صفحه 1:
تهران | حسینيه پیروان حضرت مهدى 205
مرادماه؟؟9
صفحه 2:
صفحه 3:
۱ شناخت مدلهای حمل شیطان
۲ خرابکردن پلهای ب.
۲ شناخت انواع ناه
lle محضر خداست
des © ورودیها
cabs گنه میآورد
ا كثرت تسبيحات
as Las A
دايرة طلايى ترك كناة
۰ صخرهتوردى
۱. فراموش کردن خلیقة هی
۲ فاصلهاداختنبین گناهان
۳ استفاده از مكارمالاخلاق
Ne رامكردن نفس
Ve مبارزه با كناه در مستحبات
vo روشهای ترک كناد
re
۳۹
3
ey
۲
9
or
or
of
1
ov.
‘
31
صفحه 4:
© بيش كفتار
هيج مسلمان ومحب اهزييتى دوست تدارد كته كند خبلى هام ى برستد: «جكونه كن تكنيم و جلوى خود رايكيريو؟
ما دوست نداريم كناه كنيم اما رلاة ترك كناد تدلريم. كنا م ىكنيم: بعد از دست خودمان شاكى م شويم: كريد م ىكنيم كه
خدا مار يبخشد. دتيال همين ماءها م ىكرديم تا خودمان را تطهير كنيم. اعرد برلى ترك كناه وجو دارد spas
قآ و سیر هلت نی لين ست مايدعنوان يك مسلمان بايد يكير مسائل اخلاقى باشيم ابن وظليفة ماسسته
ند ازدو استاد اخلاق يهره مويرم وخدمت إين بزكوران مىرسم. يكتعسرى تسخه دام كه نكات ay أست ودرمورد
ين ذكات مثال و مصداقهلى را م خواهم بيتان عرض كنم بعضى جاها ب برقى افد كفم و نتيجه كرفتائد قرار
انيست فقط يكسرى حرف هاى تتوريك كفته شود. قور ات حرف هانى كفته شود كه خودتان اجرا كتبد و تتيجداش رادر
زین ینید فقط بايد اهل عمل باشيد وواقا آن ا اجر كيد. ونتيجة أ را كمتر ازدو الى سه ماه هر زندكى خودتان
كناه اسامى مخطلفى atlas نب و... . در حقيقت كناه يك تافرماتى أشكار در مقايل خداوند است. انسان
جايزالخطا نيست و اين تفكر ا
م ىكوييم كه وى مجاز لست خطا كتد ما لين اشتباه است. بعضى ازماتوهم داريم: زمانى كه خطا نم ىكنيم لتر فاريم
از آأسمان قرشتهاى به زمين يبايد و كف شهايمان را جلوى بايمان جفت كند. مثل رانندة خلافكارى كه خلاف و برقانونى
زيادى كرده ست و حالا جند روزى است كه تصميم مى كيرد كمربند al را ببندد. اما كماكان با سرعت دويست كيلومتر
راتناكى مىكند. با كوشى صحبت مىكند. دستى م ىكشد! جون فعلً كمربند رابسته است اتتظارداد در جاده همةيليس ها
اه استه انسان ممكنالخطاست. يمعبارتى انسان جايز نيست خطا كند. ما گنای
بمخاطر أويه ركوع بروند! لين اقراد يايد لزتوهمات ببرون آبند.زير لين توهمات بهمرور تبديل به مبنا مى شود. بعد كه يكسرى
اتفاقات نمىاقتد. م ىكوييم خد ماهر ره است.
يكسرى مباحث عرفا هاى نظرى در كشو بان م شود و بسيار زياد است لما عرفان عملى خيلى كم ست. طرق
تشنه شده اما در عم راهکاری تیست. پس لز جوق آب مىخورد. مالا سيدعلى قاضى بيك غلباطيائى'. دو رکمت تماز
خوند. دیندخش کرد و سياهى جشوهايش معلوم نيسته فقط سقبدى ديده مرشد. جدكار موكرد؟ حضرت تال
لله
سل ریق خی دک زک دا ال و طاقن هید
صفحه 5:
fo iy age ie ol toy hc) "ae lated Seti ull dy aio Sony شما هم
موه بشید یک دم یک سیستمی درست م ىكنيد و به ريست مىخوريه لاوقنى هيج لفق نمیفد. به لآ
شک مىكنيد إينطور تبست. فا فناضیبیستخردای سل فقط گین عقبق زر ان گذاشن حرف لفو تزند
حرفهاى لفوى كه منجر به غیت کدن,خودشبرنی. اطلاعت وان و بساری ما ديكر مى شود اماما لبنطور
نستیم.کسی هم از ما سل رسد ما حرف میم نا هن دلل است که حترت شخمیتی دایم مج به
هر مسئلعاى نظريه مىدهيم. أقاى قاضى هر موقع مى خواستند حرفى را بزنند م ىكفتند: *براى جه بايد لين حرف را بزنو؟.
الزمن سؤالى برسيده شود جرا بايد حرف بزتم؟» و سنك رار زينشان فشا مردادتد بن فرمول أفاى فاضى بوده ست
و شما فرمول خاص خودتان رادید ما جايز نيستيم كه لبنكار ا بكنيم. شما خودتان بهترين دكتر خودتان هستبد. ينها
رابيد بيدا كنيد. همة شما كبرها و كردهاى زندكرتان را مى شناسيد, بايد خوب استفاده كنيد.
ات مت يجت فيس ل عي ماما ریش را tn Ak ont بود
؟ خنع تعر سف 10101500 الم مق سم ره محر هی ان کت ات دا
صفحه 6:
صفحه 7:
اصل ا: شناخت مدلهای حملا شیطان
کار شیمان ال نا لست و هيجكدام لزما را مجبور تكرده است. أن ديا جهتمىها از لو شكايت دار و مىكويند
IS tn اين بود. اين را تكفذار و تكذار رد شوذ.ه خذا هم لو را نكه م دارد شيطان مىكويد: «من کذاهیک از شم
مجبور ب نجام كرى كردم؟ جه كسى شما مجبور به درو كفتن ونا كرد؟ من كفتم اكردروخ تكوى با لين كلت به سمت
شليك م ىكنم؟ يخمبرتن كفت به بن رل بويد من هم ره خودم وا انه كدم. م خواستيد حرف ييفمبرتن را كوش دهيد »
در ليتجا شيطان مىكوبد: «خدليا م از لين أدمبرانت مىجوم. خبلى احمق لست.» در قرآن أمده كه یمان مکی
ِا از :من زد که بدا جهااناسته مى ترسم 14
میگوید: «اين رأ لز من فاصله دهيد. خدايا اين شخص را أنطرف ببر.ه در اینجاست که نسان بسیار خشمگین
مىشود. ابن مكالمات شيطان در قرآن أمده است. شيطان را در طبقة جهارم م سوزاند. سه طبقه در جيهنم وجود دارد كه
از اين طبقه بدتر است و جايكاه افرادى است كه حتى شيطان را درس مىدهند. شيطان راهكار مىدهد. بعضىها ياد
مىكيرند و استاذ موشوند. شخصى داشت كناه عجيبى لنجام م داد. كارش كه تمام شد كفت: «بر شيطان لعنثدة شيطان
در جوأبش كفت: هبز يدوت لعنته بر حقت جد و أكت لمنته جكونه إن كتلدبه ذهنت Sars lal sce Fy
من هزار سال فكر مىكردم جنين جيزى به ذهنم نم رسيداء
عقل ما انسانها از شیاین جثیبیشتر است. شیاطین جثی تجربه درد چون عم زیادی دزد متا هنگامی که
شيطان يك نفر را مىبيند با خودش میگوید: این شبیه همان شخصی است که ۱۲۰۰ سال پیش با فلا کار اغفالش
كردم؛ يس يراى لين شخص هم همين كار جواب مىدهد » أنهاتجريه درت للم وغل اسنها al pla
رن میراد
مغلم اسان ناف ویه اسان آنچه رانمیدنست ید داد 4
۳4 علم اسماء را همگی به آدم آموخت. sas MIE ete a
یامه
صفحه 8:
يك جيز عجيسى در قوأن واضح آمده اماد ترجمهها تمىآد. و البت يراد هم ززبان غيرعربى است+میخواه فرسی
تركى باشد. اتكليسى باشد. اسياالى ياشد. فرقى نم كند. ما در مقابل زبان عرنى مشكل داريم شيطان در قرآن با
بيست روش به ما حمله م ىكند. اما بعلت مشكل زبان غيرعربى تنها با كلمه «فريفت ترجمه شده است. مثلا مىكويند:
«السرئيل به خزه حمله كرد.» Sj laa og JAAS alan Sg نبروى زمينراش را فرستادد؟ همه را
م ىكويند: «حمله كرد در حالى كه بايد مشخص شود جه نوع حملداى Calan تاندانيم جه نوج حملفاى بوده. چگونه
م ىتانم جلوكيرى كنيم؟ برلى تككتياناز ايد تكتياتداز بكذاريم براى يعبادها بايد دوثريرتاب يكذاريم. جلوى موشى
بليد موشك يزنيم.آيا افغانستان نيروى دريابى دارد؟ اصلاًافغانستان دريا ندارد يس وقتى امكان حملة دريابى به افغاثستان
وجود تارد. تباید رو نيروى دريالى سرمايهكذارى كند. مفولستان هم دري تدارد اا م تبروى ذربالى داريم جون ری يم
ما اينطو كه دربا رامى شناسيم خودمان رانمىشناسيم. جون جلوى جشماتمان هسته شيطان رااهم نمى شناسيم؛ براك
همین تا م ىكنيم. بعشىها كه كالأحملة شبن رال ندارتد جون لبن ملعون ازيك استرتزى خيلى جاليى استفاده
كرده taps al بهم جيزى نم ىكوبد. [ درون ماياما صحبت م ىكند به نفس مابيشنهادات م دهد ما فك م ىكنيم
a كه شيطان به ما داده. إدة خودمان است. فلذا جلوى شيطان نمى إيستيم. جون فكر مىكنيم جلوى خودمان
إيستاددايم. يس حملات شيحلان مدلهاى مختلفى دارد. و خودتان تشخيص مىدهيد كه ابن حمله هولى يود و بر
خورديد.بليد به جاى يتكه نبوى درملى را قوى كنيد بدافتد موشكى ضدهولى را قوى كنيد با مثلم ى كويد بن حطه از
afb جريكها داقل شداد
3
gp sng مذهين وحيثتى به من مىكويت: «بستى موقع هايك حس در مام يد شيطان sled
اكه به اهزبيت فق خدلى تكرده توهين كنيم.» در ذهنشان يشش مىأيد. إن ومواس فكرى ست كه شيطان مى خواهد به
بايد نتيجه يكيريد كه خب الحمدلل اهرييتى بودن شما دار به شيطان فشار وار مىكند بعضىيها Sha آنه بدهد
ستگر خالی میکنند. ديكر روضه تم روند. م ىكوين: «روضه مىرويم. أو مدام در هنمان م ىآيد. ما ذيكر نم رويم.* ته
بازى خورديد شيطان كارش همين است. شيطان وسواس فكرى ليجاد م كند. برعكس, شما براى رسيدن به خداء هآ
كه شيطان روى أن دست كذاشته كره بخوريد يهتر مىرسيد. هر بار جنين قكرى به ذهننان م ىأيد. تاراحت مى شويد. lel
شیطان است كه دارد مدام يك حرفى را مىكويد.» شيطان در اين زمينمها. Cal بكوبيد: «خدا ته دل من را مىداند و شاهد
اورود بيدا م ىكند
حملة شيطان به يك جاهانى مىرسد كه خدا فحش میدهد. بعضی از افراد شاكى شده بودند كه جرا ند در
سخترانى هايم فحش دلادام. براى مثال كفتدام: «الاغ1!» خداوند در قرآن مى قرمايئدة
op بين بلا التؤاة جم يوقا حتفل الماره أنهابى كه با خودشان تورات حمل م ىكنند اما به أن
عمل نمکند اند الا هستند 16
صفحه 9:
اشايد الاغ أن دنيا شاكى شود كد به بعضىها اا يكويم! يا حتى خداوند در قرآنء بلعم el سک خوانده ا
ينها فحشفائ قرآى استء تاراحت نقويد.
انواع حملاء
وحى
أولين توع حملة شيطان به صورت وحى است. همان طور كه وحى الهى داريم؛ وحى شيطاتى هم داريم. در روليات
امد
th tly قوذ iy gabe ptf) WOH ah الشيطاُ: اقل قلب انسان. دو
كوش داد كه وقتى أو تصميم به انجام كناهى مىكبرد. روج ابمان [ازيك سوأ به او مىكويد: تكن! و
شيطان [از سوى ديكرأ به لو فرمان مى دهد كه: يكن !»'
قلب نان دای دو رادار است» دوراديو وكيرنده دارد. صوت شيطان دانم وجود دارد. مشكل از شماست كه راديوى
غود رابر يو أن تنظيم مى,كنيد. به همين خاطر به كناد مىاقتبد. شروع ماجرا از اين ست كه راديومان را روى رادار بليس
تنظيم كرددايم راديوى الله را كيريد
نثما بشقاب را سمت شيطان جرخانديد. لذا شيكة قرآن را نم ىكيريد. از درون ابن موج. جز ةجمدم 6ه معقوالا؟.
صداى شيطان يزرك جيزى درتمىقيد. على دويست الى سيصد سال كذشته كه كشورمان تجزيه شد. تفتمان را بردتد. ترور
كردن Sl كشتند. جه كشورى لين كارها را لتجام داده است؟ همه م ى كويد لتكليس. لما از هم یبیسی نگ
مىكنند! مىذانيم شيطان يد است اما باز هم موجمان بر روى شيطان تنظيم شده است. مىذانيم انكليس بد ادست اما
موجمان بر روى Cal al ین وید عجیب است. هر عمل لبن مسئله هر حال اجرلست. خودمان م دايم كه
اشيطان صلاحمان را نمى خواهد و بدرسوختكى محض است اما باز هم كوش م ىكنيم. در ادلمه خواهيم كفت كد ما
ali جلوى صداى شيطان رايكيريم. آنا صاحب الزمان: شيطان را تود م ىكنند و كردتش رامى زد وق ديكر
صداى شيعائى روى زمين نيست و وفتى را رامىجرخانيد كه موج شيطان رايكيريد. خبرى از شيطان تيست. مشكل از
من و توست كه دائم دوستش داريم. قرآن مىفرمايدة
شم ای (دوست) شيطان هستيد و ولايتش را بذرفتيد!34.
5 ش*2
ستاو شمان ان ند اند
ی اس
یی ها نارای نالرت که ان ند رابکی هن بت نی مها ما نات
11111010111
020202006
صفحه 10:
هرجند در ظاهر بكويد كه اينكونه نيستيم. عربستان در ظاهر به رل فحش میهد مخ سار صحیحی
خلريم كه كل هزينة حملة لسرئيل به غزه وا عربستان متقيل شده ست خا ات کرد و حجت رابر مسلمانان تعام كرد كه
یه در اهب یل فحش میدهن ام وت ال را ول اد
وحى يعنى يك لإتباط ريع و بنجائى: ad SS bls) ان میفند با فکری که به فا مسد. کر
خودشنس بشید میگوید: ان حرف مل من تبست.» مثلا اك خانة دوستتان رفتد و به ذهنتان رسيد يه ناموش نكاد
جب كنيد. در حالى كه قبول دلريد لين حرف براى شما تيست. همان جا تشخيص دهيد كه ابن فكر از طرق شیطان است.
در تتيجه رام سريع خاموش كنيد و بدانيد كه موجتان اتمات بوده. جرخيده و سمت ابليس eS ay a dy
ببريد. قرآن مىفرمايد:
“ey aay
سريع يك ذكر مانند: هلا حولَ ولا قُؤة إلا بلق الظيم» بكوبيد يا صلوات يفرستيد. لينها اقا تأثرگذاراست.
قنيوها همين كه دعوا م شد «لالدالافة» و «أستقفراه» م كفتند ومين ذكر جلوى دعوارا م ىكرفت. الان حمين که
يك نفر شاكى م شود. اول فحش خواهر و مادر م دهد كه إن باعث تشديد دعوا مى شود و آمر به دعواسته سريع به خدا
ينه بيد وه قولى بناهندة سياسى به خدا شويد. فقط بناهنده به دامان الهى و درك مقدس حقتعالى شويم بكوييم: «خدايا
من أمدم. من به UAE مىترسم و بدون تو نم تنم در مقايل شيطان بإيستم. فقط تو حستى و من كسى را جز توندارم ٠
شبهاى ماه مبارك رمضان برئى همين است. رابطذ ما شيعيان و محبين BB all BC al خوب است. وفتى
ادر زيارت جامعة یره به راغ اهلبیت مىرويم. مىكويم: «خدايا ما از اهربيت فا يهتر براى رسيدن به قو كير
یوم ۰ در تما زان جع که توییتین نز است.بخش »کنو اک نت" که صد مرب تکار
میشود. بای خداست. هلیت 0 بايد ما رايه خد برساتتد. اهلبيت فل أدرس نيستند يلكه كشتى تجات هستند. كه هم
آدرس مىدهتد و هم ما رايا خودشان م برند. اينطو نيست که يكويند: «بروه: شما رابا خود مىبرند. مىكويند: «بيا
برويم. ودر طوفانهاى كناد و ذنوب و معصيتها كشتى تجات شما هستند. قرآن مىفرمايد:
ead Ut gtd Sab Oy شياطين به دوستانشان القاء م ىكنند 4"
دوست شيطان استه دوستش نباشد كه نمىتواند. اكر ديديد كسى ماهواره در خانملش كذاشت و بشقاب را سمت
كسى كه مى خواهد برابش وحى بفرستد جرخائد. يعنى دوستش دارد. ته قلبش أورامىخواهد وفتى به أومىكوبيد: «آن را
جمع كن». مىكويد: «مستندهاى خوبى دان » بدانيد دوست دارد خرمسلطان ببيند البته انها خودشان را هم لومى دهند.
؟ للك زارت كير مقع لجان
سپ ياف متها ريسي موجه ايع سو
صفحه 11:
نم ىكويند حريم سلطان!. جون مقصودشان از لين سريال. شخصيت زن: نیمهن است. سم ور یبرد ند
زمانكه سريال امام على لت بخش مىشد. عدای میگفنند: «امشب قطام يخش مىشود.» يعنى يكى أز كاراكترهاى
مهمی که مد نظر یشان است.قطام igs a i دوغ نود نها همد يهاه ات كه میگوید: ماود
مستندجنهایخوی نان میدهد. ما در ان چند شب لین حرفى كه مى خواهيم نيم بن سنت كك به خودمان درو
نكوييم تا بتواتيم مشكلمان راحل كنيم. بكوبيم نيروى زمينى ما مشكل دارد. مى خواهيم ميدان مين درست كنيم تا شيطان
Se ea sl
حضرت آدم تک 2S
+وغضى آذ أدم امات كرد 4"
اشتباهى كرد وسيس كفت: «اشتباه كردم ببخشيد».
ig oT dbs فاب علي إل و الثؤا الإجيه يس آدم لز بوردكار خود كلماتى دريافت.
داشت لوي آنها نوی كردا و خداون توي لورايذرفت. خدلود تواب و رحيم الست 4
خدا هم فرمود راه رسيدن به من همين است. در روايات آمده كه آن كلماتالله لين يود:
ام ا لمن يق الحسن با قدم الإخستان يق الحسنئي ,ف
مشابه لين عبارت allie سنت (زجمله SoS ope ale lls an die lal
aay gs eyo lsd ladys «ز ان سیر سمت من باه در یجه حضرت
یا مب ند بای iu ge
آدم تدم شد. حشرت آد تیم دید بو ریت نشه بو بمخاطر همين خدا م فرماية:
thn be isd
از مرناش قربيت كرفته مادر اين حملهها مى خواهيم خودمان رايدروز كنم براى مثال شما مربى فوتيال هستيدو
موينيد مدام كل مىخوريدء م ينيد قد دفاعنان كوت نست» دام ساتتر م ىكنند و كل م خوريد: در تيجه دو ثقر قبلتد
و ترميم كرديد شيطان حمله كرد و شما يكبار زمين خورديد؟ خدأوئد مىكوبد:
«ليوادى تدارد اه لكشت باز است. من رغال ین هستم. متیعت را محکم ببند. تام تنى بازيكان را تویض +S
میفرسید با اي کر تیمتان را
ی مت کیان تردق یی وی شا یذ زین یرود
cai hit اج تج نم ای ات نت لت
hte hin es
yet یت سل فلا بل سل ۵ رت
Ses Airs ag pal eee) Sonn DO
صفحه 12:
ملً نمی بای کرد ۱۷ کل زد دربن ما حوصلهاش سر رف بو همان سا ام اس رم بازی کرد و
‘sags Ste
خدابرای ما دشمن فت گذاشته است چون ضعفهاى مابا وجود اليس أشكار مى شود و هنگمکه این فا ا
te Fol ee ee در سيستم أفرينش الهى: ابليس ملعون. كه ما از او خوشمان نم أيد. جزثى ازيازل اله
تعريف شده استه اليس مىتائد برلى يك مؤمن فرصت باشد. مؤمن با خودش مىكويد من خودم متوجه تبودم (Oe
كجاستء ابن ملعون براى من مشخص كرد وفتى حملة زمينى شده اسسته عيبى ندارد. ديوارهاى دفاعى را درست كنيد
وقتى درست كرديد. ديكر حمله نمىشود. هنكامى كه مريبنيد از شيهوت داريد به سمت تكناه كشيده مىشويد. أبن
تشخیصش سخت نیست. يا مثالا وقتى من سختران را رور م ىكيرد, خودم تشخيص مىدهم. يك نقر ميبند در برههاى
از زندگیاش در جایی که هست. ما به خاطر یک همکار خانم درد به گنه میفتد.حمله را تشخیص ذلده است اما
نمىخواهد دفاع كند حمله ر دوست دارد همان طور كه قرآن مى قرماد:
tee) Sar buy
بس لو ولايت ابليس را پذیرفته است. خوشش میآید مب زان نمیآرد. میگوید Ul دلش كلا نرق
وقتى راديوان را روى خدا بكذاريد. شيطان مدام باازيت مى دهد. كار خودش را مىكند. شم بای زنگ بشید و هر
حمله را تشنخيص بدهيد. بعد از اينكه حضرت آدم يه ترك اولى كرد وتويه كرد. خداوند لفظى عالى براى لو استفاده کرد
+ تفه سپس بروردثارش اورا بركزيد 4
يعتى لى آدم. مجتبى شدى. مجتبى در زبان عربى يعنى معشوقهاى كه ششدلذك أو را بخرند. يعنى مقام حضرت
bl Sa و سس توبه و ترميم خودش» بالاتر فته است. خدلوند م ىكويد: ١خطا كردى در حالى كه جا
نبودء متوجه شدى ابرادت كجاست؟» انسان عاقل ازيك سوراغ دو بار كزيده نم شود. بايد حواستان را جمع كنيد Ste
مىكويد: «من فهميدم كه كماندوهاى ينها داخل آمدتد به خدا تجا رابستم ٠ سريع جلوى أن رام ى كيريد جوائى به من
كفت: «وقتى ديدم در جلى ب كن كشيده مرشوم ديك أنجا نرفتم.» برك الم مل من مئدانم فلان دوستى كه دام كر
با لوياشم كنل لساتى بموقوع م يبوتدد: در تيجه بيش لو تموووم باور كنيد رفبقمدائماً زنك Ue PLAS hoe
نمريوم: دوستش دام اما خودم را ييشتر دوست دام. أن دنيا هبجاكس كسى ا تمى شناسد اكر احاديث روط را يتان
بخوان, شك خواهيد ريخت. متها تصميم كرفتام زياد از وحشت تكويم از مرحمت بكويم. لما همين اناه يتان بكويم
كه رويت داريم در أن دنا مثل تير داخل تيردان كه تكان نم خورد 'مثل فر داخل خشابه به إبن صورت محشور م شويد
كه جهار لفتان طورى افر تاد كه حتى نم ىتوايدجرخيد. حتى كسى ملدرو فرزندش راتعى شتاسد. هركسى ذركير
st الت عدم
صفحه 13:
ارهایخودش است. تن حداوضاعخرب است. میگویند: درو فلنیغبتکردی, دیش کنو حلایت ی
بيد در ميان آن جمعيت تا اهزار سال دنبال شخصى بكرديد كه غيبتش را كرده بوديد, بعد كه يبدايش كرديد مىيبنيد آن
شخص خودش بنجاه تقر شاكى دارد و باز خودش ازييست نقر شاكى است. شما هم وارد اين دعوا مى شويد.
حقالناس را رعايت كنيد. خداوند حنى از شهيد هم حالناس م ىكيرد؛ جون عادل انست. ما اعتقا داريم هركسي
شهيد نمىشود. امايك كارى بالاخرهاتجام دادم نم تاقيم يكوييم شهدا حقالناس بر كردنعان نيوده استه لذا خداوتد
مىيفرمايده هبليست» حقالله و حالنقست صاف شده اما حقالناست رابده بعد وارد يهشت شو.» اليته يك تعداة معدود و
محدودى از شهدا هستند که خدا م فرمايد: «حسايش يا من لين حساب شده استده و مستقيماً ورد يهشت مى شوند.
خوش به سعادتشان. آن دنيا دعوا بر سر ثواب است. ثواب شبيه واحد بول مىشود. بعد از ابنكه ثواب طرف تمام مى,شود.
ديكران كناهانشان را بر كردن ابن مىاندازقد خيلى اوضاع خرلب مى شود تبرين هذكامى به ما حملداى صورت مى كيرد
بايد حمله را بشناسيم و آن را دفع كني اكر عامل حمه و نوج حمله ا نشناسيم. مالأ حملة هولى صورت مىكيرد. اماما
زمينى دفاع مىكنيم. أبن هبيج فايدداى تدارد.
. وسوسه
مدل بعدى حملة شيطان. وسوسه است. وسوسهرایک مقدر میشنوید. حمش از وحی بشتر استه مغلا يا صداى
پیسپیس احساس میکنید از پشت ستون چیزی به شما پيشنهادشده است. حرف سین حرف راز است. مان بر اد
موساد :3۸16" 'CIA ساواكه خرف بيجيده ومرموزى است. خدا هم وقتى مىخواهد وسوسه رابه ماياد يدهد, باواج ران
بسیار یبای قرأن میفرماید:
بشما لخن ام نو پوت اي
يوسو في مطذور الثاس, من ال الئاس +
اي هام من خر Abe Hie أي
ینید عمد ابا حرف سين جه یی میکند شاهكار أست. ما هنوز ير وى اين بعد تصيرى قرآن تتواتستهم ورد
شويم. حس وسوسه به شما دست مى دهد يبسبيبن باشکی در وفع عامل speak he a ls) سروصدط م ينيد
حرف سین به بن شكل خيلى تكرار م شود حنى ما در فارسى هم م ىكوييم: «صداء يا هنل م ىكوييم: سوت بری
بای ان حرف تاخود كاه از قطرتان جوشش يبدا م كتد. خداوند م ىكويد ين زبانشناسى زبانهلى شما لز نش اتفهاى
من استه قرآن مى قرمايدة
سا لت ار مهن ال هلت ,دا در گرا خرس يتا عل لول( الت لست
مها سا از ای مامت یرای درفت وج لت و كت هر کی از علج متك امد
خن انا لا گر ته و یی قرع سامت
+ وا ی لت مر اه ایح لت در هه هلت
مد
صفحه 14:
ما وسو ب تفش ما انسان را أفريديم و وسوسههاى نفس ور یدیم 4
نفس هم وسوسهنان م ىكند. حنكامى كه لا زمان د ظهور كتند. شيطان را كردن مىزتند شید فكر كنيد ديكر
همه جيز تمام است در حالى كه اينكونه يست زيرا تفس هنوز فست. اصالآً شيطان دست بر روى همين نفس مىكفارد.
شیطان فقط یک پيشنهاددهنده است که وسوسه میکند و إيده مىدهد. يس معنى وسوسه اين شد: صداى بسيار ضعيقى
که شر م ىأورد.
القاء امنّه
یکی دیگر از كارهاى بسيار ميهمى كه شيطان م كند و شما رايه كناد مىانازد.اقاء أمنيه لست. أمتيه جهاربتج ناز
lng) اصلى شماست كه به أن أرزوى اصلىتر زنذكى شما يعنى سُؤْل شما ختم م شود بايد أمنيه جنان در راستلى سؤل
.باشد كه أُمنتدنان عين سؤلتان باشد و هبيج فرقى نكند.
held
ره زو میک شبن ای رآ مىكرد 4"
است. شیطان در ان زمینه حتی از بامبران هم دست تكشيده استد أمنية غلط به
شما مىدهد مايك سؤل داريم ويك أمنيه: سّؤل: آن هدف اصلى زندكى است كه براى أن زندكى م ىكتيد. اليه بعضىيها
كه اصلادر زنذكشان سؤل ندارند از لو مىيرسيد: «برلى جه جيزى زندكى م ىكنى؟» وقتى سؤلش رأ م ى كويد مى فهميد.
.طرف هيج فرقى با كوسفند ندارد! فقط به دنيا م ىأبند. جفتكيرى و زادوولد م ىكنند بعد ههم مىميرند. لاشعشان هم به درد.
كسى تم خورد. يعنى صد رحمت به كوسقند قوآن مىقرمايد:
+أوليك كالأنغام ل هم أصَل؛ آنها همجون جهاربايان هسحد بلكه كمراهر 4"
ly جه زناكى مىكنيد؟ هدفتان چیست؟ هدف این است که به سعادتبزرگ برس و إين سعادت» ايستادن بلى,
امامزمان#5 استء احسنت. إين مى شود سؤل شم در دعاى ندبه خطاب به امامزمان 225 میکوید:
شو
شوق مىأودد م ىكوبيد: «تو آن أمنتة من هستى كه من الا به شوق تو مىأيم.٠ هترين كارها. كار براك
امامزمان 6ك است که ما رايه خدا م رسائد يقية كارها حاشية است. ثوابى كه كاركردن برلى اماعزمان 28 دارد با هيجي
٠... كه رز كتد Hae
سارف ينعار
صفحه 15:
Sad old اصلابراى لام حسين تلت كريه م كنيد كه به لمامزمان 8 رسد بای بفهمد که مبحسین تم
امامزمان وقت خودشان بودند لين بسيار مهم است. ينها بايد در هينتها كفته شود.
يتابراين ما جندين أمنيه داريم كه در راستلى سؤل لست. متلا مىخواهيد ذكترا بكيريد يا ازدواج كنيد يا شغلى به دست
gs ool ay) است اما ان امن هادر راستاى جه هستند؟ نم دايد كار شيطان القاء أمنيه باطل لست. لبن مورد
در جوان بسيار زيل است. مىكوبد: «مى خواهم درس بخوام ودكتر بكيم زو یبرسم: «خب بعاش جه جي به دست
میآیری؟ه خوب كه فكر مىكند مريبند هيججى ! زمانى كه داتشكاه آراد كران بود. دانشكاه فقط يا دولتى بود ا آزاد شيائه.
و لنجور جيزها هنو تبود: شخصى بود كد م خولست فوقلبسانس Hc ctl ABs Ig Ul pe كار كرد
اكه يول دربيوود و دانشكا آزا برود. وقنى واد اار شد ديد اصلأ اشتبه كرده كه درس خوانده. جون لو مىخواست
فو قليسانس بكبردتابول درياود اما الان در ازا يول درم أورد مكر دواه لست كه يولش رايايت دانشكاهآزاد خرج كندل
كسى كة ص خواد ذرس Ma 4 le زان ا در يمخهى که مشکل درد کمک کند pad Dy تاه اند
درسخوفدن او عادت ست. ذکر است. نما وه ات این شخص داد تاک مخوفد. ریش ككز يويند لي
ase lye شود هیا pb خدمت کندچنفهمیه لن جرد داد فکز رید که مصعتی
احمدىروشن جدكار مكرد؟ من برواسطه از خانوادداش شتيدم. شهبيد مىكفته «امروز مشكل جمهورى لاس ان
است كه بايد در غنوسازى لينكونه شويم. براى شيعهخانة اماجزمان.» لينها دستهجممى خدمت مرحوم آيتالله
خوشوقت طلق' رسيدند
امامزمان8 مىخورد؟ جون مىكويند شايد بعد از ظهور سيستم كلا بدهم يريزد سلاجها. دستكادها ازكار ييفتد.» آقاى
خوشوقت به ايشان كفتند: وشما بسازيد و كارتان را لنجام دهيد. اماجزمان28 استفاده مىكتند.ه شهيد هزاران كيلومتر
جاهجلی سفردشته مد هران عربت فلت لفان ويرم فته يا يكدسي ب معكل غير بود يتيده يوذ كه
أن مدير كارشكنى مى خواهد بكندء سر عوارضى كاشان ايستاده يود و جلوى تكسشى ماشينها را كرفت ذا أن مدير ag
كندء وت يبدايش كرد بود كلى ماس لو را کرد بود كه أو ييخشد. جون مىدانست أكر لين مدير سر لج
المامزمان© زمين hae فكر كرددايد هركسى لياقت شههيدشدن دارد؟ او اتخاب شده بود. براى is خوخشيريتى كردة
بيد أيه عنان رانيد جز قرارحتديد؟.
ان استاد اخلاق بودتد كفتند: «اين ساتتريفيوز و جبزهابى كه داريم درست مىكنيم به درق
يكى ازروش هاى خود شيطان لين ست كه اصل سؤل را م زد خيليها لصالا ول ندارتد يك تقر مىكوي: «دوست
el Se J AF pli تعره يكير » دوست داد یک عدای دتالش اه فد دز ان ادها
رديف تكند. استادهانى كه عمد امتحان سخت مىكيرند كه عدداى رجوع كنند و نمره بخواهند. إين استاد هم ناز كند و
طرف را بيجاره كند اجازه ندهيد شيطان امنيهتان راتفيير دهد. جراكه بيجاره مى شوبد. شما مى بيني ككبى كه مى خواهد
tg بكيرد كه استاد دانشكاه شو با كسى كه مىخواهد براى امامزمان8 كار كتد. هر ذو يك فرس را
میتوند امین درس Cs برا یکی عبدت محسوب میشود و بای دیگری بل استه لين ممجنزة نيت لنت اثانية
تانيداى كه درس مىخوانده كار بوفايده انجام داده استء كسى که بمب اتم درست كرد فيزيك تخوائده يود؟ أن شخصى
١ يتاه ARONA li مجه ادعلا رن وبر راطق رن ماه ای
صفحه 16:
اكه بسبهاى شيميلى درست كرد شيمى نمىدانست؟ كسى هم ازعلم شيمى براى دارو و داروسازى استفاده م ىكند تادر
خدمت خلق باشد با خودتان بكوبيد: «معندسى خوائدم كه جى؟» لبن كه جى” سؤل و أمنية ما را تفكيل م دهد.
ated را در زناكى خودتان بجينيد. بعد خواهيد ديد كه بسيارى از امنيعهاى شيطتى و باطل فاريد كه دارد بيخود
وقتان رام ىكبرد. براى مثال شخصى يكدفعه م ىكوبد مىخواهم كلاس زبان بوم. بان خوندن ابرادى ندارد. ار ود
بان زان عم مان را برزنت (معرفى) كتيد لتكليسى سايت بزنيد أنوقت لست كه كائان ارش دارد. لا كاهى مىيبنى
بعد ازيك سال جيزى ياد تكرفته است. لبنها آدمهانى هستند كه هدفى در ونذكى ندارن. از لين اراد یا وجود درد تلا
سراغتان م ىأيند ومىكوبند: «جطورى؟ جدخير بي باهم برويم يك دور بزيم.» دو بزنيم كد جه شود؟ هدف جيست؟ من
بايد هر كارى مىكنم در راستاى أمنيه ياشد و لين جند أمنيه هم سؤلم باشد. منظور أز سؤل خواستة اصلى است. مكر بيكارم.
که دور Fo
سول و أمنيدتان را بجينيد از خودان پرسید من بای چه زندكى مىكتم؟ كه خدانى ناكرده زنذكى حيوائى نداشته
باشيم. بعد كه جيديد فكر كنيد كه براى رسيدن به سؤل بايد جه كارى انجام داد؟ أي بايد واقماً درس بخوانم؟ ممكن أمنت
باسخ ان باشد: نه اصالأنيازى نست دكتر بكيرم بسيارى به من مىكوبند جر دكتر نم ىكبرى؟ من زياد فكر كردم وبه لين
نتيجه ترسيدم كه ذكترا كرفتنم بعدرد هدف اصلىام مى خورد. از طرفى وفتم را نيز م ىكيرد. مكر كه منطفى و عقلانى
بين براى اماو زمانم مفيد سته يس ميهم ابن ست كد
۴ راهزنی و محاصرة کامل
يك نوع از حملههای شیطان لین است که راهزتی و محاصرة کامل میکند. در قرآن آمده كه خود ملعونش م ىكويد:
gb aay مراطك ات یت بر سر
ات تودر کمن آنن خواهمنشست. ۱4
شيطان صراط مستقيم شتاس لسسته صراطا مستقيم يعنى همان صسير رسيذن به خذا. هس قشم درد او
لف و نون مشددش la yf al ند نا ننم ens lp lp Sago oie Sp خدينع كد
يك نفر هم زايتجا رد نشود. و ازجهار جيهت هم به و حمله م كنم. إزييش رو: زيشت سر: إزدست رست وازددست جميد
محاصرة كامل استد قرآن هر جهار جيهت رام كويد
# شيطان مىكوبد: «لزييشش رو به وحمل م كنم » خبلى نكت مهمى al يعنى أندة حقيقى را برليش مزق و
القاء أمنته م كند. آيندة ياطلى برليش درست مىكند كه به بيراهه برود. مىكويد: «جدكسى أن دنيا راديده Sc
يك عمرى بگذرد. طرق یعد از پنجاه سال بقهمد عمرش به بطالت گذشته است. اصلاً اشتبه کرده و فرصت
لكشت هم ندارد. آى ابن ملمون قيقههة سرمستانه م زئد! دييد أده را جطور مىزند؟.
tial inn i tial yy lye مىكويد؛ #خلقت كجا بوده است؟ لين حرقنها جيسست؟
صفحه 17:
© قرآن نمیگود از سمت راست حملهمیکند.خیلی یا میگوید:«از سمت راستیهاحمله میکند.» نمگوید:
یه مکود: اه
متسوین. دمرد سمت رسيه میوند: «عمال دست راستی است.» إين ست كه قرد دارد مثل يك صدقه
دادنید که ین صنقه دادن هم خیلی خوب سته عمر را زد مکند. صدقه هم میدهید بای سای لمامز نان ل
بدهيد برلى من SIG lp ner I Shale ine aa tty Slat نموه زارت کید
حالا كر وقت كرديد یک دور دگرخاستد زارت کید بای خود هم زارت کن. وین یرت بای ماما هد
فان هم هست جون أن فرشتدهاى كه لين spe Mey SS aol Sly جرتنمکند یی کب بت از
ممزمن دجم شد ابا نبزند. دمن هت بدا کسینمیند. هم یک جی بای شم يارت مى رود.
باز ببيتم كسى جرئت مىكند به آن زيارت جب نكاد كند! كارهايتان را در صراط مستقيم بيندازيد. با آن معجزة
A ape ازسمت رلستىها به شما حمله میکند. ثلا وقتى يك صدقه مىدهيد. أن را خراب م ىكند. قرآن
Magee
۱4 وی ای اهل بان !صدقههیتان مت زا بل نکند aly oS وا نو
Sa col Sat مثتگذاشتنخریش میکند ار طف یک مفای این کند.میکوید: Sb
در خن مد یر بودیمیچرخدی بای یک رن و asap lil Slant pgs ge Sal ان دست که تمک
.يدرت بول ندا ييجاره. من به تو دادم!» تمام شد. جنان زير كاسدكوزدتان لكد زد كه حالاحالاها بأد بدويد تا بتوانيد درستش
كتيد نه تنيها أن را صاف كرديد. تازه يك دل هم شكستيد.
يعن ازسمت جبىها حمله مىكند سمت چپیها هم اعمال دست چپیاست. ازسمت EE sags ac ۶
جبى حمله كردن واضح لست؛ يعنى به كنا مىاندازد. م كويد برو عرق يخور. برو اکن برو دروغ بكو حق
عردم رايخور وتمازتخوان و...»
كه درت tag) gis Sangh La gg محاصرداش محاصرة كامل استه oc JD
سراغمان يايد اا لين سمت رلستىها مماند مالا طرف راخرور م كيرد ga Doig a lager Cas است.
ag هم راهكار. اخلاص ست. هرجيزى كه ديديد تقستان مى خواهد. al ASS wpb SIS A
نفس. به همين صراحتى كه كفتم. بكويد: «برو بى كارت. من بای و کر مکنم. من به و اج all St
رعو
.. وعددهاى فريبنده و خيالى
قرآن مىفرمايد:
صفحه 18:
وت یشم ال رو و شيطان أنان رجز لزروى باطل ودروغ وعده نم دهد 14
شيطان وعده داده نست. القاى أمنِه كردن يك بحث است. اما اين وعدددادن يك يحث ديكرى أست. وعددهاى
خيلى اساسى نيست كه مئلأ بكود: «درس بخوان و برو خارج.» كه كل عمرش به لين بكذرد نه. وعددهاى روزئه به شما
ا etd PAS INS
ديكرى است. وعده هم به شم میدهد. ما میگید: ین ناه را یک اما شما تمى خواهيد 1g pl ab al
ايك وعدداى به شما مىدهد که سمت آن گنه رود متا میگوی: گر ان پول ربرداری؛عیبیندرد. ین مشکلت حل
مىشود و بعدا بر ىكردائى. بعد از أن هم كلا ماستمال میشود.ه يك وعدداى براى آينده مىدهد. وعددهاى روزائه.
انيداى دفيقداى. ساعتى مىدهد بارى نخوريد. طرف مىكفت: «مى خولستم خواستكارى بروم: خب من لصالابه امحوم
نكاه نم ىكردم. جند جا خواستكارى هم رفته بودم و روى قيافدهاى لينها حساس شده بودم. جند تا مورد بود معرفى شده
.بودند وكير كردم. در خيابان دختر مى ديدم يك جيزى در وجودم مىكفت خب اين را نكاه كن بيينء آن دختر از لين هم
ty SAS خودم م ىكفتم ند من بد نيت هيزى كه نكا تم ىكنم: م خواهم زنواج كني مى خواهم بينم أويهتر لست
مثلاً قيافماش از ترم عادى جامعه بالاتر استده ببيتيد شيطان جه كرده! لينها مدلهاى ابن بدرسوخته است. قرآن
ع ى قرمايدة
لخن >
اقفر لخادت وت میات و شراب كار
زشت امرمیکند 4
ع ى خواهيد صدقه بدهيد سريع يك وعدة فق ب شما م دهد Jad Mg ayo تومن يول دارى: مى خواهي
هزر توعان هم برلى ساخت لين حسينيه كمك كنى. خب بس مى خواهى جهكار نی ين فلان جيزى راكه مى خواستى
بخرى جه مى شود؟ه وعدة جه جيزى به شما داد؟ بازى نخوريد. آنهابى كه جهنم مىروند حفشان است. يك جا من در
خرن ددم که یک جهنمى بكوبا: «در حق من رد ظلم مى شود » در قرآن جهنم ها اعتراف م ىكننذ. م ىكويند sce
ما خودمان iy نمتوانتد كتمان كنند اكر جهنم برويم: حقمان ست جون خدا فته يو ين بلا سومان
م آيد شما سال لولى كه برا يادمروى اربعين مخواهيد بروبد يك نفر كه سال قبل رفته در اثر تجربه به شما
بيشتهااهابى م دهد و شما هم رعايت مىكتيد. منلامىكويد: زياد آب نخور. وزهابخواب. خنكى هوا حركت كن هر
است.» جند مورد يم كار ابه شما ياد مىدهد. لمادر اين سقر إلى الله يوش هابى كه خدا يه ماياد دلده است را رعايت نم ى كنيم.
خدا مرفرماي: ههر موقع شيطان اينطو يه شما حمله كرد ازى نخوريد. اكر وعدة فق به شما داذ. خدا شما راز فضلش
غنى م ىكند. من وعد كشايش مى دهم ؛' همين كه مى خولهيد يك كار خيرى ام بدهيد. شيطان مكوبد؛ «نه حيجى
يفسا .سير شيك ليذو
صفحه 19:
رای خودتتمیمند لته ان کار خر ید معطقی و سقول اد نی درستوییاشد.طوری بش که رف کل
نیش را بدد. بای زدگی و مبشتش درستبشد لمامرضا ين فرمودتد:
Saath Hea dag *تقدیرمیشت بابد در
آذم مىشناسم مفلا ماهى يكسيليارد درآمد دارد. يك قران خرج كسى تع ىكند! تعامشد. یک gg متر هم
بیشتر تم برد جنان بديخت جرمال شده لست! خيلى دلم به حال او مىسوزد به و كفتيم: «درب حرم حضرت عباس تع
رامی Sr AS ays aly يولى ينه كفت: در
. تزئین و آراستن امور
لين ار فآ یدام
رين هَمْ ليطن أَعمَاهم؛ شيطان اعمالشان را در نظرشان آراست. ۳4
شيطان بعضى ([ كارها را يخود خوشكل و زيبام ىكند در صورتى كه أنطورى كه میگید نیست. آن که چی راک
ازخودتان ميرسيد. به انتهاى ماجرامى رويد يكمرتبه مئىبينيد يك جيزى رابراى شما أمنيه م ىكم و أن را تزئين م ىكند.
دون میبشد. زرقوبرق به آن مىردهد. قرآن م فرمايد:
مرف القول: كفتارى باطل ولى به ظاهر راسته و دليستد 4"
مزخرف يعنى يك جبزى كه آبحالا درد. دروزمايه تدارد مثل حرفى كه قشتك كفته شده ست لما حرف قشتكي
نيسته حرف خوبى نيسته جنسش بد استه فقط نماى أن خوب استد يك كارى را تؤئين م ىكند كه اصلا باطل باطل
بش ما آمد. يك دختر خانمى را براى لزدواج مىخواست كه اصلا لين بنده خدا شهرة آفاق يود! يعنى
همه در آن شهر اورا مى شناختتد. شيطان إين كار رابرلى او تزئين كرده بود. يك جورى درمورد لين آدم صحبت م ىكرد كان
زمين ديكر أدمى مثل لو نيست! من م ىكفتم ولقعا شايد دارد درمورد يك شخص ديكرى صحبت م ىكند.إين دختر
خانم حداقل باتؤده يار سايقة خودكشى داشت! وندان رفته بود! دجار فحشاى مشهو يود لين يسر ازيك خانوادة خوب يود
شيطان براى أو تزثين كرده بود يك حرقهانى مىزد. اصلأً شما بايد مى شنيديد! مبادا براى شما قزئين كند: طرف عاشق
استه یک آا پسری:
و
مشود da شدهمبیند الاقپسر سید استه لما دختر مىكويد: «جه ليهتى دارد!» أدمهاى بددل
خيلى بد هستند. غيرت يك جيز ديكر لست. كافر همه رابه كبش خود ينارد. جون خودش ابن كاره است فكر م كند همه
از لا روج اب از مگ تب یی له رک رواخ نی
تزئین از ین میرود.
ايك ليشي موي حعد یل
سال لد
صفحه 20:
خبل از اين دخترها خودشان را تزئين مىكنند و يسر عاشق مى شود. م روند سر خانهوزتاكى خودشان. دو ار لز خواب
یار مشود.چشمهاپف ره است. یبن آن دختری که ده ود نیست. م رود حمام بر كرد موييند يكى ديكر
هر جيزى كه ديديد زياد زرق و برق مىزند. سريع توقف كنيد بايستيد. بكوييد: اناد برسی شود بوى شيطان
al et حضرت امير يتم قرمودند: «مواظب همين زرقوبرق هاى دنا باشيد.»'ميادا از شما دلبرى كند. حواستان
ath
. تسویل
یکی دیگر از کارهای شیطان. تسویل است که در مجرایآمیه قرب گفم. تسویلیعنی Si نی MU ST
Sie كه ما زاد داري قرآن مىقرمايدة
je lay مه
تسويل يعتى أن أرزوى اصلى زتدكى رايك جيز باطلى مىكذارد. مثل آدمى كه كلأ دارد براى دنيا زندكى م ىكند. بالآنى
كه سر يهودىها رده استد يسيارى از مردم دتيا تسوهل شدفد. از لقاء أمنيه. بالاتر است. ما أمنيمها را براى شؤل
مىخواهيم. در حالى كه شيطان ما را تسول میکند. اسلً یک جاهایی سویل. خواست تفس است. نفس Sigh ey
یک جیزرادوست داد شهوتمیکند. دم را تولمیکند. رفن دایم وقتی حضرت موسی قت به سامرى "ميد
قرمودة
فال مالك با سابری: گفت: ای سامری! سیب کار بسيار خطرناك] توجه يود؟ 94
ساموی گفت:
+ وكدلت مولت لى نفبى: و لينكونه نفس من [آن كار را] در نظرم أراست. 84
يعنى نفس من شؤلم یر اد صحبت شيطان نيسته يعنى شيطان از طريق نفس ape خيلى جالب
كفت: «تسويل من اين بوذ.» سل سامرى لين بود كه جاى حضرت موسى قلت بنشيند. هدف اصلى زندك ىكردنش لين بود.
a get ار رت
سم دق ال ده لداعت وال دحتم یآ مت ید
صفحه 21:
را نکر بای واه میساخت و هرن تا خننینمیکد ینید شيطان جدكار كرده لست ! شيطان به لو كفت:
«چربد از موی ی نو باشی؟ و میتنی» لاش ری داد
. استزلال
یکی دیگر از اههای شیطان, استزلال است كه خيلى سراغمان مىآيد. قرآن مى قرمايد:
سم شیاه شین ان اه سبببرخی AALS كه مرتكب شده بود “tes
شيطان شما را متزلزل مىكند. تصميوهاى خوبى كه مىكبريد. مىكويد: «نه تمىتوانم. نه إصلاً از عهدة أن
برنمىآيم.» كاهى لوقات يك وعدة a et كولنان مزند كه متانيد جلو برويد اما يك جا هم كار دست
م ىخواهيد انجام بدهيد مىكويد: «نه تونمىتوانى.» متلا مىخواهيد يك كنا را تك كنيد. يك كناهى كه به أن عادت
دا
با خودتان مكويد: «مىزتمش زمين.» بركالله ا همين نيت جلو بود. أكر مين خورديد دواه ند شود
lee Boca sea
«هتكامى كه از جبزى مىترسى» خود را در آن بيقكن. زيراكاهى ترسيدن از جيزى» از ود آن سختتر
‘eal
شعار شيطان لستد شيطان میگوید: «نهتونمیتوای.» «م مىتوائيمة شعار خداست.برای مومن
هيع بزيستى وجود تدارد.
هم تسی:
كم من ف Sab A كبرة ين لذ جد با که کی کب نو
"aus
خدار وه سیر روز
سلمانان در جنگ بر با Sage ple BTN جلوی ta ahs Ke JS QS at يجتكند؟.
کسانی کت نان مسج بودندمسمانان وسه اسب داشتند وچ تشه هبدن قط جوب ويف
د خب معلوم است هارا قت عام مىكردتد.
عت
دا
اما خدا قرمود:
سپ مناد
Shap ADI ne a Mencia قرش
صفحه 22:
ل زقى: هنكامى كه به سوى دشمنان تير برتاب كردى. توبرتاب نكردى. بلكه.
متوانيد. برويد بقيماش با خداست. شيطان سنك اتدازى م ىكند.
يك روز يك جلسة كارى خيلى مهم داشتم. واقعً ين شيطان ملعون روى مخ أن شخص رفته بود
يخود تراشيده بود و براى كار يسيار مهمى كه كر لنجام م شد خيل نذا بو وقت نم ىكذاشت. بالأخره من لبن شخص
isi] aude gen] pS Sala Sl درييم توشتم: «خدا ازتمام خريتهاى كرة زمين دو تيش را نصيب ما ثكرد
يكى خريولى؛ أن يكى هم خرشانسى. يعتى نه بول داريم نه شائس. تو خجالت نم ىكشى من يكك ماه اسنت دارم به توييام
مودهم: جواب من رانمىدهى؟» خجالت کشید گفت: از ساعت 5۶:۳۰ افطر یا باؤموزة دفاع مقدس.» كقتم: st
من گوشیام را گهکدم. ددم شرزش کم است. ال نمیخواستم ابرم بعد كفتم نه slip Sad ob
دار برمیدر شارزر را برداشتم و فتم با موتور هم بوم كه برسم. حالا خودم هم اقطارى ميهمان دارم ايد بركردم. كقتم
ایش کارهای
سريع مىروم تيم ساعت صحبت م ,كنم برمىكردم. هر لد فده بدال موتو وید دو دآم! خدا شاهد است. گم من
كوتاه نم ىآيم. آنجا كه رسيدم. كوشى را برداشتم ديذم شارؤش تمام شده است. خدسم درست يود. أنجا یک دكهاى بود. رفم
كفتم ا لين تلقن را هو دقيقه يزن تا روشن شود. وكنه يبدا كن برتقالفووش رلا در ياؤموزة دفاج مقدس؛ تمايشكا قرآن
زدند طرف را يكرد يداكن! كفت: «باشد رايت موقم متها من ريز نرم برست يخجالش را زد يود ان یی که با
عوتور ا رفتيم در كيفش يك a داشت. يوى مير طرف كذالشت. كفتم: «تو ين از کج ودى؟» فكر لين را تكرده
بوديم. كقت: #عجيب است, اتفاقى داخل كيقم بود. مىخواستم بيرم جانى استفاده كتم.» دكعدار هم دربددر دنبال سمراهى
ع ىكشت. مى خواستند با ناش دورن نصب کند. برق مینست برد كار خا م thy كه لبن سغراهى ر.
به أو بدهيم. سعراهى را زد و كار ما هم حل شد و ما هم لين رايه لو دادیم
تكتفاش اين ات كه شيطان سنك اناق خودشى را مئكند لاخدا كار را درست مىكند. متزلزل تغويد. تكويدة
«نمىتوانيم: ولش كن ديكر افطاراست. حالايك ماه ديكربا لو جلسه م ىكذارم. بكرديد. بويد خذا درست مىكند. اكر
بخواهيد دندة موتور ا عوض كنبدء يترين دنده. دندة دو استد روى همان دو اناد! من يبشريينى كرده يود ابرم
لقا ديكر سمراهى داخل كيف أن بندحخد كار خداست. لين كمك اله سته به ين رفيقم كفتم ابن كمك خداسته يس
متزلزل تشويد و جلوبرويد.
اكر ما م خواستيم در جك متزلزل شويم تعام بود با كل دنيا م جذكيديم. امم مصكفت: «عييى ندارد خدا كفته
ست مىشود» لمام با همان ليهجة خودش مىكفت: «مى قد ما مىتوانيم. مى شد » و شد. جلوى كل دنيا يستاديم. در
سوريه. ينها مىكقتند: «نه نمى شود آفا كل دنياست.ه آمريكانىها مىكقتند: «ماجراى سوريه دريك حفته. cin gala
اتمام لست.» جه شد؟ ما جمعش كرديم. همان طورى که مىكفتيم. يك هفته دو هقته. سهجهار سال شده است.
اراس
9 eet
صفحه 23:
هم هشتادوخرددلى درصد رأى أورد. به بن فكر كنيد متزلزل تشوبد شيطان شما رامىةترسائد. تخفيف م ىكنده خوف در
ان ماد توف میکوند
٩ تسویف
یکی دیگر هی که شیطان میک تسويف لست از وف مى يد وف در ری نید الط از
ان کنک خوردید؟ میخواهد یک کای را aS ge AS ta «من ديكر از شنبه شرع مکنم طرف مى خواهد
برود يك زبان يل بكيرد. كه وقتى يك تو و اسلام و ماش را
يوزنتامعرفى | كند م ىكويد: نه ديكر ين طور نمي شود. حال تبستان شروح م ىكنم به يل فتن زبان.» بنده در سخترائى
مديويت زمان كفتم. أنهايى كه كوش نكردتد حتم أ كوش كتند خبلىهابامن تعاس كرفتند فتند: »لين سخترانى را كوش
كرديم زناكى مان عوض شد » در آنجا كفتم اكر طرف كودن هم باشد. روزى يك كلمه اتكليسى را مىتوائد حفظ كتد. خالا
هر دورو يك كلمه اكر ازبنج سال بيش شروع م ىكرديد. gn ۳۶۵ کلمه الان مث بلبل لكليسى خرف مى زديد
ينج سال ديكر هم همين حرف را مي نيم وف نه بكويد لز همين لان شروع موكنم. كلذكزنى را لتجام م يدهم
ا مسنويتمان يا كيريد اصالأتسويف ندارتد كلذك را میزد. ال چه زمائى مى خواهد نجام شود
ت دید. با در اینترنت صحبت کرد تود 7:
یخن واه دید انآ رادمان نگ اد دنه گر رک وت روک شوه و
rsp lpn هید فا نید al ah يوى ميوههاولينجور جيزها م ىأيد. خوشحال نشوبد. قار كنيد
ماسكتان راسريع تيد » من هم دارم همين بوها رام شناساتم اكريك وفت ترسيديد بكوبيد: «كور يدر وي شيطان» و
رای to Ue AS استشاره كنيد مشورت خيلى مهم اس سيس بروبد راحت كاران را اتجام بدهيد
شروع كنيد وبا توكل به خداو توسل به اماهزمان 2# باشد. اصالاً آن قسمتهايش هم كه داريد خرابكارى مىكنيد. خدا.
Say لبن رام ديم این سئت امدلذ لست و بواى مؤمنين لست. كه وقنى كارى را شووع م ىكنند يك جاهالى هم
كه در تظر تكرفتهبودتد. خذا م فرماد: «ضماتتش يا من بد خذا اعتماد كتيد خدا دروخ كو
No نسيان و غفلت
مورد Sed ايجاد تُسيان و غقلت است. كار شيطان يدر سوخته است. در آي ۱۹ سورة مجادله أمده است:
33
وياد خدارا ازخاطرشان برده الست 4
صفحه 24:
واقمأ م خواهيد يك كارى را انجام بدهيد اما يتان مى رود لين كار شيطان امست. ييغمير خدا اكير اداخته! ماجرايش
در قرآن آمده لست حضرت يوشعين نون لين با حضرت موسى لع داشتند سراغ خضر "م رفتند حضرت موسى فت
كفت: «اكريك اتفاق عجيبى ديدى, بدان آنجا ما به خضر رسينيم. يس به من بكو.» لين كار خيلى خوب است. يكى از
راههاى جلوكيرى از فراموشی همین است. حضرت موسی ار درست را كرده بود. اكر مىيبنيد فوأموش م ى كنيد يكى
رابكذاريدبادتان يندازد زمانى كه حضرت موسى بت# در حال استراحت بود. حضرت بوشع 8 ديد ماهى دودى يختدشده.
در أب افتاد و زئده شد و رفت ديكر از لين واضجترة؟! حضرت يوشع تتة, حضرت موسی تا هم دوست داشت, وصن
حضرت موسی ی است. دلش نيامد بيدار كند. كقت: «بعدأ كه بيدار شد به أو مىكويم.» بيدار شدء يادش رفت يكويد.
سبس به مسير أدامه دلاند و كلى هم وقنشان تلف شد حضرت موسى نتم كرستهاش شد. كفت: «آن ماهى را يباور
بخوریم.» حضرت بوشم ی گفت: درستیآنماهی فاد در آب رفت!» كفت: «من كه به تو كفتم يادم ينزه كفت:
#شيطان لزيادم برد" خیلی عبارت عجیبی ست. شیطان از ادف مى برد جدكار كنيم؟ به جلى اينكه يك تقررا بكذاريم
pel clay age ic
رأهكار زمينزدن شيطان. تود باشيد. حالا الكترونيكراش را حداقل
داشته باشيد. يك جيزى يلاتان أمد سريع بتوسسيد. قرآن مىكويد: AS tS eat از دستتان
میرود» ان روش حملا شین است. همان لحظهای که مگوید: «خب حالا ینوس »همان لحظه درد ول
مىخوريد. همان لحظه كلولة شيطان را خوردبد منتها لولهاش درد نداد. لذ نمي فهميد. يدر ويسر ديدم سريك بدهى ب
همديكر دست به يقه شدتد جون ننوشته بودند. دقترجه يادداشت يا قلم و كاغذ هميش همراهتان باشد يا در كوشىتان
ابتويسيد ازخيلى جبزهابى كه داريد يك كبى داشته بقيد.
كارهايتان است. دقترجه يادداشت دا
1١ امركردن
ابن مود مربوط يه كسانى لست كه ديكر ززدست رفتعائد كاريه جلى مرسد كه شيطان به آنها وعدد نمودهد يلكه
ام م كند. يك موقع هست م ى,كوبد: «مى خواهى بروى؟* يك موقع مىكوبد: بو ين "بو مال عبد ست. روشش را
ابه شما يلا مىدهم. به فيقتان بكويد: «سهشنبه مىألى برديم Beg مىكوبد: «نهد.» يك كارى كنيد فكر كند أختيا
دار يكويد: «سمشنبه صبح مىلى برويم نيرون با بعدازظهر؟» مىكويد: «حال زر روم هر ات شین هم
همین طور م ىأيد لل لبن طور م ىكوبد. بعد م ىكويد؛ هشن روم ون »مد یود شب بوي ون
اسلا نمىتواتيد "نه" بكوبيد. اتكار سريازش هستيد.
نت ین مول بر درفل و جين رتست ميقل دين تفای ی
AN I Mt rt يرصن ريرج اعد sare tp ly
ید سود لت
صفحه 25:
قرأن میفرماید:
٠4 بان پاش وآفخشا: فقط شم راب بدى و زشتى فرمان م دهد yy
یعتی به این مرحله میرسد. یک جاهایی هست خودتان میزان آسیبپذیری را تشخیص میدهید و میگوید:
*٠احرصد قواى نظامى ازيين رفته است.» از کجا میهمید؟ از آنجایی که مبیند شیطان در وعدهنمیدهد و تزئين
نم ىكند بلكه م ىكويد: برو نجام بده * و شما مسرتن رابايين مىاندازيد وصاف مى رويد انجام م دهيد. لين خيلى خطرناك
17. إستفزاز و اجلاب
استفزاز عتى بلندكردن ووبه سرعت به كارى ولداشتن. لين خبلى يرو شد يك موقع م ىكويد: «بلند شو برو أب یور
مثلاً حالا بيست ثانيه م إيستيد بعد مى رويد آب م ىآوريد. يك موقع با لكد مىزند مىكويد: #يلند شو فلانفلانشده برو آب.
ارا بردارييار! شيطان ديكر برروتر مىشود. يعنى كاملا مى فهميد ٠ ادرصد قواى تظامى نان از بين رفته اسمته
إجلاب هم از راندن و صیحهزدن با قيهر آمده است. يك مقدارى خودمانىترش را بكويم. لز جَلب مىآيد. ثلا زماتى
اكه مى خواهيد يك جيزى را خوب جابدجا كنيد يك نقر هل م دهد. يك نفر هم مىكشد يكى از روشهاى شيطان هم
همین است. يعنى ازيك طرق با وعددهاى كشندة و مكنده. مىكتمد. مىكويد: «بيا انجا.» از أنطرف خير را مويندد و
ل م دهد لذا وقتى م خواهيد يك كار بدى اتجام بدهيد. هوزمان در ذهن يك فردى مرود و همان موقع و به شما
زنگ میزند و تحریکتان هم میند. CTS shy 2p gh 3 bay a en Se Dg pl
كناه صورت بكيرد. خود ناه كش دارد. يك نفر هم مىأبد مدام وسوسهتان م ىكند. ری نخورید.
۳ همز
ادر اين مورد خيلى ميتلايه هستيم. ديكر از أيتجا به بعد خدا يك مقدارى فاز را عوض مىكند. از لينجا يه بعد براى آدم
Saga SS Jl cas قمز از يهميز te Ta alae یشان میب فتی سار یک مرک
عىشوند. بان ب زير شكم لسب و قاطريا استركه سوا مزتن. ين يك شوكى به أن حبوان واد مىكند قوأن مى فرمايد
نگ وم ای بر هر عیبجویبنگوی !1
صفحه 26:
واى بر آن كسانى كه به مردم شوك وارد م ىكنند. يعنى يك تيكه م الازيد. طرف موهایش سیخ میشود.مود
اى كاش توى تكوشم مىزد. اما إبن حرف رايه من نمى زد.ه تا آخر عمرش هم يلاش نمىرود. قرآن مى فرمايد:.
+وفل زب و مك من هناب الشاین و بك رت آن نزن ویک YS وسوسعلى
شيطانها به توبناد مىآورم. و يروردكارا! به تو يناه مىأورم از ینک [شیطانها] ند من حاضر شوند 4
ase ashe مىبرم از أن شوكهانى كه ليس به من وارد م ىكند.» تمر بشتر هر حوزة لست ست. هو تفر
باهم تصادف مىكند. يك نفرشان بده مى شود يك فحش به أن يكى مىدهد آن هم يك قحش بان یی مودهد.
ققل فرمان رابرمىدارئدمزتند همنيكر را نكار م ىيكتند. مز آدم مى شناسم سر همجين مسئله مادرش را كُشته! الان
هم ازفشار عصبى مشاعرش را ازدست داده است. جون بدرش هم فوت شده بود, يرادر و خواهرهايش رضايت دادتد. الا
زندان نيسته aly مشاعرش را لزدست داده است. يك لحظه عربده كيد و مادريك جيزى كفت و رفت جلو وهل داد.
.وتمام شد! بسيارى از إين جيزها سر همين قمز شيطان استء ابن شيطان بدرسوخته جون هم دل مارا مىخواتد. هم دل
أنها رام خود. لزه ل هاخبر ارد مالًشما به يكسرى حرف ها خيلى حساس هستيد. وقتى بايك نف عون مشود
اشيطان مىرود هر ذهنش به أو ايده مىدهد. م ىكويد: كر مىخواهى بو تک یدزی روى لبن جوز تيك ينداز »ولو
ip clan isd رامىزنا كه تقطذ ضحف شمانست. مىكوبد وتعام! بعد شيطان Sige tioned ple مكوبد:
«عجب ینها را بهجان هم نداختم»
&
ap Jol هم al ae cad Si BF Sh fh ديفيد يك جويس يوم ذاو و حيوقى را
میند؟ هن روشی که Salis bse ie 9 tel ange هبه مرحلداى م ىرسيد كه شيطان
i atid Sa StS BS یاون حضزت ون yap shal ala yds SSS Sy
دأ
بن تغد أذ تزغ لطا Tea Se ee
مىكويد: «شيطان بين من ون برادرهليم تزغ كرد يعنى هارا تزغ كرد كارشان ديكر در حوزة فحش و حرت
نيست بلكه به صورت فيزيكى اوراداخل جاه ناخد يعنى لزحوزة حرف يرون م ىكشد. لآل همز. بعدش نزغ ميد جلو
مي يد مئزند طرف راناكار م ىكند بلزى نخوريد يا كيريد دستتان هرز نباشد دست هوز أآن دستى انست كه همين لور
بيخود يتاب موشود جلوى خودتان رابكيريد هر وفت از شيطان ضربه خورديده همانموقع سريع شهادتين يخوايد. جون
أزمسير صراط مستقيم كلا بيرون أمديد. جون در صراط مستقيم اصلاً كناه نیست. لذا هر كناهى كه مىكنيد. كلا از صراط
صفحه 27:
gp ey at ie شیاین aye badge در صراط مستقيميركرديد. اكرآن لحظه بميريد, خيلى لوضاع
بدى داريد سريع شهلاتين بخوانيده توه كنيد
رلهكا تزغ هم يكويم: خذا مى قرمايدة
ففاتذ بط هخا با بجوی ۱4
سريع أعوذبله يكوييد سريع به خدا باه يبريد و اصطلاحا تاهتدة سياسى به خدا يتويد و خودتان را در يفل خدا
1 استحواف
لين بكر خبلى بد استد در عرى؛ كشتى كرتن با حرا لستحولا م كوب يديد كردن الاغ رام كيرا و مى جرخاتتد
cy مىزتند؟ به ل كار استحولا م ىكوند. دكر براى شيطان الاغى مى شويد كه حمزش را كردهاسته نزغضش را
apa Spec sick a al pala gs كرد لین رک ی تم رگ
AP استهواء
أستهواء يه حملة عقاب به موش مىكوبند كه أن موش تمیدند کی خورهشد. سل مهمد چهکسی بو وا
خورد! حملة بسيار سريع: ازبشت سرش م ىأيد مى زند موش يك لحظه مىبيند در شكم عقاب است و ب خودش م ىكويد:
«من الان كجا هست؟!» شما هم همين طور رمال مى شوبد. شما ا كيرد وتمام هستيد.
اضلال
إضلال ازكمراهى مى ليد ازضال. نهاكه نجام بشود. كلأ ديك در صراط مستقيم نيستيد. ا أن بون دید کل
أرتشتان فتح شده لست. حقى داريد به نفع شيطان مى جنكيد. كالأ نه تنها يه سمتش شليك نم ىكنيد بلكه داريد ياران خدا.
راهم به نفع شيطان مى زنيد. در آية سورة فاتحه آمده است:
عر الوب
لهم ول الا هم أنان كه نه مود خشم تواتد و نه كمراهان 4
صفحه 28:
1A خطوات الشياطين
خداوند در قرآن كريم مىقرماي
glad is 5p یط إِنهُ كم عدو مي از كام هلى شيطان بيروى تكنيد كه او نسيت به شما
تشمنى أشكار انستد 4"
قدميهقدم. ياجاى باى شيطان كذاشتيم. اول رفيقش شديم. بعد أمديم و اصلاً كار خراب شد و از حبوان بستتر شديم.
بدتر ازآن بايين آمديم. ابن مرحلداى م شود كه ديكر كاميهكام شيطان أمديم. إضالال: يعنى ضال شديم. ديكر لينخطرف
tte ايتجا جابى است كه واقماً بركشتن سخت است. حضرت امير م فرمايند:
#شیمان مآید در دلتان تخي مىكذارد. بعد روى أبن تخمها مىخوايد و جوجدشان م ىكند 7٠
به جيكجيك هم مىافتند بعد قلبتان فريادهاى شيطانى م زند خدا آن روزرانيورد. وقتى هم مى خواهيد بركرديد.
شيطان يك راهكار ديكر هم دارد. آن هم تامیدی از رحمت خدا است این استدانه است. اصلا ین نامیدی, گنه aya
است. میگوید: بدیخت. اینهمه گنه کردی, ول کن دیگر, توا دست رفتی.نمیشود» اینطور نیست.
صدبار گر تیه شکستی با این درگه ما دركه نوميدى ثيسستد.
همان حملات را در ترجمهها نوشتهان.: «شيطان فريفت.» براى همین میگویم رود تسیر ta ترجمدها
كافى نيسته بن بدخاطر ويزكهاى زبان عريى لسته كام تين زيان دنياسسته
يك جيزى مىكويم كيف كنيد. ما جيزى در أبن دنيا نداريم كه اكر بددست بياوريم مطمئن باشيم كه آن را به خدا
م رسانيم مثلاً تمازهاى خوبى خوانديم اما ممكن است بزنيم فاتحداش را بخوانيم. صدقه زياذ داذيم. اما شيطان روش
باط لكردنش را خوب بلد نستء اعمال دست راستى را خواب م ى كند. مىزنم فاتحة أن را هم مى خونيم. هيج جيزى را
نم وتوانيد قم حضرت عباس بخوربد كه م تيد كامل دست خدا برسانيد. جون خدا م ىكوبد: «بيد ين خسنات رابراى
من بياوريد. نه كه يفرستيد.» قرآن مىفرمايد:
ذفن جا
.يعنى هركسى ب أن اعمالش بيد مالأيك تفر مىرود لز جين بارمى خرد. در بتدر جين يخرد يك قيمتى دارد. بايد
بندرعياس يك قيمتى دارد. بيورد تهران يك قيمت ديكردارد
قسم حضرت عباس كيت بخورم ب خودمان مويريم.
هر مرحله بيشتر مى شود يك جيزى هست حاضرم
صفحه 29:
قرآن نمىفرمايد: دقن جاءً بالحسنات». مىفرمايدة
tle ood باه آنن که کار تیک بیوند 14
اصللً حسنات تیست. فقط یک چیز است که قطماً مىتواند يا خودتان یرد اامصادق ی میفرماد:
casa اوقت حق مافت اه
مىكوبيد: «خذايا. كناه كردم اما به حضرت عباس ث8 قسم. من محت عباس فلت بودم. من در إينكه محت
ad Henle هيج شكى ps gd pad حالا كناه هم كردم. دوست هم تداشتم ناه نم ٠ اسم خذا غقور
استه يعنى يخشتده: بس يك نفر ايد يك خطالبى كند كه خدا لور ببخشد ديكر! در دعاهايمان مىكوييم:
Jagd ml be
«مؤلاى يا تؤلاى نت الغفوز وأنا الهذبب وهل يحم الذنب إلا اوز:مولای من ای مولای من! توی
آمرزنده و تم كتيهكار و آيا رحم كند كنهكار را جز آمرزنده؟ه
اينجاست كه شيطان تااميدتان مىكند. يارى نخوريد بكوبيد: «خداياء تودر كتابت كفتى و أن حرفت خق النت: «هر
bat حسنداش بيايد » من نه حستهاى دارم نه حسنائى. جزاشک برحمین لت من ین دارم و مطمئن هستع لين ر.
باخودم مىيرم» اين أن روزنة نورى است كه اكر سياء سياه هم شديد برمىكرديد. نترسيد. شيطان يك وقت تااميدتان تكتد.
آن بذرى است كه از اول در ككل شما هسته امام صادق 5 مى فرمايد:
#شيعيان ما را ازاضافة كل ما آفريدئد.»؟
أن شبن عشفى كه به لبن خاك خورده است» ألوده مىشود. رويش لعاب مى كيرد لما لبن كل مىكشد وم يرد اصااً.
اهلبيت فق آدم رام ىكشند و مريرند. مثل بذرى كه مىبينيد بيست سال دريك بيابان آب نخورده ست. بعد ازييست سال
اتاباران م ىقيد يكسرتبه سرسبز مى شود آن ب رابايد بخورد. أن آب. اشك بر اباعبدالله :كه است. اشك بر اباعبد اله هم
كل خلقت را زنده م كند كشش دارد. نام اهريبت 0 كش دار وهی شش دارد. سک اصحاب کهف حون بود
نور الهى ين رام ىكشد و موبرد.
وقتى اباعبدالله يم «قل من نامير يتصرنى»” سر مىدهد. أن بج ششماهة داخل كيهواره هم تكان مىخورد.
tt iy Sn gh ماه مىفهمد كه تكان بخورد؟» مىكويم به. برود داستان اصحاب كييف را بخوئيد.
tine ema مب
ذای ات ان رسد فد
اش ییحی رت
رک یی هل قرف م۱
صفحه 30:
شش ماهة اباعيد الهم تكان خورد. خودش را لز كهواره بيرون برت كرد. خواستن امام مىكشد. أن خواست در دلمان
هست. در وجودمان هست. در اين هيج شكى نداريم. به إين فكر بكنيد. هر لحظه ديديد كناه كرديد. ales بكوبيد و
Mase gh hy به على اصغر امامحسين تل من را ببخش.؛ جون داستان حضرت على اصفر يت فرق دارد. حلا
كه روزدايد درك م ىكنيد يعنى جه. أن روزهابى هم كه زياد ببرون رفتيد و آفتاب خورديد يهتر مىفهميد. تشنكى أن لست كه
آب به شما ترسد اما عطش جيزى ديكر است! كسانى كه تصادف مىكنند سلول سلول بدنشان آب مى خواهد: آب نهم نيليد.
يهشان داد دستمال را خيس مىكنندء به لبهايشان مىزنتد اين آب را نخورده است لما آرامش بيدا م كند مردم. لبهاى.
ay, SS Kd pale تمتوانست يرسد. وقتى ماهى از آب يبون مىلفتد و دهاش را زويسته م ىكتد.
he بد یفده حتی ارب آب هم دندش Bele mally gaye Je ميدان بود
مىكوبد: «اطفل من به lll جه آب بدهيد. جه أب ندهيد ابن مىميرد. بلي لاقل در تاريخ بكويد ابنقدر
اكليف و خييث يض نبديم. نکر را کردم وه طنل آب ددم حضرت علیاصرتحت تمم کرد تنگی بد
دردی است. حالا مه رمضان است: روز قدس که یک مقدار بيشتر در فتاب میروید تتتان میشود. دم افارمیدنم
yc أنموقع فقا روضة على اصفر sue ae pal A
۵ اصل ۲: خراب کردن پلهای پشت سر
از ما یکسری بدا يزان است كه شيطان هر دفعه لين بندها را میگرد. نخهاتان را که با کتید. یطان هیچ
غلطى نمىتائد يكن خودش ان را میگویدبدیخت خودش رو ده است. نی خدا و را لاد خودش دوستنداشته
غودش را لو يدهد. دشمن شتاسى را خدا به ما ياد داده استه زمانى كه بين خدا و شيطان مكالمه شكل كرفت. شيطان
كنت
pi dane Ip المخلصينَ: مكر بتدكان خالص توازميان آنه ٠4
led li! oe et راكه خالص شدتد قريب دهم. خدايا آنهابى كه تو خالصشان كردى. طتابها از أنه باز
اشده لست ومن هرجه م خواهم دست بزنم: دستم شر مىخورد. انس به بن مرحله كه مو رسد. حتى ابميس هم تمتو
پشنها ناه بدهد وله قسم شما مىتاند ب ll BM Ba yas ا قسم خوردم. مرحلداى كه شيطان
نمىتواند ييشتهاد كناه به شما بدهد. جون طنابش را نداريد در آن مرحله. يك كار خوب مىخواهيد نجام بدهيد. به سرعت
كار خوب ديكرى را ييشنهاد م دهد كه توابش كمتر اسستء آي مى شود شيطان كار خوب به ما ييشنهاد كند؟ بله رای مال
ye ين شخص بهيدر و مادرش احترام م ىكذارد. من به لوم ىكويم زيرت عاشورابخواند. يكادضه ياد ماجواى علامه
میتی مارم »پر لام مينى در خواب دبد كه امبراعؤمنين 5ت با دست مبارك خود به علامه مينى أب داد
این وهی دلب یهد توقای وی رک یدنق
صفحه 31:
خيلى هم اميرالمؤمنينى يود يسرش گفت: »با خوش به حالت.» حضرت سر حوض کر با ple ه همه آبمیداد.علامد
أميتى خا را به مشهد آورده بودند كه يه مدت يك هفته در جوا lal abl Ayla بعد از سه روز گفت: «مرا ببريد. دلم
برلى آقليماميرالمؤمنين :48 تنك شده امستد» بسرش مىكويد: «ذر خواب برسيدم: دبابا جان اين يفخاطر كتاب "الفدير"
است؟ گفت: دبس وب درد. الب دلل مدلوت بر خادن زارت عاشو اس من هموژه ب سیر از
دوستنم م ىكويم كه زيارت عاشورا رابخوانيد حتى اكر نم ىتوانيد صد سلام و صد لعن رايكويد. سر تمم میشود.بچه
هينتيها كه همه بلاندالبته حفظ كردن زيرت عاشورا سيخت ست جون قرازهاى شبيه يمهم فار اما هميشه در جتان
اباشد در موبايلها هم كه هسته نمازش هم كه مستحبى الست و حتى نسته بادر ماشين هم مىتانيد بخواند. خودتان
رادر مستحبات eS CA كه د لزده شويد دعاى عهد هم از مستحبات ست بنده ييشنهاد م ىكنم دعاى عهد را صيح و
زيارت عاشورا راشب موقع خواب بخوايد. نمازشبخوانها كه ديكر جاى خود را دارف.
شيطان براى دور كردن آن شخص از رسيذكى به يدر و مادر: ماجراى علامه لميتى را هم به ذهنش مى أود. Woo
بداتيد كه راه رسيدن به اهلبيت80م. بدر و مادر هستند وتا زمانى كه به يدر و مادر احترام تكذاريد يه اهلبيت 80 تخواهيد.
رسيد زبرا بايد معناى «بأبى أنت ف أقى٠' را يفههميد. وفتى یی و أتى را نم فهميد. جطور مى خواهيد بكوبيد: »بابي أنت
ی یمرن فرمودد:
الأ من وعلى بدران ابن لمتيم.»
il ge 5 oh
وقتى شما مقام بدرى را هميد ين را جكوته مى خواهيد بفهميد؟ با يك يدر و مادر غيرمعصوم برلى أن يدر و مادر
معصوم مانو دهيد خيلى أزماها هم بدر و مادر هستيم وهم بدروماذر دريم يدر و مادرما حرف اشتباه هم مىزتند يه غير
ازمسائل ديتى كه خود قرأن كفته است. حتى أكريدر و مادرتان حرف زور كفتند. بيد قبول كنيد و تم بذ رد ینجاست
که به هلت م سيد اكر وب به لعلرحسين 8 سيد به خاطر احترام عجيس بود كه به غادرش م ىكذلكت: وهب
رای تارج کرد يود به زنش كفت: «مادرم ران توم كار يكذارم.» مادر مقامى دارد و خداوند بر بن ذكته تأكيد
بسيار دارد لينهارا بايد درك كنيم.
يكى از شهذا به خواب مادرش آمده و كفت بود: «من ازتو خولعش مىكتم ابن شب جمعه سر قبر من نی جون ما
همد مهعمان حضرت اباعبالله تم هستيم, يكددفعه امام حسين ليت در جمع به عنهاى ازما م قرماي: «شماها بلند شويد
برويد مادرائتان سر قبرتان آمددائد. اولويت دلرد.» اكر مىخواهى بياى. دلت تنك مى شود اواسط هفته بيءة.
بايد ببنيد نفستان در كداميك كمتر ١ شيطان در إينجا بين دوتا خبر شما را مخّر مىكند. جطور بيد بقهميم؟
میهد. ان خودش نکنای استه۲. ند در كناميك نور ييشترى وجود دارد از خداوتد استتره كتيده على ESD
طلب نور كردن. جشمهايتان رابنديدو ازرخدا بخواهيد شما را راهنمابى كند. ا وحى و الهام ابهى بدخوبى تشخيص مى دهيد.
فا ات او یروا
fp eat م۵ ی هل ها
صفحه 32:
شخصى نذر كرده بود كه ججهل شب عملى را اتجام دهد و اكر نجام ندهد بايد دوبره از بدا انجام دهد وین ید در
ساعت خاصى صودت مىكرفت. تقريً شبهاى آخر يود كه يك شب مهمان ريد با خود كفت جه كنم؟ مهمان حبیب
خداست. اكربهاويكويم نيم ساعت بنشين ممكن است بهاو بربخورد. بايد بروم مهماتدارى كنم ولرشب ديكر از ابد اجام
میدهم. به همان رسیدگی کرد و آنشب معصومی که درموردایشان تذرکرده بو را در خواب دید که به وی فرمود: «نذری.
که كرده يودى بذيرفته شد ديكر نمى خواهد مه بدهی:چهل شب ابیت نشتيم درستقرين کار را کدی »مادم اي
.بود كه فكر تكتيد مقابله با ین ممون سخت اسسته يك برهداى خواهد رسيد كه دی ye ln به كناه دعوقتان
كندء نترسيدوبدانيديه لبن مرحله خواهيد رسيد و قطعى اسستء علماى ما.نه معصومين. نه حضرت عباس ون ونه حضرت
على اكبرييتّه. به مرحلهاى رسيدند كه م ىكفتند حتى ما فكر كناه هم نم ىكنيم به شيخ انصارى يتف ١ كقتند: «ما نم ىكوييع
اكه كنه نمىكنيم اما فكر كناد كه ديكر دست خود آدم نيست و خودش به ذهن مىأيد جلوى فكرمان م ىليستيم.٠ كفت:
اشم تا حالا به اين فكر كردماى كه مدقوع خودت را بخورى؟» آن شخص حالش بهم خورد.بدش آمد شبخ انصاری علق
كفت: «ما هم اصلأنسىتوانيم به لبن فكر كنيم و كنا را مائتد خوردن مدفوج مىيبنيم. برلى ايتكه كته مئل مدفوع ست و
زشتیاش آشکار شده است.« حضرت بوسف نت زشتی زلخا رادید زشتى باطنى اش أشكار شد. قرآن مىفرمايد:
“apt
حضرت بوسف هم بر لیا pile Jab LS sy yp ly a Ud 6 Ca شد. وكزنه يوسف لت هم
منحرف میشد. آية قرآنش را بخوانيد:
+و لولا فعل الله غلیک و رخقد
Sat Oe Be $1 فضل و رحمت خدا شامل حال تو
نبود. كروهى ازأنان تصميم داشت قورا را ند 4
خداست که دستگیری میکن.بوسف 4 زثنتى خيانت زليخا را ديد. لينقدر براى او بد ست كه اصالًتمىتواند بيتد.
ين زشتى را صىتون ب وجود ورد؟ بلم يك لله شخ احمد نم يود كه بسار زا بود ومردم در خن میدن و ار
نكاه مىكردند. يك خانمى متوجه حاجآقا شده بود و به يهاتههاى متختلف مى خواست لو را اغفال كند اما حاجآفا اعتنائى
انم ىكرد. مكتب مىرفت و درس مىداد. إين خانم يك روز نقشهای کشید و گفت: مدرم مریض است و الان هم نامهای
از یچم رده ست كه جون سوا نام نم ىتات أن را بخوع. مادم ذكران لست شماكه امول هستيد و مكتب sage
ين امه رايخوانيد.» حا جف همبر حسب وظليقه قول كرد البنه أو دشمن شناس خوى نبود. ايتجاست كه أدم بايد حواسش
اشتردانك جمع باشد متوانست با خودش دوسه نفر وابيرد و جلوى كنا كيرد
ايع شو رين سيد هتوق مقر نی ite از ین ی اضر ترتع
صفحه 33:
امبالمؤمنين 85 مى فرماينة
خ الشهمة فلا يلوتن من أناغ به الن؛ هركه به جاهاى تهمت و بدكمائى برود. بذكمان
به خوذ رانبليد سرزتش كند (زيا خود سيب شده كه به لو كمان بد يردا"
فطع توا
از جاهالى كه موود تهمت قرار م ىكيريد اجتناب كنيد. شيخ واد خان آن قرد شد و ديد أن خانم در ا بست وكفت:
#جربان مادر. دوغ است و تو بايد يا من باشى: در غير اين صورت داد مىزنم ه شيخ كفت: «يس فرصتى به من بده كه
دستتوى بروم.» در دستشومى تيندلى راكه با أن قلمش را مىتراشيد. برداشت و موهايش را تكمتكه كرد و ابروهايش راكند
وصورتش را زخم كرد و خونين ومالين بيرون مد كفت: «خدايا مردمشور لين خوشكلى را بيد كه بخواهد من را لزتو دور
كند» وقنى يرون آمدء زن جا خورد و كفت: «ازخانة من برو ببرون.» هرمود ابن سيرين"نيز همين ماجر قل شده ات
زمانی که شاگرد ری بود. تیارب خن کاند. ی سین از خا کمک خواست و دا به همکد رفت دستشویی
و مدفوع خودش رابه صورتش ماليد يا خودش كفت: «اين مدفوع لان از أن زن براى من يهتر لست » وقنى يبرون أمدو
ازن أورا ديد حالش بدهم خوردولوراازخانه يرون كرد. خودش مىكويد: «ازأنجا بود كه به من علم تعیر خوب دهد
در مقابل شيطان: بلهاى يشت سر خودتان كه مربوط به كنه مى شود را خراب كنيد. هنكام ىكه مىيبنيد لين اتفاقات
دارد مىافتد. از عامل كناه دورى كنيد و به خدا بناه بيريد.ياى كامبيوتر نتستهايد و فيلترشكن هم داريد و مىتواتيد برويد.
قلم ستهجن ینید يكدفعه كاميوتر ا خاموش كنيد و از أن فاصله بكيريد. شما خودتان عامل اجرلى أن مى شويد
میدانید ار در ان ها بشید یلاق مىافتد. بل يشت سرتان بای كثاه خراب كنيد ماني اكر كاميوتر در اق
باشد وها باشيد خطرناك اسسته اور يرون و جلوى جم همه بكذاريد شما خودتان هم ابن دوستى را دوست
داريد بيس يها را خراب كنيد جواتى كه مجرد ست و در خات تنها يلى ابن فيلمها و عكسها نشستهاست. تحیک
ge بعد از لرضاى ميل جنسى يك حالت سستى و رخوت به انسان دست مىدهد. در أن حالت سستى و رخوت بعضى
موقههابا خودش مىكوبد؛ اصلأميل جنسى هيح ارنشى ندارد» لم باديلاش باشد وقتى ميل جنسى خليان م ىكرد يك
حس ديكر بود در أن حسى كه الان بدش مىأيد فرصت خوبى لست كه خوب فكر كد وبا خودش Bs لان بن طورى
هستم, دو ساعت بعد. يك روز بعد دويارة آن حس قبلى را دارم.» كلأ وى كرة زمين لذت تداريم: هرچه هست رقع سختى
أسته تنها جابى كه لذت هست. همان لذت نزديك شدن به خدا و اهربيتفلغ استد الان وقتى در كوكل كلمهلى را
جستوجو مكنيد يك جيزهاى ديكرى مىأورد جوان مىييند وتحريك مى شود أكر تحريك هم نشود أدم سالمى نيست
و بليد نزد دكتر برود! البته ينها روشهاى خيلى ساده و ابتدابى أست» به مرحلداى مىرسيد كه حتى اگر دم دستتان هم
باشد ديكر ذكاه نم ىكنبد. أن فود مسيحى كه در فوانسه با مريكا شيعه مى شود. در خباان جد كسانى را ميين؟ تلوبزيونش
راروشن مىكند دعاى به يخش م ىكند؟! همان جيزهابى رايخش م كند كه شما به آن "ماهواه' م ىكوبيد يس جطور
غودش راتكه داشته نست؟ فيتر لو شر ذهن وقليش “Sl
۴ ی لیا ی em ya Age AMET رت
صفحه 34:
يس بايد از عامل تحريك فاصله كرفت. شيطان وسوسداش را مىكند. مجرد و متأهل هم نداد گنه یرای که
he alan دامنكبر شده ست كه واقعا نعم تان در زيار بدعلت محدوديتهابى كه در كشورمان وجوذ دارد صحيت
كنم بخشى ازلين محدوديتها درست و يخشى أن هم غلما لست. كناد خودارضاى ناه یره است. بخش عمدة أن هم
به نعلت لست كه أن شخص عامل تحريك را[ خودش دور نم ىكند. عمد در خاته تيهامومان تافيلم و عكس مستهجن
ببيند. معلوم است كه تحريك مىشود. وله قسم شخص متأهل هم تحريك مىشود. از عامل تحريك فاصله كيريد و
يلهاى بشت سر خودتان را خراب كنيد بن سيوين مدفوع يه صورتش ماليد. علم تعير خواب را به أو دادد. به حضرت
يوسف فين نيز علم تعبير خواب دادتد. ابد ين كرفتن شيهوت al bla a oly
© اصل ۳: شناخت انواع obs
بكى إز دلايلى كه pally Phin pail lah Sl eS coh چیست و نه کیرش گنه
حق اله كته حقالناس و كناه حق انقس رانم قهميم. نه كنا بن رام شناسيم.
lng دستهبدی مختلف دار
il aca aldo
شيرين و غيرشيرين
معمولا برخورد و ياسخ خداوند متعال در برابر كنادهاى غيرشيرين خبلى محكم و سخت است. جون خود خدا انسان را
أفريده. لذ مردائد لويك نيارى داشته اسست. خدا دخبال اين نيست كه بخواهد جيزى را كش بدهد با بكير و بيتد كت لا لين
ابه لين معنى تيست كه يك تفركناه شيرين را كوجك بششمارد. بالاخره يعضى از كنادها هست كه فرد. لذتش را مريرد. مثالا.
وقتى روزه است. تشته م شود و آب مىخورد خوشش مىآيد. كيف مىكتد اما روزة را شكسته. خراب كرده و كناه كرده لسسته
یا Se خدای نکرده مرتکب یک عمل نامشروعی شده. یک لذتى برده است. اما واقعاً لشتباه م ىكتند كسانى كه كتامهاى
غيرشيرين انجام مىدهنا. كناههاى خبرشيرين يعنى هيج لذتى هم نم برد ما يك كناهى انجام مىدهد. بن خيلى هرد
ألمت ويلسع خدا هي به أن أقرد غيان سفت استد به عنوان مل يبرق درمورد يبت م ف رماي
الیش زد غیت انا سختجراستد :1
أبعضىها نقدر در كناه غيرشيرين غوطهور مى شوتد و به ن اعنياد بيدا مىكنند که نا غيرشيرين را بر خودشان
كيين م كسد يدن عنيت م كديا بد يك تقر تيكه م نتباك تكرش خال سن يدو ی وید خیش عنک شدم
یت قيل ازآن حر أنش بود! خدايه كتلمهلى غيرشيرين خيلى محكم اخ داده أمستد Sh WS yl cade LS
ررسى موكنيد. مىبينيد عموم ينها حقالناس استء بس يك دستعبتدى كنا Sal شيرين و غيرشيرين استه
حرشل ميقل تیه
صفحه 35:
۲ گناهای صفیه و کیره
برخى كنادها. كنامهاى كوجك است و برخى كنامهاى يزرك. خب طبعاأنكه يزركتر است بدتر است. لزمؤمن نبايد كنا
gS ay po هم دس زد متا کیره میتی ست كه برددرى يمشترى كرده است یک فری که
خدییتکره ونام كلت لين كلا كير است.کس که فنك اعوط اله )م ىكل ين كناد کیره است. در قلح
تال ابن بردهرى: برذهدرى ستكينى ست كتاب كداهان كيرة شهيد دستفيب ١ معروف بود. لول لتقلاب همة كسائى كه
یبود ان کاب را م خواندند تياد بكيرئد حطو بايد ول جها با نفس كنند. أول جهاد اكبرهيعنى جهاد ب sce
spud alge oy
گناههای کیره و صیره را شناسی.ملاً بحه Som 9 ete Ele S lg Cal ye A 9 جادو و
gas pall SE acl aig lai فرب تمام ان اه یمرن" عمومًین ciple rages
پدرسوختهای هستند. خامهایی که سراغ ین دعاتوسهامیوند. نمیتاند پدروخته و غیرپرسوختهبودشان را
تشخيص بدهند جون أن بدرسوختههايشان فيلم بازى م ىكنند و دا درم ىأورتد. م ىكويد: «آيه قرآن به من داده استد» شما.
قبل جهكار كرده است. يكى از اينها را دستكير كردند. از
من خواستند به عنوان كسى كه در حوزة شياطين كار كوددام: در جريان برونده Is ai al بكيرم. فيلم بازجوراش را به
من نشان دادند خود ينها مىكفتند: «وقتى ما مى خواستيم ين را دستكير كنيم مردم به ماشين بليس سك مر زدفد!».
يعنى لين أدم خيلى قشنك فيل يازى كرده بود. در زيزمين خانه ينها مقدساتى بيذا شد كه ألوده به فجاسات بود. کسانی
كه به سخترانى رمالى وج نكيرى آمده بودتد. ديدند من لسنادش را أنجا نشان ذادم.
.توجيه تيستيد اين آدم با آن كاغذى كه روى أن أي قرآن نو
يك وقت ممكن است در ائر تدانستن. يك تناه كبيرة خيلى يدى انجام يذهيد. خدا آن روز را تباورد. مالاً طرف
میخواه بو بخت دخترش بر شود نمیفهمد که درد گنه کیره به led LS A میدهد و پای شیاین ره
Se bal te Gl tage aI aS LASS «جراخدا من رجات نعى دهد؟» خب وقنى
میود دس شیر ربا میکند.شی رن مید یهمه هم نوشتهند: ده قفس شیر نیک نشوید هپس مشکل
ازشعاست. كسى هم كه نكار که است lair aS ey هم که ان شخص گرفه ال آب وان یز
تیه کند. امامیلشک بید.همن مه مان وتش است.
۳ حق الله حق النفس و حقالناس
هر سه نا بايد ييكيرى شود. شما به هيهوجه حق نداريد به وجود خودتان أسيب يرسائيد. خودكشى يكى لز كناهاتى
است كه بخشيده تم شود" شما توهم زديد اين بدن مال خودتان است. به شما جه ربطى داشت؟ مكر مال شما بود؟ آن
نمی لیا ای اسفن ديك حل يوسش تح تيس يش اسان هدنل مور اه هت مد نوم
دیف یت
0
صفحه 36:
دنا به کسی كه خودكشى كرده م ىكوبند: حرف نزن1» دستش حرف موزئا و م ىكوبد: امن مال تو نيستم. توهم زدىء
هفتاد سال دست تو بودم: من را به كناه ولداشتى فكر كردى خبرى بوده است!» اعضاى بدنتان شروع م ىكنند عليمتان
حرف مىزتند وشيهادت مودهتد حاشام كنيد أل زيرش مي زنيد. لمادهنتان را ى ندند بن اغضا مال من و شم نیست.
رن یرما
14 صاحب روز جزاست. al api la
یعتی آن روزی که مالکیتها همه مال خداست. هر زمان رده کند تام است. رگ حیات go Ld aga ندارید ه
خودتان آسيب برسانيد شمابى كه سيكار مىكشيد. شمانى كه قليان م ىكشيد. بدانيد كنهكار هستيد جون مىدانيد داريد
به بدتان أسيب م زنيد.مىدانيد بن هود ضرر دارد. و جون شيعه هستيد جند رابو با شما حساب م ىكنند' جون جم اميد
خدا امن به شماست: نه ب أن اسرقيلى كه دارد آدم م ىكشد ته به آن سعودى لبله احمقى كه با دلارهلى و درد
.بر انسانها جك تحميل مىشود. نه به آن ارويابى كه در كاباره مست است و اصلا تم فهمد كجاست و زدگیاش شده
gh Uy كه بتوند حال كند. جشم اميد ااوزمان ا به شعاست. شما عمر شتا التان را فاد سال كردي حق
عمزان کم کید مگ مال Saag
يزشك لمامخميتى pep igo ساعت قرصش را مخورد من در کل عمم هیک از مريض هايم را
گنه a Sd pg I page میگفت: رای لينكه كنا درد من قرصم را سر وقت نخورم. OM
لينجا تو أقاى دكترى. مجتهدى. تو مىكونى ابن شش ساعت يكدبار خورده شود. من رس شش ساعت يككبار فى خورم:
جون حقالنفس است.» أن دن بدن من در مقابل خداء من را داذكاهى مىكند.مىكويد: «خدليا من اعتواض دارم لین با
»دست م ىكوبد: من مى خواستم باى اهيبت بنويسم با جه حفى واذارم كرد .
وبرت ios حنجره دلا مزند م ىكويد؛ من مىخواستم باى تو حرف يتم براى اهربيتت يخوانم. ابن أمد دست
كذاشت روى إن مطلبه من راب يك جالى برده لست كه دارم جرتويرت تحويل مردم م دهم. ين حق نداشت. خدايا من
شاكى هستمب» روز دستتان در مقايل خدا ز شما شكايت میکند زان شکایت مکند و ah «خدايا تومن را
أفريدى.» قرآن میراد
جد حقى به من Lys
4 هرآنجه در زمين و سمان ست تسبيج خدا مىكويد ei guppy ube
زيان مىكويد: من ذلا دوست داشتم تسبيح خذا يكويم اما لين آدم غرا به حرف لفو واداشت. من دوت داشتم بكويم
«سیحان »,مان آمفحش میداد من دوست داشتم یک جاهی باتوهین, pS i ey el goats J
«مرك بر ين أدم.» نم ىكذاشت بكويم. م خواستم يكويم: «لعنت بر ين أدم.» تم ىكذاشت يكويم. من شاكى حستع.» اين
ge است.
صفحه 37:
هاست. خی حرف وبحث است. بان دلل که شید یک تفر یم رین و موب
وهن شود یک بخ آن سر این موضوع اس م ىكويند: »ينها جه كسانى هستندة بعثمیشود یهمه مسیحی که
در را درد مسلمان میشوند.شیعدنشوند خب لين كردن شماست. يعتى اين كارى كه مىخواخيد براى اباعبد الله هم
انجام دهيذ ضررش ييشتر از سودش اسستء كدام آدم عاقلى كار ضر را اجام ميدهد و سودرسانى را كار مىكارد؟ در
بعضی چیه اما در انش مشکلیوجود .اتب eS اما جون الان موود سوماستفاده قور موكيرد تباي نجام
داد زمانى كه بياميريع قرآن مىخواند. اعراب مى كفتند: «راجنايا رسولالله؛ لى ييغمير مارا مراعاتمان كن. ما تمى فهميم
درمودقمهزنیای كه در
تند تند قوآن را مىخونى.» ما همين الان هم قرآن را نمى فهميم. أن اعراب بتدكان خداء سوادى هم تداشعند "وال یک
مدي يد مر حي میتیند دفته اد اه تن چوان الا hh al تن بهریها داجس
:ود هه مدرد راب حرف تنب مد یه
۱۸ مینشستند. أعراب كه مىكفتند: BE ale
ra hb
‘ar lab 9 Gey ab +
خدايك كلم مترلاف معرفى كرد گفت: ان در عوض بگویدینها دزد سواستفاده BS epee
هم كه مراجع مىكوند: «موجب وهن استه» همين استد عدداى ندر أحمق هستن كه فكر م ىكتند يك مرجع خودش
را جلوى DS رار م دهد. وفتى اسم اهربيت فل ميد وشما دستتان رابه حالت دعا بالا م ىكيريد. اين فبليها
مستقيم مئرود در تلويزيونهاى سعودى بخش مىشود. مىكويند: «نكاه كنيد ينها مىكوينذ: ديا الله بعد از آن هم
م ىكونة: هياصاحبالزمان» بس لبنها صاحب الزمان لله ىدانت » لذ دستتان راكه بالامبربد. برعكس كنيد. من
اكد انكام با يقت لما ول ندا در ايد آنا د موحي وه مشود کل گنه جز رز زر اد گنه
م شود. ابن كردن من و شماست. آذ قرآن خواندم. ازخودم تم ىكويم. فلذا ممكن ست يك كارن ديوز درست باشد امروز
يك شرليطى به وجود يبايد كه ضررش بيشتر از منفعتش باشد. ديكر انجام ندهيد مالا علما قليان م ىكشيدتد. عم بر این
نداشتند كه آسيبرسان است. مكر علم غيب دارند؟ الان يك عالمى: يك فقيه مىرود يش iS دكتر مىكويد: «لين
دقرص را تخور, ابن قرص را بخور.» ميكويد: «باشد» الان دارند تحقيقات انجام مىدهند که هر جلى. ايراد حسته
مصرف زيادش ضرر دارد. خب باشد كم مىكتيم البته يكعذه هم به كناه علات م ىكتند.
حقالناس خيلى بحث ذارد خدا از شهدا هم حقالناس را طلب م ىكند.' خقالناس جيزهاى بسيار ريز هيم شامل
مي شود ولويك قران. ولى بر أن كسانى كه بيتالمال را مىخورند خدا شاهد ست كه خيلى احمق هستند جون أن دنيا
فقط يك نفر جلويشان را تمىكيرد. مثلً بيتالمال ايرلن را خورده ست كل لين هشتادوخردهاى ميليون نفر جلويش را
مىكيرئد مثلاًفرض كنيد ١ اهزار تومان ob thangs تقسيم بر ٠+ميليون مى شود. مىكوبند: sta oul
غدارى؟ خب لزتوابت به ما بده» بعد بجدهاى مردم مىأيند حفشان رامى خواهند لوضاع أشفتماى مىشود! يمخاطر همين
زر سید یف
صفحه 38:
امین مىتوسيد. خودكار عوض مىكرد. ابن جراغ ا خاموش مىكرد. أن جراغ را روشن م كرد ' هميشه يك
كارى مىكرد سرازيرى ازجيبش به سمت بيتالمال باشد. برقى از مسئولين ما هستند دورة مسنولينشان كه تعام مى شود
يك بولى از جبشان م كذارقد و مىكوبن: «شايد يك جراغ ريبشتر روشن نكه داشتيم.» أدمى كه درست كار كرد باشد
ah نمىخولهد وسواس Wee ty سال يكدجا مسئوليت داش دزدی نکده استه بابت همين
خردعريزها هم يكميليون يول SI ye HS اين خوب لست لينهابى كه بيتالمال مىخورند. خيلى ديوانه ssh
در راهتمابى و انندكى حق الناسهاى زيادى از مردم جايهجا مى شود. طرق با ماشين سنكين دور ميدان سياه إيستاده
.بود ترافيك درست كرده بود من با ماشين از كنارش رد شدم كفتم: «آخر اينجا جاى بارك است؟!» يك امر به معروف است.
ديكر. وافمترافيك درست كرده بود. من ديكر نمىتوانستم بايستم و رد شدم. ol من كافر هستم. شما هم كبر هستيديا
هردوتاكافر هستيم. آخر لينجا جاى بارك است؟! يك فحش جانانهاى به من داد كه صدايش آمد! لين حالناس ست
اكركناهى كرديد و ظهور را عقب آنداختيد. آنهابى كه مننظر امامزمان 28 هستند آن دنيا نخرقان را مىكيرند. طرف
مىكوبد: «من هفتا سال خم ر كردم. مى خواستم به امم معصومم برسم ابن شخص تكذاشت. حق من رابدهيد اكر امام
معصوم بالاى سرم بود من رشد ييشترى بيدا م ى كردم در روايت داريم آن كسائى كه حق اهزبيت ا ا غصب كرد ناليد
هر كناهى كه صورت م ى كيد براى أنها هم منويستد. اصلاقرار يود حكومت دست اهبيت هل باشد
حمدجيز عقب افناد جون همدجيز عقب افتلد. تام لين عقب sen ate pila slp Inga
يك نفر يك لبخند زده است ام در لين دومينوى الهى لين لبخند جنان اتركذار بوده كه همهجيز را داغان كرده است. قطام
به ابنملجم يك ليختد زد. yD pel pao
ون دی سید
«سختترین گنه آن است كه كناهكار آن را كوجك بشمارد :7
شیاین در دومتی هی یک روحشتاک درد روت لولانى لسته حضرت چند که میراد از جمل یک
به همه احترام بكذاريد شايد آن أدمى كه شما فكر مىكنيد يك فقير بديخت بيجاره استه يك بيرمرد ياشد و همان آدم يكى
از ولياءالله بلشد يكى از قبدال” باشد. از رجال الغيب باشد. ازياران امامزمان 2# باشد كه شما لور نمى شناسيد شايد خضر
یسب در ال شماست كه أو رانمى شناسيد يك بخشى هم مىكوبد هيح كناهى ا كويد كوجك اسستد
زماتى كه le ahd I op af I ‘gle bol ريختند آنجا را مىكرفتد. ليئزياد را مکشتند و
امامحسين :868 به كوفه مئيرسيد: مردم كوفه هم با أمامحسين فلت بيمت مىكردنده أصالاً.
سرتوشت و ماجراى تاريخ
خی یا الم مان مجلس :بح لتيل ۱ م۱۵ رف
رک لاد حكنت ld ell ید ی
لین تا یمین دا ly a نان لت و منت رل ری ین رد درف ار
یفن یهت هی رن یلعف ال یت یدید
صفحه 39:
عوض موشد اما قاشی شویح | nt aS als نداد قاضی وی ید گهکدبیند که ما ply
نان هانی را شكسته بودند. يك كتكك اساسى زد بدند اما فاشی شوج وتی دید رفت گفت: دور نهد سامت
یی« رازه شد او راون »یک حرف آن "ریخ را عوض کرد. الا هرچه میشود بای أو مىنويستد. همين طور
دارد كنتور م ىاندازد. براى همين بابد بانت يجويد. بتوسيد بلرزد. بكوبيد: #خدا تكند من إين كناهى كه مكنم همجين
اترى داشته ياشد» كنا را كوجك نبيند.إينهمه دادويداد بين ما ويدر و مادرهايمان بيش مآد يك تفردر لين دادويداد
مادرش را مىزتد مىكُشد. مىتوانيد قسم حضرت عباس يخوريد كه از اينها تيستيد؟ به خدا نمىتوائيد قسم بخوريد.
حواستان باشد
حق الله هم ثماز و روزة شماست» لينها را مواظب باشيد. انجام واجيات وترك محرمات. حق الله استء دوست لنجام
بذهيد ينها جزء اصولاست.
6 اصل ۴: عالم محضر خداست
الم محضر خداست, در محضرخداسصیت نکتید؛ همان cle ag yo Sg مکان مجهز هدرن مدز
.بست ست » و شما حواستان را شش داك جمع مكنيد. مىكوبد لترش Sigs lasso CaM bea كم مى شود.
«ابن مكان مجهزيه دوربين مدار يسته است.» ائرش از لينكه «عالم محضر خداست, در محضر خدا معصيت تكنيد» ييشتر
yal لطف خدا و صبرو
است. براى لينكه اينجا بنده أبروبتان را م يرد اما خدا آبرويتان را تمىبرد.
حلم خذا سو لستفاده م كنيد بروثى م ىكتيد خدا مى فرمايدة
Sagi lc Sg la fo
AT ls Cal als Ls تکندهندای است. روی شیشههای بیآرتینوشته است: ال بل نله و4 منند
رفلكس شما فقط ig را مىيينيد و متوجه نمى شود آن طرف شيشه هم مىتواتد شما را
ندمت دوربي نهلى داخل fol Spl شم را رصد مکن. عم تبت کرد که اه فلا شدنى نت و حال
عقلى نيسته
به إن فكر كنيد كه جه كسى دارد تكاهتان م كد ملأ در خانه كثار برادرتان:
؛ اهارا فز مكنيد بعد بدرتان
م ليد يك تكائى مىخوريد كه احرام يكفاريد ب نزد يك أدم عالىرنبه يايك مرجع تقليد يايك استادى مبرويد ديكر
دو زنو م نشيتيد خدا كجا؟ ينها كجا؟ ازقدر راحت مقابل خدا معصيت م ىكنيد؟! وفتى داريد كنا مىكنيد. مىكويد:
«دارم مىيبتمتان.» به لين قكر كرديد كه خذا شما را م بيند؟ به اين فكر كرديد امامزمان285 حاضر بر رقتار شماست؟ فضاى
125100110171110
aoe
سینت
صفحه 40:
دربسته است, هیچکسی نیست. فقط خودنان هستید.دری یک گنه شهوانی انجاممدهید م ىكويد: «من مىبينمت. قو
جلوى مردم خجالت مكشى إن كارا نجام بدهى. جطورازمن خجالت نم ىكى؟» فكر كنيد شيشه رفلكس استء خدا
رفلكس قبول ذاشته ياشيد! خدامى قرمايدة
ذا لكم لا تزجون بل وقر؟ 14
sl,
جه شده كه ديكر راى خدا وفر هم قئل نيستبد؟ وقتى ببينيم در قبل جه كسى داريم نا مىكنيم كوجكترين
Is معصيتها مى شود جلوى بعضىها مىيستيم. سرمان راهم نیام وسم زشت است, بت
ع شود جلوى توربين مىخواهد عكس يكيرد. بلك نموزند كه جشوبسته يفتد جون ثبت مى شود به بن فكر كنيد كه
ld aah شما دارد تبت مى شود خدا مىفرمايد:
أن خلفنامع فلؤلا مفو ما شما را قريديم. بس جر باو aS
بشر درمورة وجود خدا تجار شك شده اسستء خدا مكوبد: «تو مال من بودى. من لقت كرذم: حالا كارت به جانى
وسيده كه ديكر من راتصديق هم نمکنی؟
6 اصل ۵: كنترل ورودىها
بای ماب ورودیهایبدن بای ار ال حرام ورد راحتر گنه یکین کسی كه مال حرام خورد وخورائك
pad Aas ay ده تاد رم شمن ریک ای یکند که ما ال حرا زيم هی
را دارد طراحى مىكند كه ما مجبور شويم نزول بخوريم. داتد ابن كار را مىكنند جون اترش را مىدائند حضرت
“agp log Sle ell
“amt ppl) clan و ینغ
a مولد من حسين هم نماز م خوانم: شما هم روز مىكيريد من هم روزه مىكيرم. شما هم قرآن
مىيخوانيد من هم قرآن مىخواي. لما شكمهايتان از حرا بر شدد. مثلا آنها هم مسلمان بودند. عمر سعديه آن اراذل و
لواش مىكويد: يا خيل ل اركى و ية اشركه لى سواران خدا سوار شوبد. مؤده بل شما ريه يهشت »؟ مسلمان يود
نمازمى خواناتد ووزى + اهزار فر در أب فرات خسل شهادت میهد
ملام يجني مط الث د مد
pie من
Pap terete cater lee
صفحه 41:
يعضىها دستشوى فرذكى را با دستشوى فرهتكى اشتباه میبند.میخواهند كار فرهتكى يكتند كار فرتكى
م ىكنندا بعنى موقعها مد دشمن را لورى نشان مىدهند كه احساس م ىكنيم هي كناممان احتمال تار يتور
اشويم. مثلا مىخراهند يك شخص بد را نشان يدهند. آنقدر كريهالمنظر نشان مىدهند كه فقط دو تا شاخ تدارذ! تف
اينطو نيست. بعضى از ين تكفيرى ها كه در عراق كته شدتد را بينيد: جهرهشان زياست. محان زارد جر درد
shod يا مى دهيد؟ بمدهايك تفرب جهرة زيب مردم را كول مىزند. جون ابن يك توهم استه ب مبناى يك توهم م كويد
«همة آدم بدها زشت هستند.» لذا وفتى يك آدم خوشكل مىبيند كه بدرش را درمى أورد. مىكويد: «يس جه شد؟» بياييد
بكوييد كه در واقمة عاشورا. اينهابى که مآمدن اللي را تحريك مىكردند. خيلى قشتك حرف مى زدند. معاويه.
خطيب بود خطبههای قنشدك و تحريككتنده مىخواند. بكوبيد تا مردم قدرت حساسيت حسكرشان رابالا بيرند. حواستان
باشد. مال حرام بايد خورد. مال حرام جانباز جذك صفين ا قال لمامزمان ميكند. شمر جند ةا ياد اشت. در سخترات
"جهار شخصیت كربلا كفتم. شمر لعنتاللمعليه يك ملعون لنت يدرش هم درأمدده تعام شده رفته ات ما کار دی تلد
يأ بويد يرد رق ان سيوم رن عذابهاست.لتال عم جسین, همین ان هم آنتش داد
شمه cp slg ln ed a بيتيد شمر ابوادش جه بود؟ شمر لين يرادات را داشت: .١ حمود يوده
Lass شكويرست بوده شما كه نيستيذ! * به مردم تيكه مىفداختء طعنه ميزدا Lg na Md
*. مال حرام مىخورد: شما كه تيستيد pli MUMS در زيارت عاشورا م كويد: «و أن ال ره يعنى لعنت بو
تمام اين صفات و خصلتها و رذايل اخلافى كه يك نفر شمر مىكتد. تكند يك وقت بكوييم: اق ل
همست
أ» وخودمان
را هم لعن كنيم و تفهميم؟! إينجاست كه ممكن است من دل يك نفر را يشكنم كه تمرداش ده استه با دل يك تقر را
بشكنم كه نمرداش هزار است, يا دل يك نفر را بشكنم كه نمرداش بتهايت است. در هر بار جقدر سقوط م ىكنم؟ برا
أن ده منفى ده مىشوم؛ براى هزار. منقى هزار مى شوم و براى أن بىنهايت. منفى بنهايت م شوم. يك موقع به يك آدم
عادى تيكه مواتنلزيد لين حقالناس استد حالا يك موفع هم به امامزماتان تيكه مىاندازيد يك موقع عمدأ يك
حرفهابى مىزنيد جكرش را بسوزانيد. روز عاشورا شمر مىدانست اباعبداللَهيته زنده است. عمدا مىكفت: «به خيمدها
حمله كنيد » م ىواست جكر اباعب الله يسوزائد يك موقع هست مثلا به يك لدم تخالهاى مثل من حسودى م ىكنيد.
يك موقعى هست به امامزمانتان حسودى مىكنيد. جقدر سقوط مىكنيد؟ هرجقدر كه أوارتفاع دارد. جون أنقدر بالامى رويد
كه خودتان را هوفد ل مى ينيد بعد بين مى افتيد. هركس بالاثر نفست. استخوانش هم محكمتر مى شكند.
ورودىهاراكنترل كنيد مكل نكا حرام.
دست ديد ودل هر فوفرياة اكه هرجه ديده بند دل كتدياد
خب ذكاه تكنيد. مرحوم حاج أقاى مجتيهدى ' م ىكفتند: «لينكه م ىكوبند مى رويد خانة مردم. جشمنان را درويش كنيد.
نه فقط براى تاموسشش: براق وسايل خانداش oC gh شما م رويد آنجا م ىكوريد: slg ls ape a cone
بول هم تداريد. لذايه كنه مىافتيد أن را يخريد. نكا تكنيد نا هوس نكنيد. اين خيلى مهم است. خيلى جلو كنادها را
دنر LBP ی رس و لیم اد ی ی
صفحه 42:
م ىكيرد. مثلً اكربه من بكوبن: «بيا سور لين ماشين شوء سا نمیشوم جون أكر سوار شوم دلم مىخواهد. من خودم
مودائم جه جانورى هستم! هوس مىكنم. آن وقت بايد ينشينم ين كلاء أن كلاد كنم كلاه سر ابن و أن بكذارم كه به لين
برسم نم خواهم. مك ييكار هستم! براى خرمال كردن شيطان» ول بايد نفس را خرمال كنيم.
اصل ۶: گناه» گناه میآورد
غود كناه. كناه م آورد. دايرة نكيت كناه درست مى شود هرجه كنا مىكنيد كناه بعدى آسانتز لست ديديد اولين يار
أدم مىخواهد يك كناها معصيتى نجام بدهد جقدر بايش سخت است؟ دفعة دوم آسانتر. سوم arts ial
:عاذت مىشود. الأ اكر آدم آن كناه را انجام ندهد دلش تنك مىشود. مىكوبد: «جند وقت است لين كناه را اتجام نداديم ٠
لایک ماه است مهماتی مخطط.
apie he Soy SS hy yb طرفمیکود «دوعاه لست عرق
نرفه ات دش تنگ شد است. میگوید دک کودبای رای چیزی بگیرید میدن چن وفت استنصیدام
مرلقب باشيد يه كتاه صنیه هدید یک گنه کوچک نگه نکنی. چون الا كنا كبيره از طريق كنا صغيره شروع.
مىشود. اصالاً يكى از كناهان كبيره. اصرار بر كناه صغيره لست.' مثل اين أست كه به دشمن بكوبيد: «حالا تويك قدم.
خاخل الى عبس تفرد يك كيلومتر: كبيره مى شود » دشمن یک قدمش هم hugh al SH رون از رها
من باش. هر فبلمى خواستى بياده كن.» بعضيها ازييتوكيو هم بدتر هستند. بنوكيو بعد لز هشتاد قسمت أدم شد. بالاخره
كربغئره وروباه مكار راشناختء بعضى هام ينيد هشتلا سال. مدا مثل يبنوكي از كربهئه روب مكار كول م خورد ديكر
اغربىها بيد جدكار كندنا ما بفهميم لينها دشمن هستند؟ شش دانك باشيم. عيسى ندارد م خواهيد برد با آنها حرف
بزند اما ششردانك باشيد بنان رايازنكنيد او دشمن استء جدكسى ابدز را ورد لين مملكت كرد؟ فرائسه. م خواستهم
خون به مردم بؤنيم. خون كم آمدهبود. رقتيم از آنها خون خريديم. فتند: #يهترين وقت است ابدز را ورد كشورشان
اكنيم.» خونهاى آلودهبه يدزدلاند سر غزه. همه خودشان را نان ددند. خدا داد بر مسلمائان حجت تعام مىكند بر
كل مسلمانها. بر عربهاء بر غيرعربها دارد تعام م ىكند كه حتى اكر حكام شما ليستدند. جرا عليه لين حكامى كه با
اسرائيل هستند شورش نمىكنيد؟ آن دنيا خرشان را مىكيرد. قرآن مىفرمايد:
+أن قفوو ل تق وفْوَاذى فقها به خاطر خدا دوه دو وياتكاتى قيام كنيد 4"
اكريك نفر هم نيست يا هم دوتا بشويد تتهانى بلند شويد. خب كسى را تدارتد كه ينها را يادشان دهد. ما داشتیم.
اي عنعن ele AIM Ne oll rae اد یو
صفحه 43:
أماوحمين 3ه فرمود:
٠: ست تن به ذلت دهيم Jie a
كل عالم أنطرف بايستندء من تنها لين طرف قيام م ىكنه.زمائى كه برلى حضرت عباس ث8 مانام أودد. yh
«الماعزمان راميهم است. لور به جه بفروشم؟ اكر از امامزمان كرانتر داريد. يايد ما معامله مىكنيم.» جيزى ارؤشمتدتر از
oan pM le لبن مى شود كه وقنى يك كناد روى كنا مفند. رو اصلى زنذكمان م شود. خطرناك
مىشود. جلوى كناه ولو كوجك هم بايستيد
يك مقدارى كد در اصل ترك كنا ييشرفت م ىكتبد و جلو مىروبد. يك فاق هاى خيلى خوى مىافتد يك جيزى در
وجودتان بيدار م شود كه قبلا آن را الا نديددايد. براى لولين بار حسش مىكنيد. موجود جديدى كه يا شما شروع به
حرفزدن م ىكند مالأ قالأد حد نز دوخ مىكفتيد. الان كوجكترين دروغ» ولو مصلحتى هم مى خواهيد بگوید. یک فر
Sind J مىكويد: «نكو. دروغ استده ينها جنود الهى است. وجداتان استء یک حسهای خبلیخویی درد ال
nih eg وقتى يك دروغ مصلحتى eye شب عذاب وجدان داريد. به طرف زذك مزتيد م ىكويد: Be
من شوخى كردم. بيخشيد» اما وقتى مدام دروغ يكويد روى وجداتان خاك مىريزيد و اصلأم ميرد يك جانى مسد
كه تقربي احتمال باؤشت صفراست.
© اصل ۷: کثرت تسبیحات
این اصل خودش ين تا اصل است. به تتيب به شما مىكويم. جون برمبناى بك روليت استء امامصادق لتم
م ىقرمايتدة
«قال ابليس لعنتالله عليه: lhe Sak Sd HT LR و سا ناس لي فبعي: یلیس كفت؛ بنج
جبز است كه اكر كسى داشته باشد. حيلة من روى لو اثر تم ىكند 7٠
Lendl) tags saan land pS ph
2 ادقة و dt ale JS أنوره: کسی كه با صدق نيت دستش به طناب خداوند ست
ودر همة كارهايش به خدا توكل م ىكند. ٠ هرجه من برليش فيلم بازى م ى كنم كه يك دقيقه أن طتاب رارها كند. مىكويد:
«خيرء امكان ندارد.ه إعتصم' يعنى جنك زدن.
Mia aie’ مجلس بحا لزه ذامل
تسین قصله ده
صفحه 44:
قرآن مىقرمايد:
+واغتصها مل اه به ريسمان الهى جك بزنيد 14
کسی که دو دستى به طناب خدا جسييده است و رها تمىكتد. لين أدم لصلاً وسط لجن هم برود. دوباره أن طناب را
م ىكبرد و بيرون مىأيد ويك دوش هم مى كبرد وباك ياك مى شود بعضىها هستند داخل لجن هم نمى يون SLL
آب جوى نجس مىشوند. جون رها هستند. چون بیصاحب هستند. صاحینان کیست؟ با َيِل لله المي صراط المستقيم.
مولى الموحدين اميرامؤمنين ته مىتونيد دست خداربكيريد. لذ براى رسيدن به خدا. Sash Pap lt sly nfo)
و بزرك. به خداتوكل كنيد مدام يكوييد: «لنشاءالله؛ طرف هر كارى مى خواهد بكند. بسو الله م ىكويد ما روايت داريم:
Sala Se بسوالله شروع كنيد. جون كار باطل و ييهوده بانام خدا اصلاً انجام تمى شود "٠. با ين: كارتان را بيمه مىكنيد.
.واكريك جا هم يك مقدارى اشتباهاتى داشته باشيد خدا مىآيد سريع م ىكويد: «نمىشود. به لسم ما دارد خرابش م ىكند
برايش رديف كتيده هر كارى م خواهيد انجام بدهيد. مى خواهيد بيون بروبد. ee an بكوبيد. يكويد:
«الهى به ميد توو توكل به تو وتوسل به اهربيت عصمت و طهارت ل امروزبيرون أمدم. اموز روز خير وبرکت برلى من
فا ده هر كار مىخواهيد يكنيد توكل كنيد حتى كر صدايتان كردند كه توبيختان كتند. بر خدا توكل ae نها
مىخواهند ييرون ييندازئد.يكهيد: «به درك!ه كسى كد توكل ب خدادارد اصالا دنا بايش 'به درك" م شود. مىكوبيد:
«اضلاً اهميتى دادم راييرون یدزد مگ دا رورس
cl a Ll ca
ت؟ ان آدمکاهای نیت رسیدنبه ین محله سخت
من که شید عباس بای ریگرد وب آمیکفه بود. ابش رابود ول ور خواست By
زنال براى يك كار از اق يرون رفته وقت نماز شد شهيد یی همنجا وهای ta oh pg شرع
كرد يه تماز خواتدن ب خود كقت: «من با خدا طرف هستم. ابن باا جدكاره است5» كر واه قبول داريد خدا زوش از لين
مخت استه تمماستهفردی رفت دا گرد مگفت: «معلمان مگ دار یک دایب ابید نگ پاهمان را
تكبرد» فرد هم go gla led ٠هزار من زاو پل گرفت و وی هم بو داد گفت: ان چیست؟ه گفت: دیک
وقت ديدى أن سك عربى بلدنبوداء شم توکتانبه چوب است با هخا وب ین فکر کید
یکی از روشهای رک گناد رژودن اس هر کار یکی تک بر خدا کنید. ان لفظ را وی زان یدزد
«النشاءاللده مالا يك معاملداى مى خواهد رقم بخورد. بول جور است. همهجيز هم جور است يكوبيد: «انشاءاللّده اكر
خدا تخواهد زيرش مى زئاكر وفع بول داريد كه خدا راستكوست. لو مىكوبد: «من هستم. ارده كنم رك حیات وا
page جدكسى مى خواهد با تو دربيفتد؟ توتوكل كن. بقيداشى با من.» منتها ما انياش را داريم: علم بر لين داري الما
دارليىاش را نداريم. مثل آن مردمشورى است كه علمى ندارد كه الان جه اتفاقى براى سلولهاى اين رده افتاده. فقط.
مودائدكه لو مرده و هيج كارى هم نمىتوائد بكند اما يك نفركه يزشكى خوانده و استلا a شب مىرقرسد بيك
سول سین
ليحن تيقد عطي انتيوه سرف
صفحه 45:
مرده یک جا بخا. ییاد اما یی ناذا ادلی شود. که شود.ب گرا يك جيزى ملكه مى شود توكل به
ta JS ls اسلا به خدا اعتماد كنيد lat دید و خوتن را در غل خدا یدزد رود پناهندة سیاسی
ابه خدا شويد يكوييد: اتاتو هستى. جدكسى مى خواهد من را لذيت كتد؟ من كام را درست اتجام ذلام» خذا شاهد است
.به خود من اثبات شده اسست. هر زمان نمازرابه خاطر هر كارى عقب انداختم. يك كيرى در آن كار بموجود أمد كه اصالا.
ديدم معاذل زمان نماز ترسيدم. مثلاً م ىكفتم بروم يعدا بركردم تمازم را بخوانم: يا مل ين مطلب را بخواتم بعد تماز يخوائم.
ديدم دفيقً حمين زمان يك اتفاق عجيب أفناد و از من كرفته شد به من فهمائن: «بخوان. بقيداش با من لسست» قيول
كنيد توكل به خدا اصل SG OS ef al خدا دارد دست در طناب اليهى دارد. هيهكسى تم توت ان را جد
ند
؟. نكلو ی SS iy a صبح و شب زد تسیج میکند.؛ te lat ge in
«من ب لبن فرد هم نمىتوام كارى بكني.» ين كار كتنر نمى انالزد. يكار در ماشين نتسستيد دارد دروذيواررانكاه مكنيد
ذكر يكونيد: «سبحان اللده. «سبوخ فنُوسسَ ريما و رب الملايكة و الؤوج»٠. «لا إلة إلا أنث سبخانک SS S|
الظالمينَه” ابن دكركفتنها ياد خداست. جيزى كه روى لب تكرار مى شود. آرامآرام قلب با آن وزن م ىكبرد. ريتم مىكيرد.
ان مىكوبد: بان الله لذ
شروع م ىكند باشما نقسكشيدن. بعد ساكت هم كه مى شوبد و حتى خواب هم هستيد.
ديكر شيطان حاشية امنيت دارد. تم تواند يبايد ايتجا تخم يكذارد. اصلا ديكر نمىتوانيد حرف جرتويرت بزنيد اما وقتى
عادت شد كه لغو بكونيد. قلبتان به لغو عادت مىكند. مثلاً به مجلس روضه مىأبيد. دارند روضه م خواتند ادن حرق
.بيخود مفتی. ید آن تاه میافتید. یک کلمه در روضه میشنوید. اد آن فحش مىافتيد. ياد أن جك بد م ىافتيد. كل
حانانههم مییزدبرای ایکه گوشتان را كنترل نكرديد. زان هم مدم تکار کد. نها نکهاست.
؟. دقن ل ad or all go G8 کسی كه وقتى يك مصيبتى بر أووارد م شود جزع ودادوبيداد تع ىكتد.».
بيرمرد نودساله مرده لست دخترهايش سر مزارش طورى كفر مىكويند كه انكار جوان رشيد هجددساله مرده است!.
يكى از ضربدهابى كه شيطان به ما مىزند. شوك وبيهت اسستء شما عادت داريد جلوى شيطان بايستيد. اما در مصيبتها
يك شوكى به شما وارد م شود. كيج مىشويد. در همان لحظه يك جبزى از دهانتان بيرون مريرد, يا يك رفتارى از شما
سر مىزند. حواستان باشد. ضربه را مزند و درمىرود إين شوك و بهت كجاست؟ در عصبائى شدنها. طرف يككمرتيه
عصبائى مىشود. در حالى كه لين أدم در حالت عادى ايتطورى نبوده است. مىكويتد: «اصلاً اين أدم ينطورى نيود. دو
سال انت ياا همسايه انسته همكار است: ما م شناسيم: اصالأيك نهمجين خرفى J بعيد استده جد شده اسست؟ يك
مصيبتى برأووارد شده لست.
هر مصییتی كه بر سرتان بيايد. يك جمله هست كه كار را تعام مى؟
IO aA hI et noes
edie htt ie ft و تن ان هس
صفحه 46:
ؤم گنک اناد :هیچ روی ماد وتو نیستبا ال :۱
از aD میواهید مصیت بینید؟ ia iS نخان یی مفلماست. دو يسرش حر كربلا كم
هستند ایشا مادر شهيد است. دون دسته كل أزدست داده لستء تنا كسائى بون از یهام که حضرت زب
dad تكرف. فرمد: مد لغامحسين 8 خجالت بكشد» داغ lel جلو جشمقى ذيد كه لزقضا برادرش هم
هستء شم خضرت یب aS OY دم است یک تفا هلبم چند تفر از نادهاش رال حست داد پود. یگفت:
نها چیزی که به من آامش میدهد.کرپلاست.»
؟. دوقن رضي لأخيه المؤمن بم ترضا el هرچه بای خودش راضی است. برا برادرمومنش هم راضی لست. ۱
حسودنیست. زان بالاتر هم داريم: حديث داريم: «هرجه رأبراى خود م يسندى براى دیگان هم بسن بعضی موه
ممكن أست با ابن رفتار. شما خرابكارى كنيد: جون يك سرى جبزها هست براى خودتان مويسنديد اما أن شخص
eat estas sty
ما راماه رمضان يكجا دعوت كردند. يكمرتبه ديديم يك نفر ظرف حليم را برداشت بیند خوب شده ات با نء یک
افاشق خورد و با همان فاشق شروع به هوزدن كرد. كفتم: «جرا با قاشق دهنى هم مىزنى؟» كمى تكاهم كرد ديد
خرابکاری کرد است! گفت: سؤر المي يفا آب دهان مؤمن شفا ست" حديث هم براى من خواند! كفتم: «تواول
ثابت كن مؤمن هستى. حالا درمورد بفيعاش صحبت میکنيم.» چون خودش آدمی است که با قاشق دهنی هم غذا
مىخورد. وق هرجه را براى خود م ىيسنديد برلى ما هم يسنديد. اما صحبت لبن ست كه ما نم ىيسنديم! خيلى بايد هوشيار
شايد طرق مقابل ا كار شما خوشش نم ىآيد حواسمان باشد.
ملا دوست داريد يولدار شويد. اكر رفيقتان يولدار مرشوذ: يكوبيد: «الحمدلّده شرايط را فراهم كنيد يواذار Usk ag
ين بتدداش رااخيلى دوست دارد. لذا شيطان نمىتان دور و بر و باشد جون خيلى خوشكل جلوى نفسش ايسناده استه
حسودى تكنيد براى رفيقتان خير يخواهيد, خدا هم برايتان خير مىخواهد. برايش شهادت بخواهيد. به شما هم شهادت
مدهتد بايش يول بخواهيد به شما هم يول م دهتد هر ين هيح شکی te خير بخواهيد و وقتى ديديد دازيد حسودى
ع ىكنيد. سربع توى دهن نفس بزنيد بويد عمدا به أو تبريك هم بكويد. دستش را هم ببوسيد. رويش رأ هم يويد
بكويد: «خيلى خوشحال شدم لبن مطلب را شتيدم.» بد نفستان بكويد: يهم كك از ين غلماها تباي يكنى. ٠
۴ دفن وين با فقس ال هم رز راضى لست به أن جيزى كد خذابه أوقسمت كرده ست و ديكر خم روز
خويش نخودد.» كوشش و سعى براى ريدن به يك جبزى خوب ادستد
قرآن مى قرمايدة
مج وش دی سوت تست شع موق مادم
؟ رك علا سجس بح ليرد سا
خفن مد مار اد چم
صفحه 47:
Gad Ya + بقوم حي بُعيروا ما بأنفسهم؛ و خدا تعمتى راكه نزد كروهى هست تغبير ندهد نا آنجه را
اكه إيشان در صميرشان هست تغيير دهند 14
لما بعضى افراد هستند خيلى دستويامىزنند. ابن كلاه أن كلاه م ىكتند خب يوزىتان نيست! مكر خدا روزىرسان
نيست؟ يكويبد: «من كارم را کردم سیم را کرد روزى هشت ساعت كار م ىكنم. اضافدكار هم مىايستم. كلاه مسر
كسى نم ىكذارم: بقيداش با خداست.» یک تفر با كلاهبردارى از يكطرف درآمد بيشترى دارد. از آنطرف رجش ييشتر
میشود. مريضىاش ييشتر مىشود. خرابى ماشينش بيشتر مىشود. از ابنطرف ورودى بيشتر م شود. از أنطرف خروجى
بيشتر مىشود.
زلا ذكر يكويد. باكر كفتن. جلوى كاد كرفته م شود يك روش خوب به شما ياد م دهم؛ أن لحظهلى که شهوت
بر شما غلبه كرد دو ركعت تماز مستحبى نفسته يخوانيد وبه يكى از اهبيت لك تقديم كنيد همين كارها ب يكدياره شما
رتیت هام كنا سرد مىكند يكويد: «بعد از ين دو ركمت تماز م ىآيم وكناه م كتم.» اين نمازو ذكر و تسبيح جلوى
كناه رام ىكيرد. جند رولبت از اهل بيت ف عزيزمان برايتان بخواتم. آقا رسولاللَدكٍ سه كار را معرقى م ىكنتد كه انجامشان
ری ماسخت لست يعنى شيطان برلين لنت دست كذاشته ست كه لين سه كار انجام نشود همان طور كه اما وصادق كم
yeh
Taf «شیطان جزبا شیمیان ما پا کسی دیگر کاری
شما تكفيرى بلفيد صبح تاشب نما خولی. شین با شم ای ناد بخکس میگوی: نز خن ان شخص
تاو چشمی tara a lg باعثمیشودخط گم شود بيني ين سه كار جيست و ايم كارى كنيم كه
و خدا باشيم. حضرت مىقرمايند: Beall pth
۲ رایت فاوات gl عملها سه جيز استء رفار منصفانه يا مردم. ياد i sh SN Se
.١ اتصاف در حق هردم: اتصاق خيلى مهم استه لتصاف داشت بلشيم: لجحاق تكنيم.يعضى ازا ولق تضاف
هستیم شخصی a Cals را حساب كتد تزد يكى از مراجع عراق رفت كفت: «لين خمس ما كقت: «جرا اسال
by أودماى؟؛ كفت «راستش را بخواهيد توم به وجود آمد دلار بالرفت ارزش واحد يولىام يكسوم شد من
خريدم به قيمت كذشته بود ا وفتى بالارفت به قيمت دلاز روز فوختم درأدم ييشتر شد بتع آن خصسم هم ييشتر شده
أستدة آن مرجع گفت: «اجحاف کردیا» گفت؛ هیمنی چه اجحاف کردم؟ متوجه نمیشوم» گفت: yn که شمر
لعنتالأمعليه ای سر باعل رفت. حضرت قرو بر خون زيادى لز من رفته استه كام تعام الست نا حال
هر خرابكارى كردى: من حسين ضمانت مىكنم. برو وان كار را نكن. ٠» شمر اكر سى جهل تانيه مىليستاد. ندر خون
Se gi elt lhl dp batt
ene Shen aw eter
صفحه 48:
أزييكر مطهر فته يود كه ما حسين فلغ ده تمماند اما شمر قبلتکرد.بد که خواست سرا رد خنجر تیدا لا
بدن مطهر oa ay slay «ابن كار شمر إجحاف استه تو هم پیت ربارب
اتصاف خيلى جيز خوبى استه ما اتصاف تداريم. خيلى وقشها ىاتصاقى در رقتار و حرف زد نهايمان هست. مر ينيد
اغارف ووادتغولة وري امع الاق !تتاف تن قي نتفي مؤققع دادم درم Satta يعار بيقن أ
شخص يكسطرف. بىانصاف است. ح را نمىبيند. شيطان روى لبن آدمها دست مىكذارد. جقدر اين aa شنيددايد:
#اتصاف هم خوب چیزی است اه وقتی شنیدید ید تن برد و ار منصف تباشید: دندز نت ول نیستید!
۲ آن کسی که در هر حال ذکر میگوید: متا طرف سخنانی آمدهاست. بیکار است كر مىكويد لما ذكر فقط.
صرف ان نیت که اد دیدن آسته دا مراد
آلا بذكر الله تَطْمينُ القُوب؛ همانا با ياد خدا دلها آرام م ىكيرد 14
نی کسی که همیشهبه اد خدست. طرف میگود: «چه اهميتى دارد که مشکل پیش آمد. من که خدا رام چا
pg Cob ab بنده بعضى موفع ها كه تسبيحات حضرت زه رايا ا بعد ا نمز م ىكويم: خيلى أزامع م ىكند. منتهى به
آن فكر م ىكتم,
در هر حالى ذكر يكوبيد. ذكرى داريم كه حَََ لست. ماتند: «لا إلة إلا هه كم اصلاً لبها بدهم تمى خورد! اين ذكر
كسان است كه نمى خواهند رياكتند يك كوشهاى نستند. دهانشان هم بست ست و در حال ذكر كفتن هستتد. اين ذكر
بانوسان قلب يكى مىشود و خبلى عالى مى شود.قلبتان ذكر مىكويد.
ذيكرى ذكر جل است ماتند ذان كديا بنكو داد م زتند تا همه يشتوق
يك ذكر داري كه ذكر حالى أستء در هر حالى كه هستيد ذكر مىكوبيده موقع غذاخوردن» خوبيدن. عذر مى خواهم
زمان قضاى حاجت يا در رابطة جنسى داريد ذكر مىكوييد! بن زمانى است كه حال شما يه لمضاى امامزمائتان رسيده اسه
يعنى م ىكوبيد؛ دازم مى خوايم كه نرزى كسب كنم نا باى امامزماتم كار كني » لذاتعام زمان خوابتان راثواب مىنويستد.
وقتی قضای حاجت مىرويد تا اين اذيت و آزلر دفع شود كه كار كنيد. برايتان تواب مى نويسند.
كجاى دنيا جنين جيزى هست كه خداوند كسى را راحت به يهشت بفرستد؟ خيلى بىعرضهاند أنهانى كه به جهنم
مر روند. خداوند دنبال إين است كه خوبى رابرايتان ده برابر كند درحالى كه بدى را همان مقدار مىتويسد. يك فته فرصت
مو دهدتا لز همان بدى كه يكدهم خوب لست توبه كنيد. شب قدر و عرفه و محرم م ىكذارد ب عرضهاند كساتى كد به
جهنم مىروند. طرف بخوابد. ثواب م ىكتد. بروبد كارى كنيد كه درس خوانانتان نذر امامزمان 2 باشد. همان طور که در
صفحه 49:
بحث آمنه و شئل كفتيم. ودر دعاى افتتاح هم مىخوانيم. شئل همه خداست. شئل زمینی هم ممزمان 2 است. نها
Ser SDS oS ype Sane
eb eh Ia eh Se le abe ashy Sa آن کسانی که مواسات دارد: نی ۳
تیست من دنرم مگوی: شمه شما هم تاشته شین سمش حسادت سته نی هست که من نام
شما مىكويم: «لنشاءالله لوداشته باشد خدايا كاش من هم داشته باشم.* اين اسمش غبطه است. این خیلی خوب.
است. من به کسانی که رات گرب م ىيكنند. خيلى غبطه مىخورم. نموم ,ال کش خشک شود. عوضش من
كريهكنم. م ىكويم خوش به حالش, ببين حشرت زرا جه عنايتى بهن فرد دا جون لشك جشهم مال حضرت زر
الست؛ اجا دست اوست. هر زمان در يشت كرياتان تكرفت سريع باحضرت زهراف تباط يكيريد يكويبد: «يربرجان به
من عنليت كنيد.» سريع حل مى شود. آدم غبطهمى خورد به حال أن كسان كه كثيرالبكاءاقد و رادت اشك مىريزتد غبطه
م خوريم لا حسودىومان نم .شود زمانى هست كد من دام و شما تداريد. مىكويم: اها لين مال توياشد به بن الت
يقر م a جانش رابراى حفظا جان ديكرى م دهد كه جان أو ترود جيزى داريم از لين هم بااتر ست و قولسات
نام دارد در زيارتنامة حضرت عباس لت مى خوانيدة
sos
هیچکسی هم نمىداند به جه معناست. مُواسات؛ يعنى من دارم؛ شما تداريد شرليط هم فراهم نیست که به شا بسانم
abot Ss aja, نداخته اا جون شما نداريد من هم نم خواهم و مصرف نع كنم زمائى كه حضرت باس ی
تاشكم اسيش درون لب رفتء كفت: «من اينجا أب دارم و تو نارى» بعيد مى دانم ب تو بوسد بس من هم نموم ین
.معنى مواسات است الان غزماىها لينجور زير موشكدياراتتد. كمى مراعات كتيد. بعضى موقعها در ماشين نشستيد. كولر
ماشين رخاموش كنيد شيشه رابليين دهيد و كمى باد كرم يخوريد ييا أن كسانى كه تداز يكويد: شما نداريد. من
هم نیم ساعت خاموش میکنم که حس کنم.
lau land روز رده ففط ما رمضان: بهي أن كساتى كه كرستكى م ىكشند 1٠١ سال به عقب
.بركرديد به عاشوراى سال 5١ هجرى برويد. خودتان راب كسائى كه آب نداشتند برسائيد. زماتى كه تشنه شديد و هوس أ
كرديد يكويد: هبه باد لب عطشان حسين يت نيم اعت ان أبخوردن اعقب مىاندزم.» بن مونسات استه ONS
cag any یل مونه eam نها نو صدان ميكاس ب ل يمف ده با
وجود لينكه بججدائد اقا شعور دارند. مىفهمند. أن روز لباس نو تنشان نم ىكتند. مىكوبند: «دوسه نفر از همکلاسیهايم
تداند لاس توتن كنتد. بكذار خوشحال باشد و بكويد فلاتى هم ندارد.» براى همين مىكويتد: «حاكم جامعة اسللامى. بايد
مان فقيرها زفدكى كند» ly لبنكه أن فقير يكوبد: «لو هم مثل من است.» على بزابى اب وراب بود وی
خاك مىنشست. نان جوى كه اميرالمؤمنين قن م خورد. فقو Tee seb ob sgh
يد سلى ne يت عت نی لاد ماه یی وه چم
ا يي عد نف عن
صفحه 50:
aap at ly» داشت در نخستن کار مکر.فبری ه حضرت سيد وابشان قرمود: ان تن را
gl يابا هم بخوريم » قير ضمينكه كاز زد ديد هر کریمیکند نید ین نان رابود كفت: ان را چگونه
میخوری؟ lio ILI ah Sagi نم مىكشد.»» dt مود «آذرس خاک ار مدهم به أنجا برو
ابه توغذا میدهد.» آدرس خاند ممحسن را دادند. آن شخص به آدرس رفت و گفت: «أقا موشود يك يرس غذا هم
.بدهى من با خودم ببرم؟» حضرت فرمود: «براى جه؟ه كفت: «براى باغبائى مىخواهم كه دلم برلى او مى سوزد: اين بنده
خدا هيوجيز نداشتهه وفتى gpg al |, Lada كريست و فرمود: «اين سقره براى همان “asc GAEL
ببيتيد جه ابراز همدردى كردند. به اين كار. مواسات مىكويند. آنا جنين كساتى را دوست دارد ابن مىشود كه كسى انتخاب
مى شود كه اهل مولسات استه نه قخرفروشى.
مشكل فخرفروشى در خانه Sula عمداً طلا م خرد و جورى دستائش راتكان م ذهد كه جنم جارى دق
خداوتد به ددتان برسد سر جشم و هوجشمى تكوشى موبايل عوض م ىكنيم خدا به ذلامان برسد بعضيها كه الان ب
sary gle cal دست زنش راكه هزار جور بك كرده لست م ىكيرد و درخيايان مىجرخائد كك يكوبد: at
جقدر زنم خوشكل است!» اين اراد خبلى لوضاعمان خراب ست كمى به خودمان يليم
اماوصادق ليه فرمودتد:
«هر جيزى حدى دارد كه وقتى به أن رسد بين يذيرد. جز ذكر خدا كه حدى كد بان بيان كيرد تلرد»؟.
احج حد دارد. م رويد وتمام مى شود نم بتج متبه يخواند تعام مى شود وه كرتي ب فا که سید عم ات
byl ذكرخدا هيع حد و انازاى وجودتدارد در خياب تم شود تعاز cl cle alg همان ذكر حالى.
ony ip alae Beale gan عبادت لست و تفسكشيدن أو. تسبيج است.»* جون در ماه رمضان
ست مى شود. خداوند مىكوبد: «لبن خوابش هم لز سر كرستكى استء لو دلد بمخاطر من كوستكى و تشتكى راتحمل
مىكند. بايش عبادت بنويسيد» جون يك عمل هدفمند شد و سمت خدارفت. خدا هم كفت: «بجون عملش يراى من
در
ثواب بتويسيد ٠
سبس امامصادق كته در ادامه اين آيات را ثلاوت فرمودتدة
+ابه این توا زو اه جر ی و تكو بر و أبيلا: لى اهل ايمان! خدارا بسيار ياد كنيد
و صبح وشام او تسبيح كويد 4
ايك Me ate
027
۴ج سدق الب سل م۵ ی اب زیم
»یدود و
صفحه 51:
غدا را دائم با ذكر كثير ياد كتيد. صبح و شام. ذكر لو را يكوبيد. در حال راه رفتن هستيد. با اتكشتهايتان يبا
صلوات شماركه دور اتكفت موينديد صلوات بفرستيد. اصلأ جيزهابى كه علما هم نداشتتد. ما به راحتى ذاريم: جين یمان
ساخته اس ! حضرت:
در اذامه مى قرمايند:
ابدرم بسبار ذكر خا مىكرد. من به همراه و مىرفتم ولو ذكر خدا مىكفت. با لوغذا مىخوردم و أو ذكر
خدامکفت و هر أنه در كفتوكوى با مردم يود و آنش ازذكر خد باز نمرداشت. و من ديدم زبائش به
کامش جسييدة بود وم قرمود: ولا إل اقفوم
ih OLS casa pla aw aad as Speeds Bde 3 gan مركييند: lua رفنيم» دشكز
خدا خوببوده pogo laa ستکه شم منده لاله لبم چه یشوه اناد خداست.
yy pg JS al ga میود چشمتان به نمحرممافد.پلافاصله We tay lca مخوهد
hese led Ad Malt eh 9 8 Ald بد كام مىجسبيد جون عاشق ين ذكر كفتن
Ty GS ay LA a as ath ny در مر JS EARN ya piel eb
میگوبن.دققتر که میشوم مينم OL تكان نمىخورد. ذكر «لا إلة ۷ فه» مگویند. دم لذت میبرد.میبند
بضیها تیپ وسر وش آچننی دازا تسیح دستنان است. صلواتشمار دزن ودر حال كركفتن هستند باز هم
جاى أفرين دارد.
اذكر خدا يعنى ذائم اسم خدا را كقتن. لين جلوى راه كناد را مىكيرد. در ادامه اامصادق نی فرمودند:
gu شيوداش لين بود كه ماراكرد م أورد و دستور م داد به ذكر خداتا تاب مى زد و هركدام ماكه قرافت
أقرآن) مىدانستيم: دستور قرالت مىداد و هركدام كه قرائت نمئدلنستيم أو را دستور به ذكر موداد.»
يعنى بن الللوعين نم ىكذاشت بخوايند.بيدارشان مىكرد. م قرمود: يدها بيليد ينشينيم وبا هم ذكر بكويم ٠
ابه كوتداى كه زده نشوند. امام است و تربيت را بلد است. بيج كوجك قرآن نمىتوائد بخواند. به لو بككو: «مىتوانى بيست ا
صلوات برليم بفرستى5» بعد سرع تشويفش كنيد وجايزه بدهيد sly راكه به سن تكليف نرسيده و جهارده سالش لست
نم ىتوانيد خوابش ر يشكنيد و بكويد: *بلندشو نما بخوان ٠ جون در دلش فحش مى دهد اما كر برلى نمارخوادش sol
بكذاريد مشتاق م شود.
اصل ۸: کنترل نیزها
تكذليد تازى در شمايه وجود بد كه بعدأبه سمت جبران كردنش بروبد. ان كارى كه تبيغت تلونزيونى م كنند لين
است که در شم ثيارى بدوجود مىأورند كه يك نياز كاذب است و اصلانيازى به جنين جيزى نداريد جورى مىشود كه اكر
فلان کفش را تداشته ياشيد الا نمىتوانيد بباددروى برويد! يا مثلً اكر فلان كلاس را نرويد بدبخت و بيجاره م شويد.
طرف بجداش ابتدلى بود مىكفت؛ «مى خواهم ورا كلاس تست يفرستم ٠ كفتم مغز بجه هنك م ىكندا برلى ین است
كه در اونا بموجود أورده است كه اكر كلاس تست نروى در كتكور قبول نم شوى! وله ميك كلاس كتكور ترفتيم
صفحه 52:
دانتشكاد هم قبول شديم. لنهمه أدم قبول شدند. ابن حرف.ها جيست5؟ در شما يك نا کلب ه وجد یدمن میدانم
اك سواريك ماشين شوم در من يز بموجود م ىأيد م ىدانم کر ایک نفر بوم و أن دكوراسيون و تلو زيونش را يييم شر
من ناز يموجود مىاليد وقتى خودم وا مىشناسم نعىروم. همين است كه خودتان را ر شرايط كنا قور مىدهيد. يعد
tae «جرا من كناد میکنم؟ خدايا جلوى اه من یره صیر خن اس
6 اصل :٩ دایرة طلایی ترک گناه
خودتان را در دايرة طلابى ترك كناد ييندازيد. بيشرتر دليرة فكبت كناه را كقتيم: دليرة نكبتى كه هرجه كتاه مىكنيد.
Sy a AI dy poe lyn A ماتد فنرى لست که برعکس همین مر fy sec
طلابى ترك كناه هم مانند فتر بالا مى رويد و اين بسيار عالى استد يك كناه را كه ترك مىكنيد. كناه بعدى را أسانتر ترك
مىكنيد جون وجدانتان ببدار شده است» يك نيروى كمكى ازدرون داريد وان لطف خداستء خدا م فرمايد:
دی من شا وخدا هركه رايخواهد هدليت مىكتد. 14
«نشاة» درزيان عرب يعنى خواست دوطرفه. و ثويد يعتى خواست يكطرفه لين كوشى خودم اس مىخواهم آن
زازمين بكويم ويه كسى هم ربطى ندارد. اذا من نع ىتوم يكويم م خواهم كوشى ام رايد سر و كله شما بكويم: جون درست
است گوشی براى من است اما سر و كله مال شماست. و شما هم بايد أجازه بدحيد اولى خواستن و دومى خواسته sa
متلا وقتى مىكوييد: «خوستذ من اين است.» يعنى شما بايد اجازه دهيد. بهد من يشاء4 يعنى شما هم هدايت را
مىخواهيد. خدا هم هدابتتان مىكند اكر كسى يك كناه اتوك كرد. يك قدم جلو رفته است وخدا ده قدم جلو مىآيد. لذا
كنا بعدى راد بور أسانتر حل م ىكند بلور كنيد دست بكذاريم. شروج كتبم. بيني فتيجه م ى كيريم يا خير. بعد شمای
SS he تسبت به هوسه سال قبل مى ستجيد. مىبينيد سه سال يبش همين موقع أدمى نبوديد كه يه مناجات برويد
اما مسال خيلى رق كرددايد. تقطداى كه خودتن را برسى مكنيد مبينيد جند مرحله سقوط داشتيد و جند مرحله رشد
ما در مجموع به إين نقطه رسيذهايد و خيلى رشد داشتدايد. در اصل بعدى خواهم كفت كه جه انجام دهيد نايتوانيد
دا
ابن رشد را داشته باشيد.
© اصل :1١ صخرهنوردى
لين اصل يسبار مهم است. صخرهتوردها وقتى بالا مىيوند يك ميخى رادر دوار فرو مىكنند. نيم ساعت هم وقت
ع ىكذاند. درمل و جكش مىزتند. بعد حلقه را مىاندازئ و م رون بعدى. صخرهنوردى هم هست كه كاش ر| مىكيرد و
همين طور بالا مىرود. فرق إينها در اقتادن است. سه مدل صخرمطوردى داريم: .١ مخ را محكم مىزتد: ؟: ميخ راشل
صفحه 53:
میند .لایخ نمیزن.آن سخرهنوردی كه ميخ نمىزند. تابود مى شود مىافتد و بيد ا كارذك جمعش كنيد أن
صخرهتوردى كه ميغ JE بالا مىرود ما موقع افتادن به ميخ لول كير م ىكند. ميخ كنده مى شود و بين مىأيد
تابه ميخ دوم گر میکند. دوه آن مخ هم کنده مشود و سقوط میکند او هم ید میشود منت با شدت كمترى. با
بل جمعش م ىكنند! لا آن يكى كه مي را محكم زده بود. يكجا كه سقوط كرد به قبلى كي م ىكند و جون محكمش كرده
بود شل نمى شود. وقنى سراغ فضايل اخلاقى مى رويد تا يك جيزى را محكم تكرديد سراغ بعدى iy
عنلاميبنيد يك نفر تصميم م ىكيرد يكشبه يك كوه برداد! ن ىتوثد. لافش رام ى زند من م كوي يرا شروع.
ازنماز لول وقت شروع كنيد لزش تمابه لول وقت بودنش لست. هرطور شده سعىتان رابر ين بكذ ليد كه نماز الول وقت
بخوانيد. حالا ممكن لست زمانى كارى يبش بياد و نشود, ابن قبول اسستد دومين فضيلت. احترم به بدر و مادر است. اين
دوا خيلى مهم هستند من به شما خواهم كفت كه ابن دو ميخ را جكونه به صخره يزيد مابايد محكم كنيد. جهل رو ب
خودتان هد ندید که حتى اكر از أسمان شهابسدك باريد. نمازا حثى المقدور لول وقت بخوازيد. منتها لين حتىالمقدور
به كوتهاى تباشد كه شل بكيريد و ولش كنيد يعنى واقاً خودتان مىدانيد و خداى خودتان. كه آنجا نفستان خواست يا ته.
يك موقع يبش مىآيد كه سوار هوابيما هستيد. خب در همان هواييما هم مى شود نما خوائد. اما حالتهانى ممكن أسست
يش بيايد كه بلى مرك و زتاكى كسى در ميان لست
بن براى خودم اثيات شده لست كه براى هر كارى تمازم را عقب انداختم. أن كار از دستم رفتء ديكر وقتى خدا خيلى
ابه من لطف كرد. كارم حداقل به اندازة مان نماز عقب افتاد. كاملا به ينده اثيات شده ست مظمئن هستم وبه اين مسئله.
.يقين دارم. وقتى ابن را محكم كرديد و ديديد در جهل روز محكم نشد در تتيجه يك جل ديكر ادامه بدهيد بيخود بالا نرويد
اكه بكوبند: «باركالله عجب صخرضوردى. دوكيومتر بالا رفته لست!» ابن دو قران تمىارزد! أكر سقوط كتيد. تماز هم
يكدفعه مىرود. لقا كر لين رامحكم كرديد وبالا رفتيد. اك بركرديد. تماز هتوز حست. جلى بايتان محكم استه.
براى كسب فضابل اخلافى ودفع و ترك رذايل اخلاقى جلى بايتان را محكم كنيد جههل روز نشد جههل روز ديكر سعى
كنيد اكر ٠7 روزيا جهار ماه هم شد ايرادى ندارد: حتى ممكن است يك سال فقط تخصصى روى تمازتان كار كنيد مرحوم
aly pad dp hye Cy aed ترك محرماتء نمى خولهد فلا يوى مستحبات تمركز كنيد يعنى ريشفتان
eb able ab hee
لول جون هد معماركج اتائريا مىرود ديواركج
بدك ييفنيد م ينيد لين ساغتمان لصالا شل لسته فون اسيون af حت تفلو خزفب م شوذ ين أصل اسان
در ترک گنه است. در ترک كنا با اصل صخرهتوردى. هر جيزى را كاملا محكم كنيد جرا كفتم ازنماز شروع "
رن یرما
لأف عن الحم و Sth بدرستی که تما فجن و متکر یداد 14
اس موت يالا
صفحه 54:
تمزجلوی خیلی از ناهها را میگرد. در تیتوندعرقبخوری. چون تا چهل رز اسلا مان قول نیست.
نمىكويد: «چهل روز تماز نخوان » مىكويد: «قبول نيسستده شما وظيفه داريد كه بخوانيد. اصالا نمشود كه آدم تجاست
ب يدنش داشته ياشد. طهارت نداشته باشد و نماز يخوائد.لذا خود نماز مثل زدن یک آرجی در شکم شیطان است یک
حديث برايتان از آقا صاحبالرّمان بخوانم كه لذت ببريد ببينيد جقدر لحن أقايمان عززتمدارانه است. اصالاً لحن لمامان
در احاديث بهكونهاى است كه از موضوع و لحن عربى حديث متوجه م شويد حديث إز كدام امام ست. +#درصد احاديث
دشمنشناسى از اميرالمؤمنين انتج است. Canal eal Jy زيادى درمورد نظافت و مسواكزدن دارند. من دنبال اين
مسئله در احاديث أفا صاحبالزمان5 مىكشتم. ديدم جهقدر كلامشان عزتمدارائه استء قريان أقا بروم كه جز خودش
هيكسى را قبول ندارد عشق مىكردم وحس توكرى به من دست مىداد. اصلا رياب استء امامزمان25 فرمودند:
ما زم أن الشيطان بشئءٍ مل الصلاة با هيج جيز مثل تعازء بينى شيطان به خاك ماليده نمى شود.و.
هر ارى كه داريد ما م خوانيد.يوزة شيطان رابه خاك مىماليد. مىداتيد روزى جند ميليون بار يواش به خا
مالبده م شوذ؟ فكر ذكنيد شبطان كتك نمى خود. SS مىخورد حضرت مبالفه نع ih تقرمودن زير كوش شيطان
بزنيد. فرمودند: «يوزه و دماغش را روى خاك يماليد» وقتى نماز را جا انداختيد. انكار تجببيزات صخرهنوردى و
كوهنوردكتان بدوز و قوى مى شود و راحت اوج م ى كيريد و الام يويد
يلين فر اصل صخومتوودى: يك فضيلت را م ىكبريم, محكم جا م ىاندايم بعد بة سراغ فضيلت بعدى مىرويم.
ازنماز اول وقت هم شروع كنيم.
© اصل :1١ فراموش نكردن خليفةاللّهى
lan Se lal IS كه باعث مى شود خوب بتوانيم جلوى كناه كردن رابكيريم لبن لست كد هيجوقت فرلموش
.نكنيم ما لصالا مال اينجا نيستيم. غريبهايم. در اين زمين غريبىمان مىكند ما مال أينجا نيستيم.
إن و له راون ما از gol بعسوى اوباز كرديم 56
Sy can a استد جه كسى برمىكردد؟ كسى كه أمده استه اصل قرار بر همين است: به خاطر همين
كسى ماتند مولا اميرالمؤمتين 863 مى فرمايد:
«سوگنه خداکه فد ابوطالب تن هرگ بیشترست اس کدک هی رش
اعلا نجل بحل AB دی
صفحه 55:
دوست داد به اه برد فلا قتی حضرت را میزد.میفرمید:
Lin و ب العف به خداى “alps aay aa
به خداى همان كعيداى كه در أنجا به دنيا آمده است اشاره مىكتد. فراموش تكتيد آنقدر مقامتان بالاست كه جبرئيل
بر مقام شما سجده كرد. ین مقامى كه قبل تغيير است: مئتونيد أسقلالسافلين'باشيد. با که هی وید
م تانيدب مام معصوم شبيه شويد. ما هيوقت نم شود به امام معصوم برسيد, جون أكر بشود به معصوم رسيد. مئ تان
زلود شك يه لحاظ منعلقى بد حرجه يغود وسيد موقوانأزآن رد شد لت م شود Aah lab ce
در بحث رياضى استد يك نغر مىتوائد ب نهايت باربه امم معصوم شبيه شود مثل حضرت زينب ل و حضرت عباس قنور
تال ناتک ما تم گرد هون
جقد ب خليفةالهتان فكر مىكنيذ؟ يك راهكارش لين است: هر كارى خواستيد نجام يدهيد. به ين فك كنيد
«اكر حجقينالحسنالمسكرى 5 مىبود. ابن كارى ركه من أمروز مىخواهم اتجام بدهم: ام میداد با ۵ همین
حرف جلوى hal QO رام ىكبرد. جون مى خواهيد شبيه أو شوبد. منلأوقتى مى خواهيد زيوأب يك نفررايزنيديا
خداى نكرده دروغ بكويد ا تعمت بزند ين حرف رابا خودتان يكوبيد ينا بر خا امام معصوم ين كارها را كند؟ مام
معصوم دشمنش ر! يخشيد به اهربيت 8 فحش مدلاند. اهزبيت ف متفستند فحشهاى ينها رامنطقى جواب
ye كمى به بن موضوع فكر كنيد يك نفر خدمت اماافر 8 رسيد. شروع كرد به حضرت اماميق ينه وهی
کردن,اقت رون ار اهب که مگویی hs ددم برسد. گنای که موی دار
اشتبله م ىكتى و تهمت موزنى كه خدايه داا تو برسد. خيلى كا بدى مىكنى.٠ منطقى مىنتستند فحش هابشان را جواب
میدادند*
هنگامی که سل لب مخوستند از ان یرون .گر هفتخوان رستم را يخواسن رد کند! یکی
شکمب كوسفند موريخت. أن يكى خاكستر موريختء يكى تيغ Sige دگری سنك میات وبکی فحش مىداد
شستن خاکستر هم سخت بود جون لبأسهاى عربها سقيد بود. عمدا خاكستر مىريختند كه مجبور شود بشويد ييرمرد.
يهودى عمدأ خاكستر مىريختء حضرت ديد دوسه روز از خاكستر خبرى نيست» قرمود «اين يبرمرد كجاست5» كفتد:
این است. لا میبیندخیلیراحت میبخشید.
Soi Mascon فرمود: Benya aot
جقدر إن كيندها. حفد و خضبهار| راحت فرلموش مكنيد و م ىكوبيد: پاش كن. جه اهميتى دارد. حالا فحشى به ما
یی ام اد Pa eS I a nt ade ae
اسلا ای تین کل هک وان
ره اج یز اس لآ ای وه چم
0
صفحه 56:
داد. مگ ما کی هستیم!» خیلیوفتها که به ما بمخوردنشأت گرفته از غرومان است. مگر ما كه هستيم؟! خيلى ازاين
تكبرها به شيطان برمىكردد. در لين حالت رفيق شيطان شددايم.
غود إلى أؤليائهم؛ قطماً شياطين شيهات تاروالى را ضد احكام خدا] يه دوستانشان الفا
شيطان به رفيقهايش هم وحى مىفرستد أبن قدر تكوبيد: «من» من شيطان استء خود اليس همين بود. مدام
فد هن بان نج Sih alc lige
قال فافبط: لزلين محل ملكونى رود آی ۲4
فاك fats برترديد تو راندمشداى. Tt
از رسول اليك بالاثر هستيد؟ حضرت بسيار توهين شنيد به والله قسم يكسرى ماجراهاى تاريخى را نمىتوائم به
خاطر شئون oF A حضرات دارئد يكويم كه جه توهين هابى شده است. بعضى از مسائل تاريخى تا نوج توهين را هم
tod I a sat و تاسزا را هم نقل كرددائد كه أكر به يكى از ماها بكويند. زمين و زمان انش میزيم. ملک
م انداختندء تيكه مانناختتد ايت مىكردفد اكرباخدا نديد يك بج دوسالملى بايتان را نيشكون Sern pS
بفلش م ىكنيد. م يوسيدش» مىكوبيد: «تو مك يدر و مادر تدارى؟ بروم مادر وبدرت رابيد كنم » دنبال تربيتش مىكرديد.
أتاوقتى خودتان هم سمساله باشيدء بجة دوساله كه اذيت كتد. شما هم توى جشم آن یکی میزید بههای شیرهشیر
خیلی باهم دعوام ىكنند. اما كمى كه يزكتر م ىشوند. متلا مىكوبند: «مامان! ين دفترم راياره م ىكند *يجه را نع زد
ما كوجك و حقير هستيم كه نقدر واكنش نشان مىدهيم. در نزغ و همز شيطان م ىافتيم.
© اصل 17: فاصله انداختن بين كناهان
بعضىها هستتد كه برخ از ذائل اخلاقى را اتجام مردهتد. تمىتتتد جلوى خودشان را بكيرقد و حالا م خواهتد
ترف كنند. بييند فاصلدها را زيادتر كنند. ملا اكر يبن تكرار اين رذيلة اخلاقى: هر يك هفته يوده است. ین فاصله را رای
GS ایحا مر رز iW SEC nt ih a pg
كار خودشان ميد كه م تند عقب a و خبلى وفتها ملاس زد روز که ie angel pla ay
صفحه 57:
دلشان نم يد اتجام دهند خيلى جالب اسه مالأ ىكوبد؛ منک پچ وزعب داختم بنج روز ديكر هم عقب مىاناز.
ماه رمضان للست. سى روز عقب algal wp go ياد مى كيرد كه بتوقد جلوى نفس بايستد. مىتوانذ موقق شود. به
همین le كد دارم مكويم لين شدنى ست فكر تكنيد ملأ يك جيز عجيب وغريب استه ته اصل فاصله انداختن
بين كناهان راحت است. نه فقط گنه. کارهای دیگری هم با اين اسل میتانانجام داد مثلاً طرق سیگار میکشد.
مى خواهد ترك كند كر Ae RE ME in روزى جهارخ بكشد يك هفته جها Rin Gas en ASG
بعد دو نغ هفتة بعد يك نخ. هفتة بعد يك روز در ميأن. هفتة بعد دو روز در ميانء هفتة بعد سه روز در ميان و.. . مىيينيد.
.سر سال اين آدم از روزی هفتهشت نخ سیگ به هفتهشت روزیک نخ رسیده استم ین خیلی پیشرفت خویی است وب
لو فشار هم نم ىآيد. إين را دقت كنيد. من فقط براى بحث تكناد اين مطالب را نم ىكويم: برخى رذائل اخلاقى را هم بايد تك
كنيم. روزى ينوشش نخ وینستون یعتی سالی یکمیلیون تومان پول. پول یک کلاس خیلی خوب است. پول یک تغذیذ
مناسب است که رف میتند رای خودش و خانواداش داشته اد خب این را کم ند ما شيعيان حق تداريم با عمرمان
بارى كنيم. أن دن بوستمان رام ىكتند مىكوين: فكر كردى تو الكى بودداى؟ توا محب اهلبيت لغ أفريددام تا عموت
راكم كنى؟ بيخود كردهاى. مكر دست خودت بوده ست!» أدمهابى مىشناسم شصت سال سيكار مكشيدند خودشان
كنار كذاشتند هر سن هفتا وخردداى سال سيكار را كار گذاشت. شهييد همت سيكار م ىكشيد. رفت خولستكارى. وش
كفت: ويس من هیچ لد ندارد جز ليذكه سيكار م ىكشدء أن هم قول م دهد تكشد » وقتى بركشتند دنست كود در جيب
شلوارش سيكار Ca ahah «مادر نم ىكذارم حرفت زمين اند ٠ همانجا له كرد و تعام شد درعورد امام خميتى ف
نقل شده لست كه سيكار م ىكشيد امام م ىكوبد: یک روز پا كرسى ننسته يودم, دلشتم كتلبى مى خوندم؛ يكتمرتيه
كفتيم سيكارى يكشيم. بلند شدم. وقتى بركشتم. كفتم يا خدا لبن جيست كه يمخاطر آن من كتاب به اين اروشمندى را زمين
كناشتهام؟ه همانجا يهش كرد و زمين اتداخت. اراده مىخواهد. خيلى وقتها هست ما نياز يدتى نداريم: نياز فكرى داريم.
دیدید نهالى كه مىخواهند ترك كنند. سيكار خاموش دستشان مىكيرند؟ جون عادت كردءائد. فلذا مؤمن اصلا به
هيججيزنبايد عادت كند.
al gl a يايد عهدتان رابشكنيد. اك سريكى دو ساعت به شما فشارآمد. بكوبيد: «نه. من قول داددام دو روزيك
سيئكار.» عبهد را نشكنيد. خودنان را له نكنيد. مرد باشيد. موفق مىشويد. جون شيبش نرم است اصالأً متوجه نمى شويد. بعد
برلى خيلىها الكو مى شويد. معتاد داشتيم باتربت لباعبد الله كه ترك كرده استه لبن لنرزىلى است که ما داريم وغرييها
اند
6 اصل ۱۳: استفاده از مکارمالاخلاق
ین خی مهم فستد مت مها یکسری خویه کی در قتریت ات باه صورت نی مق ما
آدن درد كه بنده اعتقا درم هر دوناست. موبينيد يجذ دوساله شكلاتي كه دستش دارد رابه ديكران هم مودهد يك
بجه هم هست كر شكلات رازو بكيريد كربه موكند هردو هم در يك خانه هستنده ازيك يدر و مادر ان خوردعئ ولى
اخلافشان فرق مىكند. ين ازدوة تربيتى بيش از به نيا مدن تشنت مىكبرد تيت در أسلام. قبل ازبسته شدن تطقه
صفحه 58:
شروع مىشود: ب نذرى كه شما مى كنيد كه خدا لين بجه را به من بدهد اين تذر ست که خد را ضامن تریت این بچه
ye خواهد نطفة بجداش بسته شود مشيهد م يود مواقبه موكند. م ىكويد: هيك دهه من غذلى دهم
خوردم. هلت بودمغذای هبنت خوردم. بن بيد تطفه بشود اثر دارد. زمائى كه مى خواهد نطفة حضرت as بسته
شود. أفارسول المع جهل شب قبلش میوند خانة فاطمهبنتاسد ١8 مشغول عبلات و رياضت مىشوند حضرت
ease ينام م فرستند: «جه شده است؟» حضرت مى فرماته: لين ام ابهى است.» بعد أن ماجراى معراج و سيب
بيش مىأيد."يعنى تفذيه اركذار استه أن شبى كه نطفه بسته مى شود در تبيت يجه خيلى اثرداد. ين مى شود كه يك
بچذ دسا ایک بچذ دوسالة ديكر فرق درد اما علماى لخلاق م ىكوين: «اكثريت لين مكار الاخلاق. اكتسليى لسشد».
ی باتوی است. ing Asap
«به راستى خدلوند فضايل والاى اخلاقى را مخصوص نيا كرد. بس هركه داراست, بايد ستايش كند ء".
PO a spn SBS منخصوص يبامبران كرده استء بس هرك pel de ca که
من وشا بيذ شك ركتد eS owl iad ca fg كتيده ماه گید و رکه داد
باتضرع ازخدا بخواهد. راوى مىكويد: «برسيدم أنها جيست؟» خضرت فرمود:
«الوزع: الوع: الصتبر, الشكر, ألخلم, lh egal bin At صدق الحديث؛ آداغ الما
ترهیگار: قاهتد ipl igh als SU. inde pds Cg
خوبه تيكوكارى» تيك سخن كفن و راستكو بودن. امانتدار يوحن »
انها آن قضايل اخلاقى است و بعضى از شماها داريد لنشاءالله حمهمان دلشته باشيم م ىكوبند شكر كنيد شكر تعستة.
افزون كند اما م كوبند: «نداريم. من آم شجاعى نيستم ترسو هستم. يكمقدارى خسيس هستم؛ شخ یسم
جدكار كنيم؟» آن رابا تضرع بخواهيد. همين شبها از خدا يخواهيد. بكوبيد: «خدايا من شجاعت مىخواهم. خدايا من
سنوت می واه WS یاه من دم خدای من غبرت بدم»اها رد و زن دحا خوب اس برقى زاین
آقايان هم داشته باشند غيرت بحث ديكرى است. ليها رادقت كنيد بس إينها اكتسابى است. يراى ترك كناه. آن فضيلت
اخلاقیای که در وجودان هست را مین قرار دهيد. آن را وسيلة بلندشدن قرار دهيد تكيدكاه قرار دهيد اين خيلى خوب.
a lag) Cal كه نداريد ب تضرع و كريه بخواهيد به شما مى دهند. حضرت امبرالمؤمنين قتع میراد
ار انیت خود راي بدبارى بنماى. زرا اناك انست كسى كه خود را هماتتد مردمى کند و از جمله
أثان يه حساب تيليد»؟
| تلد سل رت زا ات سر لیف اسف ار و
ركد عمجتس از مد
لاخ قو مت لقره دسالا
صفحه 59:
.يعنى أداى آن اخلاق خوب را دربيوريد. مالا خسيس هستيد؟ با عفلنان به بن نتيجه برسيد كه صدقه خوب اسست.
اينجا فقط عفل راهكشاى جلوكيرى ازكناه استد يا عقلتان به لبن رسيديد كه صدقه خوب لست اما جانتان مى خواهد بال
بايد وقتى مى خواهيد دويست تومان در صتدوق صدقات بيندازيد. خب ابنجا ادلى أدمهاى سخى را درباوريد. بكوبيدا
#عقلم كويد يايد بيندازم:» خيلى كارها هست كه تفسمان دوست تدارد اما عقلمان به ما دستور م دهد اجام بنهيم.
هرکسی که حت لاله ی در دش bp Niacin oo ply allege a است. بای همین
ely gle Mel شده است.برای ینک حرف زور قبول تكرد و مردانه جدكيد. طرف قرد انست. مردانكى دارد.
بأمرام اسست. هيئتىهابا قرام هستند. بنده تحقيق كرددام. عامل نجات بسيارى از لنسانها رابا مراميودن يافتعامب خدا شاهد.
است. زجي" دشمن اهربيت لل بود عثمانى" بود. مىكفت: «على و اولادش عثمان راكشتند » جابى كه اما حمين 800
أزاق م ىكردند. لبن راه مىافتاد و زمانى أترئق م ى كرد كد امام حسين 5ت بروند.يعنى دقيقاً عكس كارى كه اما حسين 88
انجام مداد. سعى مىكرد اجرا كند. اما حسين أنه ده دقيقه با يشان منطفى صحبت كردند. دليل ng زهير ديد
همدلش تحت إلقاى تبليفات فتفى بغاميه بوذ است. لا گفت: خی امردی اس لین مرد را let pl Ls
شهيد شاهرخ ضرغام. مرام داشتء شاهرخ ضرغام باديكارد كاباردها بود. در کباهها نهایی که میآمدند بدمستی
م ىكردند و لاتولوتبازى درم أوردند رابيون مىانداخت: يك شب يك زنى فاحشه بود ونمى خواست به أن كار قن دهد.
شهبد يه و كفت: «جرا مىخواهى لبن كار رايكني؟» تكفت: «بول ندارم» كفت: «لين بول را بكير بو مرام داشت. لذ لو
ys أن جادوكرهلى كه جلوى حضرت موسى لينم ىأند همهشان عاقبت بدخير مى شوند قرآن م ىكويدفقط بمخاطر
این است كه نها در مقابل حضرت موس لبن ادب اختيار كردند.وقتى حضرت موسی نت فرمود: اشم یدزد به
ييخمير خدا كفند: i شم بغمايد.»' همين! دستشان را كرفت برد يكى هم متل حضرت عباس ی مى شود خداى
ادب! شم رهم میخزند
آن حقطاب و اهبهدرخیلی مها وجد اد من املاخود عاشق أدمهاى با لدب هستم خيلى لز حيئتها به
من میگویند یا سخنراتی اما من تمیروم. مداح هیئت برایم مهم است. مستمعین هینت برایم مهم هستند. ولین چيزی
هم که بایمامیت درد دب است. خوب نیست آدمجلوی کسی بگوید اما حاجآفای طاهری آم با ادبی است. من یک
حرف لفو و وه یشان نشنیدام با کنید باه ده جبی ها هم هدام فریع شم با هم رون sob
من يك حرف لفو تشنيددام. لا عزيزقى يودند كه اوم نمى شد كه لبن أدم. مدح اهيبت فا هم مىكوبد من لين حرف هاى
سخيف وزشت راازدهانى كه كفته است «حسين» ازدحالى كه كفت لست «زينب» مى شنوم! مى شود لبن حرف هار دهائى
oa تام علان مجلس بط مد
هن ی لش لد من رجف ود ری بت سل یوت ششذ
et ات یی اتب ای که ین ان يقاوم بسن كرد تر هاب عات يك مرو ان اعفاد ات
5ط 5757©
صفحه 60:
بزند که كفته ست «فاطمه»؟! لدب خیلی مهم استد دست بگذاید وی همین ادب و بگوید: «من عاشق غیرت
عباس قت هستم » شما رامىخرند. أن را مبنا قوار دهيدء بقية جيزها را كسب كنيد.
بسيارى لز افرادى كه به جاهاى خاصى رسيدداند. ادب ذر مقابل يدر و مادر ذاشتند. بدرش حرف زور مزد اما اذب را
رعايت مىكرد إن كه دم دست استه در خانه اجر Ai مىكذارد بريد دست بدرتان را يوسيد؟ دست مادرنان را
بيوسيد؟ نه نمىكذارد شيطان مردائد كر بيوسيد كار تمام لست و همان جا يك هدية خوشكل به شما مودهند. اما نم -
كذارد. زنك باشيد. هدايائبى كه به شما داده مى شود را سريع به مادر بسباريد مثل أن يجداى باشيد كه بولى دارد به مادرش
مدهد و م ىكويد: «مادر براي بنجان كن. ٠ بعضىه يكسقدارى بخمه هستند. يول را دستشان م ىكيرتد و همين لور
راه مىروتد بعد م ىآيند از دستشان مىدزدند. بعضىها يكمقدارى زنكتر مى شوند. Sige بنهان م ىكنند. اميك
قردى أن بفل ليستاده مى رود يعدا درم وود كسى كه از همه زرتكدتر لست به مادرش مى سيارد م ىكويد: «مادر يكيريد
بويد يهان كنيد ه هر زمان هيئت رفتيد احساس كرديد تان سيك شده. يكوبيد: «خدايا مودانم نيرون ياي بن حراملقمة
شيطان أن را زده لسته ashe let كوم با زهرا بن امانت. ودعه دست شما. لازمم شد و وتان صلاج
aden agi ace Spal انآ پل رگ داشته لست وين مر sags as gy acids
دانشگاهی بو پل ره شمامدهدموید: ان همان بول است؟ ين رابريمنكه داشتيد؟» gy lee te
ماد متا است امن مادری که حرف ومد آن ماذرى كه معصومه استه حواسمان اش یس اصل
در على مكار الاخلاق لملمسجاد قنخ ۱۶۰ مودک در ath cp استقاده از مكارمالاخلاق: اصل خيلى مهمى بودء
ار رید بای بای cal Aaj te i py aaa دوزده اصل اساسى طيقفبتدى مى شود ربد ما ياد
من موداتم مثل ترسو هستم. مىدائم مثلاً سخى نيستم: كريه كنم بخواهم. بعد با آدمهانى از أن دست يجرخم كه ياه
بكيرم ودر من سريت كن اث هونشين مهم اسه با أدجهاى سخى بجرخم. با آدرهابى كه باحيا هستتد ب أدمهاى كه
عفت كلام دارند بجرخم.
© اصل 116: رامكردن نفس
میپرسند: «ماه رمضان دست شياطين بسته ست اما جرادر اين ماه هم دلد يدرمان را درم ىأورد؟» به لين خاطر كه
ديكر سرعتمان با شيطان يكى شده است. در دلمان تخم كناشته است' ودر قلبمان جوجدها درآمددائد دار جيكجيك
مىكنتد: حالا جه شيطان باشد. جه شيطان نباشد يعنى شيطان هم كه تست این نفس هست. خودش به صورت خودكار
كارش را بل استه تربيت شده الست. أن زمائى هم كه صاحبالزمان 200 ظهور مىفرمايند و كردن ابليس را مىزقند ' نفس
كماكان هست؛ آن كسى كه نقس را تحريك م ىكند ذيكر نيست وكرنه خواستدهاى نفس هست. در هوردهاى ترييتى كه
singe bt epg
صفحه 61:
أقا احبالزمن ری مردم خواهد گاشت. و دمتی که بر سرمردم خواهد کشید. خیلیه ترييت مىشوند و ار
نس خیلی کم مشود ما با هم قس خواهد بو کسانی که خی میکنند اقليت خواهند يود
ما بايد يك كار اساسى انجام يذهيم. شيطان سرجاى خودش فست. وقتى ديكر با ما كارى ندارد يعنى ما از لو جلوتر
زددايم. مثل أن شخصى كه در خواب ديد شيطان يك رنجيرى به دوشش است و كلى هم طناب دارد. كفت: «اين جيست05.
شيطان كقت: اينها برلى شيخ اتصارى استه م ىخواهم لورايكشم.ة كفت: «مال من كذلويكى انت؟» گفت: «تواصل
طاب لام دار من سوت ميزنم دتبالم مىدوى! تفست رفيق من أسسته» از ما بتدهايى أويان لست كه شيطان
دست اتدازى م ىكند مدا انها رام ىكيرد يلي لين بندها رياز كنيم. محمل كار شيطان, تقس انست؛ما كر روى نفس كار
كنيم ماجا تمام مى شود. شيطان تسويل مىكند. به شما شؤل مىدهد شيطان القاى أمنيه مىيكند. لما خود نفس هم
slay أن خواستهها مى خواهد ينكه م ىكويندجهاد اكبر مبارز با فس است وق شوخ نیست. أن جهادى كه طرق
hye J Saye جهاد اسر است. جها اكب al allay تقس تا خذلى قدرت كيرد وتا خدايى يش
pe جابىكه قرآن م ىكويد: «بت ينها تفسشان است. ينها خودشان etal بعضىها خودبرست مى شوتد
عرجه تقسشان بكويد كوش م ىكنتد
ما دو نوع نفس داريم: مثبت و منقى. اصلً نقس» يك مركب است. شما هم مئتانيد مركب را ترييت كتيد هم
موتوائي تربيتش نكتيد و فركب جموشى شود كه شمارا ينطرف و أنطرف مىبرد و مزئد مقضر خودتان هستيد كه
تكرديد.رامش تكرديد نفس مثيت از فطرت» وتفس منقى ا غريزه نأت م كيرد ماغريزه رهم نفى تم ىكنيم.
غريزه د نكا يك مسلمان مقبول است وبايد درست ارضا بشود اما بايد عقل حاكم باشد. منتهى آدم تبايد هرجابى و هرجورى
رارضا كند همان ور كه آم وقتى تشتداش شود از هر جويى أب تم خورد يلكه از جشمه أب مى خورد هر
تابسستان يكجا كير مىكند مىرود أب معدنى مىخرد. حتى بعضى موقهها آب سردكن هم ست اما بدش ميد م ىكويد
دستهايم كثيف ca مىرود أب معدنى م خرد. نج غريزداش أب مىخواهد لمايك عفلى هم ابن يفل هست مىكويد:
«هر أنى راتخور در غير ين ورت بعدأ بايد مريضى و بدبختى و ييجاركى بكشى.» يس ليتجا مىيبنيم أن نفس وقتى الع
عقل شود و عفل بر أو حاكم شود. برعكس خبلى هم خوب اسستء مى شود از لبن مركب تيزو تند استفده كود. شما به
تبیت عقل بوده است اين شدنى است.
Sipe sei Mac ad pe utes
وار يقت apes BLES Say Ea aon yal
یت کوی" كه لين مذهب شيطان يرست
ا له ود همذصهینستهاست: در کاب هت کاب شریت) که در سال ۱۹۰۴ نوش gS hae ah
خواهی کل شریعت بو بت gS go Cyd «هرجه دلت م خواهد اتجام بدد» ما اصلاً بن رادر اسلام تداريم. دل
«نقسم میخواهد» يدر همه زادرورده استد فلسقه لين شيطانيرسستنها
أي ay epg لفقم ذا مالا
وا لا از ید ام تا ال سل بش دنا فد کب لو
صفحه 62:
بايد قي آن جيزى رايخواهد كه عقل مىخواهد بايد تربيت شود كه عين حرف عقل el alse مثیت
برستيده و خواسته مىشود. محبت روى تقس مثبت مىتشيندد محبته در اثر عقل و علم به وجود مىآيد. مثل من كلى
بدهى دار يك آذمى كه اصلأ خوشكلى ندارد م أيد دستم را مىكيرد. يك محبتى أز لو در دلم ماقت إين بمخاطر
اقبافداش نيستد بس لين محبت براى جبست5 بحث عشق يك مقدار متفاوت است. قآن را شخم يزنيد. أيدهلى قرآن را
انطرف و أنطرف كتيد. زيرورو كنيد یک ی دار
در اثرعلم ووفكركردن و عفلاتى انديشيدن بدوجود مآد مىكوبد: «فقط ابن أدم دست من را كرفت.» لذا محبت بموجود
م ىآيد يعديك حس ذلى مىشود. خداوند در سورة حجرات آية ٠ مى فرمايد:
بين تعركنيد قرآن ارحب و محبت صحبت مىكند محيت
و يَف فُلوبكُم؛ ولى خدا ليمان را محبوب شما قرارداد و آن ر در دلهايتان
اراس ۱
إيمان يه ذات در دل شما خواستنى استد زمائى كه يا عقل فكر كنيد. مىبينيد ايمان دوست داشتنى ست. بضیها
علم هم دارند اما عقل تدارد. علم دارد كراك بد است اما عقل ندارد. يس م ىكشدد قرآن مى فرمايدة
+أفلا يعقلون +"
نمیفمید؛ ال مود برها را درمورد LE اسفاده رده است که تارتین ی رپس زد
tl ge lags sighs جون مىدانستند همه لحاظ على يبتر است. على أفقه است. أعلّم لست أشججع است.
آتضب استء همذ لين ويزكىهارادارد يك صحابعاى باوريد كه دريك مورد لزاميرالمؤمنين al gle HEB يبدا نم ىكنيد.
يس جرا على رايس زدند؟ قوآن م فرمايذ: «بر لين مطلب علم داشتند يلكه عقل تداشتند.» تكتة خيلى قشنكى است. يعنى
عقل داشته اشيد به علم برسيد علم را به شما داددائد. دانش را به شما ذادماد. آدمى كه غاقل است از أن بستر علمى
درست hay pS Ey Re Sy th Se ah Se Ue as cli
فتواى عقلاتى م دهد و عقل شم فترای شرعی را یرد قآن در Sapo
sey
ی اگرته Se bl GH كنيد مىبيتيد ا كفر و فسوق و عصيان بدا میآید. حالا یل ینآ وی
دایم کین را شاه کرنه استءک امن هدشن محبوب بو ام رجوع نکدند pogo a تسب بر
وَلْفُسُوقَ وَالِْسيَاد" كراهت ذاتى و كراهت فطرى و عقلى داريد. كدام عقل سلیم از حرف زور خوشش میآید؟ ایتجا نکن
sca ig ye لكف مفد ات و سول" جع پستهمشید. گید تسب لبج سد عراف
خی داشتید. در حالی که ار رجوع میکردد میدیدد که هخا دانستن و نی ce in wlll ge Gi
ق لياه وكقر وبدكارى و تافرماتى را ناخوشايند شما ساخت. 4
Sse atte
وه تج بلح كد عل ز ل حكم كدو لد مزه ل حكع كد رخن حك ده تسین مان وهای لمي
صفحه 63:
مود چه یی داد یک تفر از خی که یداع از مین رفته ات و کشته ش
وجود .جنک نم یعقلبشد.
ست بدش بيايد؟ هيج دليلى
معط ی a ee
من خدا رن ارو توس باه رویمحبت یسم ۱۰
چون عم ادا عفلکامتین هه راید و به محبت خدا مىرسد. و شوق عجيبى به خدا درد لا وفتی
ae lye بايستد از خود ييخود مى شود جرانمازمان خوب نيست؟ باى نکب محبت هی وگ بهمحیت
الهى برسم موحد م شويم. موحد كه شديم اصلا تمىتواتيم كناه كنيم. اكر كسى از ذات كناد أكاهى بيذ كند. بیش
خوشايتد نيست. فلذايبامبران جون عام هستندء ناه نم ىكنند. جون معدن علم اليهى هستند و بدى كناه را مىييتتد.
درعورد نفس. اولبن كارى كه بايد كرد جبست؟ يليد ين قرقب سركش رارم كنيم نفس ما كاملأبا ln se
استه مثلاً وقتى يك لواشك به شما نشان مى دهند هنوز تخورديد اما بزاق دهانتان ترشح م ىكند. لواشك تخورديد لما
میگوید بدن من شرطی شده است. چون با ود بدن مى فهمد. بدن شعور دارد. مىكويد: ole ترشی فا است
مدام بزاق در دهان ترش كند. ب از الا أماده كن.ه ماجراى سك پاراوف؟ است. سک پالوف در نمی و
اشرطى سازى معروف نست. يولوف رفت به سکش نا بدهد. ناه كرد ديد سك همين جورى بزاقش مى ريزد. قهميد اين
سك ديكر لين غذارا فهمينه. شرطى شده است. يكديار كار ديكرى داشت نمىخواست غذا بدهد برق را روشن كود فيد
دوباره همين طور دارد يقش مى ربزد هميد جون هرب غذا را مىبرده برق هم يون مكرده. لبن سك به برق هم شرطى.
شده استد يا متلا يجة كوجك بنج بار شير خورده شرطى شده ست» مىذائد وقتى كوتداش يستان مادر ا لمس م ,كن
اشيرخوردن شروع م شود.
نفس رام شود شرلى كرد. حيون رام شود كارى كرد كه بد حرفتان كوش بدهد. سك شرطى مى شود كه صاحيش
رام شتاسد اماغربيه رام ىكبرد. هر دوتاى اينها با دارتد جشم داد کل هم هستن. من ان را بشما گوم میشود
نفس انسان راشرطى كرد یی کال زقس سواری گرفت. ملد باشگاههای رورش اسب که اسبهایی که یک خرده
زگ میوند رت شش مه از مادرشان جد میکند و دریکی لز تافجدها ذكه مىدارئد ينها همدجيز راكاز م ىكيرقد. در
و ديار را كاز مىكيرد. لبة آهتى ps eH رنكهاى درا میخوند. ار ین اسب تودهنی تخود کل دیر از آن
اسبهایی میشود که گازمیگیرد و صاحیش بدبخت میشود. یه کسی که آنجاست. آموزش داهاند ین اسب پوزش را
میآورد و شروع به خوردن رنگها میکند. محکم روی پوزش میزنن. یک جيز تند هم دارند كه به در مى زنند و أبن ديكر
میفهمد که با گرفتند. دهنش میسوزد. با ایک چه کوچک شین شیر راترککند. فقل میزد تا بدش بای
كك استاد يرش ارتفاع است. ته ليوان مىكذارىاش بيرون مىبرد. نسبت به قدش خيلى مىيرد. دانشمندان أزمايش كردتد.
Recast داسف جب سوا
اق لين ينيع وتيف 1100م مسبت زولوت وال وكين
صفحه 64:
وی ین لبان بك شيشه ریک ریک میک إبن کک مدم یود مش بان شیشه یخود. لین م ىليد بيست
باركه بيد بعد شيشه را رداريد يكرت آخر عمرش نم تود لز دالخ ليون بيرن بييد. جون در ذختش مىمائد که زین
قا ب بالاتر ديد است. نفس رابيد همين طورى رام كرد آمزش رای sid Jie aS tie Bgl cade
ع ىكند اما حشره عقل ندارد مام ىكيم نفسى كه خقل ندارد يا عقل شرطى اش م كنيم. سسب خونى لسته از لو سوارى
بكيريد اكر شما اجار دابد نفستان بيتان لتكولكد يندازد:ديكر تعام م شود. در خانه اكر ككس است يك حرف بسن
است. در وجود اسان کسی که حرف آر امین عقل ست. تعام شد و رفت. اجازهندهيد كه نفس يكوي نا
مىخواهم. أن را مى خواهم» غلم كرده م خواهد! جنان ايد توى دهانش يخورد كه ديكر فكر نهار تكتد
خيلى ازبحثهاى شرطى شدن همان جيزهابى است كه شما به أن مىكوبيد 'عادت كردن" عادت مكنيد با غذانان
بخوريد خيلىها هستند. عادت مىكنند حتمابيد تمك بزتند. اصلاً مىبينيد غذا را مزه نكرده. لول نمك مرياشد أو شرطى
شده استء علات كرده الست باغذا آب يخورد جيزهاى خوردنى براى همه لمس شده و محسوس اسسته يك كلام يكويم:
مؤمن به هيج جيز عادت نمى كند.
براى جلوكيرى از گنه از چیزهای کوچک شروع کنید. از چبزهایی که دوست lal tala ندهيد نفستان يا همان
عادت یا همان خواستن به شم دستوربدهد. ما وقتی تخمه میشکنید.چه زمنی رها میکند؟ تا موقعی که تمام شود
وقتى هم تمام مى شود دهاتان خشک شده کلی آب میخورید. شکمتان با مىكند! اصلا يك اوضاعى بيدا مىكنيد.
چشمهیتان سرخ میشود. نمك هم خطرناك است. وقنى تخمه مى شكنيد. يك دانه را كه برمىداريد تا نزديك لبتان
أورديد. يكويد: #ديكر نمى خورم.» همانى كه در دستان هست را هم نمیشکنید. ار این را بشکنید مدش تعام لته
بكوبيد: «اين را تم شكنم. تا يك هفته. خداحافظ تخمه!» يا متلا دليد ا كوشى يازى م ىكنيد. بكوبيد: «تا سه روز
خداحافظا. بعد ازسه روز هم اكر خواستيد بازى كنيد. عيبى تدارد.
من خودم يك سرى تجربيات شخصى دارم بحث منيت نيست. خدا أن كسى كه دنبال منيت ات وا لعنت كند
بحثى كه براى خودم بيش أمده رادلم اجرام كنم بنده استاد اخلاق دارم. م روم فرمول م ىكيرم. اجرا م ىكتم. جون روى
خودم جواب داده لست به ديكران هم مىكويم برويد اجرا كنيد من كاهى كه در ماشين مطالعه مكنم سردرد م كبرم.
نمىتوانم. جون تكان مىخورد. وفتى آدم در ماشين سرش خيلى بايين است حالت تهوع به أو دست ميدهد يك بارى در
كوشى ما ريخته بودد. بعضى موقعها مى نتستم لين بارى راانجام مئردادم. یک با در جزئيات ديدم سيزده يا هجده ساعت
اين بازى را انجام دام, كفتم ابن ب شرف جقدر وقت از من كرفته! ده دقيقه. ده دقيقه ازعمرم را كرفته. از شيطان بازى
خوردم. شبطان گرد گرد ابا كردوى ما مىبرد. كفتم به على ديكر بازى نم كنم. جون أبه على برلى من تعام لسسته
ری را هم باك تكردم. هنوز در كوشىام هست. نكنة جاليش لين است كه يك هفته بعدش أز بن بارى بيزار شده بودم.
كفتم من جه ميلى دلثتم ين يازى را انجام بدهم! وقتى دارد تخمه مى شكنيد. يكادفعه يكوبيد: «به على تا يك هفته
ذيكر تخمه نمیشکنم يعنى قولى كه به حضرت على ث8 داذءايد اسريك تخمه مى شكتيد؟ حالانمىكويم شما قسم
بخوريد. بن براى من جواب مردهد جون مطمنتأ قولم رأ شمى شكنم.
صفحه 65:
آرامآام نقستان به ابن نتيجه م ىرسد كه در خواستن. زياد با شما كار نداشته باشد جون نتيجداش تحريم يك جیز
نان كامل به اين تتيجه م رسد با شما كار نداشته باشد يه هبيج جيز عادت نكنيد حتى به ذكرهاى مستحب نمازنان.
ان له قط
همیشه در رکوع میگوید: boll Gy Oren ضيه ه يك هفته يكوييد: «سبْخان il ميان الله
آنجاهابى كه مىشود عوض كرد. نه ذكر واجب را تكذاريد عادت كتيد. مؤمن به هيججيز عاات نم ىكند. ديديد بعد از تماز
لام م دهيم. جون سمت جب امامرضانتة است. سريع به جب مى جرخيم. حالا براى كسى مثل ماكه در ايان مى جرخد
pla se ee eS al Ma cles عوض مىشود. يكدفعه موبيتيد در مسجد براى سلام به
أمامرضائي» به جب جرخيديد و همه دارند ذكاه م ىكنند با خود شان مىكوبند: لين دبوانه به كجا دارد سلام م Tana جر
aslo
المقدس سلام مى دهد؟!؛ جون عادت كردءايم.
ما دبيرى داشتيم مىكفت؛ «رفتيم يش يك استا يزركى كفتيم؛ «أقا نازمان جطور است؟ مى خواهم يبينم خوب
يا ند كفت: «اقنوت نخوان.٠ كفتم: «باشد.» جند روزى ما نماز خونديم. يك روز ديدم در ركمت دوم در ركوع دارم
i pe یا یله چونعادت کردم
از همین چبزهای کوچک تخمه شکستن شروع كنيد. عادت ذاريد با غذا آب يخوريد؟ بكوبيد: «من دیگر با غذا آب
نمخوم »و کنر بوی. عم شد بهخدا شدنى است. خيلى هم أسان ست اصالاً سخت نيسته يا مل عادت داريد حتماً
غذا رابانان يخوريدء بكوبيد: «من تاده روز نان تمىخورم.» تمام شد بعد از ده رز كر خواستيد مىتوانيد دو روز ديكر هم
أضافه كتيد. يا بتج رو ديكر اضافه كنيد اين ديكريا خودتان
من بايد به اين نتيجه برسم به عنوان يك مسلمان. انشاءالله يك مؤمن. به هيججيزى تبايد عادت كنم. با يك
جيزهاى سادة لينطورى شروع كنيد مثلاً ابنطورى آبخوردن. حتما أب سردخوردن. دبديد ما جقدر اين جمله را استفادم
م ىكنيم: «من عادت درم.» بنده يك برهداى كمردرد كرفنم. ذكتر كفت: « فقط بايد به شانة جب ب راست يخولبى:» حالا.
آنها با جيزهاى شرع اش كار تدارئد براى ما همين كه اسلام مىكويد درست
استء جون روى شانة جبء سر معده روى قلب مىافتد. فشار مىأورد. بحث خيلى علمى است. بايد جنينى بخوبيد. دو
دست را بين دو نو بكذاريد كه ابن نوها بههم برخورد نكند آسيب برسائد. حالت جنبنى به شانة راست يهترين خويدن
Sa براى لينكه كسى the بشود فقط كافى است يك هفته روى مبل بخوبد. جون روى ميل باهايتان يبون
مزند. نمىتوانيد دمر بخواييد. مجبوريد به يهلو يخوابيد يك هفته مىخوابيد عاات مىكنيد. م ىآييد روى فرش هم همين
طورى م خوابيد. شرطى مى ثويد جون خواب خوشايند است» خذا خوشابند است. هر جيزى كه خوشايند باشد كتارش يك
جبزى تكرار شود. خوشتان مىأيد هر جيزى بدأيتد باشد كتارش يك جيزى geal aes by Me خوشايند
الست لذا جاى روضداش خوشايند مىشود. قيمداش خوشايند مى شود. فيان بعد از هيئت هم برلى طرف خوشابند مىشود.
خدا نكند كه جيزهاى ديكر هم بعدش بيايد. كه با دشمنى كه من مىشناسم؛ م أورد.
أسلام م ىكويد به شانة راست بخوابي
از همین فردا شروع كنيد. متلا مى خواهيد يكوبيد: «بنج دقيقة ديكر بخوايم. ٠ بنج دقيقه واقعا هي جيزى را کم وزیا
نم ىكند به نفستان بكوبيد: كور يدرت» الان بلتد مى شوم.» كلأيك يدر فرضى برابش در نظر بكيريد و هرجه فحش داد
حول همان باباكنيد! أا رام م eat ياد م ىكيرد كه جلويتان تابستد. برعكس به شما متمايل مى شود و هوليتان ر.
صفحه 66:
هم اد. چوندوست درد سختی ند ye aS lg Sab اهرجه a aK
يبشنهاد نم دهد
© اصل 18: مبارزه با كناه در مستحبات
od اصل خيلى جالبتر از اصل قبلى الست در مستحبات با كناه مبارزه مىكنيد. قبل از اينكه شرو كنم. يك متال
.بزنم تاخوب جا بيفتد. مككر عادت نداشتيد مثلا از خواب بيدار مى شويد بابد حتما يك ليوان جاى بخوريد؟ خب در ماه رمضان
جه شد؟ با لكد زبرش زدید!حالا فهمیدید ثر روز و مه رمضان چیست؟ شکستن همین عادتهاست. در ماه رمضان ساعت
خولتان راعوض میکی. خوشگلیاش این است که اصل اده قوى مى شود ما كفتيم كناه كردن را دوست تداريم وله
بالل بعدش هم بشيمان م شويم. مشكل سر لين است كه ارادة تك كناهنداريم؛ برلى لينكه نفسعان سركش استه
مى خواهيم جلويش رابكيريم. قن أيد خيلى فشتك دارد. مى فرماد:
oo A BiG pb Oe op yy افوی, فا هي
ae abe aie co alsin ga ترسيده و نفس pe
که و اما کسی که از مقم و متزلت
8
کسی که هچثت میرسد. جنت ماش است.خاناش است. چا نش است: جنت مال خودش است. و کیست؟
کسی که به مقام خوف از ربش رسيده أست و نفس خودش را هوی I oe ight aS hs Se
نم ىكوبد نفس خودش را لز كند هی میکند. شتا نکن رن خییعبرتهیش دقیق ست. My a Se
هوی تهی میکند » كتاه بد لست اما خيلى هوئها هست که گنه نیست. ملًهوس کردم بروم یک لین آب بخورم.گاه
Al ead م كويد كارى كن نقس به شما دستور ندهد بلكه عقل دستور بدهد. يك جاهابى لازم است توى دهن لين
اسب زد به درآن اصطيل فلفل بزند. در عوض يك عمريك اسبى داريد كه راحت هستيد وكرن دائم لين طرف و أن طرق
راكاز م كبرد بجه يك بار كريه م ىكند ان كرديد رام شده است, دام داريد ضير مىكتيد بچه بغلى شده. بدبختتان
م كند تابتج سالكى همين طور بغلنان لست. حال یذرد دوبر كربه كند. با وار ايك طور ديكرأرلمش كنيد
نفس ديكر جرأت بيشهاد داهن هيج جيزى به شما راتدارد. سيبخوردن كناد دارد؟ وله ته مك ليتكه حرام ياشد.
و مال خودمان ناشد. یک سیبی با مال حلال آدم خریده. آرده است بخورد. هیچ گناهی نداد. میوة خوبی هم هست.
عباس بای سیب قرمزخیلی دوست داشت. ده دیق لین سیب را نگه یک یکخود بو میکرد. وی آن چاو مد
بیش بشتر شود نا میخواست بخورد میگفت: «ن شرمند. اه روز سیب ممنوع »یی ما حلالخدا را اد بر
خودمان حرام نمىكنيم: م ىكوييم: «تا سه روز ممنوع.؛ باس یی تسار بود. یکی از ان سرهنگها دخل«فترش آد
شهید یی سیب راو تارف کرد. گفت: «جلوی خودمبخور هو گفت: یل نم گفت: نهخواهاً ار میشود
صفحه 67:
بخور نفستان ديكر يشنهاد نمهد: ان میخواهم. آن میخواهم» وقتی هم شيطان هامید نا
Sc tle «خفه شو برو بن همين طورى سيب علدىاش رانمىخورد. بعد برود مال حرام يخورد؟ ساكت شوا
من بدبخت بايد بيجارك اش را يكشي » همان نضسى كه نا ديوز به نفع شبطان جفتك مىانداخت: شروع به نه كقتن به
شيطان مىكند به همین سادگی این شدتی است.
ماه مارک رمضان چه جيز به ماد مدهد؟ آب خوردن حرام است؟ نه واللّه ناهار خوردن حزام است؟ نه له یک
ماه رمضان همه جيز يدهم مىريزد ناهار خوردن حرام مىشود. حلال است اما اكر بخوريد. روزدتان را شكستيد. در ماه
ومضان يل م ىكيريد كه ابنج يك اولويتى هست كه اكر من بخورم تنييهش هم محكم استه ار روز راب عمد باز نید
ais يك كفارة لساسى لست كه دو برب زمان ماه رمضان بيد روزه يكبريد و خيلى اذيت مى شويد تف ذيكر سرغ
SSS ota ih Se Olli shel
توا همن بازدزگی اس همین افسار است: ری که در گرن اسان و دست عقان است. ین مشود توا
IS برهيز م ىكند مريض بابد جدكا كند؟ برهيز كن تقوا هم مى شود يرهيزكارى. جلوى نقسش رام كيرد
م ىكويد: «ديكربرلى من از لين غلحاها تكنى. كه اكر بكنى خودت مردانى.» ذا نفس ديكر به ما دستور تمي دهد.
روش eS ast استد بعضى موقعها نفس بايد تنبيه شود نه در واجباته يك يله م رويم جلوتر يعنى در
مستحبات. من دام براى سخترنى ليخطرف و أنطرف موروم: اعت دو و سه نصف شب مورسم. م خوايم؛ ديكر ممكن
است نما صیح قضا شود تبيه قضا شدن دو ركعت نماز صح ان است كه دو ركمت قضايش خوائده شود ابن فيده تدارد.
خب معلوم است م صرفد. لبن يكى واقعأ مىارزد كه ساعت ده صبح ازخواب ببدار شوم يخوانيم. خدا ممهربان ست اما ینجا
بايد خودتان براى خودتان تنبيه بكذاريد. تنببه خود من إبن است كه اكر دو ركعت نماز صبحم قضا شود. ايد يك روز كامل
نما خوا وقتى صداى كوشى براى نماز صبح بلند مى شود ا خودم م ىكويم: ١حالا بنج دقيقة ديكر بخواب» ولى وقتى
ياذ لين مىلفتم كه بايد هفده ركعت يخوانم. مثل جن بسوالله ديدهازجليم مىبرم. مىكويم: Stl ارزد.بلند شو يخوان..
ay از فردايش دعواى شما وشيطان شروع مى شود! يك عهد بنديد براى هركس هم فرق مىكند. نها فردی
ست. نسخدهاى اجتماعى نمى شود ييجيد مصداقش با خودتان, برويد بينيد جه جيزى ييشتر يتان سخت استه همان
را بكذاريد من نماز مىخوائم. جون وقت ندرم, نماز خواندن يبشتر به من فشار م آود. يك نفر ديكر ممكن لست بكويد:
«من روز م كبرم.» هيد رجانى برأى تنه نقسش مىكفت: ls لول وقت نخوئدم. بای یک روز وگیم این
oy هم مستحبى نيست كه كر يك تفر جيزى به شما تعارف كند توانيد باش كنيد. شهيد رجالى روز در نظر كرفت يود
يان نمازدر نظر ذكرفته يود.ذلن كه م شد به اوم ىكفتند: «يا روي نهار بخوريم.» ملت هم جور جيزهارابلد هستند.
سريع مىكويند: «لول وجود. بعد سجود.» كه اصلش: «لول وجود بعد از سجود» ست. مىكفت: «نه خداوكيلى بمخاطر
همان وجود لول م خواهم بروم سجود. من الان بييم لين نهار رابخورم و نمزم از اول وقت ييفتد. فردا بيد يك روز كرستكي
يكشي تیاده
بنده يك مدت با خودم فكر كردم كه ما نوجوان بودي ين طرف و أنطرف م وفتيم: مسافرت SE i ne
بازى كردن مى شديم. شاي اصالأبادم رفت ونماز ظهرم رانخوانم بيش مىآبد. ايد نماز صبحم قضابودء. ام من به عنوان
صفحه 68:
مافى الذمه خواندم. مثالا به عنوان يك نيمجه ادابى aed a pgs نها را جمع بزنم یک سال که بیشتر نیست. شروع
کنم قضاهایش رابخا همین طور که نمزم را دارم میخوام یک ده هم قضا میخوا چشمتان روز بد بيند. مثالا
ساف يك يروز م ati ساعت دو خائه مى نيدم بعد ثعاز صبحم نهم قضا شده يود. هفده ركعت برا قضای نمز
صبح بود. هفده ركعت هم قضانى كه باد م خوائدم. ؟" ركعت م شد! جشوهايم باز نم شد. ساعت شش هم مى خواستم
بروم. بعضى روزها لينطور مى شد انها را عمدا خدا خودش يمش مى أودد كه يبند عهد م شكتيد يانه منلً شمابه صورت
عادى ماهى يك بار تماز صيحتان فضا مىشود. أزيوزى كه ابن تصميم رأ م كيريد مىبينيد دريك هفته. دو بار اتا
قضا م شود. إبن كار خداست عامل اجرلى هم شيطان است. شيطان نوجدهاى كردن كلفتش را مىفرستد. مىكويدا
"بو روى مخ لبن أذم؛ بويك جابى برسد عيهدش رابا خدا بشكند.» جون عهد شكستن آدم راس القلب م ىكند مىكويد:
#يترين فرصت است كه بين اين آدم و خدا فاصله بيتدازم » سراغتان م أيد بلند م شويد مىبيند ى باب نمز قضا شد.
اشروع مىكنيد. دو ركعت كه خودش را بايد يخوانيد. آنكه وظيفدتان است. هفده ركعت هم بايد بخوانيد فودايش شيطان
دوه ماد یکی دو ماه نوری میکنر. يعنى ماهى یک پر قضا شدن. ماهی هفتهشت پر میشود. همه ا
مىخواند. لنجاست كه شيطان به توجدهايش مىكوبد: نید ارم شور میکيم. ان
از انب بط بای از ضع با لين كار تلدع يلشيده باق الما يك جلطلى مركويد: هبرد بيدارش نهم يكتيد» ل
ان مکی
the ls aa
! مكر يد است شيطان عملدتان ياشد؟.
حال مرحلة دوم جدكش شروح م شود. من درم برتان كزارش مىدهم. م دايد جه زان ببداتان مىكند؟ زمائى
كه اصلاً نمىدانيد قضاست يا ادا! كه كيرباز كنيد. براى اين هم روى كوش ىمان يك ترمافزار تصب كرديم كه لين دقيقه را
من مد ظر فا میده از كر أزيكندوم و ذلن تا طلوج أقتاب از وسطس tah cis
دوتا تماز صبح ديكر هم همان موقع بايد يخوانم. اين باعث شد كه نمازم به زمان نيمة لول بيفتد. به خدا قسم شییه یک آدم
باهوش و هوشمند كد جلويتان قراركرفته نست. باداش را حس مىكتيد. كاملا مىفهميد يك نفر داد يا شما عبار
Se ال ورد باه شین دیدن باعث م يخود نش داكت بلشيد يأر سيفلسماعيل ك4 مىرويد: م ى كيد
قيفً دستتان را وی همان جيبى كه بول دادم ىكذاريد. م فهمند. مىكويند: «همين جيب اس
هم را بزنيد يك بار كه جيبنان را زدد.وقتى أنجامىروبدديكر شش داك هستيد اصلً ايخ طرف و أنضطرف م جرخيد
دستنان روى جببتان لسته يرلى ابتكه يكجاراز لينجابازى خورديد. وقتى دائم لورا زد ببنيد ديكر كلاه سرتان تعىرود.
ما قرار است در مستحبات با شيطان بجتكيم. حالا شيطان بابد ييايد يوست خودش را بكند كه شما نماز صبحتان را يك رده
اثماز كّشته باشد. يعنى ,
ديا جييت راتزقده
تبون الا كلا لينكه نمز نخوايد فراموش شد فهمينيد جه يبشروىلى در دل دشمن كرديد؟ صحبت ابن ست
اكه شمارا اذيك مستحبى باز يدارد كه درترتماز بخوانيد. جون نماز اول وقت توابش ييشتر استد شيطان بازى خود. بعد
حرجه هم شيطان يبيد يه تقستان بكويد: ييا برو غذا بخور.» م ىكوبد: هبر تو رابه خدافرذابايد كشنكى بكم بروبى
كارت تواز لي يبشنهادهابه من تدد»لذانفستان كامل هر اختيارخودتان مى شود. أن موقع لين نفس به سمت لبن مى رود
ge gw gt asp ale ely Op fs hag cae Sad of عبلدت يود یه هه نتم رای ین
م ىكويند مستحبات را در حالت خستگیانجام دهد رده مشود اما تفر ان تنيدها نه يك جيزى كه تذر ست با
تنبيهى است, أن راييد انجام داد. ما يعضىها هستند ملا مستحيات رامنشينتد وبا خستكى مىخواتد. أن كار خيلى يد
صفحه 69:
Bg ine pl ya با بوم دا یکمل» مگفت: لين هفته حال ندارم يخوان.» جون مى خواهد با
دعای کمیل عشق کند.حالکند لذت بيرد قرار نيست خودش را اذيت كند كه شرطىسازى متقى شود فر دين.
شرطسارى متقى نكتيد مويينيد طرف بج كوجك رابه زو براى نماز صبح برمىدارد مسجد ميرد او را روى زمين
میکشد! اكريك جايزه ييشتر به او بدهيد. مىكويد: «أخجون! باب بيدارم كن برويم مسجد»«
ماخراسان جتوى رفتيم كفتند: «يودجه داريم. نمدانيم جدكار كنيم.» يك ييشنهاذ دادم. كفتم: «برويذ در مسجدها
اتاب وسرسره بكذاريده ينجاه تن مسجد داشتتد. ييستغايش انتخاب شد و كذاشتند سال مدش كه رفت يودم. Wall ese
كرده يودتد خيلن عالى شده يود. مسجد كلمل بر شده بود طرف م iB «بجهلم من رام ىكشد مىكويد يبا برويم تماز».
مىكويم: «ييا مروز سركار اذيت شدم. .خستهام توا به خدا بكذار بروم.» با كريه م ىكويد: دنه يرويم تازه جون با أن تاب
و سرسره حال م ىكند.ازنماز هم خوشش مىأيد. زمائى که تین وی دوش ابر مىأمدند. يمر أنها را
به لين برت نم كرد. نماز را دوست داشتند. بزى م ىكردند.بكذاريد وقتى داريد نعاز مىخوائيد يجعتان با شما بازى كند.
جه ابرادى دارد؟ خالا هرتان را برداريد كه كاز نزند و نبرد ی رف و آنطرف بكذارد. يكاريد او هم الاكلنكسوارى كند.
وقتى نملزتان راد خانه شروع م ى كنيد بجه مىكوبد: « أخجلن بك! برويم بازى كنيم.» سروكلهتان رام ىكيرد.بالامىرويد
يايين مى نيد ايوادى نداد. برعكس خدا به خاطر همان بجه نمازتن را فبول م ىكتد. ينها lel كار كنم نبايد تفسمان
.به ما دستور دهد ما بيد به لو دستور sp
لين خيلى مهم استه ايتكه در مسير اليهى هرجه شما به عقلتان كوش كرديد. بيشتر موحدتر مىشويد. از شرك ونفاق
و كفر بشتر فاصله م ىكيرمد عزيزان شرك ونفاق و كفر. هاش یک چیزاست. بحث لفو اش راكار ندارم. در باطن يك
Cal on هرجا ديديد كه مايه عقلمان تكوش تكرديم. كافر شديم؛ جون عل همان وحى است. جون عقل همان توحيد
استه جون عقل همان وت الب استه وقنى آدم به يك حق كاف شود. يك جبز ديك را اضافه أورده و آن شر
استه ادا درآوره است. که تاق میشود. سیستم عصبی شما و خدا يايد يكى ياشد. بكذاريد مثال قليائى يزئيم. لبن اتكشت
م ىجرخد جه كسى به أو دستور مىدهد كه تكان بخورد؟ مغز. إين سيستم يكديارجه استء كسى كه بيمارى عدم تعادال
م ى كيرد باى إن ست كه اين به مفز كوش نم ىكند. يالسها hl مفز مىكوبد: «بليست.» اما كوش نع ىكتد
باركيضون دارد. دستش مى لرزد حالا مى خواهد يك
کوچک را نمی فرستد جون در ابن نفاق هسته إن تحقل زغال نداد. زغال را قطدا م ىاندازد الكت شست و اشاره تحقل
داد باه مد م كن لين لست که
داغی jee yoy انگشت شست و شاره را میفرستد. نگشت.
Seale se جام بلایشترش میدهند
شخضى ازخرلسان خدمت اما صادق يلثم آمد كقت: «أقاجان جرا قيام تمیکنید؟» حضرت فرمود: کسی راتدريم
گفت: «در خراسان فقط ٠١ ١هزار تقر آدم داريد.» امام فرمود: «ببر داخل تنور» كفت: «جدكار كنم؟ تور روشن أنست !ل
فرمود: «خب روشن Cad ديكر, برو داخل تنور.ه طرف كفت: «بروم داخل تنور؟ مى خواهى ما را بكشى؟ اصلاً غلط كرديم.
صفحه 70:
قيام جه؟ نخواستيم!» همان موع هاون میم از سر زین مه بود. کذشهایش را یش زد و مه ود یک
عوض ابیکند. همین که داخل آد ام بو فرمود: « هون كفت: «يله؟» فرمود: So نورب ريه همراة
كفشهايش داخل تور برد و طوری هم نش گر اامصادق ی قيام مکرد.چه بسا همین خراسانی هم ب باهش
مبيوست وشهيد هم م شد اما هارون مكى موحدتر بود آن شخص اتكشت كوج بود تيع لست ما نایک نز از
بلا هارون مكى لتكشت اشاره بود اكرما جزنى از لوم الهى شديم العا له خداكه جسم يست اما نكشت خدا م شويم.
دست خدا ميشويم. هرجه بكويد. دست تخطى نم كند حالا فيميديد ل له جه كسى مى,شود؟ هر جه راكه مفز دستور
مز دهده مزييندة لذ غيل لله میشود. هر آنچه رکه مدز میخواهد.میشنود: نا ال میشود. و امکان درد از ام
iS oa Sey Sp Si AS aj طرف lant را هم مین یایور ری شده
استه ان مى شود ولايت اهيبت قة.لنكه ولايت يك مسئلة طولى ست نه عرضى؛ يعنى همين: يعنى بن دست قرمان
همین مزر دار اجرام كد
SL ay میکنید مفزماشین دست وپای شمست. مغز ين دست ويا هم شما هستیدهرچه ین وسط وسله
مد ape jae Sa فرض iS رین ادها کر زین را نا دیراد فرمانبگذایم: نشود
Sl كرد. آموزش رنگی که میروی.مبی هم پا ی پیش است. داريد ميرويد يكدفعه مىيينيد ترم را فشار
میدهد و مىليستد الذا شرك شدء جون دوتا منز وسط آمد. دوتیینیست: یکی است: لذا امكان ندارد كناه شكل يكيرد.
طرف در زد كفت: «كيست؟» كفت: «من هستم.» كفت: «برو بى كارت.ه كفت: «عجب! ما رأ دعوت كردى. مىكوبى برو
ابى كارت؟» دوباره كفت: «آفا فلان هستم.» در را باز نمىكرد. كفت «آقا من هستم.ه كقت: «برو بى كاريتد» آخر در ود.
آنطرف كفت: «كيست؟ه نكفت: «من.» كفت: «تو.» أنطرف كفت: ly Mine داخل» شما داخل حريمتان غربيه رله
انمىدهيد هر زمان «لوه شديد. همه جيز «أوه شد؛ مىشويد دستش: مى شوب بايش مى شويد جشمش. ديكر شما را به
حرم لمن خودش راهمى دهد ديكر شما جزثى از خذا م شويد جزثى ازرخدا خط نم ىكند و جز خدا نمىييند.به مقم رايت
Satin ak tine ترضاك" بميرم؟ جشم.» خيلى جالب است! يك نفر جاقوى سمت جشمتان مواتدازد. اولين
كارى كه مىكنيد دستتان را جلو م ىأوريد. مىكوبيد: «برو براى فداشدن.؛ دست ناراحت نيسته درد هم كه بكيرد. جشهم
اهم ديك نمىتوند بخوابد. نوآدم اعضاى يكديكرند. همه يكى مى شوند. ين يعنى توحيد. غير لين شرك امستد حال ید
هآ وهای لحم نهار بهمانيد احتمال دارد يك الاغى يك روز انها را بفهمد. اما لزبعضىها كه مصداق أيذ: ؤي
a Bo a ea tn gad Cost tlh
يك جبزى يكويم عق كنيد به بجدتان م ىكوبيد: «بكو بايا م كويد «با.» خدا به حضرت رسول يخ فرمود: «بكو
باه حضرت رسول يك فرمود: «يكوبلي.» حضرت خودش را لين وسط نديد كه بخواهد تفببرى در آن كلام بموجود باود.
هقی مد
تسج بط از و یو
eT نس طاسقا زاس
زور یی دی دای ارتکد
صفحه 71:
ان تغيير را أن كسى به وجود مىأورد كه خودش را كسى مىببند؛ با خودش مىكومد: «وقتى خدا م ى كويد يكو يعلى دارد
ابه من محول م كند كه بكويم بابا؛ ب من بود.ه نه جبرئيل خيانت كرد. نه رسول للدي برخى مىكوبند «ينجا لين "قل
لول أيه جيست5» خدا فرمود: «قل. لى جبرئيل به تو م ىكويم برو ب يامب ري بكو. الى يبامبر يه تو مىكويم برو به بتددهايم
gS فيجكدام خيانت نكردند ينها موحد هستند خود توجيد است. رسول ال خودش رین وسط نمىبيند. فلذا قرآن
siege i ag
وما ينطق عَنٍ اكه وازروى هوا و هوس سخن نمگود 14
جه لفظى مىآورد؛ لو براى نفس حرف نمىزند. من و شما براى نفسمان حرف مىزنيم. به يك تفر يك جمله.
مىسياربد بنج نفر hol آنطرفش م ىكنند و هركسى تحليل خودش را رويش مىكذارد؛ كلأ يك جيز ديكر مىشود.
فلذا دريين سخنرانها. مداجها و منبرىهاى ما. كساتى كه كرسى داد آنهییموفق هستند كه أية قرآن و روليت
اهيبت فاك مىكويند. سيم باشيد و اتقال بدهيد لين تحليلهاى تخيلىتان رابراى خودتان بكقاريد سيم ميكروفون باشيد
ات صدا را منتقل كنيد. شما هم در صمير ولايت هستيد. شما هم در مير توحيد هستيد. فلذا توحيد همان ولايت ست همة
ما منافق هستيم. درجههايش فرق مىكند. ستكى دارد در جه بلابى أشكار شود. كر ديديد كناهى اتجام میدهید. حاصل
غيرموحدبودن و مشركجودن و مناف بودن من و شماست. متها درجداش كموزياددارد رسول الخ فرمود:
+تشخیص شرگ از مرچ سيل ب متك سرف نيتاريك Td jos
نه ين شركى كه فكر مكنيد ملأيك بتى يكذاريد ويكوبيد: وشبحات ى الت وتميد!» يعضرها سطع توحيد را
قا لين جد Lah Malt eng sig el خودتان لين وسط نياشيد؛ يعنى وقتى خدا راضى است. شما تمىتوانيد يكوييد:
«من هم راضى هستم ٠ اصلاً مكر شما "من" هستيد؟ يا نم ىتوانيد بكويد: «خدايا جا لنجورى؟؛ جون لين وسط "جرا.
alt
در انجبل آمده آخرینحرفی که حضرت عیسی يت بالای صلیب میزند ین است:
ال aso gl براى جه ما راتنها كذاشتى؟»؟.
البته م اعتقاد داريم حضرت عيسى ك4 به صليب كيده نشذة لست. برعكس از همين جمله اثبات م ىكنيم كه لو
خضرت عيسى 3 ود
اوقتى اين شبكة توحيدى و موحدبودن شكل مىكيرد. در روز عاشورا. nc كد در وجود Haba ذوب
میشوند همه حسينى pote
با نی میس لت ام
سید
صفحه 72:
فلذالمام معصوم مىفرمايد:
كنيد جه مىكويد. به شيهداى كربلا مىكوبد: #بأب gl يعتى يدر ابن امام معصوم كه خود نيز امام ست و
معصوم. به فداى شما. انار نها همه اممحسین :2ج هستند براى همين است امام معصوم مىفرمايد: «شيعيان ما
سرشان درد مىكيرد ما سرمان درد مكبر »' جون براى مقابله با جشم. دست جلو آمده. اما جشم نمىتوئد يخوابد.
باه در روز عاشورا 1 بار به شيهادت رسيد يك بار دستهايش را قلم كردند. وقتى با سردرد يك شيعه سردرد.
ay وقتى دستهاى عباس HN Sip chen Si ME قطع مى شود: اينجا دست درد تكيرد.
درمورد شيخ جعفر مجتهدى” نقل كرددائد. مىكويد: «امام رضائقت» آمد به من كفت: «در بیمرستان مشهد یک
lage دارم, سريع مىروى أنجا دردش رابه جان م خرى.» رفتم داخل بيمارستان دستم را كذاشتم روى بدنش. تمام دردها
و ألم لين داخل بدن آمد. همان جا ازدرد اقتادم. من را روى يك تخت ديكر كذاشتند. ٠» م رود كك هرد به جان تخرد. مثل
این انگشتی که براى برداشتن أن جسم داغ مىرود. ازآن ششماهه تا آن نودساله حضرت اباعبداله :تم ۷۷ ار به شهادت.
م رسد. زخمهابى است كه بر جكر حسين يقن م ىنشيند وفتى بايك سردرد شيعه سردرد يكيد: ب آن بجذ شماه آن
كاررا بكنتد. طورى نشود؟ اباعيدالله ينه با على اكبر إرباإربا شد > لين را در زيارت عاشورا مىكوييد. اما دقت تم ىكنيد جه
داريد م ىكوبيد. م ىكويد:
«و عَلَى الأزواح الى حت بفتأيك: ملام بر توو جانهابى كه به دركاهت فرود آمدتد ,".
يا حسين! أن روجهابى كه در تو حل شدند. وقتى تمك را روى دستمال كاغذى بريزيد. كير مىكند يايين تمىريزد.
اما تیک را که در آب حل میکند از دستمال کاغذی رد یشود. نمک وجودشان را در لال وجود امامحمین ی حل
ID in نها همه یک تقر هستند كه به يهشت رفتند امامحسين 828 در مسير توحيف حل شله است. ام
میراد
دقن باب اش
٠ فلك زب ید ان ات بای یت رش
رد هی ییا ی فد مر
شم ری Spaeth ad grt
موی a ماه مج رس
« اي يات قوز
ی اج سا
صفحه 73:
نی گر خدایک خانهایدشته پاش که از در آن تنم ورد شوم ممسین همان ipl boo cals
هروقت را که جه ويزكىاى داردو من و شما غافل هستيم جقدر لبن نمك وجودان اه آن ال مطهر ن"' غوضه
كرديد؟ “قاو معي" يعنى امامزمان #5 به اين برسيد. آمده دستمان را يكيرد. تكذاريد مظلوم بماد
ADs esl Lal روضه میگرفت. مینشستند جلوی چشم امامرضا 4 بای امامحسین یه گریه.
میکردند. مامزمان حئ و حاضر أنجا نفسته بود ويار م ىطلبيد اا كسى نمىرفت. جون سوزنش كير كرده ست.نفهیده
که از اشک بر اباعبد الله يت باد به اماوزماتش برسد لماميا 8 دور خانة كعبه روضه مىكرفت. روليتهايش هسته در
تاريخ نقل شده مىنشستند برلى امام حسين في Apel Ll iS oS برد شهیدش کردن. ااکام یت
برلى امامحسين ين روضه مىكيرد. جيهارده سال وب زان فادی میب نمى فهمتد. امروز صداى قل من نامير
امامزمان25 رام شنوبد؟ وقتى شما مىكوبيد: «يا حسين! حاجتم را بده.» اين بايد رود در خانة امامزمان 5 لضا شود.
ماما امضا مىكند. آنها يك نور هستتد. وك نمىآيد حرف اما حسين 45 را مین ند
ابس هر با يديد يك كار غيرعقلاتى م ىكنيد أن راترك كنيد. كنار يكذاريد غيرعقلانى سست. همان موقع إن نشانة
نفاق من و شماست. به عقلتان رجو كنيد نفس هم همان طورى كه كفتم رامش كنيد.
سول بل
رک أل أي سا مه سر ی رل دم
صفحه 74:
روشهای ترک گناه
صفحه 75:
۵ روشهای ترک گناه
ایجاد حس نفرت نسبت به گناه
نسبت يه كناه فكر كنيد كه جدكار داريد مىكنيد. جقدر كثيف است. جفدر وقتى شهوت بر آدم غالب مىشوذ اصلا.
عقل و هوش را ازآدم مويرائد وقتى كه ارضا م شود يك لحظه با خودش مىكويد: «لو! اصلاً لبن جه يود» أن حس را
هيجوقت فراموش نكنيد حس نغرت به كناه را داشته باشيد به اين توجه داشته باشيد كه ان لذت زودگذراست. به أن لذت
دائمى فكر كنيد لين عقل است. يك أدم يايد بكويد: «شقصدهفتصدهزا تمان يول بيمه نمىدهم. م روم عشق وحال
م ى كنم ماشينم را بيمه نم ىكنم.» به ابن أدم احمق م ىكويند جون هيج آدم عاقلى ولو يك ساعت هم ماشينش رأ يدون
یمه ون نمىبرد. تجا لين كار رانم ىكنيم اماه خاطر يك لذت زودكثر: يك ابديت رابه فنا مىدهيم و أنش مىخريم.
اشايد أن كناه كوجكى كه من و شما داريم مى كنيم. در دومينوى خدا يك اث بزك دارد. از لبخند قطام به ينملجم بترسيم.
۲ کنترل چشم و كوش
أبن خيلى مهم استه به
انكند إستماع حرام استء كسى بوده ست كه به ونامه دادم تايب aan lab ما خواده بو
أن ياد يدهيد نبيتد به كوشتان يد يدهيذ إسماع كند. نه إستماع؛ يعنى بشنود. فضولى
!وتان مىشودة.
ارك الله به و كفتع: «خوش بد حالت. جطور توانستى؟» كفت: «من خيلى روى خودم گر کردم
جشمش راياذداده كه هزه نباشد. هرزذكى فقط لبن نيست كه به ناموس مردم تكاه كنيد جه دليلى دارد من بينم كه خوشم
بيايد كه بعدأ به دردسر بيفتم؟ ابن راياد بكيريم. كفتم خانة مردم مىرويم جشممان را درويش كنيم. يكوييم: «به من جه
لسیدیشان مکش چیست. يه من جه كوشى بفل دستام جيست و جند خريده به من جد!» أكر بينيد تان مى خواهد
وجون تداريد. به كتا مى تيدبا أنش مى كيريد و مىسوزيد.
كفت بود ايد من .
صفحه 76:
۳. ترک فکر گنه
فکر گنه خودش گنه میآرد.خا خیلی مهربان استه فكر كنا را برايان كناد در نظر تكفته است ام فک نبا
من وب در نظر م ىكيرد. أن دنيابرندهتان ر| دستتان م دهند,ذكاه مكنيد مىببنيد نوشته: «حج» مىكوبيد: #خدايا
من نمى خواهم الكى بهشت يروم. اشتباه شده اسسته ابن فرشتدها لينهارا اشتباه كرددائد. من حج نرفته يودم. مال جه
کسی است؟ به او میگویند: «ادت است یک تفر از حج آمد. در فکرت گفتی کاش ما هم میداشتیم میرفتم؟ ریت
ats
زمان حكومت حضرت على قن بعد از مام يكى از جذكها. بانصد درهم سيهم هركس شد خضرت همه را داد بای
خودش هم يانصد درهم. معادل يك سرياز عادى برداشت. امبراطور جبهان لسلام كه از تونس و ليبى تا تكمنستان تحت
حكومتش انست معادل يك سرياز عادى بردلشته استد يك نر بعد از جذك ريده كفت: هيا على درست ات كه من قير
رسيدم لما دل يا شما بود. كفتم اى كاش مى رسيدم. اما وقتى رسيدم ديدم تمام شده.» حضرت فرمود: «وبا ما بودى. با
بكير.ه وباتصد هرهم رايه اوداد اين Ca al St eh
مىكويند: Al eg صف الهيش» بسيارى لز كناهان كه راحت انجام مى شوند جون قبالاً شرايطش در فكر
أماده شده لست هزار بار خداى نكرده طرف در فكرش رنا كرده استه هزاريار در ذهنش دزدى كرده است. تا فكر گنه
سراغتان آمد سری ود تیا ی و ie a و لاؤة إلا باه اللي الغطيم » يك صلوات هم بعدش
.بفرستيد. أكر ديدي باز هي ولتان تمىكند. وضو بريد و دو ركعت نماز مستحبى بخوانيد و به روج مطهر بزركان و علما و
لحا و صديقين وشاهدين و اهزبيت فا تقديم كنيد. لصلاً اسمشان هم شيطان رابه شدت به أخطرف برت مىكند. يك
خبر خوب به شما بدهم. هر بر كه كناهى ر ترك مىكنيد. يك هديه م ىكيريد. خدا شاهد أسته يعنى يك حس خوبی در
وجودتان مىآيد م ىكوبيد: «ديدى توانستم جلوى خودم را كير ٠ آن هديه. هدية نابى است. بعضى موقعها يك مدت كه
م ىكذرد م ىكوبيد: «عجب هديهاى داشتم نمى دانستم. ٠ ملا بای یک نفر كولهاى بستند و مىخواهد سفرى را شروع کند.
وقتى مرسد مىيبند عدداى جابى كير كردداند جاقو لازم دارئد و هي كس ندارد. كولهاش رياز مىكند مىببند ماذرش ددر
كوله براى او جافو كذاشته استء مىكويد: «عجب! مادر من جقدر به فكرم بوده » بعضى موقعها موبينيد يك جيزى را
داريد ماخر تداريد به خودتان مىكويد: «قلا كر كسى همجين حرفى به من مىزد بدجورى اكور درمىرفتم جرا الان
ابنطورى شدم؟» تازه فهميديد لبن كزبنه در شما نصب شده و خبرنداشتيد به ينترنت الهى وصل شديد, سرعت هم سرعت
غوركه سريع يفروز شديد ترك كذاه خيلى مهم لسته أن مى فرملدة
th lh 53 مهم طفن من الشيطانٍ قتكزوا فإذا هم laa lS LS Le gpa
هرگاه وسوسههیی از سوی شیطان به ان رسد[ خدا و قات را اد كتند. يس ب درك بين شود ۱4
صفحه 77:
ع ىكويد: «من خدا دارم به شما مىكويم. همان دم كه به فكر كن لقادى. سريع متذكر شو يعنى خدا ابه ياد ويد
و ذكر يكهيد. استفراله بكوبيد. مىكوبد: «همانقم بصيرت يابند يعنى هماندم به شما م دهم. خذا دوع كو نيسته
Sey من اعتقلا دام تك كذاه مان لستء متها وقتى مى,خواهيد Se il as خواهيديزند: yp
ابید هلیم رود بان کید وهای اد بروتد ازينجاه طرف أن را بزنيد. يك كتاهى راد ظر گرد وین
اصول را درموردش بياده كنيد. ببينيد جه بلانى سرش م ىآيد. تارومار مى شود. م ب عدماى شروع كرديم؛ بروزه و بروسة ترك
كناد داشتم. بيش رفتيم: الحمدالل لطف لماءزمان28 شامل حال ها شد وترك كردند. جلو أمدتد. طرف مىكويد: دمن
خودم رابا ارسال قباس مكنم مىبينم اصلأ يك آم ديكر هستم. هزار يله ات أمدم. من بارسال لبنموقع عرق
مىيخوردم: الان دهاتم روز الست! به خواب شب هم نع ديده.» تانسته ترك كد همين اصول را أا ام ياد كرده و
خواسته لستد مهم. آن نيت خواست ترك كناه اسنته اصلا توبه زماتى محفق مىشود كه وقتى أن كناه يادقان مىافتد.
شیریتی دردلاناحساس نکن گوید: یالط کرد ماه هیچ دامن دوست ندرم اه نيما
نداريم. أن راهم مىكيريم وخودمان رابرورش مودهيم.
ls. Sp
۴ مدیریت زمان و برنامهریزی داشتن
ین یکی از دلایل اصلی گنه نکردن است. آدم بيكار كناه مىكندد از بيكارى در آیتنت میچرخد: هقت ساعت است:
زین سایت مستهجن میآد میرود در آن سایت مستهجن. این کلیپ رانا میکند آن عکس را ناه میکن. چشمهایش
قرمز موشود. موهايش سيخ مى شود. بدرش هم ميد فكاه میگند.میگود: مات عم شد اجان میکود: «نه
BLK a ماه تاد
کسی که وش پر باشدگناهش هم pe in Sach SM aS بای همین است.
آدمی که کاردا
ا باشد مىرود خسته و كوفته م افد حوصله ندا حتى جرت وبرتهلى تلوبزيون رام نكاهكند. مى رود
ei IS ie ge كمى جذكيلكجازى درم أورك. لينطرف مربرند أضطرف مربد. خوايش ع ىكيرد تمام
مىشود مىرود. ابن طورى لست. بايد مديريت زمان داف
.تكذاريد در خانه تنها شوبد. نكذاريد در خانه بيكار شويد. به يك كلاس ورزشى يأ يك كلاس هنرى برويد. يرويد يك جيزى
ياد كيريد يك كتاب برداريد يخوائيد.
ياشيد. بد خذا أدم بيكار همي نطورى لستد تكذاريد يكار شويد
ل روزه كرفتن
ووز بكيرد. فقط هم روزه كرفتن ماء رمضان را نمىكويم. دوشنيدها؛ يتجشنيدها. بيك روز حر هفته وأ روه بكيريد
خيلى در ترف LS اترش هم به خاطر تودهتى خوردن نفس است. نه شقط ماه رمضان. يرعكس ماه رمضان
يكمفدارى مراعات مىكنند. حالا قبلا ببشتر مراعات م ىكردند و جلوى روزهدار جيزى تمىخوردتد غير ماه رمضان نفس
صفحه 78:
بیشتر بت میشودچونجلوی لواحت مىخورند. حى هم دارد البنه خودووزه هم اث دار عنى شيهوت را کم میکند:
اما نقس, رام مشود
از ين روزه راحت تكذريد. برناممريزى كنيد مثالا ينجشنبة هر هفته بكيريد. يك هفته در ميان يا ماهی یک روز. اما
يكيربد خيلى اثردارد روزة مستحبى هم بكيريد هت فلا هر هركس به شما تارف كند. مستحب ات روزه را بشکنید
يعنى توب أن بيشتر أ أن رد احسان اسستء رد احسان خبلى د سست. ما بعدازظهر ديكرنمىتاند بشكنيد.اكر مى خواهيد
روز ا نشكتيد مىتاتيد تذر كتيد؛ جون نف برلتان وأجب مى شود مثالا يزه بكيريدتوبش را به اهزبيت 88 تقديم كنيد
اصلاً اكر مىخواهيد ماندكار شويد. هر كار خيرى كه انجام مىدهيد. يه نيت اهلبيت 0 انجام بدهيد. خودتان را كلأ كنار
يكذايد لزمن و شما غيهجيزى درنس ىآبد. جاوده مى شويد حركه اهلیتی شد alg
۶ یادمرگ
لذ مرك أثر بيار زياد درترك گنه درد وهای مفصلی در ان مود درم راد به تن بو lant
وین قرهای ای رنه نفد بزنی. بگوید: دیک شب هم من همينجا م خوايم. بويد ين بشت زهراة را
ببیتید.یها را میآرندغسل میدهندآنهیی که خانودهشان اجازه میدهند. رود خسل رانگاهکنید. استحیاب زیادی
دارد. هم دفن كنيد هم خودتان يشوريد. نه لينكه فقط ذكاه كنيد. وقتى نكاد كنيد تا يك ماه سرخط هستيد.
نوارى ازأقاى قوجائى' ينام سياحت غرب يود. ملت لين راكوش مىكردند تايك ماه همه آدم يودند جون مىتسياتد
من دوستى دارم كه عكس قبرهاى خالى قبرستان راداخل اناقش زده م ىكويد: «يادم نرود» اصلًوقتى أدم مرك ازيادش
pee جموشى مىكند قرآن در سورة جمعه مشكل اصلى بيهودىها را مىفرمايد: «ابنها مرك از يادشان رفته است.»'
ببيتيد لين صبهيونيستهاى يدرسوخته جه لفكولكدى دارند میدز sh مرگ خیلی مهم است. ولا علی ی درمورد
مرک فرمود
وياد كنيد درهمكويندة لذات را وتيره و تلخكتندة شهوات را و دعو تكتندة جدایه را
ینید چقدر در کلام شیف حضرت ید مرگ هست! رادمان نود شنم کم نگاه sp alah eS
شتن در ارت هست.روزی من هم هسنطوری وی تخت میت وید ند ال قبسا چقدر وان نا زد
وله سم نها هم نمی دنستند یک دق دق است بسن مل من و شما سرصست زتذكى بودند ان به ين فكر
نع كنيد كه يك دقيقة ديكر بعيريد أو هم وقتى از موتورزمين خورد. فكر نمىكرد لوهم وقتى دلشت از خبانردمشد.
Sb كرد لوهم وقتى سكته كرد فند. فك نمىكرد. سرمست زناكى بود وبزكى مرك جرمال كردن أست. خدا شاهد
یدمن سین :اقب دقن لد دا سامت رب باتش ات
1
صفحه 79:
لست را ركشت هم ندارد قرأن مدام مىفرمايد: «منت م ىكشند eS ISAS جرتويرتهاى که تبون
نان میدهد نگ تكنبد. طرف روح لست م رود همدجا مى جرخد و كلى سير م كند. as Seb TSS
برمىكردد مىكويد: من آدم شدم.» لبن خبرها نيسته Eas م ىكنند حضرت توح قت به عزرائيل قرمود؛ «بكذار
ارسيذه استد»" خضرت سليمان 6ه به عصا تكيه داذه يود كفت: eb lad
بروم در سايه بنشيني» كفت Spin
اكه ثلكت معروق استه وقنت رسيده است »من لناز أن هدهد حضرت سليمان 83 هم دخل و تصرفى در حستى تارم
لما طورى سرصستاه زقاكى م ىكنيم كار هيجوفت نمى خواهيم بميريم. بال مرك شوخى تدان وفتى ذكير و منكر بالاى
اسرتان بيايند. سؤالييجتان كنند؛ وقتى همه يك اشكى ريختند و رفتند. كه أن هم بدخاطر دلتنكىهاى خودشان اسسته
آنها وقتى ماشينشان را هم كم كنند كريه مىكنتد. به شما عادت كرده بودند. يك سال بعد هم ياذشان میرود. شم
مىماتيد و اعمالتان كد تجلى بيدا مئكند در قالب آن عذابهابى كه سراغتان م ىآبد. يك نكتماى بكويم. لينكه محب
اهيت !در جهنم خال تم شود يعنى دائم در جنم ly Se م ىكويم تاتتن بلزد حضرت امبالمؤمنين لك
See
بالاترين طبقة دوز م ىكذرد. نكاد م اجازة
«يرى ازمحبين ما هستتد که + +"اهزار نال از ie
Celis میم ٩»
محب است اما ما ود محباست اما کردهمحب است اما دزدی کرد محب لست لما نزول خورده خالد در
جهنم تمىشود. نمىدانيم ٠٠ ؟هزار سال را آقا به لين سالها فرمودند يا به آن سالها! جون سالهاى اين دنيا يا آن دفي
متفاوت استه
ار گاه ذه باشيد. در يتج موتبه تصقيدتان مئكتنذ. خوش به حالتان كر ذر همین نیبب و مصييتنها صاقف
شوبد كر نشديد. لحظة مرك صافتان مىكنند. مىكوبند جاندلان مثل ينبهأزخار مغلان كندن است. خيلى سخت است.
أكر صاف تشديد. در يهشت يا جهنم برزغى er در يشت براى خوبها كه باك شدند. جهنم براى أن يدها و
خطاكارها. محب اهلبيت ف ات اما در دنيا باك نشده استء مىرود بالاتر ياك نمى شود تا روز حشر مثل قير دالخل
تيردان دبال طرف مكردد. در أن كيرودار يان طرف درأمده. زير دستوياها كير كرده. جون Wend eS gr cd
hy رانم ىتوائد بكشد. شكم طرق بزرك .
خانه مىييند خانمش أن غذاى مورد علاقفاش را درست تكرده است. اخلاقش يك
ده دوسه مترروى زمين كشيذه مى شود. جون شكووره بوده Se a
ديكر مىيشود. ابن آدم شكميارة
استء أطرف شكميارة مى شود جهار مرحله كذرتدي.اكر آنجا صاف نشديد خيلى اوضاعتان خراب است. ب بالاترين طبقة
جهنم مى رويد يعنى يهترين جابش استء در آن هفت طيقة جهنم هرجه بابيزتر يايد بدت لست امام صادق Sh
rene
رح اد
Me Me ed in le Lae St
رک شخ سین ی ار مها ان سس مره مها
صفحه 80:
إن ا یال شفاعتنا a celia Sal ASN شامل کسی که مزر سیک بشماد.تمشود ۱
يعنى من امام صادق نموم کاری نم خب با تمازخواندن دستم رابا بكذار. اين آدم خدا رابه خداى قبول داد به
خدا سجده تكرده لسته برود يهشت؟! يهشت كجا برود بس ؟!
شيطان كه رانده شد به جز يك خطا نكرد.. غود را به سجدة آدم رض نکرد.
شيطان هزار يار Sie Joy أو سجده ير آدم و اين بر خذا تكرد.
ge Saale ge حسين لثم ما راشبيه اوم كند. إبن محبت واقعى ست به نظر من جز ولد لزنا كسى
aa ale! را داشته باشد مكر جه بدى كردند؟ مكر اهزبيت 88 جه ليرادى atl يك تفر از أنها
بدش بيايد؟ محبوب دلها هستند. مسيحى. بهودی. Peg oa Bg oP یآید. اشكهايشان مى ريد بس
داستان لما وحسين gb استه شما با شريككردن خودتان در مصيبت داغ فرزت اباعبد لمكم أله خودتان داغ فرزند.
دیدید لا گاهاتان اک میکنید دون ایک دا فزند بينيد به خاطر همين مىكوييد!
“nas همانا مصيبتت بر من سنكين Sy gh hi
مصيبت من است که علی ابر به ميدان رفته است. من بودم يك شب از محرم زا شب حضرت رباب82ا مى-.
كذاشتم. جون در كربلا خواهر شهيد داريم: دختر شهيد داريم. همسر شهيد هم بياييم كار كنيم. بكذاريد آن خانم هم
احساس كند من هم همسرم را در اين مصيبت از SiS) po Ca با إين اشكها ياك شود. إين است كه كريه بر
اباعبدالله !ته ياك مىكند. واللّه ذوب مىكند. احاديث كام ل الزيارات ابن قولويه" را يخوانيد اصلاً در شيعه اكر يخواهيم
بگویم یک حدینیسندش قوی است. م ىكوبيم سند ش كاملالزبارات است. سندش محكم است. مى فرمايد؛ «بايك قطره
اشك ريختن يا لدالى تكريهدروردن. مىبخشم.:*تباكى لين نيست كه از سر ريا كربه كنيد نه. الشكتان تم ىآبد لما دلتان
اشكسته استد سر تكان مىدهيد اما اشك نم آبد. ابرادى تنارد. بعضى موقعها أدم مشكل بدنى يبدا مىكند كريداش
a flag Se thes hay als ies ob ahs sale
۷ تقویت محبت خدا
یک سول گر کسی سرا امین علی بييد. كسى که زبانم لال سر مبرالمؤمنين 8 راشكسته باش
دستش را شكسته باشد. tly را مزدينه باشد. جسارتهاى فراوان كرده باشد. بيايد يكويد: «ياعلى من را يبخش.» حضرت
کی اس رم له اس
فا ات تور
انم نمی ینیس او ۸ ان بر دقن حجرى. خادان سل يض و ورتين لاون شع ليد
رد نید فل ته جا عل
صفحه 81:
مره میبخشید يا نه؟ كما اينكه بخشيدند. جطور شما قبول مىكنيد كه على مىبخشد اما خذا نمىيخشد؟ خدا
مىفرمايد: «لينهانى كه دارند كناه مىكتند. كر مىدانستند جه شوقى يه آنها دارم. هر آنه جان مى دادند.»' مى قرمايدة.
Lo Ge) Sel ey ارهد ما به او ازرك كردن نزديكتريم Th
تواز خودم هستى. جدكار دارى مىكنى؟ حرف اين شيطان را تكوش نده. تو از ما هستى. كجا دارى مىروى؟ به اين
محبت خدا فکر کنیم. این را به جه بقروشيم؟ به يك نكا هرزه؟ به يك عرق كثيف؟ به جه بفروشيم؟ ياد محبت خدا را
توت كنيم. ين يكى ازروش هاى بسا مهم ست به لين فكر كنيد كه خدا عاشقم استد بعد باخدا حرف بزنيد. يكوبيد:
aise
ین گاهراکرد. ین داد زنگ co فقط به عشق تو جواب نمى ذهم. فقط به خاطر تو.؛ بييئيد
آن لحظه توربه دلتان م بارديا نه. بيينيد يك حس كرامت نفس به شما دست مىدهد يا نه؟ دست مى دهد. امتحان كنيد.
.بكوبيد: «فقط به خاطر تو.» با خدا حرف بزنيد. امام سجاد ةلت تقل م ىكند:
«خدا یه موسی تم وحی کرد: «کاری كن أفريدههاى من مرا دوست بدارند. و خلق را محبوب من ساز.ه.
موس كتج عرضه داشت: «يرورذكاا من جكوته اين كاررالتجام دهم؟» فرمود: «نعستهلى ظاهرى وباطنى
مرابريشان بادأورى كن 5٠.
يعنى دوست دارم دوستم داشته باشند. يك كارى كن محبوب من باشند. بكويد: بين جدقدر خدا دوستم دار من
را محب اهربيت فق آفريدة است. من اكر الان در ره به ديا آمده يودم. در آمريكا به دنيا أده يودم. حسين 888 تداشتم.
hg hae ah i ids بواة تلا" عجب خطری از روى سرم رد شده است. الحمذلله: خدليا شكر.»
اما صادق تع مى قرمايدة
«بيامير اكرميع: فرمود: هركاه مبتلاياتى را ببيتيد خذا را حمد كوييد جتان كه تشنوند كه موجب أندوهشان
شود
مثالا يك معلول مىبينيد خدا را شكر كنيد. البته نه طورى كه لو بشنود. او هيم احترام خاص خودش را دلرد. خدا او را
هم دوستش داشته نست. يكوبيد: «الحمدلله جقدر خدا دوستم حارد».
به روزنیک گسان ناتک خم مخوری بسا کسان که ه ویک توآزومدند
کدمهون دحك يد يد
علا جل بحل لزه جاع
Ph adel Ne ait
rete yn gs
صفحه 82:
ببييد مودم غزه كه أمنيت ندارد در جه شرايطى هستند. خوب است خداى نكرد بدرتان را أنطور لزدست بدهيد
.يرادرتان را ازدست بدهيد؟ أى بدرهاء أى مادرها. بجذ کوچکتان جلوی چشمتان پرپر شود خوب است؟ نعمت به شما نداد
است؟ نعمت سالامتى دندان را نمىدانيم تادر م ىكشيم مى فههميم. بايد يكير تا قد بدانيم؟ أارسول اللي مىفرمايد:
تجهولنان, التحة و الأما: دو نعمت هستند كه مجهولند. سلامتى وامنيت 9
بوهيز ازيرخورد با اهل دنا
سعى كنيد با دنيادوستها زياد برخودد نداشته ae AD pel
«به خاطر برخود ااهل ديا قلي كار كرفته و مكدر م شود. وزى هفتا مرتبه فقطا استفف موكنم كه أن
زنكار كنار بروده”
aS gp pal i hy Lio Jay Ld al bal pe SS Gala I eb pn oe
Se BSI lg lyf al Sp ستكين مى شود. قلبش زنكار مىكبرد. لذ سر فاد
که ضیح تا شب دغدقهش ان ات که پیل ازجا برد بدهدهانطق, از یطرفبگرد هه آمارف:دغدعد
شماهم من میشود گر مبند بان مشکل داد بالونردد یک مقایپین شهربوید. رین آن اشینها
ag goggle له »نها که اس
لبنهالى كه خواهم تكفت. روش افسار انداختن به نفس است. اصل مطلب هم همينهاسته يعنى ديكر نقس به
حرفتان تكوش مىدهد جالب لست وفتى نفستان را تربيت م ىكنيدء ديكر كناه نم خواهد. ثواب مى خواهد. نفس مثيت
همجين جيزى مى خواهد. شما وقتى سوا يك حبوائى كه رام نيست و جموش است مى شويد. خيلى جفتك ملندازد ودر
و ديوار را كاز م ىكيرد نا بين برتان كتد. شما ابه ناكجاباد مويرد. مىرود داخل جتكل و. اما وفتى أن مركب تربيت
مىشود. عجب مركبى مىشود. از يعضى از أدمها بيشتر مى فهمد به أدم وقادار مى شود
درمورد اياغداله تم تقل شده ست gS تربيت شده بود فكر كرديد ماجراى كودال براى جيست؟ لينها
أموزش ديده بودند, ابن فهميد كه ديكر سوارش ناكار شده آست. آن حرام لقمه آن تيرى كه زد. تير كارىاى بود. هدف كرفت»
وقتى ببراهن مبارك را بال ورد نا عرق ببشانى رابا aS قير رازد. فوالجناج رفت داخل كودال. باى ينك سوارش راحت
بين بيايد. جه مىدانست كه همان تكودال كار خودش را مىكند و همان كودال داستانها خواهد داشتء آن كودال قرار
الست دلهاى خيلرهارادر تاريخ بلرزائ. قبل حر كربلا در اين كودال يازبود. كسائى كه رفته بونذ دشان هسته اخيراً.
Nn ای وس اش ایح سل اف
Me له ee eee eit Be Sue inet
با ارتکد ان ی هش اس اد لو مه ین نی وخ هنوت خر هنم
صفحه 83:
متند. من ازيك خادم برسيدم جرا نم ىكذاريد أدمها اينجا زيا بماتند؟ كفت: «لينجا م ىآيند. نمىداتم جه م شود يكمرتيه.
قاطى مىكتند با سر يه دوار موكوبند. خون مىريزد. تجس میشود. مدام بايد بشوييم و بساييم» وقتى م رفتيد
Ig hase ag ny hla
نب شهدین gal yall 3 sy ath yt gel Sa اله جل
صفحه 84:
http://parsquran.com
http:/lib eshiair
https://hawzah.netffa
https://hadith inoor.ir
http:/fa. wikishia net
https://makarem.ir
http:/porseman.org
https://raselchoon net/hadith
http:JAvww.erfanir
http./fbabjatir
httns://hadith.inoorir
https://www.islamquest net
httpy/lib.efatwa.ir
http:/farsi.khamenei.ir
httpvww.erfanir
صفحه 85:
|
ول لوط قآ ونم تین وین
یی نک بوک کي وی خپک ان لک دب با خفن نلک
باشبك الذى أشرفث به الشموك وأرُون. واشبك التى بشلخ ب لوزن با
| بل کل خن و خن کل خی وبا حين لاحئ .با شخين انوت وشميت الا بای
“aan
؟ لدت فده ی یقن رک سنا نه وغل لق ین تن
جع قلین نتفای ارس ناب یواوه وخ غلى:
ee | 0
ی Whee SY Ae Bg highs ll See lyn i
ایا
hy and ab tl it a al i a
1 لنویل هنن نها حال بو
| لك قدی جقتة لی ایک ضا دب قاری بل ی نت کی ام
i
Aalst ند ذامیفی فحاضر وادی رنيال ات قح
bl Joy بتطلرة مثى اليهء وشخل قرجة. وتيقل مشرجة. وأوسغ مليفجة. و
وط شود ۱
وافثر لبه بلاذكه وأغي به مبلاك. فلك قت وقولى اذ
با کنیل الم
Se Sp Uy Ss She Ly St رآ تن لاجد ل
ot ea hah Jos وشن Sanh
LR a nS alpha dll Jokes si,
]وی را
ة عن هذ لأثة بخطوي. وغل أن
شنک بآ بسن
نجل تج اما سایت تایه
11111111111
صفحه 86:
رهبر معظم انقلاب 14/۰۱/۱۸