میکوید:‎ Sb ‏در خن مد یر بودیمیچرخدی بای یک رن و‎ asap lil Slant pgs ge Sal ‏ان دست که تمک‎ ‏.يدرت بول ندا ييجاره. من به تو دادم!» تمام شد. جنان زير كاسدكوزدتان لكد زد كه حالاحالاها بأد بدويد تا بتوانيد درستش‎ ‏كتيد نه تنيها أن را صاف كرديد. تازه يك دل هم شكستيد.‎ ‏يعن ازسمت جبىها حمله مىكند سمت چپی‌ها هم اعمال دست چپیاست. ازسمت‎ EE sags ac ۶ ‏جبى حمله كردن واضح لست؛ يعنى به كنا مىاندازد. م كويد برو عرق يخور. برو اکن برو دروغ بكو حق‎ ‏عردم رايخور وتمازتخوان و...»‎ ‏كه درت‎ tag) gis Sangh La gg ‏محاصرداش محاصرة كامل استه‎ oc JD ‏سراغمان يايد اا لين سمت رلستىها مماند مالا طرف راخرور م كيرد‎ ga Doig a lager Cas ‏است.‎ ‎ag ‏هم راهكار. اخلاص ست. هرجيزى كه ديديد تقستان مى خواهد.‎ al ASS wpb SIS A ‏نفس. به همين صراحتى كه كفتم. بكويد: «برو بى كارت. من بای و کر م‌کنم. من به و اج‎ all St ‏رعو‎ .. وعددهاى فريبنده و خيالى قرآن مىفرمايد:

صفحه 18:
وت یشم ال رو و شيطان أنان رجز لزروى باطل ودروغ وعده نم دهد 14 شيطان وعده داده نست. القاى أمنِه كردن يك بحث است. اما اين وعدددادن يك يحث ديكرى أست. وعددهاى خيلى اساسى نيست كه مئلأ بكود: «درس بخوان و برو خارج.» كه كل عمرش به لين بكذرد نه. وعددهاى روزئه به شما ا ‎etd PAS INS‏ ديكرى است. وعده هم به شم میدهد. ما می‌گید: ین ناه را یک اما شما تمى خواهيد ‎1g pl ab al‏ ايك وعدداى به شما مىدهد که سمت آن گنه رود متا می‌گوی: گر ان پول ربرداری؛عیبیندرد. ین مشکلت حل مىشود و بعدا بر ىكردائى. بعد از أن هم كلا ماستمال می‌شود.ه يك وعدداى براى آينده مىدهد. وعددهاى روزائه. انيداى دفيقداى. ساعتى مىدهد بارى نخوريد. طرف مىكفت: «مى خولستم خواستكارى بروم: خب من لصالابه امحوم نكاه نم ىكردم. جند جا خواستكارى هم رفته بودم و روى قيافدهاى لينها حساس شده بودم. جند تا مورد بود معرفى شده .بودند وكير كردم. در خيابان دختر مى ديدم يك جيزى در وجودم مىكفت خب اين را نكاه كن بيينء آن دختر از لين هم ‎ty SAS‏ خودم م ىكفتم ند من بد نيت هيزى كه نكا تم ىكنم: م خواهم زنواج كني مى خواهم بينم أويهتر لست مثلاً قيافماش از ترم عادى جامعه بالاتر استده ببيتيد شيطان جه كرده! لينها مدلهاى ابن بدرسوخته است. قرآن ع ى قرمايدة لخن > اقفر لخادت وت میات و شراب كار زشت امرمی‌کند 4 ع ى خواهيد صدقه بدهيد سريع يك وعدة فق ب شما م دهد ‎Jad Mg ayo‏ تومن يول دارى: مى خواهي هزر توعان هم برلى ساخت لين حسينيه كمك كنى. خب بس مى خواهى جهكار نی ين فلان جيزى راكه مى خواستى بخرى جه مى شود؟ه وعدة جه جيزى به شما داد؟ بازى نخوريد. آنهابى كه جهنم مىروند حفشان است. يك جا من در خرن ددم که یک جهنمى بكوبا: «در حق من رد ظلم مى شود » در قرآن جهنم ها اعتراف م ىكننذ. م ىكويند ‎sce‏ ‏ما خودمان ‎iy‏ نمتوانتد كتمان كنند اكر جهنم برويم: حقمان ست جون خدا فته يو ين بلا سومان م آيد شما سال لولى كه برا يادمروى اربعين مخواهيد بروبد يك نفر كه سال قبل رفته در اثر تجربه به شما بيشتهااهابى م دهد و شما هم رعايت مىكتيد. منلامىكويد: زياد آب نخور. وزهابخواب. خنكى هوا حركت كن هر است.» جند مورد يم كار ابه شما ياد مىدهد. لمادر اين سقر إلى الله يوش هابى كه خدا يه ماياد دلده است را رعايت نم ى كنيم. خدا مرفرماي: ههر موقع شيطان اينطو يه شما حمله كرد ازى نخوريد. اكر وعدة فق به شما داذ. خدا شما راز فضلش غنى م ىكند. من وعد كشايش مى دهم ؛' همين كه مى خولهيد يك كار خيرى ام بدهيد. شيطان مكوبد؛ «نه حيجى يفسا .سير شيك ليذو

صفحه 19:
رای خودتتمیمند لته ان کار خر ید معطقی و سقول اد نی درستوییاشد.طوری بش که رف کل نیش را بدد. بای زدگی و مبشتش درستبشد لمامرضا ين فرمودتد: Saath Hea dag ‏*تقدیرمیشت بابد در‎ آذم مىشناسم مفلا ماهى يكسيليارد درآمد دارد. يك قران خرج كسى تع ىكند! تعامشد. یک ‎gg‏ متر هم بیشتر تم برد جنان بديخت جرمال شده لست! خيلى دلم به حال او مىسوزد به و كفتيم: «درب حرم حضرت عباس تع رامی ‎Sr AS ays aly‏ يولى ينه كفت: در . تزئین و آراستن امور لين ار فآ یدام رين هَمْ ليطن أَعمَاهم؛ شيطان اعمالشان را در نظرشان آراست. ۳4 شيطان بعضى ([ كارها را يخود خوشكل و زيبام ىكند در صورتى كه أنطورى كه می‌گید نیست. آن که چی راک ازخودتان ميرسيد. به انتهاى ماجرامى رويد يكمرتبه مئىبينيد يك جيزى رابراى شما أمنيه م ىكم و أن را تزئين م ىكند. دون میبشد. زرقوبرق به آن مىردهد. قرآن م فرمايد: مرف القول: كفتارى باطل ولى به ظاهر راسته و دليستد 4" مزخرف يعنى يك جبزى كه آبحالا درد. دروزمايه تدارد مثل حرفى كه قشتك كفته شده ست لما حرف قشتكي نيسته حرف خوبى نيسته جنسش بد استه فقط نماى أن خوب استد يك كارى را تؤئين م ىكند كه اصلا باطل باطل بش ما آمد. يك دختر خانمى را براى لزدواج مىخواست كه اصلا لين بنده خدا شهرة آفاق يود! يعنى همه در آن شهر اورا مى شناختتد. شيطان إين كار رابرلى او تزئين كرده بود. يك جورى درمورد لين آدم صحبت م ىكرد كان زمين ديكر أدمى مثل لو نيست! من م ىكفتم ولقعا شايد دارد درمورد يك شخص ديكرى صحبت م ىكند.إين دختر خانم حداقل باتؤده يار سايقة خودكشى داشت! وندان رفته بود! دجار فحشاى مشهو يود لين يسر ازيك خانوادة خوب يود شيطان براى أو تزثين كرده بود يك حرقهانى مىزد. اصلأً شما بايد مى شنيديد! مبادا براى شما قزئين كند: طرف عاشق استه یک آا پسری: و مشود ‎da‏ شدهم‌بیند الاقپسر سید استه لما دختر مىكويد: «جه ليهتى دارد!» أدمهاى بددل خيلى بد هستند. غيرت يك جيز ديكر لست. كافر همه رابه كبش خود ينارد. جون خودش ابن كاره است فكر م كند همه از لا روج اب از مگ تب یی له رک رواخ نی تزئین از ین می‌رود. ايك ليشي موي حعد یل سال لد

صفحه 20:
خبل از اين دخترها خودشان را تزئين مىكنند و يسر عاشق مى شود. م روند سر خانهوزتاكى خودشان. دو ار لز خواب یار م‌شود.چشم‌هاپف ره است. یبن آن دختری که ده ود نیست. م رود حمام بر كرد موييند يكى ديكر هر جيزى كه ديديد زياد زرق و برق مىزند. سريع توقف كنيد بايستيد. بكوييد: اناد برسی شود بوى شيطان ‎al et‏ حضرت امير يتم قرمودند: «مواظب همين زرقوبرق هاى دنا باشيد.»'ميادا از شما دلبرى كند. حواستان ‎ath‏ . تسویل یکی دیگر از کارهای شیطان. تسویل است که در مجرایآمیه قرب گفم. تسویلیعنی ‎Si‏ نی ‎MU ST‏ ‎Sie‏ كه ما زاد داري قرآن مىقرمايدة ‎je lay‏ مه تسويل يعتى أن أرزوى اصلى زتدكى رايك جيز باطلى مىكذارد. مثل آدمى كه كلأ دارد براى دنيا زندكى م ىكند. بالآنى كه سر يهودىها رده استد يسيارى از مردم دتيا تسوهل شدفد. از لقاء أمنيه. بالاتر است. ما أمنيمها را براى شؤل مىخواهيم. در حالى كه شيطان ما را تسول می‌کند. اسلً یک جاهایی سویل. خواست تفس است. نفس ‎Sigh ey‏ یک جیزرادوست داد شهوتمی‌کند. دم را تولمی‌کند. رفن دایم وقتی حضرت موسی قت به سامرى "ميد ‎ ‎ ‏قرمودة ‏فال مالك با سابری: گفت: ای سامری! سیب کار بسيار خطرناك] توجه يود؟ 94 ‏ساموی گفت: ‎ ‏+ وكدلت مولت لى نفبى: و لينكونه نفس من [آن كار را] در نظرم أراست. 84 ‎ ‏يعنى نفس من شؤلم یر اد صحبت شيطان نيسته يعنى شيطان از طريق نفس ‎ape‏ خيلى جالب ‏كفت: «تسويل من اين بوذ.» سل سامرى لين بود كه جاى حضرت موسى قلت بنشيند. هدف اصلى زندك ىكردنش لين بود. ‎ ‎a get‏ ار رت سم دق ال ده لداعت وال دحتم یآ مت ید ‎

صفحه 21:
را نکر بای واه می‌ساخت و هرن تا خننینمی‌کد ینید شيطان جدكار كرده لست ! شيطان به لو كفت: «چربد از موی ی نو باشی؟ و می‌تنی» لاش ری داد . استزلال یکی دیگر از اه‌های شیطان, استزلال است كه خيلى سراغمان مىآيد. قرآن مى قرمايد: سم شیاه شین ان اه سبببرخی ‎AALS‏ كه مرتكب شده بود ‎“tes‏ ‏شيطان شما را متزلزل مىكند. تصميوهاى خوبى كه مىكبريد. مىكويد: «نه تمىتوانم. نه إصلاً از عهدة أن برنمىآيم.» كاهى لوقات يك وعدة ‎a et‏ كولنان مزند كه متانيد جلو برويد اما يك جا هم كار دست م ىخواهيد انجام بدهيد مىكويد: «نه تونمىتوانى.» متلا مىخواهيد يك كنا را تك كنيد. يك كناهى كه به أن عادت دا با خودتان مكويد: «مىزتمش زمين.» بركالله ا همين نيت جلو بود. أكر مين خورديد دواه ند شود ‎lee Boca sea‏ «هتكامى كه از جبزى مىترسى» خود را در آن بيقكن. زيراكاهى ترسيدن از جيزى» از ود آن سختتر ‎‘eal‏ شعار شيطان لستد شيطان می‌گوید: «نهتونمی‌توای.» «م مىتوائيمة شعار خداست.برای مومن هيع بزيستى وجود تدارد. هم تسی: كم من ف ‎Sab A‏ كبرة ين لذ جد با که کی کب نو "aus خدار وه سیر روز سلمانان در جنگ بر با ‎Sage ple BTN‏ جلوی ‎ta ahs Ke JS QS at‏ يجتكند؟. کسانی کت نان مسج بودندمسمانان وسه اسب داشتند وچ تشه هبدن قط جوب ويف د خب معلوم است هارا قت عام مىكردتد. عت دا اما خدا قرمود: سپ مناد Shap ADI ne a Mencia ‏قرش‎

صفحه 22:
ل زقى: هنكامى كه به سوى دشمنان تير برتاب كردى. توبرتاب نكردى. بلكه. متوانيد. برويد بقيماش با خداست. شيطان سنك اتدازى م ىكند. يك روز يك جلسة كارى خيلى مهم داشتم. واقعً ين شيطان ملعون روى مخ أن شخص رفته بود يخود تراشيده بود و براى كار يسيار مهمى كه كر لنجام م شد خيل نذا بو وقت نم ىكذاشت. بالأخره من لبن شخص ‎isi] aude gen] pS Sala Sl‏ درييم توشتم: «خدا ازتمام خريتهاى كرة زمين دو تيش را نصيب ما ثكرد يكى خريولى؛ أن يكى هم خرشانسى. يعتى نه بول داريم نه شائس. تو خجالت نم ىكشى من يكك ماه اسنت دارم به توييام مودهم: جواب من رانمىدهى؟» خجالت کشید گفت: از ساعت 5۶:۳۰ افطر یا باؤموزة دفاع مقدس.» كقتم: ‎st‏ ‏من گوشیام را گهکدم. ددم شرزش کم است. ال نمی‌خواستم ابرم بعد كفتم نه ‎slip Sad ob‏ دار برمیدر شارزر را برداشتم و فتم با موتور هم بوم كه برسم. حالا خودم هم اقطارى ميهمان دارم ايد بركردم. كقتم ایش کارهای سريع مىروم تيم ساعت صحبت م ,كنم برمىكردم. هر لد فده بدال موتو وید دو دآم! خدا شاهد است. گم من كوتاه نم ىآيم. آنجا كه رسيدم. كوشى را برداشتم ديذم شارؤش تمام شده است. خدسم درست يود. أنجا یک دكهاى بود. رفم كفتم ا لين تلقن را هو دقيقه يزن تا روشن شود. وكنه يبدا كن برتقالفووش رلا در ياؤموزة دفاج مقدس؛ تمايشكا قرآن زدند طرف را يكرد يداكن! كفت: «باشد رايت موقم متها من ريز نرم برست يخجالش را زد يود ان یی که با عوتور ا رفتيم در كيفش يك ‎a‏ داشت. يوى مير طرف كذالشت. كفتم: «تو ين از کج ودى؟» فكر لين را تكرده بوديم. كقت: #عجيب است, اتفاقى داخل كيقم بود. مىخواستم بيرم جانى استفاده كتم.» دكعدار هم دربددر دنبال سمراهى ع ىكشت. مى خواستند با ناش دورن نصب کند. برق مینست برد كار خا م ‎thy‏ كه لبن سغراهى ر. به أو بدهيم. سعراهى را زد و كار ما هم حل شد و ما هم لين رايه لو دادیم تكتفاش اين ات كه شيطان سنك اناق خودشى را مئكند لاخدا كار را درست مىكند. متزلزل تغويد. تكويدة «نمىتوانيم: ولش كن ديكر افطاراست. حالايك ماه ديكربا لو جلسه م ىكذارم. بكرديد. بويد خذا درست مىكند. اكر بخواهيد دندة موتور ا عوض كنبدء يترين دنده. دندة دو استد روى همان دو اناد! من يبشريينى كرده يود ابرم لقا ديكر سمراهى داخل كيف أن بندحخد كار خداست. لين كمك اله سته به ين رفيقم كفتم ابن كمك خداسته يس متزلزل تشويد و جلوبرويد. اكر ما م خواستيم در جك متزلزل شويم تعام بود با كل دنيا م جذكيديم. امم مصكفت: «عييى ندارد خدا كفته ست مىشود» لمام با همان ليهجة خودش مىكفت: «مى قد ما مىتوانيم. مى شد » و شد. جلوى كل دنيا يستاديم. در سوريه. ينها مىكقتند: «نه نمى شود آفا كل دنياست.ه آمريكانىها مىكقتند: «ماجراى سوريه دريك حفته. ‎cin gala‏ اتمام لست.» جه شد؟ ما جمعش كرديم. همان طورى که مىكفتيم. يك هفته دو هقته. سهجهار سال شده است. اراس 9 eet

صفحه 23:
هم هشتادوخرددلى درصد رأى أورد. به بن فكر كنيد متزلزل تشوبد شيطان شما رامىةترسائد. تخفيف م ىكنده خوف در ان ماد توف می‌کوند ‎٩‏ تسویف ‏یکی دیگر هی که شیطان میک تسويف لست از وف مى يد وف در ری نید الط از ان کنک خوردید؟ می‌خواهد یک کای را ‎aS ge AS ta‏ «من ديكر از شنبه شرع م‌کنم طرف مى خواهد برود يك زبان يل بكيرد. كه وقتى يك تو و اسلام و ماش را يوزنتامعرفى | كند م ىكويد: نه ديكر ين طور نمي شود. حال تبستان شروح م ىكنم به يل فتن زبان.» بنده در سخترائى مديويت زمان كفتم. أنهايى كه كوش نكردتد حتم أ كوش كتند خبلىهابامن تعاس كرفتند فتند: »لين سخترانى را كوش كرديم زناكى مان عوض شد » در آنجا كفتم اكر طرف كودن هم باشد. روزى يك كلمه اتكليسى را مىتوائد حفظ كتد. خالا هر دورو يك كلمه اكر ازبنج سال بيش شروع م ىكرديد. ‎gn‏ ۳۶۵ کلمه الان مث بلبل لكليسى خرف مى زديد ينج سال ديكر هم همين حرف را مي نيم وف نه بكويد لز همين لان شروع موكنم. كلذكزنى را لتجام م يدهم ا مسنويتمان يا كيريد اصالأتسويف ندارتد كلذك را می‌زد. ال چه زمائى مى خواهد نجام شود ‎ ‎ ‏ت دید. با در اینترنت صحبت کرد تود 7: ‎ ‏یخن واه دید انآ رادمان نگ اد دنه گر رک وت روک شوه و ‎rsp lpn‏ هید فا نید ‎al ah‏ يوى ميوههاولينجور جيزها م ىأيد. خوشحال نشوبد. قار كنيد ماسكتان راسريع تيد » من هم دارم همين بوها رام شناساتم اكريك وفت ترسيديد بكوبيد: «كور يدر وي شيطان» و ‎ ‏رای ‎to Ue AS‏ استشاره كنيد مشورت خيلى مهم اس سيس بروبد راحت كاران را اتجام بدهيد شروع كنيد وبا توكل به خداو توسل به اماهزمان 2# باشد. اصالاً آن قسمتهايش هم كه داريد خرابكارى مىكنيد. خدا. ‎Say‏ لبن رام ديم این سئت امدلذ لست و بواى مؤمنين لست. كه وقنى كارى را شووع م ىكنند يك جاهالى هم كه در تظر تكرفتهبودتد. خذا م فرماد: «ضماتتش يا من بد خذا اعتماد كتيد خدا دروخ كو ‎ ‎No‏ نسيان و غفلت مورد ‎Sed‏ ايجاد تُسيان و غقلت است. كار شيطان يدر سوخته است. در آي ۱۹ سورة مجادله أمده است: ‎33 ‎ ‏وياد خدارا ازخاطرشان برده الست 4 ‎

صفحه 24:
واقمأ م خواهيد يك كارى را انجام بدهيد اما يتان مى رود لين كار شيطان امست. ييغمير خدا اكير اداخته! ماجرايش در قرآن آمده لست حضرت يوشعين نون لين با حضرت موسى لع داشتند سراغ خضر "م رفتند حضرت موسى فت كفت: «اكريك اتفاق عجيبى ديدى, بدان آنجا ما به خضر رسينيم. يس به من بكو.» لين كار خيلى خوب است. يكى از راههاى جلوكيرى از فراموشی همین است. حضرت موسی ار درست را كرده بود. اكر مىيبنيد فوأموش م ى كنيد يكى رابكذاريدبادتان يندازد زمانى كه حضرت موسى بت# در حال استراحت بود. حضرت بوشع 8 ديد ماهى دودى يختدشده. در أب افتاد و زئده شد و رفت ديكر از لين واضجترة؟! حضرت يوشع تتة, حضرت موسی تا هم دوست داشت, وصن حضرت موسی ی است. دلش نيامد بيدار كند. كقت: «بعدأ كه بيدار شد به أو مىكويم.» بيدار شدء يادش رفت يكويد. سبس به مسير أدامه دلاند و كلى هم وقنشان تلف شد حضرت موسى نتم كرستهاش شد. كفت: «آن ماهى را يباور بخوریم.» حضرت بوشم ی گفت: درستیآنماهی فاد در آب رفت!» كفت: «من كه به تو كفتم يادم ينزه كفت: #شيطان لزيادم برد" خیلی عبارت عجیبی ست. شیطان از ادف مى برد جدكار كنيم؟ به جلى اينكه يك تقررا بكذاريم ‎pel clay age ic‏ رأهكار زمينزدن شيطان. تود باشيد. حالا الكترونيكراش را حداقل داشته باشيد. يك جيزى يلاتان أمد سريع بتوسسيد. قرآن مىكويد: ‎AS tS eat‏ از دستتان میرود» ان روش حملا شین است. همان لحظهای که م‌گوید: «خب حالا ینوس »همان لحظه درد ول مىخوريد. همان لحظه كلولة شيطان را خوردبد منتها لولهاش درد نداد. لذ نمي فهميد. يدر ويسر ديدم سريك بدهى ب همديكر دست به يقه شدتد جون ننوشته بودند. دقترجه يادداشت يا قلم و كاغذ هميش همراهتان باشد يا در كوشىتان ابتويسيد ازخيلى جبزهابى كه داريد يك كبى داشته بقيد. كارهايتان است. دقترجه يادداشت دا ‎1١‏ امركردن ‏ابن مود مربوط يه كسانى لست كه ديكر ززدست رفتعائد كاريه جلى مرسد كه شيطان به آنها وعدد نمودهد يلكه ام م كند. يك موقع هست م ى,كوبد: «مى خواهى بروى؟* يك موقع مىكوبد: بو ين "بو مال عبد ست. روشش را ابه شما يلا مىدهم. به فيقتان بكويد: «سهشنبه مىألى برديم ‎Beg‏ مىكوبد: «نهد.» يك كارى كنيد فكر كند أختيا دار يكويد: «سمشنبه صبح مىلى برويم نيرون با بعدازظهر؟» مىكويد: «حال زر روم هر ات شین هم همین طور م ىأيد لل لبن طور م ىكوبد. بعد م ىكويد؛ هشن روم ون »مد یود شب بوي ون اسلا نمىتواتيد "نه" بكوبيد. اتكار سريازش هستيد. ‎ ‏نت ین مول بر درفل و جين رتست ميقل دين تفای ی ‎AN I Mt rt‏ يرصن ريرج اعد ‎sare tp ly‏ ید سود لت

صفحه 25:
قرأن میفرماید: ٠4 ‏بان پاش وآفخشا: فقط شم راب بدى و زشتى فرمان م دهد‎ yy یعتی به این مرحله می‌رسد. یک جاهایی هست خودتان میزان آسیبپذیری را تشخیص می‌دهید و می‌گوید: *٠احرصد‏ قواى نظامى ازيين رفته است.» از کجا می‌همید؟ از آنجایی که م‌بیند شیطان در وعدهنمی‌دهد و تزئين نم ىكند بلكه م ىكويد: برو نجام بده * و شما مسرتن رابايين مىاندازيد وصاف مى رويد انجام م دهيد. لين خيلى خطرناك 17. إستفزاز و اجلاب استفزاز عتى بلندكردن ووبه سرعت به كارى ولداشتن. لين خبلى يرو شد يك موقع م ىكويد: «بلند شو برو أب یور مثلاً حالا بيست ثانيه م إيستيد بعد مى رويد آب م ىآوريد. يك موقع با لكد مىزند مىكويد: #يلند شو فلانفلانشده برو آب. ارا بردارييار! شيطان ديكر برروتر مىشود. يعنى كاملا مى فهميد ‎٠‏ ادرصد قواى تظامى نان از بين رفته اسمته إجلاب هم از راندن و صیحه‌زدن با قيهر آمده است. يك مقدارى خودمانىترش را بكويم. لز جَلب مىآيد. ثلا زماتى اكه مى خواهيد يك جيزى را خوب جابدجا كنيد يك نقر هل م دهد. يك نفر هم مىكشد يكى از روشهاى شيطان هم همین است. يعنى ازيك طرق با وعددهاى كشندة و مكنده. مىكتمد. مىكويد: «بيا انجا.» از أنطرف خير را مويندد و ل م دهد لذا وقتى م خواهيد يك كار بدى اتجام بدهيد. هوزمان در ذهن يك فردى مرود و همان موقع و به شما زنگ می‌زند و تحریکتان هم می‌ند. ‎CTS shy 2p gh 3 bay a en Se Dg pl‏ كناه صورت بكيرد. خود ناه كش دارد. يك نفر هم مىأبد مدام وسوسهتان م ىكند. ری نخورید. ۳ همز ادر اين مورد خيلى ميتلايه هستيم. ديكر از أيتجا به بعد خدا يك مقدارى فاز را عوض مىكند. از لينجا يه بعد براى آدم ‎Saga SS Jl cas‏ قمز از يهميز ‎te Ta alae‏ یشان میب فتی سار یک مرک عىشوند. بان ب زير شكم لسب و قاطريا استركه سوا مزتن. ين يك شوكى به أن حبوان واد مىكند قوأن مى فرمايد ‎ ‏نگ وم ای بر هر عیبجویبنگوی !1 ‎

صفحه 26:
واى بر آن كسانى كه به مردم شوك وارد م ىكنند. يعنى يك تيكه م الازيد. طرف موهایش سیخ می‌شود.م‌ود اى كاش توى تكوشم مىزد. اما إبن حرف رايه من نمى زد.ه تا آخر عمرش هم يلاش نمىرود. قرآن مى فرمايد:. +وفل زب و مك من هناب الشاین و بك رت آن نزن ویک ‎YS‏ وسوسعلى شيطانها به توبناد مىآورم. و يروردكارا! به تو يناه مىأورم از ینک [شیطان‌ها] ند من حاضر شوند 4 ‎ase ashe‏ مىبرم از أن شوكهانى كه ليس به من وارد م ىكند.» تمر بشتر هر حوزة لست ست. هو تفر باهم تصادف مىكند. يك نفرشان بده مى شود يك فحش به أن يكى مىدهد آن هم يك قحش بان یی مودهد. ققل فرمان رابرمىدارئدمزتند همنيكر را نكار م ىيكتند. مز آدم مى شناسم سر همجين مسئله مادرش را كُشته! الان هم ازفشار عصبى مشاعرش را ازدست داده است. جون بدرش هم فوت شده بود, يرادر و خواهرهايش رضايت دادتد. الا زندان نيسته ‎aly‏ مشاعرش را لزدست داده است. يك لحظه عربده كيد و مادريك جيزى كفت و رفت جلو وهل داد. .وتمام شد! بسيارى از إين جيزها سر همين قمز شيطان استء ابن شيطان بدرسوخته جون هم دل مارا مىخواتد. هم دل أنها رام خود. لزه ل هاخبر ارد مالًشما به يكسرى حرف ها خيلى حساس هستيد. وقتى بايك نف عون مشود اشيطان مىرود هر ذهنش به أو ايده مىدهد. م ىكويد: كر مىخواهى بو تک یدزی روى لبن جوز تيك ينداز »ولو ‎ip clan isd‏ رامىزنا كه تقطذ ضحف شمانست. مىكوبد وتعام! بعد شيطان ‎Sige tioned ple‏ مكوبد: ‏«عجب ین‌ها را بهجان هم نداختم» ‎ ‎& ‎ ‎ap Jol‏ هم ‎al ae cad Si BF Sh fh‏ ديفيد يك جويس يوم ذاو و حيوقى را میند؟ هن روشی که ‎Salis bse ie 9 tel ange‏ هبه مرحلداى م ىرسيد كه شيطان ‎i atid Sa StS BS‏ یاون حضزت ون ‎yap shal ala yds SSS Sy‏ ‏دأ ‎ ‏بن تغد أذ تزغ لطا ‎Tea Se ee‏ ‏مىكويد: «شيطان بين من ون برادرهليم تزغ كرد يعنى هارا تزغ كرد كارشان ديكر در حوزة فحش و حرت نيست بلكه به صورت فيزيكى اوراداخل جاه ناخد يعنى لزحوزة حرف يرون م ىكشد. لآل همز. بعدش نزغ ميد جلو مي يد مئزند طرف راناكار م ىكند بلزى نخوريد يا كيريد دستتان هرز نباشد دست هوز أآن دستى انست كه همين لور بيخود يتاب موشود جلوى خودتان رابكيريد هر وفت از شيطان ضربه خورديده همانموقع سريع شهادتين يخوايد. جون أزمسير صراط مستقيم كلا بيرون أمديد. جون در صراط مستقيم اصلاً كناه نیست. لذا هر كناهى كه مىكنيد. كلا از صراط

صفحه 27:
‎gp ey at ie‏ شیاین ‎aye badge‏ در صراط مستقيميركرديد. اكرآن لحظه بميريد, خيلى لوضاع بدى داريد سريع شهلاتين بخوانيده توه كنيد ‏رلهكا تزغ هم يكويم: خذا مى قرمايدة ‏ففاتذ بط هخا با بجوی ۱4 ‏سريع أعوذبله يكوييد سريع به خدا باه يبريد و اصطلاحا تاهتدة سياسى به خدا يتويد و خودتان را در يفل خدا ‏1 استحواف ‏لين بكر خبلى بد استد در عرى؛ كشتى كرتن با حرا لستحولا م كوب يديد كردن الاغ رام كيرا و مى جرخاتتد ‎cy‏ مىزتند؟ به ل كار استحولا م ىكوند. دكر براى شيطان الاغى مى شويد كه حمزش را كردهاسته نزغضش را ‎apa Spec sick a al pala gs‏ كرد لین رک ی تم رگ ‎AP‏ استهواء ‏أستهواء يه حملة عقاب به موش مىكوبند كه أن موش تمی‌دند کی خورهشد. سل م‌همد چهکسی بو وا خورد! حملة بسيار سريع: ازبشت سرش م ىأيد مى زند موش يك لحظه مىبيند در شكم عقاب است و ب خودش م ىكويد: «من الان كجا هست؟!» شما هم همين طور رمال مى شوبد. شما ا كيرد وتمام هستيد. ‏اضلال ‏إضلال ازكمراهى مى ليد ازضال. نهاكه نجام بشود. كلأ ديك در صراط مستقيم نيستيد. ا أن بون دید کل أرتشتان فتح شده لست. حقى داريد به نفع شيطان مى جنكيد. كالأ نه تنها يه سمتش شليك نم ىكنيد بلكه داريد ياران خدا. راهم به نفع شيطان مى زنيد. در آية ‏ سورة فاتحه آمده است: ‏عر الوب ‎ ‏لهم ول الا هم أنان كه نه مود خشم تواتد و نه كمراهان 4 ‎

صفحه 28:
‎1A‏ خطوات الشياطين خداوند در قرآن كريم مىقرماي ‎glad is 5p‏ یط إِنهُ كم عدو مي از كام هلى شيطان بيروى تكنيد كه او نسيت به شما تشمنى أشكار انستد 4" قدميهقدم. ياجاى باى شيطان كذاشتيم. اول رفيقش شديم. بعد أمديم و اصلاً كار خراب شد و از حبوان بستتر شديم. بدتر ازآن بايين آمديم. ابن مرحلداى م شود كه ديكر كاميهكام شيطان أمديم. إضالال: يعنى ضال شديم. ديكر لينخطرف ‎tte‏ ايتجا جابى است كه واقماً بركشتن سخت است. حضرت امير م فرمايند: #شیمان م‌آید در دلتان تخي مىكذارد. بعد روى أبن تخمها مىخوايد و جوجدشان م ىكند ‎7٠‏ ‏به جيكجيك هم مىافتند بعد قلبتان فريادهاى شيطانى م زند خدا آن روزرانيورد. وقتى هم مى خواهيد بركرديد. شيطان يك راهكار ديكر هم دارد. آن هم تامیدی از رحمت خدا است این استدانه است. اصلا ین نامیدی, گنه ‎aya‏ ‏است. می‌گوید: بدیخت. این‌همه گنه کردی, ول کن دیگر, توا دست رفتی.نمی‌شود» این‌طور نیست. صدبار گر تیه شکستی با این درگه ما دركه نوميدى ثيسستد. همان حملات را در ترجمهها نوشتهان.: «شيطان فريفت.» براى همین میگویم رود تسیر ‎ta‏ ترجمدها كافى نيسته بن بدخاطر ويزكهاى زبان عريى لسته كام تين زيان دنياسسته يك جيزى مىكويم كيف كنيد. ما جيزى در أبن دنيا نداريم كه اكر بددست بياوريم مطمئن باشيم كه آن را به خدا م رسانيم مثلاً تمازهاى خوبى خوانديم اما ممكن است بزنيم فاتحداش را بخوانيم. صدقه زياذ داذيم. اما شيطان روش باط لكردنش را خوب بلد نستء اعمال دست راستى را خواب م ى كند. مىزنم فاتحة أن را هم مى خونيم. هيج جيزى را نم وتوانيد قم حضرت عباس بخوربد كه م تيد كامل دست خدا برسانيد. جون خدا م ىكوبد: «بيد ين خسنات رابراى من بياوريد. نه كه يفرستيد.» قرآن مىفرمايد: ‏ذفن جا ‏.يعنى هركسى ب أن اعمالش بيد مالأيك تفر مىرود لز جين بارمى خرد. در بتدر جين يخرد يك قيمتى دارد. بايد بندرعياس يك قيمتى دارد. بيورد تهران يك قيمت ديكردارد قسم حضرت عباس كيت بخورم ب خودمان مويريم. ‏هر مرحله بيشتر مى شود يك جيزى هست حاضرم ‎

صفحه 29:
قرآن نمىفرمايد: دقن جاءً بالحسنات». مىفرمايدة ‎tle ood‏ باه آنن که کار تیک بیوند 14 اصللً حسنات تیست. فقط یک چیز است که قطماً مىتواند يا خودتان یرد اامصادق ی می‌فرماد: ‎casa‏ اوقت حق مافت اه مىكوبيد: «خذايا. كناه كردم اما به حضرت عباس ث8 قسم. من محت عباس فلت بودم. من در إينكه محت ‎ad Henle‏ هيج شكى ‎ps gd pad‏ حالا كناه هم كردم. دوست هم تداشتم ناه نم ‎٠‏ اسم خذا غقور استه يعنى يخشتده: بس يك نفر ايد يك خطالبى كند كه خدا لور ببخشد ديكر! در دعاهايمان مىكوييم: ‎Jagd ml be‏ «مؤلاى يا تؤلاى نت الغفوز وأنا الهذبب وهل يحم الذنب إلا اوز:مولای من ای مولای من! توی آمرزنده و تم كتيهكار و آيا رحم كند كنهكار را جز آمرزنده؟ه اينجاست كه شيطان تااميدتان مىكند. يارى نخوريد بكوبيد: «خداياء تودر كتابت كفتى و أن حرفت خق النت: «هر ‎bat‏ حسنداش بيايد » من نه حستهاى دارم نه حسنائى. جزاشک برحمین لت من ین دارم و مطمئن هستع لين ر. باخودم مىيرم» اين أن روزنة نورى است كه اكر سياء سياه هم شديد برمىكرديد. نترسيد. شيطان يك وقت تااميدتان تكتد. آن بذرى است كه از اول در ككل شما هسته امام صادق 5 مى فرمايد: #شيعيان ما را ازاضافة كل ما آفريدئد.»؟ أن شبن عشفى كه به لبن خاك خورده است» ألوده مىشود. رويش لعاب مى كيرد لما لبن كل مىكشد وم يرد اصااً. اهلبيت فق آدم رام ىكشند و مريرند. مثل بذرى كه مىبينيد بيست سال دريك بيابان آب نخورده ست. بعد ازييست سال اتاباران م ىقيد يكسرتبه سرسبز مى شود آن ب رابايد بخورد. أن آب. اشك بر اباعبدالله :كه است. اشك بر اباعبد اله هم كل خلقت را زنده م كند كشش دارد. نام اهريبت 0 كش دار وهی شش دارد. سک اصحاب کهف حون بود نور الهى ين رام ىكشد و موبرد. وقتى اباعبدالله يم «قل من نامير يتصرنى»” سر مىدهد. أن بج ششماهة داخل كيهواره هم تكان مىخورد. ‎tt iy Sn gh‏ ماه مىفهمد كه تكان بخورد؟» مىكويم به. برود داستان اصحاب كييف را بخوئيد. ‎tine ema‏ مب ذای ‏ ات ان رسد فد اش ییحی رت ‏رک یی هل قرف م۱ ‎

صفحه 30:
شش ماهة اباعيد الهم تكان خورد. خودش را لز كهواره بيرون برت كرد. خواستن امام مىكشد. أن خواست در دلمان هست. در وجودمان هست. در اين هيج شكى نداريم. به إين فكر بكنيد. هر لحظه ديديد كناه كرديد. ‎ales‏ بكوبيد و ‎Mase gh hy‏ به على اصغر امامحسين تل من را ببخش.؛ جون داستان حضرت على اصفر يت فرق دارد. حلا كه روزدايد درك م ىكنيد يعنى جه. أن روزهابى هم كه زياد ببرون رفتيد و آفتاب خورديد يهتر مىفهميد. تشنكى أن لست كه آب به شما ترسد اما عطش جيزى ديكر است! كسانى كه تصادف مىكنند سلول سلول بدنشان آب مى خواهد: آب نهم نيليد. يهشان داد دستمال را خيس مىكنندء به لبهايشان مىزنتد اين آب را نخورده است لما آرامش بيدا م كند مردم. لبهاى. ‎ay, SS Kd pale‏ تمتوانست يرسد. وقتى ماهى از آب يبون مىلفتد و دهاش را زويسته م ىكتد. ‎he‏ بد یفده حتی ارب آب هم دندش ‎Bele mally gaye Je‏ ميدان بود مىكوبد: «اطفل من به ‎lll‏ جه آب بدهيد. جه أب ندهيد ابن مىميرد. بلي لاقل در تاريخ بكويد ابنقدر اكليف و خييث يض نبديم. نکر را کردم وه طنل آب ددم حضرت علیاصرتحت تمم کرد تنگی بد دردی است. حالا مه رمضان است: روز قدس که یک مقدار بيشتر در فتاب می‌روید تت‌تان می‌شود. دم افارمی‌دنم ‎yc‏ أنموقع فقا روضة على اصفر ‎sue ae pal A‏ ۵ اصل ۲: خراب کردن پل‌های پشت سر از ما یکسری بدا يزان است كه شيطان هر دفعه لين بندها را می‌گرد. نخ‌هاتان را که با کتید. یطان هیچ غلطى نمىتائد يكن خودش ان را می‌گویدبدیخت خودش رو ده است. نی خدا و را لاد خودش دوستنداشته غودش را لو يدهد. دشمن شتاسى را خدا به ما ياد داده استه زمانى كه بين خدا و شيطان مكالمه شكل كرفت. شيطان كنت ‎pi dane Ip‏ المخلصينَ: مكر بتدكان خالص توازميان آنه ‎٠4‏ ‎led li! oe et‏ راكه خالص شدتد قريب دهم. خدايا آنهابى كه تو خالصشان كردى. طتابها از أنه باز اشده لست ومن هرجه م خواهم دست بزنم: دستم شر مىخورد. انس به بن مرحله كه مو رسد. حتى ابميس هم تمتو پشنها ناه بدهد وله قسم شما مىتاند ب ‎ll BM Ba yas‏ ا قسم خوردم. مرحلداى كه شيطان نمىتواند ييشتهاد كناه به شما بدهد. جون طنابش را نداريد در آن مرحله. يك كار خوب مىخواهيد نجام بدهيد. به سرعت كار خوب ديكرى را ييشنهاد م دهد كه توابش كمتر اسستء آي مى شود شيطان كار خوب به ما ييشنهاد كند؟ بله رای مال ‎ye‏ ين شخص بهيدر و مادرش احترام م ىكذارد. من به لوم ىكويم زيرت عاشورابخواند. يكادضه ياد ماجواى علامه میتی مارم »پر لام مينى در خواب دبد كه امبراعؤمنين 5ت با دست مبارك خود به علامه مينى أب داد ‏این وهی دلب یهد توقای وی رک یدنق ‎

صفحه 31:
خيلى هم اميرالمؤمنينى يود يسرش گفت: »با خوش به حالت.» حضرت سر حوض کر با ‎ple‏ ه همه آبمی‌داد.علامد أميتى خا را به مشهد آورده بودند كه يه مدت يك هفته در جوا ‎lal abl Ayla‏ بعد از سه روز گفت: «مرا ببريد. دلم برلى آقليماميرالمؤمنين :48 تنك شده امستد» بسرش مىكويد: «ذر خواب برسيدم: دبابا جان اين يفخاطر كتاب "الفدير" است؟ گفت: دبس وب درد. الب دلل مدلوت بر خادن زارت عاشو اس من هموژه ب سیر از دوستنم م ىكويم كه زيارت عاشورا رابخوانيد حتى اكر نم ىتوانيد صد سلام و صد لعن رايكويد. سر تمم میشود.بچه هينتيها كه همه بلاندالبته حفظ كردن زيرت عاشورا سيخت ست جون قرازهاى شبيه يمهم فار اما هميشه در جتان اباشد در موبايلها هم كه هسته نمازش هم كه مستحبى الست و حتى نسته بادر ماشين هم مىتانيد بخواند. خودتان رادر مستحبات ‎eS CA‏ كه د لزده شويد دعاى عهد هم از مستحبات ست بنده ييشنهاد م ىكنم دعاى عهد را صيح و زيارت عاشورا راشب موقع خواب بخوايد. نمازشبخوانها كه ديكر جاى خود را دارف. شيطان براى دور كردن آن شخص از رسيذكى به يدر و مادر: ماجراى علامه لميتى را هم به ذهنش مى أود. ‎Woo‏ ‏بداتيد كه راه رسيدن به اهلبيت80م. بدر و مادر هستند وتا زمانى كه به يدر و مادر احترام تكذاريد يه اهلبيت 80 تخواهيد. رسيد زبرا بايد معناى «بأبى أنت ف أقى٠'‏ را يفههميد. وفتى یی و أتى را نم فهميد. جطور مى خواهيد بكوبيد: »بابي أنت ی یمرن فرمودد: الأ من وعلى بدران ابن لمتيم.» il ge 5 oh ‏وقتى شما مقام بدرى را هميد ين را جكوته مى خواهيد بفهميد؟ با يك يدر و مادر غيرمعصوم برلى أن يدر و مادر‎ ‏معصوم مانو دهيد خيلى أزماها هم بدر و مادر هستيم وهم بدروماذر دريم يدر و مادرما حرف اشتباه هم مىزتند يه غير‎ ‏ازمسائل ديتى كه خود قرأن كفته است. حتى أكريدر و مادرتان حرف زور كفتند. بيد قبول كنيد و تم بذ رد ینجاست‎ ‏که به هلت م سيد اكر وب به لعلرحسين 8 سيد به خاطر احترام عجيس بود كه به غادرش م ىكذلكت: وهب‎ ‏رای تارج کرد يود به زنش كفت: «مادرم ران توم كار يكذارم.» مادر مقامى دارد و خداوند بر بن ذكته تأكيد‎ ‏بسيار دارد لينهارا بايد درك كنيم.‎ ‏يكى از شهذا به خواب مادرش آمده و كفت بود: «من ازتو خولعش مىكتم ابن شب جمعه سر قبر من نی جون ما‎ ‏همد مهعمان حضرت اباعبالله تم هستيم, يكددفعه امام حسين ليت در جمع به عنهاى ازما م قرماي: «شماها بلند شويد‎ ‏برويد مادرائتان سر قبرتان آمددائد. اولويت دلرد.» اكر مىخواهى بياى. دلت تنك مى شود اواسط هفته بيءة.‎ ‏بايد ببنيد نفستان در كداميك كمتر‎ ١ ‏شيطان در إينجا بين دوتا خبر شما را مخّر مىكند. جطور بيد بقهميم؟‎ ‏می‌هد. ان خودش نکنای استه۲. ند در كناميك نور ييشترى وجود دارد از خداوتد استتره كتيده على‎ ESD ‏طلب نور كردن. جشمهايتان رابنديدو ازرخدا بخواهيد شما را راهنمابى كند. ا وحى و الهام ابهى بدخوبى تشخيص مى دهيد.‎ فا ات او یروا ‎fp eat‏ م۵ ی هل ها ‎

صفحه 32:
شخصى نذر كرده بود كه ججهل شب عملى را اتجام دهد و اكر نجام ندهد بايد دوبره از بدا انجام دهد وین ید در ساعت خاصى صودت مىكرفت. تقريً شبهاى آخر يود كه يك شب مهمان ريد با خود كفت جه كنم؟ مهمان حبیب خداست. اكربهاويكويم نيم ساعت بنشين ممكن است بهاو بربخورد. بايد بروم مهماتدارى كنم ولرشب ديكر از ابد اجام می‌دهم. به همان رسیدگی کرد و آن‌شب معصومی که درموردایشان تذرکرده بو را در خواب دید که به وی فرمود: «نذری. که كرده يودى بذيرفته شد ديكر نمى خواهد مه بدهی:چهل شب ابیت نشتيم درستقرين کار را کدی »مادم اي .بود كه فكر تكتيد مقابله با ین ممون سخت اسسته يك برهداى خواهد رسيد كه دی ‎ye ln‏ به كناه دعوقتان كندء نترسيدوبدانيديه لبن مرحله خواهيد رسيد و قطعى اسستء علماى ما.نه معصومين. نه حضرت عباس ون ونه حضرت على اكبرييتّه. به مرحلهاى رسيدند كه م ىكفتند حتى ما فكر كناه هم نم ىكنيم به شيخ انصارى يتف ‎١‏ كقتند: «ما نم ىكوييع اكه كنه نمىكنيم اما فكر كناد كه ديكر دست خود آدم نيست و خودش به ذهن مىأيد جلوى فكرمان م ىليستيم.٠‏ كفت: اشم تا حالا به اين فكر كردماى كه مدقوع خودت را بخورى؟» آن شخص حالش ب‌هم خورد.بدش آمد شبخ انصاری علق كفت: «ما هم اصلأنسىتوانيم به لبن فكر كنيم و كنا را مائتد خوردن مدفوج مىيبنيم. برلى ايتكه كته مئل مدفوع ست و زشتی‌اش آشکار شده است.« حضرت بوسف نت زشتی زلخا رادید زشتى باطنى اش أشكار شد. قرآن مىفرمايد: “apt حضرت بوسف هم بر لیا ‎pile Jab LS sy yp ly a Ud 6 Ca‏ شد. وكزنه يوسف لت هم منحرف می‌شد. آية قرآنش را بخوانيد: +و لولا فعل الله غلیک و رخقد ‎Sat Oe Be‏ $1 فضل و رحمت خدا شامل حال تو نبود. كروهى ازأنان تصميم داشت قورا را ند 4 ‏خداست که دستگیری می‌کن.بوسف 4 زثنتى خيانت زليخا را ديد. لينقدر براى او بد ست كه اصالًتمىتواند بيتد. ين زشتى را صىتون ب وجود ورد؟ بلم يك لله شخ احمد نم يود كه بسار زا بود ومردم در خن میدن و ار نكاه مىكردند. يك خانمى متوجه حاجآقا شده بود و به يهاتههاى متختلف مى خواست لو را اغفال كند اما حاجآفا اعتنائى انم ىكرد. مكتب مىرفت و درس مىداد. إين خانم يك روز نقشه‌ای کشید و گفت: مدرم مریض است و الان هم نامهای از یچم رده ست كه جون سوا نام نم ىتات أن را بخوع. مادم ذكران لست شماكه امول هستيد و مكتب ‎sage‏ ‏ين امه رايخوانيد.» حا جف همبر حسب وظليقه قول كرد البنه أو دشمن شناس خوى نبود. ايتجاست كه أدم بايد حواسش اشتردانك جمع باشد متوانست با خودش دوسه نفر وابيرد و جلوى كنا كيرد ‏ايع شو رين سيد هتوق مقر نی ‎ite‏ از ین ی اضر ترتع

صفحه 33:
امبالمؤمنين 85 مى فرماينة خ الشهمة فلا يلوتن من أناغ به الن؛ هركه به جاهاى تهمت و بدكمائى برود. بذكمان به خوذ رانبليد سرزتش كند (زيا خود سيب شده كه به لو كمان بد يردا" فطع توا از جاهالى كه موود تهمت قرار م ىكيريد اجتناب كنيد. شيخ واد خان آن قرد شد و ديد أن خانم در ا بست وكفت: #جربان مادر. دوغ است و تو بايد يا من باشى: در غير اين صورت داد مىزنم ه شيخ كفت: «يس فرصتى به من بده كه دستتوى بروم.» در دستشومى تيندلى راكه با أن قلمش را مىتراشيد. برداشت و موهايش را تكمتكه كرد و ابروهايش راكند وصورتش را زخم كرد و خونين ومالين بيرون مد كفت: «خدايا مردمشور لين خوشكلى را بيد كه بخواهد من را لزتو دور كند» وقنى يرون آمدء زن جا خورد و كفت: «ازخانة من برو ببرون.» هرمود ابن سيرين"نيز همين ماجر قل شده ات زمانی که شاگرد ری بود. تیارب خن کاند. ی سین از خا کمک خواست و دا به همکد رفت دستشویی و مدفوع خودش رابه صورتش ماليد يا خودش كفت: «اين مدفوع لان از أن زن براى من يهتر لست » وقنى يبرون أمدو ازن أورا ديد حالش بدهم خوردولوراازخانه يرون كرد. خودش مىكويد: «ازأنجا بود كه به من علم تعیر خوب دهد در مقابل شيطان: بلهاى يشت سر خودتان كه مربوط به كنه مى شود را خراب كنيد. هنكام ىكه مىيبنيد لين اتفاقات دارد مىافتد. از عامل كناه دورى كنيد و به خدا بناه بيريد.ياى كامبيوتر نتستهايد و فيلترشكن هم داريد و مىتواتيد برويد. قلم ستهجن ینید يكدفعه كاميوتر ا خاموش كنيد و از أن فاصله بكيريد. شما خودتان عامل اجرلى أن مى شويد می‌دانید ار در ان ها بشید یلاق مىافتد. بل يشت سرتان بای كثاه خراب كنيد ماني اكر كاميوتر در اق باشد وها باشيد خطرناك اسسته اور يرون و جلوى جم همه بكذاريد شما خودتان هم ابن دوستى را دوست داريد بيس يها را خراب كنيد جواتى كه مجرد ست و در خات تنها يلى ابن فيلمها و عكسها نشستهاست. تحیک ‎ge‏ بعد از لرضاى ميل جنسى يك حالت سستى و رخوت به انسان دست مىدهد. در أن حالت سستى و رخوت بعضى موقههابا خودش مىكوبد؛ اصلأميل جنسى هيح ارنشى ندارد» لم باديلاش باشد وقتى ميل جنسى خليان م ىكرد يك حس ديكر بود در أن حسى كه الان بدش مىأيد فرصت خوبى لست كه خوب فكر كد وبا خودش ‎Bs‏ لان بن طورى هستم, دو ساعت بعد. يك روز بعد دويارة آن حس قبلى را دارم.» كلأ وى كرة زمين لذت تداريم: هرچه هست رقع سختى أسته تنها جابى كه لذت هست. همان لذت نزديك شدن به خدا و اهربيتفلغ استد الان وقتى در كوكل كلمهلى را جستوجو مكنيد يك جيزهاى ديكرى مىأورد جوان مىييند وتحريك مى شود أكر تحريك هم نشود أدم سالمى نيست و بليد نزد دكتر برود! البته ينها روشهاى خيلى ساده و ابتدابى أست» به مرحلداى مىرسيد كه حتى اگر دم دستتان هم باشد ديكر ذكاه نم ىكنبد. أن فود مسيحى كه در فوانسه با مريكا شيعه مى شود. در خباان جد كسانى را ميين؟ تلوبزيونش راروشن مىكند دعاى به يخش م ىكند؟! همان جيزهابى رايخش م كند كه شما به آن "ماهواه' م ىكوبيد يس جطور غودش راتكه داشته نست؟ فيتر لو شر ذهن وقليش ‎“Sl‏ ۴ ی لیا ی ‎em ya Age AMET‏ رت

صفحه 34:
يس بايد از عامل تحريك فاصله كرفت. شيطان وسوسداش را مىكند. مجرد و متأهل هم نداد گنه یرای که ‎he alan‏ دامنكبر شده ست كه واقعا نعم تان در زيار بدعلت محدوديتهابى كه در كشورمان وجوذ دارد صحيت كنم بخشى ازلين محدوديتها درست و يخشى أن هم غلما لست. كناد خودارضاى ناه یره است. بخش عمدة أن هم به نعلت لست كه أن شخص عامل تحريك را[ خودش دور نم ىكند. عمد در خاته تيهامومان تافيلم و عكس مستهجن ببيند. معلوم است كه تحريك مىشود. وله قسم شخص متأهل هم تحريك مىشود. از عامل تحريك فاصله كيريد و يلهاى بشت سر خودتان را خراب كنيد بن سيوين مدفوع يه صورتش ماليد. علم تعير خواب را به أو دادد. به حضرت يوسف فين نيز علم تعبير خواب دادتد. ابد ين كرفتن شيهوت ‎al bla a oly‏ © اصل ۳: شناخت انواع ‎obs‏ بكى إز دلايلى كه ‎pally Phin pail lah Sl eS coh‏ چیست و نه کیرش گنه حق اله كته حقالناس و كناه حق انقس رانم قهميم. نه كنا بن رام شناسيم. ‎lng‏ دسته‌بدی مختلف دار il aca aldo شيرين و غيرشيرين معمولا برخورد و ياسخ خداوند متعال در برابر كنادهاى غيرشيرين خبلى محكم و سخت است. جون خود خدا انسان را أفريده. لذ مردائد لويك نيارى داشته اسست. خدا دخبال اين نيست كه بخواهد جيزى را كش بدهد با بكير و بيتد كت لا لين ابه لين معنى تيست كه يك تفركناه شيرين را كوجك بششمارد. بالاخره يعضى از كنادها هست كه فرد. لذتش را مريرد. مثالا. وقتى روزه است. تشته م شود و آب مىخورد خوشش مىآيد. كيف مىكتد اما روزة را شكسته. خراب كرده و كناه كرده لسسته یا ‎Se‏ خدای نکرده مرتکب یک عمل نامشروعی شده. یک لذتى برده است. اما واقعاً لشتباه م ىكتند كسانى كه كتامهاى غيرشيرين انجام مىدهنا. كناههاى خبرشيرين يعنى هيج لذتى هم نم برد ما يك كناهى انجام مىدهد. بن خيلى هرد ألمت ويلسع خدا هي به أن أقرد غيان سفت استد به عنوان مل يبرق درمورد يبت م ف رماي الیش زد غیت انا سختجراستد :1 أبعضىها نقدر در كناه غيرشيرين غوطهور مى شوتد و به ن اعنياد بيدا مىكنند که نا غيرشيرين را بر خودشان كيين م كسد يدن عنيت م كديا بد يك تقر تيكه م نتباك تكرش خال سن يدو ی وید خیش عنک شدم یت قيل ازآن حر أنش بود! خدايه كتلمهلى غيرشيرين خيلى محكم اخ داده أمستد ‎Sh WS yl cade LS‏ ررسى موكنيد. مىبينيد عموم ينها حقالناس استء بس يك دستعبتدى كنا ‎Sal‏ شيرين و غيرشيرين استه حرشل ميقل تیه

صفحه 35:
۲ گنا‌های صفیه و کیره برخى كنادها. كنامهاى كوجك است و برخى كنامهاى يزرك. خب طبعاأنكه يزركتر است بدتر است. لزمؤمن نبايد كنا ‎gS ay po‏ هم دس زد متا کیره میتی ست كه برددرى يمشترى كرده است یک فری که خدییتکره ونام كلت لين كلا كير است.کس که فنك اعوط اله )م ىكل ين كناد کیره است. در قلح تال ابن بردهرى: برذهدرى ستكينى ست كتاب كداهان كيرة شهيد دستفيب ‎١‏ معروف بود. لول لتقلاب همة كسائى كه یبود ان کاب را م خواندند تياد بكيرئد حطو بايد ول جها با نفس كنند. أول جهاد اكبرهيعنى جهاد ب ‎sce‏ ‎spud alge oy‏ گناههای کیره و صیره را شناسی.ملاً بحه ‎Som 9 ete Ele S lg Cal ye A‏ 9 جادو و ‎gas pall SE acl aig lai‏ فرب تمام ان اه یمرن" عمومًین ‎ciple rages‏ پدرسوخته‌ای هستند. خامهایی که سراغ ین دعاتوس‌هامیوند. نمی‌تاند پدروخته و غیرپرسوخته‌بودشان را تشخيص بدهند جون أن بدرسوختههايشان فيلم بازى م ىكنند و دا درم ىأورتد. م ىكويد: «آيه قرآن به من داده استد» شما. قبل جهكار كرده است. يكى از اينها را دستكير كردند. از من خواستند به عنوان كسى كه در حوزة شياطين كار كوددام: در جريان برونده ‎Is ai al‏ بكيرم. فيلم بازجوراش را به من نشان دادند خود ينها مىكفتند: «وقتى ما مى خواستيم ين را دستكير كنيم مردم به ماشين بليس سك مر زدفد!». يعنى لين أدم خيلى قشنك فيل يازى كرده بود. در زيزمين خانه ينها مقدساتى بيذا شد كه ألوده به فجاسات بود. کسانی كه به سخترانى رمالى وج نكيرى آمده بودتد. ديدند من لسنادش را أنجا نشان ذادم. .توجيه تيستيد اين آدم با آن كاغذى كه روى أن أي قرآن نو يك وقت ممكن است در ائر تدانستن. يك تناه كبيرة خيلى يدى انجام يذهيد. خدا آن روز را تباورد. مالاً طرف می‌خواه بو بخت دخترش بر شود نمیفهمد که درد گنه کیره به ‎led LS A‏ میدهد و پای شیاین ره ‎Se bal te Gl tage aI aS LASS‏ «جراخدا من رجات نعى دهد؟» خب وقنى می‌ود دس شیر ربا می‌کند.شی رن می‌د ی‌همه هم نوشته‌ند: ده قفس شیر نیک نشوید هپس مشکل ازشعاست. كسى هم كه نكار که است ‎lair aS ey‏ هم که ان شخص گرفه ال آب وان یز تیه کند. امامیلشک بید.همن مه مان وتش است. ۳ حق الله حق النفس و حقالناس هر سه نا بايد ييكيرى شود. شما به هيهوجه حق نداريد به وجود خودتان أسيب يرسائيد. خودكشى يكى لز كناهاتى است كه بخشيده تم شود" شما توهم زديد اين بدن مال خودتان است. به شما جه ربطى داشت؟ مكر مال شما بود؟ آن نمی لیا ای اسفن ديك حل يوسش تح تيس يش اسان هدنل مور اه هت مد نوم دیف یت 0

صفحه 36:
دنا به کسی كه خودكشى كرده م ىكوبند: حرف نزن1» دستش حرف موزئا و م ىكوبد: امن مال تو نيستم. توهم زدىء هفتاد سال دست تو بودم: من را به كناه ولداشتى فكر كردى خبرى بوده است!» اعضاى بدنتان شروع م ىكنند عليمتان حرف مىزتند وشيهادت مودهتد حاشام كنيد أل زيرش مي زنيد. لمادهنتان را ى ندند بن اغضا مال من و شم نیست. رن یرما 14 ‏صاحب روز جزاست.‎ al api la یعتی آن روزی که مالکیت‌ها همه مال خداست. هر زمان رده کند تام است. رگ حیات ‎go Ld aga‏ ندارید ه خودتان آسيب برسانيد شمابى كه سيكار مىكشيد. شمانى كه قليان م ىكشيد. بدانيد كنهكار هستيد جون مىدانيد داريد به بدتان أسيب م زنيد.مىدانيد بن هود ضرر دارد. و جون شيعه هستيد جند رابو با شما حساب م ىكنند' جون جم اميد خدا امن به شماست: نه ب أن اسرقيلى كه دارد آدم م ىكشد ته به آن سعودى لبله احمقى كه با دلارهلى و درد .بر انسانها جك تحميل مىشود. نه به آن ارويابى كه در كاباره مست است و اصلا تم فهمد كجاست و زدگی‌اش شده ‎gh Uy‏ كه بتوند حال كند. جشم اميد ااوزمان ا به شعاست. شما عمر شتا التان را فاد سال كردي حق عمزان کم کید مگ مال ‎Saag‏ يزشك لمامخميتى ‎pep igo‏ ساعت قرصش را م‌خورد من در کل عمم هیک از مريض هايم را گنه ‎a Sd pg I page‏ می‌گفت: رای لينكه كنا درد من قرصم را سر وقت نخورم. ‎OM‏ ‏لينجا تو أقاى دكترى. مجتهدى. تو مىكونى ابن شش ساعت يكدبار خورده شود. من رس شش ساعت يككبار فى خورم: جون حقالنفس است.» أن دن بدن من در مقابل خداء من را داذكاهى مىكند.مىكويد: «خدليا من اعتواض دارم لین با »دست م ىكوبد: من مى خواستم باى اهيبت بنويسم با جه حفى واذارم كرد . وبرت ‎ios‏ حنجره دلا مزند م ىكويد؛ من مىخواستم باى تو حرف يتم براى اهربيتت يخوانم. ابن أمد دست كذاشت روى إن مطلبه من راب يك جالى برده لست كه دارم جرتويرت تحويل مردم م دهم. ين حق نداشت. خدايا من شاكى هستمب» روز دستتان در مقايل خدا ز شما شكايت می‌کند زان شکایت م‌کند و ‎ah‏ «خدايا تومن را أفريدى.» قرآن میراد جد حقى به من ‎Lys‏ 4 ‏هرآنجه در زمين و سمان ست تسبيج خدا مىكويد‎ ei guppy ube زيان مىكويد: من ذلا دوست داشتم تسبيح خذا يكويم اما لين آدم غرا به حرف لفو واداشت. من دوت داشتم بكويم «سیحان »,مان آمفحش میداد من دوست داشتم یک جاهی باتوهین, ‎pS i ey el goats J‏ «مرك بر ين أدم.» نم ىكذاشت بكويم. م خواستم يكويم: «لعنت بر ين أدم.» تم ىكذاشت يكويم. من شاكى حستع.» اين ‎ge‏ است.

صفحه 37:
هاست. خی حرف وبحث است. بان دلل که شید یک تفر یم رین و موب وهن شود یک بخ آن سر این موضوع اس م ىكويند: »ينها جه كسانى هستندة بعثمی‌شود ی‌همه مسیحی که در را درد مسلمان می‌شوند.شیعدنشوند خب لين كردن شماست. يعتى اين كارى كه مىخواخيد براى اباعبد الله هم انجام دهيذ ضررش ييشتر از سودش اسستء كدام آدم عاقلى كار ضر را اجام ميدهد و سودرسانى را كار مىكارد؟ در بعضی چیه اما در انش مشکلیوجود .اتب ‎eS‏ اما جون الان موود سوماستفاده قور موكيرد تباي نجام داد زمانى كه بياميريع قرآن مىخواند. اعراب مى كفتند: «راجنايا رسولالله؛ لى ييغمير مارا مراعاتمان كن. ما تمى فهميم درمودقمهزنیای كه در تند تند قوآن را مىخونى.» ما همين الان هم قرآن را نمى فهميم. أن اعراب بتدكان خداء سوادى هم تداشعند "وال یک مدي يد مر حي میتیند دفته اد اه تن چوان الا ‎hh al‏ تن بهری‌ها داجس :ود هه مدرد راب حرف تنب مد یه ۱۸ ‏مینشستند. أعراب كه مىكفتند:‎ BE ale ra hb ‘ar lab 9 Gey ab + خدايك كلم مترلاف معرفى كرد گفت: ان در عوض بگویدین‌ها دزد سواستفاده ‎BS epee‏ هم كه مراجع مىكوند: «موجب وهن استه» همين استد عدداى ندر أحمق هستن كه فكر م ىكتند يك مرجع خودش را جلوى ‎DS‏ رار م دهد. وفتى اسم اهربيت فل ميد وشما دستتان رابه حالت دعا بالا م ىكيريد. اين فبليها مستقيم مئرود در تلويزيونهاى سعودى بخش مىشود. مىكويند: «نكاه كنيد ينها مىكوينذ: ديا الله بعد از آن هم م ىكونة: هياصاحبالزمان» بس لبنها صاحب الزمان لله ىدانت » لذ دستتان راكه بالامبربد. برعكس كنيد. من اكد انكام با يقت لما ول ندا در ايد آنا د موحي وه مشود کل گنه جز رز زر اد گنه م شود. ابن كردن من و شماست. آذ قرآن خواندم. ازخودم تم ىكويم. فلذا ممكن ست يك كارن ديوز درست باشد امروز يك شرليطى به وجود يبايد كه ضررش بيشتر از منفعتش باشد. ديكر انجام ندهيد مالا علما قليان م ىكشيدتد. عم بر این نداشتند كه آسيبرسان است. مكر علم غيب دارند؟ الان يك عالمى: يك فقيه مىرود يش ‎iS‏ دكتر مىكويد: «لين دقرص را تخور, ابن قرص را بخور.» ميكويد: «باشد» الان دارند تحقيقات انجام مىدهند که هر جلى. ايراد حسته مصرف زيادش ضرر دارد. خب باشد كم مىكتيم البته يكعذه هم به كناه علات م ىكتند. حقالناس خيلى بحث ذارد خدا از شهدا هم حقالناس را طلب م ىكند.' خقالناس جيزهاى بسيار ريز هيم شامل مي شود ولويك قران. ولى بر أن كسانى كه بيتالمال را مىخورند خدا شاهد ست كه خيلى احمق هستند جون أن دنيا فقط يك نفر جلويشان را تمىكيرد. مثلً بيتالمال ايرلن را خورده ست كل لين هشتادوخردهاى ميليون نفر جلويش را مىكيرئد مثلاًفرض كنيد ‎١‏ اهزار تومان ‎ob thangs‏ تقسيم بر ٠+ميليون‏ مى شود. مىكوبند: ‎sta oul‏ غدارى؟ خب لزتوابت به ما بده» بعد بجدهاى مردم مىأيند حفشان رامى خواهند لوضاع أشفتماى مىشود! يمخاطر همين زر سید یف

صفحه 38:
امین مىتوسيد. خودكار عوض مىكرد. ابن جراغ ا خاموش مىكرد. أن جراغ را روشن م كرد ' هميشه يك كارى مىكرد سرازيرى ازجيبش به سمت بيتالمال باشد. برقى از مسئولين ما هستند دورة مسنولينشان كه تعام مى شود يك بولى از جبشان م كذارقد و مىكوبن: «شايد يك جراغ ريبشتر روشن نكه داشتيم.» أدمى كه درست كار كرد باشد ‎ah‏ نمىخولهد وسواس ‎Wee ty‏ سال يكدجا مسئوليت داش دزدی نکده استه بابت همين خردعريزها هم يكميليون يول ‎SI ye HS‏ اين خوب لست لينهابى كه بيتالمال مىخورند. خيلى ديوانه ‎ssh‏ در راهتمابى و انندكى حق الناسهاى زيادى از مردم جايهجا مى شود. طرق با ماشين سنكين دور ميدان سياه إيستاده .بود ترافيك درست كرده بود من با ماشين از كنارش رد شدم كفتم: «آخر اينجا جاى بارك است؟!» يك امر به معروف است. ديكر. وافمترافيك درست كرده بود. من ديكر نمىتوانستم بايستم و رد شدم. ‎ol‏ من كافر هستم. شما هم كبر هستيديا هردوتاكافر هستيم. آخر لينجا جاى بارك است؟! يك فحش جانانهاى به من داد كه صدايش آمد! لين حالناس ست اكركناهى كرديد و ظهور را عقب آنداختيد. آنهابى كه مننظر امامزمان 28 هستند آن دنيا نخرقان را مىكيرند. طرف مىكوبد: «من هفتا سال خم ر كردم. مى خواستم به امم معصومم برسم ابن شخص تكذاشت. حق من رابدهيد اكر امام معصوم بالاى سرم بود من رشد ييشترى بيدا م ى كردم در روايت داريم آن كسائى كه حق اهزبيت ا ا غصب كرد ناليد هر كناهى كه صورت م ى كيد براى أنها هم منويستد. اصلاقرار يود حكومت دست اهبيت هل باشد حمدجيز عقب افناد جون همدجيز عقب افتلد. تام لين عقب ‎sen ate pila slp Inga‏ يك نفر يك لبخند زده است ام در لين دومينوى الهى لين لبخند جنان اتركذار بوده كه همهجيز را داغان كرده است. قطام به ابنملجم يك ليختد زد. ‎yD pel pao‏ ون دی سید «سختترین گنه آن است كه كناهكار آن را كوجك بشمارد :7 شیاین در دومتی هی یک روحشتاک درد روت لولانى لسته حضرت چند که میراد از جمل یک به همه احترام بكذاريد شايد آن أدمى كه شما فكر مىكنيد يك فقير بديخت بيجاره استه يك بيرمرد ياشد و همان آدم يكى از ولياءالله بلشد يكى از قبدال” باشد. از رجال الغيب باشد. ازياران امامزمان 2# باشد كه شما لور نمى شناسيد شايد خضر یسب در ال شماست كه أو رانمى شناسيد يك بخشى هم مىكوبد هيح كناهى ا كويد كوجك اسستد زماتى كه ‎le ahd I op af I ‘gle bol‏ ريختند آنجا را مىكرفتد. ليئزياد را م‌کشتند و امامحسين :868 به كوفه مئيرسيد: مردم كوفه هم با أمامحسين فلت بيمت مىكردنده أصالاً. سرتوشت و ماجراى تاريخ خی یا الم مان مجلس :بح لتيل ۱ م۱۵ رف رک لاد حكنت ‎ld ell‏ ید ی لین تا یمین دا ‎ly a‏ نان لت و منت رل ری ین رد درف ار یفن یهت هی رن یلعف ال یت یدید

صفحه 39:
عوض موشد اما قاشی شویح | ‎nt aS als‏ نداد قاضی وی ید گهکدبیند که ما ‎ply‏ ‏نان هانی را شكسته بودند. يك كتكك اساسى زد بدند اما فاشی شوج وتی دید رفت گفت: دور نهد سامت یی« رازه شد او راون »یک حرف آن "ریخ را عوض کرد. الا هرچه میشود بای أو مىنويستد. همين طور دارد كنتور م ىاندازد. براى همين بابد بانت يجويد. بتوسيد بلرزد. بكوبيد: #خدا تكند من إين كناهى كه مكنم همجين اترى داشته ياشد» كنا را كوجك نبيند.إينهمه دادويداد بين ما ويدر و مادرهايمان بيش مآد يك تفردر لين دادويداد مادرش را مىزتد مىكُشد. مىتوانيد قسم حضرت عباس يخوريد كه از اينها تيستيد؟ به خدا نمىتوائيد قسم بخوريد. حواستان باشد حق الله هم ثماز و روزة شماست» لينها را مواظب باشيد. انجام واجيات وترك محرمات. حق الله استء دوست لنجام بذهيد ينها جزء اصولاست. 6 اصل ۴: عالم محضر خداست الم محضر خداست, در محضرخداسصیت نکتید؛ همان ‎cle ag yo Sg‏ مکان مجهز هدرن مدز .بست ست » و شما حواستان را شش داك جمع مكنيد. مىكوبد لترش ‎Sigs lasso CaM bea‏ كم مى شود. «ابن مكان مجهزيه دوربين مدار يسته است.» ائرش از لينكه «عالم محضر خداست, در محضر خدا معصيت تكنيد» ييشتر ‎yal‏ لطف خدا و صبرو است. براى لينكه اينجا بنده أبروبتان را م يرد اما خدا آبرويتان را تمىبرد. حلم خذا سو لستفاده م كنيد بروثى م ىكتيد خدا مى فرمايدة Sagi lc Sg la fo ‎AT ls Cal als Ls‏ تکن‌دهندای است. روی شیشههای بی‌آرتینوشته است: ال بل نله و4 منند رفلكس شما فقط ‎ig‏ را مىيينيد و متوجه نمى شود آن طرف شيشه هم مىتواتد شما را ندمت دوربي نهلى داخل ‎fol Spl‏ شم را رصد م‌کن. عم تبت کرد که اه فلا شدنى نت و حال عقلى نيسته ‎ ‏به إن فكر كنيد كه جه كسى دارد تكاهتان م كد ملأ در خانه كثار برادرتان: ‎ ‏؛ اهارا فز مكنيد بعد بدرتان م ليد يك تكائى مىخوريد كه احرام يكفاريد ب نزد يك أدم عالىرنبه يايك مرجع تقليد يايك استادى مبرويد ديكر دو زنو م نشيتيد خدا كجا؟ ينها كجا؟ ازقدر راحت مقابل خدا معصيت م ىكنيد؟! وفتى داريد كنا مىكنيد. مىكويد: «دارم مىيبتمتان.» به لين قكر كرديد كه خذا شما را م بيند؟ به اين فكر كرديد امامزمان285 حاضر بر رقتار شماست؟ فضاى ‎125100110171110 ‎aoe ‏سینت ‎

صفحه 40:
دربسته است, هیچکسی نیست. فقط خودنان هستید.دری یک گنه شهوانی انجامم‌دهید م ىكويد: «من مىبينمت. قو جلوى مردم خجالت مكشى إن كارا نجام بدهى. جطورازمن خجالت نم ىكى؟» فكر كنيد شيشه رفلكس استء خدا رفلكس قبول ذاشته ياشيد! خدامى قرمايدة ذا لكم لا تزجون بل وقر؟ 14 sl, جه شده كه ديكر راى خدا وفر هم قئل نيستبد؟ وقتى ببينيم در قبل جه كسى داريم نا مىكنيم كوجكترين ‎Is‏ معصيتها مى شود جلوى بعضىها مىيستيم. سرمان راهم نیام ‌وسم زشت است, بت ع شود جلوى توربين مىخواهد عكس يكيرد. بلك نموزند كه جشوبسته يفتد جون ثبت مى شود به بن فكر كنيد كه ‎ld aah‏ شما دارد تبت مى شود خدا مىفرمايد: أن خلفنامع فلؤلا مفو ما شما را قريديم. بس جر باو ‎aS‏ بشر درمورة وجود خدا تجار شك شده اسستء خدا مكوبد: «تو مال من بودى. من لقت كرذم: حالا كارت به جانى وسيده كه ديكر من راتصديق هم نمکنی؟ 6 اصل ۵: كنترل ورودىها بای ماب ورودیهایبدن بای ار ال حرام ورد راحتر گنه یکین کسی كه مال حرام خورد وخورائك ‎pad Aas ay‏ ده تاد رم شمن ریک ای یکند که ما ال حرا زيم هی را دارد طراحى مىكند كه ما مجبور شويم نزول بخوريم. داتد ابن كار را مىكنند جون اترش را مىدائند حضرت ‎“agp log Sle ell‏ “amt ppl) clan ‏و ینغ‎ ‎a‏ م‌ولد من حسين هم نماز م خوانم: شما هم روز مىكيريد من هم روزه مىكيرم. شما هم قرآن مىيخوانيد من هم قرآن مىخواي. لما شكمهايتان از حرا بر شدد. مثلا آنها هم مسلمان بودند. عمر سعديه آن اراذل و لواش مىكويد: يا خيل ل اركى و ية اشركه لى سواران خدا سوار شوبد. مؤده بل شما ريه يهشت »؟ مسلمان يود نمازمى خواناتد ووزى + اهزار فر در أب فرات خسل شهادت میهد ‏ملام يجني مط الث د مد ‎pie‏ من ‎ ‎Pap terete cater lee

صفحه 41:
يعضىها دستشوى فرذكى را با دستشوى فرهتكى اشتباه می‌بند.می‌خواهند كار فرهتكى يكتند كار فرتكى م ىكنندا بعنى موقعها مد دشمن را لورى نشان مىدهند كه احساس م ىكنيم هي كناممان احتمال تار يتور اشويم. مثلا مىخراهند يك شخص بد را نشان يدهند. آنقدر كريهالمنظر نشان مىدهند كه فقط دو تا شاخ تدارذ! تف اينطو نيست. بعضى از ين تكفيرى ها كه در عراق كته شدتد را بينيد: جهرهشان زياست. محان زارد جر درد ‎shod‏ يا مى دهيد؟ بمدهايك تفرب جهرة زيب مردم را كول مىزند. جون ابن يك توهم استه ب مبناى يك توهم م كويد «همة آدم بدها زشت هستند.» لذا وفتى يك آدم خوشكل مىبيند كه بدرش را درمى أورد. مىكويد: «يس جه شد؟» بياييد بكوييد كه در واقمة عاشورا. اينهابى که م‌آمدن اللي را تحريك مىكردند. خيلى قشتك حرف مى زدند. معاويه. خطيب بود خطبه‌های قنشدك و تحريككتنده مىخواند. بكوبيد تا مردم قدرت حساسيت حسكرشان رابالا بيرند. حواستان باشد. مال حرام بايد خورد. مال حرام جانباز جذك صفين ا قال لمامزمان ميكند. شمر جند ةا ياد اشت. در سخترات "جهار شخصیت كربلا كفتم. شمر لعنتاللمعليه يك ملعون لنت يدرش هم درأمدده تعام شده رفته ات ما کار دی تلد يأ بويد يرد رق ان سيوم رن عذاب‌هاست.لتال عم جسین, همین ان هم آنتش داد شمه ‎cp slg ln ed a‏ بيتيد شمر ابوادش جه بود؟ شمر لين يرادات را داشت: ‎.١‏ حمود يوده ‎Lass‏ شكويرست بوده شما كه نيستيذ! * به مردم تيكه مىفداختء طعنه ميزدا ‎Lg na Md‏ *. مال حرام مىخورد: شما كه تيستيد ‎pli MUMS‏ در زيارت عاشورا م كويد: «و أن ال ره يعنى لعنت بو تمام اين صفات و خصلتها و رذايل اخلافى كه يك نفر شمر مىكتد. تكند يك وقت بكوييم: اق ل همست أ» وخودمان را هم لعن كنيم و تفهميم؟! إينجاست كه ممكن است من دل يك نفر را يشكنم كه تمرداش ده استه با دل يك تقر را بشكنم كه نمرداش هزار است, يا دل يك نفر را بشكنم كه نمرداش بتهايت است. در هر بار جقدر سقوط م ىكنم؟ برا أن ده منفى ده مىشوم؛ براى هزار. منقى هزار مى شوم و براى أن بىنهايت. منفى بنهايت م شوم. يك موقع به يك آدم عادى تيكه مواتنلزيد لين حقالناس استد حالا يك موفع هم به امامزماتان تيكه مىاندازيد يك موقع عمدأ يك حرفهابى مىزنيد جكرش را بسوزانيد. روز عاشورا شمر مىدانست اباعبداللَهيته زنده است. عمدا مىكفت: «به خيمدها حمله كنيد » م ىواست جكر اباعب الله يسوزائد يك موقع هست مثلا به يك لدم تخالهاى مثل من حسودى م ىكنيد. يك موقعى هست به امامزمانتان حسودى مىكنيد. جقدر سقوط مىكنيد؟ هرجقدر كه أوارتفاع دارد. جون أنقدر بالامى رويد كه خودتان را هوفد ل مى ينيد بعد بين مى افتيد. هركس بالاثر نفست. استخوانش هم محكمتر مى شكند. ورودىهاراكنترل كنيد مكل نكا حرام. دست ديد ودل هر فوفرياة اكه هرجه ديده بند دل كتدياد خب ذكاه تكنيد. مرحوم حاج أقاى مجتيهدى ' م ىكفتند: «لينكه م ىكوبند مى رويد خانة مردم. جشمنان را درويش كنيد. نه فقط براى تاموسشش: براق وسايل خانداش ‎oC gh‏ شما م رويد آنجا م ىكوريد: ‎slg ls ape a cone‏ بول هم تداريد. لذايه كنه مىافتيد أن را يخريد. نكا تكنيد نا هوس نكنيد. اين خيلى مهم است. خيلى جلو كنادها را دنر ‎LBP‏ ی رس و لیم اد ی ی

صفحه 42:
م ىكيرد. مثلً اكربه من بكوبن: «بيا سور لين ماشين شوء سا نمی‌شوم جون أكر سوار شوم دلم مىخواهد. من خودم مودائم جه جانورى هستم! هوس مىكنم. آن وقت بايد ينشينم ين كلاء أن كلاد كنم كلاه سر ابن و أن بكذارم كه به لين برسم نم خواهم. مك ييكار هستم! براى خرمال كردن شيطان» ول بايد نفس را خرمال كنيم. اصل ۶: گناه» گناه می‌آورد غود كناه. كناه م آورد. دايرة نكيت كناه درست مى شود هرجه كنا مىكنيد كناه بعدى آسانتز لست ديديد اولين يار أدم مىخواهد يك كناها معصيتى نجام بدهد جقدر بايش سخت است؟ دفعة دوم آسانتر. سوم ‎arts ial‏ :عاذت مىشود. الأ اكر آدم آن كناه را انجام ندهد دلش تنك مىشود. مىكوبد: «جند وقت است لين كناه را اتجام نداديم ‎٠‏ ‏لایک ماه است مهماتی مخطط. apie he Soy SS hy yb ‏طرفمیکود «دوعاه لست عرق‎ نرفه ات دش تنگ شد است. می‌گوید دک کودبای رای چیزی بگیرید میدن چن وفت استنصیدام مرلقب باشيد يه كتاه صنیه هدید یک گنه کوچک نگه نکنی. چون الا كنا كبيره از طريق كنا صغيره شروع. مىشود. اصالاً يكى از كناهان كبيره. اصرار بر كناه صغيره لست.' مثل اين أست كه به دشمن بكوبيد: «حالا تويك قدم. خاخل الى عبس تفرد يك كيلومتر: كبيره مى شود » دشمن یک قدمش هم ‎hugh al SH‏ رون از رها من باش. هر فبلمى خواستى بياده كن.» بعضيها ازييتوكيو هم بدتر هستند. بنوكيو بعد لز هشتاد قسمت أدم شد. بالاخره كربغئره وروباه مكار راشناختء بعضى هام ينيد هشتلا سال. مدا مثل يبنوكي از كربهئه روب مكار كول م خورد ديكر اغربىها بيد جدكار كندنا ما بفهميم لينها دشمن هستند؟ شش دانك باشيم. عيسى ندارد م خواهيد برد با آنها حرف بزند اما ششردانك باشيد بنان رايازنكنيد او دشمن استء جدكسى ابدز را ورد لين مملكت كرد؟ فرائسه. م خواستهم خون به مردم بؤنيم. خون كم آمدهبود. رقتيم از آنها خون خريديم. فتند: #يهترين وقت است ابدز را ورد كشورشان اكنيم.» خونهاى آلودهبه يدزدلاند سر غزه. همه خودشان را نان ددند. خدا داد بر مسلمائان حجت تعام مىكند بر كل مسلمانها. بر عربهاء بر غيرعربها دارد تعام م ىكند كه حتى اكر حكام شما ليستدند. جرا عليه لين حكامى كه با اسرائيل هستند شورش نمىكنيد؟ آن دنيا خرشان را مىكيرد. قرآن مىفرمايد: +أن قفوو ل تق وفْوَاذى فقها به خاطر خدا دوه دو وياتكاتى قيام كنيد 4" اكريك نفر هم نيست يا هم دوتا بشويد تتهانى بلند شويد. خب كسى را تدارتد كه ينها را يادشان دهد. ما داشتیم. اي عنعن ‎ele AIM Ne oll rae‏ اد یو

صفحه 43:
أماوحمين 3ه فرمود: ٠: ‏ست تن به ذلت دهيم‎ Jie a كل عالم أنطرف بايستندء من تنها لين طرف قيام م ىكنه.زمائى كه برلى حضرت عباس ث8 مانام أودد. ‎yh‏ ‏«الماعزمان راميهم است. لور به جه بفروشم؟ اكر از امامزمان كرانتر داريد. يايد ما معامله مىكنيم.» جيزى ارؤشمتدتر از ‎oan pM le‏ لبن مى شود كه وقنى يك كناد روى كنا م‌فند. رو اصلى زنذكمان م شود. خطرناك مىشود. جلوى كناه ولو كوجك هم بايستيد يك مقدارى كد در اصل ترك كنا ييشرفت م ىكتبد و جلو مىروبد. يك فاق هاى خيلى خوى مىافتد يك جيزى در وجودتان بيدار م شود كه قبلا آن را الا نديددايد. براى لولين بار حسش مىكنيد. موجود جديدى كه يا شما شروع به حرفزدن م ىكند مالأ قالأد حد نز دوخ مىكفتيد. الان كوجكترين دروغ» ولو مصلحتى هم مى خواهيد بگوید. یک فر ‎Sind J‏ مىكويد: «نكو. دروغ استده ينها جنود الهى است. وجداتان استء یک حس‌های خبلیخویی درد ال ‎nih eg‏ وقتى يك دروغ مصلحتى ‎eye‏ شب عذاب وجدان داريد. به طرف زذك مزتيد م ىكويد: ‎Be‏ ‏من شوخى كردم. بيخشيد» اما وقتى مدام دروغ يكويد روى وجداتان خاك مىريزيد و اصلأم ميرد يك جانى مسد كه تقربي احتمال باؤشت صفراست. © اصل ۷: کثرت تسبیحات این اصل خودش ين تا اصل است. به تتيب به شما مىكويم. جون برمبناى بك روليت استء امامصادق لتم م ىقرمايتدة «قال ابليس لعنتالله عليه: ‎lhe Sak Sd HT LR‏ و سا ناس لي فبعي: یلیس كفت؛ بنج جبز است كه اكر كسى داشته باشد. حيلة من روى لو اثر تم ىكند ‎7٠‏ Lendl) tags saan land pS ph 2 ادقة و ‎dt ale JS‏ أنوره: کسی كه با صدق نيت دستش به طناب خداوند ست ودر همة كارهايش به خدا توكل م ىكند. ‎٠‏ هرجه من برليش فيلم بازى م ى كنم كه يك دقيقه أن طتاب رارها كند. مىكويد: «خيرء امكان ندارد.ه إعتصم' يعنى جنك زدن. ‎Mia aie’‏ مجلس بحا لزه ذامل تسین قصله ده ‎

صفحه 44:
قرآن مىقرمايد: +واغتصها مل اه به ريسمان الهى جك بزنيد 14 کسی که دو دستى به طناب خدا جسييده است و رها تمىكتد. لين أدم لصلاً وسط لجن هم برود. دوباره أن طناب را م ىكبرد و بيرون مىأيد ويك دوش هم مى كبرد وباك ياك مى شود بعضىها هستند داخل لجن هم نمى يون ‎SLL‏ ‏آب جوى نجس مىشوند. جون رها هستند. چون بی‌صاحب هستند. صاحینان کیست؟ با َيِل لله المي صراط المستقيم. مولى الموحدين اميرامؤمنين ته مىتونيد دست خداربكيريد. لذ براى رسيدن به خدا. ‎Sash Pap lt sly nfo)‏ و بزرك. به خداتوكل كنيد مدام يكوييد: «لنشاءالله؛ طرف هر كارى مى خواهد بكند. بسو الله م ىكويد ما روايت داريم: ‎Sala Se‏ بسوالله شروع كنيد. جون كار باطل و ييهوده بانام خدا اصلاً انجام تمى شود ‎"٠.‏ با ين: كارتان را بيمه مىكنيد. .واكريك جا هم يك مقدارى اشتباهاتى داشته باشيد خدا مىآيد سريع م ىكويد: «نمىشود. به لسم ما دارد خرابش م ىكند برايش رديف كتيده هر كارى م خواهيد انجام بدهيد. مى خواهيد بيون بروبد. ‎ee an‏ بكوبيد. يكويد: «الهى به ميد توو توكل به تو وتوسل به اهربيت عصمت و طهارت ل امروزبيرون أمدم. اموز روز خير وبرکت برلى من فا ده هر كار مىخواهيد يكنيد توكل كنيد حتى كر صدايتان كردند كه توبيختان كتند. بر خدا توكل ‎ae‏ نها مىخواهند ييرون ييندازئد.يكهيد: «به درك!ه كسى كد توكل ب خدادارد اصالا دنا بايش 'به درك" م شود. مىكوبيد: «اضلاً اهميتى دادم راييرون یدزد مگ دا رورس ‎cl a Ll ca‏ ت؟ ان آدمکاهای نیت رسیدنبه ین محله سخت من که شید عباس بای ریگرد وب آمیکفه بود. ابش رابود ول ور خواست ‎By‏ ‏زنال براى يك كار از اق يرون رفته وقت نماز شد شهيد یی همنجا وهای ‎ta oh pg‏ شرع كرد يه تماز خواتدن ب خود كقت: «من با خدا طرف هستم. ابن باا جدكاره است5» كر واه قبول داريد خدا زوش از لين مخت استه تمماستهفردی رفت دا گرد م‌گفت: «معلمان مگ دار یک دایب ابید نگ پاهمان را تكبرد» فرد هم ‎go gla led‏ ٠هزار‏ من زاو پل گرفت و وی هم بو داد گفت: ان چیست؟ه گفت: دیک وقت ديدى أن سك عربى بلدنبوداء شم توکتانبه چوب است با هخا وب ین فکر کید یکی از روش‌های رک گناد رژودن اس هر کار یکی تک بر خدا کنید. ان لفظ را وی زان یدزد «النشاءاللده مالا يك معاملداى مى خواهد رقم بخورد. بول جور است. همهجيز هم جور است يكوبيد: «انشاءاللّده اكر خدا تخواهد زيرش مى زئاكر وفع بول داريد كه خدا راستكوست. لو مىكوبد: «من هستم. ارده كنم رك حیات وا ‎page‏ جدكسى مى خواهد با تو دربيفتد؟ توتوكل كن. بقيداشى با من.» منتها ما انياش را داريم: علم بر لين داري الما دارليىاش را نداريم. مثل آن مردمشورى است كه علمى ندارد كه الان جه اتفاقى براى سلولهاى اين رده افتاده. فقط. مودائدكه لو مرده و هيج كارى هم نمىتوائد بكند اما يك نفركه يزشكى خوانده و استلا ‎a‏ شب مىرقرسد بيك سول سین ليحن تيقد عطي انتيوه سرف

صفحه 45:
مرده یک جا بخا. ییاد اما یی ناذا ادلی شود. که شود.ب گرا يك جيزى ملكه مى شود توكل به ‎ta JS ls‏ اسلا به خدا اعتماد كنيد ‎lat‏ دید و خوتن را در غل خدا یدزد رود پناهندة سیاسی ابه خدا شويد يكوييد: اتاتو هستى. جدكسى مى خواهد من را لذيت كتد؟ من كام را درست اتجام ذلام» خذا شاهد است .به خود من اثبات شده اسست. هر زمان نمازرابه خاطر هر كارى عقب انداختم. يك كيرى در آن كار بموجود أمد كه اصالا. ديدم معاذل زمان نماز ترسيدم. مثلاً م ىكفتم بروم يعدا بركردم تمازم را بخوانم: يا مل ين مطلب را بخواتم بعد تماز يخوائم. ديدم دفيقً حمين زمان يك اتفاق عجيب أفناد و از من كرفته شد به من فهمائن: «بخوان. بقيداش با من لسست» قيول كنيد توكل به خدا اصل ‎SG OS ef al‏ خدا دارد دست در طناب اليهى دارد. هيهكسى تم توت ان را جد ند ؟. نكلو ی ‎SS iy a‏ صبح و شب زد تسیج می‌کند.؛ ‎te lat ge in‏ «من ب لبن فرد هم نمىتوام كارى بكني.» ين كار كتنر نمى انالزد. يكار در ماشين نتسستيد دارد دروذيواررانكاه مكنيد ذكر يكونيد: «سبحان اللده. «سبوخ فنُوسسَ ريما و رب الملايكة و الؤوج»٠.‏ «لا إلة إلا أنث سبخانک ‎SS S|‏ الظالمينَه” ابن دكركفتنها ياد خداست. جيزى كه روى لب تكرار مى شود. آرامآرام قلب با آن وزن م ىكبرد. ريتم مىكيرد. ان مىكوبد: بان الله لذ شروع م ىكند باشما نقسكشيدن. بعد ساكت هم كه مى شوبد و حتى خواب هم هستيد. ديكر شيطان حاشية امنيت دارد. تم تواند يبايد ايتجا تخم يكذارد. اصلا ديكر نمىتوانيد حرف جرتويرت بزنيد اما وقتى عادت شد كه لغو بكونيد. قلبتان به لغو عادت مىكند. مثلاً به مجلس روضه مىأبيد. دارند روضه م خواتند ادن حرق .بيخود م‌فتی. ید آن تاه می‌افتید. یک کلمه در روضه می‌شنوید. اد آن فحش مىافتيد. ياد أن جك بد م ىافتيد. كل حانانه‌هم می‌یزدبرای ایکه گوشتان را كنترل نكرديد. زان هم مدم تکار کد. نها نکهاست. ؟. دقن ل ‎ad or all go G8‏ کسی كه وقتى يك مصيبتى بر أووارد م شود جزع ودادوبيداد تع ىكتد.». بيرمرد نودساله مرده لست دخترهايش سر مزارش طورى كفر مىكويند كه انكار جوان رشيد هجددساله مرده است!. يكى از ضربدهابى كه شيطان به ما مىزند. شوك وبيهت اسستء شما عادت داريد جلوى شيطان بايستيد. اما در مصيبتها يك شوكى به شما وارد م شود. كيج مىشويد. در همان لحظه يك جبزى از دهانتان بيرون مريرد, يا يك رفتارى از شما سر مىزند. حواستان باشد. ضربه را مزند و درمىرود إين شوك و بهت كجاست؟ در عصبائى شدنها. طرف يككمرتيه عصبائى مىشود. در حالى كه لين أدم در حالت عادى ايتطورى نبوده است. مىكويتد: «اصلاً اين أدم ينطورى نيود. دو سال انت ياا همسايه انسته همكار است: ما م شناسيم: اصالأيك نهمجين خرفى ‎J‏ بعيد استده جد شده اسست؟ يك مصيبتى برأووارد شده لست. هر مصییتی كه بر سرتان بيايد. يك جمله هست كه كار را تعام مى؟ IO aA hI et noes ‎edie htt ie ft‏ و تن ان هس ‎

صفحه 46:
ؤم گنک اناد :هیچ روی ماد وتو نیستبا ال :۱ از ‎aD‏ می‌واهید مصیت بینید؟ ‎ia iS‏ نخان یی مفلماست. دو يسرش حر كربلا كم هستند ایشا مادر شهيد است. دون دسته كل أزدست داده لستء تنا كسائى بون از یهام که حضرت زب ‎dad‏ تكرف. فرمد: مد لغامحسين 8 خجالت بكشد» داغ ‎lel‏ جلو جشمقى ذيد كه لزقضا برادرش هم هستء شم خضرت یب ‎aS OY‏ دم است یک تفا هلبم چند تفر از نادهاش رال حست داد پود. ی‌گفت: نها چیزی که به من آامش می‌دهد.کرپلاست.» ؟. دوقن رضي لأخيه المؤمن بم ترضا ‎el‏ هرچه بای خودش راضی است. برا برادرمومنش هم راضی لست. ۱ حسودنیست. زان بالاتر هم داريم: حديث داريم: «هرجه رأبراى خود م يسندى براى دیگان هم بسن بعضی موه ممكن أست با ابن رفتار. شما خرابكارى كنيد: جون يك سرى جبزها هست براى خودتان مويسنديد اما أن شخص ‎eat estas sty‏ ما راماه رمضان يكجا دعوت كردند. يكمرتبه ديديم يك نفر ظرف حليم را برداشت بیند خوب شده ات با نء یک افاشق خورد و با همان فاشق شروع به هوزدن كرد. كفتم: «جرا با قاشق دهنى هم مىزنى؟» كمى تكاهم كرد ديد خراب‌کاری کرد است! گفت: سؤر المي يفا آب دهان مؤمن شفا ست" حديث هم براى من خواند! كفتم: «تواول ثابت كن مؤمن هستى. حالا درمورد بفيعاش صحبت می‌کنيم.» چون خودش آدمی است که با قاشق دهنی هم غذا مىخورد. وق هرجه را براى خود م ىيسنديد برلى ما هم يسنديد. اما صحبت لبن ست كه ما نم ىيسنديم! خيلى بايد هوشيار شايد طرق مقابل ا كار شما خوشش نم ىآيد حواسمان باشد. ملا دوست داريد يولدار شويد. اكر رفيقتان يولدار مرشوذ: يكوبيد: «الحمدلّده شرايط را فراهم كنيد يواذار ‎Usk ag‏ ين بتدداش رااخيلى دوست دارد. لذا شيطان نمىتان دور و بر و باشد جون خيلى خوشكل جلوى نفسش ايسناده استه حسودى تكنيد براى رفيقتان خير يخواهيد, خدا هم برايتان خير مىخواهد. برايش شهادت بخواهيد. به شما هم شهادت مدهتد بايش يول بخواهيد به شما هم يول م دهتد هر ين هيح شکی ‎te‏ خير بخواهيد و وقتى ديديد دازيد حسودى ع ىكنيد. سربع توى دهن نفس بزنيد بويد عمدا به أو تبريك هم بكويد. دستش را هم ببوسيد. رويش رأ هم يويد بكويد: «خيلى خوشحال شدم لبن مطلب را شتيدم.» بد نفستان بكويد: يهم كك از ين غلماها تباي يكنى. ‎٠‏ ۴ دفن وين با فقس ال هم رز راضى لست به أن جيزى كد خذابه أوقسمت كرده ست و ديكر خم روز خويش نخودد.» كوشش و سعى براى ريدن به يك جبزى خوب ادستد قرآن مى قرمايدة مج وش دی سوت تست شع موق مادم ؟ رك علا سجس بح ليرد سا خفن مد مار اد چم

صفحه 47:
‎Gad Ya +‏ بقوم حي بُعيروا ما بأنفسهم؛ و خدا تعمتى راكه نزد كروهى هست تغبير ندهد نا آنجه را اكه إيشان در صميرشان هست تغيير دهند 14 ‏لما بعضى افراد هستند خيلى دستويامىزنند. ابن كلاه أن كلاه م ىكتند خب يوزىتان نيست! مكر خدا روزىرسان نيست؟ يكويبد: «من كارم را کردم سیم را کرد روزى هشت ساعت كار م ىكنم. اضافدكار هم مىايستم. كلاه مسر كسى نم ىكذارم: بقيداش با خداست.» یک تفر با كلاهبردارى از يكطرف درآمد بيشترى دارد. از آنطرف رجش ييشتر می‌شود. مريضىاش ييشتر مىشود. خرابى ماشينش بيشتر مىشود. از ابنطرف ورودى بيشتر م شود. از أنطرف خروجى بيشتر مىشود. ‏زلا ذكر يكويد. باكر كفتن. جلوى كاد كرفته م شود يك روش خوب به شما ياد م دهم؛ أن لحظهلى که شهوت بر شما غلبه كرد دو ركعت تماز مستحبى نفسته يخوانيد وبه يكى از اهبيت لك تقديم كنيد همين كارها ب يكدياره شما رتیت هام كنا سرد مىكند يكويد: «بعد از ين دو ركمت تماز م ىآيم وكناه م كتم.» اين نمازو ذكر و تسبيح جلوى كناه رام ىكيرد. جند رولبت از اهل بيت ف عزيزمان برايتان بخواتم. آقا رسولاللَدكٍ سه كار را معرقى م ىكنتد كه انجامشان ری ماسخت لست يعنى شيطان برلين لنت دست كذاشته ست كه لين سه كار انجام نشود همان طور كه اما وصادق كم ‎ ‎ ‎ ‎yeh ‎Taf ‏«شیطان جزبا شیمیان ما پا کسی دیگر کاری‎ ‏شما تكفيرى بلفيد صبح تاشب نما خولی. شین با شم ای ناد بخکس می‌گوی: نز خن ان شخص‎ ‏تاو چشمی‎ tara a lg ‏باعثمی‌شودخط گم شود بيني ين سه كار جيست و ايم كارى كنيم كه‎ ‏و خدا باشيم. حضرت مىقرمايند:‎ Beall pth ‎۲ ‏رایت فاوات‎ gl ‏عملها سه جيز استء رفار منصفانه يا مردم. ياد‎ i sh SN Se ‎.١‏ اتصاف در حق هردم: اتصاق خيلى مهم استه لتصاف داشت بلشيم: لجحاق تكنيم.يعضى ازا ولق تضاف هستیم شخصی ‎a Cals‏ را حساب كتد تزد يكى از مراجع عراق رفت كفت: «لين خمس ما كقت: «جرا اسال ‎by‏ أودماى؟؛ كفت «راستش را بخواهيد توم به وجود آمد دلار بالرفت ارزش واحد يولىام يكسوم شد من ‎ ‏خريدم به قيمت كذشته بود ا وفتى بالارفت به قيمت دلاز روز فوختم درأدم ييشتر شد بتع آن خصسم هم ييشتر شده أستدة آن مرجع گفت: «اجحاف کردیا» گفت؛ هیمنی چه اجحاف کرد‌م؟ متوجه نمی‌شوم» گفت: ‎yn‏ که شمر لعنتالأمعليه ای سر باعل رفت. حضرت قرو بر خون زيادى لز من رفته استه كام تعام الست نا حال ‏هر خرابكارى كردى: من حسين ضمانت مىكنم. برو وان كار را نكن. ‎٠»‏ شمر اكر سى جهل تانيه مىليستاد. ندر خون ‎Se gi elt lhl dp batt ‎ ‎ene Shen aw eter ‎

صفحه 48:
أزييكر مطهر فته يود كه ما حسين فلغ ده تمماند اما شمر قبلتکرد.بد که خواست سرا رد خنجر تیدا لا بدن مطهر ‎oa ay slay‏ «ابن كار شمر إجحاف استه تو هم پیت ربارب اتصاف خيلى جيز خوبى استه ما اتصاف تداريم. خيلى وقشها ‏ ىاتصاقى در رقتار و حرف زد نهايمان هست. مر ينيد اغارف ووادتغولة وري امع الاق !تتاف تن قي نتفي مؤققع دادم درم ‎Satta‏ يعار بيقن أ شخص يكسطرف. بىانصاف است. ح را نمىبيند. شيطان روى لبن آدمها دست مىكذارد. جقدر اين ‎aa‏ شنيددايد: #اتصاف هم خوب چیزی است اه وقتی شنیدید ید تن برد و ار منصف تباشید: دندز نت ول نیستید! ۲ آن کسی که در هر حال ذکر می‌گوید: متا طرف سخنانی آمدهاست. بیکار است كر مىكويد لما ذكر فقط. صرف ان نیت که اد دیدن آسته دا مراد آلا بذكر الله تَطْمينُ القُوب؛ همانا با ياد خدا دلها آرام م ىكيرد 14 نی کسی که همیشهبه اد خدست. طرف میگود: «چه اهميتى دارد که مشکل پیش آمد. من که خدا رام چا ‎pg Cob ab‏ بنده بعضى موفع ها كه تسبيحات حضرت زه رايا ا بعد ا نمز م ىكويم: خيلى أزامع م ىكند. منتهى به آن فكر م ىكتم, در هر حالى ذكر يكوبيد. ذكرى داريم كه حَََ لست. ماتند: «لا إلة إلا هه كم اصلاً لبها بدهم تمى خورد! اين ذكر كسان است كه نمى خواهند رياكتند يك كوشهاى نستند. دهانشان هم بست ست و در حال ذكر كفتن هستتد. اين ذكر بانوسان قلب يكى مىشود و خبلى عالى مى شود.قلبتان ذكر مىكويد. ذيكرى ذكر جل است ماتند ذان كديا بنكو داد م زتند تا همه يشتوق يك ذكر داري كه ذكر حالى أستء در هر حالى كه هستيد ذكر مىكوبيده موقع غذاخوردن» خوبيدن. عذر مى خواهم زمان قضاى حاجت يا در رابطة جنسى داريد ذكر مىكوييد! بن زمانى است كه حال شما يه لمضاى امامزمائتان رسيده اسه يعنى م ىكوبيد؛ دازم مى خوايم كه نرزى كسب كنم نا باى امامزماتم كار كني » لذاتعام زمان خوابتان راثواب مىنويستد. وقتی قضای حاجت مىرويد تا اين اذيت و آزلر دفع شود كه كار كنيد. برايتان تواب مى نويسند. كجاى دنيا جنين جيزى هست كه خداوند كسى را راحت به يهشت بفرستد؟ خيلى بىعرضهاند أنهانى كه به جهنم مر روند. خداوند دنبال إين است كه خوبى رابرايتان ده برابر كند درحالى كه بدى را همان مقدار مىتويسد. يك فته فرصت مو دهدتا لز همان بدى كه يكدهم خوب لست توبه كنيد. شب قدر و عرفه و محرم م ىكذارد ب عرضهاند كساتى كد به جهنم مىروند. طرف بخوابد. ثواب م ىكتد. بروبد كارى كنيد كه درس خوانانتان نذر امامزمان 2 باشد. همان طور که در

صفحه 49:
بحث آمنه و شئل كفتيم. ودر دعاى افتتاح هم مىخوانيم. شئل همه خداست. شئل زمینی هم ممزمان 2 است. نها ‎Ser SDS oS ype Sane‏ eb eh Ia eh Se le abe ashy Sa ‏آن کسانی که مواسات دارد: نی‎ ۳ تیست من دنرم م‌گوی: شمه شما هم تاشته شین سمش حسادت سته نی هست که من نام شما مىكويم: «لنشاءالله لوداشته باشد خدايا كاش من هم داشته باشم.* اين اسمش غبطه است. این خیلی خوب. است. من به کسانی که رات گرب م ىيكنند. خيلى غبطه مىخورم. نموم ,ال کش خشک شود. عوضش من كريهكنم. م ىكويم خوش به حالش, ببين حشرت زرا جه عنايتى بهن فرد دا جون لشك جشهم مال حضرت زر الست؛ اجا دست اوست. هر زمان در يشت كرياتان تكرفت سريع باحضرت زهراف تباط يكيريد يكويبد: «يربرجان به من عنليت كنيد.» سريع حل مى شود. آدم غبطهمى خورد به حال أن كسان كه كثيرالبكاءاقد و رادت اشك مىريزتد غبطه م خوريم لا حسودىومان نم .شود زمانى هست كد من دام و شما تداريد. مىكويم: اها لين مال توياشد به بن الت يقر م ‎a‏ جانش رابراى حفظا جان ديكرى م دهد كه جان أو ترود جيزى داريم از لين هم بااتر ست و قولسات نام دارد در زيارتنامة حضرت عباس لت مى خوانيدة sos هیچکسی هم نمىداند به جه معناست. مُواسات؛ يعنى من دارم؛ شما تداريد شرليط هم فراهم نیست که به شا بسانم ‎abot Ss aja,‏ نداخته اا جون شما نداريد من هم نم خواهم و مصرف نع كنم زمائى كه حضرت باس ی تاشكم اسيش درون لب رفتء كفت: «من اينجا أب دارم و تو نارى» بعيد مى دانم ب تو بوسد بس من هم نموم ین .معنى مواسات است الان غزماىها لينجور زير موشكدياراتتد. كمى مراعات كتيد. بعضى موقعها در ماشين نشستيد. كولر ماشين رخاموش كنيد شيشه رابليين دهيد و كمى باد كرم يخوريد ييا أن كسانى كه تداز يكويد: شما نداريد. من هم نیم ساعت خاموش می‌کنم که حس کنم. ‎lau land‏ روز رده ففط ما رمضان: بهي أن كساتى كه كرستكى م ىكشند ‎1٠١‏ سال به عقب .بركرديد به عاشوراى سال ‎5١‏ هجرى برويد. خودتان راب كسائى كه آب نداشتند برسائيد. زماتى كه تشنه شديد و هوس أ كرديد يكويد: هبه باد لب عطشان حسين يت نيم اعت ان أبخوردن اعقب مىاندزم.» بن مونسات استه ‎ONS‏ ‎cag any‏ یل مونه ‎eam‏ نها نو صدان ميكاس ب ل يمف ده با وجود لينكه بججدائد اقا شعور دارند. مىفهمند. أن روز لباس نو تنشان نم ىكتند. مىكوبند: «دوسه نفر از همکلاسی‌هايم تداند لاس توتن كنتد. بكذار خوشحال باشد و بكويد فلاتى هم ندارد.» براى همين مىكويتد: «حاكم جامعة اسللامى. بايد مان فقيرها زفدكى كند» ‎ly‏ لبنكه أن فقير يكوبد: «لو هم مثل من است.» على بزابى اب وراب بود وی خاك مىنشست. نان جوى كه اميرالمؤمنين قن م خورد. فقو ‎Tee seb ob sgh‏ ‏يد سلى ‎ne‏ يت عت نی لاد ماه یی وه چم ‏ا يي عد نف عن ‎

صفحه 50:
‎aap at ly»‏ داشت در نخستن کار م‌کر.فبری ه حضرت سيد وابشان قرمود: ان تن را ‎gl‏ يابا هم بخوريم » قير ضمينكه كاز زد ديد هر کریمی‌کند نید ین نان رابود كفت: ان را چگونه می‌خوری؟ ‎lio ILI ah Sagi‏ نم مىكشد.»» ‎dt‏ مود «آذرس خاک ار م‌دهم به أنجا برو ابه توغذا می‌دهد.» آدرس خاند ممحسن ‏ را دادند. آن شخص به آدرس رفت و گفت: «أقا موشود يك يرس غذا هم .بدهى من با خودم ببرم؟» حضرت فرمود: «براى جه؟ه كفت: «براى باغبائى مىخواهم كه دلم برلى او مى سوزد: اين بنده خدا هيوجيز نداشتهه وفتى ‎gpg al |, Lada‏ كريست و فرمود: «اين سقره براى همان ‎“asc GAEL‏ ببيتيد جه ابراز همدردى كردند. به اين كار. مواسات مىكويند. آنا جنين كساتى را دوست دارد ابن مىشود كه كسى انتخاب مى شود كه اهل مولسات استه نه قخرفروشى. ‏مشكل فخرفروشى در خان‌ه ‎Sula‏ عمداً طلا م خرد و جورى دستائش راتكان م ذهد كه جنم جارى دق خداوتد به ددتان برسد سر جشم و هوجشمى تكوشى موبايل عوض م ىكنيم خدا به ذلامان برسد بعضيها كه الان ب ‎sary gle cal‏ دست زنش راكه هزار جور بك كرده لست م ىكيرد و درخيايان مىجرخائد كك يكوبد: ‎at‏ ‏جقدر زنم خوشكل است!» اين اراد خبلى لوضاعمان خراب ست كمى به خودمان يليم ‎ ‎ ‏اماوصادق ليه فرمودتد: «هر جيزى حدى دارد كه وقتى به أن رسد بين يذيرد. جز ذكر خدا كه حدى كد بان بيان كيرد تلرد»؟. ‏احج حد دارد. م رويد وتمام مى شود نم بتج متبه يخواند تعام مى شود وه كرتي ب فا که سید عم ات ‎byl‏ ذكرخدا هيع حد و انازاى وجودتدارد در خياب تم شود تعاز ‎cl cle alg‏ همان ذكر حالى. ‎ony ip alae Beale gan‏ عبادت لست و تفسكشيدن أو. تسبيج است.»* جون در ماه رمضان ست مى شود. خداوند مىكوبد: «لبن خوابش هم لز سر كرستكى استء لو دلد بمخاطر من كوستكى و تشتكى راتحمل مىكند. بايش عبادت بنويسيد» جون يك عمل هدفمند شد و سمت خدارفت. خدا هم كفت: «بجون عملش يراى من ‏در ‎ ‏ثواب بتويسيد ‎٠‏ ‏سبس امامصادق كته در ادامه اين آيات را ثلاوت فرمودتدة ‎ ‏+ابه این توا زو اه جر ی و تكو بر و أبيلا: لى اهل ايمان! خدارا بسيار ياد كنيد ‏و صبح وشام او تسبيح كويد 4 ‏ايك ‎Me ate‏ 027 ۴ج سدق الب سل م۵ ی اب زیم ‏»یدود و ‎

صفحه 51:
غدا را دائم با ذكر كثير ياد كتيد. صبح و شام. ذكر لو را يكوبيد. در حال راه رفتن هستيد. با اتكشتهايتان يبا صلوات شماركه دور اتكفت موينديد صلوات بفرستيد. اصلأ جيزهابى كه علما هم نداشتتد. ما به راحتى ذاريم: جين یمان ساخته اس ! حضرت: در اذامه مى قرمايند: ابدرم بسبار ذكر خا مىكرد. من به همراه و مىرفتم ولو ذكر خدا مىكفت. با لوغذا مىخوردم و أو ذكر خدام‌کفت و هر أنه در كفتوكوى با مردم يود و آنش ازذكر خد باز نمرداشت. و من ديدم زبائش به کامش جسييدة بود وم قرمود: ولا إل اقفوم ‎ih OLS casa pla aw aad as Speeds Bde 3 gan‏ مركييند: ‎lua‏ رفنيم» دشكز خدا خوببوده ‎pogo laa‏ ستکه شم م‌نده لاله لبم چه یشوه اناد خداست. ‎yy pg JS al ga‏ می‌ود چشمتان به نمحرمم‌افد.پلافاصله ‎We tay lca‏ م‌خوهد ‎hese led Ad Malt eh 9 8 Ald‏ بد كام مىجسبيد جون عاشق ين ذكر كفتن ‎Ty GS ay LA a as ath ny‏ در مر ‎JS EARN ya piel eb‏ می‌گوبن.دققتر که می‌شوم م‌ينم ‎OL‏ تكان نمىخورد. ذكر «لا إلة ۷ فه» م‌گویند. دم لذت می‌برد.می‌بند بضی‌ها تیپ وسر وش آ‌چننی دازا تسیح دستنان است. صلوات‌شمار دزن ودر حال كركفتن هستند باز هم جاى أفرين دارد. اذكر خدا يعنى ذائم اسم خدا را كقتن. لين جلوى راه كناد را مىكيرد. در ادامه اامصادق نی فرمودند: ‎gu‏ شيوداش لين بود كه ماراكرد م أورد و دستور م داد به ذكر خداتا تاب مى زد و هركدام ماكه قرافت أقرآن) مىدانستيم: دستور قرالت مىداد و هركدام كه قرائت نمئدلنستيم أو را دستور به ذكر موداد.» ‏يعنى بن الللوعين نم ىكذاشت بخوايند.بيدارشان مىكرد. م قرمود: يدها بيليد ينشينيم وبا هم ذكر بكويم ‎٠‏ ‏ابه كوتداى كه زده نشوند. امام است و تربيت را بلد است. بيج كوجك قرآن نمىتوائد بخواند. به لو بككو: «مىتوانى بيست ا صلوات برليم بفرستى5» بعد سرع تشويفش كنيد وجايزه بدهيد ‎sly‏ راكه به سن تكليف نرسيده و جهارده سالش لست نم ىتوانيد خوابش ر يشكنيد و بكويد: *بلندشو نما بخوان ‎٠‏ جون در دلش فحش مى دهد اما كر برلى نمارخوادش ‎sol‏ ‏بكذاريد مشتاق م شود. ‏اصل ۸: کنترل نیزها ‏تكذليد تازى در شمايه وجود بد كه بعدأبه سمت جبران كردنش بروبد. ان كارى كه تبيغت تلونزيونى م كنند لين است که در شم ثيارى بدوجود مىأورند كه يك نياز كاذب است و اصلانيازى به جنين جيزى نداريد جورى مىشود كه اكر فلان کفش را تداشته ياشيد الا نمىتوانيد بباددروى برويد! يا مثلً اكر فلان كلاس را نرويد بدبخت و بيجاره م شويد. طرف بجداش ابتدلى بود مىكفت؛ «مى خواهم ورا كلاس تست يفرستم ‎٠‏ كفتم مغز بجه هنك م ىكندا برلى ین است كه در اونا بموجود أورده است كه اكر كلاس تست نروى در كتكور قبول نم شوى! وله ميك كلاس كتكور ترفتيم ‎

صفحه 52:
دانتشكاد هم قبول شديم. لنهمه أدم قبول شدند. ابن حرف.ها جيست5؟ در شما يك نا کلب ه وجد یدمن میدانم اك سواريك ماشين شوم در من يز بموجود م ىأيد م ىدانم کر ایک نفر بوم و أن دكوراسيون و تلو زيونش را يييم شر من ناز يموجود مىاليد وقتى خودم وا مىشناسم نعىروم. همين است كه خودتان را ر شرايط كنا قور مىدهيد. يعد ‎tae‏ «جرا من كناد می‌کنم؟ خدايا جلوى اه من یره صیر خن اس 6 اصل ‎:٩‏ دایرة طلایی ترک گناه خودتان را در دايرة طلابى ترك كناد ييندازيد. بيشرتر دليرة فكبت كناه را كقتيم: دليرة نكبتى كه هرجه كتاه مىكنيد. ‎Sy a AI dy poe lyn A‏ ماتد فنرى لست که برعکس همین مر ‎fy sec‏ طلابى ترك كناه هم مانند فتر بالا مى رويد و اين بسيار عالى استد يك كناه را كه ترك مىكنيد. كناه بعدى را أسانتر ترك مىكنيد جون وجدانتان ببدار شده است» يك نيروى كمكى ازدرون داريد وان لطف خداستء خدا م فرمايد: دی من شا وخدا هركه رايخواهد هدليت مىكتد. 14 «نشاة» درزيان عرب يعنى خواست دوطرفه. و ثويد يعتى خواست يكطرفه لين كوشى خودم اس مىخواهم آن زازمين بكويم ويه كسى هم ربطى ندارد. اذا من نع ىتوم يكويم م خواهم كوشى ام رايد سر و كله شما بكويم: جون درست است گوشی براى من است اما سر و كله مال شماست. و شما هم بايد أجازه بدحيد اولى خواستن و دومى خواسته ‎sa‏ ‏متلا وقتى مىكوييد: «خوستذ من اين است.» يعنى شما بايد اجازه دهيد. بهد من يشاء4 يعنى شما هم هدايت را مىخواهيد. خدا هم هدابتتان مىكند اكر كسى يك كناه اتوك كرد. يك قدم جلو رفته است وخدا ده قدم جلو مىآيد. لذا كنا بعدى راد بور أسانتر حل م ىكند بلور كنيد دست بكذاريم. شروج كتبم. بيني فتيجه م ى كيريم يا خير. بعد شمای ‎SS he‏ تسبت به هوسه سال قبل مى ستجيد. مىبينيد سه سال يبش همين موقع أدمى نبوديد كه يه مناجات برويد اما مسال خيلى رق كرددايد. تقطداى كه خودتن را برسى مكنيد مبينيد جند مرحله سقوط داشتيد و جند مرحله رشد ما در مجموع به إين نقطه رسيذهايد و خيلى رشد داشتدايد. در اصل بعدى خواهم كفت كه جه انجام دهيد نايتوانيد دا ابن رشد را داشته باشيد. © اصل ‎:1١‏ صخرهنوردى لين اصل يسبار مهم است. صخرهتوردها وقتى بالا مىيوند يك ميخى رادر دوار فرو مىكنند. نيم ساعت هم وقت ع ىكذاند. درمل و جكش مىزتند. بعد حلقه را مىاندازئ و م رون بعدى. صخرهنوردى هم هست كه كاش ر| مىكيرد و همين طور بالا مىرود. فرق إينها در اقتادن است. سه مدل صخرمطوردى داريم: ‎.١‏ مخ را محكم مىزتد: ؟: ميخ راشل

صفحه 53:
می‌ند .لایخ نمی‌زن.آن سخره‌نوردی كه ميخ نمىزند. تابود مى شود مىافتد و بيد ا كارذك جمعش كنيد أن صخرهتوردى كه ميغ ‎JE‏ بالا مىرود ما موقع افتادن به ميخ لول كير م ىكند. ميخ كنده مى شود و بين مىأيد تابه ميخ دوم گر می‌کند. دوه آن مخ هم کنده مشود و سقوط می‌کند او هم ید می‌شود منت با شدت كمترى. با بل جمعش م ىكنند! لا آن يكى كه مي را محكم زده بود. يكجا كه سقوط كرد به قبلى كي م ىكند و جون محكمش كرده بود شل نمى شود. وقنى سراغ فضايل اخلاقى مى رويد تا يك جيزى را محكم تكرديد سراغ بعدى ‎iy‏ عنلاميبنيد يك نفر تصميم م ىكيرد يكشبه يك كوه برداد! ن ىتوثد. لافش رام ى زند من م كوي يرا شروع. ازنماز لول وقت شروع كنيد لزش تمابه لول وقت بودنش لست. هرطور شده سعىتان رابر ين بكذ ليد كه نماز الول وقت بخوانيد. حالا ممكن لست زمانى كارى يبش بياد و نشود, ابن قبول اسستد دومين فضيلت. احترم به بدر و مادر است. اين دوا خيلى مهم هستند من به شما خواهم كفت كه ابن دو ميخ را جكونه به صخره يزيد مابايد محكم كنيد. جهل رو ب خودتان هد ندید که حتى اكر از أسمان شهابسدك باريد. نمازا حثى المقدور لول وقت بخوازيد. منتها لين حتىالمقدور به كوتهاى تباشد كه شل بكيريد و ولش كنيد يعنى واقاً خودتان مىدانيد و خداى خودتان. كه آنجا نفستان خواست يا ته. يك موقع يبش مىآيد كه سوار هوابيما هستيد. خب در همان هواييما هم مى شود نما خوائد. اما حالتهانى ممكن أسست يش بيايد كه بلى مرك و زتاكى كسى در ميان لست بن براى خودم اثيات شده لست كه براى هر كارى تمازم را عقب انداختم. أن كار از دستم رفتء ديكر وقتى خدا خيلى ابه من لطف كرد. كارم حداقل به اندازة مان نماز عقب افتاد. كاملا به ينده اثيات شده ست مظمئن هستم وبه اين مسئله. .يقين دارم. وقتى ابن را محكم كرديد و ديديد در جهل روز محكم نشد در تتيجه يك جل ديكر ادامه بدهيد بيخود بالا نرويد اكه بكوبند: «باركالله عجب صخرضوردى. دوكيومتر بالا رفته لست!» ابن دو قران تمىارزد! أكر سقوط كتيد. تماز هم يكدفعه مىرود. لقا كر لين رامحكم كرديد وبالا رفتيد. اك بركرديد. تماز هتوز حست. جلى بايتان محكم استه. براى كسب فضابل اخلافى ودفع و ترك رذايل اخلاقى جلى بايتان را محكم كنيد جههل روز نشد جههل روز ديكر سعى كنيد اكر ‎٠7‏ روزيا جهار ماه هم شد ايرادى ندارد: حتى ممكن است يك سال فقط تخصصى روى تمازتان كار كنيد مرحوم ‎aly pad dp hye Cy aed‏ ترك محرماتء نمى خولهد فلا يوى مستحبات تمركز كنيد يعنى ريشفتان ‎eb able ab hee‏ لول جون هد معماركج اتائريا مىرود ديواركج بدك ييفنيد م ينيد لين ساغتمان لصالا شل لسته فون اسيون ‎af‏ حت تفلو خزفب م شوذ ين أصل اسان در ترک گنه است. در ترک كنا با اصل صخرهتوردى. هر جيزى را كاملا محكم كنيد جرا كفتم ازنماز شروع " رن یرما لأف عن الحم و ‎Sth‏ بدرستی که تما فجن و متکر یداد 14 اس موت يالا

صفحه 54:
تمزجلوی خیلی از ناه‌ها را می‌گرد. در تی‌توندعرقبخوری. چون تا چهل رز اسلا مان قول نیست. نمىكويد: «چهل روز تماز نخوان » مىكويد: «قبول نيسستده شما وظيفه داريد كه بخوانيد. اصالا نمشود كه آدم تجاست ب يدنش داشته ياشد. طهارت نداشته باشد و نماز يخوائد.لذا خود نماز مثل زدن یک آر‌جی در شکم شیطان است یک حديث برايتان از آقا صاحبالرّمان بخوانم كه لذت ببريد ببينيد جقدر لحن أقايمان عززتمدارانه است. اصالاً لحن لمامان در احاديث بهكونهاى است كه از موضوع و لحن عربى حديث متوجه م شويد حديث إز كدام امام ست. +#درصد احاديث دشمنشناسى از اميرالمؤمنين انتج است. ‎Canal eal Jy‏ زيادى درمورد نظافت و مسواكزدن دارند. من دنبال اين مسئله در احاديث أفا صاحبالزمان5 مىكشتم. ديدم جهقدر كلامشان عزتمدارائه استء قريان أقا بروم كه جز خودش هيكسى را قبول ندارد عشق مىكردم وحس توكرى به من دست مىداد. اصلا رياب استء امامزمان25 فرمودند: ما زم أن الشيطان بشئءٍ مل الصلاة با هيج جيز مثل تعازء بينى شيطان به خاك ماليده نمى شود.و. هر ارى كه داريد ما م خوانيد.يوزة شيطان رابه خاك مىماليد. مىداتيد روزى جند ميليون بار يواش به خا مالبده م شوذ؟ فكر ذكنيد شبطان كتك نمى خود. ‎SS‏ مىخورد حضرت مبالفه نع ‎ih‏ تقرمودن زير كوش شيطان بزنيد. فرمودند: «يوزه و دماغش را روى خاك يماليد» وقتى نماز را جا انداختيد. انكار تجببيزات صخرهنوردى و كوهنوردكتان بدوز و قوى مى شود و راحت اوج م ى كيريد و الام يويد يلين فر اصل صخومتوودى: يك فضيلت را م ىكبريم, محكم جا م ىاندايم بعد بة سراغ فضيلت بعدى مىرويم. ازنماز اول وقت هم شروع كنيم. © اصل ‎:1١‏ فراموش نكردن خليفةاللّهى ‎lan Se lal IS‏ كه باعث مى شود خوب بتوانيم جلوى كناه كردن رابكيريم لبن لست كد هيجوقت فرلموش .نكنيم ما لصالا مال اينجا نيستيم. غريبهايم. در اين زمين غريبىمان مىكند ما مال أينجا نيستيم. ‏إن و له راون ما از ‎gol‏ بعسوى اوباز كرديم 56 ‎Sy can a‏ استد جه كسى برمىكردد؟ كسى كه أمده استه اصل قرار بر همين است: به خاطر همين ‏كسى ماتند مولا اميرالمؤمتين 863 مى فرمايد: ‎ ‏«سوگنه خداکه فد ابوطالب تن هرگ بیشترست اس کدک هی رش ‏اعلا نجل بحل ‎AB‏ دی

صفحه 55:
دوست داد به اه برد فلا قتی حضرت را می‌زد.میفرمید: ‎Lin‏ و ب العف به خداى ‎“alps aay aa‏ به خداى همان كعيداى كه در أنجا به دنيا آمده است اشاره مىكتد. فراموش تكتيد آنقدر مقامتان بالاست كه جبرئيل بر مقام شما سجده كرد. ین مقامى كه قبل تغيير است: مئتونيد أسقلالسافلين'باشيد. با که هی وید م تانيدب مام معصوم شبيه شويد. ما هيوقت نم شود به امام معصوم برسيد, جون أكر بشود به معصوم رسيد. مئ تان زلود شك يه لحاظ منعلقى بد حرجه يغود وسيد موقوانأزآن رد شد لت م شود ‎Aah lab ce‏ در بحث رياضى استد يك نغر مىتوائد ب نهايت باربه امم معصوم شبيه شود مثل حضرت زينب ل و حضرت عباس قنور تال ناتک ما تم گرد هون جقد ب خليفةالهتان فكر مىكنيذ؟ يك راهكارش لين است: هر كارى خواستيد نجام يدهيد. به ين فك كنيد «اكر حجقينالحسنالمسكرى 5 مىبود. ابن كارى ركه من أمروز مىخواهم اتجام بدهم: ام میداد با ۵ همین حرف جلوى ‎hal QO‏ رام ىكبرد. جون مى خواهيد شبيه أو شوبد. منلأوقتى مى خواهيد زيوأب يك نفررايزنيديا خداى نكرده دروغ بكويد ا تعمت بزند ين حرف رابا خودتان يكوبيد ينا بر خا امام معصوم ين كارها را كند؟ مام معصوم دشمنش ر! يخشيد به اهربيت 8 فحش مدلاند. اهزبيت ف متفستند فحشهاى ينها رامنطقى جواب ‎ye‏ كمى به بن موضوع فكر كنيد يك نفر خدمت اماافر 8 رسيد. شروع كرد به حضرت اماميق ينه وهی کردن,اقت رون ار اهب که مگویی ‎hs‏ ددم برسد. گنای که موی دار اشتبله م ىكتى و تهمت موزنى كه خدايه داا تو برسد. خيلى كا بدى مىكنى.٠‏ منطقى مىنتستند فحش هابشان را جواب می‌دادند* هنگامی که سل لب م‌خوستند از ان یرون .گر هفت‌خوان رستم را يخواسن رد کند! یکی شکمب كوسفند موريخت. أن يكى خاكستر موريختء يكى تيغ ‎Sige‏ دگری سنك میات وبکی فحش مىداد شستن خاکستر هم سخت بود جون لبأسهاى عربها سقيد بود. عمدا خاكستر مىريختند كه مجبور شود بشويد ييرمرد. يهودى عمدأ خاكستر مىريختء حضرت ديد دوسه روز از خاكستر خبرى نيست» قرمود «اين يبرمرد كجاست5» كفتد: این است. لا می‌بیندخیلیراحت می‌بخشید. Soi Mascon ‏فرمود:‎ Benya aot ‏جقدر إن كيندها. حفد و خضبهار| راحت فرلموش مكنيد و م ىكوبيد: پاش كن. جه اهميتى دارد. حالا فحشى به ما‎ یی ام اد ‎Pa eS I a nt ade ae‏ اسلا ای تین کل هک وان ره اج یز اس لآ ای وه چم 0

صفحه 56:
داد. مگ ما کی هستیم!» خیلیوفت‌ها که به ما بم‌خوردنشأت گرفته از غرومان است. مگر ما كه هستيم؟! خيلى ازاين تكبرها به شيطان برمىكردد. در لين حالت رفيق شيطان شددايم. غود إلى أؤليائهم؛ قطماً شياطين شيهات تاروالى را ضد احكام خدا] يه دوستانشان الفا شيطان به رفيقهايش هم وحى مىفرستد أبن قدر تكوبيد: «من» من شيطان استء خود اليس همين بود. مدام فد هن بان نج ‎Sih alc lige‏ قال فافبط: لزلين محل ملكونى رود آی ۲4 فاك ‎fats‏ برترديد تو راندمشداى. ‎Tt‏ از رسول اليك بالاثر هستيد؟ حضرت بسيار توهين شنيد به والله قسم يكسرى ماجراهاى تاريخى را نمىتوائم به خاطر شئون ‎oF A‏ حضرات دارئد يكويم كه جه توهين هابى شده است. بعضى از مسائل تاريخى تا نوج توهين را هم ‎tod I a sat‏ و تاسزا را هم نقل كرددائد كه أكر به يكى از ماها بكويند. زمين و زمان انش می‌زيم. ملک م انداختندء تيكه مانناختتد ايت مىكردفد اكرباخدا نديد يك بج دوسالملى بايتان را نيشكون ‎Sern pS‏ بفلش م ىكنيد. م يوسيدش» مىكوبيد: «تو مك يدر و مادر تدارى؟ بروم مادر وبدرت رابيد كنم » دنبال تربيتش مىكرديد. أتاوقتى خودتان هم سمساله باشيدء بجة دوساله كه اذيت كتد. شما هم توى جشم آن یکی می‌زید به‌های شیرهشیر خیلی باهم دعوام ىكنند. اما كمى كه يزكتر م ىشوند. متلا مىكوبند: «مامان! ين دفترم راياره م ىكند *يجه را نع زد ما كوجك و حقير هستيم كه نقدر واكنش نشان مىدهيم. در نزغ و همز شيطان م ىافتيم. © اصل 17: فاصله انداختن بين كناهان بعضىها هستتد كه برخ از ذائل اخلاقى را اتجام مردهتد. تمىتتتد جلوى خودشان را بكيرقد و حالا م خواهتد ترف كنند. بييند فاصلدها را زيادتر كنند. ملا اكر يبن تكرار اين رذيلة اخلاقى: هر يك هفته يوده است. ین فاصله را رای ‎GS‏ ایحا مر رز ‎iW SEC nt ih a pg‏ كار خودشان ميد كه م تند عقب ‎a‏ و خبلى وفت‌ها ملاس زد روز که ‎ie angel pla ay‏

صفحه 57:
دلشان نم يد اتجام دهند خيلى جالب اسه مالأ ىكوبد؛ منک پچ وزعب داختم بنج روز ديكر هم عقب مىاناز. ماه رمضان للست. سى روز عقب ‎algal wp go‏ ياد مى كيرد كه بتوقد جلوى نفس بايستد. مىتوانذ موقق شود. به همین ‎le‏ كد دارم مكويم لين شدنى ست فكر تكنيد ملأ يك جيز عجيب وغريب استه ته اصل فاصله انداختن بين كناهان راحت است. نه فقط گنه. کارهای دیگری هم با اين اسل می‌تانانجام داد مثلاً طرق سیگار می‌کشد. مى خواهد ترك كند كر ‎Ae RE ME in‏ روزى جهارخ بكشد يك هفته جها ‎Rin Gas en ASG‏ بعد دو نغ هفتة بعد يك نخ. هفتة بعد يك روز در ميأن. هفتة بعد دو روز در ميانء هفتة بعد سه روز در ميان و.. . مىيينيد. .سر سال اين آدم از روزی هفت‌هشت نخ سیگ به هفت‌هشت روزیک نخ رسیده استم ین خیلی پیشرفت خویی است وب لو فشار هم نم ىآيد. إين را دقت كنيد. من فقط براى بحث تكناد اين مطالب را نم ىكويم: برخى رذائل اخلاقى را هم بايد تك كنيم. روزى ينوشش نخ وینستون یعتی سالی یک‌میلیون تومان پول. پول یک کلاس خیلی خوب است. پول یک تغذیذ مناسب است که رف میتند رای خودش و خانواداش داشته اد خب این را کم ند ما شيعيان حق تداريم با عمرمان بارى كنيم. أن دن بوستمان رام ىكتند مىكوين: ‏ فكر كردى تو الكى بودداى؟ توا محب اهلبيت لغ أفريددام تا عموت راكم كنى؟ بيخود كردهاى. مكر دست خودت بوده ست!» أدمهابى مىشناسم شصت سال سيكار مكشيدند خودشان كنار كذاشتند هر سن هفتا وخردداى سال سيكار را كار گذاشت. شهييد همت سيكار م ىكشيد. رفت خولستكارى. وش كفت: ويس من هیچ لد ندارد جز ليذكه سيكار م ىكشدء أن هم قول م دهد تكشد » وقتى بركشتند دنست كود در جيب شلوارش سيكار ‎Ca ahah‏ «مادر نم ىكذارم حرفت زمين اند ‎٠‏ همانجا له كرد و تعام شد درعورد امام خميتى ف نقل شده لست كه سيكار م ىكشيد امام م ىكوبد: یک روز پا كرسى ننسته يودم, دلشتم كتلبى مى خوندم؛ يكتمرتيه كفتيم سيكارى يكشيم. بلند شدم. وقتى بركشتم. كفتم يا خدا لبن جيست كه يمخاطر آن من كتاب به اين اروشمندى را زمين كناشتهام؟ه همانجا يهش كرد و زمين اتداخت. اراده مىخواهد. خيلى وقتها هست ما نياز يدتى نداريم: نياز فكرى داريم. دیدید نهالى كه مىخواهند ترك كنند. سيكار خاموش دستشان مىكيرند؟ جون عادت كردءائد. فلذا مؤمن اصلا به هيججيزنبايد عادت كند. ‎al gl a‏ يايد عهدتان رابشكنيد. اك سريكى دو ساعت به شما فشارآمد. بكوبيد: «نه. من قول داددام دو روزيك سيئكار.» عبهد را نشكنيد. خودنان را له نكنيد. مرد باشيد. موفق مىشويد. جون شيبش نرم است اصالأً متوجه نمى شويد. بعد برلى خيلىها الكو مى شويد. معتاد داشتيم باتربت لباعبد الله كه ترك كرده استه لبن لنرزىلى است که ما داريم وغرييها ‏اند ‏6 اصل ۱۳: استفاده از مکارم‌الاخلاق ‏ین خی مهم فستد مت مها یک‌سری خوی‌ه کی در قتریت ات باه صورت نی مق ما آدن درد كه بنده اعتقا درم هر دوناست. موبينيد يجذ دوساله شكلاتي كه دستش دارد رابه ديكران هم مودهد يك بجه هم هست كر شكلات رازو بكيريد كربه موكند هردو هم در يك خانه هستنده ازيك يدر و مادر ان خوردعئ ولى اخلافشان فرق مىكند. ين ازدوة تربيتى بيش از به نيا مدن تشنت مىكبرد تيت در أسلام. قبل ازبسته شدن تطقه ‎ ‎

صفحه 58:
شروع مىشود: ب نذرى كه شما مى كنيد كه خدا لين بجه را به من بدهد اين تذر ست که خد را ضامن تریت این بچه ‎ye‏ خواهد نطفة بجداش بسته شود مشيهد م يود مواقبه موكند. م ىكويد: هيك دهه من غذلى دهم خوردم. هلت بودمغذای هبنت خوردم. بن بيد تطفه بشود اثر دارد. زمائى كه مى خواهد نطفة حضرت ‎as‏ بسته شود. أفارسول المع جهل شب قبلش می‌وند خانة فاطمهبنتاسد ‎١8‏ مشغول عبلات و رياضت مىشوند حضرت ‎ease‏ ينام م فرستند: «جه شده است؟» حضرت مى فرماته: لين ام ابهى است.» بعد أن ماجراى معراج و سيب بيش مىأيد."يعنى تفذيه اركذار استه أن شبى كه نطفه بسته مى شود در تبيت يجه خيلى اثرداد. ين مى شود كه يك بچذ دسا ایک بچذ دوسالة ديكر فرق درد اما علماى لخلاق م ىكوين: «اكثريت لين مكار الاخلاق. اكتسليى لسشد». ی باتوی است. ‎ing Asap‏ «به راستى خدلوند فضايل والاى اخلاقى را مخصوص نيا كرد. بس هركه داراست, بايد ستايش كند ء". ‎PO a spn SBS‏ منخصوص يبامبران كرده استء بس هرك ‎pel de ca‏ که من وشا بيذ شك ركتد ‎eS owl iad ca fg‏ كتيده ماه گید و رکه داد باتضرع ازخدا بخواهد. راوى مىكويد: «برسيدم أنها جيست؟» خضرت فرمود: «الوزع: الوع: الصتبر, الشكر, ألخلم, ‎lh egal bin At‏ صدق الحديث؛ آداغ الما ترهیگار: قاهتد ‎ipl igh als SU. inde pds Cg‏ خوبه تيكوكارى» تيك سخن كفن و راستكو بودن. امانتدار يوحن » انها آن قضايل اخلاقى است و بعضى از شماها داريد لنشاءالله حمهمان دلشته باشيم م ىكوبند شكر كنيد شكر تعستة. افزون كند اما م كوبند: «نداريم. من آم شجاعى نيستم ترسو هستم. يكمقدارى خسيس هستم؛ شخ یسم جدكار كنيم؟» آن رابا تضرع بخواهيد. همين شبها از خدا يخواهيد. بكوبيد: «خدايا من شجاعت مىخواهم. خدايا من ‎ ‏سنوت می واه ‎WS‏ یاه من دم خدای من غبرت بدم»ا‌ها رد و زن دحا خوب اس برقى زاین آقايان هم داشته باشند غيرت بحث ديكرى است. ليها رادقت كنيد بس إينها اكتسابى است. يراى ترك كناه. آن فضيلت اخلاقیای که در وجودان هست را مین قرار دهيد. آن را وسيلة بلندشدن قرار دهيد تكيدكاه قرار دهيد اين خيلى خوب. ‎a lag) Cal‏ كه نداريد ب تضرع و كريه بخواهيد به شما مى دهند. حضرت امبرالمؤمنين قتع میراد ‎ ‏ار انیت خود راي بدبارى بنماى. زرا اناك انست كسى كه خود را هماتتد مردمى کند و از جمله أثان يه حساب تيليد»؟ ‏| تلد سل رت زا ات سر لیف اسف ار و ركد عمجتس از مد لاخ قو مت لقره دسالا

صفحه 59:
.يعنى أداى آن اخلاق خوب را دربيوريد. مالا خسيس هستيد؟ با عفلنان به بن نتيجه برسيد كه صدقه خوب اسست. اينجا فقط عفل راهكشاى جلوكيرى ازكناه استد يا عقلتان به لبن رسيديد كه صدقه خوب لست اما جانتان مى خواهد بال بايد وقتى مى خواهيد دويست تومان در صتدوق صدقات بيندازيد. خب ابنجا ادلى أدمهاى سخى را درباوريد. بكوبيدا #عقلم كويد يايد بيندازم:» خيلى كارها هست كه تفسمان دوست تدارد اما عقلمان به ما دستور م دهد اجام بنهيم. هرکسی که حت لاله ی در دش ‎bp Niacin oo ply allege a‏ است. بای همین ‎ely gle Mel‏ شده است.برای ینک حرف زور قبول تكرد و مردانه جدكيد. طرف قرد انست. مردانكى دارد. بأمرام اسست. هيئتىهابا قرام هستند. بنده تحقيق كرددام. عامل نجات بسيارى از لنسانها رابا مراميودن يافتعامب خدا شاهد. است. زجي" دشمن اهربيت لل بود عثمانى" بود. مىكفت: «على و اولادش عثمان راكشتند » جابى كه اما حمين 800 أزاق م ىكردند. لبن راه مىافتاد و زمانى أترئق م ى كرد كد امام حسين 5ت بروند.يعنى دقيقاً عكس كارى كه اما حسين 88 انجام مداد. سعى مىكرد اجرا كند. اما حسين أنه ده دقيقه با يشان منطفى صحبت كردند. دليل ‎ng‏ زهير ديد همدلش تحت إلقاى تبليفات فتفى بغاميه بوذ است. لا گفت: خی امردی اس لین مرد را ‎let pl Ls‏ شهيد شاهرخ ضرغام. مرام داشتء شاهرخ ضرغام باديكارد كاباردها بود. در کباه‌ها ن‌هایی که می‌آمدند بدمستی م ىكردند و لاتولوتبازى درم أوردند رابيون مىانداخت: يك شب يك زنى فاحشه بود ونمى خواست به أن كار قن دهد. شهبد يه و كفت: «جرا مىخواهى لبن كار رايكني؟» تكفت: «بول ندارم» كفت: «لين بول را بكير بو مرام داشت. لذ لو ‎ys‏ أن جادوكرهلى كه جلوى حضرت موسى لينم ىأند همهشان عاقبت بدخير مى شوند قرآن م ىكويدفقط بمخاطر این است كه نها در مقابل حضرت موس لبن ادب اختيار كردند.وقتى حضرت موسی نت فرمود: اشم یدزد به ييخمير خدا كفند: ‎i‏ شم بغمايد.»' همين! دستشان را كرفت برد يكى هم متل حضرت عباس ی مى شود خداى ادب! شم رهم می‌خزند آن حقطاب و اهبهدرخیلی مها وجد اد من املاخود عاشق أدمهاى با لدب هستم خيلى لز حيئتها به من می‌گویند یا سخنراتی اما من تمی‌روم. مداح هیئت برایم مهم است. مستمعین هینت برایم مهم هستند. ولین چيزی هم که بایمامیت درد دب است. خوب نیست آدمجلوی کسی بگوید اما حاجآفای طاهری آم با ادبی است. من یک حرف لفو و وه یشان نشنیدام با کنید باه ده جبی ها هم هدام فریع شم با هم رون ‎sob‏ ‏من يك حرف لفو تشنيددام. لا عزيزقى يودند كه اوم نمى شد كه لبن أدم. مدح اهيبت فا هم مىكوبد من لين حرف هاى سخيف وزشت راازدهانى كه كفته است «حسين» ازدحالى كه كفت لست «زينب» مى شنوم! مى شود لبن حرف هار دهائى ‎oa‏ تام علان مجلس بط مد هن ی لش لد من رجف ود ری بت سل یوت ششذ ‎et‏ ات یی اتب ای که ین ان يقاوم بسن كرد تر هاب عات يك مرو ان اعفاد ات 5ط 5757© ‎

صفحه 60:
بزند که كفته ست «فاطمه»؟! لدب خیلی مهم استد دست بگذاید وی همین ادب و بگوید: «من عاشق غیرت عباس قت هستم » شما رامىخرند. أن را مبنا قوار دهيدء بقية جيزها را كسب كنيد. بسيارى لز افرادى كه به جاهاى خاصى رسيدداند. ادب ذر مقابل يدر و مادر ذاشتند. بدرش حرف زور مزد اما اذب را رعايت مىكرد إن كه دم دست استه در خانه اجر ‎Ai‏ مىكذارد بريد دست بدرتان را يوسيد؟ دست مادرنان را بيوسيد؟ نه نمىكذارد شيطان مردائد كر بيوسيد كار تمام لست و همان جا يك هدية خوشكل به شما مودهند. اما نم - كذارد. زنك باشيد. هدايائبى كه به شما داده مى شود را سريع به مادر بسباريد مثل أن يجداى باشيد كه بولى دارد به مادرش مدهد و م ىكويد: «مادر براي بنجان كن. ‎٠‏ بعضىه يكسقدارى بخمه هستند. يول را دستشان م ىكيرتد و همين لور راه مىروتد بعد م ىآيند از دستشان مىدزدند. بعضىها يكمقدارى زنكتر مى شوند. ‎Sige‏ بنهان م ىكنند. اميك قردى أن بفل ليستاده مى رود يعدا درم وود كسى كه از همه زرتكدتر لست به مادرش مى سيارد م ىكويد: «مادر يكيريد بويد يهان كنيد ه هر زمان هيئت رفتيد احساس كرديد تان سيك شده. يكوبيد: «خدايا مودانم نيرون ياي بن حراملقمة شيطان أن را زده لسته ‎ashe let‏ كوم با زهرا بن امانت. ودعه دست شما. لازمم شد و وتان صلاج aden agi ace Spal ‏انآ پل رگ داشته لست وين مر‎ sags as gy acids ‏دانشگاهی بو پل ره شمام‌دهدم‌وید: ان همان بول است؟ ين رابريمنكه داشتيد؟»‎ gy lee te ‏ماد متا است امن مادری که حرف ومد آن ماذرى كه معصومه استه حواسمان اش یس اصل‎ ‏در على مكار الاخلاق لملمسجاد قنخ ۱۶۰ مودک در‎ ath cp ‏استقاده از مكارمالاخلاق: اصل خيلى مهمى بودء‎ ‏ار رید بای بای‎ cal Aaj te i py aaa ‏دوزده اصل اساسى طيقفبتدى مى شود ربد ما ياد‎ ‏من موداتم مثل ترسو هستم. مىدائم مثلاً سخى نيستم: كريه كنم بخواهم. بعد با آدمهانى از أن دست يجرخم كه ياه‎ ‏بكيرم ودر من سريت كن اث هونشين مهم اسه با أدجهاى سخى بجرخم. با آدرهابى كه باحيا هستتد ب أدمهاى كه‎ عفت كلام دارند بجرخم. © اصل 116: رامكردن نفس می‌پرسند: «ماه رمضان دست شياطين بسته ست اما جرادر اين ماه هم دلد يدرمان را درم ىأورد؟» به لين خاطر كه ديكر سرعتمان با شيطان يكى شده است. در دلمان تخم كناشته است' ودر قلبمان جوجدها درآمددائد دار جيكجيك مىكنتد: حالا جه شيطان باشد. جه شيطان نباشد يعنى شيطان هم كه تست این نفس هست. خودش به صورت خودكار كارش را بل استه تربيت شده الست. أن زمائى هم كه صاحبالزمان 200 ظهور مىفرمايند و كردن ابليس را مىزقند ' نفس كماكان هست؛ آن كسى كه نقس را تحريك م ىكند ذيكر نيست وكرنه خواستدهاى نفس هست. در هوردهاى ترييتى كه singe bt epg

صفحه 61:
أقا احبالزمن ری مردم خواهد گاشت. و دمتی که بر سرمردم خواهد کشید. خیلی‌ه ترييت مىشوند و ار نس خیلی کم م‌شود ما با هم قس خواهد بو کسانی که خی می‌کنند اقليت خواهند يود ما بايد يك كار اساسى انجام يذهيم. شيطان سرجاى خودش فست. وقتى ديكر با ما كارى ندارد يعنى ما از لو جلوتر زددايم. مثل أن شخصى كه در خواب ديد شيطان يك رنجيرى به دوشش است و كلى هم طناب دارد. كفت: «اين جيست05. شيطان كقت: اينها برلى شيخ اتصارى استه م ىخواهم لورايكشم.ة كفت: «مال من كذلويكى انت؟» گفت: «تواصل طاب لام دار من سوت ميزنم دتبالم مىدوى! تفست رفيق من أسسته» از ما بتدهايى أويان لست كه شيطان دست اتدازى م ىكند مدا انها رام ىكيرد يلي لين بندها رياز كنيم. محمل كار شيطان, تقس انست؛ما كر روى نفس كار كنيم ماجا تمام مى شود. شيطان تسويل مىكند. به شما شؤل مىدهد شيطان القاى أمنيه مىيكند. لما خود نفس هم ‎slay‏ أن خواستهها مى خواهد ينكه م ىكويندجهاد اكبر مبارز با فس است وق شوخ نیست. أن جهادى كه طرق ‎hye J Saye‏ جهاد اسر است. جها اكب ‎al allay‏ تقس تا خذلى قدرت كيرد وتا خدايى يش ‎pe‏ جابىكه قرآن م ىكويد: «بت ينها تفسشان است. ينها خودشان ‎etal‏ بعضىها خودبرست مى شوتد عرجه تقسشان بكويد كوش م ىكنتد ما دو نوع نفس داريم: مثبت و منقى. اصلً نقس» يك مركب است. شما هم مئتانيد مركب را ترييت كتيد هم موتوائي تربيتش نكتيد و فركب جموشى شود كه شمارا ينطرف و أنطرف مىبرد و مزئد مقضر خودتان هستيد كه تكرديد.رامش تكرديد نفس مثيت از فطرت» وتفس منقى ا غريزه نأت م كيرد ماغريزه رهم نفى تم ىكنيم. غريزه د نكا يك مسلمان مقبول است وبايد درست ارضا بشود اما بايد عقل حاكم باشد. منتهى آدم تبايد هرجابى و هرجورى رارضا كند همان ور كه آم وقتى تشتداش شود از هر جويى أب تم خورد يلكه از جشمه أب مى خورد هر تابسستان يكجا كير مىكند مىرود أب معدنى مىخرد. حتى بعضى موقهها آب سردكن هم ست اما بدش ميد م ىكويد دستهايم كثيف ‎ca‏ مىرود أب معدنى م خرد. نج غريزداش أب مىخواهد لمايك عفلى هم ابن يفل هست مىكويد: «هر أنى راتخور در غير ين ورت بعدأ بايد مريضى و بدبختى و ييجاركى بكشى.» يس ليتجا مىيبنيم أن نفس وقتى الع عقل شود و عفل بر أو حاكم شود. برعكس خبلى هم خوب اسستء مى شود از لبن مركب تيزو تند استفده كود. شما به تبیت عقل بوده است اين شدنى است. Sipe sei Mac ad pe utes ‏وار يقت‎ apes BLES Say Ea aon yal یت کوی" كه لين مذهب شيطان يرست ا له ود همذصهینست‌هاست: در کاب هت کاب شریت) که در سال ۱۹۰۴ نوش ‎gS hae ah‏ خواهی کل شریعت بو بت ‎gS go Cyd‏ «هرجه دلت م خواهد اتجام بدد» ما اصلاً بن رادر اسلام تداريم. دل «نقسم می‌خواهد» يدر همه زادرورده استد فلسقه لين شيطانيرسستنها أي ‎ay epg‏ لفقم ذا مالا وا لا از ید ام تا ال سل بش دنا فد کب لو

صفحه 62:
بايد قي آن جيزى رايخواهد كه عقل مىخواهد بايد تربيت شود كه عين حرف عقل ‎el alse‏ مثیت برستيده و خواسته مىشود. محبت روى تقس مثبت مىتشيندد محبته در اثر عقل و علم به وجود مىآيد. مثل من كلى بدهى دار يك آذمى كه اصلأ خوشكلى ندارد م أيد دستم را مىكيرد. يك محبتى أز لو در دلم ماقت إين بمخاطر اقبافداش نيستد بس لين محبت براى جبست5 بحث عشق يك مقدار متفاوت است. قآن را شخم يزنيد. أيدهلى قرآن را انطرف و أنطرف كتيد. زيرورو كنيد یک ی دار در اثرعلم ووفكركردن و عفلاتى انديشيدن بدوجود مآد مىكوبد: «فقط ابن أدم دست من را كرفت.» لذا محبت بموجود م ىآيد يعديك حس ذلى مىشود. خداوند در سورة حجرات آية ‎٠‏ مى فرمايد: بين تعركنيد قرآن ارحب و محبت صحبت مىكند محيت و يَف فُلوبكُم؛ ولى خدا ليمان را محبوب شما قرارداد و آن ر در دلهايتان اراس ۱ إيمان يه ذات در دل شما خواستنى استد زمائى كه يا عقل فكر كنيد. مىبينيد ايمان دوست داشتنى ست. بضی‌ها علم هم دارند اما عقل تدارد. علم دارد كراك بد است اما عقل ندارد. يس م ىكشدد قرآن مى فرمايدة +أفلا يعقلون +" نمی‌فمید؛ ال مود برها را درمورد ‎LE‏ اسفاده رده است که تارتین ی رپس زد ‎tl ge lags sighs‏ جون مىدانستند همه لحاظ على يبتر است. على أفقه است. أعلّم لست أشججع است. آتضب استء همذ لين ويزكىهارادارد يك صحابعاى باوريد كه دريك مورد لزاميرالمؤمنين ‎al gle HEB‏ يبدا نم ىكنيد. يس جرا على رايس زدند؟ قوآن م فرمايذ: «بر لين مطلب علم داشتند يلكه عقل تداشتند.» تكتة خيلى قشنكى است. يعنى عقل داشته اشيد به علم برسيد علم را به شما داددائد. دانش را به شما ذادماد. آدمى كه غاقل است از أن بستر علمى درست ‎hay pS Ey Re Sy th Se ah Se Ue as cli‏ فتواى عقلاتى م دهد و عقل شم فترای شرعی را یرد قآن در ‎Sapo‏ ‎sey‏ ی اگرته ‎Se bl GH‏ كنيد مىبيتيد ا كفر و فسوق و عصيان بدا می‌آید. حالا یل ینآ وی دایم کین را شاه کرنه استءک امن هدشن محبوب بو ام رجوع نکدند ‎pogo a‏ تسب بر وَلْفُسُوقَ وَالِْسيَاد" كراهت ذاتى و كراهت فطرى و عقلى داريد. كدام عقل سلیم از حرف زور خوشش می‌آید؟ ایتجا نکن ‎sca ig ye‏ لكف مفد ات و سول" جع پستهم‌شید. گید تسب لبج سد عراف خی داشتید. در حالی که ار رجوع می‌کردد می‌دیدد که هخا دانستن و نی ‎ce in wlll ge Gi‏ ق لياه وكقر وبدكارى و تافرماتى را ناخوشايند شما ساخت. 4 Sse atte وه تج بلح كد عل ز ل حكم كدو لد مزه ل حكع كد رخن حك ده تسین مان وهای لمي

صفحه 63:
مود چه یی داد یک تفر از خی که یداع از مین رفته ات و کشته ش وجود .جنک نم ی‌عقلبشد. ست بدش بيايد؟ هيج دليلى معط ی ‎a ee‏ من خدا رن ارو توس باه رویمحبت یسم ۱۰ چون عم ادا عفلکام‌تین هه راید و به محبت خدا مىرسد. و شوق عجيبى به خدا درد لا وفتی ‎ae lye‏ بايستد از خود ييخود مى شود جرانمازمان خوب نيست؟ باى نکب محبت هی وگ بهمحیت الهى برسم موحد م شويم. موحد كه شديم اصلا تمىتواتيم كناه كنيم. اكر كسى از ذات كناد أكاهى بيذ كند. بیش خوشايتد نيست. فلذايبامبران جون عام هستندء ناه نم ىكنند. جون معدن علم اليهى هستند و بدى كناه را مىييتتد. درعورد نفس. اولبن كارى كه بايد كرد جبست؟ يليد ين قرقب سركش رارم كنيم نفس ما كاملأبا ‎ln se‏ استه مثلاً وقتى يك لواشك به شما نشان مى دهند هنوز تخورديد اما بزاق دهانتان ترشح م ىكند. لواشك تخورديد لما می‌گوید بدن من شرطی شده است. چون با ود بدن مى فهمد. بدن شعور دارد. مىكويد: ‎ole‏ ترشی فا است مدام بزاق در دهان ترش كند. ب از الا أماده كن.ه ماجراى سك پاراوف؟ است. سک پالوف در نمی و اشرطى سازى معروف نست. يولوف رفت به سکش نا بدهد. ناه كرد ديد سك همين جورى بزاقش مى ريزد. قهميد اين سك ديكر لين غذارا فهمينه. شرطى شده است. يكديار كار ديكرى داشت نمىخواست غذا بدهد برق را روشن كود فيد دوباره همين طور دارد يقش مى ربزد هميد جون هرب غذا را مىبرده برق هم يون مكرده. لبن سك به برق هم شرطى. شده استد يا متلا يجة كوجك بنج بار شير خورده شرطى شده ست» مىذائد وقتى كوتداش يستان مادر ا لمس م ,كن اشيرخوردن شروع م شود. نفس رام شود شرلى كرد. حيون رام شود كارى كرد كه بد حرفتان كوش بدهد. سك شرطى مى شود كه صاحيش رام شتاسد اماغربيه رام ىكبرد. هر دوتاى اينها با دارتد جشم داد کل هم هستن. من ان را بشما گوم می‌شود نفس انسان راشرطى كرد یی کال زقس سواری گرفت. ملد باشگاههای رورش اسب که اسب‌هایی که یک خرده زگ می‌وند رت شش مه از مادرشان جد می‌کند و دریکی لز تافجدها ذكه مىدارئد ينها همدجيز راكاز م ىكيرقد. در و ديار را كاز مىكيرد. لبة آهتى ‎ps eH‏ رنكهاى درا می‌خوند. ار ین اسب تودهنی تخود کل دیر از آن اسب‌هایی میشود که گازمی‌گیرد و صاحیش بدبخت می‌شود. یه کسی که آنجاست. آموزش داه‌اند ین اسب پوزش را می‌آورد و شروع به خوردن رنگ‌ها میکند. محکم روی پوزش می‌زنن. یک جيز تند هم دارند كه به در مى زنند و أبن ديكر می‌فهمد که با گرفتند. دهنش می‌سوزد. با ایک چه کوچک شین شیر راترککند. فقل می‌زد تا بدش بای كك استاد يرش ارتفاع است. ته ليوان مىكذارىاش بيرون مىبرد. نسبت به قدش خيلى مىيرد. دانشمندان أزمايش كردتد. ‎Recast‏ داسف جب سوا ‏اق لين ينيع وتيف 1100م مسبت زولوت وال وكين ‎

صفحه 64:
وی ین لبان بك شيشه ریک ریک میک إبن کک مدم یود مش بان شیشه ی‌خود. لین م ىليد بيست باركه بيد بعد شيشه را رداريد يكرت آخر عمرش نم تود لز دالخ ليون بيرن بييد. جون در ذختش مىمائد که زین قا ب بالاتر ديد است. نفس رابيد همين طورى رام كرد آمزش رای ‎sid Jie aS tie Bgl cade‏ ع ىكند اما حشره عقل ندارد مام ىكيم نفسى كه خقل ندارد يا عقل شرطى اش م كنيم. سسب خونى لسته از لو سوارى بكيريد اكر شما اجار دابد نفستان بيتان لتكولكد يندازد:ديكر تعام م شود. در خانه اكر ككس است يك حرف بسن است. در وجود اسان کسی که حرف آر امین عقل ست. تعام شد و رفت. اجازهندهيد كه نفس يكوي نا مىخواهم. أن را مى خواهم» غلم كرده م خواهد! جنان ايد توى دهانش يخورد كه ديكر فكر نهار تكتد خيلى ازبحثهاى شرطى شدن همان جيزهابى است كه شما به أن مىكوبيد 'عادت كردن" عادت مكنيد با غذانان بخوريد خيلىها هستند. عادت مىكنند حتمابيد تمك بزتند. اصلاً مىبينيد غذا را مزه نكرده. لول نمك مرياشد أو شرطى شده استء علات كرده الست باغذا آب يخورد جيزهاى خوردنى براى همه لمس شده و محسوس اسسته يك كلام يكويم: مؤمن به هيج جيز عادت نمى كند. براى جلوكيرى از گنه از چیزهای کوچک شروع کنید. از چبزهایی که دوست ‎lal tala‏ ندهيد نفستان يا همان عادت یا همان خواستن به شم دستوربدهد. ما وقتی تخمه می‌شکنید.چه زمنی رها می‌کند؟ تا موقعی که تمام شود وقتى هم تمام مى شود دهاتان خشک شده کلی آب می‌خورید. شکمتان با مىكند! اصلا يك اوضاعى بيدا مىكنيد. چشم‌هیتان سرخ می‌شود. نمك هم خطرناك است. وقنى تخمه مى شكنيد. يك دانه را كه برمىداريد تا نزديك لبتان أورديد. يكويد: #ديكر نمى خورم.» همانى كه در دستان هست را هم نمی‌شکنید. ار این را بشکنید مدش تعام لته بكوبيد: «اين را تم شكنم. تا يك هفته. خداحافظ تخمه!» يا متلا دليد ا كوشى يازى م ىكنيد. بكوبيد: «تا سه روز خداحافظا. بعد ازسه روز هم اكر خواستيد بازى كنيد. عيبى تدارد. من خودم يك سرى تجربيات شخصى دارم بحث منيت نيست. خدا أن كسى كه دنبال منيت ات وا لعنت كند بحثى كه براى خودم بيش أمده رادلم اجرام كنم بنده استاد اخلاق دارم. م روم فرمول م ىكيرم. اجرا م ىكتم. جون روى خودم جواب داده لست به ديكران هم مىكويم برويد اجرا كنيد من كاهى كه در ماشين مطالعه مكنم سردرد م كبرم. نمىتوانم. جون تكان مىخورد. وفتى آدم در ماشين سرش خيلى بايين است حالت تهوع به أو دست ميدهد يك بارى در كوشى ما ريخته بودد. بعضى موقعها مى نتستم لين بارى راانجام مئردادم. یک با در جزئيات ديدم سيزده يا هجده ساعت اين بازى را انجام دام, كفتم ابن ب شرف جقدر وقت از من كرفته! ده دقيقه. ده دقيقه ازعمرم را كرفته. از شيطان بازى خوردم. شبطان گرد گرد ابا كردوى ما مىبرد. كفتم به على ديكر بازى نم كنم. جون أبه على برلى من تعام لسسته ری را هم باك تكردم. هنوز در كوشىام هست. نكنة جاليش لين است كه يك هفته بعدش أز بن بارى بيزار شده بودم. كفتم من جه ميلى دلثتم ين يازى را انجام بدهم! وقتى دارد تخمه مى شكنيد. يكادفعه يكوبيد: «به على تا يك هفته ذيكر تخمه نمی‌شکنم يعنى قولى كه به حضرت على ث8 داذءايد اسريك تخمه مى شكتيد؟ حالانمىكويم شما قسم بخوريد. بن براى من جواب مردهد جون مطمنتأ قولم رأ شمى شكنم.

صفحه 65:
آرامآام نقستان به ابن نتيجه م ىرسد كه در خواستن. زياد با شما كار نداشته باشد جون نتيجداش تحريم يك جیز نان كامل به اين تتيجه م رسد با شما كار نداشته باشد يه هبيج جيز عادت نكنيد حتى به ذكرهاى مستحب نمازنان. ان له قط همیشه در رکوع می‌گوید: ‎boll Gy Oren‏ ضيه ه يك هفته يكوييد: «سبْخان ‎il‏ ميان الله آنجاهابى كه مىشود عوض كرد. نه ذكر واجب را تكذاريد عادت كتيد. مؤمن به هيججيز عاات نم ىكند. ديديد بعد از تماز لام م دهيم. جون سمت جب امامرضانتة است. سريع به جب مى جرخيم. حالا براى كسى مثل ماكه در ايان مى جرخد ‎pla se ee eS al Ma cles‏ عوض مىشود. يكدفعه موبيتيد در مسجد براى سلام به أمامرضائي» به جب جرخيديد و همه دارند ذكاه م ىكنند با خود شان مىكوبند: لين دبوانه به كجا دارد سلام م ‎Tana‏ جر aslo المقدس سلام مى دهد؟!؛ جون عادت كردءايم. ما دبيرى داشتيم مىكفت؛ «رفتيم يش يك استا يزركى كفتيم؛ «أقا نازمان جطور است؟ مى خواهم يبينم خوب يا ند كفت: «اقنوت نخوان.٠‏ كفتم: «باشد.» جند روزى ما نماز خونديم. يك روز ديدم در ركمت دوم در ركوع دارم ‎i pe‏ یا یله چونعادت کردم از همین چبزهای کوچک تخمه شکستن شروع كنيد. عادت ذاريد با غذا آب يخوريد؟ بكوبيد: «من دیگر با غذا آب نم‌خوم »و کنر بوی. عم شد بهخدا شدنى است. خيلى هم أسان ست اصالاً سخت نيسته يا مل عادت داريد حتماً غذا رابانان يخوريدء بكوبيد: «من تاده روز نان تمىخورم.» تمام شد بعد از ده رز كر خواستيد مىتوانيد دو روز ديكر هم أضافه كتيد. يا بتج رو ديكر اضافه كنيد اين ديكريا خودتان من بايد به اين نتيجه برسم به عنوان يك مسلمان. انشاءالله يك مؤمن. به هيججيزى تبايد عادت كنم. با يك جيزهاى سادة لينطورى شروع كنيد مثلاً ابنطورى آبخوردن. حتما أب سردخوردن. دبديد ما جقدر اين جمله را استفادم م ىكنيم: «من عادت درم.» بنده يك برهداى كمردرد كرفنم. ذكتر كفت: « فقط بايد به شانة جب ب راست يخولبى:» حالا. آنها با جيزهاى شرع اش كار تدارئد براى ما همين كه اسلام مىكويد درست استء جون روى شانة جبء سر معده روى قلب مىافتد. فشار مىأورد. بحث خيلى علمى است. بايد جنينى بخوبيد. دو دست را بين دو نو بكذاريد كه ابن نوها بههم برخورد نكند آسيب برسائد. حالت جنبنى به شانة راست يهترين خويدن ‎Sa‏ براى لينكه كسى ‎the‏ بشود فقط كافى است يك هفته روى مبل بخوبد. جون روى ميل باهايتان يبون مزند. نمىتوانيد دمر بخواييد. مجبوريد به يهلو يخوابيد يك هفته مىخوابيد عاات مىكنيد. م ىآييد روى فرش هم همين طورى م خوابيد. شرطى مى ثويد جون خواب خوشايند است» خذا خوشابند است. هر جيزى كه خوشايند باشد كتارش يك جبزى تكرار شود. خوشتان مىأيد هر جيزى بدأيتد باشد كتارش يك جيزى ‎geal aes by Me‏ خوشايند الست لذا جاى روضداش خوشايند مىشود. قيمداش خوشايند مى شود. فيان بعد از هيئت هم برلى طرف خوشابند مىشود. خدا نكند كه جيزهاى ديكر هم بعدش بيايد. كه با دشمنى كه من مىشناسم؛ م أورد. أسلام م ىكويد به شانة راست بخوابي از همین فردا شروع كنيد. متلا مى خواهيد يكوبيد: «بنج دقيقة ديكر بخوايم. ‎٠‏ بنج دقيقه واقعا هي جيزى را کم وزیا نم ىكند به نفستان بكوبيد: كور يدرت» الان بلتد مى شوم.» كلأيك يدر فرضى برابش در نظر بكيريد و هرجه فحش داد حول همان باباكنيد! أا رام م ‎eat‏ ياد م ىكيرد كه جلويتان تابستد. برعكس به شما متمايل مى شود و هوليتان ر.

صفحه 66:
هم اد. چوندوست درد سختی ند ‎ye aS lg Sab‏ اهرجه ‎a aK‏ يبشنهاد نم دهد © اصل 18: مبارزه با كناه در مستحبات ‎od‏ اصل خيلى جالبتر از اصل قبلى الست در مستحبات با كناه مبارزه مىكنيد. قبل از اينكه شرو كنم. يك متال .بزنم تاخوب جا بيفتد. مككر عادت نداشتيد مثلا از خواب بيدار مى شويد بابد حتما يك ليوان جاى بخوريد؟ خب در ماه رمضان جه شد؟ با لكد زبرش زدید!حالا فهمیدید ثر روز و مه رمضان چیست؟ شکستن همین عادت‌هاست. در ماه رمضان ساعت خولتان راعوض می‌کی. خوشگلیاش این است که اصل اده قوى مى شود ما كفتيم كناه كردن را دوست تداريم وله بالل بعدش هم بشيمان م شويم. مشكل سر لين است كه ارادة تك كناهنداريم؛ برلى لينكه نفسعان سركش استه مى خواهيم جلويش رابكيريم. قن أيد خيلى فشتك دارد. مى فرماد: ‎ ‎oo A BiG pb Oe op yy‏ افوی, فا هي ‎ae abe aie co alsin ga ‏ترسيده و نفس‎ pe ‎ ‏که و اما کسی که از مقم و متزلت 8 ‎ ‏کسی که هچثت می‌رسد. جنت ماش است.خاناش است. چا نش است: جنت مال خودش است. و کیست؟ کسی که به مقام خوف از ربش رسيده أست و نفس خودش را هوی ‎I oe ight aS hs Se‏ نم ىكوبد نفس خودش را لز كند هی می‌کند. شتا نکن رن خییعبرت‌هیش دقیق ست. ‎My a Se‏ هوی تهی میکند » كتاه بد لست اما خيلى هوئها هست که گنه نیست. ملًهوس کردم بروم یک لین آب بخورم.گاه ‎ ‎Al ead‏ م كويد كارى كن نقس به شما دستور ندهد بلكه عقل دستور بدهد. يك جاهابى لازم است توى دهن لين اسب زد به درآن اصطيل فلفل بزند. در عوض يك عمريك اسبى داريد كه راحت هستيد وكرن دائم لين طرف و أن طرق راكاز م كبرد بجه يك بار كريه م ىكند ان كرديد رام شده است, دام داريد ضير مىكتيد بچه بغلى شده. بدبختتان م كند تابتج سالكى همين طور بغلنان لست. حال یذرد دوبر كربه كند. با وار ايك طور ديكرأرلمش كنيد نفس ديكر جرأت بيشهاد داهن هيج جيزى به شما راتدارد. سيبخوردن كناد دارد؟ وله ته مك ليتكه حرام ياشد. و مال خودمان ناشد. یک سیبی با مال حلال آدم خریده. آرده است بخورد. هیچ گناهی نداد. میوة خوبی هم هست. عباس بای سیب قرمزخیلی دوست داشت. ده دیق لین سیب را نگه یک یکخود بو می‌کرد. وی آن چاو مد بیش بشتر شود نا می‌خواست بخورد می‌گفت: «ن شرمند. اه روز سیب ممنوع »یی ما حلالخدا را اد بر خودمان حرام نمىكنيم: م ىكوييم: «تا سه روز ممنوع.؛ باس یی تسار بود. یکی از ان سرهنگ‌ها دخل«فترش آد شهید یی سیب راو تارف کرد. گفت: «جلوی خودمبخور هو گفت: یل نم گفت: نهخواهاً ار می‌شود ‎

صفحه 67:
بخور نفستان ديكر يشنهاد نم‌هد: ان میخواهم. آن میخواهم» وقتی هم شيطان هام‌ید نا ‎Sc tle‏ «خفه شو برو بن همين طورى سيب علدىاش رانمىخورد. بعد برود مال حرام يخورد؟ ساكت شوا من بدبخت بايد بيجارك اش را يكشي » همان نضسى كه نا ديوز به نفع شبطان جفتك مىانداخت: شروع به نه كقتن به شيطان مىكند به همین سادگی این شدتی است. ماه مارک رمضان چه جيز به ماد م‌دهد؟ آب خوردن حرام است؟ نه واللّه ناهار خوردن حزام است؟ نه له یک ماه رمضان همه جيز يدهم مىريزد ناهار خوردن حرام مىشود. حلال است اما اكر بخوريد. روزدتان را شكستيد. در ماه ومضان يل م ىكيريد كه ابنج يك اولويتى هست كه اكر من بخورم تنييهش هم محكم استه ار روز راب عمد باز نید ‎ais‏ يك كفارة لساسى لست كه دو برب زمان ماه رمضان بيد روزه يكبريد و خيلى اذيت مى شويد تف ذيكر سرغ ‎SSS ota ih Se Olli shel‏ توا همن بازدزگی اس همین افسار است: ری که در گرن اسان و دست عقان است. ین م‌شود توا ‎IS‏ برهيز م ىكند مريض بابد جدكا كند؟ برهيز كن تقوا هم مى شود يرهيزكارى. جلوى نقسش رام كيرد م ىكويد: «ديكربرلى من از لين غلحاها تكنى. كه اكر بكنى خودت مردانى.» ذا نفس ديكر به ما دستور تمي دهد. روش ‎eS ast‏ استد بعضى موقعها نفس بايد تنبيه شود نه در واجباته يك يله م رويم جلوتر يعنى در مستحبات. من دام براى سخترنى ليخطرف و أنطرف موروم: اعت دو و سه نصف شب مورسم. م خوايم؛ ديكر ممكن است نما صیح قضا شود تبيه قضا شدن دو ركعت نماز صح ان است كه دو ركمت قضايش خوائده شود ابن فيده تدارد. خب معلوم است م صرفد. لبن يكى واقعأ مىارزد كه ساعت ده صبح ازخواب ببدار شوم يخوانيم. خدا ممهربان ست اما ینجا بايد خودتان براى خودتان تنبيه بكذاريد. تنببه خود من إبن است كه اكر دو ركعت نماز صبحم قضا شود. ايد يك روز كامل نما خوا وقتى صداى كوشى براى نماز صبح بلند مى شود ا خودم م ىكويم: ١حالا‏ بنج دقيقة ديكر بخواب» ولى وقتى ياذ لين مىلفتم كه بايد هفده ركعت يخوانم. مثل جن بسوالله ديدهازجليم مىبرم. مىكويم: ‎Stl‏ ارزد.بلند شو يخوان.. ‎ay‏ از فردايش دعواى شما وشيطان شروع مى شود! يك عهد بنديد براى هركس هم فرق مىكند. نها فردی ست. نسخدهاى اجتماعى نمى شود ييجيد مصداقش با خودتان, برويد بينيد جه جيزى ييشتر يتان سخت استه همان را بكذاريد من نماز مىخوائم. جون وقت ندرم, نماز خواندن يبشتر به من فشار م آود. يك نفر ديكر ممكن لست بكويد: «من روز م كبرم.» هيد رجانى برأى تنه نقسش مىكفت: ‎ls‏ لول وقت نخوئدم. بای یک روز وگیم این ‎oy‏ هم مستحبى نيست كه كر يك تفر جيزى به شما تعارف كند توانيد باش كنيد. شهيد رجالى روز در نظر كرفت يود يان نمازدر نظر ذكرفته يود.ذلن كه م شد به اوم ىكفتند: «يا روي نهار بخوريم.» ملت هم جور جيزهارابلد هستند. سريع مىكويند: «لول وجود. بعد سجود.» كه اصلش: «لول وجود بعد از سجود» ست. مىكفت: «نه خداوكيلى بمخاطر همان وجود لول م خواهم بروم سجود. من الان بييم لين نهار رابخورم و نمزم از اول وقت ييفتد. فردا بيد يك روز كرستكي يكشي تیاده بنده يك مدت با خودم فكر كردم كه ما نوجوان بودي ين طرف و أنطرف م وفتيم: مسافرت ‎SE i ne‏ بازى كردن مى شديم. شاي اصالأبادم رفت ونماز ظهرم رانخوانم بيش مىآبد. ايد نماز صبحم قضابودء. ام من به عنوان

صفحه 68:
مافى الذمه خواندم. مثالا به عنوان يك نيمجه ادابى ‎aed a pgs‏ نها را جمع بزنم یک سال که بیشتر نیست. شروع کنم قضاهایش رابخا همین طور که نمزم را دارم میخوام یک ده هم قضا می‌خوا چشمتان روز بد بيند. مثالا ساف يك يروز م ‎ati‏ ساعت دو خائه مى نيدم بعد ثعاز صبحم نهم قضا شده يود. هفده ركعت برا قضای نمز صبح بود. هفده ركعت هم قضانى كه باد م خوائدم. ؟" ركعت م شد! جشوهايم باز نم شد. ساعت شش هم مى خواستم بروم. بعضى روزها لينطور مى شد انها را عمدا خدا خودش يمش مى أودد كه يبند عهد م شكتيد يانه منلً شمابه صورت عادى ماهى يك بار تماز صيحتان فضا مىشود. أزيوزى كه ابن تصميم رأ م كيريد مىبينيد دريك هفته. دو بار اتا قضا م شود. إبن كار خداست عامل اجرلى هم شيطان است. شيطان نوجدهاى كردن كلفتش را مىفرستد. مىكويدا "بو روى مخ لبن أذم؛ بويك جابى برسد عيهدش رابا خدا بشكند.» جون عهد شكستن آدم راس القلب م ىكند مىكويد: #يترين فرصت است كه بين اين آدم و خدا فاصله بيتدازم » سراغتان م أيد بلند م شويد مىبيند ى باب نمز قضا شد. اشروع مىكنيد. دو ركعت كه خودش را بايد يخوانيد. آنكه وظيفدتان است. هفده ركعت هم بايد بخوانيد فودايش شيطان دوه ماد یکی دو ماه ن‌وری می‌کنر. يعنى ماهى یک پر قضا شدن. ماهی هفت‌هشت پر می‌شود. همه ا مىخواند. لنجاست كه شيطان به توجدهايش مىكوبد: نید ارم شور می‌کيم. ان از انب بط بای از ضع با لين كار تلدع يلشيده باق الما يك جلطلى مركويد: هبرد بيدارش نهم يكتيد» ل ان مکی the ls aa ! مكر يد است شيطان عملدتان ياشد؟. حال مرحلة دوم جدكش شروح م شود. من درم برتان كزارش مىدهم. م دايد جه زان ببداتان مىكند؟ زمائى كه اصلاً نمىدانيد قضاست يا ادا! كه كيرباز كنيد. براى اين هم روى كوش ىمان يك ترمافزار تصب كرديم كه لين دقيقه را من مد ظر فا میده از كر أزيكندوم و ذلن تا طلوج أقتاب از وسطس ‎tah cis‏ دوتا تماز صبح ديكر هم همان موقع بايد يخوانم. اين باعث شد كه نمازم به زمان نيمة لول بيفتد. به خدا قسم شییه یک آدم باهوش و هوشمند كد جلويتان قراركرفته نست. باداش را حس مىكتيد. كاملا مىفهميد يك نفر داد يا شما عبار ‎Se‏ ال ورد باه شین دیدن باعث م يخود نش داكت بلشيد يأر سيفلسماعيل ك4 مىرويد: م ى كيد قيفً دستتان را وی همان جيبى كه بول دادم ىكذاريد. م فهمند. مىكويند: «همين جيب اس هم را بزنيد ‏ يك بار كه جيبنان را زدد.وقتى أنجامىروبدديكر شش داك هستيد اصلً ايخ طرف و أنضطرف م جرخيد دستنان روى جببتان لسته يرلى ابتكه يكجاراز لينجابازى خورديد. وقتى دائم لورا زد ببنيد ديكر كلاه سرتان تعىرود. ما قرار است در مستحبات با شيطان بجتكيم. حالا شيطان بابد ييايد يوست خودش را بكند كه شما نماز صبحتان را يك رده اثماز كّشته باشد. يعنى , ديا جييت راتزقده تبون الا كلا لينكه نمز نخوايد فراموش شد فهمينيد جه يبشروىلى در دل دشمن كرديد؟ صحبت ابن ست اكه شمارا اذيك مستحبى باز يدارد كه درترتماز بخوانيد. جون نماز اول وقت توابش ييشتر استد شيطان بازى خود. بعد حرجه هم شيطان يبيد يه تقستان بكويد: ييا برو غذا بخور.» م ىكوبد: هبر تو رابه خدافرذابايد كشنكى بكم بروبى كارت تواز لي يبشنهادهابه من تدد»لذانفستان كامل هر اختيارخودتان مى شود. أن موقع لين نفس به سمت لبن مى رود ‎ge gw gt asp ale ely Op fs hag cae Sad of‏ عبلدت يود یه هه نتم رای ین م ىكويند مستحبات را در حالت خستگیانجام دهد رده مشود اما تفر ان تنيدها نه يك جيزى كه تذر ست با تنبيهى است, أن راييد انجام داد. ما يعضىها هستند ملا مستحيات رامنشينتد وبا خستكى مىخواتد. أن كار خيلى يد

صفحه 69:
‎Bg ine pl ya‏ با بوم دا یکمل» م‌گفت: لين هفته حال ندارم يخوان.» جون مى خواهد با دعای کمیل عشق کند.حالکند لذت بيرد قرار نيست خودش را اذيت كند كه شرطىسازى متقى شود فر دين. شرطسارى متقى نكتيد مويينيد طرف بج كوجك رابه زو براى نماز صبح برمىدارد مسجد ميرد او را روى زمين می‌کشد! اكريك جايزه ييشتر به او بدهيد. مىكويد: «أخجون! باب بيدارم كن برويم مسجد»« ‏ماخراسان جتوى رفتيم كفتند: «يودجه داريم. نمدانيم جدكار كنيم.» يك ييشنهاذ دادم. كفتم: «برويذ در مسجدها اتاب وسرسره بكذاريده ينجاه تن مسجد داشتتد. ييستغايش انتخاب شد و كذاشتند سال مدش كه رفت يودم. ‎Wall ese‏ كرده يودتد خيلن عالى شده يود. مسجد كلمل بر شده بود طرف م ‎iB‏ «بجهلم من رام ىكشد مىكويد يبا برويم تماز». مىكويم: «ييا مروز سركار اذيت شدم. .خستهام توا به خدا بكذار بروم.» با كريه م ىكويد: دنه يرويم تازه جون با أن تاب و سرسره حال م ىكند.ازنماز هم خوشش مىأيد. زمائى که تین وی دوش ابر مىأمدند. يمر أنها را به لين برت نم كرد. نماز را دوست داشتند. بزى م ىكردند.بكذاريد وقتى داريد نعاز مىخوائيد يجعتان با شما بازى كند. جه ابرادى دارد؟ خالا هرتان را برداريد كه كاز نزند و نبرد ی رف و آنطرف بكذارد. يكاريد او هم الاكلنكسوارى كند. وقتى نملزتان راد خانه شروع م ى كنيد بجه مىكوبد: « أخجلن بك! برويم بازى كنيم.» سروكلهتان رام ىكيرد.بالامىرويد يايين مى نيد ايوادى نداد. برعكس خدا به خاطر همان بجه نمازتن را فبول م ىكتد. ينها ‎lel‏ كار كنم نبايد تفسمان ‏.به ما دستور دهد ما بيد به لو دستور ‎sp‏ ‎ ‏لين خيلى مهم استه ايتكه در مسير اليهى هرجه شما به عقلتان كوش كرديد. بيشتر موحدتر مىشويد. از شرك ونفاق و كفر بشتر فاصله م ىكيرمد عزيزان شرك ونفاق و كفر. هاش یک چیزاست. بحث لفو اش راكار ندارم. در باطن يك ‎Cal on‏ هرجا ديديد كه مايه عقلمان تكوش تكرديم. كافر شديم؛ جون عل همان وحى است. جون عقل همان توحيد استه جون عقل همان وت الب استه وقنى آدم به يك حق كاف شود. يك جبز ديك را اضافه أورده و آن شر استه ادا درآوره است. که تاق می‌شود. سیستم عصبی شما و خدا يايد يكى ياشد. بكذاريد مثال قليائى يزئيم. لبن اتكشت ‎ ‏م ىجرخد جه كسى به أو دستور مىدهد كه تكان بخورد؟ مغز. إين سيستم يكديارجه استء كسى كه بيمارى عدم تعادال م ى كيرد باى إن ست كه اين به مفز كوش نم ىكند. يالسها ‎hl‏ مفز مىكوبد: «بليست.» اما كوش نع ىكتد باركيضون دارد. دستش مى لرزد حالا مى خواهد يك کوچک را نمی فرستد جون در ابن نفاق هسته إن تحقل زغال نداد. زغال را قطدا م ىاندازد الكت شست و اشاره تحقل داد باه مد م كن لين لست که ‏داغی ‎jee yoy‏ انگشت شست و شاره را می‌فرستد. نگشت. ‎ ‎Seale se‏ جام بلایشترش می‌دهند شخضى ازخرلسان خدمت اما صادق يلثم آمد كقت: «أقاجان جرا قيام تمی‌کنید؟» حضرت فرمود: کسی راتدريم ‏ گفت: «در خراسان فقط ‎٠١‏ ١هزار‏ تقر آدم داريد.» امام فرمود: «ببر داخل تنور» كفت: «جدكار كنم؟ تور روشن أنست !ل فرمود: «خب روشن ‎Cad‏ ديكر, برو داخل تنور.ه طرف كفت: «بروم داخل تنور؟ مى خواهى ما را بكشى؟ اصلاً غلط كرديم. ‎

صفحه 70:
قيام جه؟ نخواستيم!» همان موع هاون میم از سر زین مه بود. کذش‌هایش را یش زد و مه ود یک عوض ابیکند. همین که داخل آد ام بو فرمود: « هون كفت: «يله؟» فرمود: ‎So‏ نورب ريه همراة كفشهايش داخل تور برد و طوری هم نش گر اام‌صادق ی قيام م‌کرد.چه بسا همین خراسانی هم ب باهش مبيوست وشهيد هم م شد اما هارون مكى موحدتر بود آن شخص اتكشت كوج بود تيع لست ما نایک نز از بلا هارون مكى لتكشت اشاره بود اكرما جزنى از لوم الهى شديم العا له خداكه جسم يست اما نكشت خدا م شويم. دست خدا ميشويم. هرجه بكويد. دست تخطى نم كند حالا فيميديد ل له جه كسى مى,شود؟ هر جه راكه مفز دستور مز دهده مزييندة لذ غيل لله می‌شود. هر آنچه رکه مدز می‌خواهد.می‌شنود: نا ال می‌شود. و امکان درد از ام ‎iS oa Sey Sp Si AS aj‏ طرف ‎lant‏ را هم مین یایور ری شده استه ان مى شود ولايت اهيبت قة.لنكه ولايت يك مسئلة طولى ست نه عرضى؛ يعنى همين: يعنى بن دست قرمان همین مزر دار اجرام كد ‎SL ay‏ می‌کنید مفزماشین دست وپای شمست. مغز ين دست ويا هم شما هستیدهرچه ین وسط وسله مد ‎ape jae Sa‏ فرض ‎iS‏ رین ادها کر زین را نا دیراد فرمانبگذایم: ن‌شود ‎Sl‏ كرد. آموزش رنگی که می‌روی.مبی هم پا ی پیش است. داريد ميرويد يكدفعه مىيينيد ترم را فشار می‌دهد و مىليستد الذا شرك شدء جون دوتا منز وسط آمد. دوتیینیست: یکی است: لذا امكان ندارد كناه شكل يكيرد. طرف در زد كفت: «كيست؟» كفت: «من هستم.» كفت: «برو بى كارت.ه كفت: «عجب! ما رأ دعوت كردى. مىكوبى برو ابى كارت؟» دوباره كفت: «آفا فلان هستم.» در را باز نمىكرد. كفت «آقا من هستم.ه كقت: «برو بى كاريتد» آخر در ود. آن‌طرف كفت: «كيست؟ه نكفت: «من.» كفت: «تو.» أنطرف كفت: ‎ly Mine‏ داخل» شما داخل حريمتان غربيه رله ‎ ‎ ‎ ‏انمىدهيد هر زمان «لوه شديد. همه جيز «أوه شد؛ مىشويد دستش: مى شوب بايش مى شويد جشمش. ديكر شما را به حرم لمن خودش راهمى دهد ديكر شما جزثى از خذا م شويد جزثى ازرخدا خط نم ىكند و جز خدا نمىييند.به مقم رايت ‎Satin ak tine‏ ترضاك" بميرم؟ جشم.» خيلى جالب است! يك نفر جاقوى سمت جشمتان مواتدازد. اولين كارى كه مىكنيد دستتان را جلو م ىأوريد. مىكوبيد: «برو براى فداشدن.؛ دست ناراحت نيسته درد هم كه بكيرد. جشهم اهم ديك نمىتوند بخوابد. نوآدم اعضاى يكديكرند. همه يكى مى شوند. ين يعنى توحيد. غير لين شرك امستد حال ید هآ وهای لحم نهار بهمانيد احتمال دارد يك الاغى يك روز انها را بفهمد. اما لزبعضىها كه مصداق أيذ: ؤي ‎a Bo a ea tn gad Cost tlh‏ ‏يك جبزى يكويم عق كنيد به بجدتان م ىكوبيد: «بكو بايا م كويد «با.» خدا به حضرت رسول يخ فرمود: «بكو باه حضرت رسول يك فرمود: «يكوبلي.» حضرت خودش را لين وسط نديد كه بخواهد تفببرى در آن كلام بموجود باود. ‏هقی مد تسج بط از و یو ‎eT‏ نس طاسقا زاس ‏زور یی دی دای ارتکد ‎

صفحه 71:
ان تغيير را أن كسى به وجود مىأورد كه خودش را كسى مىببند؛ با خودش مىكومد: «وقتى خدا م ى كويد يكو يعلى دارد ابه من محول م كند كه بكويم بابا؛ ب من بود.ه نه جبرئيل خيانت كرد. نه رسول للدي برخى مىكوبند «ينجا لين "قل لول أيه جيست5» خدا فرمود: «قل. لى جبرئيل به تو م ىكويم برو ب يامب ري بكو. الى يبامبر يه تو مىكويم برو به بتددهايم ‎gS‏ فيجكدام خيانت نكردند ينها موحد هستند خود توجيد است. رسول ال خودش رین وسط نمىبيند. فلذا قرآن ‎siege i ag‏ وما ينطق عَنٍ اكه وازروى هوا و هوس سخن نم‌گود 14 جه لفظى مىآورد؛ لو براى نفس حرف نمىزند. من و شما براى نفسمان حرف مىزنيم. به يك تفر يك جمله. مىسياربد بنج نفر ‎hol‏ آنطرفش م ىكنند و هركسى تحليل خودش را رويش مىكذارد؛ كلأ يك جيز ديكر مىشود. فلذا دريين سخنرانها. مداجها و منبرىهاى ما. كساتى كه كرسى داد آن‌هییموفق هستند كه أية قرآن و روليت اهيبت فاك مىكويند. سيم باشيد و اتقال بدهيد لين تحليلهاى تخيلىتان رابراى خودتان بكقاريد سيم ميكروفون باشيد ات صدا را منتقل كنيد. شما هم در صمير ولايت هستيد. شما هم در مير توحيد هستيد. فلذا توحيد همان ولايت ست همة ما منافق هستيم. درجههايش فرق مىكند. ستكى دارد در جه بلابى أشكار شود. كر ديديد كناهى اتجام می‌دهید. حاصل غيرموحدبودن و مشركجودن و مناف بودن من و شماست. متها درجداش كموزياددارد رسول الخ فرمود: +تشخیص شرگ از مرچ سيل ب متك سرف نيتاريك ‎Td jos‏ نه ين شركى كه فكر مكنيد ملأيك بتى يكذاريد ويكوبيد: وشبحات ى الت وتميد!» يعضرها سطع توحيد را قا لين جد ‎Lah Malt eng sig el‏ خودتان لين وسط نياشيد؛ يعنى وقتى خدا راضى است. شما تمىتوانيد يكوييد: «من هم راضى هستم ‎٠‏ اصلاً مكر شما "من" هستيد؟ يا نم ىتوانيد بكويد: «خدايا جا لنجورى؟؛ جون لين وسط "جرا. ‎alt‏ در انجبل آمده آخرینحرفی که حضرت عیسی يت بالای صلیب می‌زند ین است: ال ‎aso gl‏ براى جه ما راتنها كذاشتى؟»؟. البته م اعتقاد داريم حضرت عيسى ك4 به صليب كيده نشذة لست. برعكس از همين جمله اثبات م ىكنيم كه لو خضرت عيسى 3 ود اوقتى اين شبكة توحيدى و موحدبودن شكل مىكيرد. در روز عاشورا. ‎nc‏ كد در وجود ‎Haba‏ ذوب می‌شوند همه حسينى ‎pote‏ با نی میس لت ام سید

صفحه 72:
فلذالمام معصوم مىفرمايد: كنيد جه مىكويد. به شيهداى كربلا مىكوبد: #بأب ‎gl‏ يعتى يدر ابن امام معصوم كه خود نيز امام ست و معصوم. به فداى شما. انار نها همه امم‌حسین :2ج هستند براى همين است امام معصوم مىفرمايد: «شيعيان ما سرشان درد مىكيرد ما سرمان درد مكبر »' جون براى مقابله با جشم. دست جلو آمده. اما جشم نمىتوئد يخوابد. باه در روز عاشورا 1 بار به شيهادت رسيد يك بار دستهايش را قلم كردند. وقتى با سردرد يك شيعه سردرد. ‎ay‏ وقتى دستهاى عباس ‎HN Sip chen Si ME‏ قطع مى شود: اينجا دست درد تكيرد. درمورد شيخ جعفر مجتهدى” نقل كرددائد. مىكويد: «امام رضائقت» آمد به من كفت: «در بیمرستان مشهد یک ‎lage‏ دارم, سريع مىروى أنجا دردش رابه جان م خرى.» رفتم داخل بيمارستان دستم را كذاشتم روى بدنش. تمام دردها و ألم لين داخل بدن آمد. همان جا ازدرد اقتادم. من را روى يك تخت ديكر كذاشتند. ‎٠»‏ م رود كك هرد به جان تخرد. مثل این انگشتی که براى برداشتن أن جسم داغ مىرود. ازآن ششماهه تا آن نودساله حضرت اباعبداله :تم ۷۷ ار به شهادت. م رسد. زخمهابى است كه بر جكر حسين يقن م ىنشيند وفتى بايك سردرد شيعه سردرد يكيد: ب آن بجذ شماه آن كاررا بكنتد. طورى نشود؟ اباعيدالله ينه با على اكبر إرباإربا شد > لين را در زيارت عاشورا مىكوييد. اما دقت تم ىكنيد جه داريد م ىكوبيد. م ىكويد: «و عَلَى الأزواح الى حت بفتأيك: ملام بر توو جانهابى كه به دركاهت فرود آمدتد ,". يا حسين! أن روجهابى كه در تو حل شدند. وقتى تمك را روى دستمال كاغذى بريزيد. كير مىكند يايين تمىريزد. اما تیک را که در آب حل می‌کند از دستمال کاغذی رد ی‌شود. نمک وجودشان را در لال وجود امامحمین ی حل ‎ID in‏ نها همه یک تقر هستند كه به يهشت رفتند امامحسين 828 در مسير توحيف حل شله است. ام میراد دقن باب اش ‎٠‏ فلك زب ید ان ات بای یت رش رد هی ییا ی فد مر ‏شم ری ‎Spaeth ad grt‏ موی ‎a‏ ماه مج رس ‏« اي يات قوز ‏ی اج سا

صفحه 73:
نی گر خدایک خانهایدشته پاش که از در آن تنم ورد شوم مم‌سین همان ‎ipl boo cals‏ هروقت را که جه ويزكىاى داردو من و شما غافل هستيم جقدر لبن نمك وجودان اه آن ال مطهر ن"' غوضه كرديد؟ “قاو معي" يعنى امامزمان #5 به اين برسيد. آمده دستمان را يكيرد. تكذاريد مظلوم بماد ‎ADs esl Lal‏ روضه می‌گرفت. می‌نشستند جلوی چشم امامرضا 4 بای امامحسین یه گریه. می‌کردند. مامزمان حئ و حاضر أنجا نفسته بود ويار م ىطلبيد اا كسى نمىرفت. جون سوزنش كير كرده ست.نفهیده که از اشک بر اباعبد الله يت باد به اماوزماتش برسد لماميا 8 دور خانة كعبه روضه مىكرفت. روليتهايش هسته در تاريخ نقل شده مىنشستند برلى امام حسين في ‎Apel Ll iS oS‏ برد شهیدش کردن. ااکام یت برلى امامحسين ين روضه مىكيرد. جيهارده سال وب زان فادی میب نمى فهمتد. امروز صداى قل من نامير امامزمان25 رام شنوبد؟ وقتى شما مىكوبيد: «يا حسين! حاجتم را بده.» اين بايد رود در خانة امامزمان 5 لضا شود. ماما امضا مىكند. آنها يك نور هستتد. وك نمىآيد حرف اما حسين 45 را مین ند ‏ابس هر با يديد يك كار غيرعقلاتى م ىكنيد أن راترك كنيد. كنار يكذاريد غيرعقلانى سست. همان موقع إن نشانة نفاق من و شماست. به عقلتان رجو كنيد نفس هم همان طورى كه كفتم رامش كنيد. ‏سول بل ‏رک أل أي سا مه سر ی رل دم ‎

صفحه 74:
روش‌های ترک گناه

صفحه 75:
۵ روش‌های ترک گناه ایجاد حس نفرت نسبت به گناه نسبت يه كناه فكر كنيد كه جدكار داريد مىكنيد. جقدر كثيف است. جفدر وقتى شهوت بر آدم غالب مىشوذ اصلا. عقل و هوش را ازآدم مويرائد وقتى كه ارضا م شود يك لحظه با خودش مىكويد: «لو! اصلاً لبن جه يود» أن حس را هيجوقت فراموش نكنيد حس نغرت به كناه را داشته باشيد به اين توجه داشته باشيد كه ان لذت زودگذراست. به أن لذت دائمى فكر كنيد لين عقل است. يك أدم يايد بكويد: «شقصدهفتصدهزا تمان يول بيمه نمىدهم. م روم عشق وحال م ى كنم ماشينم را بيمه نم ىكنم.» به ابن أدم احمق م ىكويند جون هيج آدم عاقلى ولو يك ساعت هم ماشينش رأ يدون یمه ون نمىبرد. تجا لين كار رانم ىكنيم اماه خاطر يك لذت زودكثر: يك ابديت رابه فنا مىدهيم و أنش مىخريم. اشايد أن كناه كوجكى كه من و شما داريم مى كنيم. در دومينوى خدا يك اث بزك دارد. از لبخند قطام به ينملجم بترسيم. ۲ کنترل چشم و كوش أبن خيلى مهم استه به انكند إستماع حرام استء كسى بوده ست كه به ونامه دادم تايب ‎aan lab‏ ما خواده بو أن ياد يدهيد نبيتد به كوشتان يد يدهيذ إسماع كند. نه إستماع؛ يعنى بشنود. فضولى !وتان مىشودة. ارك الله به و كفتع: «خوش بد حالت. جطور توانستى؟» كفت: «من خيلى روى خودم گر کردم جشمش راياذداده كه هزه نباشد. هرزذكى فقط لبن نيست كه به ناموس مردم تكاه كنيد جه دليلى دارد من بينم كه خوشم بيايد كه بعدأ به دردسر بيفتم؟ ابن راياد بكيريم. كفتم خانة مردم مىرويم جشممان را درويش كنيم. يكوييم: «به من جه لسیدی‌شان مکش چیست. يه من جه كوشى بفل دستام جيست و جند خريده به من جد!» أكر بينيد تان مى خواهد وجون تداريد. به كتا مى تيدبا أنش مى كيريد و مىسوزيد. كفت بود ايد من .

صفحه 76:
۳. ترک فکر گنه فکر گنه خودش گنه می‌آرد.خا خیلی مهربان استه فكر كنا را برايان كناد در نظر تكفته است ام فک نبا من وب در نظر م ىكيرد. أن دنيابرندهتان ر| دستتان م دهند,ذكاه مكنيد مىببنيد نوشته: «حج» مىكوبيد: #خدايا من نمى خواهم الكى بهشت يروم. اشتباه شده اسسته ابن فرشتدها لينهارا اشتباه كرددائد. من حج نرفته يودم. مال جه کسی است؟ به او می‌گویند: «ادت است یک تفر از حج آمد. در فکرت گفتی کاش ما هم می‌داشتیم می‌رفتم؟ ریت ‎ats‏ زمان حكومت حضرت على قن بعد از مام يكى از جذكها. بانصد درهم سيهم هركس شد خضرت همه را داد بای خودش هم يانصد درهم. معادل يك سرياز عادى برداشت. امبراطور جبهان لسلام كه از تونس و ليبى تا تكمنستان تحت حكومتش انست معادل يك سرياز عادى بردلشته استد يك نر بعد از جذك ريده كفت: هيا على درست ات كه من قير رسيدم لما دل يا شما بود. كفتم اى كاش مى رسيدم. اما وقتى رسيدم ديدم تمام شده.» حضرت فرمود: «وبا ما بودى. با بكير.ه وباتصد هرهم رايه اوداد اين ‎Ca al St eh‏ مىكويند: ‎Al eg‏ صف الهيش» بسيارى لز كناهان كه راحت انجام مى شوند جون قبالاً شرايطش در فكر أماده شده لست هزار بار خداى نكرده طرف در فكرش رنا كرده استه هزاريار در ذهنش دزدى كرده است. تا فكر گنه سراغتان آمد سری ود تیا ی و ‎ie a‏ و لاؤة إلا باه اللي الغطيم » يك صلوات هم بعدش .بفرستيد. أكر ديدي باز هي ولتان تمىكند. وضو بريد و دو ركعت نماز مستحبى بخوانيد و به روج مطهر بزركان و علما و لحا و صديقين وشاهدين و اهزبيت فا تقديم كنيد. لصلاً اسمشان هم شيطان رابه شدت به أخطرف برت مىكند. يك خبر خوب به شما بدهم. هر بر كه كناهى ر ترك مىكنيد. يك هديه م ىكيريد. خدا شاهد أسته يعنى يك حس خوبی در وجودتان مىآيد م ىكوبيد: «ديدى توانستم جلوى خودم را كير ‎٠‏ آن هديه. هدية نابى است. بعضى موقعها يك مدت كه م ىكذرد م ىكوبيد: «عجب هديهاى داشتم نمى دانستم. ‎٠‏ ملا بای یک نفر كولهاى بستند و مىخواهد سفرى را شروع کند. وقتى مرسد مىيبند عدداى جابى كير كردداند جاقو لازم دارئد و هي كس ندارد. كولهاش رياز مىكند مىببند ماذرش ددر كوله براى او جافو كذاشته استء مىكويد: «عجب! مادر من جقدر به فكرم بوده » بعضى موقعها موبينيد يك جيزى را داريد ماخر تداريد به خودتان مىكويد: «قلا كر كسى همجين حرفى به من مىزد بدجورى اكور درمىرفتم جرا الان ابنطورى شدم؟» تازه فهميديد لبن كزبنه در شما نصب شده و خبرنداشتيد به ينترنت الهى وصل شديد, سرعت هم سرعت غوركه سريع يفروز شديد ترك كذاه خيلى مهم لسته أن مى فرملدة ‎th lh 53‏ مهم طفن من الشيطانٍ قتكزوا فإذا هم ‎laa lS LS Le gpa‏ هرگاه وسوسههیی از سوی شیطان به ان رسد[ خدا و قات را اد كتند. يس ب درك بين شود ۱4

صفحه 77:
ع ىكويد: «من خدا دارم به شما مىكويم. همان دم كه به فكر كن لقادى. سريع متذكر شو يعنى خدا ابه ياد ويد و ذكر يكهيد. استفراله بكوبيد. مىكوبد: «همانقم بصيرت يابند يعنى هماندم به شما م دهم. خذا دوع كو نيسته ‎Sey‏ من اعتقلا دام تك كذاه مان لستء متها وقتى مى,خواهيد ‎Se il as‏ خواهيديزند: ‎yp‏ ‏ابید هلیم رود بان کید وهای اد بروتد ازينجاه طرف أن را بزنيد. يك كتاهى راد ظر گرد وین اصول را درموردش بياده كنيد. ببينيد جه بلانى سرش م ىآيد. تارومار مى شود. م ب عدماى شروع كرديم؛ بروزه و بروسة ترك كناد داشتم. بيش رفتيم: الحمدالل لطف لماءزمان28 شامل حال ها شد وترك كردند. جلو أمدتد. طرف مىكويد: دمن خودم رابا ارسال قباس مكنم مىبينم اصلأ يك آم ديكر هستم. هزار يله ات أمدم. من بارسال لبنموقع عرق مىيخوردم: الان دهاتم روز الست! به خواب شب هم نع ديده.» تانسته ترك كد همين اصول را أا ام ياد كرده و خواسته لستد مهم. آن نيت خواست ترك كناه اسنته اصلا توبه زماتى محفق مىشود كه وقتى أن كناه يادقان مىافتد. شیریتی دردلاناحساس نکن گوید: یالط کرد ماه هیچ دامن دوست ندرم اه نيما نداريم. أن راهم مىكيريم وخودمان رابرورش مودهيم. ls. Sp ۴ مدیریت زمان و برنامه‌ریزی داشتن ین یکی از دلایل اصلی گنه نکردن است. آدم بيكار كناه مىكندد از بيكارى در آیتنت می‌چرخد: هقت ساعت است: زین سایت مستهجن می‌آد می‌رود در آن سایت مستهجن. این کلیپ رانا می‌کند آن عکس را ناه می‌کن. چشم‌هایش قرمز موشود. موهايش سيخ مى شود. بدرش هم ميد فكاه می‌گند.می‌گود: مات عم شد اجان می‌کود: «نه ‎BLK a‏ ماه تاد کسی که وش پر باشدگناهش هم ‎pe in Sach SM aS‏ بای همین است. آدمی که کاردا ا باشد مىرود خسته و كوفته م افد حوصله ندا حتى جرت وبرتهلى تلوبزيون رام نكاهكند. مى رود ‎ei IS ie ge‏ كمى جذكيلكجازى درم أورك. لينطرف مربرند أضطرف مربد. خوايش ع ىكيرد تمام مىشود مىرود. ابن طورى لست. بايد مديريت زمان داف .تكذاريد در خانه تنها شوبد. نكذاريد در خانه بيكار شويد. به يك كلاس ورزشى يأ يك كلاس هنرى برويد. يرويد يك جيزى ياد كيريد يك كتاب برداريد يخوائيد. ياشيد. بد خذا أدم بيكار همي نطورى لستد تكذاريد يكار شويد ل روزه كرفتن ووز بكيرد. فقط هم روزه كرفتن ماء رمضان را نمىكويم. دوشنيدها؛ يتجشنيدها. بيك روز حر هفته وأ روه بكيريد خيلى در ترف ‎LS‏ اترش هم به خاطر تودهتى خوردن نفس است. نه شقط ماه رمضان. يرعكس ماه رمضان يكمفدارى مراعات مىكنند. حالا قبلا ببشتر مراعات م ىكردند و جلوى روزهدار جيزى تمىخوردتد غير ماه رمضان نفس

صفحه 78:
بیشتر بت می‌شودچونجلوی لواحت مىخورند. حى هم دارد البنه خودووزه هم اث دار عنى شيهوت را کم می‌کند: اما نقس, رام مشود از ين روزه راحت تكذريد. برناممريزى كنيد مثالا ينجشنبة هر هفته بكيريد. يك هفته در ميان يا ماهی یک روز. اما يكيربد خيلى اثردارد روزة مستحبى هم بكيريد هت فلا هر هركس به شما تارف كند. مستحب ات روزه را بشکنید يعنى توب أن بيشتر أ أن رد احسان اسستء رد احسان خبلى د سست. ما بعدازظهر ديكرنمىتاند بشكنيد.اكر مى خواهيد روز ا نشكتيد مىتاتيد تذر كتيد؛ جون نف برلتان وأجب مى شود مثالا يزه بكيريدتوبش را به اهزبيت 88 تقديم كنيد اصلاً اكر مىخواهيد ماندكار شويد. هر كار خيرى كه انجام مىدهيد. يه نيت اهلبيت 0 انجام بدهيد. خودتان را كلأ كنار يكذايد لزمن و شما غيهجيزى درنس ىآبد. جاوده مى شويد حركه اهلیتی شد ‎alg‏ ۶ یادمرگ لذ مرك أثر بيار زياد درترك گنه درد وهای مفصلی در ان مود درم راد به تن بو ‎lant‏ ‏وین قرهای ای رنه نفد بزنی. بگوید: دیک شب هم من همينجا م خوايم. بويد ين بشت زهراة را ببیتید.ی‌ها را می‌آرندغسل می‌دهندآن‌هیی که خانوده‌شان اجازه میدهند. رود خسل رانگاهکنید. استحیاب زیادی دارد. هم دفن كنيد هم خودتان يشوريد. نه لينكه فقط ذكاه كنيد. وقتى نكاد كنيد تا يك ماه سرخط هستيد. نوارى ازأقاى قوجائى' ينام سياحت غرب يود. ملت لين راكوش مىكردند تايك ماه همه آدم يودند جون مىتسياتد من دوستى دارم كه عكس قبرهاى خالى قبرستان راداخل اناقش زده م ىكويد: «يادم نرود» اصلًوقتى أدم مرك ازيادش ‎pee‏ جموشى مىكند قرآن در سورة جمعه مشكل اصلى بيهودىها را مىفرمايد: «ابنها مرك از يادشان رفته است.»' ببيتيد لين صبهيونيستهاى يدرسوخته جه لفكولكدى دارند میدز ‎sh‏ مرگ خیلی مهم است. ولا علی ی درمورد مرک فرمود وياد كنيد درهمكويندة لذات را وتيره و تلخكتندة شهوات را و دعو تكتندة جدای‌ه را ینید چقدر در کلام شیف حضرت ید مرگ هست! رادمان نود شنم کم نگاه ‎sp alah eS‏ شتن در ارت هست.روزی من هم هسنطوری وی تخت میت وید ند ال قبسا چقدر وان نا زد وله سم نها هم نمی دنستند یک دق دق است بسن مل من و شما سرصست زتذكى بودند ان به ين فكر نع كنيد كه يك دقيقة ديكر بعيريد أو هم وقتى از موتورزمين خورد. فكر نمىكرد لوهم وقتى دلشت از خبانردم‌شد. ‎Sb‏ كرد لوهم وقتى سكته كرد فند. فك نمىكرد. سرمست زناكى بود وبزكى مرك جرمال كردن أست. خدا شاهد یدمن سین :اقب دقن لد دا سامت رب باتش ات 1

صفحه 79:
لست را ركشت هم ندارد قرأن مدام مىفرمايد: «منت م ىكشند ‎eS ISAS‏ جرتويرتهاى که تبون نان می‌دهد نگ تكنبد. طرف روح لست م رود همدجا مى جرخد و كلى سير م كند. ‎as Seb TSS‏ برمىكردد مىكويد: من آدم شدم.» لبن خبرها نيسته ‎Eas‏ م ىكنند حضرت توح قت به عزرائيل قرمود؛ «بكذار ارسيذه استد»" خضرت سليمان 6ه به عصا تكيه داذه يود كفت: ‎eb lad‏ بروم در سايه بنشيني» كفت ‎Spin‏ ‏اكه ثلكت معروق استه وقنت رسيده است »من لناز أن هدهد حضرت سليمان 83 هم دخل و تصرفى در حستى تارم لما طورى سرصستاه زقاكى م ىكنيم كار هيجوفت نمى خواهيم بميريم. بال مرك شوخى تدان وفتى ذكير و منكر بالاى اسرتان بيايند. سؤالييجتان كنند؛ وقتى همه يك اشكى ريختند و رفتند. كه أن هم بدخاطر دلتنكىهاى خودشان اسسته آنها وقتى ماشينشان را هم كم كنند كريه مىكنتد. به شما عادت كرده بودند. يك سال بعد هم ياذشان می‌رود. شم مىماتيد و اعمالتان كد تجلى بيدا مئكند در قالب آن عذابهابى كه سراغتان م ىآبد. يك نكتماى بكويم. لينكه محب اهيت !در جهنم خال تم شود يعنى دائم در جنم ‎ly Se‏ م ىكويم تاتتن بلزد حضرت امبالمؤمنين لك ‎See‏ بالاترين طبقة دوز م ىكذرد. نكاد م اجازة «يرى ازمحبين ما هستتد که + +"اهزار نال از ‎ie‏ ‎Celis‏ میم ‎٩»‏ محب است اما ما ود محباست اما کردهمحب است اما دزدی کرد محب لست لما نزول خورده خالد در جهنم تمىشود. نمىدانيم ‎٠٠‏ ؟هزار سال را آقا به لين سالها فرمودند يا به آن سالها! جون سالهاى اين دنيا يا آن دفي متفاوت استه ار گاه ذه باشيد. در يتج موتبه تصقيدتان مئكتنذ. خوش به حالتان كر ذر همین نیبب و مصييتنها صاقف شوبد كر نشديد. لحظة مرك صافتان مىكنند. مىكوبند جاندلان مثل ينبهأزخار مغلان كندن است. خيلى سخت است. أكر صاف تشديد. در يهشت يا جهنم برزغى ‎er‏ در يشت براى خوبها كه باك شدند. جهنم براى أن يدها و خطاكارها. محب اهلبيت ف ات اما در دنيا باك نشده استء مىرود بالاتر ياك نمى شود تا روز حشر مثل قير دالخل تيردان دبال طرف مكردد. در أن كيرودار يان طرف درأمده. زير دستوياها كير كرده. جون ‎Wend eS gr cd‏ ‎hy‏ رانم ىتوائد بكشد. شكم طرق بزرك . خانه مىييند خانمش أن غذاى مورد علاقفاش را درست تكرده است. اخلاقش يك ده دوسه مترروى زمين كشيذه مى شود. جون شكووره بوده ‎Se a‏ ديكر مىيشود. ابن آدم شكميارة استء أطرف شكميارة مى شود جهار مرحله كذرتدي.اكر آنجا صاف نشديد خيلى اوضاعتان خراب است. ب بالاترين طبقة جهنم مى رويد يعنى يهترين جابش استء در آن هفت طيقة جهنم هرجه بابيزتر يايد بدت لست امام صادق ‎Sh‏ rene رح اد Me Me ed in le Lae St رک شخ سین ی ار مها ان سس مره مها

صفحه 80:
إن ا یال شفاعتنا ‎a celia Sal ASN‏ شامل کسی که مزر سیک بشماد.تم‌شود ۱ يعنى من امام صادق نموم کاری نم خب با تمازخواندن دستم رابا بكذار. اين آدم خدا رابه خداى قبول داد به خدا سجده تكرده لسته برود يهشت؟! يهشت كجا برود بس ؟! شيطان كه رانده شد به جز يك خطا نكرد.. غود را به سجدة آدم رض نکرد. شيطان هزار يار ‎Sie Joy‏ أو سجده ير آدم و اين بر خذا تكرد. ‎ge Saale ge‏ حسين لثم ما راشبيه اوم كند. إبن محبت واقعى ست به نظر من جز ولد لزنا كسى ‎aa ale!‏ را داشته باشد مكر جه بدى كردند؟ مكر اهزبيت 88 جه ليرادى ‎atl‏ يك تفر از أنها بدش بيايد؟ محبوب دلها هستند. مسيحى. بهودی. ‎Peg oa Bg oP‏ ی‌آید. اشكهايشان مى ريد بس داستان لما وحسين ‎gb‏ استه شما با شريككردن خودتان در مصيبت داغ فرزت اباعبد لمكم أله خودتان داغ فرزند. دیدید لا گاهاتان اک می‌کنید دون ایک دا فزند بينيد به خاطر همين مىكوييد! ‎ ‎“nas ‏همانا مصيبتت بر من سنكين‎ Sy gh hi ‏مصيبت من است که علی ابر به ميدان رفته است. من بودم يك شب از محرم زا شب حضرت رباب82ا مى-. كذاشتم. جون در كربلا خواهر شهيد داريم: دختر شهيد داريم. همسر شهيد هم بياييم كار كنيم. بكذاريد آن خانم هم احساس كند من هم همسرم را در اين مصيبت از ‎SiS) po Ca‏ با إين اشكها ياك شود. إين است كه كريه بر اباعبدالله !ته ياك مىكند. واللّه ذوب مىكند. احاديث كام ل الزيارات ابن قولويه" را يخوانيد اصلاً در شيعه اكر يخواهيم بگویم یک حدینیسندش قوی است. م ىكوبيم سند ش كاملالزبارات است. سندش محكم است. مى فرمايد؛ «بايك قطره اشك ريختن يا لدالى تكريهدروردن. مىبخشم.:*تباكى لين نيست كه از سر ريا كربه كنيد نه. الشكتان تم ىآبد لما دلتان اشكسته استد سر تكان مىدهيد اما اشك نم آبد. ابرادى تنارد. بعضى موقعها أدم مشكل بدنى يبدا مىكند كريداش ‎a flag Se thes hay als ies ob ahs sale‏ ‏۷ تقویت محبت خدا ‏یک سول گر کسی سرا امین علی بييد. كسى که زبانم لال سر مبرالمؤمنين 8 راشكسته باش دستش را شكسته باشد. ‎tly‏ را مزدينه باشد. جسارتهاى فراوان كرده باشد. بيايد يكويد: «ياعلى من را يبخش.» حضرت ‏کی اس رم له اس فا ات تور انم نمی ینیس او ۸ ان بر دقن حجرى. خادان سل يض و ورتين لاون شع ليد ‏رد نید فل ته جا عل

صفحه 81:
مره می‌بخشید يا نه؟ كما اينكه بخشيدند. جطور شما قبول مىكنيد كه على مىبخشد اما خذا نمىيخشد؟ خدا مىفرمايد: «لينهانى كه دارند كناه مىكتند. كر مىدانستند جه شوقى يه آنها دارم. هر آنه جان مى دادند.»' مى قرمايدة. ‎Lo Ge) Sel ey‏ ارهد ما به او ازرك كردن نزديكتريم ‎Th‏ تواز خودم هستى. جدكار دارى مىكنى؟ حرف اين شيطان را تكوش نده. تو از ما هستى. كجا دارى مىروى؟ به اين محبت خدا فکر کنیم. این را به جه بقروشيم؟ به يك نكا هرزه؟ به يك عرق كثيف؟ به جه بفروشيم؟ ياد محبت خدا را توت كنيم. ين يكى ازروش هاى بسا مهم ست به لين فكر كنيد كه خدا عاشقم استد بعد باخدا حرف بزنيد. يكوبيد: ‎aise‏ ین گاهراکرد. ین داد زنگ ‎co‏ فقط به عشق تو جواب نمى ذهم. فقط به خاطر تو.؛ بييئيد آن لحظه توربه دلتان م بارديا نه. بيينيد يك حس كرامت نفس به شما دست مىدهد يا نه؟ دست مى دهد. امتحان كنيد. .بكوبيد: «فقط به خاطر تو.» با خدا حرف بزنيد. امام سجاد ةلت تقل م ىكند: «خدا یه موسی تم وحی کرد: «کاری كن أفريدههاى من مرا دوست بدارند. و خلق را محبوب من ساز.ه. موس كتج عرضه داشت: «يرورذكاا من جكوته اين كاررالتجام دهم؟» فرمود: «نعستهلى ظاهرى وباطنى مرابريشان بادأورى كن ‎5٠.‏ يعنى دوست دارم دوستم داشته باشند. يك كارى كن محبوب من باشند. بكويد: بين جدقدر خدا دوستم دار من را محب اهربيت فق آفريدة است. من اكر الان در ره به ديا آمده يودم. در آمريكا به دنيا أده يودم. حسين 888 تداشتم. ‎hg hae ah i ids‏ بواة تلا" عجب خطری از روى سرم رد شده است. الحمذلله: خدليا شكر.» اما صادق تع مى قرمايدة «بيامير اكرميع: فرمود: هركاه مبتلاياتى را ببيتيد خذا را حمد كوييد جتان كه تشنوند كه موجب أندوهشان شود مثالا يك معلول مىبينيد خدا را شكر كنيد. البته نه طورى كه لو بشنود. او هيم احترام خاص خودش را دلرد. خدا او را هم دوستش داشته نست. يكوبيد: «الحمدلله جقدر خدا دوستم حارد». به روزنیک گسان ناتک خم مخوری بسا کسان که ه ویک توآزومدند کدمهون دحك يد يد علا جل بحل لزه جاع ‎Ph adel Ne ait‏ rete yn gs

صفحه 82:
ببييد مودم غزه كه أمنيت ندارد در جه شرايطى هستند. خوب است خداى نكرد بدرتان را أنطور لزدست بدهيد .يرادرتان را ازدست بدهيد؟ أى بدرهاء أى مادرها. بجذ کوچکتان جلوی چشمتان پرپر شود خوب است؟ نعمت به شما نداد است؟ نعمت سالامتى دندان را نمىدانيم تادر م ىكشيم مى فههميم. بايد يكير تا قد بدانيم؟ أارسول اللي مىفرمايد: تجهولنان, التحة و الأما: دو نعمت هستند كه مجهولند. سلامتى وامنيت 9 بوهيز ازيرخورد با اهل دنا سعى كنيد با دنيادوستها زياد برخودد نداشته ‎ae AD pel‏ «به خاطر برخود ااهل ديا قلي كار كرفته و مكدر م شود. وزى هفتا مرتبه فقطا استفف موكنم كه أن زنكار كنار بروده” aS gp pal i hy Lio Jay Ld al bal pe SS Gala I eb pn oe Se BSI lg lyf al Sp ‏ستكين مى شود. قلبش زنكار مىكبرد. لذ سر فاد‎ ‏که ضیح تا شب دغدقه‌ش ان ات که پیل ازجا برد بدهدهان‌طق, از یطرفبگرد هه آمارف:دغدعد‎ ‏شماهم من می‌شود گر م‌بند بان مشکل داد بالونردد یک مقایپین شهربوید. رین آن ا‌شینها‎ ‎ag goggle‏ له »نها که اس ‏لبنهالى كه خواهم تكفت. روش افسار انداختن به نفس است. اصل مطلب هم همينهاسته يعنى ديكر نقس به حرفتان تكوش مىدهد جالب لست وفتى نفستان را تربيت م ىكنيدء ديكر كناه نم خواهد. ثواب مى خواهد. نفس مثيت همجين جيزى مى خواهد. شما وقتى سوا يك حبوائى كه رام نيست و جموش است مى شويد. خيلى جفتك ملندازد ودر و ديوار را كاز م ىكيرد نا بين برتان كتد. شما ابه ناكجاباد مويرد. مىرود داخل جتكل و. اما وفتى أن مركب تربيت مىشود. عجب مركبى مىشود. از يعضى از أدمها بيشتر مى فهمد به أدم وقادار مى شود ‏درمورد اياغداله تم تقل شده ست ‎gS‏ تربيت شده بود فكر كرديد ماجراى كودال براى جيست؟ لينها أموزش ديده بودند, ابن فهميد كه ديكر سوارش ناكار شده آست. آن حرام لقمه آن تيرى كه زد. تير كارىاى بود. هدف كرفت» وقتى ببراهن مبارك را بال ورد نا عرق ببشانى رابا ‎aS‏ قير رازد. فوالجناج رفت داخل كودال. باى ينك سوارش راحت بين بيايد. جه مىدانست كه همان تكودال كار خودش را مىكند و همان كودال داستانها خواهد داشتء آن كودال قرار الست دلهاى خيلرهارادر تاريخ بلرزائ. قبل حر كربلا در اين كودال يازبود. كسائى كه رفته بونذ دشان هسته اخيراً. ‎ ‎Nn ‏ای وس اش ایح سل اف‎ Me ‏له‎ ee eee eit Be Sue inet ‏با ارتکد ان ی هش اس اد لو مه ین نی وخ هنوت خر هنم

صفحه 83:
متند. من ازيك خادم برسيدم جرا نم ىكذاريد أدمها اينجا زيا بماتند؟ كفت: «لينجا م ىآيند. نمىداتم جه م شود يكمرتيه. قاطى مىكتند با سر يه دوار موكوبند. خون مىريزد. تجس می‌شود. مدام بايد بشوييم و بساييم» وقتى م رفتيد ‎Ig hase ag ny hla‏ نب ‏شهدین‎ gal yall 3 sy ath yt gel Sa ‏اله جل‎

صفحه 84:
http://parsquran.com http:/lib eshiair https://hawzah.netffa https://hadith inoor.ir http:/fa. wikishia net https://makarem.ir http:/porseman.org https://raselchoon net/hadith http:JAvww.erfanir http./fbabjatir httns://hadith.inoorir https://www.islamquest net httpy/lib.efatwa.ir http:/farsi.khamenei.ir httpvww.erfanir

صفحه 85:
| ول لوط قآ ونم تین وین یی نک بوک کي وی خپک ان لک دب با خفن نلک باشبك الذى أشرفث به الشموك وأرُون. واشبك التى بشلخ ب لوزن با | بل کل خن و خن کل خی وبا حين لاحئ .با شخين انوت وشميت الا بای ‎“aan‏ ‏؟ لدت فده ی یقن رک سنا نه وغل لق ین تن جع قلین نتفای ارس ناب یواوه وخ غلى: ‎ee |‏ 0 ی ‎Whee SY Ae Bg highs ll See lyn i‏ ایا ‎hy and ab tl it a al i a‏ 1 لنویل هنن نها حال بو | لك قدی جقتة لی ایک ضا دب قاری بل ی نت کی ام ‎i‏ ‎Aalst‏ ند ذامیفی فحاضر وادی رنيال ات قح ‎bl Joy‏ بتطلرة مثى اليهء وشخل قرجة. وتيقل مشرجة. وأوسغ مليفجة. و وط شود ۱ وافثر لبه بلاذكه وأغي به مبلاك. فلك قت وقولى اذ با کنیل الم ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎Se Sp Uy Ss She Ly St ‏رآ تن لاجد ل‎ ot ea hah Jos ‏وشن‎ Sanh LR a nS alpha dll Jokes si, ‏]وی را‎ ‎ ‏ة عن هذ لأثة بخطوي. وغل أن شنک بآ بسن ‏نجل تج اما سایت تایه ‎11111111111 ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 86:
رهبر معظم انقلاب 14/۰۱/۱۸

چگونه گناه نکنیم؟ 2 این کتاب ،برگرفته از شش جلسه سخنرانی با موضوع "چگونه گناه نکنیم؟" است که در ماه رمضان 1393برگزار شده است. ‏MASAF.IR پیشگفتار 3 ‏MASAF.IR چگونه گناه نکنیم؟ 4 پیشگفتار هیچ مسلمان و محب اهلبیتی دوست ندارد گناه کند .خیلیها میپرسند« :چگونه گناه نکنیم و جلوی خود را بگیریم؟» ما دوست نداریم گناه کنیم اما ارادۀ ترک گناه نداریم .گناه میکنیم ،بعد از دست خودمان شاکی میشویم ،گریه میکنیم که ً خدا ما را ببخشد .دنبال همین ماهها میگردیم تا خودمان را تطهیر کنیم .واقعا راه برای ترک گناه وجود دارد .مبنای بنده قرآن و سیرۀ اهلبیت؛ یعنی ثقلین است .ما بهعنوان یک مسلمان باید پیگیر مسائل اخالقی باشیم و این وظیفۀ ماست. بنده از دو استاد اخالق بهره میبرم و خدمت این بزرگواران میرسم ،یکسری نسخه دارم که نکات ارزندهای است و درمورد این نکات مثال و مصداقهایی را میخواهم برایتان عرض کنم .بعضی جاها به برخی افراد گفتیم و نتیجه گرفتهاند .قرار نیست فقط یکسری حرفهای تئوریک گفته شود ،قرار است حرفهایی گفته شود که خودتان اجرا کنید و نتیجهاش را در ً زندگیتان ببینید .فقط باید اهل عمل باشید و واقعا آن را اجرا کنید ،و نتیجۀ آن را کمتر از دو الی سه ماه در زندگی خودتان ببینید. گناه اسامی مختلفی دارد؛ مانند اِمث ،ذِنب و . ...در حقیقت گناه یک نافرمانی آشکار در مقابل خداوند است .انسان جایزالخطا نیست و این تفکر اشتباه است؛ انسان ممکنالخطاست .بهعبارتی انسان جایز نیست خطا کند .ما بهگونهای میگوییم که گویی مجاز است خطا کند ،اما این اشتباه است .بعضی از ما توهم داریم ،زمانی که خطا نمیکنیم انتظار داریم از آسمان فرشتهای به زمین بیاید و کفشهایمان را جلوی پایمان جفت کند .مثل رانندۀ خالفکاری که خالف و بیقانونی زیادی کرده است و حاال چند روزی است که تصمیم میگیرد کمربند ایمنی را ببندد ،اما کماکان با سرعت دویست کیلومتر ً رانندگی میکند ،با گوشی صحبت میکند ،دستی میکشد! چون فعال کمربند را بسته است انتظار دارد در جاده همۀ پلیسها بهخاطر او به رکوع بروند! این افراد باید از توهمات بیرون آیند ،زیرا این توهمات بهمرور تبدیل به مبنا میشود ،بعد که یکسری اتفاقات نمیافتد ،میگوییم خدا با ما قهر کرده است. یکسری مباحث عرفانهای نظری در کشور بیان میشود و بسیار زیاد است اما عرفان عملی خیلی کم است .طرف ً تشنه شده اما در عمل راهکاری نیست ،پس از جوی آب میخورد .مثال سیدعلی قاضی بزرگ طباطبائی ،1دو رکعت نماز ّ خواند ،دیدند غش کرده و سیاهی چشمهایش معلوم نیست ،فقط سفیدی دیده میشد .چهکار میکرد؟ حضرت آیتالله ‏MASAF.IR َ َ 1سیدعلی قاضیطباطباییتبریزی ( 1۲۸۲تا 13۶۶ق) ،فقیه ،حکیم و عارف کم نظیر و بزرگ شیعه و اسالم و استاد اخالق حوزۀ علمیۀ نجف در قرن چهاردهم قمری بود. پیشگفتار بهجت 1اینگونه بودند ،آقای نخودکی اصفهانی 2آنطور بودهاند ،این موارد را میشنوید و انتظار دارید شما هم همینگونه باشید .یکدفعه یک سیستمی درست میکنید و به بنبست میخورید ،لذا وقتی هیچ اتفاقی نمیافتد ،به کل آن شک میکنید .اینطور نیست ،آقای قاضی بیستوخردهای سال فقط نگین عقیق زیر زبانشان گذاشتند تا حرف لغو نزنند. حرفهای لغوی که منجر به غیبتکردن ،خودشیرینی ،اطالعات لودادن و بسیاری مسائل دیگر میشود .اما ما اینطور ً نیستیم ،کسی هم از ما سؤال نپرسد ،ما حرف میزنیم! اینها به این دلیل است که حقارت شخصیتی داریم .مثال راجع به هر مسئلهای نظریه میدهیم .آقای قاضی هر موقع میخواستند حرفی را بزنند میگفتند« :برای چه باید این حرف را بزنم؟ تا از من سؤالی پرسیده نشود چرا باید حرف بزنم؟» و سنگ را زیر زبانشان فشار میدادند .این فرمول آقای قاضی بوده است 5 و شما فرمول خاص خودتان را دارید .ما جایز نیستیم که اینکار را بکنیم .شما خودتان بهترین دکتر خودتان هستید .اینها را باید پیدا کنید ،همۀ شما گیرها و گرههای زندگیتان را میشناسید ،باید خوب استفاده کنید. 2حسنعلی نخودکیاصفهانی ( 1۲۷9تا 13۶1ق) ،عالم و عارف امامی قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری ،مشهور به داشتن کرامت و استجابت دعا. ‏MASAF.IR ّ 1آیتالله محمدتقی بهجت فومنی ،از عرفای نامدار و از مراجع تقلید سرشناس شیعۀ ایرانی .او از شاگردان محمدحسین غرویاصفهانی و سیدعلی قاضی بود. فصل اول اصول ترک گناه اصول ترک گناه اصل :1شناخت مدلهای حملۀ شیطان 7 کار شیطان ارائۀ گناه است و هیچکدام از ما را مجبور نکرده است .آن دنیا جهنمیها از او شکایت دارند و میگویند: «خدایا کار این بود ،این را نگهدار و نگذار رد شود ».خدا هم او را نگه میدارد .شیطان میگوید« :من کدامیک از شما را مجبور به انجام کاری کردم؟ چه کسی شما را مجبور به دروغگفتن و زنا کرد؟ من گفتم اگر دروغ نگویی با این کلت به سمتت شلیک میکنم؟ پیغمبرتان گفت به این راه بروید من هم راه خودم را ارائه کردم ،میخواستید حرف پیغمبرتان را گوش دهید». در اینجا شیطان میگوید« :خدایا من از این آدم برائت میجویم ،خیلی احمق است ».در قرآن آمده که شیطان میگوید: افِ ه بِالْعالميِ؛ِمن از خدا که پروردگار جهانیان است ،می ترسم. اَّللِر ه ‏إ ِّنِأخ ُ 1 میگوید« :این را از من فاصله دهید ،خدایا این شخص را آنطرف ببر ».در اینجاست که انسان بسیار خشمگین میشود .این مکالمات شیطان در قرآن آمده است .شیطان را در طبقۀ چهارم میسوزانند ،سه طبقه در جهنم وجود دارد که از این طبقه بدتر است و جایگاه افرادی است که حتی شیطان را درس میدهند .شیطان راهکار میدهد ،بعضیها یاد میگیرند و استاد میشوند .شخصی داشت گناه عجیبی انجام میداد ،کارش که تمام شد گفت« :بر شیطان لعنت ».شیطان در جوابش گفت« :بر پدرت لعنت ،بر هفت جد و آبائت لعنت ،چگونه این گناه به ذهنت رسید که چنین کاری را انجام دهی؟ من هزار سال فکر میکردم چنین چیزی به ذهنم نمیرسید!» ً جنی بیشتر است .شیاطین ّ عقل ما انسانها از شیاطین ّ جنی تجربه دارند چون عمر زیادی دارند .مثال هنگامی که شیطان یک نفر را میبیند با خودش میگوید« :این شبیه همان شخصی است که 1200سال پیش با فالن کار اغفالش کردم ،پس برای این شخص هم همین کار جواب میدهد ».آنها تجربه دارند ولی علم و عقل انسانها از آنها بیشتر است. قرآن میفرماید: ِاْلنسانِماَِلِْی ْعل ِْم؛ و به انسان آنچه را نمیدانست یاد داد. ‏علهم ْ 2 ‏وعلهمِآدمِاأل ْْساءِ ُكلهها؛ سپس علم اسماء را همگی به آدم آموخت. 3 1سورۀ حشر ،آیۀ .1۶ 3سورۀ بقره ،آیۀ .31 ‏MASAF.IR 2سورۀ علق ،آیۀ .5 چگونه گناه نکنیم؟ یک چیز عجیبی در قرآن واضح آمده اما در ترجمهها نمیآید ،و البته ایراد هم از زبان غیرعربی است؛ میخواهد فارسی باشد ،ترکی باشد ،انگلیسی باشد ،اسپانیایی باشد ،فرقی نمیکند .ما در مقابل زبان عربی مشکل داریم .شیطان در قرآن با ً بیست روش به ما حمله میکند ،اما بهعلت مشکل زبان غیرعربی تنها با کلمه «فریفت» ترجمه شده است .مثال میگویند: «اسرائیل به غزه حمله کرد ».موشکی حمله کرد؟ با تکتیرانداز بوده؟ با هواپیما زده؟ نیروی زمینیاش را فرستاده؟ همه را میگویند« :حمله کرد ».در حالی که باید مشخص شود چه نوع حملهای بوده است .تا ندانیم چه نوع حملهای بوده ،چگونه میتوانیم جلوگیری کنیم؟ برای تکتیرانداز باید تکتیرانداز بگذاریم .برای پهپادها باید دوشپرتاب بگذار یم .جلوی موشک ً باید موشک بزنیم .آیا افغانستان نیروی دریایی دارد؟ اصال افغانستان دریا ندارد .پس وقتی امکان حملۀ دریایی به افغانستان 8 وجود ندارد ،نباید روی نیروی دریایی سرمایهگذاری کند .مغولستان هم دریا ندارد اما ما نیروی دریایی داریم چون دریا داریم. ما اینطور که دریا را میشناسیم خودمان را نمیشناسیم ،چون جلوی چشمانمان هست .شیطان را هم نمیشناسیم؛ برای ً همین گناه میکنیم .بعضیها که کال حملۀ شیطان را قبول ندارند .چون این ملعون از یک استراتژی خیلی جالبی استفاده کرده است؛ خودش به ما چیزی نمیگوید ،از درون ما با ما صحبت میکند .به نفس ما پیشنهادات میدهد ،ما فکر میکنیم این ایدهای که شیطان به ما داده ،ایدۀ خودمان است .فلذا جلوی شیطان نمیایستیم .چون فکر میکنیم جلوی خودمان ایستادهایم .پس حمالت شیطان مدلهای مختلفی دارد .و خودتان تشخیص میدهید که این حمله هوایی بود و بازی ً خوردید .باید به جای اینکه نیروی دریایی را قوی کنید ،پدافند موشکی ضدهوایی را قوی کنید .یا مثال میگویید این حمله از داخل بود ،چریکها داخل شدهاند. خیلی از ّبچههای مذهبی و هیئتی به من میگویند« :بعضی موقعها یک حسی در ما میآید ،شیطان وسوسه میکند که به اهلبیت خدای نکرده توهین کنیم ».در ذهنشان پیش میآید .این وسواس فکری است که شیطان میخواهد به ّ ً آنها بدهد .اصال از این باید نتیجه بگیرید که خب الحمدلله اهلبیتی بودن شما دارد به شیطان فشار وارد میکند .بعضیها سنگر خالی میکنند ،دیگر روضه نمیروند .میگویند« :روضه میرویم ،او مدام در ذهنمان میآید ،ما دیگر نمیرویم ».نه، بازی خوردید .شیطان کارش همین است .شیطان وسواس فکری ایجاد میکند .برعکس ،شما برای رسیدن به خدا ،به آن امامی که شیطان روی آن دست گذاشته گره بخورید بهتر میرسید .هر بار چنین فکری به ذهنتان میآید ،ناراحت میشوید، بگویید« :خدا ته دل من را میداند و شاهد است .شیطان است که دارد مدام یک حرفی را میگوید ».شیطان در این زمینهها ورود پیدا میکند. حملۀ شیطان به یک جاهایی میرسد که خدا فحش میدهد .بعضی از افراد شاکی شده بودند که چرا بنده در سخنرانیهایم فحش دادهام ،برای مثال گفتهام« :االغ!» خداوند در قرآن میفرمایند: َِيملُوهاِكمثلِا ْْلمارِ؛ آنهایی که با خودشان تورات حمل میکنند اما به آن ‏مث ُلِالهذین ُ ِحِلُواِالت ْهوراةِمثُهَِلْ ْ عمل نمیکنند مانند االغ هستند. ‏MASAF.IR 1سورۀ جمعه ،آیۀ .5 1 اصول ترک گناه شاید االغ آن دنیا شاکی شود که به بعضیها االغ بگوییم! یا حتی خداوند در قرآن ،بلعم باعورا 1را سگ خوانده است. 2 اینها فحشهای قرآنی است ،ناراحت نشوید. انواع حمالت شیطان: .1وحی اولین نوع حملۀ شیطان به صورت وحی است .همان طور که وحی الهی داریم ،وحی شیطانی هم داریم .در روایات آمده: 9 ِاْلميانَِ:لت ْفع ِْلِ،وقِالِلهُِال ه ش ْيطا ُِنِ:افْ ع ِْل؛ قلب انسان ،دو وح ْ ِر ُ «للقلبِاُذُنيِفإذاِه همِالْع ْب ُدِبذنْبِِ،قالِلهُ ُ گوش دارد که وقتی او تصمیم به انجام گناهی میگیرد ،روح ایمان [از یک سو] به او میگوید :نکن! و شیطان [از سوی دیگر] به او فرمان می دهد که :بکن!» 3 ً قلب انسان دارای دو رادار است ،دو رادیو و گیرنده دارد .صوت شیطان دائما وجود دارد ،مشکل از شماست که رادیوی خود را بر روی آن تنظیم میکنید .به همین خاطر به گناه میافتید .شروع ماجرا از این است که رادیومان را روی رادار ابلیس ّ تنظیم کردهایم .رادیوی الله را بگیرید. شما بشقاب را سمت شیطان چرخاندید ،لذا شبکۀ قرآن را نمیگیرید ،از درون این موج ،جز Voice of America 4 صدای شیطان بزرگ چیزی درنمیآید .طی دویست الی سیصد سال گذشته که کشورمان تجزیه شد ،نفتمان را بردند ،ترور کردند ،امیرکبیر 5را کشتند ،چه کشوری این کارها را انجام داده است؟ همه میگویند انگلیس .اما باز هم بیبیسی نگاه میکنند! میدانیم شیطان بد است اما باز هم موجمان بر روی شیطان تنظیم شده است .میدانیم انگلیس َبد است اما موجمان بر روی انگلیس است .بنابراین نگویید عجیب است ،در عمل این مسئله در حال اجراست .خودمان میدانیم که شیطان صالحمان را نمیخواهد و پدرسوختگی محض است اما باز هم گوش میکنیم .در ادامه خواهیم گفت که ما نمیتوانیم جلوی صدای شیطان را بگیریم .آقا صاحبالزمان شیطان را نابود میکنند و گردنش را میزنند ،آنوقت دیگر صدای شیطانی روی زمین نیست و وقتی رادیو را میچرخانید که موج شیطان را بگیرید ،خبری از شیطان نیست .مشکل از من و توست که دائم دوستش داریم .قرآن میفرماید: ‏شما اولیای (دوست) شیطان هستید و والیتش را پذیرفتید! 6 ْ َ 1بل َعم باعورا از عالمان زمان حضرت موسی .بنابر برخی روایات بلعم اسم اعظم خدا را میدانست و مستجابالدعوه بود اما شیطان او را به انحراف کشاند و گمراه شد. 2سورۀ اعراف ،آیۀ .1۷۶ 3کلینی« ،الکافی» ،ج ،3ص.664 4صدای آمریکا ،از شبکههای تلویزیون ماهوارهای و دولتی آمریکاست که مخاطبان آن مردم غیرآمریکایی هستند و رسالت آن براندازی حکومتهای مخالف کشور آمریکاست. 6رک :سورۀ کهف ،آیۀ /50سورۀ اعراف ،آیۀ .30 ‏MASAF.IR 5میرزامحمدتقیخان فراهانی ( 1۲۲۲تا 1۲۶۸ق) مشهور به امیرکبیر ،مؤسس دارالفنون و صدراعظم ایران در دورۀ ناصرالدین شاه قاجار. چگونه گناه نکنیم؟ هرچند در ظاهر بگویید که اینگونه نیستیم .عربستان در ظاهر به اسرائیل فحش میدهد ،اما اخبار بسیار صحیحی داریم که کل هزینۀ حملۀ اسرائیل به غزه را عربستان متقبل شده است .خدا اثبات کرد و حجت را بر مسلمانان تمام کرد که اینها در ظاهر به اسرائیل فحش میدهند اما والیت اسرائیل را قبول دارند. وحی یعنی یک ارتباط سریع و پنهانی ،ارتباطی که یک لحظه به دلتان میافتد یا فکری که به ذهنتان میرسد .اگر ً خودشناس باشید ،میگویید« :این حرف مال من نیست ».مثال اگر خانۀ دوستتان رفتید و به ذهنتان رسید به ناموسش نگاه چپ کنید ،در حالی که قبول دارید این حرف برای شما نیست ،همان جا تشخیص دهید که این فکر از طرف شیطان است، ً در نتیجه رادیو را سریع خاموش کنید و بدانید که موجتان اتومات بوده ،چرخیده و سمت ابلیس رفته است .سریعا به خدا پناه 10 ببرید .قرآن میفرماید: َّلل استع ِْذِِب هِ ‏ف ْ 1 ً سریع یک ذکر مانندَ« :لِح ْولِوَلِقُ هوهِاَلِِبهللِالعل ِیِالعظيمِ» بگویید یا صلوات بفرستید .اینها واقعا تأثیرگذار است. اَّلل» میگفتند و همین ذکر جلوی دعوا را میگرفت .االن همین که اَّلل» و «اِستِغفِر ِِ قدیمها همین که دعوا میشد «َلالهاَل ِِ یک نفر شاکی میشود ،اول فحش خواهر و مادر میدهد که این باعث تشدید دعوا میشود و آمر به دعواست .سریع به خدا پناه ببرید و به قولی پناهندۀ سیاسی به خدا شوید .فقط پناهنده به دامان الهی و درگاه مقدس حقتعالی شویم .بگوییم« :خدایا من آمدم ،من به تنهایی میترسم و بدون تو نمیتوانم در مقابل شیطان بایستم ،فقط تو هستی و من کسی را جز تو ندارم». شبهای ماه مبارک رمضان برای همین است .رابطۀ ما شیعیان و محبین اهلبیت ،با اهلبیت خوب است .وقتی در زیارت جامعۀ کبیره به سراغ اهلبیت میرویم ،میگوییم« :خدایا ما از اهلبیت بهتر برای رسیدن به تو گیر عي» 3که صد مرتبه تکرار نیاوردیم 2».در نماز امامزمان که توحیدیترین نماز است ،بخش «إ هَّیک ِن ْعبُ ُِد ِوِ ِإ هَّیک ِن ْست ُِ میشود ،برای خداست .اهلبیت باید ما را به خدا برسانند ،اهلبیت آدرس نیستند بلکه کشتی نجات هستند ،که هم آدرس میدهند و هم ما را با خودشان میبرند .اینطور نیست که بگویند« :برو» ،شما را با خود میبرند ،میگویند« :بیا برویم ».و در طوفانهای گناه و ذنوب و معصیتها کشتی نجات شما هستند .قرآن میفرماید: ً ‏إ هنِال ه وحونِإىلِأ ْوليائه ِْم؛ قطعا شیاطین به دوستانشان القاء میکنند. شياطيِليُ ُ 4 دوست شیطان است ،دوستش نباشد که نمیتواند .اگر دیدید کسی ماهواره در خانهاش گذاشت و بشقاب را سمت کسی که میخواهد برایش وحی بفرستد چرخاند ،یعنی دوستش دارد ،ته قلبش او را میخواهد .وقتی به او میگویید« :آن را جمع کن» ،میگوید« :مستندهای خوبی دارد ».بدانید دوست دارد خرمسلطان ببیند .البته اینها خودشان را هم لو میدهند، 1سورۀ اعراف ،آیۀ .۲00 2فرازی از زیارت جامعۀ کبیره ،مفاتیح الجنان. 4سورۀ انعام ،آیۀ .1۲1 ‏MASAF.IR 3سورۀ فاتحه ،آیۀ « :5تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوئیم». اصول ترک گناه نمیگویند حریم سلطان ،1چون مقصودشان از این سریال ،شخصیت زن؛ یعنی خرمسلطان است ،اسم او را میبرند .مانند زمانیکه سریال امامعلی پخش میشدّ ، عدهای میگفتند« :امشب قطام 2پخش میشود ».یعنی یکی از کاراکترهای مهمی که مد نظر ایشان است ،قطام است .دیگر به خودتان دروغ نگویید ،اینها همه بهانه است که میگویید« :ماهواره، مستند جانورهای خوبی نشان میدهد ».ما در این چند شب اولین حرفی که میخواهیم بزنیم این است که به خودمان دروغ نگوییم تا بتوانیم مشکلمان را حل کنیم .بگوییم نیروی زمینی ما مشکل دارد ،میخواهیم میدان مین درست کنیم تا شیطان نتواند به ما حمله کند. 11 حضرت آدم ترک اولی کرد: ِ وعصیِآد ُِم؛ آدم نافرمانی کرد. 3 اشتباهی کرد و سپس گفت« :اشتباه کردم ببخشید». يم؛ سپس آدم از پروردگار خود کلماتی دریافت ابِال هرح ُِ ِهوِالت ه ‏ف ت ل هق ٰىِآد ُمِمنِ هربِهِكلماتِف تابِعل ْيهِإنههُ ُ هو ُ داشت (و با آنها توبه کرد) و خداوند توبۀ او را پذیرفت ،خداوند تواب و رحیم است. 4 ّ خدا هم فرمود راه رسیدن به من همین است .در روایات آمده که آن کلماتالله این بود: ي». ُِمْس ُنِِب ِقِا ْْلسنَِِّیِقدمیِ ْاْل ْحسانِِب ِقِا ْْلُس ْ ِ ُِم همدَِّیِعالیِِب ِقِعل ِیَِّیِفاط ُرِِب ِقِفاطمةَِّی ُ «َّیِحي ُدِِب ِق ُ 5 َ مشابه این عبارت در منابع اهلسنت از جمله کنزالعمال متقی هندیّ ،6درالمنثور جاللالدین سیوطی ،7مستدرک حاکم نیشابوری نیز آمده است .خداوند راه رسیدن را هم نشان داده و فرموده« :از این مسیر سمت من بیا ».در نتیجه حضرت آدم ،آدم شد .حضرت آدم تعلیم دیده بود اما تربیت نشده بود .بهخاطر همین خدا میفرماید: ‏ف ت ل هقیِءاد ُمِمنِ هربِهِ از مربیاش تربیت گرفت .ما در این حملهها میخواهیم خودمان را بهروز کنیم .برای مثال شما مربی فوتبال هستید و میبینید مدام گل میخورید ،میبینید قد دفاعتان کوتاه است ،دائم سانتر میکنند و گل میخورید ،در نتیجه دو نفر قدبلند میفرستید ،با این کار تیمتان را تربیت و ترمیم کردید .شیطان حمله کرد و شما یکبار زمین خوردید؟ خداوند میگوید: الراحِي هستم ،اما تیمت را محکم ببند ،تا میتوانی بازیکنان را تعویض کن». «ایرادی ندارد راه بازگشت باز است ،من اِرحِمِ ِِ 1سریالی ساخت ترکیه که به بیان تحریف آمیز وقایع تاریخی زمان امپراطوری عثمانی بر پایۀ زندگی سلطان سلیمان قانونی ،میپردازد. َ َ 2قطام دختر شجنةبن َعدی زنی از طرفداران خوارج که در تحریک ابنملجم برای شهادت حضرت علی نقش داشت. 3سورۀ طه ،آیۀ .1۲1 4سورۀ بقره ،آیۀ .37 5عالمه مجلسی« ،بحاراالنوار» ،ج ،44ص.۲45 7جاللالدینعبدالرحمان سیوطی ،از دانشمندان مصری اهلسنت شافعی مذهب که در حدیث ،مصطلح الحدیث ،نجوم اسالمی ،و علوم قرآنی کتاب نگاشته است. ‏MASAF.IR « 6عالءالدینعلیبنحسام» معروف به «متقیهندی» است که در سال ۸۸5یا ۸۸۸ق به دنیا آمده و در سال 9۷5درگذشت. چگونه گناه نکنیم؟ ً مثال ایران با مالدیو بازی کرد 1۷ ،تا گل زد .دروازهبان ما حوصلهاش سر رفته بود .همان سال با تیم آ.اس.رم بازی کردند و پنج تا گل خوردند! ََ خدا برای ما دشمن قدر گذاشته است چون ضعفهای ما با وجود ابلیس آشکار میشود و هنگامیکه این ضعفها را ّ ترمیم میکنیم آدمتر میشویم .در سیستم آفرینش الهی ،ابلیس ملعون ،که ما از او خوشمان نمیآید ،جزئی از پازل الله تعریف شده است .ابلیس میتواند برای یک مؤمن فرصت باشد .مؤمن با خودش میگوید من خودم متوجه نبودم ایراداتم کجاست ،این ملعون برای من مشخص کرد .وقتی حملۀ زمینی شده است ،عیبی ندارد ،دیوارهای دفاعی را درست کنید. 12 وقتی درست کردید ،دیگر حمله نمیشود .هنگامی که میبینید از شهوت دارید به سمت گناه کشیده میشوید ،این ً تشخیصش سخت نیست .یا مثال وقتی من سخنران را غرور میگیرد ،خودم تشخیص میدهم .یک نفر میبیند در برههای ً از زندگیاش در جایی که هست ،مثال به خاطر یک همکار خانم دارد به گناه میافتد ،حمله را تشخیص داده است اما نمیخواهد دفاع کند ،حمله را دوست دارد .همانطور که قرآن میفرماید: ‏إ هِنال ه وحونِإىلِأ ْوليائه ِْم شياطيِليُ ُ ّ ً پس او والیت ابلیس را پذیرفته است .خوشش میآید اما به زبان نمیآورد .میگوید استغفرالله اما دلش کال آنطرف است. وقتی رادیوتان را روی خدا بگذارید ،شیطان مدام پارازیت میدهد ،کار خودش را میکند .شما باید زرنگ باشید و هر حمله را تشخیص بدهید .بعد از اینکه حضرت آدم ترک اولی کرد و توبه کرد ،خداوند لفظی عالی برای او استفاده کرد: ُهِاجت ب ِاهُ؛ سپس پروردگارش او را برگزید. ‏مث ْ 1 یعنی ای آدم ،مجتبی شدی .مجتبی در زبان عربی یعنی معشوقهای که ششدانگ او را بخرند .یعنی مقام حضرت آدم بعد از ترک اولی و سپس توبه و ترمیم خودش ،باالتر رفته است .خداوند میگوید« :خطا کردی در حالی که جایز ً نبود ،متوجه شدی ایرادت کجاست؟» انسان عاقل از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود ،باید حواستان را جمع کنید .مثال میگویید« :من فهمیدم که کماندوهای اینها داخل آمدند ،به خدا آنجا را بستم ».سریع جلوی آن را میگیرید .جوانی به من ّ ً گفت« :وقتی دیدم در جایی به گناه کشیده میشوم دیگر آنجا نرفتم ».بارکالله .مثال من میدانم فالن دوستی که دارم ،اگر ً با او باشم گناه لسانی بهوقوع میپیوندد ،در نتیجه پیش او نمیروم .باور کنید رفیقم دائما زنگ میزند که بیا تو را ببینم .اما نمیروم ،دوستش دارم اما خودم را بیشتر دوست دارم .آن دنیا هیچکس کسی را نمیشناسد .اگر احادیث مربوطه را برایتان بخوانم ،اشک خواهید ریخت .منتها تصمیم گرفتهام زیاد از وحشت نگویم و از مرحمت بگویم .اما همین اندازه برایتان بگویم که روایت داریم در آن دنیا مثل تیر داخل تیردان که تکان نمیخورد 2،مثل فنر داخل خشاب ،به این صورت محشور میشوید که چهار طرفتان طوری افراد ایستادهاند که حتی نمیتوانید بچرخید .حتی کسی مادر و فرزندش را نمیشناسد ،هرکسی درگیر 2ریشهری« ،میزان الحکمه» ،ج ،8ص.273 ‏MASAF.IR 1سورۀ طه ،آیۀ .1۲۲ اصول ترک گناه کارهای خودش است ،تا این حد اوضاع خراب است .میگویند« :درمورد فالنی غیبت کردی ،پیدایش کن و حاللیت بگیر». باید در میان آن جمعیت تا ۲هزار سال دنبال شخصی بگردید که غیبتش را کرده بودید ،بعد که پیدایش کردید میبینید آن شخص خودش پنجاه نفر شاکی دارد و باز خودش از بیست نفر شاکی است ،شما هم وارد این دعوا میشوید. حقالناس را رعایت کنید .خداوند حتی از شهید هم حقالناس میگیرد؛ چون عادل است .ما اعتقاد داریم هرکسی شهید نمیشود .اما یک کاری باالخره انجام داده ،نمیتوانیم بگوییم شهدا حقالناس بر گردنشان نبوده است ،لذا خداوند ّ میفرماید« :بایست ،حقالله و حقالنفست صاف شده اما حقالناست را بده بعد وارد بهشت شو ».البته یک تعداد معدود و ً محدودی از شهدا هستند که خدا میفرماید« :حسابش با من ،این حساب شده است ».و مستقیما وارد بهشت میشوند. 13 خوش به سعادتشان .آن دنیا دعوا بر سر ثواب است ،ثواب شبیه واحد پول میشود .بعد از اینکه ثواب طرف تمام میشود، دیگران گناهانشان را بر گردن این میاندازند .خیلی اوضاع خراب میشود .بنابراین هنگامی به ما حملهای صورت میگیرد ً باید حمله را بشناسیم و آن را دفع کنیم .اگر عامل حمله و نوع حمله را نشناسیم ،مثال حملۀ هوایی صورت میگیرد ،اما ما زمینی دفاع میکنیم ،این هیچ فایدهای ندارد. .2وسوسه ً مدل بعدی حملۀ شیطان ،وسوسه است .وسوسه را یک مقدار میشنوید ،حسش از وحی بیشتر است .مثال با صدای پیسپیس احساس میکنید از پشت ستون چیزی به شما پیشنهاد شده است .حرف سین حرف راز است ،مانند سر،secret ، موساد ،3CIA ،2MI6،1ساواک ،حرف پیچیده و مرموزی است .خدا هم وقتی میخواهد وسوسه را به ما یاد بدهد ،با واجآرایی بسیار زیبای قرآن میفرماید: ‏ب ْسم ه ِالنهاسِ،الهذيِ بِالنهاسِ،ملكِالِنهاسِ،إلهِالنهاسِ،م ْنِش ِرِالْو ْسواس ِْ ِاَّللِال هر ْحنِال هرحيمِِ،قُ ْلِأعُوذُِبر ِ ِص ُدورِالنهاسِ،منِا ْْلنهةِوالنهاسِ. سِِف ُ یُو ْسو ُ ً ببینید عمدا با حرف سین چه بازیای میکند ،شاهکار است .ما هنوز بر روی این ابعاد تفسیری قرآن نتوانستیم وارد شویم .حس وسوسه به شما دست میدهد .پیسپیس یواشکی در واقع عامل ارتباط است؛ سخن ،speak ،سروصدا .میبینید ً حرف سین به این شکل خیلی تکرار میشود .حتی ما در فارسی هم میگوییم« :صدا» یا مثال میگوییم« :سهسوت بری بیای ».این حرف ناخودآگاه ،از فطرتتان جوشش پیدا میکند .خداوند میگوید این زبانشناسی زبانهای شما از نشانههای من است .قرآن میفرماید: 1سازمان اطالعات خارجی رژیم صهیونیستی اسرائیل که جمعآوری اطالعات ،ترور اشخاص ،دخالت در امور دیگر کشورها و خنثیسازی فعالیتها علیه اسرائیل از اقداماتش است. :MI6 )Military Intelligence, Section6( 2از سازمانهای اطالعات بریتانیا برای دریافت و تجزیۀ اطالعات و عملیات مخفی در کشورهای خارجی که طراح ،مبتکر ،هماهنگکننده، پشتیبان و اجراکنندۀ بسیاری از عملیاتهای بمبگذاری ،ترور و جاسوسی تاریخ معاصر است. آمریکا را دارد. ‏MASAF.IR :CIA )Central Intelligence Agency( 3آژانس اطالعات مرکزی آمریکا که وظیفۀ جمعآوری و تحلیل اطالعات دربارۀ حکومتها ،شرکتها و افراد خارجی و گزارش این اطالعات به دولت چگونه گناه نکنیم؟ س ِهُ؛ ما انسان را آفریدیم و وسوسههای نفس او را میدانیم. ‏ولق ْدِخل ْقن ْ اِاْلنسانِون ْعل ُمِماِتُو ْسو ُ سِبهِِن ْف ُ 1 نفس هم وسوسهتان میکند .هنگامی که امامزمان ظهور کنند ،شیطان را گردن میزنند ،شاید فکر کنید دیگر ً همه چیز تمام است در حالی که اینگونه نیست زیرا نفس هنوز هست .اصال شیطان دست بر روی همین نفس میگذارد. شیطان فقط یک پیشنهاددهنده است که وسوسه میکند و ایده میدهد .پس معنی وسوسه این شد :صدای بسیار ضعیفی َ که شر میآورد. 14 .3القاء ّ امنیه یکی دیگر از کارهای بسیار مهمی که شیطان میکند و شما را به گناه میاندازد ،القاء ا ّ منیه است .ام ّنیه چهارپنج تا از آرزوهای اصلی شماست که به آن آرزوی اصلیتر زندگی شما یعنی سؤل شما ختم میشود .باید ا ّ منیه چنان در راستای سؤل باشد که ا ّ منیهتان عین سؤلتان باشد و هیچ فرقی نکند. قرآن میفرماید: ‏ألْقىِال ه ش ْيطا ُنِِفِأ ُْمنيهتهِ؛ هرگاه آرزو میکرد ،شیطان القائاتی در آن میکرد. 2 این آیه درمورد پیامبران آورده شده است ،شیطان در این زمینه حتی از پیامبران هم دست نکشیده است .امنیۀ غلط به شما میدهد .ما یک سؤل داریم و یک امنیه؛ سؤل ،آن هدف اصلی زندگی است که برای آن زندگی میکنید ،البته بعضیها ً که اصال در زندگیشان سؤل ندارند .از او میپرسید« :برای چه چیزی زندگی میکنی؟» وقتی سؤلش را میگوید میفهمید طرف هیچ فرقی با گوسفند ندارد! فقط به دنیا میآیند ،جفتگیری و زادوولد میکنند بعد هم میمیرند ،الشهشان هم به درد کسی نمیخورد .یعنی صد رحمت به گوسفند .قرآن میفرماید: ِه ْمِأضلِ؛ آنها همچون چهارپایان هستند بلکه گمراهتر. ‏أُولئكِك ْاألنْ عامِِب ْل ُ 3 برای چه زندگی میکنید؟ هدفتان چیست؟ هدف این است که به سعادت بزرگ برسیم و این سعادت ،ایستادن پای امامزمان است .احسنت ،این میشود سؤل شما .در دعای ندبه خطاب به امامزمان میگویید: َن؛ تو آرزوی هر مشتاقی که آرزو کند »... «أ ُْمنيهةُِشائقِی تم هِ ً منیه شوق میآورد .میگویید« :تو آن ا ّ ا ّ منیۀ من هستی که من اصال به شوق تو میآیم ».بهترین کارها ،کار برای امامزمان است که ما را به خدا میرساند ،بقیۀ کارها حاشیه است .ثوابی که کارکردن برای امامزمان دارد با هیچچیز 1سورۀ ق ،آیۀ .1۶ 3سورۀ اعراف ،آیۀ .1۷9 ‏MASAF.IR 2سورۀ حج ،آیۀ .5۲ اصول ترک گناه ً قابل قیاس نیست .اصال برای امامحسین گریه میکنید که به امامزمان برسید .باید بفهمید که امامحسین، امامزمان وقت خودشان بودند .این بسیار مهم است ،اینها باید در هیئتها گفته شود. ً بنابراین ما چندین امنیه داریم که در راستای سؤل است .مثال میخواهید دکترا بگیرید یا ازدواج کنید یا شغلی به دست آورید .آفرین اینها خوب است اما این امنیهها در راستای چه هستند؟ نمیدانید .کار شیطان القاء امنیه باطل است .این مورد در جوانان بسیار زیاد است ،میگوید« :میخواهم درس بخوانم و دکترا بگیرم ».از او میپرسم« :خب بعدش چه چیز به دست میآوری؟» خوب که فکر میکند میبیند هیچی! زمانی که دانشگاه آزاد گران بود ،دانشگاه فقط یا دولتی بود یا آزاد ،شبانه 15 و اینجور چیزها هنوز نبود ،شخصی بود که میخواست فوقلیسانس بخواند اما پول دانشگاه آزاد نداشت .رفت بازار کار کرد ً که پول دربیاورد و دانشگاه آزاد برود .وقتی وارد بازار شد دید اصال اشتباه کرده که درس خوانده ،چون او میخواست فوقلیسانس بگیرد تا پول دربیاورد اما االن در بازار پول درمیآورد .مگر دیوانه است که پولش را بابت دانشگاه آزاد خرج کند! ّ کسی که میخواهد درس بخواند تا به شیعهخانۀ امامزمان در بخشی که مشکل دارد ،کمک کند ،والله قسم ثانیه ثانیۀ درسخواندن او عبادت است ،ذکر است ،نماز و روزه است .این شخص دارد استاتیک میخواند ،برایش ذکر مینویسند .این میخواهد مهندس شود و به شیعهخانۀ امامزمان خدمت کند چون فهمیده فالن جا ایراد دارد .فکر کردهاید که مصطفی احمدیروشن چهکار میکرد؟ من بیواسطه از خانوادهاش شنیدم ،شهید میگفت« :امروز مشکل جمهوری اسالمی این ّ است که باید در غنیسازی اینگونه شویم .برای شیعهخانۀ امامزمان ».اینها دستهجمعی خدمت مرحوم آیتالله خوشوقت 1رسیدند ،ایشان استاد اخالق بودند .گفتند« :این سانتریفیوژ و چیزهایی که داریم درست میکنیم به درد ً امامزمان میخورد؟ چون میگویند شاید بعد از ظهور سیستم کال بههم بریزد ،سالحها ،دستگاهها از کار بیفتد ».آقای خوشوقت به ایشان گفتند« :شما بسازید و کارتان را انجام دهید ،امامزمان استفاده میکنند ».شهید هزاران کیلومتر جابهجایی سفر داشت ،مدام از تهران میرفت نطنز کاشان و برمیگشت .با یک مدیر به مشکل خورده بود ،فهمیده بود که آن مدیر کارشکنی میخواهد بکند ،سر عوارضی کاشان ایستاده بود و جلوی تکتک ماشینها را میگرفت تا آن مدیر را پیدا کند ،وقتی پیدایش کرده بود کلی التماس او را کرده بود که او را ببخشد .چون میدانست اگر این مدیر سر لج بیفتد کار امامزمان زمین میماند .فکر کردهاید هرکسی لیاقت شهیدشدن دارد؟ او انتخاب شده بود .برای خدا خودشیرینی کرده بود .امنیۀ خودتان را چه چیزی قرار دادهاید؟ ً یکی از روشهای خود شیطان این است که اصل سؤل را میزند .خیلیها اصال سؤل ندارند .یک نفر میگوید« :دوست دارم دکترا بگیرم که از من به عنوان استاد ،نمره بگیرند ».دوست دارد یک عدهای دنبالش راه بیفتند .خدا از این استادها ً ردیف نکند ،استادهایی که عمدا امتحان سخت میگیرند که عدهای رجوع کنند و نمره بخواهند ،این استاد هم ناز کند و طرف را بیچاره کند .اجازه ندهید شیطان امنیهتان را تغییر دهد ،چرا که بیچاره میشوید .شما میبینید کسی که میخواهد دکترای مهندسی بگیرد که استاد دانشگاه شود ،با کسی که میخواهد برای امامزمان کار کند ،هر دو یک درس را میخوانند اما این درسخواندن برای یکی عبادت محسوب میشود و برای دیگری باطل است .این معجزۀ نیت است! ثانیه ثانیهای که درس میخوانده کار بیفایده انجام داده است .کسی که بمب اتم درست کرد فیزیک نخوانده بود؟ آن شخصی ‏MASAF.IR ّ ّ 1آیتالله عزیزالله خوشوقت ( 1305تا 1391ش) مجتهد و استاد اخالق ایرانی .او از بارزترین شاگردان اخالق و عرفان عالمهطباطبایی بود. چگونه گناه نکنیم؟ که بمبهای شیمیایی درست کرد شیمی نمیدانست؟ کسی هم از علم شیمی برای دارو و داروسازی استفاده میکند تا در خدمت خلق باشد .با خودتان بگویید« :مهندسی خواندم که چی؟» این "که چی" سؤل و امنیۀ ما را تشکیل میدهد. امنیههایتان را در زندگی خودتان بچینید ،بعد خواهید دید که بسیاری از امنیههای شیطانی و باطل دارید که دارد بیخود وقتتان را میگیرد .برای مثال شخصی یکدفعه میگوید میخواهم کالس زبان بروم .زبان خواندن ایرادی ندارد ،اگر بتوانید با این زبان امام زمان را پرزنت(معرفی) کنید ،انگلیسی سایت بزنید ،آنوقت است که کارتان ارزش دارد .اما گاهی میبینی ً بعد از یک سال چیزی یاد نگرفته است .اینها آدمهایی هستند که هدفی در زندگی ندارند .از این افراد زیاد وجود دارد مثال 16 سراغتان میآیند و میگویند« :چطوری؟ چهخبر؟ بیا با هم برویم یک دور بزنیم ».دور بزنیم که چه شود؟ هدف چیست؟ من باید هر کاری میکنم در راستای امنیه باشد و این چند امنیه هم سؤلم باشد .منظور از سؤل خواستۀ اصلی است .مگر بیکارم که دور بزنم؟ سؤل و امنیهتان را بچینید .از خودتان بپرسید من برای چه زندگی میکنم؟ که خدایی ناکرده زندگی حیوانی نداشته ً باشیم .بعد که چیدید فکر کنید که برای رسیدن به سؤل باید چه کاری انجام داد؟ آیا باید واقعا درس بخوانم؟ ممکن است ً پاسخ این باشد :نه اصال نیازی نیست دکترا بگیرم .بسیاری به من میگویند چرا دکترا نمیگیری؟ من زیاد فکر کردم و به این نتیجه نرسیدم که دکترا گرفتنم بهدرد هدف اصلیام میخورد .از طرفی وقتم را نیز میگیرد .مگر اینکه منطقی و عقالنی ببینم برای امامزمانم مفید است .پس مهم این است که ببینید امنیهتان را چطور میچینید. .4راهزنی و محاصرۀ کامل یک نوع از حملههای شیطان این است که راهزنی و محاصرۀ کامل میکند .در قرآن آمده که خود ملعونش میگوید: ً ‏ألق ُْعد هنَِلُ ْمِصراطكِال ُْم ْستقيمِ؛ یقینا بر سر راه راست تو در کمین آنان خواهم نشست. 1 َ ْعد هِن» سه ق َسم دارد :الم و شیطان صراط مستقیمشناس است .صراط مستقیم یعنی همان مسیر رسیدن به خدا« .ألق ُ الف و نون مشددش تأکید است .گویا شیطان سه تا قسم حضرت عباس میخورد که سر این صراط مستقیم مینشینم که یک نفر هم از اینجا رد نشود .و از چهار جهت هم به او حمله میکنم ،از پیش رو ،از پشت سر ،از دست راست و از دست چپ. محاصرۀ کامل است .قرآن هر چهار جهت را میگوید: شیطان میگوید« :از پیش رو به او حمله میکنم ».خیلی نکتۀ مهمی است .یعنی آیندۀ حقیقی را برایش میزند و القاء ا ّ منیه میکند .آیندۀ باطلی برایش درست میکند که به بیراهه برود .میگوید« :چهکسی آن دنیا را دیده است؟» ً یک عمری بگذرد ،طرف بعد از پنجاه سال بفهمد عمرش به بطالت گذشته است .اصال اشتباه کرده و فرصت بازگشت هم ندارد .آی این ملعون قهقهۀ سرمستانه میزند! دیدید آینده را چطور میزند؟ میآید پشت سر را میزند ،یعنی مبدأ را میزند .میگوید« :خلقت کجا بوده است؟ این حرفها چیست؟» ‏MASAF.IR 1سورۀ أعراف ،آیۀ .1۶ اصول ترک گناه قرآن نمیگوید از سمت راست حمله میکند ،خیلی زیبا میگوید« :از سمت راستیها حمله میکند ».نمیگوید: «ميي» میگوید« :أ ْميان» ً مفسرین ،درمورد سمت راستیها میگویند« :اعمال دست راستی است ».این است که َدرد دارد .مثال یک صدقه دادهاید ،که این صدقه دادن هم خیلی خوب است ،عمر را زیاد میکند .صدقه هم میدهید برای سالمتی امامزمان بدهید؛ برای من و شما اگر اتفاقی بیفتد ،به هیچ جای دنیا برنمیخورد .زیارت میروید برای خودتان نمیخواهد زیارت کنید، حاال اگر وقت کردید یک دور دیگر خواستید زیارت کنید ،برای خودتان هم زیارت کنید .اولین زیارت برای امامزمان باشد. 17 به نفعتان هم هست ،چون آن فرشتههایی که این زیارات را میگیرند و باال میبرند ،جرئت نمیکنند زیارتی که به نیابت از امامزمان انجام شده را باال نبرند .درضمن اهلبیت بدهکار کسی نمیمانند .آقا هم یک جایی برای شما زیارت میرود. باز ببینم کسی جرئت میکند به آن زیارت چپ نگاه کند! کارهایتان را در صراط مستقیم بیندازید ،با آن معجزۀ ّنیت، ً امامزمانیاش کنید .از سمت راستیها به شما حمله میکند ،مثال وقتی یک صدقه میدهید ،آن را خراب میکند .قرآن میفرماید: ‏وَلِتُ ْبطلُواِصدقات ُكمِِبلْم ِنِو ْاألذى؛ ای اهل ایمان! صدقههایتان را با منت و آزار باطل نکنید. 1 با یک ّمنتگذاشتن خرابش میکنید .اگر طرف یک مقداری اذیتتان کند ،میگویید« :بدبخت! یادت رفته است؟ بشکند این دست که نمک نداشت ،من نبودم به بیچارگی افتاده بودی ،در خانه مردم آواره بودی میچرخیدی برای یک قران پول، پدرت پول نداد .بیچاره ،من به تو دادم!» تمام شد .چنان ز یر کاسهکوزهتان لگد زد که حاالحاالها باید بدوید تا بتوانید درستش کنید .نه تنها آن را صاف کردید ،تازه یک دل هم شکستید. قرآن میگویدَ :شائلِ یعنی از سمت چپیها حمله میکند .سمت چپیها هم اعمال دست چپی است .از سمت چپی حمله کردن واضح است؛ یعنی به گناه میاندازد .میگوید« :برو عرق بخور .برو زنا کن .برو دروغ بگو .حق مردم را بخور و نماز نخوان و». ... ّ لذا از چهار جهت میزند ،محاصرهاش محاصرۀ کامل است .من و شما با مبدأ و معاد کاری نداریم ،انشاءالله که درست ّ ً است .با دست چپیها هم انشاءالله نمیتواند سراغمان بیاید .اما این سمت راستیها میماند .مثال طرف را غرور میگیرد، خراب میکند .یک غرور خراب میکند .اینجا هم راهکار ،اخالص است .هرچیزی که دیدید نفستان میخواهد ،بگویید: «گور بابای توی نفس ».به همین صراحتی که گفتم .بگویید« :برو پی کارت ،من برای تو کار نمیکنم ،من به تو باج نمیدهم». .5وعدههای فریبنده و خیالی قرآن میفرماید: ‏MASAF.IR 1سورۀ بقره ،آیۀ .۲۶4 چگونه گناه نکنیم؟ ‏وماِیع ُد ُه ُمِال ه ورا؛ و شیطان آنان را جز از روی باطل و دروغ وعده نمیدهد. ش ْيطا ُنِإ هَلِغُ ُر ً 1 شیطان وعده داده است .القای ا ّ منیه کردن یک بحث است ،اما این وعدهدادن یک بحث دیگری است .وعدههای ً خیلی اساسی نیست که مثال بگوید« :درس بخوان و برو خارج ».که کل عمرش به این بگذرد .نه ،وعدههای روزانه به شما میدهد ،هفتهای میدهد .ا ّ منیه نیست ،پایینتر است .خیلی قشنگ به شما ایده میدهد .حاال اینکه امر میکند یک بحث ً دیگری است .وعده هم به شما میدهد .مثال میگوید« :این گناه را بکن ».اما شما نمیخواهید این گناه را انجام بدهید ،لذا ً یک وعدهای به شما میدهد که سمت آن گناه بروید .مثال میگوید« :اگر این پول را برداری ،عیبی ندارد .این مشکلت حل ً ً میشود و بعدا برمیگردانی ،بعد از آن هم کال ماستمال میشود ».یک وعدهای برای آینده میدهد .وعدههای روزانه، ً ثانیهای ،دقیقهای ،ساعتی میدهد .بازی نخورید .طرف میگفت« :میخواستم خواستگاری بروم .خب من اصال به نامحرم 18 نگاه نمیکردم .چند جا خواستگاری هم رفته بودم و روی قیافههای اینها حساس شده بودم .چند تا مورد بود معرفی شده بودند و گیر کردم .در خیابان دختر میدیدم ،یک چیزی در وجودم میگفت خب این را نگاه کن ببین ،آن دختر از این هم قشنگتر بود .با خودم میگفتم نه من به نیت هیزی که نگاه نمیکنم ،میخواهم ازدواج کنم ،میخواهم ببینم او بهتر است، ً مثال قیافهاش از نرم عادی جامعه باالتر است ».ببینید شیطان چه کرده! اینها مدلهای این پدرسوخته است .قرآن میفرماید: ‏ال ه ش ْيطا ُن ِیع ُد ُك ُم ِالْف ْقر ِوَي ُْم ُرُك ْم ِِبلْف ْحشاءِ؛ شیطان ،شما را از تهیدستی و فقر میترساند و شما را به کار زشت امر میکند. 2 میخواهید صدقه بدهید ،سریع یک وعدۀ فقر به شما میدهد .میگوید« :تو االن 50هزار تومان پول داری ،میخواهی 50هزار تومان هم برای ساخت این حسینیه کمک کنی .خب پس میخواهی چهکار کنی؟ این فالن چیزی را که میخواستی بخری چه میشود؟» وعدۀ چه چیزی به شما داد؟ بازی نخورید .آنهایی که جهنم میروند حقشان است .یک جا من در قرآن ندیدم که یک جهنمی بگوید« :در حق من دارد ظلم میشود ».در قرآن جهنمیها اعتراف میکنند ،میگویند« :خدایا، ما خودمان کردیم 3».برای اینکه نمیتوانند کتمان کنند .اگر جهنم برویم ،حقمان است چون خدا گفته بود این بال سرمان میآید .شما سال اولی که برای پیادهروی اربعین میخواهید بروید ،یک نفر که سال قبل رفته در اثر تجربه به شما ً پیشنهادهایی میدهد و شما هم رعایت میکنید .مثال میگوید« :زیاد آب نخور .روزها بخواب .خنکی هوا حرکت کن بهتر ّ است ».چند مورد لم کار را به شما یاد میدهد .اما در این سفر إلیالله روشهایی که خدا به ما یاد داده است را رعایت نمیکنیم. خدا میفرماید« :هر موقع شیطان اینطور به شما حمله کرد بازی نخورید .اگر وعدۀ فقر به شما داد ،خدا شما را از فضلش غنی میکند .من وعدۀ گشایش میدهم 4».همین که میخواهید یک کار خیری انجام بدهید ،شیطان میگوید« :نه هیچی 1سورۀ نساء ،آیۀ /1۲0سورۀ إسراء ،آیۀ .۶4 2سورۀ بقره ،آیۀ .۲۶۸ 4اشاره به سورۀ بقره ،آیۀ .۲3۸ ‏MASAF.IR 3رک :سورۀ مؤمنون ،آیۀ .10۶ اصول ترک گناه برای خودت نمیماند ».البته این کار خیر باید منطقی و معقول باشد؛ یعنی درستوحسابی باشد ،طوری نباشد که طرف کل زندگیاش را بدهد .باید زندگی و معیشتش درست باشد .امامرضا فرمودند: «تقدیر معیشت باید در سرلوحۀ کارهایتان باشد». 1 ً آدم میشناسم مثال ماهی یکمیلیارد درآمد دارد ،یک قران خرج کسی نمیکند! تمام شد .یک مترونیم ،دو متر هم بیشتر نمیبرد ،چنان بدبخت خرمال شده است! خیلی دلم به حال او میسوزد .به او گفتیم« :درب حرم حضرت عباس را میخواهند درست کنند ،یک پولی بده ».گفت« :ندارم!» 19 .6تزئین و آراستن امور این را در قرآن زیاد داریم: ‏زیهنَِلُُمِال ه ش ْيطا ُنِأ ْعماَلُِْم؛ شیطان اعمالشان را در نظرشان آراست. 2 شیطان بعضی از کارها را بیخود خوشگل و زیبا میکند .در صورتی که آنطوری که میگوید ،نیست .آن "که چی" را که از خودتان میپرسید ،به انتهای ماجرا میروید ،یکمرتبه میبینید یک چیزی را برای شما امنیه میکند و آن را تزئین میکند. دون میپاشد ،زرقوبرق به آن میدهد .قرآن میفرماید: خرفِالقولِ؛ گفتاری باطل ولی به ظاهر آراسته و دلپسند. ُ ز ُ 3 مزخرف یعنی یک چیزی که آبطال دارد ،درونمایه ندارد .مثل حرفی که قشنگ گفته شده است ّاما حرف قشنگی ً نیست ،حرف خوبی نیست ،جنسش بد است ،فقط نمای آن خوب است .یک کاری را تزئین میکند که اصال باطل باطل ً است .یک آقا پسری پیش ما آمد ،یک دختر خانمی را برای ازدواج میخواست که اصال این بنده خدا شهرۀ آفاق بود! یعنی َّ همه در آن شهر او را میشناختند .شیطان این کار را برای او تزئین کرده بود .یک جوری درمورد این آدم صحبت میکرد کأنه ً روی کرۀ زمین دیگر آدمی مثل او نیست! من میگفتم واقعا شاید دارد درمورد یک شخص دیگری صحبت میکند .این دختر خانم حداقل پانزده بار سابقۀ خودکشی داشت! زندان رفته بود! دچار فحشای مشهور بود .این پسر از یک خانوادۀ خوب بود. ً شیطان برای او تزئین کرده بود .یک حرفهایی میزد ،اصال شما باید میشنیدید! مبادا برای شما تزئین کند .طرف عاشق میشود ،همه چیز را تزئینشده میبیند ،اخالق پسر بسیار بد است ،اما دختر میگوید« :چه ابهتی دارد!» آدمهای بددل خیلی َبد هستند ،غیرت یک چیز دیگر است .کافر همه را به کیش خود پندارد ،چون خودش این کاره است فکر میکند همه هم اینطور هستند .پسر بددل است اما دختر میگوید« :عجب غیرتی دارد!» بعد که ازدواج میکند ،تزئین از بین میرود. 1رک :ابنشعبۀ حرانی« ،تحف العقول» ،ص.44۶ 3سورۀ انعام ،آیۀ .11۲ ‏MASAF.IR 2سورۀ انفال ،آیۀ .4۸ چگونه گناه نکنیم؟ خیلی از این دخترها خودشان را تزئین میکنند و پسر عاشق میشود ،میروند سر خانه و زندگی خودشان ،دو بار از خواب بیدار میشود ،چشمها پف کرده است ،میبیند آن دختری که دیده بود ،نیست .میرود حمام برمیگردد ،میبیند یکی دیگر بیرون آمد! تزئین شده بود. هر چیزی که دیدید زیاد زرق و برق میزند ،سریع توقف کنید ،بایستید ،بگویید« :این باید بررسی شود ،بوی شیطان ً میآید ».اصال حضرت امیر فرمودند« :مواظب همین زرقوبرقهای دنیا باشید 1».مبادا از شما دلبری کند ،حواستان باشد. 20 .7تسویل ً یکی دیگر از کارهای شیطان ،تسویل است که در ماجرای امنیه تقریبا گفتم .تسویل یعنی سؤل ،یعنی آن باال باالیی را میزند که ما زیاد داریم .قرآن میفرماید: ‏ال ه ش ْيطا ُنِس هولَِلُِْم 2 ً تسویل یعنی آن آرزوی اصلی زندگی را یک چیز باطلی میگذارد ،مثل آدمی که کال دارد برای دنیا زندگی میکند .بالیی که سر یهودیها آورده است .بسیاری از مردم دنیا تسویل شدند .از القاء امنیه ،باالتر است .ما امنیهها را برای سؤل ً میخواهیم ،در حالی که شیطان ما را تسویل میکند .اصال یک جاهایی تسویل ،خواست نفس است .نفس بهطور غریزی یک چیز را دوست دارد ،شهوت میکشد ،آدم را تسویل میکند .در قرآن داریم وقتی حضرت موسی به سامری 3رسید، فرمود: ‏قالِفماِخطْبُكَِّیِسامری؛ گفت :ای سامری! سبب کار [بسیار خطرناک] تو چه بود؟ 4 سامری گفت: تِلیِن ْفسی؛ و اینگونه نفس من [آن کار را] در نظرم آراست. ‏وِکذلکِ س هول ْ 5 یعنی نفس من سؤلم را تغییر داد .صحبت شیطان نیست .یعنی شیطان از طریق نفس وارد میشود .خیلی جالب است، گفت« :تسویل من این بود ».سؤل سامری این بود که جای حضرت موسی بنشیند .هدف اصلی زندگیکردنش این بود. 1رک« :نهج البالغه» ،نامۀ .4۷ 2سورۀ محمد ،آیۀ ...« :۲5شیطان زشتیهایشان را در نظرشان آراست »... 3سامری ،از افراد قوم بنیاسرائیل بود که گوسالۀ سامری را ساخت و بنیاسرائیل را در نبود حضرت موسی ،به پرستش آن دعوت کرد. 5سورۀ طه ،آیۀ .9۶ ‏MASAF.IR 4سورۀ طه ،آیۀ .95 اصول ترک گناه برای این کار باید گوساله میساخت و هارون را خانهنشین میکرد .ببینید شیطان چهکار کرده است! شیطان به او گفت: «چرا بعد از موسی تو نباشی؟ تو میتوانی ».لذا سؤلش را تغییر داد. .8استزالل یکی دیگر از راههای شیطان ،استزالل است که خیلی سراغمان میآید .قرآن میفرماید: ‏إ هَّناِاستزهَلُُمِال ه شيطا ُِن؛ شیطان آنان را به سبب برخی از گناهانی که مرتکب شده بودند لغزانید. 21 1 ً شیطان شما را متزلزل میکند .تصمیمهای خوبی که میگیرید ،میگویید« :نه نمیتوانم ،نه اصال از عهدۀ آن برنمیآیم ».گاهی اوقات یک وعدۀ فریبندهای هست ،گولتان میزند که میتوانید جلو بروید .اما یک جا هم کار درست ً میخواهید انجام بدهید ،میگوید« :نه تو نمیتوانی ».مثال میخواهید یک گناه را ترک کنید ،یک گناهی که به آن عادت ّ داشتید ،با خودتان میگویید« :میزنمش زمین ».بارکالله با همین ّنیت جلو بروید ،اگر زمین خوردید ،دوباره بلند شوید، نترسید .امیرالمؤمنین میفرمایند: «هنگامی که از چیزی میترسی ،خود را در آن بیفکن .زیرا گاهی ترسیدن از چیزی ،از خود آن سختتر است». 2 «ما نمیتوانیم» شعار شیطان است .شیطان میگوید« :نه تو نمیتوانی« ».ما میتوانیم» شعار خداست .برای مؤمن هیچ بنبستی وجود ندارد. ِاَّلل؛ چه بسا گروه اندکی که به توفیق خدا بر گروه بسیاری پیروز ‏كمِمنِفئة ِقليلة ِغلبتِفئةًِكثريةً ِِبذن هِ شدند. 3 ّ مسلمانان در جنگ بدر ،با 313نفر چطور میتوانستند جلوی قریشیها ،4کسانی که از مکه حمله کردند ،بجنگند؟ کسانی که تا دندان مسلح بودند .مسلمانان دوسه تا اسب داشتند و چند تا شتر .بقیه پیاده بودند .فقط چوب و شمشیر شکسته داشتند ،خب معلوم است آنها را قتلعام میکردند. اما خدا فرمود: 1سورۀ آل عمران ،آیۀ .155 « 2نهج البالغه» ،حکمت .1۷5 4قریش ،از مشهورترین و مهمترین قبایل عرب در حجاز که پیامبر اسالم نیز از آن قبیله بوده است. ‏MASAF.IR 3سورۀ بقره ،آیۀ .۲49 چگونه گناه نکنیم؟ ِاَّللِرمى؛ هنگامی که به سوی دشمنان تیر پرتاب کردی ،تو پرتاب نکردی ،بلکه ‏وماِرم ْيتِإ ْذِرم ْيتِولك هن ِ خدا پرتاب کرد. 1 میتوانید ،بروید ،بقیهاش با خداست .شیطان سنگاندازی میکند. ً یک روز یک جلسۀ کاری خیلی مهم داشتم ،واقعا این شیطان ملعون روی مخ آن شخص رفته بود ،برایش کارهای بیخود تراشیده بود و برای کار بسیار مهمی که اگر انجام میشد خیلی اثرگذار بود ،وقت نمیگذاشت .باألخره من این شخص 22 را با یک پیامک گیر آوردم و جلسه را گذاشتم .در پیام نوشتم« :خدا از تمام خریتهای کرۀ زمین دو تایش را نصیب ما نکرد، یکی خرپولی ،آن یکی هم خرشانسی .یعنی نه پول داریم نه شانس .تو خجالت نمیکشی من یک ماه است دارم به تو پیام میدهم ،جواب من را نمیدهی؟» خجالت کشید .گفت« :از ساعت ۶:30تا افطار بیا باغموزۀ دفاع مقدس ».گفتم« :باشد». من گوشیام را نگاه کردم ،دیدم شارژش کم است .اول نمیخواستم شارژر را بردارم ،بعد گفتم نه ،این لعین یک برنامهای دارد ،برمیدارم .شارژر را برداشتم و گفتم با موتور هم بروم که برسم .حاال خودم هم افطاری مهمان دارم ،باید برگردم .گفتم سریع میروم نیم ساعت صحبت میکنم برمیگردم .در راه ،دنده پدال موتور روی دندۀ دو درآمد! خدا شاهد است .گفتم من ّ کوتاه نمیآیم ،آنجا که رسیدم ،گوشی را برداشتم دیدم شارژش تمام شده است .حدسم درست بود .آنجا یک دکهای بود ،رفتم گفتم آقا این تلفن را دو دقیقه بزن تا روشن شود ،وگرنه پیدا کن پرتقالفروش را! در باغموزۀ دفاع مقدس ،نمایشگاه قرآن زدند ،طرف را بگرد پیدا کن! گفت« :باشد برایت میزنم منتها من پریز ندارم ،پر است ».یخچالش را زده بود .این رفیقی که با موتور او رفتیم ،در کیفش یک سهراهی داشت ،روی میز طرف گذاشت .گفتم« :تو این را از کجا آوردی؟» فکر این را نکرده بودیم .گفت« :عجیب است ،اتفاقی داخل کیفم بود ،میخواستم ببرم جایی استفاده کنم ».دکهدار هم دربهدر دنبال سهراهی میگشت .میخواستند برای مغازهاش دوربین نصب کنند ،برق نمیتوانست بگیرد .انگار خدا ما را رساند که این سهراهی را به او بدهیم .سهراهی را زد و کار ما هم حل شد و ما هم این را به او دادیم. نکتهاش این است که شیطان سنگاندازی خودش را میکندّ ،اما خدا کار را درست میکند .متزلزل نشوید ،نگویید: «نمیتوانیم ،ولش کن دیگر افطار است ،حاال یک ماه دیگر با او جلسه میگذارم ».برگردید ،بروید ،خدا درست میکند .اگر بخواهید دندۀ موتور را عوض کنید ،بهترین دنده ،دندۀ دو است .روی همان دو افتاد! من پیشبینی کرده بودم شارژر ببرم، ّاما دیگر سهراهی داخل کیف آن بندهخدا کار خداست .این کمک الهی است ،به این رفیقم گفتم این کمک خداست .پس متزلزل نشوید و جلو بروید. اگر ما میخواستیم در جنگ متزلزل شویم ،تمام بود .با کل دنیا میجنگیدیم ،امام میگفت« :عیبی ندارد .خدا گفته َ َ است میشود ».امام با همان لهجۀ خودش میگفت« :میشد ما میتوانیم ،میشد ».و شد ،جلوی کل دنیا ایستادیم .در ً سوریه ،اینها میگفتند« :نه نمیشود آقا کل دنیاست ».آمریکاییها میگفتند« :ماجرای سوریه در یک هفته ،نهایتا دو هفته ّ تمام است ».چه شد؟ ما جمعش کردیم ،همان طوری که میگفتیم .یک هفته دو هفته ،سهچهار سال شده است .بشار اسد ‏MASAF.IR 1سورۀ انفال ،آیۀ .1۷ اصول ترک گناه هم هشتادوخردهای درصد رأی آورد .به این فکر کنید .متزلزل نشوید .شیطان شما را میترساند ،تخفیف میکند؛ خوف در دلتان میاندازد .استخواف میگویند. .9تسویف یکی دیگر از کارهایی که شیطان میکند تسویف است ،از سوفِ میآید .سوفِ در عربی یعنی آینده .تا حاال اینطور از 23 شیطان کتک خوردید؟ میخواهید یک کاری را شروع کنید ،میگویید« :من دیگر از شنبه شروع میکنم ».طرف میخواهد برود یک زبان یاد بگیرد ،که وقتی یک توریست دید ،یا در اینترنت صحبت کرد ،بتواند ّ تشیع و اسالم و امامزمانش را پرزنت(معرفی) کند .میگوید« :نه دیگر اینطور نمیشود ،حاال تابستان شروع میکنم به یاد گرفتن زبان ».بنده در سخنرانی ً مدیریت زمان گفتم ،آنهایی که گوش نکردند حتما گوش کنند .خیلیها با من تماس گرفتند گفتند« :این سخنرانی را گوش کردیم زندگیمان عوض شد ».در آنجا گفتم اگر طرف کودن هم باشد ،روزی یک کلمه انگلیسی را میتواند حفظ کند .حاال هر دو روز ،یک کلمه .اگر از پنج سال پیش شروع میکردید ،میشد پنج تا 3۶5کلمه .االن مثل بلبل انگلیسی حرف میزدید. پنج سال دیگر هم همین حرف را میزنیم! سوفِ نه ،بگویید« :از همین االن شروع میکنم .کلنگزنی را انجام میدهم». ً از مسئولینمان یاد بگیرید ،اصال تسویف ندارند .کلنگ را میزنند ،حاال چه زمانی میخواهد انجام شود! پس این حس و حمله را ببینید ،این آژیر خطر است .زمان جنگ یاد داده بودند« :اگر یک وقت دیدید بوی خربزه ،بوی هندوانه ،بوی سیر و اینها میآید فرار کنید ،شیمیایی است .بوی میوهها و اینجور چیزها میآید ،خوشحال نشوید ،فرار کنید. ماسکتان را سریع بزنید ».من هم دارم همین بوها را میشناسانم .اگر یک وقت ترسیدید ،بگویید« :گور پدر توی شیطان ».و برای اینکه بیمهابا هم به کار نزنید ،استشاره کنید .مشورت خیلی مهم است .سپس بروید راحت کارتان را انجام بدهید. ً شروع کنید و با توکل به خدا و توسل به امامزمان باشد .اصال آن قسمتهایش هم که دارید خرابکاری میکنید ،خدا برمیگرداند .این را ما داریم ،این ّ سنت امداد است و برای مؤمنین است .که وقتی کاری را شروع میکنند یک جاهایی هم که در نظر نگرفته بودند ،خدا میفرماید« :ضمانتش با من ».به خدا اعتماد کنید ،خدا دروغگو نیست. .10نسیان و غفلت مورد دیگر ،ایجاد نسیان و غفلت است .کار شیطان پدر سوخته است .در آیۀ 19سورۀ مجادله آمده است: ِاَّلل؛ و یاد خدا را از خاطرشان برده است. اه ْمِذ ْكر هِ ‏فأنس ُ ‏MASAF.IR چگونه گناه نکنیم؟ ً واقعا میخواهید یک کاری را انجام بدهید اما یادتان میرود .این کار شیطان است .پیغمبر خدا را گیر انداخته! ماجرایش در قرآن آمده است .حضرت یوشعبننون 1با حضرت موسی داشتند سراغ خضر 2میرفتند .حضرت موسی گفت« :اگر یک اتفاق عجیبی دیدی ،بدان آنجا ما به خضر رسیدیم .پس به من بگو ».این کار خیلی خوب است .یکی از راههای جلوگیری از فراموشی همین است .حضرت موسی کار درست را کرده بود .اگر میبینید فراموش میکنید ،یکی را بگذارید یادتان بیندازد .زمانی که حضرت موسی در حال استراحت بود ،حضرت یوشع دید ماهی دودی پختهشده، در آب افتاد و زنده شد و رفت .دیگر از این واضحتر؟! حضرت یوشع ،حضرت موسی را هم دوست داشتّ ، وصی ً حضرت موسی است .دلش نیامد بیدار کند ،گفت« :بعدا که بیدار شد به او میگویم ».بیدار شد ،یادش رفت بگوید. 24 سپس به مسیر ادامه دادند و کلی هم وقتشان تلف شد .حضرت موسی گرسنهاش شد ،گفت« :آن ماهی را بیاور بخوریم ».حضرت یوشع گفت« :راستی آن ماهی افتاد در آب رفت!» گفت« :من که به تو گفتم یادم بینداز!» گفت: «شیطان از یادم برد 3».خیلی عبارت عجیبی است .شیطان از یادتان میبرد .چهکار کنیم؟ به جای اینکه یک نفر را بگذاریم یادآوری کند ،میتوانیم موبایلمان را بگذاریم. راهکار زمین زدن شیطان ،نوشتن کارهایتان است .دفترچه یادداشت داشته باشید ،حاال الکترونیکیاش را حداقل داشته باشید .یک چیزی یادتان آمد سریع بنویسید .قرآن میگوید« :بنویسید ،اگر ننویسید خراب میشود ،از دستتان میرود 4».این روش حملۀ شیطان است .همان لحظهای که میگویید« :خب حاال مینویسم ».همان لحظه دارید گول میخورید .همان لحظه گلولۀ شیطان را خوردید منتها گلولهاش درد ندارد ،لذا نمیفهمید .پدر و پسر دیدم سر یک بدهی با همدیگر دست به یقه شدند چون ننوشته بودند .دفترچه یادداشت یا قلم و کاغذ همیشه همراهتان باشد یا در گوشیتان بنویسید .از خیلی چیزهایی که دارید ،یک کپی داشته باشید. .11امرکردن این مورد مربوط به کسانی است که دیگر از دست رفتهاند .کار به جایی میرسد که شیطان به آنها وعده نمیدهد بلکه امر میکند .یک موقع هست میگوید« :میخواهی بروی؟» یک موقع میگوید« :برو ».این "برو" مال عبد است .روشش را به شما یاد میدهم .به رفیقتان بگویید« :سهشنبه میآیی برویم بیرون؟» میگوید« :نه ».یک کاری کنید فکر کند اختیار دارد .بگویید« :سهشنبه صبح میآیی برویم بیرون یا بعدازظهر؟» میگوید« :حاال بعدازظهر برویم بهتر است ».شیطان هم همین طور میآیدّ ،اول اینطور میگوید ،بعد میگوید« :سهشنبه برویم بیرون ».بعد میگوید« :سهشنبه باید برویم بیرون». ً اصال نمیتوانید "نه" بگویید ،انگار سربازش هستید. 1حضرت یوشعبننون ،از پیامبران بنیاسرائیل و جانشین حضرت موسی بود .عبور بنیاسرائیل از رود اردن تحت فرماندهی وی انجام شد. 2حضرت خضر ،یکی از اولیای الهی که برخی او را پیامبر نیز دانستهاند .طبق روایات ،حضرت خضر مثل حضرت عیسی زنده است. 4رک :سورۀ بقره ،آیۀ .۲۸۲ ‏MASAF.IR 3رک :سورۀ کهف ،آیات ۶0تا .۶5 اصول ترک گناه قرآن میفرماید: ‏إ هَّناَِي ُْم ُرُك ْمِِبلسوءِوالْف ْحشاءِ؛ فقط شما را به بدی و زشتی فرمان میدهد. 1 یعنی به این مرحله میرسد .یک جاهایی هست خودتان میزان آسیبپذیری را تشخیص میدهید و میگویید: «50درصد قوای نظامی از بین رفته است ».از کجا میفهمید؟ از آنجایی که میبینید شیطان دیگر وعده نمیدهد و تزئین نمیکند بلکه میگوید« :برو انجام بده ».و شما سرتان را پایین میاندازید و صاف میروید انجام میدهید .این خیلی خطرناک است. 25 ستفزاز و اجالب ِ .12ا ِ استفزاز یعنی بلندکردن و به سرعت به کاری واداشتن .این خیلی پررو شد .یک موقع میگوید« :بلند شو برو آب بیاور!» ً مثال حاال بیست ثانیه میایستید بعد میروید آب میآورید .یک موقع با لگد میزند میگوید« :بلند شو فالنفالنشده برو آب ً را بردار بیار!» شیطان دیگر پرروتر میشود .یعنی کامال میفهمید ۷0درصد قوای نظامیتان از بین رفته است. ً اجالب هم از راندن و صیحهزدن با قهر آمده است .یک مقداری خودمانیترش را بگویم ،از َجلب میآید .مثال زمانی که میخواهید یک چیزی را خوب جابهجا کنید ،یک نفر هل میدهد ،یک نفر هم میکشد .یکی از روشهای شیطان هم همین است .یعنی از یک طرف با وعدههای کشنده و مکنده ،میکشد ،میگوید« :بیا اینجا ».از آنطرف خیر را میبندد و هل میدهد .لذا وقتی میخواهید یک کار بدی انجام بدهید ،همزمان در ذهن یک فردی میرود و همان موقع او به شما ً زنگ میزند و تحریکتان هم میکند .یعنی استفزاز و اجالب میکند .میبینید اصال شرایط دارد جور میشود برای اینکه آن گناه صورت بگیرد .خود گناه کشش دارد ،یک نفر هم میآید مدام وسوسهتان میکند .بازی نخورید. .13همز در این مورد خیلی مبتالبه هستیم .دیگر از اینجا به بعد خدا یک مقداری فاز را عوض میکند .از اینجا به بعد برای آدم نیست؛ مال َجکوجانورهاستَ .همز از مهمیز میآید .سوارکارها آن را پشت پاشنۀ پایشان میبندند ،وقتی سوار یک مرکبی میشوند ،با آن به زیر شکم اسب و قاطر یا استر که سوارند میزنند ،این یک شوکی به آن حیوان وارد میکند .قرآن میفرماید: ُِهزةِلمزةِ؛ وای بر هر عیبجوی بدگوی! ‏ویْ ٌلِلِ ُك ِل ُ 2سورۀ همزه ،آیۀ .1 ‏MASAF.IR 1سورۀ بقره ،آیۀ .1۶9 2 چگونه گناه نکنیم؟ وای بر آن کسانی که به مردم شوک وارد میکنند .یعنی یک تیکه میاندازید ،طرف موهایش سیخ میشود ،میگوید: «ای کاش توی گوشم میزد ،اما این حرف را به من نمیزد ».تا آخر عمرش هم یادش نمیرود .قرآن میفرماید: ب ِأ ُعوذُ ِبك ِم ْن ُِهزات ِال ه ض ُرونِ؛ و بگو پروردگارا! از وسوسههای نَِي ُ ب ِأ ْ شياطي ِوأعُوذُ ِبك ِر ِ ‏وقُلِ هر ِ شیطانها به تو پناه میآورم ،و پروردگارا! به تو پناه میآورم از اینکه [شیطانها] نزد من حاضر شوند. 1 میگوید« :خدایا پناه میبرم از آن شوکهایی که ابلیس به من وارد میکندَ ».همز بیشتر در حوزۀ لسانی است .دو نفر 26 با هم تصادف میکنند ،یک نفرشان پیاده میشود یک فحش به آن یکی میدهد ،آن هم یک فحش به این یکی میدهد. قفل فرمان را برمیدارند میزنند همدیگر را ناکار میکنندَ .همز! آدم میشناسم سر همچین مسئله مادرش را کشته! االن هم از فشار عصبی مشاعرش را از دست داده است .چون پدرش هم فوت شده بود ،برادر و خواهرهایش رضایت دادند ،االن ً زندان نیستّ .اما واقعا مشاعرش را از دست داده است .یک لحظه عربده کشید و مادر یک چیزی گفت و رفت جلو و هل داد و تمام شد! بسیاری از این چیزها سر همین َهمز شیطان است .این شیطان پدرسوخته چون هم دل ما را میخواند ،هم دل ً آنها را میخواند ،از دلها خبر دارد .مثال شما به یکسری حرفها خیلی حساس هستید ،وقتی با یک نفر دعوایتان میشود، شیطان میرود در ذهنش به او ایده میدهد ،میگوید« :اگر میخواهی به او تیکه بیندازی ،روی این حوزه تیکه بینداز ».و او ً دقیقا همان حرفی را میزند که نقطۀ ضعف شماست .میگوید و تمام! بعد شیطان میایستد و قهقهۀ مستانه میزند .میگوید: «عجب اینها را به جان هم انداختم». َ .14نزغ این از مورد قبلی هم بدتر میشود .نزغ حوزۀ حرفی نیست ،عملی است .دیدید یک چوبی برمیدارند و حیوانی را میرانند؟ به آن روشی که با چوب حیوانی را میرانند ،در عربی میگویند نزغ .خدا میگوید« :به مرحلهای میرسید که شیطان نزغ میکند ».دیگر مرکبش هستید ،باید برای او بروید .حضرت یوسف یک تیکۀ سنگین به برادرهایش انداخت ،فرمود: ‏م ْنِب ْعدِأ ْنِن زغِال ه ش ْيطا ُنِب ْيِنِوب ْيِإ ْخوتِ 2 میگوید« :شیطان بین من و این برادرهایم نزغ کرد ».یعنی آنها را نزغ کرد .کارشان دیگر در حوزۀ فحش و حرف نیست بلکه به صورت فیزیکی او را داخل چاه انداختند .یعنی از حوزۀ حرف بیرون میکشدّ ،اول همز ،بعدش نزغ میآید .جلو میآید ،میزند طرف را ناکار میکند .بازی نخورید .یاد بگیر ید دستتان هرزه نباشد .دست هرزه آن دستی است که همین طور بیخود پرتاب میشود .جلوی خودتان را بگیرید .هر وقت از شیطان ضربه خوردید ،همانموقع سریع شهادتین بخوانید ،چون ً ً ً از مسیر صراط مستقیم کال بیرون آمدید .چون در صراط مستقیم اصال گناه نیست ،لذا هر گناهی که میکنید ،کال از صراط 2سورۀ یوسف ،آیۀ .100 ‏MASAF.IR 1سورۀ مؤمنون ،آیات 9۷و .9۸ اصول ترک گناه مستقیم بیرون میآیید ،و باید سریع شهادتین بخوانید تا دوباره در صراط مستقیم برگردید .اگر آن لحظه بمیرید ،خیلی اوضاع بدی دارید .سریع شهادتین بخوانید؛ توبه کنید. راهکار نزغ هم بگویم؛ خدا میفرماید: َّلل؛ به خدا پناه بجوی. استع ْذِِب هِ ‏ف ْ 1 ً سریع أعوذِبهلل بگویید .سریع به خدا پناه ببرید و اصطالحا پناهندۀ سیاسی به خدا بشوید و خودتان را در بغل خدا 27 بیندازید. .15استحواذ َ این دیگر خیلی بد است .در عربی ،کشتیگرفتن با خر را استحواذ میگویند .دیدید گردن االغ را میگیرند و میچرخانند و آن را زمین میزنند؟ به این کار استحواذ میگویند .دیگر برای شیطان االغی میشوید که همزش را کرده است ،نزغش را َ هم کرده است ،سواریاش را هم گرفته است ،حاال استحواذ هم میکند .میگوید« :با این خر یک کشتی هم بگیریم». ستهواء ِ .16ا ِ ً استهواء به حملۀ عقاب به موش میگویند که آن موش نمیداند کی خورده شد .اصال نمیفهمد چهکسی بود او را خورد! حملۀ بسیار سریع ،از پشت سرش میآید میزند .موش یک لحظه میبیند در شکم عقاب است و با خودش میگوید: «من االن کجا هستم؟!» شما هم همین طور خرمال میشوید ،شما را میگیرد و تمام هستید. .17اضالل ّ ً ً اضالل از گمراهی میآید ،از ضال .اینها که انجام بشود ،کال دیگر در صراط مستقیم نیستید ،از آن بیرون آمدید .کال ً ّ ارتشتان فتح شده است .حتی دارید به نفع شیطان میجنگید .کال نه تنها به سمتش شلیک نمیکنید بلکه دارید یاران خدا را هم به نفع شیطان میزنید .در آیۀ ۷سورۀ فاتحه آمده است: ضوبِعليه ْمِوَلِالضهالِيِ؛ هم آنان که نه مورد خشم تواند و نه گمراهان. ‏غريِاملغ ُ ‏MASAF.IR 1سورۀ اعراف ،آیۀ .۲00 چگونه گناه نکنیم؟ .18خطواتالشیاطین خداوند در قرآن کریم میفرماید: ِخطُوات ِال ه ي؛ از گامهای شیطان پیروی نکنید که او نسبت به شما ش ْيطان ِإنههُ ِل ُك ْم ِع ُد ٌّو ِمب ٌِ ‏وَل ِت تهبعُواْ ُ دشمنی آشکار است. 1 ً قدمبهقدم ،پا جای پای شیطان گذاشتیمّ .اول رفیقش شدیم .بعد آمدیم و اصال کار خراب شد و از حیوان پستتر شدیم. ّ بدتر از آن پایین آمدیم .این مرحلهای میشود که دیگر گامبهگام شیطان آمدیم .اضالل ،یعنی ضال شدیم .دیگر اینطرف ً آمدیم .اینجا جایی است که واقعا برگشتن سخت است .حضرت امیر میفرمایند: «شیطان میآید در دلتان تخم میگذارد ،بعد روی این تخمها میخوابد و جوجهشان میکند». 28 2 به جیکجیک هم میافتند .بعد قلبتان فریادهای شیطانی میزند .خدا آن روز را نیاورد .وقتی هم میخواهید برگردید، ً شیطان یک راهکار دیگر هم دارد ،آن هم ناامیدی از رحمت خدا است .این استادانه است ،اصال این ناامیدی ،گناه کبیره است .میگوید« :بدبخت ،اینهمه گناه کردی ،ول کن دیگر ،تو از دست رفتی ،نمیشود ».اینطور نیست. صدبار اگر توبه شکستی بازآ، این درگه ما درگه نومیدی نیست. همۀ این حمالت را در ترجمهها نوشتهاند« :شیطان فریفت ».برای همین میگویم بروید تفسیر بخوانید ،ترجمهها کافی نیست .این بهخاطر ویژگیهای زبان عربی است .کاملترین زبان دنیاست. یک چیزی میگویم کیف کنید .ما چیزی در این دنیا نداریم که اگر بهدست بیاوریم مطمئن باشیم که آن را به خدا ً میرسانیم .مثال نمازهای خوبی خواندیم اما ممکن است بزنیم فاتحهاش را بخوانیم .صدقه زیاد دادیم ،اما شیطان روش باطلکردنش را خوب بلد است ،اعمال دست راستی را خراب میکند .میزنیم فاتحۀ آن را هم میخوانیم .هیچ چیزی را نمیتوانید قسم حضرت عباس بخورید که میتوانید کامل دست خدا برسانید ،چون خدا میگوید« :باید این حسنات را برای من بیاورید ،نه که بفرستید ».قرآن میفرماید: ‏منِجاءِ ً یعنی هرکسی با آن اعمالش بیاید .مثال یک نفر میرود از چین بار میخرد ،در بندر چین بخرد یک قیمتی دارد ،بیاید بندرعباس یک قیمتی دارد ،بیاورد تهران یک قیمت دیگر دارد .قیمتش هر مرحله بیشتر میشود .یک چیزی هست حاضرم قسم حضرت عباس بخورم با خودمان میبریم. « 2نهج البالغه» ،خطبۀ .۷ ‏MASAF.IR 1سورۀ بقره ،آیات 1۶۸و / ۲0۸سورۀ انعام ،آیۀ .14۲ اصول ترک گناه قرآن نمیفرماید« :منِجاءِِبْلسِنات» ،میفرماید: ‏منِجاءِِبْلسنه؛ آنان که کار نیک بیاورند1. ً ً اصال حسنات نیست ،فقط یک چیز است که قطعا میتوانید با خودتان ببرید .امامصادق میفرماید: «حسنه ،ح ّب ما و معرفت حق ماست». 2 محب عباس بودم .من در اینکه ّ ّ محب میگویید« :خدایا ،گناه کردم اما به حضرت عباس قسم ،من 29 امامحسین هستم هیچ شکی ندارم ،دوستش دارم ،حاال گناه هم کردم .دوست هم نداشتم گناه کنم ».اسم خدا غفور است؛ یعنی بخشنده .پس یک نفر باید یک خطایی کند که خدا او را ببخشد دیگر! در دعاهایمان میگوییم: «َّیِغ ِفارِالذنوب؛ ای آمرزندۀ گناهان» ور؛ موالی من ای موالی من! تویی بِوه ْلِی ْرح ُمِال ُْم ْذنبِاَلِالْغ ُف ُِ «م ْوَلیَِّیِم ْوَلیِانْتِالْغ ُف ُ ورِواَِنِال ُْم ْذن ُ آمرزنده و منم گنهکار و آیا رحم کند گنهکار را جز آمرزنده؟» 3 اینجاست که شیطان ناامیدتان میکند .بازی نخورید .بگویید« :خدایا ،تو در کتابت گفتی و آن حرفت حق است« :هر کسی با حسنهاش بیاید ».من نه حسنهای دارم نه حسناتی ،جز اشک بر حسین .من این را دارم و مطمئن هستم این را با خودم میبرم ».این آن روزنۀ نوری است که اگر سیاه سیاه هم شدید برمیگردید ،نترسید ،شیطان یک وقت ناامیدتان نکند. آن بذری است که از ّاول در گل شما هست .امامصادق میفرماید: «شیعیان ما را از اضافۀ گل ما آفریدند». 4 ً آن شبنم عشقی که به این خاک خورده است ،آلوده میشود ،رویش لعاب میگیرد ّاما این گل میکشد و میبرد .اصال اهلبیت آدم را میکشند و میبرند .مثل بذری که میبینید بیست سال در یک بیابان آب نخورده است ،بعد از بیست سال ّ ّ تا باران میآید یکمرتبه سرسبز میشود .آن آب را باید بخورد .آن آب ،اشک بر اباعبدالله است .اشک بر اباعبدالله گل خلقت را زنده میکند .کشش دارد .نام اهلبیت کشش دارد .نور الهی کشش دارد .سگ اصحاب کهف حیوان بود، نور الهی این را میکشد و میبرد. ّ نصرنی» 5سر میدهد ،آن ّبچۀ ششماهۀ داخل گهواره هم تکان میخورد. وقتی اباعبدالله« هل ِمن َِنصر ِی ُ بعضیها میگویند« :مگر ّبچۀ ششماهه میفهمد که تکان بخورد؟» میگویم بله ،بروید داستان اصحاب کهف را بخوانید. 1سورۀ انعام ،آیۀ .1۶0 2عالمه مجلسی« ،بحاراالنوار» ،ج ،۲4ص.44 3فرازی از مناجات امیرالمؤمنین در مسجد کوفه. 5رک :سیدبنطاووس« ،اللهوف علی قتلی الطفوف» ،ص 10۲و .11۶ ‏MASAF.IR 4شیخ محمدمهدی حائری« ،شجرۀ طوبی» ،ج ،1ص.3 چگونه گناه نکنیم؟ ّ ششماهۀ اباعبدالله تکان خورد ،خودش را از گهواره بیرون پرت کرد .خواستن امام میکشد .آن خواست در دلمان هست ،در وجودمان هست ،در این هیچ شکی نداریم .به این فکر بکنید .هر لحظه دیدید گناه کردید ،شهادتین بگویید و برگردید .بگویید« :خدایا ،به علیاصغر امامحسین من را ببخش ».چون داستان حضرت علیاصغر فرق دارد .حاال که روزهاید درک میکنید یعنی چه .آن روزهایی هم که زیاد بیرون رفتید و آفتاب خوردید بهتر میفهمید .تشنگی آن است که آب به شما نرسد .اما عطش چیزی دیگر است! کسانی که تصادف میکنند سلول سلول بدنشان آب میخواهد ،آب هم نباید بهشان داد ،دستمال را خیس میکنند ،به لبهایشان میزنند .این آب را نخورده است ّاما آرامش پیدا میکند .مردم ،لبهای 30 علیاصغر خشک خشک بود ،نمیتوانست برسد .وقتی ماهی از آب بیرون میافتد و دهانش را بازوبسته میکند، ّ میگویند به تلظی افتاده ،حتی اگر به آب هم برگردانیدش باز میمیرد .وقتی اباعبدالله علیاصغر را به میدان برد، میگوید« :طفل من به تلظی افتاده است ،چه آب بدهید ،چه آب ندهید این میمیرد ،بیایید الاقل در تاریخ بگویید اینقدر کثیف و خبیث و نجس نبودیم .این کار را کردیم و به طفل آب دادیم ».حضرت علیاصغرّ  حجت تمام کرد .تشنگی بد دردی است .حاال ماه رمضان است ،روز قدس که یکمقدار بیشتر در آفتاب میروید تشنهتان میشود .دم افطار میدانم ّ اذیت میشوید ،آنموقع فقط روضۀ علیاصغر را جلوی چشمتان بیاورید. اصل :2خرابکردن پلهای پشت سر از ما یکسری بندها آویزان است که شیطان هر دفعه این بندها را میگیرد .نخهایتان را که باز کنید ،شیطان هیچ غلطی نمیتواند بکند .خودش این را میگوید ،بدبخت خودش را لو داده است .یعنی خدا او را لو داده ،خودش دوست نداشته خودش را لو بدهد .دشمنشناسی را خدا به ما یاد داده است .زمانی که بین خدا و شیطان مکالمه شکل گرفت ،شیطان گفت: ‏إ هَلِعبادكِِم ْن ُه ُمِال ُْم ْخلصيِ؛ مگر بندگان خالص تو از میان آنها. 1 یعنی من نمیتوانم آنهایی را که خالص شدند فریب دهم .خدایا آنهایی که تو خالصشان کردی ،طنابها از آنها باز شده است و من هرچه میخواهم دست بزنم ،دستم سر میخورد .انسان به این مرحله که میرسد ،حتی ابلیس هم نمیتواند ّ ّ پیشنهاد گناه بدهد .والله قسم شما میتوانید به آن مرحله برسید .لفظ جاللۀ «الله» را قسم خوردم .مرحلهای که شیطان نمیتواند پیشنهاد گناه به شما بدهد ،چون طنابش را ندارید .در آن مرحله ،یک کار خوب میخواهید انجام بدهید ،به سرعت کار خوب دیگری را پیشنهاد میدهد که ثوابش کمتر است .آیا میشود شیطان کار خوب به ما پیشنهاد کند؟ بله ،برای مثال میگوید« :این شخص به پدر و مادرش احترام میگذارد ،من به او میگویم زیارت عاشورا بخواند .یکدفعه یاد ماجرای عالمه امینی 2میاندازم ».پسر عالمه امینی در خواب دید که امیرالمؤمنین با دست مبارک خود به عالمه امینی آب داد. 2عبدالحسین امینی معروف به عالمه امینی ،نویسندۀ کتاب الغدیر ،فقیه ،محدث ،متکلم ،مورخ ،نسخهشناس و از علمای بزرگ شیعه در قرن 14قمری. ‏MASAF.IR 1سورۀ ص ،آیۀ /۸3سورۀ حجر ،آیۀ .40 اصول ترک گناه خیلی هم امیرالمؤمنینی بود .پسرش گفت« :بابا خوش به حالت ».حضرت سر حوض کوثر ،با جام به همه آب میداد .عالمه امینی را به مشهد آورده بودند که به مدت یک هفته در جوار امامرضا باشد اما بعد از سه روز گفت« :مرا ببرید ،دلم برای آقایم امیرالمؤمنین تنگ شده است ».پسرش میگوید« :در خواب پرسیدم« :بابا جان این بهخاطر کتاب "الغدیر" است؟» گفت« :الغدیر بسیار ثواب دارد ،اما این به دلیل مداومت بر خواندن زیارت عاشورا است »».من همواره به بسیاری از دوستانم میگویم که زیارت عاشورا را بخوانید حتی اگر نمیتوانید صد سالم و صد لعن را بگویید ،سریع تمام میشود ،بچه هیئتیها که همه بلدند .البته حفظ کردن زیارت عاشورا سخت است چون فرازهایی شبیه بههم دارد اما همیشه در جیبتان باشد ،در موبایلها هم که هست .نمازش هم که مستحبی است و حتی نشسته یا در ماشین هم میتوانید بخوانید ،خودتان 31 را در مستحبات اذیت نکنید که دلزده شوید .دعای عهد هم از مستحبات است ،بنده پیشنهاد میکنم دعای عهد را صبح و زیارت عاشورا را شب موقع خواب بخوانید ،نمازشبخوانها که دیگر جای خود را دارند. شیطان برای دور کردن آن شخص از رسیدگی به پدر و مادر ،ماجرای عالمه امینی را هم به ذهنش میآورد .این را بدانید که راه رسیدن به اهلبیت ،پدر و مادر هستند و تا زمانی که به پدر و مادر احترام نگذارید به اهلبیت نخواهید رسید .زیرا باید معنای «ِببیِأنتِوِاُِمی» 1را بفهمید ،وقتی أبیِوِاُِمیِرا نمیفهمید ،چطور میخواهید بگوییدِ« :ببیِأنتِ وِاُِمی»؟ پیامبر فرمودند: ِاألُ همة؛ من و علی پدران این امتیم». «أَنِِوِِعل ٌّيِأب واِهذه ْ 2 وقتی شما مقام پدری را نفهمید ،این را چگونه میخواهید بفهمید؟ با یک پدر و مادر غیرمعصوم برای آن پدر و مادر معصوم مانور دهید .خیلی از ماها هم پدر و مادر هستیم و هم پدر و مادر داریم .پدر و مادر ما حرف اشتباه هم میزنند .به غیر از مسائل دینی که خود قرآن گفته است ،حتی اگر پدر و مادرتان حرف زور گفتند ،باید قبول کنید و احترام بگذارید ،اینجاست که به اهلبیت میرسید .اگر َو َهب به امامحسین رسید به خاطر احترام عجیبی بود که به مادرش میگذاشت .وهب نصرانی ،تازه ازدواج کرده بود ،به زنش گفت« :مادرم را نمیتوانم کنار بگذارم ».مادر مقامی دارد و خداوند بر این نکته تأکید بسیار دارد .اینها را باید درک کنیم. یکی از شهدا به خواب مادرش آمده و گفته بود« :من از تو خواهش میکنم این شب جمعه سر قبر من نیا ،چون ما ّ همه مهمان حضرت اباعبدالله هستیم .یکدفعه امامحسین در جمع به عدهای از ما میفرماید« :شماها بلند شوید بروید مادرانتان سر قبرتان آمدهاند ،اولویت دارد ».اگر میخواهی بیایی ،دلت تنگ میشود اواسط هفته بیا». شیطان در اینجا بین دو تا خیر شما را ّ مخیر میکند .چطور باید بفهمیم؟ .1باید ببینید نفستان در کدامیک کمتر قلقلکتان میدهد .این خودش نکتهای است؛ .۲ببینید در کدامیک نور بیشتری وجود دارد .از خداوند استناره کنید ،یعنی طلب نور کردن .چشمهایتان را ببندید و از خدا بخواهید شما را راهنمایی کند .با وحی و الهام الهی بهخوبی تشخیص میدهید. 2عالمه مجلسی« ،بحاراالنوار» ،ج ،۲3ص /۲59ابن شهرآشوب« ،متشابه القرآن و مختلفه» ،ج ،1ص.۲۲9 ‏MASAF.IR 1فرازی از زیارت عاشورا« :پدر و مادرم به فدایت». چگونه گناه نکنیم؟ شخصی نذر کرده بود که چهل شب عملی را انجام دهد و ا گر انجام ندهد باید دوباره از ابتدا انجام دهد .و این باید در ً ساعت خاصی صورت میگرفت .تقریبا شبهای آخر بود که یک شب مهمان رسید ،با خود گفت چه کنم؟ مهمان حبیب خداست ،اگر به او بگویم نیم ساعت بنشین ممکن است به او بربخورد ،باید بروم مهمانداری کنم و از شب دیگر از ابتدا انجام میدهم .به مهمان رسیدگی کرد و آنشب معصومی که درمورد ایشان نذر کرده بود را در خواب دید که به وی فرمود« :نذری که کرده بودی پذیرفته شد .دیگر نمیخواهد ادامه بدهی ،چهل شب را برایت نوشتیم .درستترین کار را کردی ».مرادم این بود که فکر نکنید مقابله با این ملعون سخت است ،یک برههای خواهد رسید که دیگر شیطان نمیتواند به گناه دعوتتان 32 کند ،نترسید و بدانید به این مرحله خواهید رسید و قطعی است .علمای ما ،نه معصومین ،نه حضرت عباس و نه حضرت علیاکبر ،به مرحلهای رسیدند که میگفتند حتی ما فکر گناه هم نمیکنیم .به شیخ انصاری 1گفتند« :ما نمیگوییم که گناه نمیکنیم اما فکر گناه که دیگر دست خود آدم نیست و خودش به ذهن میآید .جلوی فکرمان میایستیم ».گفت: «شما تا حاال به این فکر کردهای که مدفوع خودت را بخوری؟» آن شخص حالش بههم خورد ،بدش آمد .شیخ انصاری ً گفت« :ما هم اصال نمیتوانیم به این فکر کنیم و گناه را مانند خوردن مدفوع میبینیم ،برای اینکه گناه مثل مدفوع است و زشتیاش آشکار شده است ».حضرت یوسف زشتی زلیخا را دید ،زشتی باطنیاش آشکار شد .قرآن میفرماید: ‏ه همِِباِِ2 حضرت یوسف هم بر زلیخا ّ همت کرد ،اما به خدا پناه برد .رحمت خدا شامل حالش شد ،وگرنه یوسف هم منحرف میشد .آیۀ قرآنش را بخوانید: ت ِطائفةٌ ِم ْن ُه ْم ِأ ْن ِیُضلوکِ؛ اگر فضل و رحمت خدا شامل حال تو ‏و ِل ْوَلِف ْ ِاَّلل ِعل ْيک ِو ِر ْحتُهُ َِل هم ْ ض ُل ِ نبود ،گروهی از آنان تصمیم داشتند تو را گمراه کنند. 3 ً خداست که دستگیری میکند .یوسف زشتی خیانت زلیخا را دید .اینقدر برای او بد است که اصال نمیتواند ببیند. این زشتی را میتوان به وجود آورد؟ بله .یک طلبه شیخ احمد نامی بود که بسیار زیبا بود و مردم در خیابان میایستادند و او را نگاه میکردند .یک خانمی متوجه حاجآقا شده بود و به بهانههای مختلف میخواست او را اغفال کند اما حاجآقا اعتنائی نمیکرد ،مکتب میرفت و درس میداد .این خانم یک روز نقشهای کشید و گفت« :مادرم مریض است و االن هم نامهای از بچهام رسیده است که چون سواد ندارم نمیتوانم آن را بخوانم ،مادرم نگران است شما که باسواد هستید و مکتب میروید این نامه را بخوانید ».حاجآقا هم بر حسب وظیفه قبول کرد .البته او دشمنشناس خوبی نبود ،اینجاست که آدم باید حواسش ششدانگ جمع باشد .میتوانست با خودش دوسه نفر را ببرد و جلوی گناه را بگیرد. 1مرتضی انصاریدزفولی معروف به شیخانصاری و خاتمالفقهاء و المجتهدین ( 1۲14تا 1۲۸1ق) فقیه بزرگ شیعۀ قرن سیزدهم قمری که بعد از صاحب جواهر ،مرجعیت عامه یافت. 3سورۀ نساء ،آیۀ .113 ‏MASAF.IR 2سورۀ یوسف ،آیۀ .۲4 اصول ترک گناه امیرالمؤمنین میفرمایند: «م ْنِوضعِن ْفسهُِمواضعِالت ْهمةِفَلِی لُوم هنِم ْنِأساءِبهِالظه هِن؛ هرکه به جاهای تهمت و بدگمانی برود ،بدگمان به خود را نباید سرزنش کند( .زیرا خود سبب شده که به او گمان بد برند)» 1 از جاهایی که مورد تهمت قرار میگیرید اجتناب کنید .شیخ وارد خانۀ آن فرد شد و دید آن خانم در را بست و گفت: «جریان مادر ،دروغ است و تو باید با من باشی ،در غیر این صورت داد میزنم ».شیخ گفت« :پس فرصتی به من بده که َ دستشویی بروم ».در دستشویی تیغهای را که با آن قلمش را میتراشید ،برداشت و موهایش را تکهتکه کرد و ابروهایش را کند 33 و صورتش را زخم کرد و خونین و مالین بیرون آمد .گفت« :خدایا مردهشور این خوشگلی را ببرند که بخواهد من را از تو دور کند ».وقتی بیرون آمد ،زن جا خورد و گفت« :از خانۀ من برو بیرون ».درمورد ابن سیرین 2نیز همین ماجرا نقل شده است، زمانی که شاگرد بزازی بود ،زنی او را به خانه کشاند ،ابن سیرین از خدا کمک خواست و خدا به او الهام کرد .رفت دستشویی و مدفوع خودش را به صورتش مالید .با خودش گفت« :این مدفوع االن از آن زن برای من بهتر است ».وقتی بیرون آمد و زن او را دید ،حالش بههم خورد و او را از خانه بیرون کرد .خودش میگوید« :از آنجا بود که به من علم تعبیر خواب دادند». در مقابل شیطان ،پلهای پشت سر خودتان که مربوط به گناه میشود را خراب کنید .هنگامیکه میبینید این اتفاقات دارد میافتد ،از عامل گناه دوری کنید و به خدا پناه ببرید .پای کامپیوتر نشستهاید و فیلترشکن هم دارید و میتوانید بروید فیلم مستهجن ببینید ،یکدفعه کامپیوتر را خاموش کنید و از آن فاصله بگیرید .شما خودتان عامل اجرایی آن میشوید. میدانید اگر در خانه تنها باشید این اتفاق میافتد ،پل پشت سرتان را برای گناه خراب کنید .میدانید اگر کامپیوتر در اتاق باشد و تنها باشید ،خطرناک است ،کامپیوتر را بیرون و جلوی چشم همه بگذارید .شما خودتان هم این دوستی را دوست دارید ،پس پلها را خراب کنید .جوانی که مجرد است و در خانه تنها پای این فیلمها و عکسها نشسته است ،تحریک میشود .بعد از ارضای میل جنسی یک حالت سستی و رخوت به انسان دست میدهد ،در آن حالت سستی و رخوت بعضی ً موقعها با خودش میگوید« :اصال میل جنسی هیچ ارزشی ندارد ».اما باید یادش باشد وقتی میل جنسی غلیان میکرد ،یک حس دیگر بود .در آن حسی که االن بدش میآید فرصت خوبی است که خوب فکر کند و با خودش بگوید« :االن اینطوری ً هستم ،دو ساعت بعد ،یک روز بعد دوباره آن حس قبلی را دارم ».کال روی کرۀ زمین لذت نداریم ،هرچه هست رفع سختی است .تنها جایی که لذت هست ،همان لذت نزدیک شدن به خدا و اهلبیت است .االن وقتی در گوگل کلمهای را جستوجو میکنید یک چیزهای دیگری میآورد .جوان میبیند و تحریک میشود ،اگر تحریک هم نشود آدم سالمی نیست و باید نزد دکتر برود! البته اینها روشهای خیلی ساده و ابتدایی است ،به مرحلهای میرسید که حتی اگر دم دستتان هم باشد دیگر نگاه نمیکنید .آن فرد مسیحی که در فرانسه یا آمریکا شیعه میشود ،در خیابان چه کسانی را میبیند؟ تلویزیونش را روشن میکند دعای ندبه پخش میکند؟! همان چیزهایی را پخش میکند که شما به آن "ماهواره" میگویید .پس چطور خودش را نگه داشته است؟ فیلتر او در ذهن و قلبش است. 2محمدبنسیرین ابوبکر ابیعمر انصاری ( 31یا 33تا 110ق) ،معروف به ابنسیرین ،برده و آزادکردۀ انسبنمالک ،محدث و فقیه تابعی بصری که خوابگزاری چیرهدست بود. ‏MASAF.IR « 1نهجالبالغه» ،حکمت .151 چگونه گناه نکنیم؟ پس باید از عامل تحریک فاصله گرفت .شیطان وسوسهاش را میکند .مجرد و متأهل هم ندارد ،گناه کبیرهای که ً متأسفانه آنقدر دامنگیر شده است که واقعا نمیتوانم در اینباره بهعلت محدودیتهایی که در کشورمان وجود دارد صحبت کنم .بخشی از این محدودیتها درست و بخشی از آن هم غلط است .گناه خودارضایی گناه کبیره است .بخش عمدۀ آن هم ً به این علت است که آن شخص عامل تحریک را از خودش دور نمیکند .عمدا در خانه تنها میماند تا فیلم و عکس مستهجن ّ ببیند .معلوم است که تحریک میشود .والله قسم شخص متأهل هم تحریک میشود .از عامل تحریک فاصله بگیرید و پلهای پشت سر خودتان را خراب کنید .ابن سیرین مدفوع به صورتش مالید ،علم تعبیر خواب را به او دادند .به حضرت 34 یوسف نیز علم تعبیر خواب دادند ،شاید بین گرفتن شهوت و این هدیۀ الهی ارتباطی است. اصل :3شناخت انواع گناه یکی از دالیلی که گناه میکنیم این است که گناهها را نمیشناسیم ،نه صغیرش را میدانیم چیست و نه کبیرش را .گناه ّ حقالله ،گناه حقالناس و گناه حقالنفس را نمیفهمیم .نه گناه شیرین میدانیم چیست ،نه گناه غیرشیرین را میشناسیم. اینها دستهبندی مختلف دارد: .1گناه شیرین و غیرشیرین ً معموال برخورد و پاسخ خداوند متعال در برابر گناههای غیرشیرین خیلی محکم و سخت است .چون خود خدا انسان را آفریده ،لذا میداند او یک نیازی داشته است .خدا دنبال این نیست که بخواهد چیزی را کش بدهد یا بگیر و ببند کند اما این ً به این معنی نیست که یک نفر گناه شیرین را کوچک بشمارد .باالخره بعضی از گناهها هست که فرد ،لذتش را میبرد .مثال وقتی روزه است ،تشنه میشود و آب میخورد خوشش میآید ،کیف میکند اما روزه را شکسته ،خراب کرده و گناه کرده است. ً ً یا مثال خدای نکرده مرتکب یک عمل نامشروعی شده ،یک لذتی برده است .اما واقعا اشتباه میکنند کسانی که گناههای غیرشیرین انجام میدهند .گناههای غیرشیرین یعنی هیچ لذتی هم نمیبرد اما یک گناهی انجام میدهد .این خیلی درد است و پاسخ خدا هم به این افراد خیلی سخت است .به عنوان مثال پیامبر درمورد غیبت میفرماید: نِالزَن؛ غیبت از زنا سختتر است». «الغيب ِةُ أشدِِم ِ 1 بعضیها آنقدر در گناه غیرشیرین غوطهور میشوند و به آن اعتیاد پیدا میکنند که گناه غیرشیرین را بر خودشان شیرین میکنند .یعنی غیبت میکند یا به یک نفر تیکه میاندازد ،جگرش حال میآید و میگوید« :آخیش خنک شدم!» یعنی قبل از آن در آتش بود! خدا به گناههای غیرشیرین خیلی محکم پاسخ داده است .خیلی جالب است ،این گناهها را که بررسی میکنید ،میبینید عموم اینها حقالناس است .پس یک دستهبندی گناه ،گناههای شیرین و غیرشیرین است. ‏MASAF.IR 1حر عاملی« ،وسائل الشیعه» ،ج ،12ص.281 اصول ترک گناه .2گناههای صغیره و کبیره ً برخی گناهها ،گناههای کوچک است و برخی گناههای بزرگ .خب طبعا آنکه بزرگتر است بدتر است .از مؤمن نباید گناه کبیره سر بزند ،گناه صغیره هم نباید سر بزند ،منتها کبیره آن معصیتی است که پردهدری بیشتری کرده است .یک نفری که خدایی نکرده زنا میکند ،این گناه کبیره است .کسی که استمناء (خودارضایی) میکند ،این گناه کبیره است .در مقابل حق تعالی این پردهدری ،پردهدری سنگینی است .کتاب گناهان کبیرۀ شهید دستغیب 1معروف بود .اول انقالب همۀ کسانی که انقالبی بودند این کتاب را میخواندند تا یاد بگیرند چطور باید اول جهاد با نفس کنند .اول جهاد اکبر؛ یعنی جهاد با نفس، 35 بعد جهاد اصغر. ً گناههای کبیره و صغیره را بشناسید .مثال سحر ،گناه کبیره است .اینهایی که سراغ دعانویس و جنگیر و جادو و ً اینجور چیزها میروند ،اینها گناه کبیره انجام میدهند و کافر به تمام ادیان الهی میمیرند 2.عموما این دعانویسها آدمهای پدرسوختهای هستند .خانمهایی که سراغ این دعانویسها میروند ،نمیتوانند پدرسوخته و غیر پدرسوختهبودنشان را تشخیص بدهند .چون آن پدرسوختههایشان فیلم بازی میکنند و ادا درمیآورند .میگوید« :آیۀ قرآن به من داده است ».شما ً توجیه نیستید این آدم با آن کاغذی که روی آن آیۀ قرآن نوشته ،قبال چهکار کرده است .یکی از اینها را دستگیر کردند ،از من خواستند به عنوان کسی که در حوزۀ شیاطین کار کردهام ،در جریان پرونده این فرد قرار بگیرم .فیلم بازجوییاش را به من نشان دادند .خود اینها میگفتند« :وقتی ما میخواستیم این را دستگیر کنیم ،مردم به ماشین پلیس سنگ میزدند!» یعنی این آدم خیلی قشنگ فیلم بازی کرده بود .در زیرزمین خانه اینها مقدساتی پیدا شد که آلوده به نجاسات بود .کسانی که به سخنرانی رمالی و جنگیری آمده بودند ،دیدند من اسنادش را آنجا نشان دادم. ً یک وقت ممکن است در اثر ندانستن ،یک گناه کبیرۀ خیلی بدی انجام بدهید ،خدا آن روز را نیاورد .مثال طرف میخواهد برود تا بخت دخترش باز شود ،نمیفهمد که دارد گناه کبیره به درگاه خدا انجام میدهد و پای شیاطین را به زندگیاش باز میکند .حاال اینها میمانند و شیاطین .بعد میآید ناله میکند« :چرا خدا من را نجات نمیدهد؟» خب وقتی میروید در قفس شیر را باز میکنید ،شیر بیرون میپرد .اینهمه هم نوشتهاند« :به قفس شیر نزدیک نشوید ».پس مشکل از شماست .کسی هم که اینکار را کرده است سریع توبه کند ،این چیزهایی هم که از آن شخص گرفته داخل آب روان بریزد. توبه کند ،اساسی اشک بریزد .همین ماه رمضان وقتش است. ّ .3حقالله ،حقالنفس و حقالناس هر سه تا باید پیگیری شود .شما به هیچوجه حق ندارید به وجود خودتان آسیب برسانید .خودکشی یکی از گناهانی است که بخشیده نمیشود 3.شما توهم زدید این بدن مال خودتان است .به شما چه ربطی داشت؟ مگر مال شما بود؟ آن 1سیدعبدالحسین دستغیب شیرازی ،از علمای معاصر ایران که در یک حملۀ تروریستی انتحاری توسط یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق مشهور به منافقین به شهادت رسید و سومین شهید محراب نام گرفت. 3رک :سورۀ نساء ،آیات ۲9و .30 ‏MASAF.IR 2رک :شیخعباس قمی« ،سفینة البحار» ،ج ،4ص.94 چگونه گناه نکنیم؟ دنیا به کسی که خودکشی کرده میگویند« :حرف نزن!» دستش حرف میزند و میگوید« :من مال تو نیستم .توهم زدی، هفتاد سال دست تو بودم ،من را به گناه واداشتی فکر کردی خبری بوده است!» اعضای بدنتان شروع میکنند علیهتان حرف میزنند و شهادت میدهند .حاشا میکنید ،اول زیرش میزنید .اما دهنتان را میبندند .این اعضا مال من و شما نیست. قرآن میفرماید: ‏مالكِی ْومِال ِدینِ؛ صاحب روز جزاست. 1 36 یعنی آن روزی که مالکیتها همه مال خداست .هر زمان اراده کند تمام است ،رگ حیات را میبرد .شما حق ندارید به خودتان آسیب برسانید .شمایی که سیگار میکشید ،شمایی که قلیان میکشید ،بدانید گنهکار هستید ،چون میدانید دارید به بدنتان آسیب میزنید .میدانید این دود ضرر دارد .و چون شیعه هستید چند برابر با شما حساب میکنند؛ چون چشم امید خدا و امامزمان به شماست ،نه به آن اسرائیلی که دارد آدم میکشد ،نه به آن سعودی ابله احمقی که با دالرهای او دارد ً بر انسانها جنگ تحمیل میشود ،نه به آن اروپایی که در کاباره مست است و اصال نمیفهمد کجاست و زندگیاش شده پول درآوردن که بتواند حال کند .چشم امید امامزمان به شماست .شما عمر هشتادسالهتان را هفتاد سال کردید ،حق نداشتید عمرتان کم کنید ،مگر مال شما بوده؟ پزشک امامخمینی میگفت« :امام سر ساعت قرصش را میخورد .من در کل عمرم هیچکدام از مریضهایم را اینگونه ندیده بودم .از او پرسیدم« :داستان چیست؟» میگفت« :برای اینکه گناه دارد من قرصم را سر وقت نخورم .االن اینجا تو آقای دکتری ،مجتهدی ،تو میگویی این شش ساعت یکبار خورده شود ،من رأس شش ساعت یکبار میخورم، چون حقالنفس است »».آن دنیا بدن من در مقابل خدا ،من را دادگاهی میکند .میگوید« :خدایا من اعتراض دارم ،این با چه حقی به من آسیب رساند؟» دست میگوید« :من میخواستم برای اهلبیت بنویسم با چه حقی وادارم کردی چرت- وپرت بنویسم؟» حنجره داد میزند میگوید« :من میخواستم برای تو حرف بزنم ،برای اهلبیتت بخوانم ،این آمد دست گذاشت روی این مطلب ،من را به یک جایی برده است که دارم چرتوپرت تحویل مردم میدهم .این حق نداشت ،خدایا من شاکی هستم ».روزی دستتان در مقابل خدا از شما شکایت میکند ،زبانتان شکایت میکند و میگوید« :خدایا تو من را آفریدی ».قرآن میفرماید: ‏یُسبِ ُح ه ِاأل ْرضِ؛ هرآنچه در زمین و آسمان است تسبیح خدا میگوید. سماواتِوماِِف ْ َِّللِماِِفِال ه 2 ً زبان میگوید« :من ذاتا دوست داشتم تسبیح خدا بگویم اما این آدم مرا به حرف لغو واداشت .من دوست داشتم بگویم «سبحانِهللا» ،اما این آدم فحش میداد .من دوست داشتم یکجاهایی با توهین ،از دشمنان تو اعالم برائت کنم ،بگویم: «مرگ بر این آدم ».نمیگذاشت بگویم .میخواستم بگویم« :لعنت بر این آدم ».نمیگذاشت بگویم .من شاکی هستم ».این حقالنفس است. 2سورۀ جمعه ،آیۀ .1 ‏MASAF.IR 1سورۀ فاتحه ،آیۀ .4 اصول ترک گناه درمورد قمهزنیای که در هیئتهاست ،خیلی حرف و بحث است ،به این دلیل که شاید یک نفر فیلم را ببیند و موجب وهن شود .یک بخش آن سر این موضوع است .میگویند« :اینها چه کسانی هستند؟» باعث میشود اینهمه مسیحی که ّ در اروپا دارند مسلمان میشوند ،شیعه نشوند .خب این گردن شماست .یعنی این کاری که میخواهید برای اباعبدالله انجام دهید ضررش بیشتر از سودش است .کدام آدم عاقلی کار مضر را انجام میدهد و سودرسانی را کنار میگذارد؟ در ً بعضی چیزها اصال در ذاتش مشکلی وجود ندارد ،اشتباه نکنید ،اما چون االن مورد سوءاستفاده قرار میگیرد نباید انجام داد .زمانی که پیامبر قرآن میخواند ،اعراب می گفتند« :راعِنا َّیِرسولهللا؛ ای پیغمبر ما را مراعاتمان کن ،ما نمیفهمیم تند تند قرآن را میخوانی ».ما همین االن هم قرآن را نمیفهمیم .آن اعراب بندگان خدا ،سوادی هم نداشتند" .راعِنا" یک 37 معنی بد دیگر هم میتواند داشته باشد" .راعی" یعنی چوپان ،حاال دیگر کلمه را باز نمیکنم .یهودیها میآمدند وسط جلسۀ پیامبر مینشستند .اعراب که میگفتند« :راعنا» ،یهودیها هم میخندیدند .اعراب هیچوقت به معنی بد نمیگفتند .آیه نازل شد: َلِ ت ُقولُواِراعنا وِِقُولُواِانظُْرَنِ 1 خدا یک کلمۀ مترادف معرفی کرد ،گفت« :این را در عوض بگویید .اینها دارند سوءاستفاده میکنند ».موضوع قمهزنی هم که مراجع میگویند« :موجب وهن است ».همین است .عدهای آنقدر احمق هستند که فکر میکنند یک مرجع خودش ّ را جلوی اباعبدالله قرار میدهد .وقتی اسم اهلبیت میآید و شما دستتان را به حالت دعا باال میگیرید ،این فیلمها ّ مستقیم میرود در تلویزیونهای سعودی پخش میشود ،میگویند« :نگاه کنید اینها میگویند« :یا الله» بعد از آن هم ّ میگویند« :یا صاحبالزمان» ،پس اینها صاحبالزمان را الله میدانند ».لذا دستتان را که باال میبرید ،برعکس کنید .من که میدانم شما هیچوقت امام را ،خدا نمیدانید اما دارد موجب وهن میشود و کلی شیعه در سوریه و عراق دارد کشته میشود .این گردن من و شماست .آیۀ قرآن خواندم ،از خودم نمیگویم .فلذا ممکن است یک کار تا دیروز درست باشد ،امروز ً یک شرایطی به وجود بیاید که ضررش بیشتر از منفعتش باشد ،دیگر انجام ندهید .مثال علما قلیان میکشیدند ،علم بر این نداشتند که آسیبرسان است ،مگر علم غیب دارند؟ االن یک عالمی ،یک فقیه میرود پیش دکتر ،دکتر میگوید« :این ً قرص را نخور ،این قرص را بخور ».میگوید« :باشد ».االن دارند تحقیقات انجام میدهند که مثال در چای ،ایراد هست. مصرف زیادش ضرر دارد ،خب باشد کم میکنیم .البته یکعده هم به گناه عادت میکنند. حقالناس خیلی بحث دارد .خدا از شهدا هم حقالناس را طلب میکند 2.حقالناس چیزهای بسیار ریز را هم شامل میشود ولو یک قران .وای بر آن کسانی که بیتالمال را میخورند .خدا شاهد است که خیلی احمق هستند چون آن دنیا ً فقط یک نفر جلویشان را نمیگیرد ،مثال بیتالمال ایران را خورده است ،کل این هشتادوخردهای میلیون نفر جلویش را ً میگیرند .مثال فرض کنید 10هزار تومان خورده باشد ،این تقسیم بر ۸0میلیون میشود .میگویند« :اینقدر باید بدهی، نداری؟ خب از ثوابت به ما بده ».بعد بچههای مردم میآیند حقشان را میخواهند .اوضاع آشفتهای میشود! بهخاطر همین 2رک :شیخ صدوق« ،من ال یحضره الفقیه» ،ج ،3ص.1۸3 ‏MASAF.IR 1سورۀ بقره ،آیۀ ...« :104مگویید راعنا و بگویید انظرنا»... چگونه گناه نکنیم؟ امیرالمؤمنین میترسید ،خودکار عوض میکرد .این چراغ را خاموش میکرد ،آن چراغ را روشن میکرد 1.همیشه یک کاری میکرد سرازیری از جیبش به سمت بیتالمال باشد .برخی از مسئولین ما هستند دورۀ مسئولیتشان که تمام میشود یک پولی از جیبشان میگذارند و میگویند« :شاید یک چراغ را بیشتر روشن نگه داشتیم ».آدمی که درست کار کرده باشد، ً اینطور است .نمیخواهد وسواس بگیرید .مثال طرف پنج سال یکجا مسئولیت داشته ،دزدی نکرده است ،بابت همین خردهریزها هم یکمیلیون پول کنار میگذارد .این خوب است .اینهایی که بیتالمال میخورند ،خیلی دیوانه هستند. در راهنمایی و رانندگی حقالناسهای زیادی از مردم جابهجا میشود .طرف با ماشین سنگین دور میدان سپاه ایستاده 38 بود ،ترافیک درست کرده بود ،من با ماشین از کنارش رد شدم گفتم« :آخر اینجا جای پارک است؟!» یک امر به معروف است ً ً دیگر .واقعا ترافیک درست کرده بود .من دیگر نمیتوانستم بایستم و رد شدم .اصال من کافر هستم ،شما هم گبر هستید یا هردو تا کافر هستیم ،آخر اینجا جای پارک است؟! یک فحش جانانهای به من داد که صدایش آمد! این حقالناس است. اگر گناهی کردید و ظهور را عقب انداختید ،آنهایی که منتظر امامزمان هستند آن دنیا خرتان را میگیرند .طرف میگوید« :من هفتاد سال عمر کردم ،میخواستم به امام معصومم برسم ،این شخص نگذاشت ،حق من را بدهید .اگر امام معصوم باالی سرم بود من رشد بیشتری پیدا میکردم ».در روایت داریم آن کسانی که حق اهلبیت را غصب کردند تا ابد ً هر گناهی که صورت میگیرد برای آنها هم مینویسند .اصال قرار بود حکومت دست اهلبیت باشد ،چون دیر رسید، همهچیز عقب افتاد .چون همهچیز عقب افتاد ،تمام این عقبافتادنها را برای آنها مینویسند .این میشود که میبینید یک نفر یک لبخند زده است اما در این دومینوی الهی این لبخند چنان اثرگذار بوده که همهچیز را داغان کرده است .قطام به ابنملجم یک لبخند زد .فلذا حضرت امیر فرمود: «سختترین گناه ،آن است که گناهکار آن را کوچک بشمارد». 2 شاید این در دومینوی الهی یک اثر وحشتناک دارد .روایت طوالنی است ،حضرت چند نکته را میفرمایند از جمله اینکه به همه احترام بگذارید شاید آن آدمی که شما فکر میکنید یک فقیر بدبخت بیچاره است ،یک پیرمرد باشد و همان آدم یکی ّ َ از اولیاءالله باشد ،یکی از ابدال 3باشد ،از رجالالغیب باشد ،از یاران امامزمان باشد که شما او را نمیشناسید .شاید خضر پیغمبر در مقابل شماست که او را نمیشناسید .یک بخشی هم میگوید هیچ گناهی را نگویید کوچک است. زمانی که ابنزیاد ،هانی 4را گرفته بود ،اگر قبیلۀ هانی میریختند آنجا را میگرفتند ،ابنزیاد را میکشتند و ً امامحسین به کوفه میرسید ،مردم کوفه هم با امامحسین بیعت میکردند؛ اصال شاید سرنوشت و ماجرای تاریخ 1ریشهری« ،موسوعة االمامعلیبنابیطالب ،»ج ،4ص /۲۲1عالمه مجلسی« ،بحاراالنوار» ،ج ،41ص / 105ج ،104ص.۲۷5 2رک« :نهج البالغه» ،حکمت / 340ابوالفتح آمدی« ،غرر الحکم» ،ج ،1ص201 4هانیبنعروةبنغران مرادی (شهادت ۸ذیحجۀ۶0ق) ،از بزرگان کوفه و یاران خاص امامعلی و مخالفان بیعت با یزید بود. ‏MASAF.IR 3اصطالحی در عرفان اسالمی ،جمعی از بندگان خاص خدا هستند که بنابر روایات ،شمارشان ثابت و معین است و هرگاه عمر یکی از آنان به پایان رسد ،فرد دیگری از طبقۀ فروتر اولیا جایگزین او میشود. اصول ترک گناه عوض میشد .اما قاضی ش َریح 1را خواستند ،گفتند« :عیبی ندارد قاضی ش َریح بیاید نگاه کند ببیند که ما هانی را نزدیم». دندان هانی را شکسته بودند ،یک کتک اساسی زده بودند اما قاضی ش َریح وقتی دید ،رفت گفت« :او را نزدند ،سالم است». ببینید «او را زدند» ،شد «او را نزدند ».یک حرف "ن" تاریخ را عوض کرد .حاال هرچه میشود برای او مینویسند .همین طور دارد کنتور میاندازد .برای همین باید برائت بجویید ،بترسید ،بلرزید ،بگویید« :خدا نکند من این گناهی که میکنم همچین اثری داشته باشد ».گناه را کوچک نبینید .اینهمه دادوبیداد بین ما و پدر و مادرهایمان پیش میآید ،یک نفر در این دادوبیداد مادرش را میزند میکشد .میتوانید قسم حضرت عباس بخورید که از اینها نیستید؟ به خدا نمیتوانید قسم بخورید. حواستان باشد. 39 ّ ّ حقالله هم نماز و روزۀ شماست ،اینها را مواظب باشید .انجام واجبات و ترک محرمات ،حقالله است ،درست انجام بدهید .اینها جزء اصول است. اصل :4عالم محضر خداست عالم محضر خداست ،در محضر خدا معصیت نکنید؛ همان طور که مینویسند« :این مکان مجهز به دوربین مدار بسته است ».و شما حواستان را ششدانگ جمع میکنید .میگویند اثرش بسیار باالست ،دزدیها در فروشگاهها کم میشود. «این مکان مجهز به دوربین مدار بسته است ».اثرش از اینکه «عالم محضر خداست ،در محضر خدا معصیت نکنید ».بیشتر العِيُوبِ است .دارید از لطف خدا و صبر و ار ِ ُِ است ،برای اینکه اینجا بنده آبرویتان را میبرد اما خدا آبرویتان را نمیبرد .سِِتِ ُِ حلم خدا سوءاستفاده میکنید ،پرروئی میکنید .خدا میفرماید: ‏أَلِیعلمِِب هنِهللاِیری؟؛ آیا نمیدانید که خدا میبیند؟ 2 خدا شاهد است خیلی آیۀ تکاندهندهای است .روی شیشههای بیآرتی نوشته است :أَل ِیعلمِِب هِن ِهللا ِیری مانند شیشۀ رفلکس است .در شیشۀ رفلکس شما فقط خودتان را میبینید و متوجه نمیشوید آن طرف شیشه هم میتوانند شما را ً ببینند .مثل دوربینهای داخل اتوبان است .دارد شما را رصد میکند .علم ثابت کرد که اینها عقال شدنی است و محال عقلی نیست. ً به این فکر کنید که چه کسی دارد نگاهتان میکند .مثال در خانه کنار برادرتان هستید ،پاها را دراز میکنید .بعد پدرتان میآید ،یک تکانی میخور ید که احترام بگذار ید .بعد نزد یک آدم عالیرتبه یا یک مرجع تقلید یا یک استادی میروید ،دیگر دو زانو مینشینید .خدا کجا؟ اینها کجا؟ اینقدر راحت مقابل خدا معصیت میکنید؟! وقتی دارید گناه میکنید ،میگوید: «دارم میبینمتان ».به این فکر کردید که خدا شما را میبیند؟ به این فکر کردید امامزمان حاضر بر رفتار شماست؟ فضای 2سورۀ علق ،آیۀ .14 ‏MASAF.IR 1شریحبنحارث کندی مشهور به شریح قاضی از چهرههای اجتماعی ،قضایی و سیاسی صدر اسالم .به دستور عمربنخطاب قاضی کوفه و در زمان حکومت امامعلی به دلیل قضاوتهای نادرست تبعید شد. چگونه گناه نکنیم؟ دربسته است ،هیچکسی نیست ،فقط خودتان هستید ،دارید یک گناه شهوانی انجام میدهید ،میگوید« :من میبینمت .تو جلوی مردم خجالت میکشی این کار را انجام بدهی ،چطور از من خجالت نمیکشی؟» فکر کنید شیشه رفلکس است .خدا را اندازۀ شیشه رفلکس قبول داشته باشید! خدا میفرماید: ‏ماِل ُك ْمَِلِت ْر ُجون ه َِّللِوق ًارا؟ 1 چه شده که دیگر برای خدا وقار هم قائل نیستید؟ وقتی ببینیم در مقابل چه کسی داریم گناه میکنیم ،کوچکترین 40 گناهها هم بزرگترین معصیتها میشود .جلوی بعضیها میایستیم ،سرمان را هم نمیخارانیم ،میگوییم زشت است ،ثبت میشود .جلوی دوربین میخواهد عکس بگیرد ،پلک نمیزند که چشمبسته نیفتد چون ثبت میشود .به این فکر کنید که ثانیهثانیه ،لحظهلحظۀ شما دارد ثبت میشود .خدا میفرماید: َْ ن ُِن خل ْقنا ُك ِْمِف ل ْوَلِتُص ِدقُونِ؛ ما شما را آفریدیم ،پس چرا باور نمیکنید؟ 2 َ بشر درمورد وجود خدا دچار شک شده است ،خدا میگوید« :تو مال من بودی ،من خلقت کردم ،حاال کارت به جایی رسیده که دیگر من را تصدیق هم نمیکنی؟!» اصل :5کنترل ورودیها باید مواظب ورودیهای بدن باشید .اگر مال حرام خوردید ،راحتتر گناه میکنید .آن کسی که مال حرام خورد و خوراند، بداند که دارد زمینۀ گناه فراهم میکند .بنده اعتقاد دارم دشمن دارد یک کاری میکند که ما مال حرام بخوریم .سیستمهایی را دارد طراحی میکند که ما مجبور شویم نزول بخوریم .دارند این کار را میکنند چون اثرش را میدانند .حضرت ّ اباعبدالله در روز عاشورا کد را لو داد ،فرمود: تِبُطُونُ ُك ِْمِمنِِا ْْلرامِ؛ شکمهایتان از حرام پر شدهِ3». « ُملئ ِْ شما هم نماز میخوانید من حسین هم نماز میخوانم ،شما هم روزه میگیرید من هم روزه میگیرم ،شما هم قرآن ً میخوانید من هم قرآن میخوانم ،اما شکمهایتان از حرام پر شده .مثال آنها هم مسلمان بودند .عمر سعد به آن اراذل و اوباش میگویدَّ« :یِخيلِهللاِارکبیِوِِبْلنةِابشری؛ ای سواران خدا سوار شوید ،مژده باد شما را به بهشت 4».مسلمان بودند. نماز میخواندند .روزی ۲0هزار نفر در آب فرات غسل شهادت میکردند. 1سورۀ نوح ،آیۀ .13 2سورۀ واقعه ،آیۀ .5۷ 4لبیب بیضون« ،موسوعة کربالء» ،ج ،1ص / ۶41مرتضی مطهری« ،فلسفۀ تاریخ» ،ج ،4ص.30۸ ‏MASAF.IR 3عالمه مجلسی« ،بحار األنوار» ،ج ، 45ص.۸ اصول ترک گناه بعضیها دستشویی فرنگی را با دستشویی فرهنگی اشتباه میگیرند ،میخواهند کار فرهنگی بکنند ،کار فرنگی میکنند! بعضی موقعها میآیند دشمن را طوری نشان میدهند که احساس میکنیم هیچکداممان احتمال ندارد اینطور ً شویم .مثال میخواهند یک شخص بد را نشان بدهند ،آنقدر کریهالمنظر نشان میدهند که فقط دو تا شاخ ندارد! نه، اینطور نیست ،بعضی از این تکفیریها که در عراق کشته شدند را ببینید ،چهرهشان زیباست ،محاسن زیبا دارند .چرا دارید اینطور یاد میدهید؟ بعدها یک نفر با چهرۀ زیبا ،مردم را گول میزند .چون این یک توهم است ،بر مبنای یک توهم میگوید: «همۀ آدم بدها زشت هستند ».لذا وقتی یک آدم خوشگل میبیند که پدرش را درمیآورد ،میگوید« :پس چه شد؟» بیایید ّ بگویید که در واقعۀ عاشورا ،اینهایی که میآمدند اباعبدالله را تحریک میکردند ،خیلی قشنگ حرف میزدند .معاویه 41 خطیب بود ،خطبههای قشنگ و تحریککننده میخواند .بگویید تا مردم قدرت حساسیت حسگرشان را باال ببرند .حواستان باشد ،مال حرام نباید خورد ،مال حرام جانباز جنگ صفین را قاتل امامزمان میکند .شمر چند تا ایراد داشت .در سخنرانی ّ "چهار شخصیت کربال" گفتم .شمر لعنتاللهعلیه یک ملعون است ،پدرش هم درآمده ،تمام شده رفته است ،اما کار دنیا تولید ّ شمر است ،آن را بزنید .یزید رفت ،االن هم در بدترین عذابهاست ،لعنتاللهعلیهماجمعین ،همین االن هم آتشش دارد شعله میکشد ،اما این دستگاه یزیدسازی را بزنید .ببینید شمر ایرادش چه بود؟ شمر این ایرادات را داشت .1 :حسود بود؛ ّ شما که نیستید! .۲شکمپرست بود؛ شما که نیستید! .3به مردم تیکه میانداخت ،طعنه میزد؛ شما که نیستید انشاءالله! ّ ِاَّللَُِشْرِاً» یعنی لعنت بر .4مال حرام میخورد؛ شما که نیستید انشاءالله! فلذا وقتی در زیارت عاشورا میگویید« :وِِلعن هِ ِاَّللَُِشْرِاً» و خودمان تمام این صفات و خصلتها و رذایل اخالقی که یک نفر را شمر میکند .نکند یک وقت بگوییم« :وِِلعن هِ را هم لعن کنیم و نفهمیم؟! اینجاست که ممکن است من دل یک نفر را بشکنم که نمرهاش ده است ،یا دل یک نفر را بشکنم که نمرهاش هزار است ،یا دل یک نفر را بشکنم که نمرهاش بینهایت است ،در هر بار چقدر سقوط میکنم؟ برای آن ده ،منفی ده میشوم؛ برای هزار ،منفی هزار میشوم و برای آن بینهایت ،منفی بینهایت میشوم .یک موقع به یک آدم ً عادی تیکه میاندازید ،این حقالناس است .حاال یک موقع هم به امامزمانتان تیکه میاندازید .یک موقع عمدا یک ّ ً حرفهایی میزنید جگرش را بسوزانید .روز عاشورا شمر میدانست اباعبدالله زنده است ،عمدا میگفت« :به خیمهها ّ ً حمله کنید ».میخواست جگر اباعبدالله را بسوزاند .یک موقع هست مثال به یک آدم نخالهای مثل من حسودی میکنید، یک موقعی هست به امامزمانتان حسودی میکنید .چقدر سقوط میکنید؟ هرچقدر که او ارتفاع دارد ،چون آنقدر باال میروید که خودتان را همقد او میبینید ،بعد پایین میافتید .هرکس باالتر نشست ،استخوانش هم محکمتر میشکند. ورودیها را کنترل کنید مثل نگاه حرام. ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هرچه دیده بیند دل کند یاد خب نگاه نکنید .مرحوم حاج آقای مجتهدی 1میگفتند« :اینکه میگویند میروید خانۀ مردم ،چشمتان را درویش کنید. نه فقط برای ناموسش ،برای وسایل خانهاش هم هست ».شما میروید آنجا میگویید« :عجب مبلمانی!» به دلتان میافتد، پول هم ندارید ،لذا به گناه میافتید تا آن را بخرید .نگاه نکنید تا هوس نکنید .این خیلی مهم است ،خیلی جلوی گناهها را ‏MASAF.IR 1احمد مجتهدیتهرانی ( 130۲تا 13۸۶ش) ،روحانی برجسته و استاد حوزۀ علمیه و استاد اخالق شیعی. چگونه گناه نکنیم؟ ً میگیرد .مثال اگر به من بگویند« :بیا سوار این ماشین شو ».سوار نمیشوم .چون اگر سوار شوم دلم میخواهد .من خودم میدانم چه جانوری هستم! هوس میکنم ،آن وقت باید بنشینم این کاله آن کاله کنم ،کاله سر این و آن بگذارم که به این برسم .نمیخواهم ،مگر بیکار هستم! برای خرمال کردن شیطان ،اول باید نفس را خرمال کنیم. 42 اصل :6گناه ،گناه میآورد خود گناه ،گناه میآورد ،دایرۀ نکبت گناه درست میشود .هرچه گناه میکنید گناه بعدی آسانتر است .دیدید اولین بار آدم میخواهد یک گناه یا معصیتی را انجام بدهد چقدر برایش سخت است؟ دفعۀ دوم آسانتر ،سوم آسانتر ،دفعۀ بیستم ً عادت میشود .اصال اگر آدم آن گناه را انجام ندهد دلش تنگ میشود .میگوید« :چند وقت است این گناه را انجام ندادیم». ً طرف میگوید« :دو ماه است عرق نخوردیم ،ردیف کنید برویم یک عرقی بخوریم ».یا مثال یک ماه است مهمانی مختلط نرفته است دلش تنگ شده است ،میگوید« :یک گودبای پارتیای چیزی بگیرید ،میدانید چند وقت است نرقصیدهام!» ً مراقب باشید به گناه صغیره به دید یک گناه کوچک نگاه نکنید ،چون اصال گناه کبیره از طریق گناه صغیره شروع ً میشود .اصال یکی از گناهان کبیره ،اصرار بر گناه صغیره است 1.مثل این است که به دشمن بگویید« :حاال تو یک قدم داخل بیایی عیبی ندارد ،یک کیلومتر ،کبیره میشود ».دشمن یک قدمش هم خطرناک است .بگویید« :بیرون از مرزهای من باش .هر فیلمی خواستی پیاده کن ».بعضیها از پینوکیو هم بدتر هستند .پینوکیو بعد از هشتاد قسمت آدم شد .باالخره گربهنره و روباه مکار را شناخت .بعضیها میبینید هشتاد سال ،مدام مثل پینوکیو از گربهنره و روباه مکار گول میخورند .دیگر غربیها باید چهکار کنند تا ما بفهمیم اینها دشمن هستند؟ ششدانگ باشیم .عیبی ندارد میخواهید بروید با آنها حرف بزنید اما ششدانگ باشید .بغلتان را باز نکنید ،او دشمن است .چهکسی ایدز را وارد این مملکت کرد؟ فرانسه .میخواستیم خون به مردم بزنیم ،خون کم آمده بود ،رفتیم از آنها خون خریدیم ،گفتند« :بهترین وقت است ایدز را وارد کشورشان کنیم ».خونهای آلوده به ایدز دادند .سر غزه ،همه خودشان را نشان دادند .خدا دارد بر مسلمانان حجت تمام میکند .بر کل مسلمانها ،بر عربها ،بر غیرعربها دارد تمام میکند که حتی اگر حکام شما ایستادند ،چرا علیه این حکامی که با اسرائیل هستند شورش نمیکنید؟ آن دنیا خرشان را میگیرد .قرآن میفرماید: وم ه واَِّللِمثَْنِوفُرادى؛ فقط به خاطر خدا دو به دو و یا تکتک قیام کنید. ‏أنِت ُق ُ 2 اگر یک نفر هم نیست با هم دو تا بشوید ،تنهایی بلند شوید .خب کسی را ندارند که اینها را یادشان بدهد .ما داشتیم. 2سورۀ سبأ ،آیۀ .4۶ ‏MASAF.IR 1شیخ عبدعلی عروسی« ،تفسیر نورالثقلین» ،ج ،1ص / 394مازندرانی« ،شرح أصول الکافی» ،ج ،9ص.۲۸1 اصول ترک گناه امامحسین فرمود: الذلهِةُ؛ محال است تن به ذلت دهیم». «ه ْيهاتِمنهاِ ِ 1 کل عالم آنطرف بایستند ،من تنها اینطرف قیام میکنم .زمانی که برای حضرت عباس اماننامه آوردند ،فرمود: «امامزمانم را مهم است .او را به چه بفروشم؟ اگر از امامزمان گرانتر دارید ،بیایید ما معامله میکنیم ».چیزی ارزشمندتر از "خليف ِةًِهللاِعِلِىِاألرضِ" هست؟ این میشود که وقتی یک گناه روی گناه میافتد ،رویۀ اصلی زندگیمان میشود .خطرناک میشود .جلوی گناه ولو کوچک هم بایستید. 43 یک مقداری که در اصل ترک گناه پیشرفت میکنید و جلو میروید ،یک اتفاقهای خیلی خوبی میافتد .یک چیزی در ً ً وجودتان بیدار میشود که قبال آن را اصال ندیدهاید ،برای اولین بار حسش میکنید .موجود جدیدی که با شما شروع به ً ً حرفزدن میکند .مثال قبال در حد بنز دروغ میگفتید ،االن کوچکترین دروغ ،ولو مصلحتی هم میخواهید بگویید ،یک نفر ً از درونتان میگوید« :نگو ،دروغ است ».اینها جنود الهی است ،وجدانتان است .یک حسهای خیلی خوبی دارد .اصال ً اذیتتان میکند ،مثال وقتی یک دروغ مصلحتی میگویید تا شب عذاب وجدان دارید .به طرف زنگ میزنید میگویید« :آقا ً من شوخی کردم ،ببخشید ».اما وقتی مدام دروغ بگویید ،روی وجدانتان خاک میریزید و اصال میمیرد .یک جایی میرسد ً که تقریبا احتمال بازگشت صفر است. اصل :7کثرت تسبیحات این اصل خودش پنج تا اصل است .به ترتیب به شما میگویم ،چون برمبنای یک روایت است .امامصادق میفرمایند: «قالِابليسِلعنتهللا ِعليهَِ:خْسةُِأ ْشياء ِل ْيس ِِل ِفيه هن ِحيل ِةٌِو ِسائ ُر ِالنهاس ِِف ِق ْبضتِ؛ ابلیس گفت :پنج چیز است که اگر کسی داشته باشد ،حیلۀ من روی او اثر نمیکند». 2 ً بقیۀ مردم کال در قبضهاش هستند .خودش لو داده است: « .1منِا ْعتصمِِب هَّللِع ْنِنيهةِصادقةِوِاتهكلِعل ْيهِِفِجِيعِأ ُُمورهِ؛ کسی که با صدق نیت دستش به طناب خداوند است و در همۀ کارهایش به خدا توکل میکند ».هرچه من برایش فیلم بازی میکنم که یک دقیقه آن طناب را رها کند ،میگوید: «خیر ،امکان ندارد" ».اِ ْعتصمِ" یعنی چنگزدن. 2شیخ صدوق« ،الخصال» ،ج ،1ص.۲۸5 ‏MASAF.IR 1سیدبنطاووس« ،لهوف» ،ص / 9۷عالمه مجلسی« ،بحار االنوار» ،ج ،45ص.۸3 چگونه گناه نکنیم؟ قرآن میفرماید: ِاَّلل؛ به ریسمان الهی چنگ بزنیدِ1. ‏وا ْعتص ُمواِِْب ْبل ِِ ً کسی که دو دستی به طناب خدا چسبیده است و رها نمیکند .این آدم اصال وسط لجن هم برود ،دوباره آن طناب را میگیرد و بیرون میآید و یک دوش هم میگیرد و پاک پاک میشود .بعضیها هستند داخل لجن هم نمیروند ،اما با یک ي ،صراط المستقیم، آب جوی نجس میشوند ،چون رها هستند ،چون بیصاحب هستند .صاحبتان کیست؟ با ح ْب ُِلِهللاِِالْمت ُِ 44 مولی الموحدین امیرالمؤمنین میتوانید دست خدا را بگیرید .لذا برای رسیدن به خدا ،راه دارد .برای تمام امورش ،کوچک ّ ّ و بزرگ ،به خدا توکل کنید .مدام بگویید« :انشاءالله» طرف هر کاری میخواهد بکند ،بسمالله میگوید .ما روایت داریم: ّ ً «کارهایتان را با بسمالله شروع کنید ،چون کار باطل و بیهوده با نام خدا اصال انجام نمیشود 2».با این ،کارتان را بیمه میکنید و اگر یک جا هم یک مقداری اشتباهاتی داشته باشید ،خدا میآید سریع میگوید« :نمیشود ،به اسم ما دارد خرابش میکند، اَّللِال هر ْحنِِال هرحيم» بگویید .بگویید: برایش ردیف کنید ».هر کاری میخواهید انجام بدهید ،میخواهید بیرون بروید« ،ب ْسمِِ ِِ «الهی به امید تو و توکل به تو و توسل به اهلبیت عصمت و طهارت ،امروز بیرون آمدم ،امروز را روز خیر و برکت برای من ً قرار بده ».هر کار میخواهید بکنید توکل کنید .حتی اگر صدایتان کردند که توبیختان کنند ،بر خدا توکل کنید ،نهایتا ً میخواهند بیرون بیندازند .بگویید« :به درک!» کسی که توکل به خدا دارد اصال دنیا برایش "به درک" میشود .میگویید: ً «اصال اهمیتی ندارد من را بیرون بیندازید .مگر خدا روزیرسان نیست؟ این آدم کارهای نیست ».رسیدن به این مرحله سخت ً است اما واقعا شدنی است. زمانی که شهید عباس بابایی برای گذراندن دوره به آمریکا رفته بود ،آنجا زیرآبش را زده بودند .ژنرال او را خواست .وقتی ژنرال برای یک کاری از اتاق بیرون رفت ،وقت نماز شد .شهید بابایی همان جا روزنامهای پیدا کرد ،وضو هم داشت ،شروع ً کرد به نماز خواندن .با خود گفت« :من با خدا طرف هستم ،این بابا چهکاره است؟» اگر واقعا قبول دارید خدا زورش از این بیشتر است ،تمام است .فردی رفت دعا بگیرد .میگفت« :محلمان سگ دارد ،یک دعایی به ما بدهید این سگ پاچهمان را نگیرد ».فرد هم دعایی به او داد و 10هزار تومان از او پول گرفت و چوبی هم به او داد .گفت« :این چیست؟» گفت« :یک ً وقت دیدی آن سگ عربی بلد نبود!» شما توکلتان به چوب است یا به خدا؟ واقعا به این فکر کنید. یکی از روشهای ترک گناه ،ادا درآوردن است .هر کار میکنید توکل بر خدا کنید .این لفظ را روی زبانتان بیندازید: ّ ّ ً «انشاءالله» مثال یک معاملهای میخواهد رقم بخورد ،پول جور است ،همهچیز هم جور است ،بگویید« :انشاءالله» اگر ً خدا نخواهد زیرش میزند .اگر واقعا قبول دارید که خدا راستگوست ،او میگوید« :من هستم ،اراده کنم رگ حیات او را میبندم .چهکسی میخواهد با تو دربیفتد؟ تو توکل کن ،بقیهاش با من ».منتها ما داناییاش را داریم ،علم بر این داریم اما داراییاش را نداریم .مثل آن مردهشوری است که علمی ندارد که االن چه اتفاقی برای سلولهای این مرده افتاده ،فقط میداند که او مرده و هیچ کاری هم نمیتواند بکند .اما یک نفر که پزشکی خوانده و استاد بدن است ،شب میترسد با یک 2امامحسن عسکری« ،تفسیر االمامالعسکری» ،ص.۲5 ‏MASAF.IR 1سورۀ آل عمران ،آیۀ .103 اصول ترک گناه مرده یکجا بخوابد .دانایی دارد اما دارایی ندارد .لذا باید دارایی شود ،ملکه شود .با تکرار ،یک چیزی ملکه میشود .توکل به ً خدا را تکرار کنید .اصال به خدا اعتماد کنید ،چشمهایتان را ببندید و خودتان را در بغل خدا بیندازید .بروید پناهندۀ سیاسی به خدا شوید؛ بگویید« :تا تو هستی ،چهکسی میخواهد من را اذیت کند؟ من کارم را درست انجام دادم ».خدا شاهد است ً به خود من اثبات شده است ،هر زمان نماز را به خاطر هر کاری عقب انداختم ،یک گیری در آن کار بهوجود آمد که اصال ً ً ً دیدم معادل زمان نماز نرسیدم .مثال میگفتم بروم بعدا برگردم نمازم را بخوانم ،یا مثال این مطلب را بخوانم بعد نماز بخوانم، ً دیدم دقیقا همین زمان یک اتفاق عجیب افتاد و از من گرفته شد .به من فهماند« :بخوان ،بقیهاش با من است ».قبول کنید ،توکل به خدا اصل است .کسی که دائم توکل به خدا دارد ،دست در طناب الهی دارد ،هیچکسی نمیتواند این را جدا 45 کند. يحهُِِفِل ْيلهِوهناره؛ کسی که صبح و شب زیاد تسبیح میکند ».سبحانهللا میگوید .شیطان میگوید: « .۲م ْنِكثُرِت ْسب ُ «من با این فرد هم نمیتوانم کاری بکنم ».این کار کنتور نمیاندازد ،بیکار در ماشین نشستید دارید درودیوار را نگاه میکنید، 1 یِکنت ِمنِ ذکر بگوییدُ « :س ْبحانِِ هِ ِس ْبحانک ِإنِ ُ اَّلل»« ،سب ٌ وس ِربناِوِِرب ِالْمَلئكةِِوِِالروحِ» « ،هَل ِإله ِإ هَل ِأنت ُ وح ِقُد ٌ الظهالميِ» 2این ذکرگفتنها یاد خداست .چیزی که روی لب تکرار میشود ،آرامآرام قلب با آن وزن میگیرد ،ریتم میگیرد، اَّلل» لذا شروع میکند با شما نفسکشیدن ،بعد ساکت هم که میشوید و حتی خواب هم هستید ،قلبتان میگویدُ « :س ْبحانِِ هِ ً دیگر شیطان حاشیۀ امنیت دارد ،نمیتواند بیاید اینجا تخم بگذارد .اصال دیگر نمیتوانید حرف چرتوپرت بزنید .اما وقتی ً عادت شد که لغو بگویید ،قلبتان به لغو عادت میکند .مثال به مجلس روضه میآیید ،دارند روضه میخوانند یاد آن حرف بیخود میافتید ،یاد آن ترانه میافتید ،یک کلمه در روضه میشنوید ،یاد آن فحش میافتید ،یاد آن جک بد میافتید ،کل حالتان بههم میریزد .برای اینکه گوشتان را کنترل نکردید ،زبانتان هم مدام تکرار کرد .اینها نکته است. « .3منَِلَِیزعِعلیِاملُصيبةِحيِتُصيبُِهُ؛ کسی که وقتی یک مصیبتی بر او وارد میشود ،جزع و دادوبیداد نمیکند». پیرمرد نودساله مرده است ،دخترهایش سر مزارش طوری کفر میگویند که انگار جوان رشید هجدهساله مرده است! یکی از ضربههایی که شیطان به ما میزند ،شوک و بهت است .شما عادت دارید جلوی شیطان بایستید ،اما در مصیبتها یک شوکی به شما وارد میشود ،گیج میشوید ،در همان لحظه یک چیزی از دهانتان بیرون میپرد ،یا یک رفتاری از شما سر میزند .حواستان باشد ،ضربه را میزند و درمیرود .این شوک و بهت کجاست؟ در عصبانیشدنها .طرف یکمرتبه ً عصبانی میشود ،در حالی که این آدم در حالت عادی اینطوری نبوده است .میگویند« :اصال این آدم اینطوری نبود ،دو ً سال است با ما همسایه است ،همکار است ،ما میشناسیم ،اصال یک همچین حرفی از او بعید است ».چه شده است؟ یک مصیبتی بر او وارد شده است. هر مصیبتی که بر سرتان بیاید ،یک جمله هست که کار را تمام میکند: 2ذکر یونسیه ،بخشی از آیۀ ۸۷سورۀ انبیاء« :خدایی بهجز تو نیست ،پاک و منزهی تو ،من از ظالمان هستم». ‏MASAF.IR 1شیخ صدوق« ،علل الشرائع» ،ج ،2ص /312شیخ طوسی« ،تهذیب األحکام» ،ج ،۲ص.1۲۲ چگونه گناه نکنیم؟ ّ «َلی ْو ُمِک ُيوُمکَِّیاِبعبدهللا ؛ هیچ روزی مانند روز تو نیست یا اباعبدالله». 1 از حضرت زینب بیشتر میخواهید مصیبت ببینید؟ به خدا نمیبینید .این خانم خیلی مظلوم است .دو پسرش در کربال گم هستند .ایشان مادر شهید است ،دو تا دسته گل از دست داده است .تنها کسانی بودند از بنیهاشم که حضرت زینب بدرقهشان نکرد ،فرمود« :مبادا امامحسین خجالت بکشد ».داغ امامزمان را جلوی چشمش دید که از قضا برادرش هم هست .شما حضرت زینب را نگاه کنید .یادم است یک نفر از اهل بم ،چند نفر از خانوادهاش را از دست داده بود .میگفت: «تنها چیزی که به من آرامش میدهد ،کربالست». 46 « .4ومنِرضيِألِخيهِاملُؤمنِِباِیرضاهُِلنفسهِ؛ هرچه برای خودش راضی است ،برای برادر مؤمنش هم راضی است». حسود نیست .از این باالتر هم داریم؛ حدیث داریم« :هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند 2».بعضی موقعها ممکن است با این رفتار ،شما خرابکاری کنید ،چون یک سری چیزها هست برای خودتان میپسندید اما آن شخص نمیپسندد .این 50درصد ماجراست. ما را ماه رمضان یکجا دعوت کردند .یکمرتبه دیدیم یک نفر ظرف حلیم را برداشت ببیند خوب شده است یا نه ،یک قاشق خورد و با همان قاشق شروع به همزدن کرد .گفتم« :چرا با قاشق دهنی هم میزنی؟» کمی نگاهم کرد ،دید اءٌ؛ آب دهان مؤمن شفا است 3».حدیث هم برای من خواند! گفتم« :تو اول خرابکاری کرده است! گفتُ « :س ْؤُِرِال ُْم ْؤمنِِشف ِ ثابت کن مؤمن هستی ،حاال درمورد بقیهاش صحبت میکنیم ».چون خودش آدمی است که با قاشق دهنی هم غذا ً میخورد ،واقعا هرچه را برای خود میپسندید برای ما هم پسندید ،اما صحبت این است که ما نمیپسندیم! خیلی باید هوشیار باشید ،شاید طرف مقابل از کار شما خوشش نمیآید .حواسمان باشد. ّ ً مثال دوست دارید پولدار شوید ،اگر رفیقتان پولدار میشود ،بگویید« :الحمدلله» شرایط را فراهم کنید پولدار شود .خدا این بندهاش را خیلی دوست دارد .لذا شیطان نمیتواند دور و بر او باشد چون خیلی خوشگل جلوی نفسش ایستاده است. حسودی نکنید ،برای رفیقتان خیر بخواهید ،خدا هم برایتان خیر میخواهد .برایش شهادت بخواهید ،به شما هم شهادت میدهند .برایش پول بخواهید به شما هم پول میدهند .در این هیچ شکی نکنید ،خیر بخواهید .و وقتی دیدید دارید حسودی ً میکنید ،سریع توی دهن نفس بزنید .بروید عمدا به او تبریک هم بگویید ،دستش را هم ببوسید ،رویش را هم ببوسید، بگویید« :خیلی خوشحال شدم این مطلب را شنیدم ».به نفستان بگویید« :بفهم که از این غلطها نباید بکنی». « .4منِرضیِِبِاِقسمِهللاُِوَِلِیهت همِلرزقِهِ؛ راضی است به آن چیزی که خدا به او قسمت کرده است و دیگر غم روزی خویش نخورد ».کوشش و سعی برای رسیدن به یک چیزی خوب است. قرآن میفرماید: « 1هیچ روز و سرنوشتی مانند روز و سرنوشت تو نیست /».شیخ صدوق« ،امالی» ،ص.1۷۷ 3حر العاملی« ،وسائل الشیعة» ،ج ،۲5ص / ۲۶3یوسفبناحمد بحرانی« ،الحدائق الناضرة» ،ج ،1ص.4۲1 ‏MASAF.IR 2رک :عالمه مجلسی« ،بحار األنوار» ،ج ،۷۲ص.۲9 که ایشان در ضمیرشان هست تغییر دهند. اصول ترک گناه ‏إ هن ه ِاَّللَِلِیُغ ِريُِماِبقومِح ِّتِیُغ ِريواِماِِبن ُفسهم؛ و خدا نعمتی را که نزد گروهی هست تغییر ندهد ،تا آنچه را 1 اما بعضی افراد هستند خیلی دستوپا میزنند ،این کاله آن کاله میکنند .خب روزیتان نیست! مگر خدا روزیرسان نیست؟ بگویید« :من کارم را کردهام ،سعیام را کردهام ،روزی هشت ساعت کار میکنم ،اضافهکار هم میایستم ،کاله سر کسی نمیگذارم ،بقیهاش با خداست ».یک نفر با کالهبرداری از یکطرف درآمد بیشتری دارد ،از آنطرف َبرجش بیشتر میشود ،مریضیاش بیشتر میشود ،خرابی ماشینش بیشتر میشود .از اینطرف ورودی بیشتر میشود ،از آنطرف خروجی 47 بیشتر میشود. زیاد ذکر بگویید ،با ذکر گفتن ،جلوی گناه گرفته میشود .یک روش خوب به شما یاد میدهم؛ آن لحظهای که شهوت بر شما غلبه کرد ،دو رکعت نماز مستحبی نشسته بخوانید و به یکی از اهلبیت تقدیم کنید .همین کارها به یکباره شما را نسبت به انجام گناه سرد میکند .بگویید« :بعد از این دو رکعت نماز میآیم و گناه میکنم ».این نماز و ذکر و تسبیح جلوی ّ گناه را میگیرد .چند روایت از اهلبیت عزیزمان برایتان بخوانم .آقا رسولالله سه کار را معرفی میکنند که انجامشان برای ما سخت است؛ یعنی شیطان بر این ّامت دست گذاشته است که این سه کار انجام نشود .همان طور که امامصادق فرمودند: «شیطان جز با شیعیان ما با کسی دیگر کاری ندارد». 2 شما تکفیری باشید ،صبح تا شب نماز بخوانید ،شیطان با شما کاری ندارد .برعکس میگوید« :نماز خواندن این شخص باعث میشود خط گم شود ».ببینیم این سه کار چیست و بیاییم کاری کنیم که بتوانیم این کارها را انجام بدهیم تا نور چشمی ّ آقارسولالله و خدا باشیم .حضرت میفرمایند: ث؛ آقای عملها سه چیز است؛ رفتار منصفانه با مردم ،یاد خدا و رعایت مساوات». ِاأل ْعمالِثَل ُِ «سيِ ُد ْ 3 ً .1انصاف در حق مردم :انصاف خیلی مهم است .انصاف داشته باشیم ،اجحاف نکنیم .بعضی از ما واقعا بیانصاف هستیم .شخصی خواست خمسش را حساب کند ،نزد یکی از مراجع عراق رفت گفت« :این خمس ما ».گفت« :چرا امسال اینقدر زیاد آوردهای؟» گفت« :راستش را بخواهید تورم به وجود آمد ،دالر باال رفت ارزش واحد پولیام یکسوم شد ،من خریدم به قیمت گذشته بود ّاما وقتی باال رفت به قیمت دالر روز فروختم ،درآمدم بیشتر شد ،به تبع آن خمسم هم بیشتر شده است ».آن مرجع گفت« :اجحاف کردی!» گفت« :یعنی چه اجحاف کردهام؟ متوجه نمیشوم ».گفت« :وقتی که شمر ّ ّ لعنتاللهعلیه باالی سر اباعبدالله رفت ،حضرت فرمود« :برو ،خون زیادی از من رفته است ،کارم تمام است .تا حاال هر خرابکاری کردی ،من حسین ضمانت میکنم ،برو و این کار را نکن »».شمر اگر سیچهل ثانیه میایستاد ،آنقدر خون 1سورۀ رعد ،آیۀ .11 3عالمه مجلسی« ،بحار األنوار» ،ج ،۶۶ص.3۷1 ‏MASAF.IR 2ابنشعبۀ حرانی« ،تحف العقول» ،ص / 301عالمه مجلسی« ،بحار األنوار» ،ج ،۷5ص.۲۷9 چگونه گناه نکنیم؟ از پیکر مطهر رفته بود ،که امامحسین زنده نمیماند! اما شمر قبول نکرد .بعد که خواست سر را ببرد ،خنجر نبرید! لذا بدن مطهر را برگرداند .مرجع گفت« :این کار شمر اجحاف است .تو هم پولت را بردار و برو». انصاف خیلی چیز خوبی است .ما انصاف نداریم ،خیلی وقتها بیانصافی در رفتار و حرفزدنهایمان هست .میبینید طرف زیادهخواه و پررو است .انصاف از نصف میآید .بعضی مواقع داد آدم درمیآید ،میگوییم همه چیز یکطرف ،پرروئی این شخص یکطرف .بیانصاف است ،حق را نمیبیند .شیطان روی این آدمها دست میگذارد .چقدر این حرفها را شنیدهاید: ّ «انصاف هم خوب چیزی است!» وقتی شنیدید باید تنتان بلرزد و اگر منصف نباشید ،بدانید از ّامت رسولالله نیستید! 48 ً .۲آن کسی که در هر حال ذکر میگوید :مثال طرف سخنرانی آمده است ،بیکار است ذکر میگوید .اما ذکر فقط صرف این نیست؛ ذکر ،یاد خدا بودن است .خدا میفرماید: وب؛ همانا با یاد خدا دلها آرام میگیرد. اَّللِتطْمئنِال ُقلُ ُِ ‏أَلِبذكرِ ِِ 1 یعنی کسی که همیشه به یاد خداست .طرف میگوید« :چه اهمیتی دارد که مشکل پیش آمده ،من که خدا را دارم ،چرا باید ناراحت شوم؟» بنده بعضی موقعها که تسبیحات حضرت زهرا را بعد از نماز میگویم ،خیلی آرامم میکند ،منتهی به آن فکر میکنم. ً در هر حالی ذکر بگویید .ذکری داریم که َخ ّ فی است ،مانندَ« :لِالهِِا َِِلِاهلل» که اصال لبها بههم نمیخورد! این ذکر کسانی است که نمیخواهند ریا کنند .یک گوشهای نشستند ،دهانشان هم بسته است و در حال ذکر گفتن هستند .این ذکر با نوسان قلب یکی میشود و خیلی عالی میشود .قلبتان ذکر میگوید. دیگری ذکر َج ّ لی است مانند اذان که با بلندگو داد میزنند تا همه بشنوند. یک ذکر داریم که ذکر حالی است ،در هر حالی که هستید ذکر میگویید؛ موقع غذاخوردن ،خوابیدن ،عذر میخواهم زمان قضای حاجت یا در رابطۀ جنسی دارید ذکر میگویید! این زمانی است که حال شما به امضای امامزمانتان رسیده است؛ یعنی میگویید« :دارم میخوابم که انرژی کسب کنم تا برای امامزمانم کار کنم ».لذا تمام زمان خوابتان را ثواب مینویسند. وقتی قضای حاجت میروید تا این اذیت و آزار دفع شود که کار کنید ،برایتان ثواب مینویسند. کجای دنیا چنین چیزی هست که خداوند کسی را راحت به بهشت بفرستد؟ خیلی بیعرضهاند آنهایی که به جهنم میروند .خداوند دنبال این است که خوبی را برایتان ده برابر کند در حالی که بدی را همان مقدار مینویسد .یک هفته فرصت میدهد تا از همان بدی که یکدهم خوبی است توبه کنید .شب قدر و عرفه و محرم میگذارد .بیعرضهاند کسانی که به جهنم میروند .طرف بخوابد ،ثواب میکند .بروید کاری کنید که درس خواندنتان نذر امامزمان باشد .همان طور که در ‏MASAF.IR 1سورۀ رعد ،آیۀ .28 .3آن کسانیکه مواسات دارند :یعنی در حق برادرشان مواسات مالی دارند .یک زمانی من پول ندارم ،یا مهم ّ نیست من دارم یا ندارم ،میگویم« :انشاءالله شما هم نداشته باشید ».این اسمش حسادت است .زمانی هست که من ندارم، ّ شما دارید ،میگویم« :انشاءالله او داشته باشد .خدایا کاش من هم داشته باشم ».این اسمش غبطه است .این خیلی خوب ّ است .من به کسانی که راحت گریه میکنند ،خیلی غبطه میخورم .نمیگویم انشاءالله اشکش خشک شود ،عوضش من اصول ترک گناه بحث ا ّ منیه و سئل گفتیم ،و در دعای افتتاح هم میخوانیم ،سئل همه خداست ،سئل زمینی هم امامزمان است .اینها ً همه ذکر میشود و این افراد دائما ذکر میگویند. 49 گریه کنم .میگویم خوش به حالش ،ببین حضرت زهرا چه عنایتی به این فرد دارد .چون اشک چشم مال حضرت زهرا است؛ اجازه دست اوست .هر زمان در هیئت گریهتان نگرفت سریع با حضرت زهرا ارتباط بگیرید ،بگویید« :بیبیجان به من عنایت کنید ».سریع حل میشود .آدم غبطه میخورد به حال آن کسانیکه کثیرالبکاءاند و راحت اشک میریزند .غبطه میخوریم ّاما حسودیمان نمیشود .زمانی هست که من دارم و شما ندارید ،میگویم« :بیا این مال تو باشد ».به این حالت، ایثار میگویند .طرف جانش را برای حفظ جان دیگری میدهد که جان او نرود .چیزی داریم از این هم باالتر است و مواسات نام دارد .در زیارتنامۀ حضرت عباس میخوانید: خِال ُْمواسي» « ْاأل ُ هیچکسی هم نمیداند به چه معناست .مواسات؛ یعنی من دارم ،شما ندارید ،شرایط هم فراهم نیست که به شما برسانم. شرایط زمانی و مکانی فاصله انداخته اما چون شما ندارید من هم نمیخواهم و مصرف نمیکنم .زمانی که حضرت عباس تا شکم اسبش درون آب رفت ،گفت« :من اینجا آب دارم و تو نداری ،بعید میدانم به تو برسد ،پس من هم نمیخورم ».این معنی مواسات است .االن غزهایها اینجور زیر موشکبارانند ،کمی مراعات کنید .بعضی موقعها در ماشین نشستید ،کولر ماشین را خاموش کنید ،شیشه را پایین دهید و کمی باد گرم بخورید ،به یاد آن کسانی که ندارند .بگویید« :شما ندارید ،من هم نیم ساعت خاموش میکنم که حس کنم». دوشنبهها و پنجشنبهها روزه بگیرید ،نه فقط ماه رمضان؛ به یاد آن کسانی که گرسنگی میکشند 1400 .سال به عقب برگردید ،به عاشورای سال ۶1هجری بروید .خودتان را به کسانی که آب نداشتند برسانید .زمانی که تشنه شدید و هوس آب کردید ،بگویید« :به یاد لب عطشان حسین ،نیم ساعت این آبخوردن را عقب میاندازم ».این مواسات است .خدا این بندههایش را بیحدوحساب دوست دارد .اول مدرسهها ،همه لباسهای نو تنشان میکنند .بعضی از ّبچهها هستند که با وجود اینکه ّبچهاند ّاما شعور دارند ،میفهمند ،آن روز لباس نو تنشان نمیکنند ،میگویند« :دوسه نفر از همکالسیهایم ندارند لباس نو تن کنند ،بگذار خوشحال باشد و بگوید فالنی هم ندارد ».برای همین میگویند« :حاکم جامعۀ اسالمی ،باید مانند فقیرها زندگی کند ».برای اینکه آن فقیر بگوید« :او هم مثل من است ».علیبنابیطالب ،ابوتراب 1بود؛ روی خاک مینشست .نان جویی که امیرالمؤمنین میخورد ،فقرا نمیخوردند .نان را با زانو میشکست! 2رک :اربلی« ،کشف الغمه» ،ص.4۷ ‏MASAF.IR 1به معنی «پدر خاک» ،کنیۀ حضرت علی که این کنیه را پیامبر به ایشان داد /.عالمه امینی« ،الغدیر» ،ج ،6ص.337 2 چگونه گناه نکنیم؟ در روایات آمده امیرالمؤمنین داشت در نخلستان کار میکرد .فقیری به حضرت رسید و ایشان فرمود« :این نان را آوردم ،بیا با هم بخوریم ».فقیر همینکه گاز زد دید هر کاری میکند نمیتواند این نان را بخورد ،گفت« :این را چگونه میخوری؟» فرمود« :آن را در کاسۀ آب میاندازم ،نم میکشد »».آقا فرمودند« :آدرس خانۀ یک آقا را میدهم به آنجا برو، به تو غذا میدهد ».آدرس خانۀ امامحسن را دادند .آن شخص به آدرس رفت و گفت« :آقا میشود یک پرس غذا هم بدهی من با خودم ببرم؟» حضرت فرمود« :برای چه؟» گفت« :برای باغبانی میخواهم که دلم برای او میسوزد ،این بنده خدا هیچچیز نداشت ».وقتی مشخصات را داد ،امامحسن گریست و فرمود« :این سفره برای همان باغبان است». 1 50 ببینید چه ابراز همدردی کردند .به این کار ،مواسات میگویند .آقا چنین کسانی را دوست دارد .این میشود که کسی انتخاب میشود که اهل مواسات است ،نه فخرفروشی. ً مشکل فخرفروشی در خانمها زیاد است .عمدا طال میخرد و جوری دستانش را تکان میدهد که چشم جاری درآید! خداوند به دادتان برسد .سر چشم و همچشمی گوشی موبایل عوض میکنیم ،خدا به دادمان برسد .بعضیها که االن با ناموسشان مانور میدهند .دست زنش را که هزار جور بزک کرده است میگیرد و در خیابان میچرخاند ،که بگوید« :چشمتان درآید ،ببینید چقدر زنم خوشگل است!» این افراد خیلی اوضاعشان خراب است .کمی به خودمان بیاییم. امامصادق فرمودند: «هر چیزی حدی دارد که وقتی به آن رسد ،پایان پذیرد ،جز ذکر خدا که حدی که با آن پایان گیرد؛ ندارد». 2 حج ،حد دارد ،میروید و تمام میشود .نماز پنج مرتبه بخوانید تمام میشود ،روزه گرفتید به افطار که رسید تمام است، ّ اما برای ذکر خدا هیچ حد و اندازهای وجود ندارد .در خواب نمیشود نماز خواند ،اما میتوان ذکر گفت ،همان ذکر حالی. همانطور که پیامبر میفرماید« :خواب روزهدار ،عبادت است و نفسکشیدن او ،تسبیح است 3».چون در ماه رمضان سست میشود ،خداوند میگوید« :این خوابش هم از سر گرسنگی است ،او دارد بهخاطر من گرسنگی و تشنگی را تحمل میکند ،برایش عبادت بنویسید ».چون یک عمل ،هدفمند شد و سمت خدا رفت ،خدا هم گفت« :چون عملش برای من است ،برایش ثواب بنویسید». سپس امامصادق در ادامه این آیات را تالوت فرمودند: َّیأی هاِالهذینِآمنُواِاذْ ُك ُر ه يَل؛ ای اهل ایمان! خدا را بسیار یاد کنید، واِاَّللِذ ْكِرِاًِِكث ِرياًِ،وِسبِ ُحوهُِبُ ْكرًةِوِأص ًِ و صبح و شام او را تسبیح گویید. 4 1رک :قندوزی« ،ینابیع الموده» ،ص.14۷ 2اصول کافی ،ج ،۶ص.100 4سورۀ احزاب ،آیۀ .4۲ ‏MASAF.IR 3شیخ صدوق« ،ثواب األعمال و عقاب األعمال» ،ج ،۲ص / 51راوندی« ،الدعوات للراوندی» ،ص.۲۷ اصول ترک گناه خدا را دائم با ذکر کثیر یاد کنید .صبح و شام ،ذکر او را بگویید .در حال راه رفتن هستید ،با انگشتهایتان یا با ً صلواتشمار که دور انگشت میبندید صلوات بفرستید .اصال چیزهایی که علما هم نداشتند ،ما به راحتی داریم ،چین برایمان ساخته است! حضرت در ادامه میفرمایند: «پدرم بسیار ذکر خدا میکرد ،من به همراه او میرفتم و او ذکر خدا میگفت ،با او غذا میخوردم و او ذکر خدا میگفت و هر آینه در گفتوگوی با مردم بود و آنش از ذکر خدا باز نمیداشت .و من میدیدم زبانش به کامش چسبیده بود و میفرمودَ« :لِِاِلِهِِاِ َِِلِهللا»» 51 ّ همان ذکر مخفی که هیچکسی نمیفهمد .بعضیها در صحبت کردنشان زرنگند ،میگویند« :الحمدلله رفتیم« ».شکر ّ ّ خدا خوب بود« ».استغفرالله این چه حرفی است که شما میزنید!» «انشاءالله ،حاال ببینیم چه میشود ».این یاد خداست. ّ ّ اسم الله ،دائم تکرار میشود .دارید راه میروید چشمتان به نامحرم میافتد ،بالفاصله استغفرالله بگویید .حاال نمیخواهد ً مثل امامباقر ذکر بگویید .یعنی اصال نمیتوانید .ایشان زبان مبارکشان به کام میچسبید ،چون عاشق این ذکر گفتن بودند ،فقط دوست داشتند یاد خدا باشند .بنده خیلی وقتها در مترو افرادی را میبینم که نشستند و با انگشتشان ذکر میگویند .دقیقتر که میشوم میبینم لبانشان تکان نمیخورد ،ذکر «َل ِالهِ ِا َِِل ِاهلل» میگویند .آدم لذت میبرد .میبینید بعضیها تیپ و سر و وضع آنچنانی دارند ّاما تسبیح دستشان است ،صلواتشمار دارند و در حال ذکرگفتن هستند .باز هم جای آفرین دارد. ذکر خدا یعنی دائم اسم خدا را گفتن .این جلوی راه گناه را میگیرد .در ادامه امامصادق فرمودند: «و شیوهاش این بود که ما را گرد میآورد و دستور میداد به ذکر خدا تا آفتاب میزد و هرکدام ما که قرائت (قرآن) میدانستیم ،دستور قرائت میداد و هرکدام که قرائت نمیدانستیم او را دستور به ذکر میداد». ّ یعنی بینالطلوعین نمیگذاشت بخوابند .بیدارشان میکرد ،میفرمودّ « :بچهها بیایید بنشینیم و با هم ذکر بگوییم». به گونهای که زده نشوند .امام است و تربیت را بلد استّ .بچۀ کوچک قرآن نمیتواند بخواند ،به او بگو« :میتوانی بیست تا صلوات برایم بفرستی؟» بعد سریع تشویقش کنید و جایزه بدهید .بچهای را که به سن تکلیف نرسیده و چهارده سالش است، نمیتوانید خوابش را بشکنید و بگویید« :بلندشو نماز بخوان ».چون در دلش فحش میدهد .اما اگر برای نمازخواندش جایزه بگذارید ،مشتاق میشود. اصل :8کنترل نیازها ً نگذارید نیازی در شما به وجود آید که بعدا به سمت جبران کردنش بروید .االن کاری که تبلیغات تلویزیونی میکنند این ً است که در شما نیازی بهوجود میآورند که یک نیاز کاذب است و اصال نیازی به چنین چیزی ندارید .جوری میشود که اگر ً ً فالن کفش را نداشته باشید اصال نمیتوانید پیادهروی بروید! یا مثال اگر فالن کالس را نروید بدبخت و بیچاره میشوید. ‏MASAF.IR طرف بچهاش ابتدایی بود میگفت« :میخواهم او را کالس تست بفرستم ».گفتم مغز بچه هنگ میکند! برای این است ّ که در او نیاز بهوجود آورده است که اگر کالس تست نروی در کنکور قبول نمیشوی! والله ما یک کالس کنکور نرفتیم، چگونه گناه نکنیم؟ دانشگاه هم قبول شدیم .اینهمه آدم قبول شدند .این حرفها چیست؟ در شما یک نیاز کاذب به وجود میآورد .من میدانم اگر سوار یک ماشین شوم در من نیاز بهوجود میآید .میدانم اگر خانۀ یک نفر بروم و آن دکوراسیون و تلویزیونش را ببینم در من نیاز بهوجود میآید .وقتی خودم را میشناسم نمیروم .همین است که خودتان را در شرایط گناه قرار میدهید ،بعد میگویید« :چرا من گناه میکنم؟ خدایا جلوی گناه من را بگیر!» تقصیر خودتان است. 52 اصل :9دایرۀ طالیی ترک گناه خودتان را در دایرۀ طالیی ترک گناه بیندازید .پیشتر دایرۀ نکبت گناه را گفتیم ،دایرۀ نکبتی که هرچه گناه میکنید گناه بعدی راحتتر میشود و نمیتوانید جلویش را بگیرید ،مانند فنری است که برعکس همین طور پایین میروید .دایرۀ طالیی ترک گناه هم مانند فنر باال میروید و این بسیار عالی است .یک گناه را که ترک میکنید ،گناه بعدی را آسانتر ترک میکنید چون وجدانتان بیدار شده است ،یک نیروی کمکی از درون دارید و این لطف خداست .خدا میفرماید: شاءُ؛ و خدا هرکه را بخواهد هدایت میکند. ‏ی ْهدیِم ْنِی ِ 1 شاءُ» در زبان عربی یعنی خواست دوطرفه ،و «یُرید» یعنی خواست یکطرفه .این گوشی خودم است ،میخواهم آن «ی ِ ّ را زمین بکوبم و به کسی هم ربطی نداردّ .اما من نمیتوانم بگویم میخواهم گوشیام را به سر و کلۀ شما بکوبم ،چون درست ّ است گوشی برای من است اما سر و کله مال شماست ،و شما هم باید اجازه بدهید .اولی خواستن و دومی خواسته است. ً شاءُ یعنی شما هم هدایت را مثال وقتی میگویید« :خواستۀ من این است ».یعنی شما باید اجازه دهید .ی ْهدی ِم ْن ِی ِ میخواهید ،خدا هم هدایتتان میکند .اگر کسی یک گناه را ترک کرد ،یک قدم جلو رفته است و خدا ده قدم جلو میآید ،لذا گناه بعدی را ده برابر آسانتر حل میکند .باور کنید .دست بگذاریم ،شروع کنیم .ببینیم نتیجه میگیریم یا خیر .بعد شمای جوان ،خودتان را نسبت به دوسه سال قبل میسنجید ،میبینید سه سال پیش همین موقع آدمی نبودید که به مناجات بروید اما امسال خیلی فرق کردهاید .نقطهای که خودتان را بررسی میکنید میبینید چند مرحله سقوط داشتید و چند مرحله رشد داشتید اما در مجموع به این نقطه رسیدهاید و خیلی رشد داشتهاید .در اصل بعدی خواهم گفت که چه انجام دهید تا بتوانید این رشد را داشته باشید. اصل :10صخرهنوردی این اصل بسیار مهم است .صخرهنوردها وقتی باال میروند یک میخی را در دیوار فرو میکنند ،نیم ساعت هم وقت میگذارند ،دریل و چکش میزنند ،بعد حلقه را میاندازند و میروند بعدی .صخرهنوردی هم هست که گازش را میگیرد و همین طور باال میرود .فرق اینها در افتادن است .سه مدل صخرهنوردی داریم .1 :میخ را محکم میزنند؛ .۲میخ را شل ‏MASAF.IR 1سورۀ نور ،آیۀ .4۶ اصول ترک گناه ً میزنند؛ .3کال میخ نمیزنند .آن صخرهنوردی که میخ نمیزند ،نابود میشود .میافتد و باید با کاردک جمعش کنید .آن صخرهنوردی که میخ را شل میزند ،باال میرود اما موقع افتادن به میخ اول گیر میکند ،میخ کنده میشود و پایین میآید، تا به میخ دوم گیر میکند ،دوباره آن میخ هم کنده میشود و سقوط میکند ،او هم نابود میشود منتها با شدت کمتری ،با بیل جمعش میکنند! ّاما آن یکی که میخ را محکم زده بود ،یکجا که سقوط کرد ،به قبلی گیر میکند و چون محکمش کرده بود ،شل نمیشود .وقتی سراغ فضایل اخالقی میروید ،تا یک چیزی را محکم نکردید سراغ بعدی نروید. ً مثال میبینید یک نفر تصمیم میگیرد یکشبه یک کوه بردارد! نمیتواند ،الفش را میزند .من میگویم برای شروع، از نماز اول وقت شروع کنید .ارزش نماز به اول وقت بودنش است .هرطور شده سعیتان را بر این بگذارید که نماز را اول وقت 53 بخوانید .حاال ممکن است زمانی کاری پیش بیاید و نشود ،این قبول است .دومین فضیلت ،احترام به پدر و مادر است .این دوتا خیلی مهم هستند .من به شما خواهم گفت که این دو میخ را چگونه به صخره بزنید اما باید محکم کنید .چهل روز با ّ خودتان عهد ببندید که حتی اگر از آسمان شهابسنگ بارید ،نماز را حتیالمقدور اول وقت بخوانید ،منتها این حتیالمقدور ً به گونهای نباشد که شل بگیرید و ولش کنید .یعنی واقعا خودتان میدانید و خدای خودتان ،که آنجا نفستان خواست یا نه. یک موقع پیش میآید که سوار هواپیما هستید ،خب در همان هواپیما هم میشود نماز خواند .اما حالتهایی ممکن است پیش بیاید که پای مرگ و زندگی کسی در میان است. این برای خودم اثبات شده است که برای هر کاری نمازم را عقب انداختم ،آن کار از دستم رفت .دیگر وقتی خدا خیلی ً به من لطف کرد ،کارم حداقل به اندازۀ زمان نماز عقب افتاد .کامال به بنده اثبات شده است .مطمئن هستم و به این مسئله ّ یقین دارم .وقتی این را محکم کردید و دیدید در چهل روز محکم نشد ،در نتیجه یک چلۀ دیگر ادامه بدهید .بیخود باال نروید ّ که بگویند« :بارکالله عجب صخرهنوردی ،دوکیلومتر باال رفته است!» این دو قران نمیارزد! اگر سقوط کنید ،نماز هم یکدفعه میرودّ .اما اگر این را محکم کردید و باال رفتید ،اگر برگردید ،نماز هنوز هست .جای پایتان محکم است. برای کسب فضایل اخالقی و دفع و ترک رذایل اخالقی جای پایتان را محکم کنید .چهل روز نشد ،چهل روز دیگر سعی کنید .اگر 1۲0روز یا چهار ماه هم شد ایرادی ندارد؛ حتی ممکن است یک سال فقط تخصصی روی نمازتان کار کنید .مرحوم ّ ً آیتالله بهجت میفرمودند« :انجام واجبات ،ترک محرمات .نمیخواهد فعال روی مستحبات تمرکز کنید ».یعنی ریشهتان مشکل دارد ،میخ اولی را درست نکوبیدید. خشت اول چون نهد معمار کج تـا ثـریـا مـیرود دیـوار کـج ً بعد که بیفتید میبینید این ساختمان اصال شل است ،فونداسیون ندارد ،خشت ندارد ،خراب میشود .این اصل اساسی ً در ترک گناه است .در ترک گناه با اصل صخرهنوردی ،هر چیزی را کامال محکم کنید .چرا گفتم از نماز شروع کنید؟چون قرآن میفرماید: صَلةِِت ْنهيِعنِِالْف ْحشاءِِوِِال ُْم ْنکرِ؛ بهدرستی که نماز از فحشا و منکر بازمیدارد. ‏إ هِنِال ه ‏MASAF.IR 1سورۀ عنکبوت ،آیۀ .45 1 چگونه گناه نکنیم؟ ً نماز جلوی خیلی از گناهها را میگیرد .دیگر نمیتوانید عرق بخورید ،چون تا چهل روز اصال نمازتان قبول نیست. ً نمیگوید« :چهل روز نماز نخوان ».میگوید« :قبول نیست ».شما وظیفه دارید که بخوانید .اصال نمیشود که آدم نجاست بر بدنش داشته باشد ،طهارت نداشته باشد و نماز بخواند .لذا خود نماز مثل زدن یک آرپیجی در شکم شیطان است .یک ً حدیث برایتان از آقا صاحب ّ الزمان بخوانم که لذت ببرید .ببینید چقدر لحن آقایمان عزتمدارانه است .اصال لحن امامان در احادیث بهگونهای است که از موضوع و لحن عربی حدیث متوجه میشوید حدیث از کدام امام است90 .درصد احادیث ّ دشمنشناسی از امیرالمؤمنین است .رسولالله احادیث زیادی درمورد نظافت و مسواکزدن دارند .من دنبال این 54 مسئله در احادیث آقا صاحبالزمان میگشتم ،دیدم چهقدر کالمشان عزتمدارانه است .قربان آقا بروم که جز خودش ً هیچکسی را قبول ندارد .عشق میکردم و حس نوکری به من دست میداد .اصال ارباب است .امامزمان فرمودند: صَلةِ؛ با هیچ چیز مثل نماز ،بینی شیطان به خاک مالیده نمیشود». فِالش ْيطانِبشىءِمثْلِال ه ماِأرغ ُمِأنْ ُ « ْ 1 هر باری که دارید نماز میخوانید ،پوزۀ شیطان را به خاک میمالید .میدانید روزی چند میلیون بار پوزهاش به خاک مالیده میشود؟ فکر نکنید شیطان کتک نمیخورد ،کتک میخورد .حضرت مبالغه نمیکنند ،نفرمودند زیر گوش شیطان بزنید ،فرمودند« :پوزه و دماغش را روی خاک بمالید ».وقتی نماز را جا انداختید ،انگار تجهیزات صخرهنوردی و کوهنوردیتان بهروز و قوی میشود و راحت اوج میگیرید و باال میروید. بنابراین در اصل صخرهنوردی ،یک فضیلت را میگیریم ،محکم جا میاندازیم و بعد به سراغ فضیلت بعدی میرویم. از نماز اول وقت هم شروع کنیم. ّ اصل :11فراموش نکردن خلیفةاللهی یکی از اساسیترین مسائلی که باعث میشود خوب بتوانیم جلوی گناه کردن را بگیریم ،این است که هیچوقت فراموش ً نکنیم ما اصال مال اینجا نیستیم ،غریبهایم .در این زمین غریبیمان میکند .ما مال اینجا نیستیم. ‏إ هَنِ َِّللِوإ َِنِإليهِِراجعُون؛ ما از خداییم و بهسوی او بازمیگردیم. 2 " َر َجع" به معنی برگشتن است .چه کسی برمیگردد؟ کسی که آمده است .اصل قرار بر همین است .به خاطر همین کسی مانند موال امیرالمؤمنین میفرماید: «سوگند به خدا که فرزند ابوطالب انسش به مرگ بیشتر است از انس کودک به سینۀ مادرش!» 3 1عالمه مجلسی« ،بحار االنوار» ،ج ،53ص.1۸۲ « 3نهج البالغه» ،خطبۀ .5 ‏MASAF.IR 2سورۀ بقره ،آیۀ .15۶ اصول ترک گناه دوست دارد به خانه برگردد .فلذا وقتی حضرت را میزنند ،میفرماید: بِالْك ْعبةِ؛ به خدای کعبه رستگار شدم!» «فُ ْز ُ تِوِر ِ 1 به خدای همان کعبهای که در آنجا به دنیا آمده است اشاره میکند .فراموش نکنید آنقدر مقامتان باالست که جبرئیل السافلي 2باشید ،یا اینکه به أ ْعلىعلِيِيِ 3بروید. بر مقام شما سجده کرد .این مقامی که قابل تغییر است؛ میتوانید اسفلِ ِ میتوانید به امام معصوم شبیه شوید .اما هیچوقت نمیشود به امام معصوم برسید ،چون اگر بشود به معصوم رسید ،میتوان از او رد شد .به لحاظ منطقی به هرچه بشود رسید ،میتوان از آن رد شدّ .اما میشود بینهایت به او شبیه شد .مانند مجانبها 55 در بحث ریاضی است .یک نفر میتواند بینهایت بار به امام معصوم شبیه شود .مثل حضرت زینب و حضرت عباس. دنبال این است که به امام معصوم شبیه شود. ّ چقدر به خلیفةاللهیتان فکر میکنید؟ یک راهکارش این است؛ هر کاری خواستید انجام بدهید ،به این فکر کنید: «اگر حجةبنالحسنالعسکری میبود ،این کاری را که من امروز میخواهم انجام بدهم ،انجام میداد یا نه؟» همین ً حرف جلوی 95درصد گناههایتان را میگیرد .چون میخواهید شبیه او شوید .مثال وقتی میخواهید زیرآب یک نفر را بزنید یا خدای نکرده دروغ بگویید یا تهمت بزنید ،این حرف را با خودتان بگویید .پناه بر خدا! امام معصوم این کارها را میکند؟ امام معصوم دشمنش را بخشید .به اهلبیت فحش میدادند ،اهلبیت مینشستند فحشهای اینها را منطقی جواب میدادند .کمی به این موضوع فکر کنید .یک نفر خدمت امامباقر رسید ،شروع کرد به حضرت امامباقر توهین کردن .امامباقر فرمودند« :اگر اینهایی که میگویی ،راست باشد که خدا به داد ما برسد .اگر اینهایی که میگویی داری اشتباه میکنی و تهمت میزنی که خدا به داد تو برسد ،خیلی کار بدی میکنی ».منطقی مینشستند فحشهایشان را جواب میدادند. 4 ّ هنگامی که آقارسولالله میخواستند از خانه بیرون بیایند ،انگار هفتخوان رستم را میخواستند رد کنند! یکی شکمبۀ گوسفند میریخت ،آن یکی خاکستر میریخت ،یکی تیغ میزد ،دیگری سنگ میانداخت و یکی فحش میداد. ً شستن خاکستر هم سخت بود چون لباسهای عربها سفید بود ،عمدا خاکستر میریختند که مجبور شود بشوید .پیرمرد ً یهودی عمدا خاکستر میریخت .حضرت دید دوسه روز از خاکستر خبری نیست ،فرمود« :این پیرمرد کجاست؟» گفتند: «مریض است ».پیامبر فرمود« :برویم سری به او بزنیم 5».او ر ْحةًِللْعالمي است .لذا میبینید خیلی راحت میبخشید. چقدر این کینهها ،حقد و غضبها را راحت فراموش میکنید و میگویید« :ولش کن ،چه اهمیتی دارد ،حاال فحشی به ما 1سیدرضی« ،خصائص األئمة» ،ص / ۶3ابنشهرآشوب« ،مناقب آل أبی طالب» ،ج ،۲ص /119بالذری« ،أنساب األشراف» ،ج ،۲ص.4۸۸ 2اصطالحی قرآنی بهمعنای بدترین مکان جهنم /رک :سورۀ التین ،آیۀ .5 3باالترین جایگاه بهشت. 5مکارمشیرازی« ،مثالهای زیبای قرآن» ،ج ،1ص.202 ‏MASAF.IR 4رک :عالمه مجلسی« ،بحار األنوار» ،ج ،4۶ص / ۲۸9ابنشهر آشوب« ،المناقب البن شهرآشوب» ،ج ،4ص.۲0۷ چگونه گناه نکنیم؟ داد ،مگر ما کی هستیم!» خیلی وقتها که به ما برمیخورد نشأت گرفته از غرورمان است .مگر ما که هستیم؟! خیلی از این تکبرها به شیطان برمیگردد .در این حالت رفیق شیطان شدهایم. قرآن میفرماید: ً ‏إ هِن ِال ه وحون ِإىل ِأ ْوليائه ِْم؛ قطعا شیاطین [شبهات ناروایی را ضد احکام خدا] به دوستانشان القا شياطي ِليُ ُ میکنند. 1 56 شیطان به رفیقهایش هم وحی میفرستد .اینقدر نگویید« :من» من ،شیطان است .خود ابلیس همین بود ،مدام میگفت« :من به این سجده کنم؟!» خدا هم فرمود: ط؛ از این محل ملکوتی فرود آی. ‏قالِفا ْهب ِْ يم ،بیتردید تو راندهشدهای. ‏فِإنهکِرج ٌِ 2 3 ّ ّ از رسولالله باالتر هستید؟ حضرت بسیار توهین شنید .به والله قسم یکسری ماجراهای تاریخی را نمیتوانم به خاطر شئون باالیی که حضرات دارند بگویم که چه توهینهایی شده است .بعضی از مسائل تاریخی تا نوع توهین را هم گفتهاند ،لفظ آن فحش و ناسزا را هم نقل کردهاند که اگر به یکی از ماها بگویند ،زمین و زمان را آتش میزنیم .متلک میانداختند ،تیکه میانداختند ،اذیت میکردند .اگر با خدا ببندید ،یک ّبچۀ دوسالهای پایتان را نیشگون بگیرد ،برمیگردید بغلش میکنید ،میبوسیدش ،میگویید« :تو مگر پدر و مادر نداری؟ بروم مادر و پدرت را پیدا کنم ».دنبال تربیتش میگردید. ّاما وقتی خودتان هم سهساله باشید ،بچۀ دوساله که اذیت کند ،شما هم توی چشم آن یکی میزنیدّ .بچههای شیربهشیر ً خیلی با هم دعوا میکنند .اما کمی که بزرگتر میشوند ،مثال میگویند« :مامان! این دفترم را پاره میکند ».بچه را نمیزنند. ما کوچک و حقیر هستیم که اینقدر واکنش نشان میدهیم .در نزغ و همز شیطان میافتیم. اصل :12فاصله انداختن بین گناهان بعضیها هستند که برخی از رذائل اخالقی را انجام میدهند ،نمیتوانند جلوی خودشان را بگیرند و حاال میخواهند ً ترک کنند .بیایند فاصلهها را زیادتر کنند .مثال اگر بین تکرار این رذیلۀ اخالقی ،هر یک هفته بوده است ،این فاصله را برای دفعۀ دوم ده روز ،برای دفعۀ سوم ،پانزده روز؛ برای دفعۀ چهارم ،بیست روز کنند .این فاصله را هر دفعه بیشتر کنند .با این ً کار خودشان میبینند که میتوانند عقب بیندازند و خیلی وقتها مثال سر پانزده روز که وعدۀ انجام آن رذیله میرسد ،میبینند 1سورۀ انعام ،آیۀ .1۲1 3سورۀ ص ،آیۀ .۷۷ ‏MASAF.IR 2سورۀ أعراف ،آیۀ .۲4 اصول ترک گناه ً دلشان نمیآید انجام دهند .خیلی جالب است .مثال میگوید« :من که پنج روز عقب انداختم ،پنج روز دیگر هم عقب میاندازم. ً ماه رمضان است ،سی روز عقب میاندازم ».این اصال یاد میگیرد که بتواند جلوی نفسش بایستد ،میتواند موفق شود ،به ً همین سادگی که دارم میگویم ،این شدنی است .فکر نکنید مثال یک چیز عجیب و غریب است ،نه اصل فاصله انداختن ً بین گناهان راحت است .نه فقط گناه ،کارهای دیگری هم با این اصل میتوان انجام داد مثال طرف سیگار میکشد، میخواهد ترک کند ،اگر روزی پنجشش نخ میکشد ،روزی چهار نخ بکشد ،یک هفته چهار نخ بکشد ،هفتۀ بعد سه نخ ،هفتۀ بعد دو نخ ،هفتۀ بعد یک نخ ،هفتۀ بعد یک روز در میان ،هفتۀ بعد دو روز در میان ،هفتۀ بعد سه روز در میان و . ...میبینید سر سال این آدم از روزی هفتهشت نخ سیگار به هفتهشت روز یک نخ رسیده است .این خیلی پیشرفت خوبی است و به 57 او فشار هم نمیآید .این را دقت کنید ،من فقط برای بحث گناه این مطالب را نمیگویم ،برخی رذائل اخالقی را هم باید ترک کنیم .روزی پنجشش نخ وینستون یعنی سالی یکمیلیون تومان پول .پول یک کالس خیلی خوب است .پول یک تغذیۀ مناسب است که طرف میتواند برای خودش و خانوادهاش داشته باشد .خب این را کم کند .ما شیعیان حق نداریم با عمرمان بازی کنیم .آن دنیا پوستمان را میکنند .میگویند« :فکر کردی تو الکی بودهای؟ تو را محب اهلبیت آفریدهام تا عمرت را کم کنی؟ بیخود کردهای ،مگر دست خودت بوده است!» آدمهایی میشناسم شصت سال سیگار میکشیدند ،خودشان کنار گذاشتند .در سن هفتادوخردهای سال سیگار را کنار گذاشت .شهید همت سیگار میکشید ،رفت خواستگاری ،مادرش گفت« :پسر من هیچ ایرادی ندارد جز اینکه سیگار میکشد ،آن هم قول میدهد نکشد ».وقتی برگشتند دست کرد در جیب شلوارش ،سیگار را درآورد گفت« :مادر نمیگذارم حرفت زمین بماند ».همانجا له کرد و تمام شد .درمورد امامخمینی نقل شده است که سیگار میکشید .امام میگوید« :یک روز پای کرسی نشسته بودم ،داشتم کتابی میخواندم ،یکمرتبه گفتیم سیگاری بکشیم .بلند شدم ،وقتی برگشتم ،گفتم یا خدا این چیست که بهخاطر آن من کتاب به این ارزشمندی را زمین گذاشتهام؟» همانجا لهش کرد و زمین انداخت .اراده میخواهد .خیلی وقتها هست ما نیاز بدنی نداریم ،نیاز فکری داریم. ً دیدید اینهایی که میخواهند ترک کنند ،سیگار خاموش دستشان میگیرند؟ چون عادت کردهاند .فلذا مؤمن اصال به هیچچیز نباید عادت کند. در این اصل نباید عهدتان را بشکنید ،اگر سر یکیدو ساعت به شما فشار آمد ،بگویید« :نه ،من قول دادهام دو روز یک ً سیگار ».عهد را نشکنید ،خودتان را له نکنید ،مرد باشید ،موفق میشوید .چون شیبش نرم است اصال متوجه نمیشوید .بعد ّ برای خیلیها الگو میشوید .معتاد داشتیم با تربت اباعبدالله ترک کرده است .این انرژیای است که ما داریم و غربیها ندارند. اصل :13استفاده از مکارماالخالق این خیلی مهم است .بعضی از آدمها یکسری خوبیها دارند که یا در اثر تربیت است یا به صورت ذاتی موقع بهدنیا آمدن دارند ،که بنده اعتقاد دارم هر دوتاست .میبینید بچۀ دوساله شکالتی که دستش دارد را به دیگران هم میدهد .یک اخالقشان فرق میکند .این از دورۀ تربیتی پیش از به دنیا آمدن نشئت میگیرد .تربیت در اسالم ،قبل از بسته شدن نطفه ‏MASAF.IR بچه هم هست اگر شکالت را از او بگیرید گریه میکند .هر دو هم در یک خانه هستند؛ از یک پدر و مادر نان خوردهاند ولی چگونه گناه نکنیم؟ شروع میشود؛ با نذری که شما میکنید که خدا این بچه را به من بدهد .این نذر است که خدا را ضامن تربیت این بچه ّ میکند .میخواهد نطفۀ بچهاش بسته شود ،مشهد میرود ،مراقبه میکند ،میگوید« :یک دهه من غذای اباعبدالله خوردم ،هیئت بودم غذای هیئت خوردم ،این باید نطفه بشود ».اثر دارد .زمانی که میخواهد نطفۀ حضرت زهرا بسته ّ شود ،آقارسولالله چهل شب قبلش میروند خانۀ فاطمهبنتاسد 1مشغول عبادت و ریاضت میشوند .حضرت خدیجه پیغام میفرستند« :چه شده است؟» حضرت میفرمایند« :این امر الهی است ».بعد آن ماجرای معراج و سیب پیش میآید 2.یعنی تغذیه ،اثرگذار است .آن شبی که نطفه بسته میشود ،در تربیت بچه خیلی اثر دارد .این میشود که یک 58 بچۀ دوساله با یک بچۀ دوسالۀ دیگر فرق دارد .اما علمای اخالق میگویند« :اکثریت این مکارماالخالق ،اکتسابی است». یعنی بهدستآوردنی است .امامصادق فرمودند: «به راستی خداوند فضایل واالی اخالقی را مخصوص انبیا کرد ،پس هرکه داراست ،باید ستایش کند». 3 یعنی خداوند یکسری فضایل اخالقی را مخصوص پیامبران کرده است ،پس هرکه داراست ،یعنی نه پیامبران ،بلکه ّ من و شما ،باید شکر کند .یعنی اگر میبینید آن فضایل را دارید باید ستایش کنید ،شکر کنید ،الحمدلله بگویید .و هرکه ندارد، با تضرع از خدا بخواهد .راوی میگوید« :پرسیدم آنها چیست؟» حضرت فرمود: قِاْلِدیث ،اِدا ِءُِاألمانِه؛ لرب ،صِد ُِ شکرِ،اِْلِلم ،اْلِيا ،اِلسِخا ،اِلشِجاعِه ،اِلغِ ِريه ،اِ ِِ «اِ ِلوِرعِ،اِل ُِقنوع ،اِلصِربِ،اِل ُِ پرهیزگاری ،قناعت ،شکیبایی ،شکر ،فروبردن خشم ،عفت و حیا ،بخشندگی ،شجاعت ،غیرت و تعصب خوب ،نیکوکاری ،نیک سخن گفتن و راستگو بودن ،امانتدار بودن». ّ اینها آن فضایل اخالقی است و بعضی از شماها دارید .انشاءالله همهمان داشته باشیم .میگویند شکر کنید .شکر نعمت، نعمتت افزون کند .اما میگویند« :نداریم ،من آدم شجاعی نیستم ترسو هستم .یکمقداری خسیس هستمَ ،سخی نیستم، چهکار کنیم؟» آن را با تضرع بخواهید .همین شبها از خدا بخواهید .بگویید« :خدایا من شجاعت میخواهم .خدایا من سخاوت میخواهم .خدایا حیا به من بده .خدایا به من غیرت بده ».اینها مرد و زن ندارد .حیا را خوب است برخی از این آقایان هم داشته باشند .غیرت بحث دیگری است .اینها را دقت کنید .پس اینها اکتسابی است .برای ترک گناه ،آن فضیلت اخالقیای که در وجودتان هست را مبنا قرار دهید .آن را وسیلۀ بلندشدن قرار دهید .تکیهگاه قرار دهید .این خیلی خوب است .آنهایی هم که ندارید ،با تضرع و گریه بخواهید به شما میدهند .حضرت امیرالمؤمنین میفرماید: «اگر بردبار نیستی ،خود را به بردباری بنمای ،زیرا اندک است کسی که خود را همانند مردمی کند و از جمله آنان به حساب نیاید». 4 1فاطمهبنتاسد ( 55سال قبل از هجرت تا 4ق) ،مادر امامعلی ،همسر ابوطالب و از زنانی است که جزء اصحاب پیامبر به شمار میروند. 2رک :عالمه مجلسی« ،بحار االنوار» ،ج ،43ص.5 4رک« :نهج البالغه» ،حکمت .۲0۷ ‏MASAF.IR 3مالخلیل قزوینی« ،شرح الکافی» ،ج ،۸ص.1۷۷ اصول ترک گناه ً یعنی ادای آن اخالق خوب را دربیاورید .مثال خسیس هستید؟ با عقلتان به این نتیجه برسید که صدقه خوب است. اینجا فقط عقل راهگشای جلوگیری از گناه است .با عقلتان به این رسیدید که صدقه خوب است اما جانتان میخواهد باال بیاید وقتی میخواهید دویست تومان در صندوق صدقات بیندازید .خب اینجا ادای آدمهای سخی را دربیاورید ،بگویید: «عقلم میگوید باید بیندازم ».خیلی کارها هست که نفسمان دوست ندارد اما عقلمان به ما دستور میدهد انجام بدهیم. ّ هرکسی که ّ حب اباعبدالله در دلش دارد ،حقطلبی را هم دارد« .ه ْيهاتِمنِاالذلهة» 1در دلش است .برای همین ّ ً اصال عاشق اباعبدالله شده است ،برای اینکه حرف زور قبول نکرد و مردانه جنگید .طرف َمرد است ،مردانگی دارد، بامرام است .هیئتیها با َمرام هستند .بنده تحقیق کردهام ،عامل نجات بسیاری از انسانها را با َمرامبودن یافتهام .خدا شاهد 59 است .زهیر 2دشمن اهلبیت بود ،عثمانی 3بود ،میگفت« :علی و اوالدش عثمان را کشتند ».جایی که امامحسین ً اتراق میکردند ،این راه میافتاد و زمانی اتراق میکرد که امامحسین بروند .یعنی دقیقا عکس کاری که امامحسین انجام میداد ،سعی میکرد اجرا کند .امامحسین ده دقیقه با ایشان منطقی صحبت کردند ،دلیل آوردند ،زهیر دید همهاش تحت القای تبلیغات منفی بنیامیه بوده است .لذا گفت« :خدایی نامردی است این مرد را اینجا تنها بگذارم 4».مرام داشت! شهید شاهرخ ضرغام ،مرام داشت .شاهرخ ضرغام بادیگارد کابارهها بود .در کابارهها آنهایی که میآمدند بدمستی میکردند و التولوتبازی درمیآوردند را بیرون میانداخت .یک شب یک زنی فاحشه بود و نمیخواست به آن کار تن دهد. شهید به او گفت« :چرا میخواهی این کار را بکنی؟» گفت« :پول ندارم ».گفت« :این پول را بگیر برو ».مرام داشت ،لذا او را خریدند .آن جادوگرهایی که جلوی حضرت موسی میآیند همهشان عاقبت بهخیر میشوند .قرآن میگوید فقط بهخاطر این است که اینها در مقابل حضرت موسی ادب اختیار کردند .وقتی حضرت موسی فرمود« :شما بیندازید ».به پیغمبر خدا گفتند« :نه ،شما بفرمایید 5».همین! دستشان را گرفت برد .یکی هم مثل حضرت عباس میشود خدای ادب! شما را هم میخرند. ً آن حقطلبی و ادب ،در خیلی از آدمها وجود دارد .من اصال خودم عاشق آدمهای با ادب هستم .خیلی از هیئتها به من میگویند بیا سخنرانی اما من نمیروم .مداح هیئت برایم مهم است .مستمعین هیئت برایم مهم هستند .اولین چیزی هم که برایم اهمیت دارد ادب است .خوب نیست آدم جلوی کسی بگوید اما حاجآقای طاهری آدم با ادبی است .من یک حرف لغو و بیهوده از ایشان نشنیدهام ،باور کنید .باألخره بوده جایی که با هم تنها بودهایم ،تفریح رفتهایم ،با هم بیرون رفتهایم، من یک حرف لغو نشنیدهام .اما عزیزانی بودند که باورم نمیشد که این آدم ،مدح اهلبیت هم میگوید! من این حرفهای سخیف و زشت را از دهانی که گفته است «حسین» ،از دهانی که گفته است «زینب» میشنوم! میشود این حرفها را دهانی 1رک :مسعودی« ،اثبات الوصیة» ،ص /1۶۶عالمه مجلسی« ،بحار االنوار» ،ج ،45ص.۸3 2زهیربن قین بجلی از بزرگان قبیلۀ بجیله و از مردان شریف و شجاع شهر کوفه و قوم خود بود .او در پی دعوت امامحسین ،به ایشان پیوست و در واقعۀ کربال به شهادت رسید. 3عثمانی اصطالحی سیاسی و نام فرقهای است که به ماجرای کشته شدن عثمان (خلیفۀ سوم) و پس از آن باز میگردد .عثمانی ها تنها به خالفت ابوبکر ،عمر و عثمان اعتقاد داشتند. 5رک :سورۀ اعراف ،آیات 115و .11۶ ‏MASAF.IR 4بالذری« ،انساب االشراف» ،ج ،3ص /1۶۷شیخ مفید« ،االرشاد» ،ص.۷۲ چگونه گناه نکنیم؟ بزند که گفته است «فاطمه»؟! ادب خیلی مهم است .دست بگذارید روی همین ادب و بگویید« :من عاشق غیرت عباس هستم ».شما را میخرند .این را مبنا قرار دهید ،بقیۀ چیزها را کسب کنید. بسیاری از افرادی که به جاهای خاصی رسیدهاند ،ادب در مقابل پدر و مادر داشتند .پدرش حرف زور میزد اما ادب را رعایت میکرد .این که دم دست است ،در خانه اجرا کنید .غرور میگذارد بروید دست پدرتان را ببوسید؟ دست مادرتان را ببوسید؟ نه نمیگذارد .شیطان میداند اگر ببوسید کار تمام است و همانجا یک هدیۀ خوشگل به شما میدهند ،اما نمی- گذارد .زرنگ باشید ،هدایایی که به شما داده میشود را سریع به مادر بسپارید .مثل آن بچهای باشید که پولی دارد به مادرش 60 میدهد و میگوید« :مادر برایم پنهان کن ».بعضیها یکمقداری پخمه هستند ،پول را دستشان میگیرند و همین طوری راه میروند .بعد میآیند از دستشان میدزدند .بعضیها یکمقداری زرنگتر میشوند ،میبرند جایی پنهان میکنند ،اما یک ً فردی آن بغل ایستاده میرود بعدا درمیآورد .کسی که از همه زرنگتر است به مادرش میسپارد .میگوید« :مادر بگیرید بروید پنهان کنید ».هر زمان هیئت رفتید احساس کردید دلتان سبک شده ،بگویید« :خدایا میدانم بیرون بیایم این حراملقمۀ شیطان آن را زده است ،به مادر میسپارمش ».میگویم یا زهرا ،این امانت ،ودیعه دست شما ،الزمم شد و خودتان صالح دانستید به من بدهید .میبینید مادرتان آن پول را نگه داشته است وقتی میخواهید یک اسباببازی بخرید ،دوچرخهای بخرید ،مدرسهای بروید ،دانشگاهی بروید ،پول را به شما میدهد .میگویید« :این همان پول است؟ این را برایم نگه داشتید؟» مادر امانتدار است .بسپاریم به آن مادری که حرف لغو نمیزند ،آن مادری که معصومه است ،حواسمان باشد .پس اصل استفاده از مکارماالخالق ،اصل خیلی مهمی بود ،حواستان باشد .در دعای مکارماالخالق امامسجاد 1۶0 مورد که در دوازده اصل اساسی طبقهبندی میشود را به ما یاد میدهند! بخوانید ببینید چه چیزهایی است ،اگر ندارید با گریه بخواهید. ً ً من میدانم مثال ترسو هستم ،میدانم مثال سخی نیستم ،گریه کنم بخواهم .بعد با آدمهایی از آن دست بچرخم که یاد بگیرم و در من سرایت کند .اثر همنشین مهم است .با آدمهای سخی بچرخم ،با آدمهایی که باحیا هستند ،با آدمهایی که عفت کالم دارند بچرخم. اصل :14رامکردن نفس میپرسند« :ماه رمضان دست شیاطین بسته است اما چرا در این ماه هم دارد پدرمان را درمیآورد؟» به این خاطر که دیگر سرعتمان با شیطان یکی شده است .در دلمان تخم گذاشته است 1و در قلبمان جوجهها درآمدهاند دارند جیکجیک میکنند؛ حاال چه شیطان باشد ،چه شیطان نباشد .یعنی شیطان هم که نیست این نفس هست ،خودش به صورت خودکار کارش را بلد است .تربیت شده است .آن زمانی هم که صاحبالزمان ظهور میفرمایند و گردن ابلیس را میزنند 2،نفس کماکان هست؛ آن کسی که نفس را تحریک میکند دیگر نیست .وگرنه خواستههای نفس هست .در دورههای تربیتی که 2رک :شیخ حر عاملی« ،اثبات الهداة» ،ج ،5ص.175 ‏MASAF.IR 1رک« :نهج البالغه» ،خطبۀ .7 اصول ترک گناه ً آقا صاحبالزمان برای مردم خواهد گذاشت ،و دستی که بر سر مردم خواهد کشید ،خیلیها تربیت میشوند و واقعا اثر نفس خیلی کم میشود؛ اما باز هم نفس خواهد بود .کسانی که خطایی میکنند در اقلیت خواهند بود. ما باید یک کار اساسی انجام بدهیم ،شیطان سرجای خودش هست .وقتی دیگر با ما کاری ندارد یعنی ما از او جلوتر زدهایم .مثل آن شخصی که در خواب دید شیطان یک زنجیری به دوشش است و کلی هم طناب دارد ،گفت« :این چیست؟» ً شیطان گفت« :اینها برای شیخ انصاری است ،میخواهم او را بکشم ».گفت« :مال من کدامیکی است؟» گفت« :تو اصال طناب الزم نداری ،من سوت میزنم دنبالم میدوی! نفست رفیق من است ».از ما بندهایی آویزان است که شیطان 61 دستاندازی میکند ،مدام اینها را میگیرد .باید این بندها را باز کنیم .محمل کار شیطان ،نفس است؛ ما اگر روی نفس کار کنیم ماجرا تمام میشود .شیطان تسویل میکند ،به شما سؤل میدهد .شیطان القای امنیه میکند ،اما خود نفس هم ً برمبنای آن خواستهها میخواهد .اینکه میگویند جهاد اکبر مبارزه با نفس است واقعا شوخی نیست 1.آن جهادی که طرف ً میرود قتال میکند ،جهاد اصغر است ،جهاد اکبر واقعا مبارزه با نفس است .نفس تا خدایی قدرت میگیرد و تا خدایی پیش میرود ،تا جاییکه قرآن میگوید« :بت اینها نفسشان است ،اینها خودشان را میپرستند 2».بعضیها خودپرست میشوند، هرچه نفسشان بگوید گوش میکنند. ً َ َ ما دو نوع نفس داریم :مثبت و منفی .اصال نفس ،یک َمرکب است ،شما هم میتوانید َمرکب را تربیت کنید ،هم میتوانید تربیتش نکنید و َم َرکب چموشی شود که شما را اینطرف و آنطرف میبرد و میزندّ . مقصر خودتان هستید که تربیتش نکردید ،رامش نکردید .نفس مثبت از فطرت ،و نفس منفی از غریزه نشأت میگیرد .ما غریزه را هم نفی نمیکنیم، غریزه در نگاه یک مسلمان مقبول است و باید درست ارضا بشود اما باید عقل حاکم باشد .منتهی آدم نباید هرجایی و هرجوری غریزهاش را ارضا کند .همان طور که آدم وقتی تشنهاش شود از هر جویی آب نمیخورد بلکه از چشمه آب میخورد .در تابستان یکجا گیر میکند میرود آب معدنی میخرد ،حتی بعضی موقعها آب سردکن هم هست اما بدش میآید ،میگوید دستهایم کثیف است ،میرود آب معدنی میخرد .اینجا غریزهاش آب میخواهد اما یک عقلی هم این بغل هست میگوید: ً «هر آبی را نخور ،در غیر این صورت بعدا باید مریضی و بدبختی و بیچارگی بکشی ».پس اینجا میبینیم آن نفس وقتی تابع َ عقل شود و عقل بر او حاکم شود ،برعکس خیلی هم خوب است ،میشود از این َمرکب تیز و تند استفاده کرد .شما به مرحلهای میرسید که نفس شما به شیطان جواب نه میدهد چون تحت تربیت عقل بوده است ،این شدنی است. انسانها اسیر عبارت "دوست دارم" هستند .بیخود میکنید دوست دارید .این «دوست دارم»« ،دلم میخواهد»؛ یعنی «نفسم میخواهد» پدر همه را درآورده است .فلسفه این شیطانپرستها چیست؟ آلیستر کرولی 3که این مذهب شیطانپرستی را آورده و پدر همۀ صهیونیستهاست ،در کتاب ( Liberکتاب شریعت) که در سال 1904نوشته ،میگوید« :چنان کن آنچه ً خواهی ،کل شریعت بود ».یعنی شریعت میگوید« :هرچه دلت میخواهد انجام بده ».ما اصال این را در اسالم نداریم .دل 1رک :شیخ حر عاملی« ،وسائل الشیعة» ج ،15ص.1۶1 :Aleister Crowley 3ادوارد الکساندر کراولی نویسنده ،شاعر ،ستارهشناس ،انقالبگر مسائل جنسی ،منتقد اجتماعی ،نویسندۀ کتاب قانون. ‏MASAF.IR 2اشاره به آیۀ 28سورۀ یونس. چگونه گناه نکنیم؟ ً ً باید دقیقا آن چیزی را بخواهد که عقل میخواهد .باید تربیت شود که عین حرف عقل را بخواهد .اصال خدا با آن نفس مثبت ً پرستیده و خواسته میشود .محبت روی نفس مثبت مینشیند .محبت ،در اثر عقل و علم به وجود میآید .مثال من کلی ً بدهی دارم ،یک آدمی که اصال خوشگلی ندارد میآید دستم را میگیرد ،یک محبتی از او در دلم میافتد .این بهخاطر قیافهاش نیست .پس این محبت برای چیست؟ بحث عشق یک مقدار متفاوت است .قرآن را شخم بزنید ،آیههای قرآن را اینطرف و آنطرف کنید ،زیر و رو کنید ،یک آیه دربارۀ عشق پیدا نمیکنید .قرآن از حب و محبت صحبت میکند .محبت در اثر علم و فکرکردن و عقالنی اندیشیدن بهوجود میآید .میگوید« :فقط این آدم دست من را گرفت ».لذا محبت بهوجود 62 میآید ،بعد یک حس دلی میشود .خداوند در سورۀ حجرات آیۀ ۷میفرماید: ‏ولك هن ه ِاْلميانِوِِزیهنهُِِفِقُلُوب ُك ِْم؛ِولی خدا ایمان را محبوب شما قرارداد و آن را در دلهایتان ِاَّللِحبهبِإل ْي ُك ُم ْ بیاراست. 1 ایمان به ذات در دل شما خواستنی است .زمانی که با عقل فکر کنید ،میبینید ایمان دوستداشتنی است .بعضیها علم هم دارند اما عقل ندارند ،علم دارد کراک بد است اما عقل ندارد ،پس میکشد .قرآن میفرماید: ‏افَلِیعقلون 2 نمیفرماید« :افَلِیعلمون؟» اینها را درمورد کسانی استفاده کرده است که والیت امیرالمؤمنین را پس زدند. نمیفرماید« :اینها علم داشتند ».چون میدانستند از همه لحاظ علی بهتر است ،علی َا َفقه استَ ،ا َعلم استَ ،ا َ شجع است، َا َ نصب است .همۀ این ویژگیها را دارد .یک صحابهای بیاورید که در یک مورد از امیرالمؤمنین جلوتر باشد ،پیدا نمیکنید. پس چرا علی را پس زدند؟ قرآن میفرماید« :بر این مطلب علم داشتند بلکه عقل نداشتند ».نکتۀ خیلی قشنگی است .یعنی عقل داشته باشید به علم برسید .علم را به شما دادهاند ،دانش را به شما دادهاند .آدمی که عاقل است از آن بستر علمی قل» 3یعنی شرع شما رعِحكمِبهِالع ُِ ش ُِ ش ُِ رعِ ِوِ ُكلِماِحكمِبهِال ِ قلِ،حكمِبهِال ِ درست استفاده میکندُ « .كلِماِحكمِبهِالع ُ فتوای عقالنی میدهد و عقل شما فتوای شرعی را میپذیرد .قرآن در ادامه میفرماید: صيانِ؛ و کفر و بدکاری و نافرمانی را ناخوشایند شما ساخت. سوقِوالْع ْ ‏وِِِك هرهِإل ْي ُك ُمِالْ ُك ْفرِوالْ ُف ُ یعنی اگر ته دلتان را هم با عقل بررسی کنید میبینید از کفر و فسوق و عصیان بدتان میآید .حاال ذیل این آیه روایاتی داریم که این را اشاره کرده است ،که ایمان ته دلشان محبوب بود اما رجوع نکردند ،باید حب پیدا میکردند .نسبت به "الْ ُك ْفرِ صيانِ" کراهت ذاتی و کراهت فطری و عقلی دارید .کدام عقل سلیم از حرف زور خوشش میآید؟ اینجا نکتۀ سوق ِوالْع ْ والْ ُف ُ سوقِ" ِجمع بسته میشود .میگوید نسبت به این سه تا کراهت عجیبی نهفته است" ،الْ ُك ْفرِ" و ِ"الْع ْ صيانِ" مفرد است و "الْ ُف ُ ذاتی داشتید .در حالی که اگر رجوع میکردید میدیدید که به ذات ،دانستن و عقالنی آن علم را استفاده کردن ،محبت 1سورۀ حجرات ،آیۀ .7 « 3آنچه شرع بدان حکم کند ،عقل نیز بر آن حکم کرده و آنچه عقل به آن حکم کند ،شرع نیز بر آن حکم میکند /».قاعدهای است بین متکلمین و فقهای اسالمی. ‏MASAF.IR 2سورۀ یس ،آیۀ « :68آیا تعقل نمیکنید؟» اصول ترک گناه میآورد .چه دلیلی دارد یک نفر از آدمی که برای دفاع از مظلومین رفته است و کشته شده است بدش بیاید؟ هیچ دلیلی وجود ندارد ،جز اینکه آن آدم بیعقل باشد. امامعلی میفرمایند: «من خدا را نه از روی ترس بلکه از روی محبت میپرستم». 1 چون علم دارد از عقل کاملترین بهره را میبرد و به محبت خدا میرسد ،و شوق عجیبی به خدا دارد ،لذا وقتی 63 میخواهد به نماز بایستد از خود بیخود میشود .چرا نمازمان خوب نیست؟ برای اینکه به محبت الهی نرسیدیم .اگر به محبت ً الهی برسیم موحد میشویم .موحد که شدیم اصال نمیتوانیم گناه کنیم .اگر کسی از ذات گناه آگاهی پیدا کند ،برایش خوشایند نیست .فلذا پیامبران چون عالم هستند ،گناه نمیکنند .چون معدن علم الهی هستند و بدی گناه را میبینند. ً َ درمورد نفس ،اولین کاری که باید کرد چیست؟ باید این َمرکب سرکش را رام کنیم .نفس ما کامال با شرطیسازی مطابق ً است .مثال وقتی یک لواشک به شما نشان میدهند ،هنوز نخوردید اما بزاق دهانتان ترشح میکند .لواشک نخوردید اما ً میگویید بدن من شرطی شده است .چون قبال خوردیم ،بدن میفهمد ،بدن شعور دارد ،میگوید« :این ترشی قرار است مدام بزاق در دهان ترشح کند ،خب از االن آماده کن ».ماجرای سگ پاولوف 2است .سگ پاولوف در روانشناسی و شرطیسازی معروف است .پاولوف رفت به سگش غذا بدهد ،نگاه کرد دید سگ همینجوری بزاقش میریزد ،فهمید این سگ دیگر این غذا را فهمیده ،شرطی شده است .یکبار کار دیگری داشت نمیخواست غذا بدهد ،برق را روشن کرد دید دوباره همین طور دارد بزاقش میریزد .فهمید چون هربار غذا را میبرده برق هم روشن میکرده ،این سگ به برق هم شرطی ً شده است .یا مثال بچۀ کوچک پنج بار شیر خورده شرطی شده است ،میداند وقتی گونهاش پستان مادر را لمس میکند، شیرخوردن شروع میشود. نفس را میشود شرطی کرد .حیوان را میشود کاری کرد که به حرفتان گوش بدهد .سگ شرطی میشود که صاحبش را میشناسد اما غریبه را میگیرد .هر دوتای اینها پا دارند ،چشم دارند شکل هم هستند .من این را به شما بگویم میشود ً ً نفس انسان را شرطی کرد؛ یعنی کامال از نفس سواری گرفت .مثال در باشگاههای پرورش اسبّ ،کره اسبهایی که یکخرده بزرگ میشوند را تا شش ماه از مادرشان جدا میکنند و در یکی از اتاقچهها نگه میدارند .اینها همهچیز را گاز میگیرند ،در ً و دیوار را گاز میگیرند .لبۀ آهنی را گاز میگیرند ،رنگهای در را میخورند .اگر این اسب تودهنی نخورد کال دیگر از آن اسبهایی میشود که گاز میگیرد و صاحبش بدبخت میشود .به کسی که آنجاست ،آموزش دادهاند .تا این اسب پوزش را میآورد و شروع به خوردن رنگها میکند ،محکم روی پوزش میزنند .یک چیز تند هم دارند که به در میزنند و این دیگر میفهمد که با گاز گرفتن در ،دهانش میسوزد .برای اینکه بچۀ کوچک شیشۀ شیر را ترک کند ،فلفل میزنند تا بدش بیاید. َ کک استاد پرش ارتفاع است ،ته لیوان میگذاریاش بیرون میپرد ،نسبت به قدش خیلی میپرد .دانشمندان آزمایش کردند، :Pavlov 2ایوان پیتروویچ پاولوف ( 1۸49تا 193۶م) عصبشناس ،فیزیولوژیست ،روانشناس و پزشک روس. ‏MASAF.IR 1مالمحمدمهدی نراقی« ،جامع السعاده» ،ج ،3ص.115 چگونه گناه نکنیم؟ روی این لیوان یک شیشه باریک باریک میگذارند ،این کک مدام میپرد ،سرش به این شیشه میخورد ،پایین میآید .بیست بار که بپرد بعد شیشه را بردارید دیگر تا آخر عمرش نمیتواند از داخل لیوان بیرون بیاید ،چون در ذهنش میماند که از این ارتفاع به باالتر درد است .نفس را باید همین طوری رام کرد .آموزش برای آدم است ،آدم دودوتا چهارتا میکند از عقل استفاده میکند اما حشره عقل ندارد .ما میگوییم نفسی که عقل ندارد با عقل شرطیاش میکنیم .اسب خوبی است ،از او سواری بگیرید .اگر شما اجازه دادید نفستان برایتان لنگولگد بیندازد ،دیگر تمام میشود .در خانه اگر کس است یک حرف بس است .در وجود انسان کسی که حرف آخر را میزند عقل است ،تمام شد و رفت .اجازه ندهید که نفس بگوید« :این را 64 میخواهم .آن را میخواهم ».غلط کرده میخواهد! چنان باید توی دهانش بخورد که دیگر فکر اینها را نکند. خیلی از بحثهای شرطیشدن همان چیزهایی است که شما به آن میگویید "عادت کردن" .عادت میکنید با غذا نان ً ً بخورید .خیلیها هستند ،عادت میکنند حتما باید نمک بزنند .اصال میبینید غذا را مزه نکرده ،اول نمک میپاشد .او شرطی شده است .عادت کرده است با غذا آب بخورد .چیزهای خوردنی برای همه لمس شده و محسوس است .یک کالم بگویم: مؤمن به هیچچیز عادت نمیکند. برای جلوگیری از گناه ،از چیزهای کوچک شروع کنید ،از چیزهایی که دوست دارید .اجازه ندهید نفستان یا همان ً عادت یا همان خواستن به شما دستور بدهد .مثال وقتی تخمه میشکنید ،چه زمانی رها میکنید؟ تا موقعی که تمام شود. ً وقتی هم تمام میشود ،دهانتان خشک شده ،کلی آب میخورید ،شکمتان باد میکند! اصال یک اوضاعی پیدا میکنید. چشمهایتان سرخ میشود ،نمک هم خطرناک است .وقتی تخمه میشکنید ،یک دانه را که برمیدارید تا نزدیک لبتان آوردید ،بگویید« :دیگر نمیخورم ».همانی که در دستتان هست را هم نمیشکنید .اگر این را بشکنید بعدش تمام است. ً بگویید« :این را نمیشکنم ،تا یک هفته ،خداحافظ تخمه!» یا مثال دارید با گوشی بازی میکنید ،بگویید« :تا سه روز خداحافظ ».بعد از سه روز هم اگر خواستید بازی کنید ،عیبی ندارد. من خودم یک سری تجربیات شخصی دارم .بحث منیت نیست ،خدا آن کسی که دنبال َمنیت است را لعنت کند، بحثی که برای خودم پیش آمده را دارم اجرا میکنم .بنده استاد اخالق دارم ،میروم فرمول میگیرم ،اجرا میکنم .چون روی خودم جواب داده است به دیگران هم میگویم بروید اجرا کنید .من گاهی که در ماشین مطالعه میکنم سردرد میگیرم. نمیتوانم ،چون تکان میخورد .وقتی آدم در ماشین سرش خیلی پایین است حالت تهوع به او دست میدهد .یک بازی در گوشی ما ریخته بودند ،بعضی موقعها مینشستم این بازی را انجام میدادم .یک بار در جزئیات دیدم سیزده یا هجده ساعت این بازی را انجام دادم .گفتم این بیشرف چقدر وقت از من گرفته! ده دقیقه ،ده دقیقه از عمرم را گرفته .از شیطان بازی خوردم .شیطان گردو گردو از بار گردوی ما میبرد .گفتم به علی دیگر بازی نمیکنم .چون "به علی" برای من تمام است. بازی را هم پاک نکردم .هنوز در گوشیام هست .نکتۀ جالبش این است که یک هفته بعدش از این بازی بیزار شده بودم. گفتم من چه میلی داشتم این بازی را انجام بدهم! وقتی دارید تخمه میشکنید ،یکدفعه بگویید« :به علی تا یک هفته دیگر تخمه نمیشکنم ».یعنی قولی که به حضرت علی دادهاید را سر یک تخمه میشکنید؟ حاال نمیگویم شما قسم ً بخورید .این برای من جواب میدهد چون مطمئنا قولم را نمیشکنم. ‏MASAF.IR اصول ترک گناه آرامآرام نفستان به این نتیجه میرسد که در خواستن ،زیاد با شما کار نداشته باشد .چون نتیجهاش تحریم یک چیز است .نفستان کامل به این نتیجه میرسد با شما کار نداشته باشد .به هیچچیز عادت نکنید حتی به ذکرهای مستحب نمازتان. همیشه در رکوع میگوییدُ « :س ْبحانِربِیِالْعظيمِوِِب ْمدهِ ».یک هفته بگوییدُ « :س ْبحانِهللاُِ ِ،س ْبحانِهللاُِ ِ،س ْبحانِهللاِ» فقط آنجاهایی که میشود عوض کرد ،نه ذکر واجب را .نگذارید عادت کنید .مؤمن به هیچچیز عادت نمیکند .دیدید بعد از نماز سالم میدهیم ،چون سمت چپ امامرضا است ،سریع به چپ میچرخیم .حاال برای کسی مثل ما که در ایران میچرخد ً داستان دارد .مثال وقتی سرخس میروید جای امامرضا عوض میشود ،یکدفعه میبینید در مسجد برای سالم به امامرضا به چپ چرخیدید و همه دارند نگاه میکنند ،با خودشان میگویند« :این دیوانه به کجا دارد سالم میدهد؟ چرا 65 دارد به بیتالمقدس سالم میدهد؟!» چون عادت کردهایم. ما دبیری داشتیم میگفت« :رفتیم پیش یک استاد بزرگی گفتیم« :آقا نمازمان چطور است؟ میخواهم ببینم خوب است یا نه ».گفت« :قنوت نخوان ».گفتم« :باشد ».چند روزی ما نماز خواندیم .یک روز دیدم در رکعت دوم در رکوع دارم میگویم« :ربهناِآتناِفیِالدنْ ياِحسن ِةً »»...چون عادت کردهایم. از همین چیزهای کوچک تخمه شکستن شروع کنید .عادت دارید با غذا آب بخورید؟ بگویید« :من دیگر با غذا آب ً ً ً نمیخورم ».و کنار بروید .تمام شد .به خدا شدنی است .خیلی هم آسان است اصال سخت نیست .یا مثال عادت دارید حتما غذا را با نان بخورید ،بگویید« :من تا ده روز نان نمیخورم ».تمام شد .بعد از ده روز اگر خواستید میتوانید دو روز دیگر هم اضافه کنید .یا پنج روز دیگر اضافه کنید .این دیگر با خودتان است. ّ من باید به این نتیجه برسم به عنوان یک مسلمان ،انشاءالله یک مؤمن ،به هیچچیزی نباید عادت کنم .با یک ً ً چیزهای سادۀ اینطوری شروع کنید .مثال اینطوری آبخوردن ،حتما آب سردخوردن .دیدید ما چقدر این جمله را استفاده میکنیم« :من عادت دارم ».بنده یک برههای کمردرد گرفتم ،دکتر گفت« :فقط باید به شانۀ چپ یا راست بخوابی ».حاال اسالم میگوید به شانۀ راست بخوابید ،آنها با چیزهای شرعیاش کار ندارند .برای ما همین که اسالم میگوید ،درست است ،چون روی شانۀ چپ ،سر معده روی قلب میافتد ،فشار میآورد .بحث خیلی علمی است ،باید جنینی بخوابید ،دو دست را بین دو زانو بگذارید که این زانوها بههم برخورد نکند آسیب برساند .حالت جنینی به شانۀ راست بهترین خوابیدن است .برای اینکه کسی بتواند اینطوری بشود فقط کافی است یک هفته روی مبل بخوابد ،چون روی مبل پاهایتان بیرون میزند ،نمیتوانید دمر بخوابید .مجبورید به پهلو بخوابید .یک هفته میخوابید عادت میکنید ،میآیید روی فرش هم همین طوری میخوابید .شرطی میشوید .چون خواب خوشایند است ،غذا خوشایند است ،هر چیزی که خوشایند باشد کنارش یک چیزی تکرار شود ،خوشتان میآید .هر چیزی بدآیند باشد کنارش یک چیزی بیاید بدتان میآید .امامحسین خوشایند است لذا چای روضهاش خوشایند میشود ،قیمهاش خوشایند میشود .قلیان بعد از هیئت هم برای طرف خوشایند میشود. خدا نکند که چیزهای دیگر هم بعدش بیاید ،که با دشمنی که من میشناسم؛ میآورد. حوالۀ همان بابا کنید! آرامآرام میبینید نفستان یاد میگیرد که جلویتان نایستد .برعکس به شما متمایل میشود و هوایتان را ‏MASAF.IR ً ً از همین فردا شروع کنید .مثال میخواهید بگویید« :پنج دقیقۀ دیگر بخوابم ».پنج دقیقه واقعا هیچچیزی را کم و زیاد ً نمیکند .به نفستان بگویید« :گور پدرت ،االن بلند میشوم ».کال یک پدر فرضی برایش در نظر بگیرید و هرچه فحش دارید چگونه گناه نکنیم؟ هم دارد ،چون دوست ندارد سختی بکشد لذا به شما تمایل پیدا میکند .میگوید« :هرچه تو بگویی ،باشد ».دیگر به شما پیشنهاد نمیدهد. اصل :15مبارزه با گناه در مستحبات 66 این اصل خیلی جالبتر از اصل قبلی است .در مستحبات با گناه مبارزه میکنید .قبل از اینکه شروع کنم ،یک مثال ً ً بزنم تا خوب جا بیفتد .مگر عادت نداشتید مثال از خواب بیدار میشوید باید حتما یک لیوان چای بخورید؟ خب در ماه رمضان چه شد؟ با لگد زیرش زدید! حاال فهمیدید اثر روزه و ماه رمضان چیست؟ شکستن همین عادتهاست .در ماه رمضان ساعت ّ ً خوابتان را عوض میکنید .خوشگلیاش این است که اصال اراده قوی میشود .ما گفتیم گناه کردن را دوست نداریم ،والله ّ بالله بعدش هم پشیمان میشویم ،مشکل سر این است که ارادۀ ترک گناه نداریم؛ برای اینکه نفسمان سرکش است. میخواهیم جلویش را بگیریم .قرآن آیۀ خیلی قشنگی دارد ،میفرماید: ‏وأ هماِم ْن ِخاف ِمقام ِربِه ِوهنىِالنه ْفس ِعن ِا َْلوى ،فإ هن ِا ْْلنهة ِهي ِالْمأْوى؛ و اما کسی که از مقام و منزلت پروردگارش ترسیده و نفس را از هوا و هوس بازداشته است؛ پس بیتردید جایگاهش بهشت است. 1 کسی که به ّ جنت میرسد ،جنت مأوایش است ،خانهاش است ،جای امنش است ،جنت مال خودش است .او کیست؟ کسی که به مقام خوف از ربش رسیده است و نفس خودش را از هوی نهی میکند .دقت کنید ،نمیگوید« :عِنِ ِال هِذنب»، نمیگوید نفس خودش را از گناه نهی میکند .اشتباه نکنید ،قرآن خیلی عبارتهایش دقیق است ،میگوید« :نفسش را از ً هوی نهی میکند ».گناه بد است ،اما خیلی هویها هست که گناه نیست .مثال هوس کردم بروم یک لیوان آب بخورم ،گناه ّ است؟ نه والله .میگوید کاری کن نفس به شما دستور ندهد بلکه عقل دستور بدهد .یک جاهایی الزم است توی دهن این اسب بزنید ،به در آن اصطبل فلفل بزنید .در عوض یک عمر یک اسبی دارید که راحت هستید .وگرنه دائم اینطرف و آنطرف را گاز میگیرد .بچه یک بار گریه میکند او را بغل کردید آرام شده است ،دائم دارید ضرر میکنید .بچه بغلی شده ،بدبختتان میکند .تا پنج سالگی همین طور بغلتان است .حاال بگذارید دوبار گریه کند ،با گهواره یا یک طور دیگر آرامش کنید. ّ ّ نفس دیگر جرأت پیشنهاد دادن هیچچیزی به شما را ندارد .سیبخوردن گناه دارد؟ والله بالله نه ،مگر اینکه حرام باشد و مال خودمان نباشد .یک سیبی با مال حالل آدم خریده ،آورده است بخورد ،هیچ گناهی ندارد ،میوۀ خوبی هم هست. عباس بابایی ،سیب قرمز خیلی دوست داشت .ده دقیقه این سیب را نگاه میکرد ،یکخرده بو میکرد ،روی آن چاقو میزد تا بویش بیشتر شود .تا میخواست بخورد میگفت« :نه شرمنده ،تا سه روز سیب ممنوع ».ببینید ما حالل خدا را تا ابد بر خودمان حرام نمیکنیم ،میگوییم« :تا سه روز ممنوع ».عباس بابایی تیمسار بود ،یکی از این سرهنگها داخل دفترش آمد. ً شهید بابایی سیب را به او تعارف کرد ،گفت« :جلوی خودم بخور ».او گفت« :میل ندارم ».گفت« :نه خواهشا اگر میشود ‏MASAF.IR 1سورۀ نازعات ،آیات 40و .41 اصول ترک گناه بخور ».لذا نفستان دیگر پیشنهاد نمیدهد« :این را میخواهم .آن را میخواهم ».وقتی هم شیطان به او میگوید« :این را میخواهم ».میگوید« :خفه شو برو! این همین طوری سیب عادیاش را نمیخورد ،بعد برود مال حرام بخورد؟ ساکت شو! من بدبخت باید بیچارگیاش را بکشم ».همان نفسی که تا دیروز به نفع شیطان جفتک میانداخت ،شروع به نه گفتن به شیطان میکند .به همین سادگی این شدنی است. ّ ّ ماه مبارک رمضان چه چیز به ما یاد میدهد؟ آب خوردن حرام است؟ نه والله .ناهار خوردن حرام است؟ نه والله .یک ماه رمضان همه چیز بههم میریزد .ناهار خوردن حرام میشود .حالل است اما اگر بخورید ،روزهتان را شکستید .در ماه 67 رمضان یاد میگیرید که اینجا یک اولویتی هست که اگر من بخورم تنبیهش هم محکم است .اگر روزه را به عمد باز کنید، کفارهاش یک کفارۀ اساسی است که دو برابر زمان ماه رمضان باید روزه بگیرید و خیلی اذیت میشوید .نفس دیگر سراغ اینطور چیزها نمیرود ،میگوید« :نمیارزد ».روزه تمرین گناه نکردن است. تقوا؛ همین بازدارندگی است .همین افسار است؛ افساری که در گردن اسبتان و دست عقلتان است .این میشود تقوا. پرهیزکاری است؛ پرهیز میکند .مریض باید چهکار کند؟ پرهیز کند .تقوا هم میشود پرهیزکاری .جلوی نفسش را میگیرد، میگوید« :دیگر برای من از این غلطها نکنی ،که اگر بکنی خودت میدانی ».لذا نفس دیگر به ما دستور نمیدهد. روش بعدی ،تنبیه نفس است .بعضی موقعها نفس باید تنبیه شود .نه در واجبات ،یک پله میرویم جلوتر ،یعنی در مستحبات .من دائم برای سخنرانی اینطرف و آنطرف میروم ،ساعت دو و سه نصف شب میرسم ،میخوابم؛ دیگر ممکن است نماز صبح قضا شود .تنبیه قضا شدن دو رکعت نماز صبح این است که دو رکعت قضایش خوانده شود .این فایده ندارد، ً خب معلوم است میصرفد .این یکی واقعا میارزد که ساعت ده صبح از خواب بیدار شوم بخوانم .خدا مهربان است .اما اینجا باید خودتان برای خودتان تنبیه بگذارید .تنبیه خود من این است که اگر دو رکعت نماز صبحم قضا شود ،باید یک روز کامل نماز بخوانم .وقتی صدای گوشی برای نماز صبح بلند میشود ،با خودم میگویم« :حاال پنج دقیقۀ دیگر بخواب ».ولی وقتی ّ یاد این میافتم که باید هفده رکعت بخوانم ،مثل جن بسمالله دیده از جایم میپرم .میگویم« :آقا نمیارزد ،بلند شو بخوان». تنبیه بگذارید .از فردایش دعوای شما و شیطان شروع میشود! یک عهد ببندید ،برای هرکس هم فرق میکند .اینها فردی است ،نسخههای اجتماعی نمیشود پیچید .مصداقش با خودتان ،بروید ببینید چه چیزی بیشتر برایتان سخت است ،همان را بگذارید .من نماز میخوانم ،چون وقت ندارم ،نماز خواندن بیشتر به من فشار میآورد .یک نفر دیگر ممکن است بگوید: «من روزه میگیرم ».شهید رجایی برای تنبیه نفسش میگفت« :اگر نمازم را اول وقت نخواندم ،باید یک روز روزه بگیرم ».این روزه هم مستحبی نیست که اگر یک نفر چیزی به شما تعارف کند بتوانید بازش کنید .شهید رجایی روزه در نظر گرفته بود، ایشان نماز در نظر نگرفته بود .اذان که میشد به او میگفتند« :بیا برویم نهار بخوریم ».ملت هم اینجور چیزها را بلد هستند، ً سریع میگویند« :اول وجود ،بعدا سجود ».که اصلش« :اول وجود بعد از سجود» است .میگفت« :نه خداوکیلی بهخاطر همان وجود اول میخواهم بروم سجود .من االن بیایم این نهار را بخورم و نمازم از اول وقت بیفتد ،فردا باید یک روز گرسنگی بکشم ،نمیارزد!» ‏MASAF.IR بنده یک مدت با خودم فکر کردم که ما نوجوان بودیم اینطرف و آنطرف میرفتیم ،مسافرت میرفتیم ،سرگرم فوتبال ً بازی کردن میشدیم ،شاید اصال یادم رفته و نماز ظهرم را نخواندم .پیش میآید .شاید نماز صبحم قضا بوده ،اما من به عنوان چگونه گناه نکنیم؟ ً ً مافیالذمه خواندم .مثال به عنوان یک نیمچه ادایی خواندم .گفتم نهایتا اینها را جمع بزنم یک سال که بیشتر نیست .شروع ً کنم قضاهایش را بخوانم .همین طور که نمازم را دارم میخوانم یک دانه هم قضا میخوانم .چشمتان روز بد نبیند ،مثال ساعت یک پرواز مینشست .ساعت دو خانه میرسیدم ،بعد نماز صبحم هم قضا شده بود ،هفده رکعت برای قضای نماز صبح بود ،هفده رکعت هم قضایی که باید میخواندم 34 ،رکعت میشد! چشمهایم باز نمیشد ،ساعت شش هم میخواستم ً ً بروم .بعضی روزها اینطور میشد .اینها را عمدا خدا خودش پیش میآورد که ببیند عهد میشکنید یا نه .مثال شما به صورت عادی ماهی یک بار نماز صبحتان قضا میشود ،از روزی که این تصمیم را میگیرید میبینید در یک هفته ،دو بار نمازتان 68 قضا میشود .این کار خداست ،عامل اجرایی هم شیطان است .شیطان نوچههای گردن کلفتش را میفرستد ،میگوید: «بروید روی مخ این آدم ،به یک جایی برسد عهدش را با خدا بشکند ».چون عهد شکستن آدم را قسیالقلب میکند .میگوید: «بهترین فرصت است که بین این آدم و خدا فاصله بیندازم ».سراغتان میآید .بلند میشوید میبینید ای بابا نماز قضا شد. شروع میکنید ،دو رکعت که خودش را باید بخوانید ،آنکه وظیفهتان است .هفده رکعت هم باید بخوانید .فردایش شیطان دوباره میآید .یکی دو ماه اینطوری میگذرد .یعنی ماهی یک بار قضا شدن ،ماهی هفتهشت بار میشود ،همه را میخوانید .اینجاست که شیطان به نوچههایش میگوید« :نه ،نمیارزد .داریم ضرر میکنیم ،این بیشتر دارد نماز میخواند، ّ از این به بعد برای نماز صبح با این کاری نداشته باشید ».بارکالله! یک جاهایی میگوید« :بروید بیدارش هم بکنید ».از شیطان عملگی بکشید! مگر بد است شیطان عملهتان باشد؟ حاال مرحلۀ دوم جنگش شروع میشود .من دارم برایتان گزارش میدهم .میدانید چه زمانی بیدارتان میکند؟ زمانی ً که اصال نمیدانید قضاست یا ادا! که گیرپاژ کنید .برای این هم روی گوشیمان یک نرمافزار نصب کردیم که این دقیقه را من مد نظر قرار میدهم .تازه اگر از یکدوم وقت نماز گذشته باشد ،یعنی وقت اذان تا طلوع آفتاب از وسطش گذشته باشد، دو تا نماز صبح دیگر هم همان موقع باید بخوانم .این باعث شد که نمازم به زمان نیمۀ اول بیفتد .به خدا قسم شبیه یک آدم ً باهوش و هوشمند که جلویتان قرار گرفته است ،مبارزهاش را حس میکنید .کامال میفهمید یک نفر دارد با شما مبارزه ً میکند .اصال خود را در مبارزه با شیطان دیدن ،باعث میشود ششدانگتر باشید .بازار سیداسماعیل که میروید ،میگویند: ً «بپا جیبت را نزنند ».دقیقا دستتان را روی همان جیبی که پول دارد میگذارید .میفهمند ،میگویند« :همین جیب است، ً همین را بزنید ».یک بار که جیبتان را زدند ،وقتی آنجا میروید دیگر ششدانگ هستید .اصال اینطرف و آنطرف میچرخید دستتان روی جیبتان است .برای اینکه یکبار از اینجا بازی خوردید .وقتی دائم او را دزد ببینید ،دیگر کاله سرتان نمیرود. َ ما قرار است در مستحبات با شیطان بجنگیم .حاال شیطان باید بیاید پوست خودش را بکند که شما نماز صبحتان را یکخرده ً ً دیرتر بخوانید .اصال کال اینکه نماز نخوانید فراموش شد .فهمیدید چه پیشرویای در دل دشمن کردید؟ صحبت این است که شما را از یک مستحبی باز بدارد که دیرتر نماز بخوانید .چون نماز اول وقت ثوابش بیشتر است .شیطان بازی خورد .بعد هرچه هم شیطان بیاید به نفستان بگوید« :بیا برو غذا بخور ».میگوید« :برو تو را به خدا فردا باید گشنگی بکشم .برو پی کارت ،تو از این پیشنهادها به من نده ».لذا نفستان کامل در اختیار خودتان میشود .آن موقع این نفس ،به سمت این میرود ً که اصال عبادت دوست دارد .چون وقتی عبادت دیده تشویق شده و هرجا عبادت نبوده ،تنبیه شده است .برای همین ‏MASAF.IR میگویند مستحبات را در حالت خستگی انجام ندهید ،زده میشوید .اما نذر و این تنبیهها نه ،یک چیزی که نذر است یا ً تنبیهی است ،آن را باید انجام داد .اما بعضیها هستند مثال مستحبات را مینشینند و با خستگی میخوانند .آن کار خیلی بد اصول ترک گناه است .به امامخمینی میگفتند« :بیا برویم دعایکمیل ».میگفت« :این هفته حال ندارم بخوانم ».چون میخواهد با دعای کمیل عشق کند ،حال کند ،لذت ببرد .قرار نیست خودش را اذیت کند که شرطیسازی منفی شود .در دین، شرطیسازی منفی نکنید .میبینید طرف بچۀ کوچک را به زور برای نماز صبح برمیدارد مسجد میبرد .او را روی زمین میکشد! اگر یک جایزه بیشتر به او بدهید ،میگوید« :آخجون! بابا بیدارم کن برویم مسجد». ما خراسان جنوبی رفتیم ،گفتند« :بودجه داریم ،نمیدانیم چهکار کنیم ».یک پیشنهاد دادم ،گفتم« :بروید در مسجدها تاب و سرسره بگذارید ».پنجاه تا مسجد داشتند ،بیستتایش انتخاب شد و گذاشتند .سال بعدش که رفته بودم ،طرح را اجرا ً کرده بودند .خیلی عالی شده بود .مسجد کامال پر شده بود .طرف میگفت« :بچهام من را میکشد میگوید بیا برویم نماز». 69 میگویم« :بابا امروز سرکار اذیت شدم ،خستهام تو را به خدا بگذار بروم ».با گریه میگوید« :نه ،برویم نماز ».چون با آن تاب و سرسره حال میکند ،از نماز هم خوشش میآید .زمانی که َح َسنین روی دوش پیامبر میآمدند ،پیامبر آنها را به پایین پرت نمیکرد .نماز را دوست داشتند ،بازی میکردند .بگذارید وقتی دارید نماز میخوانید بچهتان با شما بازی کند، ّ چه ایرادی دارد؟ حاال مهرتان را بردارید که گاز نزند و نبرد اینطرف و آنطرف بگذارد .بگذارید او هم اال کلنگسواری کند. وقتی نمازتان را در خانه شروع میکنید ،بچه میگوید« :آخجان پارک! برویم بازی کنیم ».سروکلهتان را میگیرد .باال میروید، پایین میآیید؛ ایرادی ندارد .برعکس خدا به خاطر همان بچه نمازتان را قبول میکند .اینها را بیاییم کار کنیم .نباید نفسمان به ما دستور دهد ،ما باید به او دستور دهیم. این خیلی مهم است؛ اینکه در مسیر الهی هرچه شما به عقلتان گوش کردید ،بیشتر موحدتر میشوید .از شرک و نفاق و کفر بیشتر فاصله میگیرید .عزیزان شرک و نفاق و کفر ،همهاش یک چیز است .بحث لغویاش را کار ندارم ،در باطن یک چیز است .هرجا دیدید که ما به عقلمان گوش نکردیم ،کافر شدیم؛ چون عقل همان وحی است ،چون عقل همان توحید است ،چون عقل همان والیت اهلبیت است .وقتی آدم به یک حق کافر شود ،یک چیز دیگر را اضافه آورده و آن شرک است .و ادا درآورده است ،که نفاق میشود .سیستم عصبی شما و خدا باید یکی باشد .بگذارید مثال قلیانی بزنیم .این انگشت میچرخد ،چه کسی به او دستور میدهد که تکان بخورد؟ مغز .این سیستم یکپارچه است ،کسی که بیماری عدم تعادل میگیرد ،برای این است که این به مغز گوش نمیکند ،پالسها را نمیفرستد .مغز میگوید« :بایست ».اما گوش نمیکند. پارکینسون دارد ،دستش میلرزد .حاال میخواهد یک چیز داغی بردارد ،مغز انگشت شست و اشاره را میفرستد .انگشت ً قطعا میاندازد .انگشت شست و اشاره ّ کوچک را نمیفرستد .چون در این نفاق هست .این ّ تحمل تحمل زغال ندارد ،زغال را دارند ،به اینها اعتماد میکند .این است که: هرکه در این بزم مقربتر است جـام بـال بیشتـرش میدهنـد شخصی از خراسان خدمت امامصادق آمد گفت« :آقاجان چرا قیام نمیکنید؟» حضرت فرمود« :کسی را نداریم». گفت« :در خراسان فقط 100هزار نفر آدم دارید ».امام فرمود« :بپر داخل تنور ».گفت« :چهکار کنم؟ تنور روشن است!» ً فرمود« :خب روشن است دیگر ،برو داخل تنور ».طرف گفت« :بروم داخل تنور؟ میخواهی ما را بکشی؟ اصال غلط کردیم، ‏MASAF.IR چگونه گناه نکنیم؟ ّ قیام چه؟ نخواستیم!» همان موقع هارون مکی 1آمد .از سر زمین آمده بود .کفشهایش را زیر بغلش زده و آمده بود یک عرض ادبی کند .همین که داخل آمد ،امام به او فرمود« :هارون!» گفت« :بله؟» فرمود« :بپر داخل تنور ».با سر به همراه کفشهایش داخل تنور پرید و طوری هم نشد 2.اگر امامصادق قیام میکرد ،چه بسا همین خراسانی هم به سپاهش ّ میپیوست و شهید هم میشد ،اما هارون مکی موحدتر بود .آن شخص انگشت کوچک بود؛ تابع است اما تا یک اندازه از بال .هارون مکی انگشت اشاره بود .اگر ما جزئی از اوامر الهی شدیم ،العياذِِبهلل خدا که جسم نیست اما انگشت خدا میشویم، دست خدا میشویم .هرچه بگوید ،دست تخطی نمیکند .حاال فهمیدید یِ ُِدِهللا چه کسی میشود؟ هر آنچه را که مغز دستور 70 ي ِهللا میشود .هر آنچه را که مغز میخواهد ،میشنود؛ لذا ِاُ ِذُن ِهللا ِمیشود .و امکان ندارد از امر میدهد ،میبیند؛ لذا عِ ُِ مغز تخطی کند .تا یک حرکتی نزدیک چشم میکنید ،طرف چشمهایش را بههم میزند .این اینطوری برنامهریزی شده است .این میشود والیت اهلبیت .اینکه والیت یک مسئلۀ طولی است نه عرضی؛ یعنی همین .یعنی این دست فرمان همین مغز را دارد اجرا میکند. وقتی رانندگی میکنید ،مغز ماشین دست و پای شماست .مغز این دست و پا هم شما هستید .هرچه این وسط واسطه میآید کنترل سختتر میشود .فرض کنیم بهترین رانندههای کرۀ زمین را کنار همدیگر با دو فرمان بگذاریم ،نمیشود رانندگی کرد .آموزش رانندگی که میروید ،مربی هم پدال زیر پایش است .دارید میروید یکدفعه میبینید ترمز را فشار میدهد و میایستد .لذا شرک شد ،چون دوتا مغز وسط آمد .دوتایی نیست ،یکی است؛ لذا امکان ندارد گناه شکل بگیرد. طرف در زد .گفت« :کیست؟» گفت« :من هستم ».گفت« :برو پی کارت ».گفت« :عجب! ما را دعوت کردی ،میگویی برو پی کارت؟» دوباره گفت« :آقا فالنی هستم ».در را باز نمیکرد .گفت« :آقا من هستم ».گفت« :برو پی کارت ».آخر در زد. آنطرف گفت« :کیست؟» نگفت« :من ».گفت« :تو ».آنطرف گفت« :حاال بیا داخل ».شما داخل حریمتان غریبه راه نمیدهید .هر زمان «او» شدید ،همه چیز «او» شد؛ میشوید دستش ،میشوید پایش ،میشوید چشمش .دیگر شما را به حرم امن خودش راه میدهد .دیگر شما جزئی از خدا میشوید .جزئی از خدا خطا نمیکند و جز خدا نمیبیند .به مقام رضایت ضيت ِبرضاک 3بمیرم؟ چشم ».خیلی جالب است! یک نفر چاقویی سمت چشمتان میاندازد ،اولین میرسد .میگوید« :ر ُ کاری که میکنید دستتان را جلو میآورید ،میگویید« :برو برای فداشدن ».دست ناراحت نیست ،درد هم که بگیرد ،چشم هم دیگر نمیتواند بخوابد .بنیآدم اعضای یکدیگرند .همه یکی میشوند .این یعنی توحید .غیر این شرک است .حاال بیایید به آن وهابی احمق اینها را بفهمانید .احتمال دارد یک االغی یک روز اینها را بفهمد ،اما از بعضیها که مصداق آیۀِ:فِ ِاَّللُِمرضِاً 4هستند دیگر بعید است. ضِف زاد ُه ُم ِ قُلُوِبمِ همر ٌ یک چیزی بگویم عشق کنید .به بچهتان میگویید« :بگو بابا ».میگوید« :بابا ».خدا به حضرت رسول فرمود« :بگو بابا ».حضرت رسول فرمود« :بگو بابا ».حضرت خودش را این وسط ندید که بخواهد تغییری در آن کالم بهوجود بیاورد. ّ 1هارون مکی از یاران امامصادق. 2عالمه مجلسی« ،بحار االنوار» ،ج ،4۷ص.1۲3 4سورۀ بقره ،آیۀ « :10در قلوب آنها بیماری وجود دارد ،پس خدا آن بیماری را زیادتر میکند». ‏MASAF.IR 3رک :مقرم« ،مقتل الحسین» ،ص / 367فرهادمیرزا معتمدالدوله« ،قمقام زخار» ،ص.364 اصول ترک گناه این تغییر را آن کسی به وجود میآورد که خودش را کسی میبیند؛ با خودش میگوید« :وقتی خدا میگوید بگو ،یعنی دارد ّ به من محول میکند که بگویم بابا ،با من بود ».نه جبرئیل خیانت کرد ،نه رسولالله .برخی میگویند« :اینجا این "قُل" اول آیه چیست؟» خدا فرمود« :قُل .ای جبرئیل به تو میگویم برو به پیامبر بگو .یا ای پیامبر به تو میگویم برو به بندههایم ّ بگو ».هیچکدام خیانت نکردند؛ اینها موحد هستند .خود توحید است .رسولالله خودش را این وسط نمیبیند .فلذا قرآن در وصف ایشان میفرماید: ‏وماِی ْنط ُقِعنِِا َْلوى؛ و از روی هوا و هوس سخن نمیگوید. 71 1 ببینید چه لفظی میآورد؛ او برای نفس حرف نمیزند ،من و شما برای نفسمان حرف میزنیم .به یک نفر یک جمله ً میسپارید ،پنج نفر اینطرف آنطرفش میکنند و هرکسی تحلیل خودش را رویش میگذارد؛ کال یک چیز دیگر میشود. فلذا در بین سخنرانها ،مداحها و منبریهای ما ،کسانی که کرسی دارند آنهایی موفق هستند که آیۀ قرآن و روایت اهلبیت میگویند .سیم باشید و انتقال بدهید ،این تحلیلهای تخیلیتان را برای خودتان بگذارید .سیم میکروفون باشید تا صدا را منتقل کنید .شما هم در مسیر والیت هستید ،شما هم در مسیر توحید هستید ،فلذا توحید همان والیت است .همۀ ما منافق هستیم ،درجههایش فرق میکند .بستگی دارد در چه بالیی آشکار شود .اگر دیدید گناهی انجام میدهید ،حاصل ّ غیرموحدبودن و مشرکبودن و منافقبودن من و شماست .منتها درجهاش کموزیاد دارد .رسولالله فرمود: «تشخیص شرک از مورچه سیاه بر سنگ سیاه در شب تاریک سختتر است». 2 ً نه این شرکی که فکر میکنید مثال یک بتی بگذارید و بگوییدُ « :سبحانِِربیِالبُتِِوِِبِمده!» بعضیها سطح توحید را ً تا این حد پایین آوردند .توحید یعنی اصال شما خودتان این وسط نباشید؛ یعنی وقتی خدا راضی است ،شما نمیتوانید بگویید: ً «من هم راضی هستم ».اصال مگر شما "من" هستید؟ یا نمیتوانید بگویید« :خدایا چرا اینجوری؟» چون این وسط "چرا" نداریم. در انجیل آمده آخرین حرفی که حضرت عیسی باالی صلیب میزند این است: َ «ایلی ایلی ل َما َس َبقتنی؛ خدایا برای چه ما را تنها گذاشتی؟» 3 البته ما اعتقاد داریم حضرت عیسی به صلیب کشیده نشده است .برعکس از همین جمله اثبات میکنیم که او حضرت عیسی نبوده. ّ وقتی این شبکۀ توحیدی و موحدبودن شکل میگیرد ،در روز عاشورا ،آنهایی که در وجود اباعبدالله ذوب میشوند ،همه حسینی میشوند. 1سورۀ نجم ،آیۀ .3 « 3انجیل متی» ،باب ،27آیۀ .46 ‏MASAF.IR 2باقر شریفقرشی« ،موسوعة سیرة اهلالبیت ،»ج ،34ص.133 چگونه گناه نکنیم؟ فلذا امام معصوم میفرماید: «ِببیِأنْ تُ ْمِوأ ُِمی» 1 دقت کنید چه میگوید ،به شهدای کربال میگویدِ« :ببیِأنْ تُ ِْم ».یعنی پدر این امام معصوم که خود نیز امام است و معصوم ،به فدای شما .انگار آنها همه امامحسین هستند .برای همین است امام معصوم میفرماید« :شیعیان ما سرشان درد میگیرد ما سرمان درد میگیرد 2».چون برای مقابله با چشم ،دست جلو آمده ،اما چشم نمیتواند بخوابد. ّ اباعبدالله در روز عاشورا ۷۲بار به شهادت رسید .یک بار دستهایش را قلم کردند .وقتی با سردرد یک شیعه سردرد 72 بگیرد ،وقتی دستهای عباس ،بزرگ شیعیان ،بزرگ والیتمداران ،قطع میشود ،اینجا دست درد نگیرد؟ درمورد شیخ جعفر مجتهدی 3نقل کردهاند ،میگوید« :امامرضا آمد به من گفت« :در بیمارستان مشهد یک مهمانی دارم .سریع میروی آنجا دردش را به جان میخری ».رفتم داخل بیمارستان دستم را گذاشتم روی بدنش ،تمام دردها و آالم این داخل بدنم آمد .همان جا از درد افتادم .من را روی یک تخت دیگر گذاشتند »».میرود که درد به جان بخرد .مثل ّ این انگشتی که برای برداشتن آن جسم داغ میرود .از آن ششماهه تا آن نودساله ،حضرت اباعبدالله ۷۲ بار به شهادت میرسد .زخمهایی است که بر جگر حسین مینشیند .وقتی با یک سردرد شیعه ،سردرد بگیرد؛ با آن بچۀ ششماهه آن ّ ّ ً کار را بکنند ،طوری نشود؟ اباعبدالله با علیاکبر اربا اربا شد 4.این را در زیارت عاشورا میگویید ،اما دقت نمیکنید چه دارید میگویید .میگوید: تِبفناهئکِ؛ سالم بر تو و جانهایی که به درگاهت فرود آمدند». «وِعلى اَل ْرواحِالهّتِحله ْ 5 یا حسین! آن روحهایی که در تو حل شدند .وقتی نمک را روی دستمال کاغذی بریزید ،گیر میکند ،پایین نمیریزد. اما نمک را که در آب حل میکنید ،از دستمال کاغذی رد میشود .نمک وجودشان را در زالل وجود امامحسین حل کردند ،لذا اینها همه یک نفر هستند که به بهشت رفتند .امامحسین در مسیر توحید ،حل شده است .ائمه میفرمایند: ِاَّلل» ب هِ «َن ُِنِِب ُ 6 1فرازی از برخی ادعیه مانند زیارت جامعۀ کبیره و زیارت وارث. 2رک :سیدمحمدتقی موسویاصفهانی« ،آیین انتظار» ،ص.58 3شیخ جعفر مجتهدی ( 1303تا 13۷4ش) ،فرزند حاجمیرزایوسف و از عارفان شیعه بود. 4مقرم« ،مقتل الحسین» ،ص / 324عالمه مجلسی« ،بحار االنوار» ،ج ،45ص.44 6کلینی« ،الکافی» ،ج ،1ص.145 ‏MASAF.IR 5فرازی از زیارت عاشورا. اصول ترک گناه یعنی اگر خدا یک خانهای داشته باشد که از در آن بتوانم وارد شوم .امامحسین همان در است .حاال دریابید امامزمان هر وقت را که چه ویژگیای دارد و من و شما غافل هستیم .چقدر این نمک وجودتان را به آن زالل مطهر "ماءِِ همعيِ"َ 1عرضه کردید؟ "ماءِِ همعيِ" یعنی امامزمان 2.به این برسید ،آمده دستمان را بگیرد ،نگذارید مظلوم بماند. ّ امامرضا برای اباعبدالله روضه میگرفت ،مینشستند جلوی چشم امامرضا برای امامحسین گریه میکردند ،امامزمان ّ حی و حاضر آنجا نشسته بود و یار میطلبید اما کسی نمیرفت .چون سوزنش گیر کرده است ،نفهمیده ّ که از اشک بر اباعبدالله باید به امامزمانش برسد .امامباقر دور خانۀ کعبه روضه میگرفت .روایتهایش هست ،در 73 تاریخ نقل شده .مینشستند برای امامحسین گریه میکردند اما امامباقر را بردند شهیدش کردند .امامکاظم برای امامحسین روضه میگیرد .چهارده سال او را به زندان انفرادی میبرند ،نمیفهمند .امروز صدای هِلِمِنَِنصِر امامزمان را میشنوید؟ وقتی شما میگویید« :یا حسین! حاجتم را بده ».این باید برود در خانۀ امامزمان امضا شود. امامزمان امضا میکند .آنها یک نور هستند .او که نمیآید حرف امامحسین را زمین بیندازد. پس هر بار دیدید یک کار غیرعقالنی میکنید؛ آن را ترک کنید ،کنار بگذارید .غیرعقالنی است ،همان موقع این نشانۀ نفاق من و شماست .به عقلتان رجوع کنید .نفس هم همان طوری که گفتم رامش کنید. 2رک :تأویل آیۀ 30سورۀ ملک ،عبدعلیبنجمعه حویزی« ،تفسیر نورالثقلین» ،ج ،5ص.387 ‏MASAF.IR 1سورۀ ملک ،آیۀ ...« :30آب روان و گوارا». فصل دوم روشهای ترک گناه روشهای ترک گناه 75 روشهای ترک گناه .1ایجاد حس نفرت نسبت به گناه ً نسبت به گناه فکر کنید که چهکار دارید میکنید ،چقدر کثیف است ،چقدر وقتی شهوت بر آدم غالب میشود اصال َ ً عقل و هوش را از آدم میپراند .وقتی که ارضا میشود یک لحظه با خودش میگوید« :اه! اصال این چه بود ».آن حس را هیچوقت فراموش نکنید .حس نفرت به گناه را داشته باشید .به این توجه داشته باشید که این لذت زودگذر است .به آن لذت دائمی فکر کنید .این عقل است .یک آدم بیاید بگوید« :ششصدهفتصدهزار تومان پول بیمه نمیدهم ،میروم عشق و حال میکنم ،ماشینم را بیمه نمیکنم ».به این آدم احمق میگویند چون هیچ آدم عاقلی ولو یک ساعت هم ماشینش را بدون بیمه بیرون نمیبرد .اینجا این کار را نمیکنیم اما به خاطر یک لذت زودگذر ،یک ابدیت را به فنا میدهیم و آتش میخریم. شاید آن گناه کوچکی که من و شما داریم میکنیم ،در دومینوی خدا یک اثر بزرگ دارد .از لبخند قطام به ابنملجم بترسیم. .2کنترل چشم و گوش این خیلی مهم است ،به چشمتان یاد بدهید نبیند .به گوشتان یاد بدهید اسماع کند ،نه استماع؛ یعنی بشنود ،فضولی نکند .استماع حرام است .کسی بوده است که به او نامه دادم تایپ کند .نامه را تایپ کرده بود اما نخوانده بود! باورتان میشود؟ ّ گفته بود« :به من چه!» بارکالله .به او گفتم« :خوش به حالت ،چطور توانستی؟» گفت« :من خیلی روی خودم کار کردم». چشمش را یاد داده که هرزه نباشد .هرزگی فقط این نیست که به ناموس مردم نگاه کنید .چه دلیلی دارد من ببینم که خوشم ً بیاید که بعدا به دردسر بیفتم؟ این را یاد بگیریم .گفتم خانۀ مردم میرویم چشممان را درویش کنیم .بگوییم« :به من چه السیدیشان مارکش چیست .به من چه گوشی بغل دستیام چیست و چند خریده .به من چه!» اگر ببینید ،دلتان میخواهد و چون ندارید ،به گناه میافتید یا آتش میگیرید و میسوزید. ‏MASAF.IR چگونه گناه نکنیم؟ .3ترک فکر گناه فکر گناه خودش گناه میآورد .خدا خیلی مهربان است ،فکر گناه را برایمان گناه در نظر نگرفته است اما فکر ثواب را برایمان ثواب در نظر میگیرد .آن دنیا پروندهتان را دستتان میدهند ،نگاه میکنید میبینید نوشته« :حج» میگویید« :خدایا من نمیخواهم الکی بهشت بروم ،اشتباه شده است ،این فرشتهها اینها را اشتباه کردهاند ،من حج نرفته بودم ،مال چه کسی است؟» به او میگویند« :یادت است یک نفر از حج آمد ،در فکرت گفتی کاش ما هم میداشتیم میرفتیم؟ برایت نوشتیم». 76 زمان حکومت حضرت علی بعد از اتمام یکی از جنگها ،پانصد درهم سهم هرکس شد ،حضرت همه را داد .برای خودش هم پانصد درهم ،معادل یک سرباز عادی برداشت .امپراطور جهان اسالم که از تونس و لیبی تا ترکمنستان تحت حکومتش است ،معادل یک سرباز عادی برداشته است .یک نفر بعد از جنگ رسید ،گفت« :یا علی درست است که من دیر رسیدم اما دلم با شما بود ،گفتم ای کاش میرسیدم .اما وقتی رسیدم دیدم تمام شده ».حضرت فرمود« :تو با ما بودی ،بیا بگیر ».و پانصد درهم را به او داد .این در تاریخ اتفاق افتاده است. ً صف ِالعِيش ».بسیاری از گناهان که راحت انجام میشوند چون قبال شرایطش در فکر صف ِالعِيشِ،نِ ُِ میگویندِ « :و ُِ آماده شده است .هزار بار خدای نکرده طرف در فکرش زنا کرده است ،هزار بار در ذهنش دزدی کرده است .تا فکر گناه َّللِالْعل ِِىِالْعظيمِ ».یک صلوات هم بعدش وبِإل ْيهَِِ،لح ْولِوَِِلقُ هوةِاَلِِِب هِ سراغتان آمد سریع بگویید« :أ ْست غْف ُرهللاِِربِیِوِأتُ ُ بفرستید .اگر دیدید باز هم ولتان نمیکند ،وضو بگیرید و دو رکعت نماز مستحبی بخوانید و به روح مطهر بزرگان و علما و َ ً صلحا و صدیقین و شاهدین و اهلبیت ،تقدیم کنید .اصال اسمشان هم شیطان را به شدت به آنطرف پرت میکند .یک خبر خوب به شما بدهم ،هر بار که گناهی را ترک میکنید ،یک هدیه میگیرید ،خدا شاهد است ،یعنی یک حس خوبی در وجودتان میآید .میگویید« :دیدی توانستم جلوی خودم را بگیرم ».آن هدیه ،هدیۀ نابی است .بعضی موقعها یک مدت که ً میگذرد میگویید« :عجب هدیهای داشتم نمیدانستم ».مثال برای یک نفر کولهای بستند و میخواهد سفری را شروع کند، وقتی میرسد میبیند عدهای جایی گیر کردهاند چاقو الزم دارند و هیچکس ندارد ،کولهاش را باز میکند میبیند مادرش در کوله برای او چاقو گذاشته است .میگوید« :عجب! مادر من چقدر به فکرم بوده ».بعضی موقعها میبینید یک چیزی را ً دارید اما خبر ندارید ،به خودتان میگویید« :قبال اگر کسی همچین حرفی به من میزد بدجوری از کوره درمیرفتم .چرا االن اینطوری شدم؟» تازه فهمیدید این گزینه در شما نصب شده و خبر نداشتید .به اینترنت الهی وصل شدید ،سرعت هم سرعت نوری ،سریع بهروز شدید .ترک گناه خیلی مهم است .قرآن میفرماید: ً ف ِمن ِال ه ِم ْبص ُرونِ؛ مسلما کسانی که تقوا ورزیدهاند، س ُه ْم ِطائ ٌ ‏إ هنِالهذین ِاتهق ْواِإذاِم ه ش ْيطان ِتذ هک ُرواِفإ ُ ذاِه ْم ُ هرگاه وسوسههایی از سوی شیطان به آنان رسد ]خدا و قیامت را[ یاد کنند ،پس بیدرنگ بینا شوند. ‏MASAF.IR 1سورۀ اعراف ،آیۀ .۲01 1 روشهای ترک گناه میگوید« :من خدا دارم به شما میگویم ،همان دم که به فکر گناه افتادی ،سریع متذکر شو ».یعنی خدا را به یاد آورید ّ و ذکر بگویید .استغفرالله بگویید .میگوید« :همان َدم بصیرت یابند ».یعنی هماندم به شما میدهم .خدا دروغگو نیست. برعکس من اعتقاد دارم ترک گناه آسان است ،منتها وقتی میخواهید دشمن را بزنید با یک چیز نمیخواهید بزنید ،توپخانه را بزنید ،با هواپیما بروید بمباران کنید ،نیروهای پیاده بروند .از پنجاه طرف آن را بزنید .یک گناهی را در نظر بگیرید و این اصول را درموردش پیاده کنید ،ببینید چه بالیی سرش میآید .تارومار میشود .ما با عدهای شروع کردیم ،پروژه و پروسۀ ترک ّ گناه داشتیم .پیش رفتیم ،الحمدلله لطف امامزمان شامل حال آنها شد و ترک کردند .جلو آمدند .طرف میگوید« :من ً خودم را با پارسال قیاس میکنم ،میبینم اصال یک آدم دیگر هستم .هزار پله باالتر آمدم .من پارسال اینموقع عرق 77 میخوردم؛ االن دهانم روزه است! به خواب شب هم نمیدیدم ».توانسته ترک کند .همین اصول را آرامآرام پیاده کرده و ً خواسته است .مهم ،آن نیت خواست ترک گناه است .اصال توبه زمانی محقق میشود که وقتی آن گناه یادتان میافتد، شیرینی در دلتان احساس نکنید ،بگویید« :خدایا غلط کردم ».ماها هیچکداممان دوست نداریم گناه کنیم ،ما ارادۀ ترک گناه نداریم .آن را هم میگیریم و خودمان را پرورش میدهیم. .4مدیریت زمان و برنامهریزی داشتن این یکی از دالیل اصلی گناه نکردن است .آدم بیکار گناه میکند .از بیکاری در اینترنت میچرخد ،هفت ساعت است از این سایت مستهجن میآید میرود در آن سایت مستهجن .این کلیپ را نگاه میکند آن عکس را نگاه میکند .چشمهایش قرمز میشود ،موهایش سیخ میشود ،پدرش هم میآید نگاه میکند ،میگوید« :مقالهات تمام نشد باباجان؟» میگوید« :نه هنوز یک ساعتی مانده است!» کسی که وقتش پر باشد گناهش هم کمتر میشود .االن میگویند جوانها بیکارند ،معتاد میشوند .برای همین است. آدمی که کار داشته باشد میرود خسته و کوفته میافتد ،حوصله ندارد حتی چرتوپرتهای تلویزیون را هم نگاه کند ،میرود میخوابد .میزند شبکۀ نسیم ،کمی جنگولکبازی درمیآورند ،اینطرف میپرند آنطرف میپرند ،خوابش میگیرد .تمام میشود میرود .اینطوری است .باید مدیریت زمان داشته باشید .به خدا آدم بیکار همینطوری است .نگذارید بیکار شوید، نگذارید در خانه تنها شوید ،نگذارید در خانه بیکار شوید .به یک کالس ورزشی یا یک کالس هنری بروید .بروید یک چیزی یاد بگیرید .یک کتاب بردارید بخوانید. .5روزه گرفتن روزه بگیرید ،فقط هم روزه گرفتن ماه رمضان را نمیگویم .دوشنبهها ،پنجشنبهها ،یا یک روز در هفته را روزه بگیرید، ‏MASAF.IR خیلی در ترک گناه اثر دارد؛ اثرش هم به خاطر تودهنی خوردن نفس است .نه فقط ماه رمضان ،برعکس ماه رمضان ً یکمقداری مراعات میکنند .حاال قبال بیشتر مراعات میکردند و جلوی روزهدار چیزی نمیخوردند .غیر ماه رمضان نفس چگونه گناه نکنیم؟ بیشتر اذیت میشود چون جلوی او راحت میخورند ،حق هم دارند .البته خود روزه هم اثر دارد ،یعنی شهوت را کم میکند؛ اما نفس ،رام میشود. ً از این روزه راحت نگذرید ،برنامهریزی کنید مثال پنجشنبۀ هر هفته بگیرید .یک هفته در میان یا ماهی یک روز ،اما بگیرید ،خیلی اثر دارد .روزۀ مستحبی هم بگیرید که تا قبل از ظهر هرکس به شما تعارف کند ،مستحب است روزه را بشکنید، یعنی ثواب آن بیشتر از آن رد احسان است .رد احسان خیلی َبد است .اما بعدازظهر دیگر نمیتوانید بشکنید .اگر میخواهید ً روزه را نشکنید میتوانید نذر کنید؛ چون نذر برایتان واجب میشود .مثال روزه بگیرید ثوابش را به اهلبیت تقدیم کنید. ً ً اصال اگر میخواهید ماندگار شوید ،هر کار خیری که انجام میدهید ،به نیت اهلبیت انجام بدهید ،خودتان را کال کنار 78 بگذارید ،از من و شما هیچچیزی درنمیآید ،جاودانه میشوید .هرکه اهلبیتی شد جاودانه شد. .6یاد مرگ یاد مرگ اثر بسیار زیادی در ترک گناه دارد .روایتهای مفصلی در این مورد داریم .زیاد به قبرستان بروید .پنجشنبهها بروید این قبرهای خالی را نگاه کنید ،قدم بزنید ،بگویید« :یک شب هم من همینجا میخوابم ».بروید این بهشت زهرا را ببینید ،اینها را میآورند غسل میدهند .آنهایی که خانوادهشان اجازه میدهند ،بروید غسل را نگاه کنید .استحباب زیادی دارد .هم دفن کنید هم خودتان بشورید ،نه اینکه فقط نگاه کنید .وقتی نگاه کنید تا یک ماه سرخط هستید. نواری از آقای قوچانی ،1به نام سیاحت غرب بود .ملت این را گوش میکردند تا یک ماه همه آدم بودند چون میترسیدند. ً من دوستی دارم که عکس قبرهای خالی قبرستان را داخل اتاقش زده ،میگوید« :یادم نرود ».اصال وقتی آدم مرگ از یادش میرود ،چموشی میکند .قرآن در سورۀ جمعه مشکل اصلی یهودیها را میفرماید« :اینها مرگ از یادشان رفته است». 2 ببینید این صهیونیستهای پدرسوخته چه لنگولگدی دارند میاندازند .یاد مرگ خیلی مهم است .موال علی درمورد مرگ فرمود: «یاد کنید درهمکوبندۀ لذات را ،و تیره و تلخکنندۀ شهوات را ،و دعوتکنندۀ جداییها را». 3 ببینید چقدر در کالم شریف حضرت یاد مرگ هست! اثر دارد .یادمان نرود ،بنشینیم کمی نگاه کنیم ،فیلمهایی از مرده شستن در اینترنت هست .روزی من هم همینطوری روی تخت میافتم .بروید ببینید داخل قبرستان چقدر جوان ناکام زده. ّ والله قسم اینها هم نمیدانستند یک دقیقۀ دیگر قرار است بمیرند؛ مثل من و شما سرمست زندگی بودند .االن به این فکر نمیکنید که یک دقیقۀ دیگر بمیرید .او هم وقتی از موتور زمین خورد ،فکر نمیکرد .او هم وقتی داشت از خیابان رد میشد، فکر نمیکرد .او هم وقتی سکته کرد افتاد ،فکر نمیکرد .سرمست زندگی بود .ویژگی مرگ ،خرمال کردن است .خدا شاهد 1سیدمحمدحسن حسینی ( 1۲95تا 13۶3ق) مشهور به آقا نجفی قوچانی ،از عالمان و فقیهان قرن چهارده .او نویسندۀ کتابهای سیاحت غرب و سیاحت شرق است. 3رک :تمیمی آمدی« ،غررالحکم و دررالکلم» ،ص /15۸محمد ریشهری« ،میزانالحکمه» ،ج ،11ص.10۷ ‏MASAF.IR 2سورۀ جمعه ،آیات ۶تا .۸ روشهای ترک گناه است راه بازگشت هم ندارد .قرآن مدام میفرماید« :منت میکشند که بگذار برگردیم 1».این چرتوپرتهایی که تلویزیون نشان میدهد را نگاه نکنید ،طرف روح است میرود همهجا میچرخد و کلی سیر میکند ،دختربازیاش را میکند ،دوباره برمیگردد میگویید« :من آدم شدم ».این خبرها نیست .خرمالتان میکنند .حضرت نوح به عزرائیل فرمود« :بگذار بروم در سایه بنشینم ».گفت« :نه ،وقتت رسیده است 2».حضرت سلیمان به عصا تکیه داده بود .گفت« :سلیمان نبی که ملکت معروف است ،وقتت رسیده است 3».من اندازۀ آن هدهد حضرت سلیمان هم دخل و تصرفی در هستی ندارم؛ اما طوری سرمستانه زندگی میکنیم انگار هیچوقت نمیخواهیم بمیریم .با یاد مرگ شوخی ندارند .وقتی نکیر و منکر باالی سرتان بیایند ،سؤالپیچتان کنند؛ وقتی همه یک اشکی ریختند و رفتند ،که آن هم بهخاطر دلتنگیهای خودشان است. 79 آنها وقتی ماشینشان را هم گم کنند گریه میکنند ،به شما عادت کرده بودند ،یک سال بعد هم یادشان میرود .شما میمانید و اعمالتان که تجلی پیدا میکند در قالب آن عذابهایی که سراغتان میآید .یک نکتهای بگویم ،اینکه محب اهلبیت در جهنم خالد نمیشود ،یعنی دائم در جهنم نمیماند .روایت میگویم تا تنتان بلرزد .حضرت امیرالمؤمنین فرمود: «برخی از محبین ما هستند که 300هزار سال از عذابشان در باالترین طبقۀ دوزخ میگذرد ،آنگاه ما اجازۀ شفاعت مییابیم». 4 محب است اما نماز نخوانده .محب است اما زنا کرده .محب است اما دزدی کرده .محب است اما نزول خورده .خالد در جهنم نمیشود .نمیدانیم 300هزار سال را آقا به این سالها فرمودند یا به آن سالها! چون سالهای این دنیا با آن دنیا متفاوت است. اگر گناه کرده باشید ،در پنج مرتبه تصفیهتان میکنند .خوش به حالتان اگر در همین دنیا با بالیا و مصیبتها صاف شوید .اگر نشدید ،لحظۀ مرگ صافتان میکنند .میگویند جاندادن مثل پنبه از خار مغیالن کندن است .خیلی سخت است. اگر صاف نشدید ،در بهشت یا جهنم برزخی اتفاق میافتد .در بهشت برای خوبها که پاک شدند ،جهنم برای آن بدها و خطاکارها .محب اهلبیت است اما در دنیا پاک نشده است .میرود باالتر ،پاک نمیشود ،تا روز حشر مثل تیر داخل تیردان دنبال طرف میگردد .در آن گیرودار زبان طرف درآمده ،زیر دستوپاها گیر کرده ،چون غیبت میکرده است .لذا زبانش را نمیتواند بکشد .شکم طرف بزرگ شده دوسه متر روی زمین کشیده میشود ،چون شکمباره بوده است .میرود خانه میبیند خانمش آن غذای مورد عالقهاش را درست نکرده است ،اخالقش یک چیز دیگر میشود .این آدم شکمباره است ،آنطرف شکمپاره میشود .چهار مرحله گذراندید ،اگر آنجا صاف نشدید خیلی اوضاعتان خراب است .به باالترین طبقۀ جهنم میروید ،یعنی بهترین جایش است .در آن هفت طبقۀ جهنم هرچه پایینتر بیاید ،بدتر است .امامصادق فرمود: 1رک :سورۀ ابراهیم ،آیۀ .44 2رک :ندایی« ،تاریخ انبیاء از آدم تا خاتم» ،ص.50 4رک :شیخ صدوق« ،معانی االخبار» ،ص ،۲۸۸ح /۲عالمه مجلسی« ،بحار االنوار» ،ج ،۶ص.153 ‏MASAF.IR 3رک :سورۀ سبأ ،آیۀ /14مکارم شیرازی« ،تفسیر نمونه» ،ج ،1۸ص.4۲ چگونه گناه نکنیم؟ ِاستخ ه صَلةِ؛ شفاعت ما شامل کسی که نماز را سبک بشمارد ،نمیشود». «إنههَُِلِین ُ فِِبل ه الِشفاعت ناِمن ْ 1 یعنی من امامصادق نمیتوانم کاری کنم .خب با نمازخواندن دستم را باز بگذار .این آدم خدا را به خدایی قبول ندارد ،به خدا سجده نکرده است ،برود بهشت؟! بهشت کجا برود پس؟! شیطان که رانده شد به جز یک خطا نکرد، خود را به سجدۀ آدم رضا نکرد. شیطان هزار بار به از بینماز، او سجده بر آدم و این بر خدا نکرد. 80 عشق به اهلبیت ،عشق به حسین ما را شبیه او میکند ،این محبت واقعی است .به نظر من جز ولد الزنا کسی نمیتواند بغض اهلبیت را داشته باشد .مگر چه بدی کردند؟ مگر اهلبیت چه ایرادی داشتند که یک نفر از آنها ّ َ بدش بیاید؟ محبوب دلها هستند .مسیحی ،یهودی ،گبر و کافر ،اسم اباعبدالله میآید ،اشکهایشان میریزد .پس ّ َ َ داستان امامحسین این است؛ شما با شریککردن خودتان در مصیبت داغ فرزند اباعبدالله کأنه خودتان داغ فرزند دیدید لذا گناهانتان را پاک میکنید بدون اینکه داغ فرزند ببینید .به خاطر همین میگویید: ِمصابیِبِکِ؛ همانا مصیبتت بر من سنگین شد». «لق ْدِعظهم ُِ 2 مصیبت من است که علیاکبر به میدان رفته است .من بودم یک شب از محرم را شب حضرت رباب می- گذاشتم .چون در کربال خواهر شهید داریم ،دختر شهید داریم .همسر شهید هم بیاییم کار کنیم .بگذارید آن خانم هم احساس کند من هم همسرم را در این مصیبت از دست دادم .بگذارید با این اشکها پاک شود .این است که گریه بر ّ ّ ً اباعبدالله پاک میکند .والله ذوب میکند .احادیث کاملالزیارات ابن قولویه 3را بخوانید .اصال در شیعه اگر بخواهیم بگوییم یک حدیثی سندش قوی است ،میگوییم سندش کاملالزیارات است ،سندش محکم است .میفرماید« :با یک قطره اشک ریختن ،یا ادای گریه درآوردن ،میبخشم 4».تباکی این نیست که از سر ریا گریه کنید ،نه ،اشکتان نمیآید اما دلتان شکسته است .سر تکان میدهید اما اشک نمیآید ،ایرادی ندارد .بعضی موقعها آدم مشکل بدنی پیدا میکند گریهاش نمیآید .بدنش کمآبی دارد ،گریهاش نمیآید .سردی یا گرمیاش میکند .اینها اثر دارد. .7تقویت محبت خدا یک سؤال ،اگر کسی سراغ امیرالمؤمنین علی بیاید ،کسی که زبانم الل سر امیرالمؤمنین را شکسته باشد، دستش را شکسته باشد ،پولش را دزدیده باشد ،جسارتهای فراوان کرده باشد ،بیاید بگوید« :یا علی من را ببخش ».حضرت 1کلینی« ،الکافی» ،ج ،3ص /۲۷0حر عاملی« ،وسائل الشیعه» ،ج ،4ص.۲4 2فرازی از زیارت عاشورا. 4رک :ابن قولویه« ،کامل الزیارات» ،ج ،1ص.100 ‏MASAF.IR 3ابوالقاسم جعفربنمحمدبنجعفربنموسیبنمسرور (متوفی 3۶۸ق) از راویان برجستۀ شیعه در قرن چهارم هجری ،شاگردان اصلی کلینی و برجستهترین استادان شیخ مفید. روشهای ترک گناه امیر میبخشید یا نه؟ کما اینکه بخشیدند .چطور شما قبول میکنید که علی میبخشد اما خدا نمیبخشد؟ خدا میفرماید« :اینهایی که دارند گناه میکنند ،اگر میدانستند چه شوقی به آنها دارم ،هر آینه جان میدادند 1».میفرماید: بِإل ْيهِم ْنِح ْبلِالْوریدِ؛ ما به او از رگ گردن نزدیکتریم. َْ ن ُنِأقْر ُ 2 تو از خودم هستی ،چهکار داری میکنی؟ حرف این شیطان را گوش نده ،تو از ما هستی .کجا داری میروی؟ به این محبت خدا فکر کنیم ،این را به چه بفروشیم؟ به یک نگاه هرزه؟ به یک عرق کثیف؟ به چه بفروشیم؟ یاد محبت خدا را تقویت کنیم .این یکی از روشهای بسیار مهم است .به این فکر کنید که خدا عاشقم است .بعد با خدا حرف بزنید ،بگویید: «خدایا فقط به عشق تو این گناه را نکردم .ببین دارد زنگ میزند؛ فقط به عشق تو جواب نمیدهم .فقط به خاطر تو ».ببینید آن لحظه نور به دلتان میبارد یا نه .ببینید یک حس کرامت نفس به شما دست میدهد یا نه؟ دست میدهد ،امتحان کنید. بگویید« :فقط به خاطر تو ».با خدا حرف بزنید .امامسجاد نقل میکند: «خدا به موسی وحی کرد« :کاری کن آفریدههای من مرا دوست بدارند .و خلق را محبوب من ساز». موسی عرضه داشت« :پروردگارا من چگونه این کار را انجام دهم؟» فرمود« :نعمتهای ظاهری و باطنی مرا برایشان یادآوری کن»». 3 یعنی دوست دارم دوستم داشته باشند .یک کاری کن محبوب من باشند .بگویید« :ببین چهقدر خدا دوستم دارد ،من را محب اهلبیت آفریده است .من اگر االن در کره به دنیا آمده بودم ،در آمریکا به دنیا آمده بودم ،حسین نداشتم. ّ ا ْْل ْم ُد ه ه سکيِبوَلیةِِم ْوَلَنِ 4.عجب خطری از روی سرم رد شده است ،الحمدلله ،خدایا شکر». َِّللِالذیِجعلناِمنِال ُْمتم ِ امامصادق میفرماید: «پیامبر اکرم فرمود :هرگاه مبتالیانی را ببینید خدا را حمد گویید چنان که نشنوند که موجب اندوهشان شود». 5 ً مثال یک معلول میبینید ،خدا را شکر کنید .البته نه طوری که او بشنود .او هم احترام خاص خودش را دارد .خدا او را ّ هم دوستش داشته است .بگویید« :الحمدلله چقدر خدا دوستم دارد». َ به روز نیک کسان زنهار تا که غم مخوری 1رک :ریشهری« ،میزانالحکمه» ،ج ،4ح.۲۷9۷ 2سورۀ ق ،آیۀ .1۶ 3عالمه مجلسی« ،بحار االنوار» ،ج ،۲ص.4 4سیدبنطاووس« ،اقبال االعمال» ،ص.4۶4 5شیخ طبری« ،مکارم األخالق» ،ج ،1ص.351 بسا کسان که به روز نیک تو آرزومندند 81 چگونه گناه نکنیم؟ ببینید مردم غزه که امنیت ندارند در چه شرایطی هستند .خوب است خدای نکرده پدرتان را آنطور از دست بدهید؟ برادرتان را از دست بدهید؟ آی پدرها ،آی مادرها ،بچۀ کوچکتان جلوی چشمتان پرپر شود خوب است؟ نعمت به شما نداده ّ است؟ نعمت سالمتی دندان را نمیدانیم تا درد میکشیم میفهمیم .باید بگیرد تا قدر بدانیم؟ آقارسولالله میفرماید: صحةِوِاألمان؛ دو نعمت هستند که مجهولند ،سالمتی و امنیت». «نِعمِتانِمِهولِتانِ،اِل ِ 1 82 .8پرهیز از برخورد با اهل دنیا ّ سعی کنید با دنیادوستها زیاد برخورد نداشته باشید .آقارسولالله میفرمایند: «به خاطر برخورد با اهل دنیا قلبم زنگار گرفته و مکدر میشود ،روزی هفتاد مرتبه فقط استغفار میکنم که آن زنگار کنار برود». 2 یعنی حضرت بهخاطر کار تبلیغی که دارد میکند ،مدام باید با رؤسای قبایل و اهل دنیا برخورد کند ،احساس میکند ّ سنگین میشود ،قلبش زنگار میگیرد ،لذا سریع هفتاد مرتبه استغفرالله میگوید و استغفار میطلبد .اگر با یک نفر بچرخید که صبح تا شب دغدغهاش این است که پول را از آنجا بگیرد بدهد به اینطرف ،از اینطرف بگیرد بدهد به آنطرف ،دغدغۀ شما هم همین میشود .اگر میبینید برایتان مشکل دارد ،با او نگردید .یک مقداری پایین شهر بروید ،در بین آن زاغهنشینها، ّ حلبیآبادها بروید ،بچرخید ،ببینید .آنوقت میگویید« :الحمدلله ».اینها نکته است. اینهایی که خواهم گفت ،روش افسار انداختن به نفس است ،اصل مطلب هم همینهاست .یعنی دیگر نفس به حرفتان گوش میدهد .جالب است وقتی نفستان را تربیت میکنید ،دیگر گناه نمیخواهد ،ثواب میخواهد .نفس مثبت همچین چیزی میخواهد .شما وقتی سوار یک حیوانی که رام نیست و چموش است میشوید ،خیلی جفتک میاندازد و در و دیوار را گاز میگیرد تا پایین پرتتان کند .شما را به ناکجاآباد میبرد ،میرود داخل جنگل و ...اما وقتی آن َمرکب تربیت میشود ،عجب َمرکبی میشود .از بعضی از آدمها بیشتر میفهمد .به آدم وفادار میشود. ّ درمورد اباعبدالله نقل شده است ،ذوالجناح 3تربیت شده بود .فکر کردید ماجرای گودال برای چیست؟ اینها آموزش دیده بودند ،این فهمید که دیگر سوارش ناکار شده است .آن حراملقمه آن تیری که زد ،تیر کاریای بود .هدف گرفت، وقتی پیراهن مبارک را باال آورد تا عرق پیشانی را پاک کند ،تیر را زد .ذوالجناح رفت داخل گودال ،برای اینکه سوارش راحت پایین بیاید .چه میدانست که همان گودال کار خودش را میکند و همان گودال داستانها خواهد داشت .آن گودال قرار ً ً است دلهای خیلیها را در تاریخ بلرزاند .قبال در کربال در این گودال باز بود ،کسانی که رفته بودند یادشان هست ،اخیرا « 1دانشنامه امامباقر ،»ج ،1ص /5۶0السیدجعفرمرتضی العاملی« ،الصحیح من سیرة النبي األعظم »ج ،۲ص.113 ّ 2رک :محدث نوری« ،مستدرک الوسائل» ،ج ،5ص / 3۲0مسلم نیشابوری« ،صحیح مسلم» ،ج ،۸ص / ۷۲عالمه مجلسی« ،بحار االنوار» ،ج ،1۷ص.44 رساند. ‏MASAF.IR 3ذوالجناح ،نام اسب امامحسین است که در روز عاشورا وفاداری و هوشمندی خاصی از خود نشان داد .او با آغشته کردن پیشانی خود به خون بدن حضرت ،خبر شهادتشان را به خیمهها روشهای ترک گناه بستند .من از یک خادم پرسیدم چرا نمیگذارید آدمها اینجا زیاد بمانند؟ گفت« :اینجا میآیند ،نمیدانم چه میشود یکمرتبه قاطی میکنند با سر به دیوار میکوبند ،خون میریزد ،نجس میشود ،مدام باید بشوییم و بسابیم ».وقتی میرفتید نمیگذاشت بنشینید ،مدام میگفت« :برو بیرون ».چه داستانی داشته آن گودال! يِیِدِِیْهِ». ريِانْصارهِِوِِا ْعوانهِِوِِال ُْم ْست ْشهدینِِبِ ْ ِ اجعلْناِم ِْنِخِ ِْ «الل ُِه هِمِع ِج ِْلِلولِِيِکِِالْفرجِِوِِالْعافِيِةِِوِِالن ْ هصرِِوِِ ْ 83  http://parsquran.com  http://lib.eshia.ir  https://hawzah.net/fa  https://hadith.inoor.ir  http://fa.wikishia.net  https://makarem.ir  http://porseman.org  https://rasekhoon.net/hadith  http://www.erfan.ir  http://bahjat.ir  https://hadith.inoor.ir  https://www.islamquest.net  http://lib.efatwa.ir  http://farsi.khamenei.ir  http://www.erfan.ir ْ ْ ْ ْ َ َّ َا ّلله َّم َر َّب ُّالنور ْال َعظیمَ ،و َر َّب ْال ْ کرس ِّی َّالرفیعَ ،و َر َّب ال َب ْحر ال َم ْسجورَ ،وم ْنزل الت ْوراة َواألنجیل ْ َ َّ َ َ ْ َ ْ ْ َ ْ ِّ ِّ ْ َو َّ األ ْنبیآء َو ْالم ْر َس َ لین، الزبورَ ،و َر َّب الظل َوال َحرورَ ،وم ْنزل الق ْرآن ال َعظیمَ ،و َر َّب ال َمالئکة المقربین و َ ْ َّ َ َ ْ ْ ْ َ ّ الله َّم انی ا ْس َئلک ب َو ْجهک الکریمَ ،وبنور َو ْجهک المنیرَ ،وملکک القدیم ،یا َح ُّی یا قیوم ،ا ْس َئلک َْ َْ َ ْ ً َّ َ َْ َ ب ْاسمک َّالذی َا ْش َر َق ْت به َّ یصلح به األ َّولون َواألخرون ،یا َحیا السموات َواأل َرضونَ ،وب ْاسمک الذی َ َْ ْ َ ْ َق ْب َل ِّکل َح ٍّی َویا َح ًیا َب ْع َد ِّکل َح ٍّیَ ،ویا َح ًیا َ یی ال َم ْوتی َوممیت األ ْحیآء ،یا َح ُّی ال حین ال َح َّی ،یا مح َّ َ ْ َ ا َله اال انت، َّ َ َ َ ْ ْ َ ّ َ َ ِّ ْ َ ْ َ ْ َ ْ َّ الطاه َ رینَ ،ع ْن مام الهاد َی ال َم ْهد َّی القآئ َم با ْمرکَ ،صلوات الله َعلیه و َعلی ابآئه اللهم بلغ موالنا اْل َْ ْ ْ َ َْ ْ األ ْرض َو َمغاربهاَ ،س ْهلها َو َج َبلها َو َب ِّرها َو َب ْحرهاَ ،و َع ّنی َو َعنْ َ َجمیع المؤمنین والمؤمنات فی مشارق َ َْ ْ ََ َ َ ّ َّ ّ َ ِّ الص َلوات ز َن َة َع ْرش َّاللهَ ،وم َ وال َد َّی م َن َّ داد کلماته ،وما احصاه علمه واحاط به کتابه ،اللهم انی اجدد َ َ ً ْ ً ًَ ْ َله فی َص َ بیحة ْیومی هذا َوما عشت م ْن ایامیَ ،ع ْهدا َو َعقدا َو َب َیعة له فی عنقی ،ال احول َع ْنها َوال َ َ ً ازول ا َبدا، ْ َّ َ َ َّ َْ عین ا َلیه فی َقضآء َحوآئجهَ ،و ْالم ْم َتث َ ین َع ْنهَ ،و ْالمسار َ الذ ّاب َ لین الله َّم ْاج َعلنی م ْن انصاره َوا ْعوانه ،و َ َ َْ ْ َْ َ َ َ َ َ َّ ْ َ ْ الساب َ َ حامین َع ْنهَ ،و َّ ین یدیه ،الله َّم ان حال َبینی َو َب َینه قین الی ارادته والمستشهدین ب ألوامرهَ ،والم َ ً َّ ْ َْ ً َ ْ ً ْ ً ََْ َْ ال َم ْوت الذی َج َعلته َعلی عبادک َحتما َمقضیا ،فاخر ْجنی م ْن ق ْبری مؤتزرا کفنی ،شاهرا َسیفی، ًَ َّ َ ْ ْ ََ ْ َ ْ ََ َّ ْ َ َ ً َ َّ م َج ِّردا قناتی ،مل ِّبیا َد ْع َوة الداعی فی الحاضر َوالبادی ،الله َّم ارنی الطل َعة َّالرشیدةَ ،والغ َّرة ال َحمیدة، َ َ ْ َ َْ ْ َ ْ ْ َ اکحل ناظری ب َنظ َر ٍة ِّمنی الیهَ ،و َع ِّجل ف َر َجهَ ،و َس ِّهل َمخ َر َجهَ ،وا ْوس ْع َم ْن َه َجهَ ،و ْاسلک بی َم َح َّجته و َ َ ْ ْ َ ْ َ َ ْ ْ ََ ْ وانفذ امره ،واشدد ازره، َ َ َّ ْ َ َ َ ّ َ ََ ْ َ ِّ َ َْ ْ َ ُّ َ َ َ ْ َ ْ ْ ْ َو ْاعمر الله َّم به بالدک ،واحی به عبادک ،فانک قلت وقولک الحق ،ظهر الفساد فی البر والبحر َ ْ َ ْ ََْ ّ َ َ ّ کس َبت ایدی َّالناس ،فاظهر الله َّم لنا َولیک َو ْاب َن ب ْنت نبیک الم َس ّمی ب ْاسم َرسولکَ ،حتی ال بما َّ َ َّ َ َ َّ ْ َ َ َ َ ِّ َ َ ْ َ ْ َ ّ َّ َ ْ َ ً َ ْ ْ ََ َ ْ َ ْ یظفر بشی ٍء من الباطل اال مزقه ،ویحق الحق ویحققه ،واجعله اللهم مفزعا لمظلوم عبادک، َ ً َ ِّ ً ً ِّ َ ً َ َ َوناصرا ل َم ْن ال یجد له ناصرا غ َیرکَ ،وم َجددا لما عطل م ْن ا ْحکام کتابکَ ،ومشیدا لما َو َر َد م ْن َا ْعالم دینکَ ،وس َنن َنبیک َص َّلی َّالله َع َلیه َوآلهَ ،و ْاج َع ْله َا ّلله َّم م َّم ْن َح َّص ْن َته من َب ْاس ْالم ْع َت َ دین ً َّ َّ َ َّ َ َ ْ ََ َ الله َّم َوس َّر نبیک م َح َّمدا َصلی الله َعلیه َوآله برؤیتهَ ،و َم ْن تب َعه َعلی َد ْع َوتهَ ،و ْار َحم ْاستکانتنا َب ْعده، َّ ْ ً َ َ ً ْ َ ْ َ َ َّ ْ الله َّم اکشف هذه الغ َّمة َع ْن هذه األ َّمة بحضورهَ ،و َع ِّجل لنا ظه َوره ،انه ْم َیر ْونه َبعیدا َونریه قریبا ب َر ْح َمتک یا َا ْر َح َم َّالراح َ مین. الی یا صــاح َب َّ « َا ْل َع َج َل ْال َع َج َل یا َم ْو َ الزمــان»

رایگان