پی‌دی‌اف
الهیات، دین و معنویت

نکات پرتکرار دینی پایه دوازدهم در امتحان نهایی خلاصه طلایی کتاب درسی در ۲۲ صفحه

توضیحات: دانلودفایلPDF نکات پرتکرار دینی پایه دوازدهم در امتحان نهایی خلاصه طلایی کتاب درسی در ۲۲ صفحه تعداد صفحات 22 ویژه دانش آموزان داخل وخارج از کشور 1- ویژه دانش آموزان شرکت کننده در آزمون های هماهنگ کشوری نهایی 3- ویژه معلمان جوان جهت تدریس 4- مناسب جهت افزودن به آرشیو معلمان 5- ویژه مرور سریع شب امتحان

محمد فایق مجیدی دهگلان

صفحه 1:
۳ سس الم هن ‎a‏ جواتعزنى در ذهن + ریشه‌دوای در دل و لب ۲ طاهرشدن برك و باريه صورت اعمال + برطراوت و زبباسازى بهار جوانى ‎٠‏ شكوفانى استعنادها ب نويديخشى اميد به أينده اى زيبات + يرترين عبادت هل ببامير اكرماص» «افضل العيادء ادمان التفكر ف الله و فى انعستن در فضابى آرام وبه دور از هيجان و هياهوى زندكى + تفكر دربا لين جهان ير جنب وجوش--* 1 ايتجاد سوال: موجودات جها هستى خود را وامدار / چه کسی هستند؟! تسس ره يرترين عبادته اديشيدن مداوم درياره خدا و قدرت اوسنت » نیزمندی جهان به خدا در بيدايش شناخت اوليه انسان بر لساس فطرته خدايابى درک حضور ‎US‏ زندكى در جهائى با هدايت و يشتيبانى أفرينشده لى حكيم ومددرسان به موجوهات ‏ // فراخوان قرآن كريم به معرفت عميق تر دريارء خداوند + نشان دادن راه هاى كوناكونى براى درك وجود او و شناخت صفات و افعال أو تفكر درياره نيازمندي جهان در بايش به *مقدمه 1 نظر فر خود (سير ائقسي) + نظر هر اطراف غود ‎GBT a‏ انسان وهمه موجودات را يذيذه هانى مىيابيم كه وجودشان از خودشان تيوفة thd ena, ‏که وجودشان از خودشاننیست: رای موجود شدن نازمند به پدیدونده ای هستند که خودش‎ la aan Nanaia فك نافته از هستی, بخش ججون توائد که بود هستی بخش دک اب ‎rel jaye‏ از ری سفنت اب مهد * تیه ما وتنجده وین هلق جهان کز نم میتی باتن ب ‎Wp TORN Ua Eyer pA Yang‏ نید و نبزچقمه هستيبشن؛ وجزد نت و متعلی ام خنن. ‎Ll gal»‏ انتم الفقراء الى الله و الله هو لفن الحميد: ا مردم شما يه خداوند تيازمنذ هستيد و خذا لست كه أتنها] بونياز ستوذه است. ‏+ نیازمندی جهان به خدا در پیدایش (وبقا) ۷ ‏نيازمندى جهان به خدا در بق لكت ‏غود محتاج و نيارسد خدايتد ‏ اكو خداوند لحظه لى أتن را به حال غود واكقارد سه همه نيسث وتيود م شوتده ‎ ‎ ‏أسمان ها و رمين اسشه بيوسته از ‎Sao Sal‏ او موا ‎ ‏: وهاى توراز بين خواهند رفت -+ موجودات بيوسته از خداوند مرخواست دارند. نيازهاى دائمى موجودات لطف و فيض دائمى را طلب مى كند او هر لحظه داراى فيض جديد و مسثمر براى أفريده ها لست. جنين نيست ‎Upped‏ ‏رید و أن رايه حال خود رها كرده باش بلكه هموارء امور حستى را تدبر وأداره مى كند > وهر لحظه دست اندركاراموى لمث ‎She a ery FEES ET RS el Fae ‎ ‏و خواص انهاو حنى خالق خود يناست ‎ ‎ ‎ ‎Se‏ وجود يناو تيز وجود مصاح و خولس أنه همه ليست به خدلست و خداتد هر لحقله ره كن نزن می روند و اختمان مثللشى مى كردن --+ جهن همه و در هر أن» به خداوتدنيؤسد اسث و ين ناز هيع كاء قط يا ع نمى شود. ‏مسجد ساخته شدن: ازينابى تيز م شود موجودات يس از بين ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‏سهد + نايا زان حال به پیشگا ‎SS pM ae gf‏ رابطه خحاوتد ب جهان, تا حدى شبيه ريطه مول برق با جريان برق سته همین كه مولد متوقف شود جوين برق هم قطع مى كردد و لامب هلى متصل به أن تيز خاوش می شون اماجوناييم وتوادر ما ز تست اما جو كوهيم و صدا هرما زتوست ‏تاکه ما باشیم بت در مان ‎https‏ ‏حسله مان از ‎pat ah‏ (تیی موی از ‎can net ltt a‏ برجم که بر از ۰[ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 2:
آگاهی؛ سرجشمة بندكى | : ل الس أنسان على آگا احاس دامی سای لطف ورحمت خدا اب نی قفر وتو + اليش يتاك ‎he i Al oe an‏ عن با ذا هيع اه چم به هم +i ‏يراى يك لحظه هم للف و رحمت خاصشش را از تكيرد ولو رابه حال مخود واكار تكتد.‎ + | a 7 a ور صا ‎pep lege lt Sl‏ غود را ‎og‏ گرد ۰ب س وید و آشکارشده واه سفنت بی تدم رکه زوسن است. هر جيزى در لين جهان. بياذكر وجود خالق ‎٠‏ آبه اى از أيائ الهى : هر موجودى در حد خودش تجلیبخش خدوند نکر حکمت. قدرته رحمث و ساير ضفات الهى-> تكريسئن دقيق وبا الديشه در جهان هستى + مشهودی خدا در هر چیزی *قبه»: تيازمتدى به خدا در يداي الت ندیه خن خر ‎IE LS SP‏ وت و حیاتاست سهمشهودی خدا نی شیم Sb ae ‏بيات به صحراينكرم معا توییتم بت دیسا بترم دیا تنو يشم‎ به مسر جا بتكسرم كوه ودرودشت. انفسان إز قات رعنسا تسو يسع معرفت عميق ولا توقای روت خدا با هر چیزی؛ در نكا تخست مشكل لما هدفى قايل دسترس » به خصوص براى جوانان و نوجولان به دليل باكى و صفاى قلب روط جارس یراع وس کیب 5 سر اصفا ديد .به هرجيزى كه ديد اول خداديد ۲ .ناتوانى انسان درشناخت ذات و جيستى ( ماهيت - حقيقت - جكونكى) خداوفد: موضوعات مود ات انا / عوضوعاتى که هر محدوده شناخت ما قرز می کر که حیان هد سار ‎Pa TE OSE‏ جبستى وفاث جنين موضوعائى؛ أنه مورى محدود هستتد ( كيسث ‎ey‏ - هستی) وآن و كتجايش ذعن ما هر هم TU Sy pa S apap درگ آها ونر را رم نات هر چیی اهر خسترمی به آن ست < ماب بل مجترد را هن رد نمی تیم ات مر تامحدود را تصورکنم و چگنگیوجودشان را دایم تلمحدود يوذ حقيقت خدوند تاتقي ذهن أنسان در ‎cide abel‏ شناخت فانش + تااقى هر هرياقت ذات و جبستى خا ليرقم بوبرهن به وجود لدب نون در جهن و مات و بامراس» تفكوا فى كل شى و لافكرا فى ات اله در همه جيز تفكر كنيد ولى در ذات غداوئد تف تكنيد رن ‎f°‏ ‏ربط سات ناز يات راب خدبا مان ‎١‏ جر سامت[ سامت سار تست وق ری سامت راتتظيم مى كند.. | وجود جيان از خدانت خداتد هو حستى بغش الس وهم تم هت وع ابه خدا ب مخلوقات له علث با معلول ست باى مطول بدون علت حتى لحظه لى امكان بقا وجود تناد الحظه لى اين عنايت (هستى ‎Tie‏ مخلوقاك برداشته شود جيزى به نم عالم و موجودات أن وجود ندارد.

صفحه 3:
Linn at ‏ری هدای من تو همان گونه الى كه من دوست دارم يس مرا همان‎ بس كه بنده تو ری بوذ آندگی سه عزت ‏ پوردگاری خد ‎Tad‏ ممعلی(ع: شدای من مرا ین ‎ise at‏ توحید و يكتابرستى: مهم ترين اعتقاد دينى + سرلوحه دعوت همه بيامبران + اعتبار نداشتن هيج اعتقاد دينى بدون اعتقاد به أن + مانند روحى در واحكام دين + حيات بخش به لين ييكرة اسلام دين توحيد ‎٠‏ قرآن كتاب توحيد» استقرار اخلئق ‏ احكام و همه اعمال فردى و اجتماعى مومنان بر مدار توحيد در قرآن كريم. 2 بت اب- قل من رب السموات و الارض فل الل فل افاتخذتم من دوته اولياء ‎Jo ag a Sa‏ يستوى العمى و البصير ام هل تستوى الظلمات و النور ام جعلو لله شركاء خلقوا كتغلقه فتشابه الخلق عليهم؛ + كسى راعى توانيم به عنوان رب خود انتخاب كنيم كه خالق جهان است . + كسى که اختيار سود و زيان خودر لنارد نمىتولئد ولى و سريرست مردم ياشد + اكر أنجه راك مشركان شريك خدا فرار مى دهند. همجون خدا مخلوقاتى خلق كرده بودند جا داشت كه نان در اعتقد به توحيد به شك بيفتد و به خدايان Spc iS ‎aes }‏ الس یی كح ‎ ‏وحيدد يسم الله الرحمن الرحيم. قل هو الله احد ‏ الل الصمد . لم يد و لم يود و لم يكن له كفوا احد. سوره توحيداخلاص)» 6۱ خدوند از هر جهت کامل و بی نیز ات . ۲ تنها خداوند است كه سزوار قصد كردن و برطرف كردن نياز مخلوقات لست .؟) توجه تعام موجودات ‎ALAS‏ ‎sly‏ به سوق خدانت. ‏۲ یه و هو اوعد له ‏+درخواست رسول خدااص) از آغاز رسالت خود از مشركان : دسشبرداشتن از شرك ويت برستي + ايمان به خداى يكانه يا كفتن جمله لاله الله ‎ ‏+ كفتن لاله اا اله سه به رسميت شناخته شدن تمام احكام و حقوق اسلامى فرد + وجوب فاع از حقوق أو بر ديكر مسلمانان + استقرار هر زمره برادران و خواهران دينى سه لاله لله فقط يك شعار تيست. / + پایندی لاه لاله سه تفيير همه زندك قرد مسلمان در راي با خداء خو ‎ ‎lg‏ اجتماع و ديكر مخلوقات. ‎ ‎١ ١---“““>-<- ۹‏ سه توحيد در خالقيت | اعتقاد به تتهاميناو حك جيل بأ اکن ‎EE EA Ep aaa NO‏ ۳ ‏أيه اله خالق كل شى» ‎٠‏ شنا رده هر جيزى لسث. ‎٠‏ اه قل الله خالق كل شى. اتوحيد در مالكيت | تنهاخالق جهن بودن خدا ‎Tm‏ به تتا مالك أن بو * به وله ماف اسماواث وما الاش : أنجه در اسان هچ دزن اس از دا ‏| توحيد در وايت. | حداوند. تجالك جهان -+ ‎aE‏ و سريرست جهان بودن خدا + عدم توتلى مخلوات در تصرف جهن جز و ‎aly. Fy‏ خدادبه دیگری ‎oR ae Fas, ‎ ‎tia 1 ‎ ‏بار اكرع[ص) واسطه وثابت ذا و رسانده قرمان أيه ما لهم من دوته من ولى و لايشرك فى حكمه احداء أنها هيج ولى أسربرستى ] جز او تارئد واو در فماتواى خويش كسى را ریک ‏مسا ‏۲ توعید در وبوبيت | رب : مالك و صاحب الختيارى كه تدبير و برورش مخلوق به دست اوسث : هركس كه خالق و مالك و ولى جيزى باشد مى تال أن را تدر ‏کرد و برورش دهد خداوند تنه خالق. مالك و ولى ‎ule‏ تنها رب هسثى + ااروكنتده جهان + هدايشتمومن ويه ‏مقصدى كه برايش معين فرمودة. ‎ ‏سیر و مجرای ولايث خود از ‎SB pe‏ ‎ ‎ ‏اتوحيد . بهؤين معنا تيت : موجودات: يه خصوص انسان. نقشى در رورش و تدبير ساير مخلوقات ندارتد يافباتى كه رحمت. هر يزان كشد ويه برورش درخن اقعام مى كند. رشد اين درختان تنيجه تدبير لوست . مفايسه كشاورز يا ديكوان: يعت ‎ean‏ كه خر كشت زمين أو فخالتى نداشه ند : کشت حاصل دسترع رد اس ‎ ‏لين معنا اس ‎Soph aS AS Aa oy tle Sa 9S I Je i J‏ و هم و و ‎gal J) ps + ds STA‏ که خداند خرن قار داد ‎ples pare fon a8‏ يد كا ‎ ‏أي قل افيالهايقى و هو رب كل شى» بكو يا جز خدا پوداری را يطليم خر حالى كه و برردگر همه چیز ات أيه قل من رب السملواك و الرض ‏وشفغتنة أصلى زعت أو خفاست -ه بايد شكركزار و لشف ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 4:
شرک :شیک قار دادن برای دا تاد یه شریک ۵ ۷" سس اسب 77 ) شرگ در خاقیت. [ ماب ینش جهان توس چند ان تب شریگیخدوند در فرش این تصور كه جند خدا وجود حارد و هر كدام خالق يخشى از جهن ند يا همكارى يكديكر لين جهان را فريده اند: هر كدام از آنا محدود و ناقس هستند وب ای نمی تون کل جهن را خلق كنند + هر يك از خدايان كمالات درد که یگری آن کمقات ناد وره هن همدیگر می شود و یر چندخد لت جنين ‎pashan Sd og gal QMS‏ هر يك از أنها يه خالق كامل وبى نيازى احثاج دارد كه تيش را بر طرف تمايد + تصورچندخدابیصحیح تست + خداى واحد ‎“eA ghee al‏ ‎aes aa AS‏ خلق لیم ؟) شرك در مالكيث. | انفاد يه مالك يخشى از جهان بودن اينكه ديكران لوه بر خداوند وهر كار و ‏شرك دوخالفيث > شرك دومالكيث ‎Fae pe OR ky Je anna ‏ترگ تر وت | اما به‎ ۳ ‎ ‎ ‎ ‎ ‏کر بو حل تصرف هر جهان * هبارت قرآن... من دونه لوليا ‎١‏ هدمدارى تدييرلمور موجودات توسط ديكرتى علاو برخداوند و هر كنار او . باز كرهن حساب جدااه يراى خود يا ساير ‎\l ‏تدبير كسى مسنقل از خدوندسه كرقتار رک ریت‎ als SF +l ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎SS aes] fs el ‏دیع مر اا‎ et ‎ ‎ ‏0 خدانراطه غیت را مین پیههایچهان حام کره ات دراو مدینش -هكرما و روشنى . دارو -> شفا و ‎sip‏ يرشك وسيله هرمانء معمار عامل بناى ساختمان و معل نيز وسيله تعليم و تربيت. ‏ادر امور معنوى: دما سه آمرزش. صدقه -* دقع يا وصله رحم -* افزليش طول عمر. ‏همه ين روابط توسط خود خداوند طراحى شده وبه نو رده و ورت مى كيرد -> رفتن تزد معلم برلى أموختن ‎٠‏ مراجعه يه يزشك براى هرمان-> عمل به قانون 1 ‏۲ همان كونه كه درخياست از يؤشك يرلى درمان بيماريا توحيد منافاى تدارد. هرخواست از اولياى اله بر پزشک به وله ‎yale ed‏ لبهي ب ‎el‏ فير مقي ويا لفن حتاو أين كارا جام مى تهدد. ‎ale‏ يامير اكرخياص) و ولياى دين هر رومن خاجات نان (عاكند شا داص . ‎-١‏ ابن ‎tly‏ أنها و مستفل از خدا يداني شركد. ‏"- اين تاابى را صرف از خدا + اتجام أن رابا ذرخواست اولي لز خدا ويه لفن خنا يدانم : هين توحيد + ند شید که ييامير اكرماص) ‎٠‏ استعرار يس از رحلت ايشان - زنده بودن روح مطهر رسول خفااص). ‏ا ست دسم اال جات ‏جريان تكفيرى كروهى از سلمانان كه جنين هرخواستى را شرك لد نمی تاد در سل های اخیربرخی از جومع و کشورهای المی ارف خود ‎aS‏ ‏تفكر غلط ببروان ابن جريان فكرى خشك و فيرعقلتى ره تحید و شركدسه كاقر و مشرک خوانن مسلمای که مد هنیا ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎.- ‏به انسلن ها > درخواست ما لز رسول خدا (ع)‎ ls ‎ ‎ ‎ ‎ ‏براى ينكه خا انان را بيخشة + اتاد يه كفر اين افر و مسلمان تيون ‎ ‎ ‏به يامبران و معصومين و طلب دعاو شفيع را دادن دا رين شربه ير سام + تتفر برخى از عردم جهان از دين اسلام ‎ ‏از رت ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 5:
جنت وجح لتقف بين ما ‎(Lette trent‏ انتخاب سبك زتدكى سه تغبير مسير زندكى + رفمزدن سرنوشت دنا وآخرت + لزوم بر اساس فكر بودن + به دور از احساسات بودن لين انتخاب مهم اباشد + حمايت دليلى محكم و عقل بسند از أن. ‎ay‏ سيكعاي زندكية الذيعه على خاس ‎٠‏ جهان ييثى ونه : شناعت آن ريشه ها سه کمک فاونبه تم گبری دزست ‏جهان بينى توحيدى -* زندكى توحيدى | توحيدا روح زندكى دينى ‎١ 4 ١‏ شرك روج ومحور زندكى ضد دين ‏هم ثرين عامل در تعيين هدف هاو رفتارهاى انسان: افكار و اعتقادات ‎ ‎ ‏+ مثال: يذيرش و ايمان به سعلاتمندى در كسب ثروث + انحصار خوشیختی با لفات مادىحه مصروف ساختن زندكى در رسيدن به اين هدف يه طورطبيعي ‎ ‎ ‏3 بازناب توحيسد در زندكى ‏يك اصل: [اعتفادات انسان -» انتخاب مسير زندكي + رفتار بر همان آسانیآ -* بذيرش خداوتد به عنوان تنها خالق جهان * ايمان به برورد كار هستى يودن إو سه داشتن رفتاري متناسب ب اين اعتقاد + خدا را جهت زندكى خود قرار ددن - حركت در مسي رتوحيد عملى. اثرات يرش اعتقاد توحيدى از زبان جعفرين للى طالب در حضور نجاشی » ‎ ‎ ‎ ‏ما قبلا قومى جاهل بوديم بت مى برستيديم. مردار مى خورديم. مرتكب زشتى ‎et‏ اين جنين بوديم تا ينكه خداوند از ميان ما بيامبرى مبعوث فرمود که خاواده اش رامی شناسیم دایم يباميز ما ااه خدا فراخوائد كك ارا كاه يداني( توجيدد قل هوالله احدهء چه را که خود و بدراتمان مى برستيديم كنار يكفاريم, چیزی را شریک ‏ ‏به صدافت و منت داری و عفتش ابا ‎ ‎ ‏زار تدهيماتقى شرك: لاله الال لو ارا به عدل: احسان» راستيء کرد و از خوردن مال يتيم (ان الذين ياكلون امال التامى ..) و ارتكاب فحشا و منكر و دروغ تهى كرد و دستور دا نماز را به بادا ‎IS ll‏ ببردازيم و ماه رمضان را روزه يكير (كتب عليكم الصيام ما نيز لوا تصديق كرده وبه لو يمان أورديم و از أو روي كرديم» عغيار ميزان تأثير كذارى توحيد در زندكي: هرجه ليمان قوى تر سه تأثير عملى آن در زندكى بيشتو + هرجه ايمان ضعيف ترسه. تأثير آن كمقر یه ان ال نی رگم فاد ها براط مُستقِيمّ هما خداوند يرورد كار من و مروردكار شماست يس اورا بندكى كنيد (كه) اين ره رست اس . ‏تنه أو را عيادت و برستش كره دراه رست و درست زنداكى : تنها خدا رب و بروردكار هستى است و همه جيز تحت قدرت اوست + بندكى هرجه غيراز خداء در حقيقت بندكى اجيزفابى الست كه هيج تقش و قدرتى در اين عالم تدارند سه اكر كسى در اين مسیر گام درد اراهى يرخطر كام كذاشته كه مراتجامي جز سقوط ‎ ‏لاقم ‎ ‎ ‎ ‎ ‏دار رب) هستی استسه ‎ ‏اغير أو خوددارى تمود - توحيد در ربوييت -» توحيد عملى ‎ ‏زندگی خود با اتكابه فيرخدا بيش تزه ‎ ‎ ‎ ‏أ + بت بر نجل گر سر تا نان .فانک مراد ير لسمان تون زه 535 امد توعد هملي فودی -اجتمامی ___# ‎er‏ ‏بعد فرهى توحيد | اطاعت از فرمان هاى خدا در زندكي: كام كذاشتن در مسير توحيد عملى + كوشش در جهت استقرار تمايلات درونى و تصميم ها و فعاليت ‏على ت انان | هاى خود در جهت خواست و رضايت الهى؛ مثا در نظر كرفتن خدا در انتخاب همسرء شغل. دوستء در چکونگیتحمیل, تفریج ورزش و ‏موحد حتى در انتخاب نوع بوشش وب طور ُلى در تمام بنامه هلى روزائه خود ‎٠‏ ظاش در عدم خروج از خايره فرمان هلى او ‏ار معتاى خاص داشتن جهان + بي حكمت نيودن هيج حادئه لى در عالم از نظر او عليرضم ندائستن حكمت آن-* اميدوارى موجد ‏توحيد على | واقعى + صبورى و استوارى در مقايل سختى ها و مشكلات» انها ا زمينه موفقيت هلى أبنده قراردادن * يور ب إينكه دشوارى هلى زندكى ‏نشانه ب مهرى خداوند تيست. بلكه بسترى براى رشد وشكوفابى اوست. ‎ ‎ ‎ ‎۶ ‎3 ‎3 ‎0 ‎5 ‎ ‏سرارادت ما و آستان حضرت دوست ‎١‏ كه هرجه ير سر مامى رود ارادت اوست ‏نظير دوست تديدم. اكرجه ازمه ومهل.-_تهادم أينه هادر مقايل رغ دوت تبات شخسیت و رامش روحی: تنظيم زتدكى بر اساس رضايت خداوتد كرده * بيروى از فرمانهاى أو -» ثبات و بايدارى شخصيت * برخوردری أرامش روح ‏مستوليت بذيرى: انسان موحد موجودات جهان را مخلوق خدا مى بيند و مى داند كه خداوند او رادر برابرشان مسثول قرارداده ست + بدن خود را اانتى الهى مي شمارد كه خداوند يه لو سيرده لست -> مى دائد كه حق تدارد به أن أسيب برسائد + حق ندارد سلامتى ديكوان را يه خطر ادازد + آسيب ترساندن به حيواتات + كمك به ادام يقاو زندكى آنه ‏+ خطاب لمام علو(ع) به مردم زمان خود و همه مومنان:*تقواى الهى بيشه كنيده هم در مورد يندكان خداء هم در مورد شهرها و بادى هلد ‏جرا كه شمادر يراب همه اينها حتى سرزمين ها و جهاربايان مسنوليد. خدارا اطاعت كنيد و از عصيان أو ببرهيزيد» ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 6:
بعد فردى شرک على اسان مرک عواقف بعد | تسلي بودن در ربر ميال تفسلى و قرمان بذيرى از طافوت : خواسته جديد داشنن هر رو ای تس رتك موض كردن هر روز درت ها ای بای فردى شرى ‎١‏ | كشاندن به بردكى جديد سه داشئن درونى ترام و شخصيتىتابايدر عملي ‎١‏ | ومن الثلس من ‎AAU ges ge I ee ie le ea‏ امسن مردم کسی هست که خدا ار یک جاقب و که ای ها به زان و ‎Ea ya Fog pay A‏ میکند. پس ار خبر هو رسد لش به أن أرم مى كيرد واكريلاى به او رسد ار خدا رويكردان مى شود. اودر دنيا و أخوت. أهر دوأ زيان مى بيند. اين همان زيان أشكار است. ‎la gy‏ وسنشى ثليث و بايدا - دسث از برستش خداون برنداشئن قرد در هر ‎ ‎ ‎ ‎۳ ‎ ‎ ‎ ‏بعد اجتماصى ...| قر( تفن همه تادعاو ران يك جاه ان سباسى. قتصادى و فرهتقى) با نظام اجتماى در جهت خداودو امت همه جاب و ‎tenes ‏جاه توحيدى | وياكياى جاسه توحيدى: ‎١‏ به حكومت سین امن رسای وین هی دشن شالی را که او رامع رده لست كوخش در ب جرا اون ون الهى د ‎su‏ ‎Tian oe Tak EGS aI Ey ease) wei ‎ ‏اجتمعی توح .| حرکت بهسویوحدت و هماهنگی با تمك به توحيد و يكنا برستى و قرار كوفشن هر سايه حكومت الهى . ها تنك به ظالمان و حكومت عق ها قبرقهي ‎٠‏ عدم يقير حكومت كسان كه غدايتد يه آنها قي حكيمت كرهن را فاده لست + دوستن ذكرفن با فمنان خا و مسلمفان ‎٠‏ ‏من + حمايث از محرومان و مستضعفان ناي فرمان خداود ‏ كوش فرا ادن به لين ‎SS A‏ ‎ ‎ ‎ ‎aan lal SALE a al eke Lely af by Sal ng yt ly iby easly ‏يان الذي‎ ‏حال أنكه نان‎ i ge HIVE he ‏را دوست‎ ge uy ‎ ‎ ‏حفی که بای شم آمه اس كفر وريدة اند ‎ ‎ ‏بعد اجتماعى شرى ...| همه فقا خواستدهاو تمايات حنيوى خود را دنال كد + تنها منئع خود را محور قاليتعاى اجتماعى قرردعند + اهل يثارو تعون و خير عملى - جامعه مشرك | رسائدن يه ديكان باد ‏عوافب بعد اجتعاصى .| قراكيرى تفوقه و تضاد هر جع + بين رقن لكان رشد و الى »اراي روز ب روز قدرث انسل ‎POR GEES Ra‏ ‎gt Jat eG.‏ بود نخان أزحاكميت غداود وهای ز حاكبيتطلفوث و ‏7 دص ارنباط دو مويسدى توحيد فردى و اجتماعى ‏ ‎BE ep een tad pop ete OR Ale | dy cle iy 9 UR el,‏ توس رن ان ما ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎pp glad A ap ish SIT tel al Al ‏در شمت اجرای وین‎ ee ee ‏حل سس‎ a SF FSCS a Seopa pe oh ‏واقعيث تلخ : شرك در قلب بت و ماند أن تر جوامع امروزى. وجود تدارد لا شرك أمروز يسيار بيجيدهتر ری أنها تاش كني ‎)١‏ خود را ملكه ولى و رب جهان بتدلششن: جهان خلفت را ملك غود تلقى ‎SE‏ شرك در مالكيت) + حود را مالك ديكر جوامع بتداششن مانند قرعون(كه قار الاعلى» مىكفث و خود را برور دكار يزرك مردم معرفى مىكرد) + تصميمكيرى يراى أنها + تصرف در جهان بدون توجه يه نظر مالك حفيقى أنه يعن ‎SN‏ ‏امحيطزيست و الوده شدن طبيعت * بيدا شدن جوامع بسار فقير د کنر جع ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‏به مور دنيوى و خداقراموشى: ‏سركرمى يسيارى از انسانها يه لمورهنيوى -> خدا قوأموشى ‎٠‏ جايكا نداشئن خداوند خر قلب أنه ‏فزونى زيدث دنيا ‏أنكس كه آنان راب عوسهايشان مىرساته ‎٠‏ برسنش أنها موجون خذا + بهره ‎Syl Joy cla‏ ‎ ‎ ‎G2 ‏-*باقی من جایی بای خلت نس بخ و درک نیت نیش با پروردار یت و نید‎ Labs Bs ‎ ‏هپس وآچه و ‎ ‏ی از جديد مائند ین ییون ماهر ینت و ساير رسانهها هر لين ره ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 7:
| دوس چیارم:فقط بای تلو سس منت غللت فساو قرب هخا ‎aan‏ ار تایب رب هی سعى وت غود اسان ِا “* نی هو نفس وشيطان زندگی صحتدى اتتغاب يكى ازاين دو را كزينش راه توجيد + قرا دان انديشه و ذل و عمل خويش براي رضاى حضرت دوست -+ تهديد ا خطرات + احتمال انحراق از وايت نيوى: راهيبى شرك يه ذل انان زر رة ‎te pe‏ تأر اسه ياسبانى از ريم انديشه و دلسه راه تيافئن آفت شر به أزها + انجام عمل غالعى بای خدا ora ‎chcnn BALA sp gy oe‏ 6خ ان يبط ورف ‎ ‏= |._بازتاب توحيسد در زندكى | ‏اخلاس در لقث + خالض كردن وباك كردن يك چیز از یرآ + الاص درکرید دین؛ تج ‎Jat‏ فقط برا ‎pss ile ifs ly‏ اخاص أخلاص: شرط قبولى تمامى اعمال عرضه داشته شده به دركاه ‎fl as‏ ‏+ روايت نبوى: مؤمنان ب توجه به مراتب اخلاصشان. مر يكديكر برترى بيدا م كنند ‎ ‎ ‎ ‎)١ el‏ نيت -هدف, قصد؛ به متزلة ‎ ‏حديث نبوىا ني المؤمن خير من عمله نيت مؤمن ‏+ أن سا بات هم تماق الى بيست ب هیاس ‎a ll‏ وال رش دهد كل نیک ان ار هت اس و اتجامدهندمى كار ‎hie‏ ] کرتش اسان موس ‎ae pao aaa] ye‏ سوت کمیت کیت زمیج ‎ee ll glad ag‏ رب فرش و نانز کت وان ‎Sih Sal‏ ‏مجده در هر رت وقل ازع تب ام شود اسان ‎ ‏از آن شریدتر ست.» ‏نيت الهى باشد ‎ ‎ ‏ای خالص کردن تيت + انجام دادن عمل بيخاطر خدا - الجام دعنددي كار ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‏مؤمن نيز تلاش مىكند نماز خود را يه همين صورت نجام دهد تا صحيح و درست انجام داد ‎ ‏= ‏| راه‌های قویتاخلاص. ‏آمعرفت به خداوند -* آيمان به او سه اخلاص] سه تفكر در آيات و نشاتمعاى الهى سه درياقت بيشترة تفت تسبت چه | «افریدکن همه تیه عدایندحل استا ‎Jo‏ ندرد که ندرد به خداوند راز ‎ ‏هر كه فكرت تكند تقش بود ير ديوار ‎ ‎ous‏ عجب بر درو ‏غفلت + يستن جشم أنديشه به روى جهان حه انيافتن آيات الهى + تفادن دل به مهر و + مه رخار ‎ole obs jake‏ هر دوعام ير زثور و دید ید چه سود ارزشمندتر و مقدستر بودن عمل بر الساس معرفت و أكاهى از عمل بومعرفت يا كم معرفت مثال: جام نمازيا معرفت ابسيار ارزشمندتر نؤد خداود ا تماز يدون معرفت و كاه ‎ ‏راز وفياؤباخها و | نبايش و عرض نيازبه ببشكاه خداوند و يارى جستن ازاو -+ كم كردن غفلت از خداوند + تقويت محبت اودر قلب + بر کمک خواستن ازاو | از كمكهاى الهى. دورى از كناهان و | كناه -+ سوزاتدن ريشدى درخت اخللس و بتدكى ‏ أ بين بردن تدريجى أن تاش بای نام | -> امبالمؤمنين على (ع4«تمام اخفاس در هورى از كناهان جمع شد ا وي 27 | ترك كله » تج یت ‎af Jaa‏ ری کر و رش دا ‎ ‎ ‏تأثير خاص روزه در نوی خاس در مین ال وجب. .+ حدیثملوی- اند دن جهت روزه را اجب کرد لاس مردم راید ‎ ‎ ‎ ‏جر ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 8:
ب wale ‏درجای از‎ فوذتايذير ‎was‏ ‏وسوسة هاق دریافت باداش‌های تاشدنی 5 | وهی درختاخلاص حكنت : علم معكم واستوار ‎TRAE RGB Jos ey pS KS pe‏ رسيدن انسان حكيم. به درجانى از بصيرث و روشبنی- یی تشخیص حق از بل در شرایطسغت و چیه :گرا ال نشدن توصيف لفعان به داشقن حكمت هر قرآن كريم حديث نبوى: هركس جهل روز كارهلى خود را اسان بر ‎eld‏ سب مياق سدع وباف هال ‎ ‎ ‎ ‏ترروى انسان هر اخاص -+ قريب وسوسدهاى شيطن را نخورهن + . © اقرار شيطل: نتن در قريب مؤسنان ب اخلاص. ‏مرفیدگرنه .که ایند است آشیاه ‎ ‏وصف حضرت يوسفاع) در قان كريم:داشئن اخلاص و رسيدن به مقام مخلصين. ‏+ اي .+ قث فلن اذى لمكت ‎ERAT a cada es‏ ورن مین رب ل ‏ال نی له ‎all Ay gh GE Sly‏ وصير مرو مر لت ان همان کسی است که ‎Ngan le‏ ‏سرزنش كوديد (أرى) من اورا به خويشتن دعوث كردم وأو خودری کرد واكر أنجه را دسنور مدهم اجام تدهد به زندان خراهد قاد و مسلم خوا و ‎A a ai‏ يرور دكا زندان نز من محبوبتر است از نجه ينها مرابه سوى أن مى خواند و اك مكر ويرك أزهارا امن الى قلب من به نها مثايل مىكردد و از جاهلان خواه بو ‎ ‎lg‏ تامشروع زليه رای اب هن ‎ ‏جكونكى نجات از ان دام توجه و درخواست حضرث يوسف از خداوند و بنا بردن به سوى او اع نجات و دلمهاى شيطان امروزء يرلى تحريك هوس زود تساه ‎Sy GALES‏ محروم ساخئن آنان ا بهشث جاوينان : فيلوهل ‎SoS a‏ ‎as alae‏ شيكههلى مجازى نان ‎ ‏مستعهاى متحرف اجثماقى. خالصائدى قرمانهاى او شيطان :از دست فادن زنذكى باك و بانشاط دتيا + حيات سرشار ا شاذكامى أخرث. ‏أوردن به بيشكاه اند + ‎ ‎dap ‏محبوب حفيقى + تقرب به بيشكاء‎ fake Ny pa) Ape gle pi pS gah Gs GAS Fas .) ‏دوست دلهای ادن ول مان و معبود عالميان‎ ote sy ‏هی‎ 8 J ale ‏نظر به زندكى زيبلى رسول خداص» امبالمؤمنين على (ع) قاطمه هرا (س) و دگ بایان خود س بدست | قوب و تزديكى به محبوب ازرا بتدكى خالماتهى ‎Ios‏ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 9:
اختیا توقای برجم ترک يك كار اسن روز در حل تصمیمگرتن ای اجام یک کار ات اسه ‎any eh esl‏ ان هی ییاز سل یا لا شزا اک ره راهان تشن دادیم با سای زا خواهد يود يا تاسلس. | اختيار انسان در انتخاب راه هدايت يا كمراهى » خداود م راصح ارادهواختيار أفريد و صسنول مسرفوشت خويش قرار دا یج ان رن فت نر فلفبه و لمن مم قذي به راستى كه یل وشن از جاودزا به سوى شما أمد يس هر کس كه بين كنت به سود خود أو هركس كور حل كردد به زان خود اوست ...أ زول رضموتهاى اهى بر «انسان» و «اختيار لو د قبل يا ‎Uae IS‏ أيه فك يما نت ديقم وأ لل أ ‎ly‏ وتا بر کر ييشين شماست أونيز يه قط أن است كد[ اند هرز هبدن سم نید لاش و کف اله ير طبق مداقت وبراساس اعمال ‎ey‏ ود انان ست الكاركشده اختيار هر سخن يابحث م يهرهبردارى واثبات أن هر صل ايك میدن مکی میرفت بای دیشت ‎cep ome slate‏ كفت توه كردم ‎alee‏ افتیار ات انا ات تیار نقش نداشئن أنسان در عملكرد دستكادهاى مخنلف يدن خود مانند دستكاه كوارش ويا كردش حون * قونين حاكم بر طبيمث مانند قانون جاذيه زمين» توالى فصلها و ‎Hyp she viel gh! ab epee‏ محدوديت اختيار اتن ‎ ‎ ‏ين كه قردا اين كنم با آن كنم ‏اخود دليل اخثير لس ل صن ‎ ‎ie ei ee Sag SONNE | oa Sle - ‏موقیت در ار + حساس ریت و خرستدی دروجردآسان‎ ‏اركاب به لشثباه در كارى + زيائرسانى به خود يا ديكرى + احساس هشيعائى + بين ای | ان بشسيماني که‎ ete ee ‏تمي‌ادم هدشن توقابی تک آنکر‎ aly SS) IS ‏هيع كوبى سنك را قرط يا ‎ ‎ ‏حود را مسفول كارهاى خود دانستن -+ يذيرش أثر و عواقب عمل خود » جبران زین ‎ ‎ ‏بعديكرا#اساس عهدها و بيمازها -+ ببما شكنى + عدم جام مستولیت ‏ خود را | هيج عاقل مركلوخى رازن ‎tas pS lt Reale sel lie ft‏ ‏أي« ذلك بما قت لبديكم وان الف » ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‏با 7 ‏$$ قاونمندی جهن: زمین‌سازشکوفایی اختار ‏| غواسته خداوند د قبال اعطاء قدرت اختيار از السان: ‎١‏ رنامهريزى ای زندکی ند ۲ رسيدن به هی کال ۲ نان ‏+ مادر جهانى زتدكى مى كنيم كه خداند امور أن را تدبير مى كند + قوانين مشخصى رابر أن حاكم كرده » جهان هستى مطلق با أن قانين عمل مى كند وبه بيش م رود - زنك در جهانى با حاكميث قد و قضلى الهى ب (قاتونمند است) -*. أي قدر و قضلى الهى مائع اخثار ما نيس؟. ‎ ‎ ‎ ‎ape | ‎J =~ ‏در ‎ghd‏ + تقدير: ادازه كرفتن + مخلوقات جهان ا آن جهت كه خداى متعال ب علم ‎gael el eh Be aby ys fa age‏ مقتر يه از عم خداست. ‎ ‏تفدير اهى اند + نقشدى جهان با هسدى موجوداث و ريزدكارىها و ويزكىها وقانونهايش از أن نا و اقضا: به تجام رساندن + این دادن + حكم كردن + حتميّت يخشيدن» مخلوقات جهان. لز أن جهث كه با فرمان و حكم و اراددى الهى ليجاد مى شوتد. به قضاى اله وابستائد » اجراو بياده كردن نقشدى جهان با هسدى موجوداث و ريزدكارى ها و ويزكىها و قانونهايش به اراددى خداست. ‎ ‎ ‏— طعي جيان ‎SFOS algal py cum yal‏ ٠امتماد‏ به تقدير و قضاى الهى -> توثيدن أب برئى رفع تشنكى - مىدانيم كه خداوند أب را با ابن ویزگ‌ه أفريده كه سيب رفع تشتكى موشود ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 10:
اوقرس : شا و قد هی با و هر تظمى را برهم مین .برداشت درستد هر جيزى مجندسى و قاعددى خاس خود را دارد و تمام جهان بر أن قواعد ينا شده سث + اين قواد. توسط اتسان قال يافئن و يعردكيرى اسث. ‎JL‏ تقدير. جيزى قي از قانونسندى جهان و نظلم در أن لسث كه وقتى به جادثهاى تعلق كرفث. هر قانونى را افو ‏.يدون بذيرش قدر و قضاى الهى: الف+ هيج نظمى يرقرار تمى شود * ب- هيج زمينهاى براى كار اخثيارى بديد تمى أذ ‎BS SELL‏ اميرمومتان (ع) زيرديوار كج :ره تكرش صحيح امرائمؤمتين (ع) از قضا و قدر يا رفتر و سيس كفتار خود سيا لمرالمؤمنين أبااز قضلى اله مى كريزى؟< امام على(ع» «نه بلكه از قضاى الجى به در الهى يناه ميرم - از نوعى قضا و قدر اب ب توع ديكرى از فضا و قدر اله ‎4 ‎ ‎ ‏رابطه اختيسار اسان با اراده ‎Ass‏ ‏وجود اختير واراده در انسان تاشى از للددى اله و خواست خداست - خداوند اده كرده اسث که اسان موجودی مخت اقفل اختيارى, زماكه م راددى كارى را تكرددايم. أن كار نجام تمى كيرد + در هين جال, وجود ما ارده ما و عملى كه از ما سرمى زتد همكى وابسن يه ارادد خداوند انث ‏در طول دی خداست + با آن نات ند ‎ ‎ ‎ ‏علتهاى موثردر بيدايش يك بديدة ‎ADEN‏ | جند عامل به صورت مجموعه ويا ممكارى يكديكر هر بيدايش هر بديده * اعمال اثر خاصى هر يك از عوامل و عناصر مستظل ديكرى برأ حصول ننيجه + نقش خاصى مستفيم هر عامل منفوث ب تفش ديكرى » تانوات هر عامل به تتهئى هر به سراتجام رساندن لم مورد نظر خود » مسنقل يودن » بيوستكى ‏ مثال :شد يك كياد ‎aT‏ | بينايش يك يديدهياثركقارى يك عامل در عامل دوم سه تأثير در هامل سوم سه انقال اثر عامل اول به معلول (معلول) به عريك از عامل + دريافت علث بودن يك عامل از عامل بلا + مستقال تبودن * وابستكى * مثال نوشتن ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 11:
۲ ۱ درس ششم: منت‌های خداوند در زندگی | نمی ام بر جهن خشت. - ی در هی ۰۰ رمتسا سركت وى اسان = ‎PEAS aT‏ ‎A‏ ند هن خلت + وحرکت نی دای آن در ری نخس SO fa pega Tt a eB ‏ون ی - نی اه‎ تكرش صحيح مسبت به لها و ‎Bay RES ba‏ و همهی حودث زندگی ‏ سار ساختن دیدگاه ما نیت به قاع و حودت جهان از دیگران تن بسا در روط ماخ خود.دیگرن و خلفت. تا ل با با - اجان -قرر دادن فد در شریط و موقین است که صفت دروی خود را روز دهد + درستی ی درستی نچه رعا رده مشخ اد ان یقن خدازند + لب و همیشگی شامل همدى لها در همی ده زندگی هر انسانى. جه مؤمن وجه كار جه قفير و جه غنى. محنهى ‎eh gtd oaks‏ pfs BI Jane Jad 98) es asl at ihe Lapa AD py Une i ie Seg أيه قل نفس ذا نو بمب لفق یرون هرکسی ام مرک ‎ag‏ قطه شما رايا شرو ‎reals‏ ما ياركردئده ‎Pd anne‏ هارهب وهی مور خر ايامو شر در معرض أزمايش و امتحان لست ‏أيه حب اث أن يركو أن يووا ‎SE pga US‏ ها م شونده هسين كه يكويند ايان ‎pl om‏ هركس ادملى ايمان ‎ ‏انوع امتحانها و أزمايش هاسث * هو ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‏ماوت معا اهى و امتحان بشرى: ‏امتحان بشرى: ما الب حفيفت درون افراد بخبر هستيم * مىكوشيم تالز طرق امنحان كرهن به أكاهى لازم برسيم. ‏مان اون لیم وا اد شدن زد ‏مراتب امتحان هی موفقيت در هر مرحلاى ازامتحان لهی با لاه رود فد ‏ورود ب اتحانهايخاصس: ميان سريلندى در أزمون ها ‏ی( ما وین شک المزان كلما زذ فى ابمنهزيذ قى اه به رلسئى كه مؤمن به منزلدى كفدى ترازوسث. هر تازه إيمانش اقزوده شو ‎I ‏مود متحان هی یماری با سامت فقفر ‎aad‏ دست لذن بخرو ادر ا داششن يدر و ماذر. بارش بلان يا وقوع خشكسالى و بدطور كلى هر حاذئدى شيرين با تلق ‏مواجهدى مايا نها > رقم زهن بيروزى يا شکست مرا رقم می‌زند ۰ مهياى امتحاتى ديكر ساختن ‏۲) ست امدادعام ای ‏۲ پاسخ ۰( پبوش هدایت )+ اه پلخ-« لجاجت و ‎(adap fot‏ تواثانى استفاده هر ذو كرو ا امكافاتى كه خدا در ‎as Jb LSS‏ ماد قدرت رد نان جسمی و فکری: مات موجود در جهن ‏در همان مسير انتخانى خود + ياطن أشكارى ‎)١‏ كزيتش راه حق -ه يفن لور ماب ال ‏؟) انتخاب دنو ‏و لذتهاى دنيوى به يرخى انسانهاى كنادكار ‏+ أب کسانی که زندگی دی و تجملاتآن را خوهن: حاصل کارهیشان را در همین تیاهن میدهیم و کم و کاستیتخوهند ديه ان در آخرت جز ‎ ‎nd ld‏ بای رش ادن وه ‎ ‎ ‎ ‏ور وساندن استعدادها + نشان دلدن ‎yp lias‏ فر ‎ ‎ ‏يارو با امتحان هاى جديدتر. ‎ ‎ ‎ ‎ ‎eee ‎ ‎ ‎ ‎ab bo gabe ‎ ‎ ‎ey SH‏ به حق سه بيماء ‎ ‎ ‏اش فقط برلى أنس+ يددست أوردن أن + مشاهده عواقب زيازيار تصميم غلط خود در آخرت-ء نشانهدى لطف غداوند تبودن روى آوردن دفي ‏وخ تكارئد و عوجه:در دنيا كزدماتد مر اذ رقت و ‎asl Jel sina a S| ec‏ ‎ ‏+ كن ئمة عؤلام وخ مضه ریک و ماکان لا ریک و هر یک ا این ان (خواهن آخرت و دنام امد م‌رساني از عطای پوزدگارت و عطلى بروردكارت [أز كسى] منع نشده است.| رحمت واسعدى الهى به همه‌ی فاد جامعه.چه ‎ ‏کر و جه يدكار. مدد مى رسات ] ‏۲) سنت امداد خاص الهى (توقيق)؛ توفيق - آسان تبودن - سعى و اشامل حال : کسانیم‌شود که بت پا قد در ا جلودعاى توفيق الى هد انسان + تصرث و هدايت الهى - حمايث خداوند از نسان تللشكر و مجاهد + دستكيرى از او * به بيش برهن يا بشليباتى خوة. ‎ ‏ش انسان -> فراهم ساخشن شرابط و اسباب از سو ‎ ‎ ‎ ‎aan‏ و تارمن ‎ ‎ ‏* تفش تعب نكننده هوامل هرونى ماند داشتن روحيدى حقوبذيرى در كسب توقيق اله امثال: شنيدن ههزمان آيات قرآن از رسول اكرم (صر) توسط دو نف + يكى : بذبرش و تقوبت یمان« ون ازايش لجاجت و كفر ‏+ لخيدن همزمان صداى موذن از مسجد توسط هو تفر -> يك : وفئن به مسجد براى تماز أول وقث » ديكرى : بدون توجه كذشتن از كثار جد ‎Gu al»‏ له سنا ‎sy Gen bal al‏ در ره ما جهاة و فش | کند ‎Le‏ ان ربهر" میکنیم. در حقیقت خداوند با تیکگرن است.[خداند نقتي وا كه هر را الو قم برخ ‎ ‎ ‎ ‎ ‏ابدطور خاص امنا (هدایت) میکند], ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 12:
۳0 ‎fo ~‏ ؟) سنت سيقت رحعت بر فضبة ‎(fat a Si cane‏ + لطف و مهای با همین چه تیار و چه کر یه يور كار شماء رحمت راب ود اجب رده لس ‎ ‏سخ كيرى خدا از دريجدى لطف و رحمت أماند سختكيرى مادر بر فوزندش ويادر مواردى تنبيه + باز داشئن اوراز اشنباه + به هيعوجه قصد التقام كيرى از فرزند. خود را تدلشتن] > باز بودن هميشه را ‎Sat‏ تاهاب دا ‎Si‏ كناها با ‎Dip mg‏ برخى كتهان باجام كار تيك. حفظ أبروى بندكان كناهكار. فرش عبدت دک و رشایت سریع از کسی که طلب آمزش کرد ب رويث: وقتى انسان كار نيكى لنجام مىدهد. خداوت به فرشتعاش ذستور مدهد كه قورا أن را ثيث نمايد ان وقنى كناهى مرتكب مى شود به فرشتهى خود فستور میهد هر کن تا نش تیه كتذ و جبران ثمايد وهر ضورتوكة ينه قو نکرد. آن کارا بت نمی ‏ادر قط به دای خودش جرا می‌دهد ‏بد من ‎i‏ ناه و من چاه تبازیلا لها و ماو کسی که کار نکی برد ده رن وبر تلن ستم ترود أخداوند باداش كار نيك را جند بربر و كيفر كار بد را به هی خو ‎ ‏ج- خداوندممل نک را چند با ‎ ‎ ‏أموكيرة وهو كسى كه كار ‎ ‎A htt ‏سنت املاء واستدراجة‎ ) ‏توبه * هورى از كنا » كشن مداوم خد از كاه هر صورث توي‎ LIF ‏فراهم نمودن شرايط توبه باى انسانى كك بهدام كناد ده تسط خدارند‎ ‎ ‎ ‏فرستدهی دزن اش ات نستهای نان یتیک الف ازكار خود خرستد يلد ‎٠.‏ بدي حق دشمتى والجايت وز فرست و نست‌ها توس كنادكاان : وسيلدى غوطهور شدن در كناهان-+ بر باد رقئن تدريجى اندك اميد تايش تور حق در دل أنها + كرفتارى به شقاوت ابدى. ‎gs aly ft aad le‏ سوت بای هی لو شده سه ستكين و ستكيزتر شدن هو رزء بر نان نتوین شدن ری سوی ‎soe‏ سنت حاك نگ مان و فرق‌شد ال در اه ‏عمل غود فساو هاس اسار در يوسي سحث اله ارچ ‎ph JB antag‏ ين مسا رنه دی ‎oe lin) gael ae‏ خر ندش را وه ار ده اه مرک شود ور کش یهد تب با وه و نامک را ای که رادشه لخاد امک تسیب و میهد تفش کند هر خد اه هی همان ات که اون فد استستدوجهم من حيث ل يعلمو ‎2 Jy 6 ls ‏جه يسا اسان يلي‎ ge ae 0 ‏ا‎ ‏+ او انا ابا من یت لون ول لهم إن دی نب ‏ويوشى خدا أو را مقرور سازد و با ستايش مردم فريفت و شيققة خود كردد و خدا هيوكس را هماتد. ‎ ‎ ‎ALS‏ كه آيات ما را تكذيب كردند يه تدريج كرفتار عنايشان ‎ ‏خواهيم كرد ز أن رله كه نمىداند و به أزها مهلت موده همان تدبيز من استو ‎yal‏ كتاهكاران به دست خويش خود را در معرض هلاكت قرار .مىدهند و به تدريج كرفتار عذاب مىشوند.] ‎٠‏ وفور نعمت در حال بی‌اعتقادی به خداوند و بی توجهی دسنورات او نشانه‌ی سنت استدراج است. ‏7) سنت قاثير اعمال انسان در زتدكى او" ‏رفتهاى ذشه خوب دا سأر در مد سیب دی زندگی هر فد ی که ی اور مهد ‎iM) ple ld ee ‏ولسطدى ‎Jet le‏ میرن ی تن کی که سیب کی زندگی راردا کیک به مر اصلى زدكى ی ند اسلهى رحم. محيث به خويشان ودادن صدقه -* ‎els ne Bt‏ + قطع رحم و محيتى به ‎ag‏ كاش عبر اسان ود امانشدارى لقسدى حل. أب ذادن به نوخت تشه ساب کرد بت یز رطف کرد و و ‎SP ae I stat‏ ‎Uae ee pe hls Bl eA iS ‏خلم‎ ‏اف ری تفر ان هم کات نا و شون کت نف با وا بو ار مدم شهره مان رده نو ابيشه مكردند قطعً بايشان م كشوديم بركانى از أسمان و زمين ولى تكذيب كردند. يس آنان ‎AST Bs EY‏ آنچه منکب میشدن. ‎el ll tl‏ أبندة انسان بولسا رفتارهاى خوب يا بد لو رقم مخورد. .»توا وان وى به ‎Lat ie a‏ ‏وت بالثنوب أكثر مئن يمون باأجال و من ‎et ae $B LA a‏ بالأصار: كسانكه به ولسطدى كناه مىميرقد لز کی هب ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 13:
سرافاز عر حركث از جمله حركث به سمت رشد و کال و کب ات و ماج تعتو يط ر تفكر اب جام نين مجموعلى از اها لواجبات)و ترك برش زمر )در وهای مخت مره اسان دشار ها مسير حركث تكامل: توجه به یک شاد فدرتندتري ‎il wl hs a‏ انز یج زشت رشان لو بقل نوم لد مرف ‎ag ay wat sido‏ سيصسده ريدو أغدا أن راد ‎et le) ity ae, J‏ ‎a fata lng tee a pe oie‏ و سره رن کم رسمار از دق شک ازشوق أمدن بمسوى من جان شان از محت من از هم أعم ممضان ا خدا به اشتياق ‎lps‏ رکشت نان سه جان دان ل هن گنه ‎(ance fp on Geto gyn‏ ان ريه سوى خود. به راهى راسث. هدايث كتد ‏ أهدايث انسان در كرو ايان به خدا و تست يه او ‎lap‏ جديد: ‎ag JST“‏ و بودن لمهي رء ‎1.٠‏ لكشت ال مسيري كه جندى به لط يموده شده و أثر زيزرى برجاى کات و ‎ ‏عبسد يا آزادة ‎FIT asa SH, PAE A Sine oly MORE pillar gad‏ ‎< ‎(Sheu ‎ ‏شنيدن جعلهى«اكر بنده موبود بندكى مىكرد و حرمث صاحب خود را تكه مىداشث» + نشستن چون تبری بر قلب شم +کن لب درولی) هتوب در حضور امام كاظموع) + قاری به بيمان خويش شر طول عمر -+ استقوار در بلك مردان برهيز؟ ‎le -‏ خود ايستلدكى لنسان د يرير مائع بيروى و درونى - تاابى قيام و انقلاب عليه تمايلات تابسند خود با سروى از عفل. ‎ ‎Ue alt‏ يروى از عفل و نفس ‎all‏ هليه خود دانى : مقبول و ممدوح ‎B=‏ عليه تمايلت تايسند خود. و مومس تن هسبلا اس دادن ۳ ‎ ‏ری اد زد ره ول پیز دک یه در تسس % ‎ ‎ae ou : ‏بزكرداندن آرامش به قلبش‎ ayy cae ne ‏دا اک زا لدب شتا ارت را را تج وف سل رل‎ J gt el ‏استتفرله با زباز ايان قال) + ب‎ at A eter eg ed ‏+ حديث لهام يقر (ع) + باى توبه كن ببشيمائى ‎BS‏ ‎ ‎Susans ‏یا موس سس ی نز‎ ‎ ‏رسول خدا (ص) لتاب من انب تمن لاتب ل كسىكه از كنه توبه كرده مانند كسى ست که هیچ گناهیتکرده ‎ll EN: hee‏ و نفل الوب" توبه دلهارا باك مىكند و كناهان را م شويد ‎ ‎ ‎ ‎Coe) ‏لور لرجية بكو‎ RES, Ea ET ‏أب يا ماد‎ ‏تدك مه اد رت اتید ارت ی ید اش[ اد هی تاد‎ 75 ys ‏لت 7ص سل | دک که زره را رو سل سا مدمآ رو سس‎ 7-7 ‏اما مان اس‎ ha ‏یل هن‎ Fae a ‏گس نس‎ PS ‏أسازتر يدن تيه حر جوتي ...| خدارت تودى جوتان راسي‎ ‎ ‎EF ‎ ‏رتیه ميسر تيوهن توفيق توبه: لزوم شكار لحظههاى توفيق + الداخشن خود هر دمن مهر خداوتد ‏تکارت وهی دور شدن از | ‎PAGS, ASHE eA ATs‏ م ىكنند, دوست دارد و باكيزكان ا حوست هار ». ‎Hal‏ محبوب شدن | + خداوند كسى راكه قورز كنله خو ناراحث م شود + بسيار توبه م ىكند را دوست دارد: يوا موبيند جنين فردى. با لين كه ‎haa‏ لش ند اوست و ب‌سرعت از ممل خود ‎ ‎ ‎7 ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 14:
حي دهاي شيشان بيشتر براى كعراه كردن جوانان ‏ بهاو م كويد: تو هتوز جولى و فرصت توبهدارى. اخرء هر أينده مىتونى توبه كنى سه عادت جوان ‎-١‏ اميد كردن از رحمت | كشقدن باسوى كنل توس تبان ‎gh ap EF ap an gH UT‏ ساختن از رحمت اللى + بيان. ۳ دب ها سر گذشت چه یک وجب چه صد وجیده »اسان با خد می وید که کار کر گذشته ‎a i) id plan ong‏ الست كه ديكر توبعام يذيرقته نيسث. در حالى كه أدمئ: هر قدر هم كه بد باشد اك وق تبه كند ونادم و بشيمان شود حتما اند تاش بيات باز اا هرانجه هستى يلو كر كاقرو رستى ب ابن دركه ما دركه توميدى نيسنت ‎a gS ay A hae‏ ؟- به تأخير انداختن توبه | تسويف از سوف - امرو و قرها كردن و كار امروزرابه قرا داختی (تسویف) افرد كنهكار دائأبه خود م ى كويد به زودى قوبه مىكنم» ‏ اين كفته را أنزقدر تكرر ع ىكندس». خاموشي ميل به تون ‎ ‎ ‏۳- گام به گام کشاندن به | کم به ام و آهسه بهسست گنه اند ‎Gay apa‏ تاه وق آن تدن تن فریند تدریجی ‎Te SHAE‏ سوق كناة مثال: شيوه شيطان برائى كشاتدن به رابطهى تلمشروع با جنس مخالف: كام لول : سخن از يك دوسئى ساده فقط در حت صحبت و درد دلب ‎py sa lt‏ وشن در فاد و دی | مراحل تكميلى توبه _ | ‎ ‎VIS AS Epon aly nh agp AE eng mJy a GE AE wl hE gad oa, ‎ ‎ ‎eS pS ‏ا ا‎ J ‏سمی در فوری‎ gh aS a ‏جبرانحقوق شایع شده با که خود‎ Sam 9 mua pan See gel bbe lee ‏ال حلوق ‎Se allt cent MAP Ls‏ اطاعت ‎a al le en Sg A fae‏ يشكاد داو ‎ ‎ ‎HB pd ‏تمان‎ tan ‏یی گناان از سوی خودخدارند + و توا در صورت مشاهده ای در جبران‎ ghen — Be te ae ‎ ‎ ‏بد حفوق مر تأهقة نا )کوش و ده بهت جبران ستم بر مد لا لوق ماد با معتوى أزها در حد تون + يددست أورد رضايت صاحيان حق ‏۲ در صورث عدم دسترسى به صاحبان حق: صدقه به نيائت أنان ‎٠‏ و دعاى شير و طلب آعرزش براى آنان . حفوق معنوى يسيار مهوت از حفوق مادى امست. ‎ ‏مصاديق حفوق معنوى ضايع شده: ريختن أبروى انسانى يا دروغ. فييث و تهعث أبروى + شكسته شدن قلب بدر يا مادرى بر اث ب حرمتى فوزنده كستوش فساد و تباهى در ‎AS ei acl‏ یار داشتن یک شبکهاجممیگمردکنده در ففای مجای + جاد ببنی دگل بهدن باق تسد - تیی حلول موی فاد رو ‏جبران حفوق از دسث وفته توسط تو كنده ب تعام وجوه ‎ ‎ ‎ ‏= تويدى اجتمامى ‏ آل = شع ‎pa) a a‏ مت ‎GIT IT‏ ۳27 مسر تمد ومع - هی جشامی. ( ‎ ‎ ‏اجتای من یخی شوه كرفشن» ى توجهى به عفاف و باكدامنى. ظلم كردن و ظلم بذيرى و اطاعت از غير خد) در مرحل بای خود سم ‎ ‏+ كوتاهى مردم در اجام وظيفه اميه معروف و نهى از مشكر-» تقويث و استحكام كثاهان اجتماعى* نفو در تمام سطوح جامعه. * حساسيت مردم + ايسنادكى در رار كنهان اجتماعى + كوشش هر جهت بازكرناتدن جامعه به وضع صلاح و درسثى > سهولث توقانى در ممائعت از ككسترش كناهان ‎ ‎ ‎ ‎ ‏+ كوتاهى مردم + يه جانى ترسيدن اقدامات دلسوزان جاممه + ريشهدوتدن تدريجى اتحراق از حق -+ صعوبت اسلاح ‏ نيازمندى به تاش رهلى يزرك و ‎eA Sa‏ ‏یی در حد نيز به تفديم جان و مال انسانهاى يزرك يراى رهابى جامعه از تباهى مطلق + مماندث ازخاموشى كامل نور هدايث. 1 ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‏تاجه زمانى براى توبه مهلت داريرة. رت زان سرا عم + ‎Palen She ALIEN EPI‏ ادوردي جو دوردى اناف بذيرى. تحول و دكركونى ‎oi + ١‏ ببركه دوردى كم شدن لسطاق تنبيث خوىها و خصلتها ‏يديد أمدن و ماندكارى خصلتها هر دوردى ‎aie‏ بسيار سخت و علاقتقرسا بودن خارج كرهن أزيها در بتر صفات نايستدى كه در ما بديد مىأبند. شبيه ربشههاى تهالى هستتد كه در ‎BL‏ كمى هر خاك هارد نا هر قدر زمان مى كذرد. أن تفوذ بيشرتر مى شود و قوتر ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 15:
| درس هشتم: حكام الهى در زفدكى امروق )صلم کدی نش رز ری و مات ان از فان زمان: باق شن تقس ‎NT‏ ی زا به دستوواتى خداوتة ماد توت الق دیاز + يد أوتفس و ماما اوقت هقی رس خد که رن رسد habla ite, ‏قبل مایسه لبود باقن بشری که هداف معدود وكوك‎ + ERT yay PT GREE GSS ‏اسکام و قنن دین الم تشمین زندگیسالم در دنب + تأمن‎ ‏ریغ كنله جنين سجازاتى قرار اده لسثه خدوند موحاتد أن كناد ی بزرگ بر سر ره سعدت و تستهای دی است.‎ ab J ‏داد‎ + ميوكس نمداند جه بلاشهابى كه مايدى روشنى جشمهاسث براى آزها تهفنه شد لين ياداش ‎ad cal ln‏ مدادند. ]ری بندگانتیککرمچیزهایذخبره رهم که تم چشمی ‎hf lk wo gi ytd Sif ate‏ ‎ll ae +‏ ‎ie Ps‏ هركس كه نكان عقيت كار عدم امثمادوتكي به مستوات ‎lel of Mp ab‏ فيرقيل اماد ‎SSM MN VIN ee fh NB fo Si Uo AE TSW pba wl gh pala fase‏ ‎le alan Lae‏ هی و ختتودى شد هله هث لست يا كسوكه نلى غود رابو لبدى برتكاهى در حال سقوط ساخته وبا أن در أن موزغ فرو مواقت و ‏خداوتد كروه ستمكان را ‏روی هر انسان خردمند و عاقيتاديش ‎ ‏ات بهروشتی در ید که کی ير خداوت و اعتماد به دستورات و حت از ین برنده گنه نی یت هید ‎ ‎ ‎Cog a aah ote ‏بنلى زتدكى مسحكم و استوار ير یی تفو و‎ )١ ‏بناى زندكى ير لبدى برتقا : هوى و هوس و مكاتب دنيوى را مبنا و معيار زندگیخو قار دادن + سراجامی تیک‎ T ‏ظلم به خود و زندگی وزندگیخود.‎ ‎ ‎ ‏نکات احكام الهى ‎١‏ رتباط و هماهنگی مین سعادت تن در جهن آ هرت و مها وهای نمی( رسيدن به سعادت اخروى: مطلبه يك زتدكى جدى » يك عزم قوى و استوار + با يك زندكى فير مسئولاق و بدون بونامه ساركار تيست مانند رشد بدن فط با تفذيدى صحيع ؟) حكمت احكام الهى: ديل خاص هر دستور خداود. دريافت حكمث احكام به كمك علوم مختلف: تقاش خوب و ارزشمند + بسيار ناجيز در ‎lee We‏ الهى (وضع كتتدمى احكام )+ دورى از يندار تادرست دستيانى يه همه حكمتهاى يك حكم با بى بردن به فهم يكى از حكمتهاى يك دسنورالهى + اين فهم را مبناى تصميمكيرى قور حادن: ۳ اه خدوند ه شرهای یک ‎Gis + pp Ae Rea i pap GT Ga cage a ea‏ سعادت ‎Farin pias gion GU‏ خطرات سه ‎gl‏ دی مدب قبل از گرتری بهآن خطر. به مور پیشگیری از طرات.است تا مد قبل از را شدن, آنخطرت را شناد انتقاد منفدث برندكان از كسشرش خطرلك : جر هر اسلام بنقدر نع كردن و حرام كرهن ری اس ‎ ‎ ‎ ‎ ‏هدم برش و حقم ‎gp Te‏ مخالف باسعادت جر رواج اين دو عمل ميان مرهم عرب قبل از سلا »مهارت نان قمرازى + كسب سود يسيار + منفمت حاصل از روش شراب + وق اد ‏شخيدن تحويم قمارو شاب توسط بيابراص) -> سوال تازمصلمانان در ان لها بيمبراص) ابشان -+ نزول أبه علث حرمت قمارو شرا ‎gs ph SEL‏ سوه تم تب او ‎ly gle‏ مودم لسث اما ‎len J Ply lS‏ يفيرش ابن ‎pn as lab‏ از نفعت أزها سه عدم اركاب به كتلط ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‏ی شراب و قمار مى يرسفد يكو هر أن فو كناهى يزرك و ‏رواج مجدد شراب و قعار در بار ا روى كار أمدن بخىاميه و بنى عباس -> ارتكاب يرشى از رم ‏دثايل زشنى قمار يك كار بهوده * بدكاركيرى بول و ثروث مردم هر مسيرى كه هيج ‎Jou‏ ‏ب ارتياط جنسى خارج از جارجوب شرع: رايج شحن اين اباط با كشتى يه دوران جاطليت + ‏کشورهای ری ان رویط -> از دست حادن ‎pS WIA ANS opt pa eg‏ أيه وْلافرنوا الى إن ان فاش وس سبيلة به زنا نزديك نشويد قطعاً أن على بسير ‏ايجاد كينه و دشمتى بموجود مین برد و زد ‎ ‎ ‎ ‎ ‎a+ sat ed gh af Sino cM ae ‎ ‏رود فان ری در همان مان تزو که ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‏شكل تكرفئن فرهتك و تمدن لمروزى بر لساس دستورات الهى + تعارض يسيارى از عادتها و رقتارهابا مستوراث دينى + تا حدودى سخثى رعايث قونين الهى يمان ب الهى يودن قونين س* وارد عمل شدن يا تماد به نفس بالا و توكل برو سه فراهم نمودن زمينه ياى أكاهى ديكران نسيث به اسلا + دفا از اسلاممان هر صحتهى | عمل و زنك اهمانطور هدر سالهاى قبل از سوزمين و أبنمان با تن ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‏ود دف كرديم و موفق شديم). ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 16:
تعودى اجراى احقام اقامى در عرصدهاك ‎Ng wr‏ ورزش وبازی ‎sad‏ ‎a ep ans i) ll le‏ خذا و يكتابرستى توحيدا. + ايان و تق بیان اله ابوت + اعتقاد ب ماد و بيتدى به أن اسمن ‎ ‏ره« یی هریت و شخمیت .نع زان ‎gh‏ درجم ان دهتمی ده وس ‎ ‏هگ ری هک بر ره ات خر ‎ ‏رزى + علم و لش + عفاف و باكنانى + خورى از شهوت و غضب + ایند به احكام و مستورات اله ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ory ‎aes ‏ب م يمر حت‎ EE ‏كاه زا تهج پا توت دی نيمل مان ونان و این و لتاق فد خن بش ای‎ ‎- 0-0022 a ads in PT ad Pag RF Se PRT ‏ینار ی مر دک يك كرو كي أن را جع من رم ات رید فاد رن اد خر يد طقف‎ 7 ‏مره مه خی فش لا ماد یش دمن بدالا‎ ‏اه‎ Senate? ‏اجک رز هولستی سین من رب کیک لسن در سای لب زور تصرف کرد و دج هیک کوک داد .نع تن کب وه‎ ‏ی رم سر‎ GER eT ERG Sp PE ET STILT ‏هی از ای هیال بیس ای وات دی‎ 5 ‏ات نو دیسا تن‎ dn Mey) mle ‏ترس مروت وچ‎ eae Hee dai ‎ ‏ال و عون د در ‎es fate‏ ‎ ‎ ‎ ‎ ‏۴ رش ‎mute Dosa sae‏ ری که سب تا دن روز ام شود دود ۴ ‎٠‏ ريكوى مسد ‎sen at‏ ‎ie esd ype Pa pede Si‏ کی امد کشک ماما ال يبود تدك ‎ey‏ مامت جرد مره که نک و کح ‏شیک هقی تفه کم وکا مرب در تمرم ار یم مرو وهای گر مدز ری رب جر ند ول ای سا که ره ات ند هرا غود ويس ,لقال ان لزني ند ريت وا ات رود ای 4 شارب ای تم ‎ ‏# ارف ری تیصو دیما یی مه ‎ ‏ال مب دی و الا یت که اه ی ییاد ‎ ‎ ‎ ‎ ‏ل اتصلدى سلم كشوره ياه صسث يكن و انه رابه و لت شید و تلا ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 17:
بيشوايان * ‎ete ley) Ave i le lp saa‏ الوازم كذر از عصر جاهليت يه عصر اسلام : تفيير در تكرش انسازها + تحولى بنيادين در شيودى زنذكى فردى و اجتماعى مردم انز 5 آفز حرکت بهسوی تمدن انیب هر دهوث مرهم ب يكتابرستى توسط رسول خدا (س) از مان ابتداى دموت با بين أى مردم بكوبيد معيودى جز الل نيست. تا رستكر ‎Ja ey al al‏ لم رضم ‎we ak gn A le Se a‏ دا وبه روز يات ايعان أورد و كار شايسته اجام دهد يس رای ند روردكارشان باداشان است وبر أنها ترسي بيست و دكين نع شوند. مهيار ؟) آخرت كرابى - تفى اصالت بخشى به دنا فوت يردن افق نكا اتسلنها راز محدوددى زتدكى دتيانى » أشتابى ألن ب بعد ديكرى از زتدكى. يعنى زتدكى در أخرت توسط رول ‎(PS‏ أب من أن بالل و اليم لخر و عمل مالم فلم رهم عند رهم ولأ خوق ‎at gin ob Ste‏ كد به خدا ويه روز قبامت ايسان أورد و كار شايسته اتجام دهد يس را آن زد مور كارشان ياداشان است وب ها توسى یست و كين نع شوند. ما۳ وت مدار اطامت از خدا؛ رول خدا(س) واولى لامر - فى خودسرى و بذيرض حاكييت طاقوت ‎la ly See‏ حکومتستمگران و طلاقوتيان + سنوارى نظام اجشماعى رباد قاين و حسنورات اله أي اله الي مثا یرل ای نون اب ای سای كه ايعان ‎a al‏ عبار ‎)١‏ عدالت مخورى > نفى طلم و سيم اعدف يامراكرم (صن) از زيابى جامعدلى عدالت محور: سهولت بلزستتى حق مظلوم از ظالم + فاضي تروشهلى زمين به كروهى حديث بوی: ری جهاد سشن حقى ‎NS‏ هر مقيل سلطاقى گر بر زان ود اسف نزن در رن کی را ادن حق مین در ال خد يولى محرومان و فقيران. ‎١‏ معرقى تكذيبكنتدكان دين: ردن يتيمان از خود + عدم تشويق ديكرن ب ام مان ‏شا يمير اكم »و بيات قوآن كريم -* ايجاد فضاى با شت شمرهن فاصلدى طبقاتى و قثر و بتوجهى به معروما + ارنشى وا تلقى كرديدن مسلوات و ید اه رازه لت ورن ‎gp an yl SRN‏ اب لايل رون فرستادم وبا شان كناب و ميزان ‎Ja‏ ‏کدی ا مزهو ها لد ‎ie‏ ‎ ‎ ‎ ‏.امكان رشد براى همدى انسازها » الحصارى نبودن تعصشها و ‎ ‎ ‎ ‏+ توجه به هدالت محورى در لسلام : كفشوكوى ميان رستم فرخزاد قومانددى مياد زكر سوم ا قرمانددى ‏ مهار ۵) ری جایگاه خانوده» به عنوان كانون رشد و قرييت انسانها و مانع اصلى فساد و تباهى و توجه به جابكاه زن - نمی ناه بای به زن جايكا زن قبل از اسلا زن ای همچین سار له ی می‌شد از كمنرين حفوؤ. از جمله حق مالكيث يرخوردار ود تلد دخثر هر خاواده سرافكندكى أن خاتوافه راي تيال دشت كفتار و رقتار رسول خدا (ص) در شراط محروميت زن از هركونه احنرام و جايكاه + انالى عظيم در جايكاه ود ون ‎gS cad at ae OIE Spy‏ مارم خية وا شاد كت دك که خداند روز امت ورا شاد خراهد کرد رسول خدااص»: دختران جه فوزتدان خوبى هسخهد. سرشار از لطف. آمادة كمك به يدر و مار أنس كيرئده. باعث بركت و ريزبين و هتسد و رف کار ‎ ‏امسلماتان هر هنكام مواججهدى سياه مسلمانان ب سياه اسان ‎ ‏* مصاديق جايكاه زن در خاوادد هر صبح بدر (يامير اكرماص) ) دريجهى بتر را م" ‎ ‏دو به اخترش سلام موكرة + ‎Og Ab pe cl ps aha‏ مز وباو خداحاقظى مىكرد + هركا تفر ری کشت. له (س) لین كسى بود كه بيار اهن به رافش مى أد و حال ورا م برسيد. ‎A ph A le tl Ll‏ ليهاو جغل ميم مودة و رضم إن فى ذلا لآنات لقهم يرون ويكى از نشاندهاى الهى أن اسست كه براق شما أقريد ‎Le sae‏ غودتان نابا ليشان أرامش بابي ‎any‏ و مهربائى تهاد. قطع ادر ابن مورد نشان عابي امت براى ‎age Aa Ant‏ ‎lt ja ae‏ تان حق مالكيت و كار داد« ترتع أنه يه و عامالمتفمه كتند + تحصيل براى نان أزاد يود و دتشمندن يز از نان در جهان اسلا بدا شدتد كه قبل سايقه ندا ‎ ‎ ‏ان تعلق داش و هر اخثيار همسر يا يدر قار تمى كرفت -> مى تواتسنند ثروت خود رأ وقف امور ‏فوآن كريم اصوثً ی درجهی دوم بدن زن( ‎ ‎ ‏اواسفى ‎ons a tay‏ کرد لباز ‎ENE Bais allt Be se‏ ‏لين أت زل شده بر سول خا()اآکررسالت: درد اش و مخت ‏ول ریت رن گرم دعوت مكرر أن به خردورزى و داش « تشويقهاى دائمى بابرا سه تشكستن سد جاهليت ‎peach ele AD NS Gy‏ ول اس لبم بر هر مرد وزن مسلمان واجب است. ‏سول دا( کیک دوست مدا كاش به چهردی کات افتد كز أ دوخ هر مز به جويندكان عل كرد سوكند به كن ىكه جان من هر دست رتست هر شاكردى كه برا تحصيل علم أنه به قصد شهرث وته وی ‎peat pl gta wl Ay al‏ کی و و پاش ب كردد وبي هو قدمى که در ان سر ‎Pll a‏ رای امه میسن ری زین هرا ‎Sp Sin ed ain eam‏ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 18:
دواقعه برسشهلى مكرر و طولائى ‎ae‏ تما از حشرت قاله(س): ان مت علمی و بیش روش حضرت امه هرا (س) + توجه به معرفت و تذكر igen alan ‏بو ی کسانی که مي‌دند با كساتى که مداد یک‌ساند نها‎ A FE Ul yl Uy yl ‏ارزشمتدى علم » مشاهده ثمراث آن هر تمدن اسلامي:‎ ‏کردنآن + زدختن هن ب‌ضورت تخصمی‎ sibel. سین از تین مدا ‎le ell oa‏ وی: از عمل الیتحول ده بيان ملاصدرا (فيلسوق يزرك اسلامى) درباردى همافتكى ميان دين و تفكر عفلى : نم شود قانين ‎AS lth Jag a le ih ik Ad‏ ‎Mal ay‏ در امور مربوط به بهداشث و سلامثى هر تمدن لسللمى. در ون اولي اديكرأموزتهى بهداشتىطهارث و تجاسث) و نيز دستورات. از ويزكيهاى فرهنك علمى دوردى السللمى: منحصر تبودن تحصيل علم به طبقه يا قشری ‎AE‏ ‎te ln ook‏ زثان از رسول خدا (ص) در حضو ابشان ؛ تشكيل كانس علمى توسط حشرت فاطمه (سى) برا هل أموزى زئان مدب * قار كيرى برخى از همسران رسول ندا (ص در شمار راويان حده توجه اوبابيان: به تفكر فلسفى و دائش ‎eb‏ ‏لين دين بر حق الهى كه چون خورشید.روشن و در نش باكثاب قرآن وسنت رسول ‎AN‏ والمدى اطهار (ع) مطابقت نداشته باشد. ين در مورد سللمى ودرمان > تعول در نای ام

صفحه 19:
تيع ارزيبى تمدن جديد با معيارهاى الهى : بى بردن به قات قوت و شمف آين بى بهترتحودى زتدقى در أن ‎٠‏ اكاهى از مسئوليت خود در مواجهه با أ مه تمدن يزوك ارويا اتمدن اول ‎ES‏ باستان قبل از ميلاد حضرت مسيح (ع) در قرنهاى ششو تا جهارم قبل از مياد تاو مر روم ياستان ‎PONS‏ : قرن جهارم ميادى با كسترش مسيحيث در ارويا و أفاز حاكميث كليسايرزتدكى سياسى و اجشماعى مردم. دتفوم: تا قرنهاى بانزدهم و شانزدهماقرون وسطى) ادن موه رو با قول کرت سا درضن تن + لوكي سدن جدید تن سوم تح تأثيرخود قار دادن تفريبى تعامى جوامع جهان لمروز + تايان بودن ار أن ذر عرصهعاى مخنلف فرهتكى, اجتمامى. اقتصادى و لزوم یی با تقاط قوت و شعف تندن جدید ‎-١‏ كليس و تعاليم تعريف شده. ‎ ‏أغار تمدن دوه ‎ ‏روی آوری به مسيحيث باى اروباى كرفتار رتها يشيرستى - يك حركث رويه جلو ‎ ‎ ‎ ‎ple Lad ‏تا و‎ 8 at ‏رو هنک جنگ‎ te SAM: yo gay ta ly ‎ ‎ ‎ ‎a Bl gaa Ip last ‏بكوم متحين + ناش‎ ‎ ‏دستاوردهاى منقى ظهور تمدن قرون وسطى: ‎lia linge fo J Shoes ail Gl ll‏ از ول ری پاک شدن از ‎ ‎gl‏ به قوزندان آدم سه به دنيا أمدن هم انساتها با كنه وليه سه وجوب تسل ويزه (تعميد) هر كودكى ‎ ‎ ‏+ امتراف به كناهان در حور كرفئن كشيشان ميان خدا و بندكان أو * فروش يشت توسط بسيارى از كشريشان ‎ ‎begs‏ + يمدست أوردن عف ايدى با عتراق در يريو كشيش. ‎ ‏دث و رازو نيازيا خدايه روز معينى در هفته + هر محل كليسا * در حضور کشیشان 4 بست شدن تباط شخصى , ‎ ‏وستهى انسان ياخدا * ولسطه قا ‎ ‎ ‏ورهن بول هلى كن هر عوشي يخشش كنا ‏شن حق مالكيث زن ‎٠‏ تفبير نام خالوادكى وى يه نام خانوداكى شوهر ‎EH‏ ‎ ‏ردى هر موشوعى. حثى موضوعات علمى + کف تلقى شدن مخالفت ب آن. به تاسازكارى تعقل با ايمان و مسيب تزلزل يمان ‏د- تيرش نظريك دانشمندان كذشته ‎aj ged‏ خورشيد. ستاركان وماند أن توسط رهبران كليسا - مخالفت بان نظرت را مخالفت ادن مسیج ناشن + منت ‎ase ob‏ ‎ ‏سوم ساخه‌ی کلیس گفری ربا فاد غبماندگی و مشکلتدیگر + چاهدشی برخی از رهرانرشتکر ‎ages ye‏ ‎ ‏1- بهرهكيرى از ساير تعدنها ‏تولد تمدن اسامى : حدود قرن هفتم ميقادى ودر أواسط قرون وسطى: در همسايكى سرزمين روي ء شكوقايى على أشتايى أندك لتديشمندان و دلسوزان ارواى با ‎ale See‏ بهردارى از رت تمدن سای ریت داشمنان سلمان ‎is‏ وع ند رهبرن + توجه به حفوة + سفن موشگری واث. اسلاوشناس لتكفيسى در خصوص تأثيريذيرى تمدن جديد از تمدن اسلامى: علم و فلسفهى اروب يدون كمك كرفتن از فرهنك اسلام توسعه تمويافته ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 20:
علم و تكنولوزي -> توقالى تصرف فق ماده أذمى ذر طبيعت + ايجاد تفبيراى خر أن -* یرون کشیدن تفت ازعاق زمن .سرا مادن .شاقن کوه‌ها بواى ساخث تونل . مهار آبهايا سدهاى ‎Se‏ ل( هر ابندا: رقع نيازهاى طبيعى مردم) هر بسيارى ا توسط كارخقارن با اسفاده از جاذيهى تبليفات هر مردم + كشاندن نان به تنوعطلبى + افزايش مصرق كرايى به كونهاى سرسامأور سه رسيدن يه سود بيش > تفي الكوى زتدكى و دل مشفولى دائمى . VER ES SE SITET SRE ‏ببشرفت علمى‎ ١ ‏تلاش براى بيشكام شدن در علم وقاورىة‎ )١ ss ‏اقتدار ملى لسث. همه جدى يكيرتد ود‎ ut ‏که‎ le ab sen le از ‎le‏ باشتد هركز يه حفوق خود دسث نخواهد يافث نمى شود علم راز ديكون كناب كرد. هل درونزاست. اد ستمدادهای یک ملث بدكار لفت تأ يك ملت به معنلى حقيقي یه امد قدمهاى لوليه در قیت باه ای ‎acs‏ اخير دانشمندان جوان کشور مد رشه‌هایمختلف علمی اند پزشکی ‎lng‏ بنيدي وى نوو مستا صني فت يتروشيمى وسدسازى ‏ لوم رم نب هت بت و عم رت + ‎-١‏ حضور ‎ole le Fi‏ جسجویخرشیتی تهام طم تجرى و فوطي لدي تو ‎pk AE ed le‏ ام ای ملق ب قط اناق اشتيدن دعوت قرآن به مفلانيث. هدالت. دور و تقو توسط هر اسان روشنشمیر جوبای لیات -» جذب اسلام يبامبراص) به يزركى روح سه لزه 0 وهای رسب در جهان ورسانمن به ديكوان.

صفحه 21:
آثار آثار ايد أشتابى مردم با حقوق خود هر مقابل دولتها و در رابطهى با بكديكر + تدوين قونين حقوقى يرداختتد و تأسيس سازمانهابى براي حفظ انها + رسمیت ‎OE IS‏ كودك تعليم وتربيث. داشئن شفل, حفوى متف ۲- مشارکت موم در تشکیل حکومت: - ظهور ظلم فراكير و يديدوى استعمار ‏تلد وکا نيا ب بارعا ى كشورهاى ديكر ‏ احنياج به منايع طبيعى أن كشورها ‏ود و حف مردم در مقايل دولت . ‎ ‎ ‏وى حاكم بر كشورهاى ‎ene cba‏ ‎ ‎ ‎ ‏فريق توسط سرمايهداران و قدرتمتدان فربى * تصرف يسيارى از اين كشورها ب ياتدى استعمار ايعنى آباد كردن). كرانقيمت أنها از ار استانى و كتابهاى خطى تا جواهرات و متابع طبيعى و معدنى. يه كشور خود « فقر و يامتدى أن ملشها. ‏دوردى استعمار دورمى غارت علتى ثروت ملشها + دام لواخر قرن بيستم . يكى از سيادترين دورانهلى زندكى انسان روى ‎HF‏ زین ‎clay Seg ll‏ و میاه بر نها ‎a ll ott‏ زان برص حر بررصيطة كل فاط و مدن بد ‎Le lof‏ تدای همین دور و مردان در تمدن جديد فقط بای هم دهای خود راهميتى زتن و مردان و كودكان سياه يا سر ‏رز يا اسنعماركران لز اواخر قن شن دولشهاى فرنى: از استعمار علنى كشورها ‏ خروج جاكمان و تیان ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‏ان سزان لا ریت متفل شده هر دوردى استعمار ؟- اقزايش فاصلدى ميان انسانهاى ققير و غنى هر جهان ‏ ‎glee Yoel Space als aap FJ aly‏ يده أي ‎ ‎ ‎yh ge aa ‏سه اد‎ ‎ ‏تهديد مناقع كروهى از ال ال با گس تيع خود كردن همكان + لفكندن يوة أمام خمينى (ره) : ذكتهى مهمى كه همه يليد به أن تو كه مشمتان ماو جهان خواران ا کی وتا کا ما را تخمل م‌کنن و تاچه مرزی اسف و أزادى مار قبول فار به نلين:آنن مرزي جز عنول (بازكشتن! نك كشين) ازحنة هويتها و الهرمان نمشناستد به كفتهى قرأن كريم أدشمتان| هركز دست از مقاتله و سنيز با شما بر مىدارتد مكو ايئكه ‎eas NL‏ رافتا مكتىمان را لكددار تعاينة ‎ ‏جه بخواهيم وجه تخواهيم صهيونيسته.أمريكا و شوروى در تعفيبمان خواهند بود تا هويث دينى و ‏سه عدم الحصار دعوث يه حق و هدالث يه صحبث و شعار » لزوم رامع ريزى و قيام براى تحفق أن و فراهع ‏جامه‌یخود و جهن اکن ان مه با لش و يشتكا » جهاد و أمادكى براى شهادت درراء خدا ‎٠‏ تحمل همدى سخثىهاى راه حق و حقيفت ‏مهوترين عمل برئى حضور كارآمد در مين اقكار عمومى جهان: لستحكام و قتدا نظام حكومتى يك كشور لزعهمترين عامل استحكلم تم اسلامى: استحكام بايتهاى اقتصادى و ‏ملي انسجام اسثامى و مشاركت عمومى و عمل به وظيفوى مقدس آم يه معروف ونه از ستكر ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎at ‏مج‎ ‎ ‏كسيختقى تدريجى خانواده هسه‌ای ‎ ‏ايفاى وظيفهى بدرى و مادرى -> شاته خالى كردن از زيربار مسئوليتهاى يدرها و مادرها در خوده‌های ال (زتدكى تنهلى 9 ميلين نفر فا ‎ ‏اج وزارت هی تسد ‏1- بوبندوبارى جنسى: ‎wh pe shed oat ‏ما هن در من فان جدید‎ All en Ss Si i aw ‏۳- استفاده‌ی ابزاری از زنان: ‏درب ‎JF on AS Jot a gE al‏ فئن ليهى ظاهرى و سطحى موقفيث زن ضر فيا ‎ ‎ ‏أن إز سوى بسيارى از مرهم سه تقيي باكزير ضوابط و معيارهاى اخلاقى. ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 22:

درس اول :هستـی بخـش بذر اندیشه :جوانهزنی در ذهن +ریشهدوانی در دل و قلب +ظاهرشدن برگ و بار به صورت اعمال +پرطراوت و زیباسازی بهار جوانی +شکوفایی استعدادها + وضعیت فرهنگی ،اجتماعی و نویدبخشی امید به آینده ای زیباتر +برترین عبادت ها. رحلت مسلمانان ،پس +پیامبر اکرم(ص)« :افضل العباده ادمان التفکر فی الله و فی سیاس دن مداوم درباره خدا و قدرت اوست» . عبادت ،ازاندیشی ی .برترین قدرته: (ص)پر جنب وجوش خداجهان رسولین نشستن در فضایی آرام و به دور از هیجان و هیاهوی زندگی +تفکر درباره ا چه کسی هستند؟! ایجاد سوال :موجودات جهان ،هستی خود را وامدار نیازمندی جهان به خدا در پیدایش شناخت اولیه انسان بر اساس فطرت :خدایابی +درک حضور خدا +زندگی در جهانی با هدایت و پشتیبانی آفریننده ای حکیم و مددرسان به موجودات فراخوان قرآن کریم به معرفت عمیق تر درباره خداوند +نشان دادن راه های گوناگونی برای درک وجود او و شناخت صفات و افعال او :تفکر درباره نیازمندی جهان در پیدایش به آفریننده : ٭مقدمه :1نظر در خود (سیر انفسی) +نظر در اطراف خود (سیر آفاقی) و نیست. ٭ مقدمه :2پدیده ها ،که وجودشان از خودشان نیست ،برای موجود شدن نیازمند به پدیدآورنده ای هستند که خودش پدیده نباشد. چون تواند که بود هستی بخش +ذات نایافته از هستـی ،بخش نــاید از وی صفــت آب دهــی خشک ابری که بود ز آب تهی ٭ نتیجه :ما و مجموعه پدیده های جهان در پدید آمدن و هستی یافتن به آفریننده ای نیازمندیم که به ما هستی بدهد و ما را پدید آورد و خودش پدیده نباشد و سرچشمه هستی باشد :وجود برتر و متعالی به نام خدا . +آیه :یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید :ای مردم شما به خداوند نیازمند هستید و خدا است که [تنها] بینیاز ستوده است. +نیازمندی جهان به خدا در پیدایش ( و بقا ) انسان و همه موجودات را پدیده هایی مییابیم که وجودشان از خودشان نبوده نیازمندی جهان به خدا در بقا یساله من فی السماوات و الارض کل یوم فی شان :هر آنچه در آسمان ها و زمین است ،پیوسته از او درخواست میکند .او همواره دست اندرکار امری است. +نیازمندی جهان به خدا در بقا +همه موجودات برای لحظه لحظه وجود خود محتاج و نیازمند خدایند +اگر خداوند لحظه ای آنان را به حال خود واگذارد ← همه نیست و نابود می شوند؛ همچون منبع نوری که اگر یک لحظه نورافشانی نکند پرتوهای نور از بین خواهند رفت ← موجودات پیوسته از خداوند درخواست دارند. نیازهای دائمی موجودات لطف و فیض دائمی را طلب می کند ،او هر لحظه دارای فیضی جدید و مستمر برای آفریده ها است .چنین نیست که خداوند ،عالم را آفریده و آن را به حال خود رها کرده باشد بلکه همواره امور هستی را تدبیر و اداره می کند ← او هر لحظه دست اندرکار امری است . رابطه جهـان با خــداوند رابطه بنـا با بنــا بنا نه چسبندگی گچ را ایجاد می کند و نه سختی و استحکام سنگ را؛ بنا نه اجزای ساختمان را پدید آورده و نه خواص آن اجزا را. خداوند ،خالق سنگ و گچ و چوب ،و خواص آنها و حتی خالق خود بنّاست کار بنا فقط جابه جا کردن مواد و چینش آنهاست وجود بنا و نیز وجود مصالح و خواص آنها همه وابسته به خداست و خداوند هر لحظه اراده جهان همواره و در هر« کند ،آنها از بین می روند و ساختمان متلاشی می گردد آن» به خداوند نیازمند است و این نیاز هیچ گاه قطع یا کم نمی شود. مسجد با ساخته شدن ،از بنا بی نیاز می شود . موجودات پس از پیدایش نیز همچنان ،مانند لحظه نخست خلق شدن ،به خداوند نیازمند هستند دائما با زبان حال ،به پیشگاه الهی عرض نیاز می کنند. رابطه خداوند با جهان ،تا حد ی شبیه رابطه مولد برق با جریان برق است؛ همین که مولد متوقف شود جریان برق هم قطع می گردد و لامپ های متصل به آن نیز خاموش می شوند ما چو کوهیم و صدا در ما زتوست ما چـو نــاییم و نـوا در ما ز توســت تا که ما باشیـم با تــو در میــان ما که باشیم ای تــو ما را جـان جـان تـو وجــود مطلــقـی ،فانـی نمـا مـا عـدم هاییـم و هسـتـی های مــا حمـله مان از بــاد باشد دم به دم (تشبیه مولوی از انسانها به شیرهای نقاشی شده بر روی پرچم که بر اثر ما همــه شیــران ولی شیــر علـــم وزش باد تکان می خورند). . آگاهی ،سرچشمۀ بندگی انسان های ناآگاه :بی توجه نسبت به نیاز دائمی انسان به خداوند انسان های آگاه :احساس دائمی سایه لطف و رحمت خدا +آگاه به نیازمندی خود به عنایات پیوسته او . [ افزایش خودشناسی( معرفت انسان به خود و رابطه اش با خدا) ← درک بیشتر فقر و نیاز ← افزایش بندگی] ← درخواست عاجزانه پیامبر گرامی اسلام(ص) با آن مقام و منزلت خود در پیشگاه الهی ،از خداوند :اللهم لاتکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا :خدایا هیچ گاه مرا چشم به هم زدنی به خودم وامگذار. +برای یک لحظه هم ،لطف و رحمت خاصش را از او نگیرد و او را به حال خود واگذار نکند. نورهستی نور :آن چیزی که خودش پیدا و آشکار است +سبب پیدایی و آشکار شدن چیزهای دیگر میشود. خداوند نور هستی است :تمام موجودات« ،وجود» خود را از او می گیرند +به سبب او پیدا و آشکار شده و پا به عرصه هستی می گذارند +وجودشان به وجود او وابسته است ← .هر چیزی در این جهان ،بیانگر وجود خالق +آیه ای از آیات الهی :هر موجودی در حد خودش تجلی بخش خداوند +نشانگر حکمت ،قدرت ،رحمت و سایر صفات الهی← نگریستن دقیق و با اندیشه در جهان هستی ← مشهودی خدا در هر چیزی +رویت علم و قدرت او . +آیه « :الله نورالسماوات والارض :خداوند نور آسمان ها و زمین است». حدیث علوی :مارایت الله شیئا الا و رایت الله قبله و بعده و معه: «معه» :نیازمندی به خدا در بقا «قبله» :نیازمندی به خدا در پیدایش «بعده» :تنها خدا خالق موت و حیات است ← مشهودی خدا در فنای شیء به هرچیزی که دید اول خدا دید +بیت :دلی کزمعرفت نورو صفا دید بــه دریــا بنگــرم دریــا تــو بینــم +ابیات :بـه صحـرا بنگـرم صحـرا تـو بینـم نشــان از قامــت رعنــا تــو بینـــم به هـــــر جــا بنگـــرم کـــوه و در و دشــت معرفت عمیق و والا :توانایی رویت خدا با هر چیزی؛ در نگاه نخست مشکل اما هدفی قابل دسترس ؛ به خصوص برای جوانان و نوجوانان به دلیل پاکی و صفای قلب + قدم پیش گذاردن +حرکت با عزم و تصمیم قوی← برخورداری قطعی از کمک خدا +چشاندن لذت این معرفت به آنان از سوی خدا. ناتوانی انسان درشناخت ذات و چیستی ( ماهیت – حقیقت – چگونگی) خداوند: موضوعات مورد شناخت انسان: موضوعاتی که در محدوده شناخت ما قرار می گیرند :گیاهان ،حیوان ها ،ستارگان و کهکشان ها؛ حتی کهکشان های بسیار دور = توان و گنجایش ذهن ما در فهم چیستی و ذات چنین موضوعاتی :آنها اموری محدود هستند ( .کیستی – وجود -هستی ) موضوعاتی که نامحدودند و ذهن ما گنجایش درک آنها را ندارد؛ زیرا لازمه شناخت هر چیزی احاطه و دسترسی به آن است = ما به دلیل محدود بودن ذهن خود نمی توانیم ذات امور نامحدود را تصور کنیم و چگونگی وجودشان را دریابیم. نامحدود بودن حقیقت خداوند ← ناتوانی ذهن انسان در احاطه به حقیقت او +شناخت ذاتش ← ناتوانی در دریافت ذات و چیستی خدا علیرغم پیبردن به وجود خداوند به عنوان آفریدگار جهان و صفات او ← پیامبر(ص) :تفکروا فی کل شی و لاتفکروا فی ذات الله :در همه چیز تفکر کنید ولی در ذات خداوند تفکر نکنید. رابطه ساعت ساز باساعت رابطه خدابا جهان )1وجود ساعت از ساعت ساز نیست و او فقط اجزای ساعت را تنظیم می کند وجود جهان از خداست خداوند هم هستی بخش است و هم نظم دهنده. - 2دوام و بقای ساعت وابسته به ساعت ساز نیست دوام و بقای جهان وابسته به خالق آن است . نوع رابطه خدا با مخلوقات رابطه علت با معلول است .برای معلول بدون علت حتی لحظه ای امکان بقا وجود ندارد و اگر لحظه ای این عنایت (هستی بخشی) از مخلوقات برداشته شود چیزی به نام عالم و موجودات آن وجود ندارد. درس دوم :یگـانه بی همتـا امام علی(ع) :خدای من مرا این عزت بس که بنده تو باشم و این افتخار بس که تو پروردگار منی ،خدای من تو همان گونه ای که من دوست دارم پس مرا همان افتخار]اجتماعی و فرهنگی، وضعی خدات← گونه قرار ده که تو دوست داری[ .بندگی ← عزت +پروردگاری پس از توحيد و یکتاپرستی :مهم ترین اعتقاد دینی +سرلوحه دعوتسیاس رحلتهيچ اعتقاد دینی بدون اعتقاد به آن +مانند روحی در پيکرۀ معارف نداشتن مسلمانان،اعتبار یيامبران + همه پ رسول خدا(ص) و احکام دین +حيات بخش به این پيکره اسلام دین توحيد +قرآن کتاب توحيد +استقرار اخلاق ،احکام و همه اعمال فردی و اجتماعی مومنان بر مدار توحيد در قرآن کریم. ب -قل من رب السموات و الارض قل الله قل افاتخذتم من دونه اولياء لایملکون نفعا و لاضرا قل هل یستوی العمی و البصير ام هل تستوی الظلمات و النور ام جعلوا لله شرکاء خلقوا کخلقه فتشابه الخلق عليهم: +کسی را می توانيم به عنوان رب خود انتخاب کنيم که خالق جهان است + .کسی که اختيار سود و زیان خودر اندارد نمیتواند ولی و سرپرست مردم باشد. +اگر آنچه را که مشرکان شریک خدا قرار می دهند ،همچون خدا مخلوقاتی خلق کرده بودند جا داشت که انسان در اعتقاد به توحيد به شک بيفتد و به خدایان دیگر نيز معتقد شود. توحیـد و یگانگی خـدا اصل و حقيقت توحيد :اعتقاد به خدای یگانه +خدا بیهمتاست و شریکی ندارد. +آیات سوره توحيد :بسم الله الرحمن الرحيم ،قل هو الله احد ،الله الصمد ،لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد .سوره توحيد(اخلاص): )1خداوند از هر جهت کامل و بی نياز است )2 .تنها خداوند است که سزاوار قصد کردن و برطرف کردن نياز مخلوقات است )3.توجه تمام موجودات خواسته یا ناخواسته به سوی خداست . )2آیه :و هو الواحد القهار: +درخواست رسول خدا(ص) از آغاز رسالت خود از مشرکان :دستبرداشتن از شرک و بت پرستی +ایمان به خدای یگانه با گفتن جمله لااله الا الله . +گفتن لااله الا الله ← به رسميت شناخته شدن تمام احکام و حقوق اسلامی فرد +وجوب فاع از حقوق او بر دیگر مسلمانان +استقرار در زمره برادران و خواهران دینی ← لااله الا الله فقط یک شعار نيست. +پایبندی به لااله الا الله ← تغيير همه زندگی فرد مسلمان در رابطه با خدا ،خویشتن ،خانواده ،اجتماع و دیگر مخلوقات. )1توحید در خالقیت مراتب توحید و یگـانگی خـدا اعتقاد به تنها مبدأ و خالق جهان بودن خدا +مخلوق خدا بودن همه موجودات +بیشریکی و بیهمتایی در کار آفرینش شریک +آیه :الله خالق کل شیء :خدا آفریننده هر چيزی است + .آیه :قل الله خالق کل شیء )2توحید در مالکیت تنها خالق جهان بودن خدا ← اعتقاد به تنها مالک آن بودن :پدیدآوردندگی چيزی ← مالکيت آن . +آیه :و لله ما فی السماوات و ما فیالارض :آنچه در آسمان ها و آنچه در زمين است ،از آن خداست. )3توحید در ولایت خداوند ،تنها مالک جهان ← اعتقاد به تنها ولی و سرپرست جهان بودن خدا +عدم توانایی مخلوقات در تصرف جهان ،جز او . اذن به این معنا نيست :واگذاری ولایت خداوند به دیگری به این معنا است :قرار دادن آن شخص در مسير و مجرای ولایت خود از سوی خداوند ولایت پيامبر اکرم(ص) :واسطه ولایت خدا و رساننده فرمانهایش . +آیه :ما لهم من دونه من ولی و لایشرک فی حکمه احدا :آنها هيچ ولی[سرپرستى] جز او ندارند و او در فرمانروایی خویش کسی را شریک نمیسازد. )4توحید در ربوبیت رب :مالک و صاحب اختياری که تدبير و پرورش مخلوق به دست اوست :هرکس که خالق و مالک و ولی چيزی باشد می تواند آن را تدبير کرده و پرورش دهد .خداوند تنها خالق ،مالک و ولی جهان← تنها رب هستی +ادارهکننده جهان +هدایتنمودن و به پيشبردن آن به سوی مقصدی که برایش معين فرموده. توحید در به این معنا نيست :موجودات ،به خصوص انسان ،نقشی در پرورش و تدبير سایر مخلوقات ندارند؛ باغبانی که زحمت میکشد و به پرورش درختان اقدام می کند ،رشد این درختان نتيجه تدبير اوست .مقایسه کشاورز با دیگران ،یعنی کسانی که در کشت زمين او دخالتی نداشته اند :کشت حاصل دسترنج خودش است. ربوبیت به این معنا است :باغبان و تدبيرش همه از آن خدا و تحت تدبير اویند .بررسی رابطه کشاورز با خدا :هم خودش و هم نيرو و توانش از آن خداست +کشت و زرع او براساس استعدادی که خداوند در آن قرار داده رشد کرده و محصول داده است ← در می یابد که زارع حقيقی و پرورشدهنده اصلی زراعت او خداست ← باید شکرگزار او باشد. +آیه :قل اغيرالله ابغی و هو رب کل شیء :بگو آیا جز خدا پروردگارى را بطلبم در حالى که او پروردگار همه چيز است. +آیه قل من رب السماوات و الارض مراتب و درجـات شرک شرک :شریک قرار دادن برای خدا +اعتقاد به شریک داشتن خداوند )1شرک در خالقيت اعتقاد به آفرینش جهان توسط چند خالق . اثبات بیشریکی خداوند در آفرینش :این تصور که چند خدا وجود دارد و هر کدام خالق بخشی از جهان اند ،یا با همکاری یکدیگر این جهان را آفریده اند :هر کدام از آنها محدود و ناقص هستند و به تنهایی نمی توانند کل جهان را خلق کنند +هر یک از خدایان کمالاتی دارند که دیگری آن کمالات را ندارد وگرنه عين همدیگر می شوند و دیگر چند خدا نيستند .چنين خدایان ناقصی ،خود ،نيازمند هستند و هر یک از آنها به خالق کامل و بی نيازی احتياج دارد که نيازش را بر طرف نماید ← تصور چند خدایی صحيح نيست +خدای واحد آفریننده جهان است. ... +شرکاء خلقوا کخلقه فتشابه الخلق عليهم )2شرک در مالکيت اعتقاد به مالک بخشی از جهان بودن اینکه دیگران علاوه بر خداوند و در کنار او شرک در خالقيت ← شرک در مالکيت )3شرک در والیت اعتقاد به عهدهداری سرپرستی جهان توسط دیگران علاوه بر خداوند و در کنار او +دارا بودن حق تصرف در جهان +عبارت قرآنی ... :من دونه اولياء )4شرک در ربوبيت اعتقاد به عهدهداری تدبير امور موجودات توسط دیگرانی علاوه برخداوند و در کنار او .باز کردن حساب جداگانه برای خود یا سایر مخلوقات در کنار ربوبيت الهی +گمان توانایی تدبير کسی مستقل از خداوند ← گرفتار شرک ربوبيت مرز توحید و شرک پزشک را وسيله درمان و بهبود بيماری دانستن +درخواست کمک از غير خدا +دعا را وسيله جلب مغفرت الهی و صدقه را وسيله دفع بلا دانستن +توسل به پيامبران : شرک است یا توحيد؟ )1خداوند رابطه عليت را ميان پدیده های جهان حاکم کرده است. در امور مادی :آتش ←گرما و روشنی ،دارو ← شفا و بهبودی .پزشک وسيله درمان ،معمار عامل بنای ساختمان و معلم نيز وسيله تعليم و تربيت. در امور معنوی :دعا ← آمرزش ،صدقه ← دفع بلا و صله رحم ← افزایش طول عمر. همه این روابط توسط خود خداوند طراحی شده و به اذن و اراده او صورت می گيرد ← رفتن نزد معلم برای آموختن +مراجعه به پزشک برای درمان← عمل به قانون الهی. )2همان گونه که درخواست از پزشک برای درمان بيمار با توحيد منافاتی ندارد ،درخواست از اوليای الهی برای اجابت خواسته ها نيز منافاتی با توحيد ندارد؛ زیرا پزشک به واسطه اسباب مادی و اوليای الهی به واسطه غير مادی و با اذن خداوند این کار را انجام می دهند. عقيده به توانایی پيامبر اکرم(ص) و اوليای دین در برآوردن حاجات انسان (مانند شفا دادن) : -1این توانایی را از خود آنها و مستقل از خدا بدانيم :شرک. -2این توانایی را صرفا از خدا +انجام آن را با درخواست اوليا از خدا و به اذن خدا بدانيم :عين توحيد +مانند اثر شفابخشی دارو که خداوند به آن بخشيده است. +عدم اختصاص این توانایی تنها به زمان حيات دنيوی پيامبر اکرم(ص) +استمرار پس از رحلت ایشان = زنده بودن روح مطهر رسول خدا(ص)پس از رحلت +توانایی یاریرسانی به انسان ها ← درخواست ما از رسول خدا (ص) = درخواست حقيقت روحانی و معنوی ایشان(جسم ایشان). +درخواست دعا از پدر و مادر و یا هر مؤمنی برای سعادتمندی :شرک آلود . جریان تکفيری:گروهی از مسلمانان که چنين درخواستی را شرک آلود نمی دانند +در سال های اخير برخی از جوامع و کشورهای اسلامی را گرفتار خود کرده است. تفکر غلط پيروان این جریان فکری خشک و غيرعقلانی درباره توحيد و شرک← کافر و مشرک خواندن مسلمانانی که مانند آنها نمی اندیشد +گاه وجوب کشتن آنها. +شرک دانستن :توسل به پيامبران و معصومين و طلب دعا و شفيع قرار دادن دیگران برای اینکه خدا انسان را ببخشد +اعتقاد به کفر این افراد و مسلمان نبودن آنان ← وارد کردن بزرگ ترین ضربه بر اسلام +تنفر برخی از مردم جهان از دین اسلام درس سوم :توحید و سبک زندگی جست وجو← انتخاب بهترین ها لزومیبرواساس فکر بودن +به دور از احساسات بودن این انتخاب مهم ی←، وآخرت انتخاب سبک زندگی ← تغییر مسیر زندگی +رقمزدن سرنوشت اجتماع دنیافرهنگ وضعیت باشد +حمایت دلیلی محکم و عقل پسند از آن. سیاسی مسلمانان ،پس از رحلت ریشه سبکهای زندگی :اندیشه های خاص +جهان بینی ویژه :شناخت آن ریشه ها ← کمک فراوان به تصمیم گیری درست رسول خدا(ص) شرک :روح و محور زندگی ضد دینی ≠ توحید :روح زندگی دینی جهان بینی توحیدی ← زندگی توحیدی مهم ترین عامل در تعیین هدف ها و رفتارهای انسان :افکار و اعتقادات +مثال :پذیرش و ایمان به سعادتمندی در کسب ثروت +انحصار خوشبختی با لذات مادی← مصروف ساختن زندگی در رسیدن به این هدف به طورطبیعی بازتاب توحیـد در زندگی یک اصل[ :اعتقادات انسان ← انتخاب مسیر زندگی +رفتار بر همان اساس] ← پذیرش خداوند به عنوان تنها خالق جهان +ایمان به پروردگار هستی بودن او ← داشتن رفتاری متناسب با این اعتقاد +خدا را جهت زندگی خود قرار دادن = حرکت در مسیرتوحید عملی. اثرات پذیرش اعتقاد توحیدی از زبان جعفربن ابی طالب در حضور »نجاشی » پادشاه حبشه: «ما قبلا قومی جاهل بودیم ،بت می پرستیدیم ،مردار می خوردیم ،مرتکب زشتی ها می شدیم .. ،این چنین بودیم تا اینکه خداوند از میان ما پیامبری مبعوث فرمود که خانواده اش را می شناسیم و به صداقت و امانت داری و عفتش ایمان داریم .پیامبر ما را به خدا فراخواند که او را یگانه بدانیم(توحید :قل هوالله احد)، عبادت کنیم و آنچه را که خود و پدرانمان می پرستیدیم کنار بگذاریم ،چیزی را شریک او قرار ندهیم(نفی شرک :لااله الاالله) ،او ما را به عدل ،احسان ،راستی، درستی ...،دعوت کرد و از خوردن مال یتیم (ان الذین یاکلون اموال الیتامی )...و ارتکاب فحشا و منکر و دروغ نهی کرد و دستور داد نماز را به پا داریم(اقم الصلاه) ،زکات بپردازیم و ماه رمضان را روزه بگیریم(کتب علیکم الصیام) ،ما نیز او را تصدیق کرده و به او ایمان آوردیم و از او پیروی کردیم». معیار میزان تأثیر گذاری توحید در زندگی :هرچه ایمان قوی تر ← تأثیر عملی آن در زندگی بیشتر +هرچه ایمان ضعیف تر← تأثیر آن کمتر +آیه :اِنَّ اللهَّ رَّبی َّو رَّبُّکُّم فَّاعبُّدو ُّه هذا صِراطٌ مُّستَّقیمٌ :همانا خداوند پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بندگی کنید (که) این راه راست است. +خداوند تنها پروردگار (رب) هستی است← باید تنها او را عبادت و پرستش کرد و از پرستش غیر او خودداری نمود = توحید در ربوبیت ← توحید عملی +بندگی خداوند؛ راه راست و درست زندگی :تنها خدا رب و پروردگار هستی است و همه چیز تحت قدرت اوست +بندگی هرچه غیراز خدا ،در حقیقت بندگی چیزهایی است که هیچ نقش و قدرتی در این عالم ندارند ← اگر کسی در این مسیر گام بردارد و زندگی خود را با اتکا به غیرخدا پیش برد ،در راهی پرخطر گام گذاشته که سرانجامی جز سقوط ندارد. گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد +بیت :بر آستان جانان گر سر توان نهادن ابعاد توحید عملی :فردی – اجتماعی ≠ ابعاد شرک عملی :فردی – اجتماعی بعد فردی توحید اطاعت از فرمان های خدا در زندگی :گامگذاشتن در مسیر توحید عملی +کوشش در جهت استقرار تمایلات درونی و تصمیم ها و فعالیت های خود در جهت خواست و رضایت الهی؛ مثلاً در نظر گرفتن خدا در انتخاب همسر ،شغل ،دوست ،در چگونگی تحصیل ،تفریح ،ورزش و عملی = انسان حتی در انتخاب نوع پوشش و به طور کُّلی در تمام برنامه های روزانه خود +تلاش در عدم خروج از دایره فرمان های او. موحد ثمرات بعد فردی امیدواری :معنای خاص داشتن جهان +بی حکمت نبودن هیچ حادثه ای در عالم از نظر او علیرغم ندانستن حکمت آن← امیدواری موحد واقعی +صبوری و استواری در مقابل سختی ها و مشکلات +آنها را زمینه موفقیت های آینده قراردادن +باور به اینکه دشواری های زندگی توحید عملی نشانه بی مهری خداوند نیست ،بلکه بستری برای رشد وشکوفایی اوست. که هر چه بر سر ما می رود ارادت اوست سر ارادت ما و آستان حضـرت دوسـت نهـادم آینـه هـا در مقـابل رخ دوســت نظیر دوست ندیدم ،اگرچه از مه و مهـر ثبات شخصیت و آرامش روحی :تنظیم زندگی بر اساس رضایت خداوند کرده +پیروی از فرمانهای او ← ثبات و پایداری شخصیت + برخورداری از آرامش روحی مسئولیت پذیری :انسان موحد موجودات جهان را مخلوق خدا می بیند و می داند که خداوند او را در برابرشان مسئول قرار داده است +بدن خود را امانتی الهی می شمارد که خداوند به او سپرده است ← می داند که حق ندارد به آن آسیب برساند +حق ندارد سلامتی دیگران را به خطر اندازد +آسیب نرساندن به حیوانات +کمک به ادامه بقا و زندگی آنها. +خطاب امام علی(ع) به مردم زمان خود و همه مومنان «:تقواى الهى پیشه کنید؛ هم در مورد بندگان خدا ،هم در مورد شهرها و آبادى ها؛ چرا که شمادر برابر همه اینها حتى سرزمین ها و چهارپایان مسئولید .خدا را اطاعت کنید و از عصیان او بپرهیزید« بعد فردی شرک عملی = انسان مشرک عواقب بعد فردی شرک عملی دل به هوای نفس (بت درون) سپردن +او را معبود خود قرار دادن +ترجیح اوامرش به فرمان های خداوند یا در پی کسب رضایت قدرت های مادی و طاغوت ها (بت های بیرون (برآمدن . اَّراَّیتَّ مَّنِ اتَّخَّذَّ اِلهَّه و هَّواهُّ اَّفَّاَّنتَّ تَّکونُّ عَّلَّیهِ وَّکیلًا :آیا دیدی آن کسی را که هوای نفس خود را معبود خود گرفت ،آیا تو می توانی ضامن او باشی [و به دفاع از او برخیزی]؟ تسلیم بودن در برابر امیال نفسانی و فرمان پذیری از طاغوت :خواسته جدید داشتن هر روز هوای نفس +رنگ عوض کردن هر روز قدرت های مادی برای کشاندن به بردگی جدید ← داشتن درونی ناآرام و شخصیتی ناپایدار ن انقَّلَّبَّ عَّلی وَّجهِه خَّسِرَّ الدُّنیا وَّ الآخِرَّةَّ ذلِکَّ هُّوَّ الخُّسرانُّ المُّبینُّ :از وَّ مِنَّ الناسِ مَّن یَّعبُّدُّ اللهَّ عَّلى حَّرفٍ فَّاِن اَّصابَّه و خَّیرُّنِ اطماَّنَّ بهِ وَّ اِن اَّصابَّتهُّ فِتنَّةُّ ِ مردم کسى هست که خدا را بر یک جانب و کناره اى (تنها به زبان و هنگام وسعت و آسودگى) عبادت و بندگى می کند ،پس اگر خیری به او رسد ،دلش به آن آرام می گیرد و اگر بلایی به او رسد ،از خدا رویگردان می شود .او در دنیا و آخرت[ ،هر دو] ،زیان می بیند .این همان زیان آشکار است. تفاوت پرستش از روی ایمان با پرستش از روی تردید :پرستش از روی ایمان :پرستشی ثابت و پایدار = دست از پرستش خداوند برنداشتن فرد در هر شرایطی چه در خوشی و چه در راحتی ،چه در تنگنا و چه در آسایش .پرستش از روی تردید :مقطعی و سطحی +تغییر آن توسط حوادث تلخ و شیرین = عبادت و بندگی به هنگام خیر رسیدن و رویگردانی از خدا به هنگام سختی و شر . بعد اجتماعی توحید عملی = جامعه توحیدی ثمرات بعد اجتماعی توحید عملی بعد اجتماعی شرک عملی = جامعه مشرک عواقب بعد اجتماعی شرک عملی قرار گرفتن همه نهادها و ارکان یک جامعه (ارکان سیاسی ،اقتصادی و فرهنگی) یا نظام اجتماعی در جهت خداوند و اطاعت همه جانبه از او +مهمترین رکن یک جامعه :حکومت آن ویژگیهای جامعه توحیدی )1 :به حکومت رسیدن حاکم آن بر اساس قوانین الهی و داشتن شرایطی را که خداوند برای حاکم تعیین کرده است + کوشش در به اجرا درآوردن قوانین الهی در جامعه . پیشروی اقتصاد و فرهنگ و سایر ابعاد و ارکان آن به سوی اجرای فرمان های خدای یگانه +جامعه ای عدالت گستر +دوری از تفرقه و تضاد + حرکت به سوی وحدت و هماهنگی :با تمسک به توحید و یکتا پرستی و قرار گرفتن در سایه حکومت الهی ،نه با تمسک به ظالمان و حکومت های غیرالهی +عدم پذیرش حکومت کسانی که خداوند به آنها حق حکومت کردن را نداده است +دوستن نکردن با دشمنان خدا و مسلمانان + مبارزه با ظالمان +حمایت از محرومان و مستضعفان بنابه فرمان خداوند +گوش فرا دادن به این سخن خداوند: +یا اَّیُّهَّا الَّذینَّ آمَّنوا لا تَّتَّخِذوا عَّدُّوى وَّ عَّدُّوَّکُّم اَّولِیاءَّ تُّلقونَّ اِلَّیهِم بِالمَّوَّدَّة وَّ قَّد کَّفَّروا بِما جاءَّکُّم مِنَّ الحَّق :ای کسانی که ایمان آورده اید دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید( ،به گونه ای که) با آنان مهربانی کنید حال آنکه آنان به دین حقی که برای شما آمده است ،کفر ورزیده اند. همه فقط خواستهها و تمایلات دنیوی خود را دنبال کنند +تنها منافع خود را محور فعالیتهای اجتماعی قرار دهند +اهل ایثار و تعاون و خیر رساندن به دیگران نباشند. فراگیری تفرقه و تضاد در جامعه +از بین رفتن امکان رشد و تعالی +افزایش روز به روز قدرت انسانهای ستمگر +بهکارگیری دیگران در خدمت امیال خود ← نبود سخنی از حاکمیت خداوند و فرمانهای او = سخن از حاکمیت طاغوت و دستورهای او ارتباط دو سویـهی توحید فردی و اجتماعی رابطهی متقابل (دوسویه) میان بعد فردی و بعد اجتماعی توحید :حرکت مردم یک جامعه به سوی توحید ←رنگ توحیدی گرفتن ارکان جامعه +در خدمت اجرای قوانین الهی بودن نهادهای اجتماعی ← آسانتر شدن زمینه برای رشد انسانها و حرکت به سوی خداوند و زندگی موحدانه توحیـد و شرک در جهـان امروز انسان عصر حاضر :جو حاکم بر اکثریت افراد ؛ نه تکتک افراد و تمام افراد جامعه واقعیت تلخ :شرک در قالب بت و مانند آن در میان بیشتر جوامع امروزی ،وجود ندارد ،اما شرک امروز بسیار پیچیدهتر از شرک قدیم است که خوب است به آنها توجه کنیم و برای دوری از آنها تلاش کنیم. برخی از شرکهای جهان امروز: )1خود را مالک ،ولی و رب جهان پنداشتن :جهان خلقت را ملک خود تلقی کردن (شرک در مالکیت) +خود را مالک دیگر جوامع پنداشتن مانند فرعون(که «اَّنا ربُّکم الاعلی» میگفت و خود را پروردگار بزرگ مردم معرفی میکرد) +تصمیمگیری برای آنها +تصرف در جهان بدون توجه به نظر مالک حقیقی آن ،یعنی خدا ← تخریب محیطزیست و آلوده شدن طبیعت +پیدا شدن جوامع بسیار فقیر در کنار جوامع بسیار ثروتمند و مانند آنها .. )2شدت سرگرمی به امور دنیوی و خدافراموشی: سرگرمی بسیاری از انسانها به امور دنیوی ← خدا فراموشی +جایگاه نداشتن خداوند در قلب آنها. فزونی زینت دنیا و لذات شهوانی در دلشان ← باقی نماندن جایی برای خلوت انس با خدا و درک معنویت نیایش با پروردگار :بت و معبود شدن هوی و هوس و آنچه و آنکس که آنان را به هوسهایشان میرساند +پرستش آنها همچون خدا +بهرهگیری از ابزارهای جدید ،مانند سینما ،تلویزیون ،ماهواره ،اینترنت ،و سایر رسانهها در این راه +غفلت یکسره از خدا و آخرت. درس چهارم :فقـط برای تـو هدف خلقت انسان :تقرب به خدا بندگی خدا وضعیت فرهنگی ،اجتماعی و انسان سیاسی مسلمانان ،پس از رحلت +ابزار دستیابی به قرب الهی :سعی و تلاش خود انسان بندگی هوای نفس و شیطان رسول خدا(ص) زندگی ،صحنهی انتخاب یکی از این دو راه :گزینش راه توحید +قرار دادن اندیشه و دل و عمل خویش برای رضای حضرت دوست ← تهدید با خطرات +احتمال انحراف از توحید +روایت نبوی :راهیابی شرک به دل انسان از راه رفتن مورچهای سیاه در شب تاریک بر تخته سنگی سیاه پنهانتر است. +پاسبانی از حریم اندیشه و دل← راه نیافتن آفت شرک به آنها +انجام عمل خالص برای خدا تا در این پرده جز اندیشهی او نگذارم +بیت :پاسـبان حـرم دل شـدهام شـب هـمـه شـب بازتاب توحیـد در زندگی اخلاص در کاربرد دینی :انجام عمل فقط برای رضای خداوند +مطابق دستور او اخلاص اخلاص در لغت :خالص کردن و پاک کردن یک چیز از غیر آن + اخلاص :شرط قبولی تمامی اعمال عرضه داشته شده به درگاه خداوند ،در اسلام +روایت نبوی :مؤمنان با توجه به مراتب اخلاصشان ،بر یکدیگر برتری پیدا میکنند . اجزاء عمل )1 :نیت = هدف ،قصد :به منزلة روح عمل )2 +شکل و ظاهر عمل :در حکم بدن و کالبد آن روح حدیث نبوی :نیَّة المؤمن خیرٌ من عمله :نیت مؤمن از عمل او برتر است. +اِنَّما الاَّعمالُ بالنیات :همانا اعمال انسان وابسته به نیتهای اوست. +روایت علوی« :فاعل الخیر خیرٌ منه و فاعل الشر شرٌ منه :انجامدهندهی کار نیک ،از آن کار بهتر است و انجامدهندهی کار شر ،از آن شر بدتر است». حسن فـاعلـی کوشش انسان مؤمن برای خالص کردن نیت +انجام دادن عمل بهخاطر خدا = انجام دهندهی کار دارای نیت الهی باشد . حسن فـعلـی تلاش انسان مومن برای انجام عمل به همان صورت که خداوند دستور داده است :انجام عمل از جهت کمیت ،کیفیت ،زمان ،مکان و شیوه ،همانطوری مطابق خواست خداوند = کار به درستی و به همان صورت که خدا فرمان داده است انجام شود. مثال :اگر خداوند امر فرموده که نماز صبح در دو رکعت و با یک رکوع و دو سجده در هر رکعت و قبل از طلوع آفتاب انجام شود ،انسان مؤمن نیز تلاش میکند نماز خود را به همین صورت انجام دهد تا صحیح و درست انجام داده باشد. راههای تقویت اخلاص افزایش معرفت و شناخت نسبت به خداوند [معرفت به خداوند ← ایمان به او ← اخلاص] ← تفکر در آیات و نشانههای الهی ← دریافت بیشتر: دل ندارد که نـدارد به خـداوند اقرار +آفرینـش همه تـنبیه خـداونـد دل است هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود غفلت +بستن چشم اندیشه به روی جهان ← نیافتن آیات الهی +ندادن دل به مهر او هر دو عالم پُر ز نور و دیده نابینا ،چه سود +مهر رخسار تو میتابد ز ذرات جهان ارزشمندتر و مقدستر بودن عمل بر اساس معرفت و آگاهی از عمل بیمعرفت یا کم معرفت . مثال :انجام نماز با معرفت ابسیار ارزشمندتر نزد خداوند از نماز بدون معرفت و آگاهی راز و نیاز با خدا و نیایش و عرض نیاز به پیشگاه خداوند و یاری جستن از او ← کم کردن غفلت از خداوند +تقویت محبت او در قلب +بهرهمندی انسان کمک خواستن از او از کمکهای الهی. دوری از گناهان و تلاش برای انجام واجبات گناه ← سوزاندن ریشهی درخت اخلاص و بندگی +از بین بردن تدریجی آن ← امیرالمؤمنین علی (ع)«:تمام اخلاص در دوری از گناهان جمع شده است». ترک گناه +توجه به واجبات و اطاعت از خداوند ← آبیاری کردن و رشد دادن درخت اخلاص +حدیث علوی :خداوند بدان جهت روزه را واجب کرد تا اخلاص مردم را بیازماید. تأثیر خاص روزه در تقویت اخلاص در میان اعمال واجب. میوههای درخت اخلاص دستیابی به درجاتی از حکمت نفوذناپذیری در برابر وسوسه های شیطان دریافت پاداشهای وصف ناشدنی حکمت :علم محکم و استوار +به دور از خطا ← نشاندهنده هدف درست و راه رسیدن به آن +ممانعت از لغزشها و تباهیها. رسیدن انسان حکیم ،به درجاتی از بصیرت و روشنبینی← توانایی تشخیص حق از باطل در شرایط سخت و پیچیده +گرفتار باطل نشدن +توصیف لقمان به داشتن حکمت در قرآن کریم +حدیث نبوی« :هرکس چهل روز کارهای خود را خالصانه برای خدا انجام دهد ← چشمههای حکمت و معرفت از دل و زبانش جاری خواهد شد» . پیشروی انسان در اخلاص ← فریب وسوسههای شیطان را نخوردن ؛ + اقرار شیطان :ناتوانی در فریب مؤمنان با اخلاص. که عنقا را بلند است آشیانه +بیت :برو این دام بر مرغی دگر نه +وصف حضرت یوسف(ع) در قرآن کریم :داشتن اخلاص و رسیدن به مقام مخلَّصین. +آیات «:قَّالَّتْ فَّذَّلِکُنَّ الَّذِی لُمْتُنَّنِی فِیهِ و لَّقَّدْ رَّاوَّدتُهُ عَّن نَّفْسِهِ فَّاسَّتَّعْصَّمَّ وَّ لَّئِن لَّمْ یَّفْعَّلْ مَّا آمُرُهُ لَّیُسْجَّنَّنَّ وَّ لَّیَّکُونًا مِنَّ الصَّاغِرِینَّ ،قَّالَّ رَّبِ السِجْنُ أَّحَّبُ إِلَّیَّ مِمَّا یَّدْعُونَّنِی إِلَّیْهِ و إِلاَّ تَّصْرِفْ عَّنِی کَّیْدَّهُنَّ أَّصْبُ إِلَّیْهِنَّ وَّ أَّکُن مِنَّ الْجَّاهِلِینَّ ( :همسر عزیز مصر) گفت این همان کسی است که به خاطر (عشق) او مرا سرزنش کردید( .آری) من او را به خویشتن دعوت کردم و او خودداری کرد ،و اگر آنچه را دستور میدهم انجام ندهد به زندان خواهد افتاد و مسلماً خوار و ذلیل خواهد شد! (یوسف) گفت پروردگارا! زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اینها مرا به سوی آن میخوانند و اگر مکر و نیرنگ آنها را از من بازنگردانی قلب من به آنها متمایل میگردد و از جاهلان خواهم بود». +دام شیطان برای یوسف :درخواست نامشروع زلیخا برای ابتلا به گناه +چگونگی نجات از این دام :توجه و در خواست حضرت یوسف از خداوند و پناه بردن به سوی او ،باعث نجات وی شد. دامهای شیطان امروزه برای تحریک هوس زودگذر انسانها +کشاندن به گناه +محروم ساختن آنان از بهشت جاویدان :فیلمها ،وبگاهها ،شبکههای ماهوارهای گمراهکننده ،شبکههای مجازی ناسالم و گروهها و دستههای منحرف اجتماعی . +لوازم مقاومت در برابر آنها :روی آوردن به پیشگاه خداوند +پذیرش خالصانهی فرمانهای او . +عاقبت گرفتاری در دامهای شیطان :از دست دادن زندگی پاک و بانشاط دنیا +حیات سرشار از شادکامی آخرت. بندگی خالصانهی خداوند ← پاداشهایی که در ذهن ما نمیگنجد +فراتر از تصور و تخیل ما :دیدار محبوب حقیقی +تقرب به پیشگاه خدا (وصف امام علی(ع) از خدا :نهایت آرزوی عارفان ،دوست دلهای صادقان ،ولی مؤمنان و معبود عالمیان ) نظر به زندگی زیبای رسول خدا(ص) ،امیرالمؤمنین علی (ع) ،فاطمه زهرا (س) و دیگر پیشوایان خود ← بهدست آوردن همه خوبی و زیبایی و آن مقام قرب و نزدیکی به محبوب از راه بندگی خالصانهی خدا. درس پنجم :قدرت پرواز اختیار :توانایی بر انجام یا ترک یک کار است + .هر انسانی آن را در خود درمییابد +میبیند که شبانهروز در حال تصمیم گرفتن برای انجام یک کار یا ترک آن است وضعیت فرهنگی ،اجتماعی و ← اختیار :حقیقتی وجدانی (انکارناپذیر ،بدیهی ،بینیاز از استدلال) رحلت از پس مسلمانان، ی اس +آیه :إِنَّا هَّدَّیْنَّاهُ السَّبِیلَّ إِمَّا شَّاکِرًا وَّ إِمَّا کَّفُورًا :ما راه را به انسان سی نشان دادیم یا سپاسگزار خواهد بود یا ناسپاس [ .اختیار انسان در انتخاب راه هدایت یا گمراهی +خداوند ما رسول خدا(ص) را صاحب اراده و اختیار آفرید و مسئول سرنوشت خویش قرار داد]. +آیه :قَّدْ جَّاءکُم بَّصَّآئِرُ مِن رَّبِکُمْ فَّمَّنْ أَّبْصَّرَّ فَّلِنَّفْسِه و ََّمَّنْ عَّمِیَّ فَّعَّلَّیْهَّا : ...به راستی که دلایل روشن از جانب پروردگارتان به سوی شما آمد ،پس هر کس که بینا گشت ،به سود خود او و هر کس کور دل گردد به زیان خود اوست [ . ...نزول رهنمودهای الهی بر «انسان» و «اختیار او» در قبول یا رد این رهنمودها] +آیه :ذلِکَّ بِما قَّدَّمَّت اَّیدیکُم و اَّنَّ اللهَّ لَّیسَّ بِظَّلامٍ لِلعَّبید :این ]عقوبت[ ،بهخاطر کردار پیشین شماست ]و نیز به خاطر آن است که[ خداوند هرگز به بندگان ستم نمیکند[. پاداش و کیفر الهی ،بر طبق عدالت و بر اساس اعمال آزادانه و آگاهانة خود انسان است]. انکارکننده اختیار در سخن یا بحث ،بهره برداری و اثبات آن در عمل . میفشـاند آن میوه را دزدانه سـخـت +ابیات مولوی :آن یـکــی میرفـت بالای درخـت اختـیـار است ،اختـیار است ،اختـیار گفت :توبه کردم از جبر ای عیار نقش نداشتن انسان در عملکرد دستگاههای مختلف بدن خود مانند دستگاه گوارش و یا گردش خون +قوانین حاکم بر طبیعت مانند قانون جاذبه زمین ،توالی فصلها و ... بهصورت طبیعی← اختیاری نبودن بسیاری از امور +محدودیت اختیار انسان . اهمیت اختیار محدود انسان :مبنای تصمیمگیریها +تعیینکنندهی سرنوشت انسان . شواهد وجود اختیار -1تفکر و تصمیم مراحل تصمیمهای انسان :ابتدا اندیشه +سنجش جوانب آن +عمل +گاهی تردید برای انتخاب یک راه از میان چند راه و چند کار +گزینش یکی پس از بررسیهای لازم و این که فردا این کنم یا آن کنم خود دلیل اختیار است ای صنم عمل . +آیه « :قَّدْ جاءَّکُمْ بَّصائِرُ مِنْ رَّبِکُمْ» ... -2احساس رضایت یا موفقیت در کار +احساس رضایت و خرسندی در وجود انسان ← دانستن آن کار از خود گر نــبودی اختیار این شـرم چیست این دریغ و خجلت و آزرم چیست؟ +نتیجهی اراده و تصمیم عاقلانهی خود. ارتکاب به اشتباه در کاری +زیانرسانی به خود یا دیگری +احساس پشیمانی +بیان ای وان پشــیمانی که خوردی زان بدی ز اخــتیار خویـش گشـتی مهتدی کاش آنکار را انجام نمیدادم ← داشتن توانایی ترک آنکار . -3مسئولیت پذیری خود را مسئول کارهای خود دانستن ← پذیرش آثار و عواقب عمل خود +جبران زیان هیچ گویی سنگ را فردا بیا ور نیــایی من دهــم بَّد را سزا؟ رسانی به دیگران +اساس عهدها و پیمانها ← پیمانشکنی +عدم انجام مسئولیت ← خود را هیچ عاقل مرکلوخی را زند؟ هیچ با سنگی عتابی کس کند؟ مستحق مجازات دانستن. +آیة « ذلِکَّ بِما قَّدَّمت ایدیکُم وَّ اَّنَّ اللهَّ» ... پشیمانی قانونمندی جهان ،زمینهساز شکوفایی اختیار خواسته خداوند در قبال اعطاء قدرت اختیار از انسان -1 :برنامهریزی برای زندگی خود -2رسیدن به قلههای کمال -3پیشروی تا آنجا که جز خداوند ،عظمت آن را نمیداند. * ما در جهانی زندگی می کنیم که خداوند امور آن را تدبیر می کند +قوانین مشخصی را بر آن حاکم کرده +جهان هستی مطابق با آن قوانین عمل می کند و به پیش می رود = زندگی در جهانی با حاکمیت قدر و قضای الهی ب (قانونمند است) ← آیا قدر و قضای الهی مانع اختیار ما نیست؟ قضــا و قــدر الهی قدر :اندازه +تقدیر :اندازه گرفتن +مخلوقات جهان ،از آن جهت که خدای متعال با علم خود ،اندازه ،حدود ،ویژگی ،موقعیت مکانی و زمانی آنها را تعیین میکند ،مقدَّر به تقدیر الهی اند +نقشهی جهان با همهی موجودات و ریزهکاریها و ویژگیها و قانونهایش از آنِ خدا و از علم خداست قضا :به انجام رساندن +پایان دادن +حکم کردن +حتمیت بخشیدن +مخلوقات جهان ،از آن جهت که با فرمان و حکم و ارادهی الهی ایجاد میشوند ،به قضای الهی وابستهاند +اجرا و پیاده کردن نقشهی جهان با همهی موجودات و ریزهکاریها و ویژگیها و قانونهایش به ارادهی خداست . ← نه در نقشهی جهان نقصی هست و نه در اجرا و پیاده کردن آن. +اعتماد به تقدیر و قضای الهی ← نوشیدن آب برای رفع تشنگی = میدانیم که خداوند آب را با این ویژگیها آفریده که سبب رفع تشنگی میشود . اصـلاح یک پنـدار پندار نادرست :قضا و قدر الهی با اختیار انسان ناسازگار است +تقدیر ،چیزی غیر از قانونمندی جهان و نظم در آن است که وقتی به حادثهای تعلق گرفت ،هر قانونی را لغو و هر نظمی را برهم میزند. برداشت درست :هر چیزی مهندسی و قاعدهی خاص خود را دارد و تمام جهان بر آن قواعد بنا شده است +این قواعد ،توسط انسان قابل یافتن و بهرهگیری است. +بدون پذیرش قدر و قضای الهی :الف -هیچ نظمی برقرار نمیشود +ب -هیچ زمینهای برای کار اختیاری پدید نمیآید. مثال داستان نشستن امیرمومنان (ع) زیر دیوار کج :ارائه نگرش صحیح امیرالمؤمنین (ع) از قضا و قدر با رفتار و سپس گفتار خود : یا امیرالمؤمنین آیا از قضای الهی میگریزی؟ امام علی(ع)« :نه ،بلکه از قضای الهی به قَّدَّر الهی پناه میبرم = ».از نوعی قضا و قدر الهی ،به نوع دیگری از قضا و قدر الهیپناه میبرم. اعتقاد به قضا و قدر :مانع تحرک و عمل انسان نیست +عامل و زمینهساز آن است. رابطه اختیـار انسـان با اراده خـداونـد وجود اختیار و اراده در انسان ناشی از ارادهی الهی و خواست خداست = خداوند اراده کرده است که انسان موجودی مختار و دارای اراده باشد +در فعل اختیاری ،تا زمانیکه ما ارادهی کاری را نکردهایم ،آن کار انجام نمیگیرد +در عین حال ،وجود ما ،ارادهی ما و عملی که از ما سرمیزند ،همگی وابسته به ارادهی خداوند است = ارادهی انسان در طول ارادهی خداست +با آن منافات ندارد. علتهای موثردر پیدایش یک پدیده -1علل عرضی مشارکت چند عامل به صورت مجموعه و با همکاری یکدیگر در پیدایش هر پدیده +اعمال اثر خاصی هر یک از عوامل و عناصر ،مستقل از دیگری برای حصول نتیجه +نقش خاصی مستقیم هر عامل متفاوت با نقش دیگری +ناتوانی هر عامل به تنهایی در به سرانجام رساندن امر مورد نظر خود +مستقل بودن +پیوستگی +مثال :رشد یک گیاه -2علل طولی پیدایش یک پدیده با اثرگذاری یک عامل در عامل دوم ← تأثیر در عامل سوم ← انتقال اثر عامل اول به معلول +نسبت دادن کار (معلول) به هریک از عوامل +دریافت علت بودن یک عامل از عامل بالاتر +مستقلال نبودن +وابستگی +مثال :نوشتن درس ششم :سنتهای خداوند در زندگی -3بهکارگیری اراده و اختیار انسان -2زمینهساز حرکت و پویایی انسان + قانونمندی حاکم بر جهان خلقت -1 :تجلی تقدیر الهی + وضعیت فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی تقدیر الهی ← قانونمندی جهان خلقت +و حرکت تکاملی پدیدههای آن در دایرهی قوانین خاص. رسولهاخدا(ص) مسلمانان ،پس رحلت انسان از زندگی حاکم بر قوانین الهی = سنتهای الهی -1 :قوانین جهان خلقت -2 +قوانین شناخت قوانین جهان خلقت از طریق علوم فیزیک ، شیمی ،زیستشناسی و ... آشنایی ما با نشانههای الهی +بهرهمندی از طبیعت شناخت قوانین حاکم بر زندگی انسانها نگرش صحیح ما نسبت به تلخیها و شیرینیها ،شکستها و موفقیتها و همهی حوادث زندگی +ممتاز ساختن دیدگاه ما نسبت به وقایع و حوادث جهان از دیگران +تأثیر بهسزا در روابط ما با خدا ،خود ،دیگران و خلقت . سـنتهـای الهـی )1سنت ابتلاء : ابتلاء = امتحان = قرار دادن فرد در شرایط و موقعیتی است که صفات درونی خود را بروز دهد +درستی یا نادرستی آنچه را ادعا کرده مشخص سازد. +عامترین و فراگیرترین قانون خداوند +ثابت و همیشگی +شامل همهی انسانها در همهی دورانها = زندگی هر انسانی ،چه مؤمن و چه کافر ،چه فقیر و چه غنی ،صحنهی انواع امتحانها و آزمایشهاست +هویت و شخصیت انسانها با این ابتلائات ساخته میشود +شناخته میگردد. ← کوچکترین حادثه پیرامون ما :امتحانی برای ما ← روشن شدن تصمیم ما +چگونگی عمل ما :عمل درست← رشد و کمال +عمل غلط← عقبماندگی و خسران ُل نَفسٍ ذائِقَةُ المَوتِ وَ نَبلوکُم بِالشَرِ و الخَیرِ فِتنَةً وَ إِلَینا تُرجَعونَ :هرکسی طعم مرگ را میچشد و قطعاً شما را با شر و خیر میآزماییم و بهسوی ما بازگردانده +آیه :ک ُ میشوید[.هر انسانی در زندگی خود همواره به وسیلهی امور خیر یا با امور شر در معرض آزمایش و امتحان است]. +آیه :أَحَسِبَ النَاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُونَ :آیا مردم گمان کردند رها میشوند؛ همین که بگویند ایمان آوردیم ،و آزمایش نمیشوند؟[هرکس ادعای ایمان کند ،در معرض امتحان قرار میگیرد]. تفاوت امتحان الهی و امتحان بشری: امتحان بشری :ما غالباً از حقیقت درون افراد بیخبر هستیم +میکوشیم تا از طریق امتحان کردن به آگاهی لازم برسیم. امتحان خداوند علیم :برای آگاه شدن از درون افراد نیست +برای رشد دادن و به ظهور رساندن استعدادها +نشان دادن تمایلات درونی افراد . مراتب امتحان الهی :موفقیت در هر مرحلهای از امتحان الهی یا ابتلاء ← ورود فرد به مرحلهای برتر +روبهرویی با امتحانهای جدیدتر. اعلام ایمان به خداوند و بندگی او ← ورود به امتحانهایخاص :میزان سربلندی در آزمونهای اولیه ← قدم گذاری در آزمونهای بعد +آماده شدن برای کسب کمالات برتر +حدیث امام صادق (ع) :اِنَمَا المُؤمِن بمَنزِلَةِ کَف ِة المیزانِ کُلما زیدَ فی ایمانِه زیدَ فی بَلائِه :به راستی که مؤمن به منزلهی کفهی ترازوست .هر اندازه ایمانش افزوده شود، امتحانش نیز افزوده میشود[ ایمان بیشتر ← امتحان سنگینتر ] مواد امتحان الهی :بیماری یا سلامت ،فقر یا ثروت ،از دست دادن پدر و مادر یا داشتن پدر و مادر ،بارش باران یا وقوع خشکسالی و بهطور کلی هر حادثهی شیرین یا تلخ. مواجههی ما با آنها ← رقم زدن پیروزی یا شکست ما را رقم میزند +مهیای امتحانی دیگر ساختن . )2سنت امدادعام الهی: مواجهه مردم با دعوت انبیاء الهی )2پاسخ – ( = لجاجت و ایستادگی در برابر حق) ) 1پاسخ = ( +پذیرش هدایت ) سنت و قانون خداوند :توانایی استفاده هر دو گروه از امکاناتی که خدا در اختیارش قرار داده (مانند قدرت اراده ،توان جسمی و فکری ،امکانات موجود در جهان خلقت و …) ← پیشروی در همان مسیر انتخابی خود +باطن آشکاری . )1گزینش راه حق ← یافتن لوازم و امکانات رسیدن به حق ← پیمایش مراتب کمال . )2انتخاب دنیا و تلاش فقط برای آن← بهدست آوردن آن +مشاهده عواقب زیانبار تصمیم غلط خود در آخرت← نشانهی لطف خداوند نبودن روی آوردن دنیا و لذتهای دنیوی به برخی انسانهای گناهکار . +آیه :کسانی که زندگی دنیا و تجملات آن را بخواهند ،حاصل کارهایشان را در همین دنیا به آنان میدهیم و کم و کاستی نخواهند دید .اما اینان در آخرت جز آتش دوزخ ندارند و هرچه در دنیا کردهاند بر باد رفته و آنچه را که انجام میدهند ،باطل است. +کلاً نُمِدُ هؤُلا ِء وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِکَ وَ ما کَانَ عَطَاءُ رَبِکَ مَحْظُورًا :هر یک از اینان و آنان (خواهان آخرت و دنیا) را مدد میرسانیم از عطای پروردگارت و عطای پروردگارت [از کسی] منع نشده است [.رحمت واسعهی الهی به همهی افراد جامعه ،چه نیکوکار و چه بدکار ،مدد میرساند]. )3سنت امداد خاص الهی(توفیق) :توفیق = آسان نمودن = سعی و تلاش انسان ← فراهم ساختن شرایط و اسباب از سوی خداوند برای آسانتر رسیدن وی به مقصد +شامل حال :کسانی میشود که با نیت پاک ،قدم در راه حق میگذارند +سعادت اخروی و رضایت پروردگار را هدف خود قرار میدهند. جلوههای توفیق الهی :تلاش و مجاهدت انسان ← نصرت و هدایت الهی = حمایت خداوند از انسان تلاشگر و مجاهد +دستگیری از او +به پیش بردن با پشتیبانی خود . +نقش تعیینکننده عوامل درونی ،مانند داشتن روحیهی حقپذیری در کسب توفیق الهی : +مثال :شنیدن همزمان آیات قرآن از رسول اکرم (ص) توسط دو نفر ← یکی :پذیرش و تقویت ایمان +دومی :افزایش لجاجت و کفر . +شنیدن همزمان صدای موذن از مسجد توسط دو نفر ← یکی :رفتن به مسجد برای نماز اول وقت +دیگری :بدون توجه گذشتن از کنار مسجد. +آیهَ :و الَذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْ ِدیَنَهُمْ سُبُلَنَا وَ إِنَ اللَهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ :و کسانی که در راه ما جهاد ]و تلاش[ کنند ،حتماً آنان را به راههای خود هدایت میکنیم ،در حقیقت خداوند با نیکوکاران است [.خداوند کسانی را که در راه او قدم بردارند ،بهطور خاص امداد (هدایت) میکند]. )4سنت سبقت رحمت بر غضب : +آیه :پروردگار شما ،رحمت را بر خود واجب کرده است. محبت خداوند به بندگان ← لطف و مهربانی با همهی آنان چه نیکوکار و چه گناهکار . سختگیری خدا از دریچهی لطف و رحمت [مانند سختگیری مادر بر فرزندش و یا در مواردی تنبیه ← باز داشتن او را از اشتباه +به هیچوجه قصد انتقامگیری از فرزند خود را نداشتن] ← باز بودن همیشه راه بازگشت گناهکار به خدا . مصادیق سبقت رحمت بر غضب: الف -آمرزش گناهان با توبه ،آمرزش برخی گناهان با انجام کار نیک ،حفظ آبروی بندگان گناهکار ،پذیرش عبادت اندک و رضایت سریع از کسیکه طلب آمرزش کرده، ب -روایت :وقتی انسان کار نیکی انجام میدهد ،خداوند به فرشتهاش دستور میدهد که فوراً آن را ثبت نماید اما وقتی گناهی مرتکب میشود ،به فرشتهی خود دستور میدهد صبر کند تا بندهاش توبه کند و جبران نماید و در صورتیکه بنده توبه نکرد ،آن گناه را ثبت نماید. ج -خداوند عمل نیک را چند برابر پاداش و کار بد را فقط به اندازهی خودش جزا میدهد : +آیه :من جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَ مَن جَاء بِالسَیِئَةِ فَلاَ یُجْزَى إِلاَ مِثْلَهَا وَ هُمْ لاَ یُظْلَمُونَ :کسی که کار نیکی بیاورد ،ده برابر آن [پاداش] میگیرد و هر کسی که کار بدی بیاورد ،جز به اندازهی آن کیفر نشود و بر آنان ستم نرود[.خداوند پاداش کار نیک را چند برابر و کیفر کار بد را به اندازهی خودش میدهد و این نشانة سبقت رحمت بر غضب الهی است]. )5سنت املاء و استدراج: فراهم نمودن شرایط توبه برای انسانی که به دام گناه افتاده توسط خداوند ← توانایی توبه +دوری از گناه +گذشتن مداوم خدا از گناه در صورت توبه . +ب -با حق دشمنی و لجاجت ورزند . فرصتدهی خداوند +افزایش امکانات و نعمتهای گناهکاران و باطلپیشگانی که :الف -از کار خود خرسند باشند. فرصت و نعمتها توسط گناهکاران :وسیلهی غوطهور شدن در گناهان← بر باد رفتن تدریجی اندک امید تابش نور حق در دل آنها +گرفتاری به شقاوت ابدی . +مهلتها و نعمتها ،با اختیار و ارادهی خودشان بهصورت بلای الهی جلوهگر شده ← سنگین و سنگینتر شدن هر روزه بار گناهان آنان +نزدیکتر شدن تدریجی بهسوی +سنت حاکم بر زندگی معاندان و غرقشدگان در گناه هلاکت ابدی . عمل خود انسانها ← استقرار در دایرهی سنت املاء و استدراج ← کوشش برای قرار نگرفتن در دایرهی این سنتها +گرفتار نشدن به هلاکت ابدی . +حدیث امام صادق (ع) :هنگامی که خداوند خیر بنده اش را بخواهد ،اگر بنده گناهی مرتکب شود او را گوشمالی میدهد تا به یاد توبه بیفتد و هنگامیکه شر بندهاش ]بندهای که غرق گناه شده است[ را بخواهد ،بعد از انجام گناه نعمتی به او می بخشد تا استغفار را فراموش کند و به راه خود ادامه دهد .این همان است که خداوند فرموده: سنستدرجهم من حیث لا یعلمون. +حدیث علوی :چه بسا احسان پیاپی خدا ،کسی را گرفتار کند و پرده پوشی خدا او را مغرور سازد و با ستایش مردم فریفته و شیفتة خود گردد و خدا هیچکس را همانند کسیکه به او مهلت داده ،امتحان و آزمایش نکرده است. +آیه :وَ الَذِینَ کَذَبُواْ بِآیَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِنْ حَیْثُ لاَ یَعْلَمُونَ وَ أُمْلِی لَهُمْ إِنَ کَیْدِی مَتِینٌ :و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند به تدریج گرفتار عذابشان خواهیم کرد ،از آن راه که نمیدانند و به آنها مهلت میدهم همانا تدبیر من استوار است [.برخی گناهکاران به دست خویش خود را در معرض هلاکت قرار میدهند و به تدریج گرفتار عذاب میشوند + ].وفور نعمت در حال بیاعتقادی به خداوند و بی توجهی دستورات او نشانهی سنت استدراج است. )6سنت تاثیر اعمال انسان در زندگی او : رفتارهای گذشته خوب و بد انسان ← تأثیرگذاری در موارد بسیاری بر آیندهی زندگی هر فرد و اتفاقاتی که برای او رخ میدهد . +حدیث امام صادق (ع) :مَن یَموتُ بِالذُنوب اَکثَرُ ممَن یَموتُ بِالآجال وَ مَن یَعیشُ بِالاحسانِ اَکثَرُ مِمَن یَعیشُ بِالاَعمارِ :کسانیکه به واسطهی گناه میمیرند از کسانیکه به واسطهی سرآمد عمرشان میمیرند ،بیشترند .و کسانیکه به سبب نیکوکاری زندگی دراز دارند ،از کسانیکه به عمر اصلی زندگی میکنند ،بیشترند. +قطع رحم و بیمحبتی به خویشان ← کاهش عمر +صلهی رحم ،محبت به خویشان و دادن صدقه ← افزایش عمر را میدهد. +احسان به والدین ،امانتداری ،لقمه ی حلال ،آب دادن به درخت تشنه یا سیراب کردن حیوانات و نیز برطرف کردن اندوه و غصهی دیگران ← بهبود زندگی. +ظلم به دیگران و افزایش گناه ( فردی و اجتماعی) ← آثار زیانباری از جمله نزول بلا +عدم استجابت دعا ن ک ََذبُواْ فَأَخَذْنَاهُم ِبمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ :و اگر مردم شهرها ایمان آورده و تقوا ن السَمَاءِ وَ الأَرْضِ وَلَکِ ْ +آیهَ :و لَوْ أَ نَ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَ اتَقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِ َ پیشه میکردند ،قطعاً برایشان می گشودیم برکاتی از آسمان و زمین ولی تکذیب کردند ،پس آنان را گرفتار ساختیم به [کیفر] آنچه مرتکب میشدند. +تقوا و ایمان واقعی به خداوند← نزول برکات الهی] [مطابق با قانون الهی ،آیندة انسان براساس رفتارهای خوب یا بد او رقم میخورد. درس هفتم :بازگشت سرآغاز هر حرکت ،از جمله حرکت به سمت رشد و کمال و کسب کمالات و مدارج معنوی و انسانی :اندیشه و تفکر مختلف . ی،قلمروها فرهنگدر (محرمات) گام بعد :انجام دادن مجموعهای از کارها (واجبات) و ترک برخی از امور اجتماعیی و وضعیت رحلتپشتیبان ما در این مسیر است: قدرتمندان، مسلمانان،ین خداوند ،قدرتمندتر پس از مواجهه انسان با دشواریهای مسیر حرکت تکاملی :توجه به اینکهسیاسی +آیه :فَاَمَا الَذینَ آمَنوا بِاللهِ وَاعتَصَمُوا بِهِ فَسَیُدخِلُهُم فِی رَحمَةٍ مِنهُ وَ فَضلٍ وَ یَهدیهِم إِلَیهِ صِراطاً مُستَقیماً :و اما کسانی که به خدا گرویدند و به او تمسک جستند ،به زودی رسول خدا(ص) [خدا] آنان را در جوار رحمت و فضلی از جانب خویش درآورَد ،و ایشان را به سوی خود ،به راهی راست ،هدایت کند[ + .هدایت انسان در گرو ایمان به خدا و تمسک به او ] حطاب خدای متعال به حضرت داوود (ع) (حدیث قدسی) :ای داوود! اگر رویگردانان از من میدانستند که چگونه انتظار آنها را میکشم و شوق بازگشتشان را دارم ،بدون شک از شوق آمدن بهسوی من جان میدادند و بندبند وجودشان از محبت من از هم میگسست[.علم معرضان از خدا به اشتیاق خدا برای بازگشت آنان ← جان دادن از شوق بازگشت به سوی خدا +گسستن بندبند وجودشان از محبت او ] تصمیمهای جدید -1 :تکمیل پیمانهای قبلی و پیمودن ادامهی راه -2 +بازگشت از مسیری که چندی به غلط پیموده شده و آثار زیانباری برجای گذاشته :توبه عبـد یا آزاد؟ شنیدن جملات امام کاظم(ع) از زبان حدمتکار خانه ← :در اندیشه فرو رفتن صاحبخانه اشرافزاده عیاش( بُشربنحارث ) شنیدن جملهی«اگر بنده میبود ،بندگی میکرد و حرمت صاحب خود را نگه میداشت» ← نشستن چون تیری بر قلب بشر +تکان او (= انقلاب درونی) ← توبه در حضور امام کاظم(ع) +وفاداری به پیمان خویش در طول عمر ← استقرار در سِلک مردان پرهیزگار و خداپرست = انقلاب علیه خود :ایستادگی انسان در برابر موانع بیرونی و درونی = توانایی قیام و انقلاب علیه تمایلات ناپسند خود با پیروی از عقل. انقلاب خود عالی(با پیروی از عقل و نفس لوامه) علیه خود دانی :مقبول و ممدوح = قیام علیه تمایلات ناپسند خود انقلاب خود دانی(پیروی از نفس) علیه خود عالی :مردود و مذموم← تن به تمایلات ناپسند دادن +آلودگی به گناه حقیقت توبه توبه :بازگشت +بازگشت از گناه بهسوی خداوند +قرار گرفتن در دامن عفو و غفران او( با پشیمانی انسان از گناه +قصد انجام ندادن آن) :توبه عبد ← بازگشت خداوند بهسوی او +گشودن درهای رحمت به رویش +بازگرداندن آرامش به قلبش :توبهی معبود احساس پشیمانی در دل بعد از انجام گناه +داشتن زبان حال« :چقدر بد شد! کاش اینکار را نمیکردم ،چرا به فرمان خدا بیتوجه بودم؟»[= گفتن استغفرالله در دل] = گفتن استغفرالله با زبان(زبان فال) +پشیمان نشدن در قلب = توبه نکردن + انجام توبه +بخشش گناه +حدیث امام باقر (ع) :برای توبه کردن پشیمانی کافی است. تـوبه و پـاکی پیرایش یا تخلیه :گناه ،آلودگی است و توبه ،پاک شدن از آلودگیهاست .توبه گناهان را از قلب خارج میکند و آن را شستوشو میدهد . رسول خدا (ص) :التائِبُ مِنَ الذَنبِ کَمَن لا ذَنبَ لَهُ :کسیکه از گناه توبه کرده مانند کسی است که هیچ گناهی نکرده است . امیرمؤمنان (ع) :التَوبَةُ تُطَهِرُ القُلوبَ وَ تَغسِلُ الذُنوبَ :توبه دلها را پاک میکند و گناهان را میشوید . 5نکتـه تـوبه آمرزش همهی گناهان حتی شرک با توبه +آیه :قُلْ یَا عِبَادِیَ الَذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَهِ إِنَ اللَهَ یَغْفِرُ الذُنُوبَ جَمِیعًا إِنَهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَحِیمُ :بگو ای بندگان من که زیاده به خود ستم روا داشتهاید ،از رحمت الهی ناامید نباشید ]علت[ ،خداوند همهی گناهان را میبخشد، چرا که او آمرزندهی مهربان است. -2توبه +ایمان +عمل صالح ← +آیه :کسی که باز گردد و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد ،خداوند گناهان آنان را به حسنات تبدیل میکند زیرا خداوند تبدیل گناهان به حسنات آمرزنده و مهربان است». آسانتر بودن توبه در جوانی خداوند توبهی جوانان را بسیار دوست دارد +روایت نبوی :کسی نزد من محبوبتر از جوان توبهکار نیست. -4باز بودن دائمی درِ توبه میسر نبودن توفیق توبه :لزوم شکار لحظههای توفیق +انداختن خود در دامن مهر خداوند. -5تکرار توبه واقعی← دور شدن از +آیه :اِنَ الله یُحِبُ التَوابینَ وَ یُحِبُ المُتَطَهرِین :خداوند کسانی را که زیاد توبه میکنند ،دوست دارد و پاکیزگان را دوست دارد». خداوند نیست +موجب محبوب شدن +خداوند کسی را که فوراً از گناه خود ناراحت میشود +بسیار توبه میکند را دوست دارد :زیرا میبیند چنین فردی ،با این که در دام گناه افتاده ،اما قلبش نزد اوست و بهسرعت از عمل خود پشیمان میشود. انسان نزد خداوند +جلب رحمت او حیلـههای شیطـان -1ناامیدکردن از رحمت کشاندن بهسوی گناه توسط شیطان ابتدا با وعده «گناه کن و بعد توبه کن!» ← آلوده شدن فرد ← مأیوس ساختن از رحمت الهی +بیان «آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب ← ».انسان با خود میگوید که کار از کار گذشته و پروندهی عملم نزد خداوند آنقدر سیاه الهی است که دیگر توبهام پذیرفته نیست .در ح الی که آدمی ،هر قدر هم که بد باشد ،اگر واقعاً توبه کند و نادم و پشیمان شود حتماً خداوند توبهاش را میپذیرد. گر کافر و گبر و بت پرستی بازآ +ابیات :بازآ بازآ هرآنچه هستی بازآ صدبار اگر توبه شکستی بازآ این درگه ما درگه نومیدی نیست -2به تأخیر انداختن توبه تسویف از سَوف = امروز و فردا کردن و کار امروز را به فردا انداختن. فرد گنهکار دائماً به خود میگوید «به زودی توبه میکنم» +این گفته را آنقدر تکرار میکند← خاموشی میل به توبه (تسویف) +بیشتر برای گمراه کردن جوانان +به او میگوید :تو هنوز جوانی و فرصت توبه داری ،بالاخره در آینده میتوانی توبه کنی ← عادت جوان به گناه +امکان سخت شدن ترک گناه -3گام به گام کشاندن به گام به گام و آهسته به سمت گناه کشاندن← متوجه زشتی گناه و قبح آن نشدن در این فرایند تدریجی +اقدام نکردن به توبه مثال :شیوه شیطان برای کشاندن به رابطهی نامشروع با جنس مخالف :گام اول :سخن از یک دوستی ساده فقط در حد صحبت و درد دل + سوی گناه گامهای بعدی و به صورت تدریجی :پیشبردن این دوستی تا غرق شدن در فساد و آلودگی مراحل تکمیلی توبه )1تلاش در جهت دور شدن از گناه :انجام دوباره گناه = شکستن توبه و نیاز به توبه مجدد ← تلاش توبه کننده برای نرفتن به سراغ گناهی که از آن پشیمان شده توبه کننده حقیقی :سعی در دوری از گناه در عمل علیرغم امکان علاقه به آن گناه = دوری از افراد ،مکانها و موقعیتهای زمینهساز شکلگیری گناه )2جبران حقوق الهی و حقوق مردم :تلاش توبهکننده در جهت جبران حقوق ضایع شده با گناه خود :مهمترین حق خداوند :حق اطاعت و بندگی او +بکوشد توبهکننده جهت جبران کوتاهیهای خود در پیشگاه خداوند الف -حقوق خداوند(حق الله) مثال :قضای تدریجی نمازها یا روزههای از دست داده +بهجا آوردن عبادتهای ترک شده . مهربانی خداوند نسبت به بندگان ← جبران بقیهی گناهان از سوی خود خداوند +عفو توبهکار در صورت مشاهده ناتوانی در جبران همهی گناهان علیرغم تلاش او ب -حقوق مردم(حق الناس) )1 :کوشش توبهکننده جهت جبران ستم بر مردم +اداء حقوق مادی یا معنوی آنها در حد توان +بهدست آورد رضایت صاحبان حق )2در صورت عدم دسترسی به صاحبان حق :صدقه به نیابت آنان +و دعای خیر و طلب آمرزش برای آنان .حقوق معنوی بسیار مهمتر از حقوق مادی است. مصادیق حقوق معنوی ضایع شده :ریختن آبروی انسانی با دروغ ،غیبت و تهمت آبروی +شکسته شدن قلب پدر یا مادری بر اثر بیحرمتی فرزند +گسترش فساد و تباهی در جامعه با توزیع کتاب یا راه انداختن یک شبکه اجتماعی گمراهکننده در فضای مجازی +ایجاد بدبینی دیگران به دین با رفتار ناپسند = تضییع حقوق معنوی افراد ← لزوم جبران حقوق از دست رفته توسط توبهکننده با تمام وجود توبهی اجتماعی خروج جامعه در برخی از ابعاد از مسیر توحید و اطاعت از خداوند ← نیازمندی به بازگشت به مسیر توحید و اصلاح = توبهی اجتماعی اصلاح انحرافهای اولیه اجتماعی(مانند :رباخواری ،رشوه گرفتن ،بیتوجهی به عفاف و پاکدامنی ،ظلم کردن و ظلمپذیری و اطاعت از غیر خدا) در مراحل ابتدایی خود ← عدم گسترش و ماندگاری. +مهمترین راه اصلاح و معالجهی جامعه از این بیماریها :انجام وظیفهی امر به معروف و نهی از منکر. +کوتاهی مردم در انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر← تقویت و استحکام گناهان اجتماعی +نفوذ در تمام سطوح جامعه +حساسیت مردم +ایستادگی در برابر گناهان اجتماعی +کوشش در جهت بازگرداندن جامعه به وضع صلاح و درستی← سهولت توانایی در ممانعت از گسترش گناهان +کوتاهی مردم +به جایی نرسیدن اقدامات دلسوزان جامعه +ریشهدواندن تدریجی انحرافِ از حق ← صعوبت اصلاح +نیازمندی به تلاشهای بزرگ و فعالیتهای اساسی و زیربنایی در حد نیاز به تقدیم جان و مال انسانهای بزرگ برای رهایی جامعه از تباهی مطلق +ممانعت ازخاموشی کامل نور هدایت. تا چه زمانی برای توبه مهلت داریم؟ بهترین زمان برای توبه ،دورهای که :امکان توبه بیشتر +انجام آن آسانتر +جبران گذشته راحتتر . ظرف زمان توبه :سراسر عمر + +دورهی پیری :دورهی کم شدن انعطاف ،تثبیت خویها و خصلتها +دورهی جوانی :دورهی انعطافپذیری ،تحول و دگرگونی پدید آمدن و ماندگاری خصلتها در دورهی جوانی :بسیار سخت و طاقتفرسا بودن خارج کردن آنها در پیری صفات ناپسندی که در ما پدید میآیند ،شبیه ریشههای نهالی هستند که در ابتدا نفوذ کمی در خاک دارد اما هر قدر زمان میگذرد ،آن نفوذ بیشتر میشود و قویتر میگردد تا جایی که کندن آن درخت بسیار سخت میشود. درس هشتم :حکام الهی در زندگی امروز تزکیهی نفس :رمز رستگاری و سعادت انسان از نگاه قرآن +زمان :پاک شدن نفس ما از آلودگی +آغاز :توبه ی از گناهان وضعیت فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مانند دستورات اخلاقی ،عبادی و . ... (ص) خدا رسول رحلت از پس مسلمانان، +آیه[ :و نفس و ماسواها ،فالهمها فجورها و تقواها] قدْ أَفْلَحَ مَن زَکََّاهَا :به یقین هر کس خود را تزکیه کرد ،رستگار شد +تداوم :عمل به دستوراتی خداوند یگانه راه اطمینان احکام و قوانین دین اسلام :تضمین زندگی سالم در دنیا +تأمین سعادت و نیک بختی اخروی و ابدی ← قابل مقایسه نبودن با قوانین بشر ی که اهداف محدود و کوچکی +مثال :چرا خداوند برای فلان گناه چنین مجازاتی قرار داده است؛ خداوند میداند آن گناه مانعی بزرگ بر سر راه سعادت و نعمتهای ابدی است. دارند. +هیچکس نمیداند چه پاداشهایی که مایهی روشنی چشمهاست برای آنها نهفته شده؛ این پاداش کارهایی است که انجام میدادند. +خداوند به پیامبر (ص) [حدیث قدسی] :برای بندگان نیکوکارم چیزهایی ذخیره کردهام که نه چشمی دیده ،نه گوشی شنیده و نه به ذهن کسی خطور کرده است. ← زندگی دینی تنها شیوه ی مطمئن و قابل اعتماد :پیش روی هر انسان خردمند و عاقبت اندیش . هرکس که نگران عاقبت کار خود است ،به روشنی در مییابد که تکیه بر خداوند و اعتماد به دستورات او ← از بین برنده هرگونه نگرانی نسبت به آینده عدم اعتماد و تکیه به دستورات خداوند← در انتظار او بودن آینده ای غیرقابل اعتماد . +هشدار خداوند :اَفَمَنْ اَسََّسَ بُنْیانَه عَلی تَقْوی مِنَ اللَّ هِ َو رضْوانٍ خَیْرٌ اَمْ مَنْ اَسََّسَ بُنْیانَه عَلی شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِه فی نارِ جَهَنََّ َم وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَالِمینَ :آیا آنکس که بنیاد ]کار[ خود را بر پایه ی تقوای الهی و خشنودی خدا نهاده بهتر است یا کسیکه بنای خود را بر لبه ی پرتگاهی در حال سقوط ساخته و با آن در آتش دوزخ فرو میافتد؟ و خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمیکند. )1بنای زندگی محکم و استوار :بر پایهی تقوا و خشنودی خداوند (دین و دستورات الهی) -2بنای زندگی بر لبهی پرتگاه :هوی و هوس و مکاتب دنیوی را مبنا و معیار زندگی خود قرار دادن ← سرانجامی تاریک -3بنای زندگی بر لبهی پرتگاه = رقم زدن عقوبتی دردناک +آخرتی تباه شده برای خود با انتخاب مسیری نادرست = ظلم به خود و زندگی و زندگی خود. نکات احگام الهی ) 1ارتباط و هماهنگی میان سعادت انسان در جهان آخرت و بایدها و نبایدهای دین (احکام): رسیدن به سعادت اخروی :مطالبه یک زندگی جدَّی +یک عزم قوی و استوار +با یک زندگیِ غیر مسئولانه و بدون برنامه سازگار نیست .مانند رشد بدن فقط با تغذیهی صحیح )2حکمتِ احکام الهی :دلایل خاص هر دستور خداوند . دریافت حکمت احکام به کمک علوم مختلف :تلاش خوب و ارزشمند +بسیار ناچیز در برابر علم بینهایت الهی (وضعکنندهی احکام )← دوری از پندار نادرست دستیابی به همه حکمتهای یک حکم با پی بردن به فهم یکی از حکمتهای یک دستور الهی +این فهم را مبنای تصمیمگیری قرار دادن. )3نگاه خداوند به ضررهای یک عمل ،نه دوست داشتن یا نداشتن مردم :خداوند نصیحتگر حقیقی مردم +خواهان سعادت آنان← دادن هشدارهایی به منظور پیشگیری از خطرات ← شناسایی و دوری مردم ،قبل از گرفتاری به آن خطرات .به منظور پیشگیری از خطرات ،است تا مردم ،قبل از گرفتار شدن ،آن خطرات را بشناسند انتقاد منفعت برندگان از گسترش خطرات :چرا در اسلام اینقدر منع کردن و حرام کردن رایج است؟! و بسا چیزی را خوش نمیدارید و آن برای شما خوب است و بسا چیزی را دوست میدارید و آن برای شما بد است و خداوند میداند و شما نمیدانید )4عدم پذیرش و حکم دادن مطابق خواسته های مخالف با سعادت جوامع بشری منحط توسط اسلام : الف -قمار و شراب: رواج این دو عمل میان مردم عرب قبل از اسلام +مهارت آنان قماربازی +کسب سود بسیار +منفعت حاصل از فروش شراب +رونق اقتصاد . شنیدن تحریم قمار و شراب توسط پیامبر(ص) ← سوال تازهمسلمانان در این باره از پیامبر(ص) ایشان ← نزول آیه علت حرمت قم ار و شراب +آیه :یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنََّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما :از تو دربارهی شراب و قمار میپرسند بگو در آن دو ،گناهی بزرگ و منفعتهایی برای مردم است اما گناهشان بزرگتر از منفعتشان است ← .پذیرش این کلام خدا توسط مسلمانان +صرفنظر از منفعت آنها ← عدم ارتکاب به گناه. رواج مجدد شراب و قمار در دربار با روی کار آمدن بنی امیه و بنی عباس ← ارتکاب برخی از مردم. دلایل زشتی قمار :یک کار بیهوده +بهکارگیری پول و ثروت مردم در مسیری که هیچ فایده ای برای جامعه ندارد +ایجاد کینه و دشمنی بهوجود میان برنده و بازنده ب -ارتباط جنسی خارج از چارچوب شرع :رایج شدن این ارتباط بازگشتی به دوران جاهلیت +تزلزل بنیان خانواده کشورهای دارای این روابط ← از دست دادن خانواده استحکام خود +فراوانی فرزندان تکسرپرست +آیه وَ لَا تَقْرَبُوا الزَِّنى إِنََّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَ سَاءَ سَبِیلًا :به زنا نزدیک نشوید قطعاً آن عملی بسیار زشت و راهی ناپسند است. برخورد قرآن کریم در همان زمان نزول ،که این عمل فراوان بود :در مقابل آن ایستاد +آن را گناه کبیره شمرد +راههای آسان و بدون گناه برای ارتباط جنسی پیشنهاد داد. رعایت همواره این حکم← هیچ گاه موقعیت خانواده متزلزل نشود +سلامت جسمی و روحی انسان ها به خطر نیفتد. زندگی در شرایط ویژه شکل نگرفتن فرهنگ و تمدن امروزی بر اساس دستورات الهی +تعارض بسیاری از عادتها و رفتارها با دستورات دینی ← تا حدودی سختی رعایت قوانین الهی ایمان به الهی بودن قوانین ← وارد عمل شدن با اعتماد به نفس بالا و توکل بر او ← فراهم نمودن زمینه برای آگاهی دیگران نسبت به اسلام +دفاع از اسلاممان در صحنهی عمل و زندگی(همانطور که در سالهای قبل از سرزمین و آیینمان با تمام وجود دفاع کردیم و موفق شدیم) نحوهی اجرای احکام اسلامی در عرصههای سه گانه فرهنگ و ارتباطات -ورزش و بازی – اقتصاد فرهنگ ،روح حاکم بر جامعه +نشاندهندهی هویت و شخصیت آن + .نوع اجزا و عناصر فرهنگی هر جامعه نشان دهندهی درجه و میزان ارزشمندی و تعالی آن جامعه معیارهای اصلی ارزشمندی فرهنگ جوامع :اعتقاد به خدا و یکتاپرستی (توحید) +ایمان و اعتقاد به پیامبران الهی (نبوت) +اعتقاد به معاد و پایبندی به آن (معاد) دیگر معیارهای فرهنگ برتر :توجه به عدالت +خردورزی +علم و دانش +عفاف و پاکدامنی +دوری از شهوت و غضب +پایبندی به احکام و دستورات الهی شیوه تنظیم احکام و قوانین اجتماعی اسلام :سبب رشد و تقویت این معیارها جایز و حلال -1استفاده از موسیقی ،خواه موسیقی سنتی و کلاسیک باشد و خواه غیرسنتی و مدرن فرهنگ و ارتباطات -2شرکت در مجالس شادی ،مانند جشن عروسی ،جشنهای مذهبی و ملی جایز است و حتی اگر موجب تقویت صلة رحم یا تبلیغ دین شود مستحب است؛ به شرط آن که در این مجالس ،احکام دین مانند پوشش مناسب خانمها رعایت شود. فرهنگ و ارتباطات واجب کفایی -1تولید ،توزیع و تبلیغ ،فیلمهای سینمایی و تلویزیونی ،لوحهای فشرده ،مجلات ،روزنامهها ،کتابها و انواع آثار هنری به منظور :گسترش فرهنگ و معارف اسلامی +مبارزه با تهاجم فرهنگی و ابتذال اخلاقی :از مصادیق مهم عمل صالح +از واجبات کفایی +دارای پاداش اخروی بزرگ فرهنگ و ارتباطات -2اگر ورزش و بازیهای ورزشی برای دور شدن افراد جامعه از فساد و بیبندوباریهای دنیای کنونی ضرورت یابد ،فراهم کردن امکانات آن واجب کفایی است. ورزش و بازی مستحب -1ایجاد پایگاههای اینترنتی و شبکههای اجتماعی در فضای مجازی به منظور اشاعهی فرهنگ و معارف اسلامی و مقابله با اندیشههای کفرآمیز و ابتذال اخلاقی -2ورزش به قصد آمادگی برای انجام وظایف الهی مستحب و دارای پاداش اخروی پیشقدم شدن در برگزاری بازیها و ورزشهای دستهجمعی برای تقویت رابطهی صمیمانه میان خویشان و همسایگان و سلامت اخلاقی افراد خانواده :پاداش اخروی -3ممکن است در محیط زندگی ما ،مانند مدرسه ،محله و محیط کار افرادی بیبضاعت زندگی کنند که زندگی تجمَّلی دیگران غم و اندوه آنان را به دنبال داشته باشد← بهتر است از مدگرایی و تجمل در پوشش و سایر ابعاد زندگی دوری کرده و سادهزیستی پیشه نماییم. فرهنگ و ارتباطات ورزش و بازی اقتصاد حرام -1موسیقیای که بیبندوباری و شهوت را تقویت و تحریک میکند و مناسب مجالس لهو و لعب است -2طبق نظر همة مراجع ،اگر تولیدکنندة یک اثر ،تکثیر و کپی آن اثر را جایز نداند تکثیر آن حرام است؛ خرید و استفاده از این آثار نیز حرام میباشد. -3تولید ،توزیع و تبلیغ فیلمها ،لوحهای فشرده و ...دربردارندة تصاویر یا متون مسبب انحراف و فساد و یا دربردارندة موسیقی مطرب و مناسب با مجالس لهو و گناه از گناهان بزرگ +تماشا کردن و گوش دادن به آنها شمرده میشود و خرید و فروش آنها -4ورزشی که همراه با قمار یا زیانآور باشد. -5شرطبندی ،از امور زیانآور روحی و اجتماعی است و ← انجام آن ،حتی در بازیها و ورزشهای معمولی -6خرید کالاهای خارجی مسبب وابستگی کشور )7از آنجا که رژیم صهیونیستی ،سرزمین مسلمانان را به کمک انگلستان در سالهای قبل به زور تصرف کرده و در آنجا غاصبانه یک کشور تشکیل داده است .هر نوع تجارتی که به نفع این رژیم باشد ،همچون وارد کردن و ترویج کالاهایی که سرمایهداران این رژیم در آن شریک هستند حرام است فرهنگ و ارتباطات ورزش و بازی اقتصاد واجب )1ایجاد پایگاههای اینترنتی و شبکههای اجتماعی در فضای مجازی در مواردی توسط افرادی که توانایی علمی ،فنی و مالی آن را دارند به منظور اشاعهی فرهنگ و معارف اسلامی و مقابله با اندیشههای کفرآمیز و ابتذال اخلاقی )2فراهم کردن زیرساختهای لازم برای پایگاههای ارتباطی بومی و داخلی بر دولت اسلامی )3بهره حتیالمقدور از وسایل ارتباطی داخلی ببریم +ممانعت از نفوذ و سلطهی رسانهای بیگانگان. )4دین اسلام از مسلمانان میخواهد برای سلامت و تندرستی خود بکوشند و از هر کاری که تندرستی را به خطر میاندازد ،دوری کنند. )5خوب است هر مسلمانی بکوشد که بدنی قوی و نیرومند داشته باشد تا در زندگی از سلامت برخوردار باشد و بتواند بهتر فعالیت کند و در هنگام خطر و مبارزة با دشمنان دین پیروزمندانه عمل نماید )6مدیریت قتصاد کشور توسط مسئولین برای تحقق اهداف :استقلال اقتصادی و عدم سلطه و نفوذ بیگانگان +پیشروی به سوی عدالت و قسط و کاهش فاصلة طبقاتی +حرکت به سوی آبادانی و عمران در عین دوری از دنیازدگی و تجملگرایی. )7بکوشیم که رزق و روزی حلال به خانه بیاوریم و از همة اموری که سبب ناپاک شدن روزی ما میشود ،مانند تولید کالا با کیفیت پایین و فریبکاری در معامله خوداری کنیم تا :آثار مثبت روزی حلال را در زندگی خود و تربیت فرزندان مشاهده کنیم +به اقتصاد کشور کمک نماییم + .لقمة حلال← بهبود زندگی. +حدیث رسول خدا (ص) :عبادت ده جزء دارد که نُه جزء آن ،کسب و کار حلال است. +حدیث علوی :یا مَعشَ َر التَُّجَّار ،اَلفِقهَ ثُمََّ المَتجَر :ای گروه تاجران و بازرگانان! اول یادگیری مسائلِ شرعیِ تجارت سپس تجارت کردن )8بکوشیم که همه از کالای ایرانی استفاده کنیم و کالای مرغوب در اختیار مردم قرار دهیم .امروزه کشورهای سلطهگر میکوشند تا از طریق برقراری روابط تجاری هدفمند ،کنترل اقتصادی سایر کشورها را به دست بگیرند و آنها را به خود وابسته نمایند و استقلال آنان را از بین ببرند .بنابراین ،بر دولت واجب است روابط اقتصادی با کشورها را به گونهای تنظیم کند که آن کشورها نتوانند در مواقع خطر کشور ما را تحت فشار قرار دهند. )9اشرافیگری ،تجملگرایی برخی مسئولین و فساد اداری و مالی یکی از مهمترین عوامل عقبماندگی اقتصادی و فاصلة طبقاتی است که علاوه بر آثار منفی اقتصادی ،باعث بیاعتمادی عمومی و رواج تجملگرایی و مصرفگرایی در میان مردم میشود .بنابراین ،بر مسئولین و مدیران کشور واجب است که از این شیوة زندگی اجتناب کنند و با اسوه قرار دادن خود ،دیگران را به سوی یک اقتصاد سالم دعوت کنند .مجموعة افراد جامعه نیز باید با پیروی از پیامبر اکرم (ص) و امر به معروف و نهی از منکر روابط اقتصادی را سالم نگه دارند . )11از تخریب محیط زیست پیرامون خود جلوگیری کنیم .با توصیه به اطرافیان استفاده از سموم شیمیایی ،پلاستیک ،کاغذ و مانند آن را به حداقل برسانیم. )11امروزه کشورهای سلطهگر می کوشند تا از طریق برقراری روابط تجاری هدفمند ،کنترل اقتصادی سایر کشورها را به دست بگیرند و آنها را به خود وابسته نمایند و استقلال آنان را از بین ببرند .بنابراین ،بر دولت واجب است روابط اقتصادی با کشورها را به گونهای تنظیم کند که آن کشورها نتوانند در مواقع خطر کشور ما را تحت فشار قرار دهند فرهنگ و ارتباطات ورزش و بازی اقتصاد درس نهم :پایههای استوار از جمله برنامههای یک انسان مسلمان :مشارکت و تلاش او در ایجاد جامعهای براساس معیارهای ← لزوم شناخت معیارهای تمدن اسلامی معرفی شده از سوی قرآن کریم و وضعیت فرهنگی ،اجتماعی و پیشوایان +برنامهریزی و تلاش برای تحقق هرچه بهتر آنها در جامعه . رحلتی فردی و اجتماعی مردم ازی زندگ پسیوه مسلمانان،در ش یّلی بنیادین +لوازم گذر از عصر جاهلیت به عصر اسلام :تغییر در نگرش انسانهاسی+استحو (ص)آغاز حرکت بهسوی تمدن اسلامی :با هجرت به مدینه و با کمک یاران خود خدای + رسولی دین +بنای پایههای یک جامعه +آغاز رسالت بزرگ رسول خدا (ص) :شهر مکه معیار )1توحید محوری = نفی شرک معیـارهای تمـدن اسـلامی دعوت مردم به یکتاپرستی توسط رسول خدا (ص) :از همان ابتدای دعوت با بیان :ای مردم بگویید معبودی جز الله نیست ،تا رستگار شوید . +آیه :مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الآخِرِ وَ عَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ :كسي كه به خدا و به روز قيامت ایمان آورد و كار شایسته انجام دهد ،پس براي آنان نزد پروردگارشان پاداشان است و بر آنها ترسي نيست و غمگين نميشوند. معیار )2آخرت گرایی = نفی اصالت بخشی به دنیا فراتر بردن افق نگاه انسانها را از محدودهی زندگی دنیایی +آشنایی آنان با بعد دیگری از زندگی ،یعنی زندگی در آخرت توسط رسول خدا (ص) . +آیه :مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الآخِرِ وَ عَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ :كسي كه به خدا و به روز قيامت ایمان آورد و كار شایسته انجام دهد ،پس براي آنان نزد پروردگارشان پاداشان است و بر آنها ترسي نيست و غمگين نميشوند. معیار )3ولایت مداری = اطاعت از خدا ،رسول خدا(ص) و اولی الامر = نفی خودسری و پذیرش حاکمیت طاغوت حاکمیت ولایت الهی بهجای حکومت ستمگران و طاغوتیان +استواری نظام اجتماعی بر پایهی قوانین و دستورات الهی +آیه :یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَ أَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلِي الأَمْرِ مِنكُم :اي كساني كه ایمان آوردهاید ،خدا و پيامبر(ص) را اطاعت كنيد و صاحبان امر كه از شمایند. معیار )4عدالت محوری = نفی ظلم و ستم اهداف پیامبر اکرم (ص) از برپایی جامعهای عدالت محور :سهولت بازستانی حق مظلوم از ظالم +فراهم بودن امکان رشد برای همهی انسانها +انحصاری نبودن نعمتها و ثروتهای زمین به گروهی +حدیث نبوی :برترین جهاد ،سخن حقی است که انسان در مقابل سلطانی ستمگر بر زبان آورد +اوصاف نمازگزاران در قرآن کریم :قرار دادن حق معین در مال خود برای محرومان و فقیران. +معرفی تکذیبکنندگان دین :راندن یتیمان از خود +عدم تشویق دیگران به اطعام مساکین . +رفتار پیامبر اکرم (ص) و بیانات قرآن کریم ← ایجاد فضایی با زشت شمردن فاصلهی طبقاتی و فقر و بیتوجهی به محرومان +ارزشی والا تلقی گردیدن مساوات و قسط +آیه :لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسط : ...همانا ما پيامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و با ایشان كتاب و ميزان (عدل) نازل كردیم تا مردم به اقامة عدل و داد برخيزند. +توجه به عدالت محوری در اسلام :گفتوگوی میان رستم فرخزاد ،فرماندهی سپاه یزدگرد سوم با فرماندهی سپاه مسلمانان در هنگام مواجههی سپاه مسلمانان با سپاه ساسانیان معیار )5ارتقای جایگاه خانواده ،به عنوان کانون رشد و تربیت انسانها و مانع اصلی فساد و تباهی و توجه به جایگاه زن = نفی نگاه ابزاری به زن جایگاه زن قبل از اسلام :زن کالایی همچون سایر کالاها تلقی میشد +از کمترین حقوق ،از جمله حق مالکیت برخوردار نبود +تولد دختر در خانواده سرافکندگی آن خانواده را به دنبال داشت . گفتار و رفتار رسول خدا (ص) در شرایط محرومیت زن از هرگونه احترام و جایگاه ← انقلابی عظیم در جایگاه خانواده و زن . +رسول خدا(ص) :هیچ مردی نیست که زنی از محارم خود را شاد کند ،مگر آنکه خداوند ،روز قیامت او را شاد خواهد کرد . +رسول خدا(ص) :دختران چه فرزندان خوبی هستند ،سرشار از لطف ،آمادة کمک به پدر و مادر ،اُنس گیرنده ،باعث برکت و ریزبین و هنرمند و ظریفکار. +مصادیق جایگاه زن در خانواده :هر صبح پدر (پیامبر اکرم(ص) ) دریچهی پنجره را میگشود و به دخترش سلام میکرد +هرگاه قصد سفر داشت ،در منزل فاطمه (س) را میزد و با او خداحافظی میکرد +هرگاه نیز از سفر برمیگشت ،فاطمه (س) اولین کسی بود که پیامبر (ص) به سراغش میآمد و حال او را میپرسید. +آیه :و مِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَ جَعَلَ بَيْنَكُم مّوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِي ََلََِ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ :و یكي از نشانههاي الهي آن است كه براي شما آفرید همسراني از ]نوع[ خودتان تا با ایشان آرامش یابيد و ميانتان دوستي و مهرباني نهاد .قطعاً در این مورد نشانههایي است براي كساني كه اندیشه ميكنند. جایگاه زن بعد از اسلام :زنان حق مالکیت و کار داشتند +دسترنج آنها به خودشان تعلق داشت و در اختیار همسر یا پدر قرار نمیگرفت ← میتوانستند ثروت خود را وقف امور عامالمنفعه کنند +تحصیل برای زنان آزاد بود و دانشمندان بزرگی از زنان در جهان اسلام پیدا شدند که قبلاً سابقه نداشت +قرآن کریم ،اصولاً تلقی درجهی دوم بودن زن( براساس تورات) را به شدت نفی کرد +با این نگاه مبارزه کرد. معیار )6عقل گرایی و خـردورزی = نفی خرافه گرایی اولین آیات نازل شده بر رسول خدا (ص) برای آغازگر رسالت :دربارهی دانش و آموختن نزول تدریجی آیات قرآن کریم و دعوت مکرر آن به خردورزی و دانش +تشویقهای دائمی پیامبر(ص) ← شکستن سد جاهلیت و اشتیاق یکی از جاهلترین جوامع آن روز به علم +رسول خدا (ص) :طلب علم بر هر مرد و زن مسلمان واجب است. +رسول خدا (ص) :کسیکه دوست میدارد نگاهش به چهرهی کسانی افتد که از آتش دوزخ در اماناند ،به جویندگان علم بنگرد .سوگند به کسیکه جان من در دست قدرت اوست، هر شاگردی که برای تحصیل علم [ نه به قصد شهرت و نه برای تظاهر و تفاخر] ،به خانهی عالمی رفتوآمد کند ،در هر گامی ،ثواب و پاداش عبادت یک سالهی عابد برای او منظور میگردد و برای هر قدمی که در این مسیر مینهد ،شهر آبادی در بهشت برای او آماده میسازند .بر روی زمین که راه میرود ،زمین نیز برای او طلب آمرزش میکند. واقعه پرسشهای مکرر و طولانی خانمی درباره نماز از حضرت فاطمه(س) :نشان منزلت علمی و بینش روشن حضرت فاطمه زهرا (س) +توجه به معرفت و تفکر +آیه :قُل هَل یَستَوِي الَّذینَ یَعلَمونَ وَ الَّذینَ لا یَعلَمونَ اِنَّما یَتَذَكَّرُ اُولُواالاَلبابِ :بگو آیا كساني كه ميدانند با كساني كه نميدانند یَسانند ،تنها خردمندان متذكر ميشوند. تلاش پیامبر (ص) و پیشوایان ما ← علاقهی مسلمانان به علم و دانش :روزافزونی توجه نیاکان ما به اندیشه و تفکر و ارزشمندی علم +مشاهده ثمرات آن در تمدن اسلامی: رساندن علوم و دانش بشری از چند شاخهی محدود به پانصد شاخه جهان = توسعهی زیاد علم +شاخهشاخه کردن آن +پرداختن به آن بهصورت تخصصی . +شوق و علاقهی نیاکان ما به دانش← بنای مدرسه در کنار هر مسجد در بسیاری شهرها. +ابنسینا :از بزرگترین دانشمندان در تمدن اسلامی +آثار وی :از عوامل اصلی تحول اندیشه در اروپا +توجه اروپاییان ،به تفکر فلسفی و دانش طبیعی . +بیان ملاصدرا (فیلسوف بزرگ اسلامی) دربارهی هماهنگی میان دین و تفکر عقلی :نمیشود قوانین این دینِ بر حقّ الهی که چون خورشید ،روشن و درخشان است ،با دانش استدلالی یقینی مخالفت داشته باشد .نیست باد آن فلسفهای که قوانینش با کتاب قرآن و سنت رسول خدا (ص) و ائمهی اطهار (ع) مطابقت نداشته باشد. +درخشانی وضع مسلمانان در امور مربوط به بهداشت و سلامتی در تمدن اسلامی ،در قرون اولیه، +دستورات ساده اسلام مانند وضو و غسل و دیگر آموزههای بهداشتی(طهارت و نجاست) و نیز دستورات پیشوایان دین در مورد سلامتی و درمان ← تحول در دنیای اسلام +از ویژگیهای فرهنگ علمی دورهی اسلامی :منحصر نبودن تحصیل علم به طبقه یا قشری خاص +طرح سؤالهای علمی زنان از رسول خدا (ص) در حضور ایشان +تشکیل کلاس علمی توسط حضرت فاطمه (س) برای علمآموزی زنان مدینه . +قرار گیری برخی از همسران رسول خدا (ص در شمار راویان حدیث. درس دهم :تمدن جدید و مسئولیت ما نتایج ارزیابی تمدن جدید با معیارهای الهی :پی بردن به نقاط قوت و ضعف این تمدن +شناسایی بهتر نحوهی زندگی در آن +آگاهی از مسئولیت خود در مواجهه با آن . سه تمدّن بزرگ اروپا تمدن اوّل: شکل گیری :در یونان باستان قبل از میلاد حضرت مسیح (ع) در قرنهای ششم تا چهارم قبل از میلاد + تداوم :در روم باستان آغاز :قرن چهارم میلادی با گسترش مسیحیت در اروپا و آغاز حاکمیت کلیسا بر زندگی سیاسی و اجتماعی مردم تمدن دوم: +تداوم :تا قرن های پانزدهم و شانزدهم(قرون وسطی) تداوم :تاکنون + تمدن سوم :شروع :با افول قدرت کلیسا در همین قرنها تمدن جدید (تمدن سوم ) :تحت تأثیر خود قرار دادن تقریبی تمامی جوامع جهان امروز +نمایان بودن آثار آن در عرصههای مختلف فرهنگی ،اجتماعی ،اقتصادی و . ... دلایل لزوم آشنایی با نقاط قوت و ضعف تمدن جدید : ) 1ارتباط مستقیم ما مسلمانان مانند سایر ملتها با این تمدن ← تاثیرگذاری بر آن و تاثیرپذیری از آن ← هر قدر آگاهی و هوشیاری ما بیشتر ،قدرت تأثیر گذاری ما بیشتر. )2کمک در بهره مندی از نقاط قوت این تمدن در راستای احیای تمدن اسلامی +برنامه ریزی درست و کم اشتباه برای سامان دهی تمدن اسلامی با عبرتگیری از ضعف ها و آسیب های آن . زمینههای پیدایش تمدن جدید -1کلیسا و تعالیم تحریف شده آغاز تمدن دوم اروپا با کنار گذاشتن اعتقادات باستانی و بتپرستی +روی آوری به مسیحیت برای اروپای گرفتار قرنها بتپرستی = یک حرکت رو به جلو دستاوردهای مثبت ظهور تمدن دوم :اعتقاد مردم بتپرست اروپا به یک دین الهی +از بین رفتن بتها و بتخانهها +حاکم شدن اتحاد در سرزمین +ساخته شدن بناهای باشکوه مذهبی +نگارش کتابهایی در اخلاق ،معنویت و فرهنگ +پدید آمدن آثار هنری بزرگ . دستاوردهای منفی ظهور تمدن قرون وسطی: الف -تبلیغ اعتقادات نادرست(که از نظر خودشان ،اعتقادات رسمی مسیحیت بود) توسط مبلغان مسیحی: )1غسل تعمید :اعتقاد به ارتکاب گناه آدم در بهشت اولیه و سرایت آن به فرزندان آدم ← به دنیا آمدن همه انسانها با گناه اولیه ← وجوب غسل ویژه (تعمید) هر کودکی پس از تولد برای پاک شدن از گناه . )2فدا و به دار آویخته شدن مسیح (ع) به عنوان تاوان گناهان بشریت ) 3اعتراف به گناهان در حضور کشیش :آمرزش توبهکننده +بهدست آوردن عفو ابدی با اعتراف در برابر کشیش )4اختصاص عبادت و راز و نیاز با خدا به روز معینی در هفته +در محل کلیسا +در حضور کشیشان ← سست شدن ارتباط شخصی و پیوستهی انسان با خدا +واسطه قرار گرفتن کشیشان میان خدا و بندگان او +فروش بهشت توسط بسیاری از کشیشان +بهدست آوردن پولهای کلان.در عوضِ بخشش گناه . )5ازدواج مسیحی :نبودن امکان جدایی زن و شوهر پس از ازدواج +و ابدیت پیوندشان +نداشتن حق مالکیت زن +تغییر نام خانوادگی وی به نام خانوداگی شوهر +حق ازدواج نداشتن کشیش ها و تجرد تا آخر عمر +تلقی ازدواج به عنوان امری دنیایی و پست . ب -ضروری بودن پذیرش عقاید رهبران کلیسا دربارهی هر موضوعی ،حتی موضوعات علمی +کفر تلقی شدن مخالفت با آن. ج -توجه کمتر به عقل و عقلانیت +اعتقاد به ناسازگاری تعقل با ایمان و مسبب تزلزل ایمان . د -پذیرش نظریات دانشمندان گذشته دربارهی زمین ،خورشید ،ستارگان و مانند آن توسط رهبران کلیسا ← مخالفت با آن نظریات را مخالفت با دین مسیح پنداشتن +ممانعت از نشر نظریات جدید. پیامد این اعتقادات و آداب و رسوم ساختهی کلیسا :گرفتاری اروپا با فساد ،عقب ماندگی و مشکلات دیگر +چارهاندیشی برخی از رهبران روشنفکر کلیسا و بسیاری از دانشمندان +مطالعه و تحقیق برای رسیدن به راه حل مناسب . -2بهرهگیری از سایر تمدنها تولد تمدن اسلامی :حدود قرن هفتم میلادی و در اواسط قرون وسطی ،در همسایگی سرزمین اروپا +شکوفایی طی دو تا سه قرن +پرتو افکنی بر محیطهای پیرامون خود. آشنایی اندک اندیشمندان و دلسوزان اروپایی با تمدّن مسلمانان ← بهرهبرداری از ثمرات تمدن اسلامی برای تحول در جامعهی خود با شور و شوق فراوان +ترجمه سریع کتب دانشمندان مسلمان +افزایش علاقه به پژوهش و آزمایش و تجربه +شروع نقد رهبران +توجه به حقوق و قانون +قراردادن خردورزی در دستور کار . +سخن مونتگمری وات ،اسلامشناس انگلیسی در خصوص تأثیرپذیری تمدن جدید از تمدن اسلامی :علم و فلسفهی اروپا بدون کمک گرفتن از فرهنگ اسلام توسعه نمییافت؛ .... +ویلدورانت :مدیون دانستن بسیاری از هنرها و فنون برجستهی اروپایی همچون معماری ،اسلحهسازی ،شیشهگری و ...به صنعتگران مسلمان . )1حوزه علم آثار مثبت + +2 -3 3مسولیت -1رشد سریع علم :جهش فوقالعاده تولید علم در قرون اخیر ← دوران جدید = دوران علم. اختراع صنعت چاپ ،کشف الکتریسیته ،ساخت ماشین ،اختراع وسایل ارتباطی مانند :تلفن ،رادیو ،تلویزیون و ماهواره ،راهاندازی شبکههای اینترنت ،نظریات وکشفیات جدید در علوم مختلف ← تحول زندگی در جهان امروز . -2توانایی بهرهمندی بیشتر از طبیعت: علم و تکنولوژی ← توانایی تصرف فوقالعاده آدمی در طبیعت +ایجاد تغییراتی در آن ← بیرون کشیدن نفت از اعماق زمین ،استخراج معادن ،شکافتن کوهها برای ساخت تونل ،مهار آبها با سدهای بزرگ و به رخ طبیعت کشیدن قدرت و توانایی خود . -1مصرفزدگی : ساخته شدن ماشینآلات صنعتی ← آغاز تولید انبوه ( در ابتدا :رفع نیازهای طبیعی مردم) در بسیاری از موارد :بیش از نیاز طبیعی بازار ← ایجاد نیازهای کاذب توسط کارخانهداران با استفاده از جاذبهی تبلیغات در مردم ← کشاندن آنان به تنوعطلبی +افزایش مصرفگرایی به گونهای سرسامآور ← رسیدن به سود بیشتر . ← تغییر الگوی زندگی و دلمشغولی دائمی مردم به کالاهای گوناگون ← غافلساختن انسان از اساسیترین نیاز خود :پرورش و تکامل بُعد معنوی و متعالی. دیدگاه غالب و حاکم در تمدن جدید :انسان را صرفاً یک موجود زندهی طبیعی با نیازهای مادی و طبیعی مانند دیگر موجودات ،ولی پیچیدهتر دانستن← بیتوجهی به بُعد معنوی و فطرت الهی . آثار منفی - -2نابودی طبیعت: افزایش توان علمی بشر و دستیابی به ابزارهای نوین ← افزایش سرعت توانایی برای بهرهبرداری از منابع طبیعی +تخریب ساختار طبیعی محیط زیست +آلودگی محیط دریاها و اقیانوسها +بر هم خوردن تعادل ترکیبی گازهای جوی +دهها بحران زیستمحیطی برای انسان -3علمزدگی: پیشرفتهای گسترده در علم از حدود قرن هجدهم میلادی ← پدیدآمدن احساس :علم تجربی تنها رمز سعادت ملتهاست +جامعهای که این راه را بپیماید ،کلید خوشبختی را بهدست آورده است. شکست های پی در پی جوامع غربی در عرصه ی اخلاق +ظهور بحران های اخلاقی در این جوامع پس از گذشت چند قرن ← آگاهی بسیاری از مردم به : نا توانی عل م تجربی در پاسخگویی به همه ی نیازهای آنان +جست و جوی سعادت و خوشبختی تنها در این علم. نیازِ انسان غربی به معنویت ← ایجاد مکاتب و فرقههایی به نام مکاتب عرفانی و معنوی توسط برخی افراد و گروهها با هدف کسب مقام و شهرت با ادعای پاسخ به نیازهای معنوی بشر در ظاهر ← نداشتن نتیجهای جز سردرگمی برای بشر تشنهی امروز به دلیل برنیآمدن از آموزه های وحیانی . دریافت سطحی از توانمندی ذاتی انسان +قدرت جوانان و نوجوانان ناشی از عدم آشنایی با آموزههای بیدارکنندهی اسلام ← بلندپروازی به نظر رسیدن احیای تمدن اسلامی در مقایسه با توان و امکانات موجود +تلقی دور از دسترس بودن رسیدن به آن. دستیابی به این هدف بزرگ و حساس :نیازمند برنامهای که ما را به آن سطح لازم از توانمندی برساند و قدرت لازم برای ایفای نقش در جهان کنونی را به ما ببخشد . مسئولیت مسلمانان پیشرفت علمی ← تقویت پایه های استقلال یک ملت +ممانعت از تسلط بیگانگان. )1تلاش برای پیشگام شدن در علم و فناوری: +تذکر مقام معظم رهبری :باید علم را که مایه ی اقتدار ملی است ،همه جدی بگیرند و دنبال کنند .کشوری که مردم آن از علم بی بهره باشند ،هرگز به حقوق خود دست نخواهد یافت .نمیشود علم را از دیگران گدایی کرد .علم ،درون جوش و درون زاست .باید استعدادهای یک ملت بهکار افتد تا یک ملت به معنای حقیقی کلمه ،عالم بشود. قدمهای اولیه در تقویت پایه های کشورمان ایران :پیشرفتهای اخیر دانشمندان جوان کشور ما ،در رشتههای مختلف علمی ،مانند پزشکی و سلولهای بنیادی، فناوری نانو و هستهای ،صنایع نفت ،پتروشیمی و سدسازی +لزوم تداوم آن با همّت بلندتر و عزم قویتر +پیمودن همهی عرصههای دانش . -1حضور موثر و فعال در جامعه جهانی: جستجوی خوشبختی تنها در علم تجربی و ابزارهای مادی توسط جوامع غربی +شکست در مسیر خود ← به شدت به دنبال راه و مکتب نجاتبخش گشتن . پیام اسلام :پیامی مطابق با فطرت انسان ها شنیدن دعوت قرآن به عقلانیت ،عدالت ،دوری از ستمگری و ستمپذیری ،پاکدامنی ،معنویت و تقوا توسط هر انسان روشن ضمیر جویای حقیقت ← جذب اسلام شدن به بهطور طبیعی +رسیدن هر حقیقت جویی به سیمای واقعی پیامبر اکرم (ص) در میان هزاران کتاب ،مقاله ،فیلم و انواع تبلیغات علیه ایشان ← ست ایش پیامبر(ص) به بزرگی روح ← لزوم تبلیغ این پیام رهاییبخش با همان شیوه های رسول خدا (ص) در جهان و رساندن به دیگران. -3ترسیم چهره عقلانی و منطقی دین اسلام: لزوم برقراری تناسب منطقی و معقول میان یک پیام و روش تبلیغ ← +عدم امکان رساندن حق با روش های نادرست به دیگران. دین اسلام :یک دین منطقی و استدلالی +تنظیم هر آموزه و حکم آن بر اساس حکمت الهی← عدم امکان تبلیغ آن و جلب نظر مردم به آن با تعصبهای جاهلانه یا با روشهای فریبکارانه: +آیه :اُد ُع اِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَةِ وَ المَوعَظَةِ الحَسَنَةِ وَ جادِلهُم بِالَّتی هِیَ اَحسَنُ : ...به راه پروردگارت دعوت کن با دانش استوار و اندرز نیکو و با آنان به شیوهای که نیکوتر است ،مجادله نما... +سه روش صحیح دعوت :حکمت و استدلال عقلی در هنگام دعوت +استفاده از موعظهی حسنه (اندرز نیکو) +استفاده از جدال احسن و بهتر ،هنگام بحث و مناظره )2حوزهی عدل و قسط آثار مثبت + +2 -2 2مسولیت -1توجه به قانون: توجه گسترده به حقوق ،قانون ،ساختار حکومت و دولت در کشورهای اروپایی :عموماً عکسالعملی در برابر حاکمیت نامطلوب کلیسا در قرون وسطی. آگاهی به قانون و حقوق :ابتدا با ترجمهی آثار اسلامی. +فواید :آشنایی مردم با حقوق خود در مقابل دولتها و در رابطهی با یکدیگر +تدوین قوانین حقوقی پرداختند و تأسیس سازمانهایی برای حفظ آنها +رسمیت حق کارگر ،کودک ،تعلیم و تربیت ،داشتن شغل ،حقوق متقابل زن و مرد و حق مردم در مقابل دولت . -2مشارکت مردم در تشکیل حکومت : +حق تعیین سرنوشت و دخالت مردم در امور خود ← خروج برخی حکومتهای استبدادی و موروثی حاکم بر کشورهای اروپایی از صحنه . -1ظهور ظلم فراگیر و پدیدهی استعمار : آثار منفی - تولید انبوه کالا و نیاز به بازارهای کشورهای دیگر +احتیاج به منابع طبیعی آن کشورها +روحیهی فزونخواهی حاکمان غربی← هدف قرار دادن کشورهای دیگر بهخصوص در آسیا و آفریقا توسط سرمایهداران و قدرتمندان غربی +تصرف بسیاری از این کشورها به بهانهی استعمار (یعنی آباد کردن) +بردن ذخایر با ارزش و گرانقیمت آنها ،از آثار باستانی و کتابهای خطی تا جواهرات و منابع طبیعی و معدنی ،به کشور خود +فقر و نیازمندی آن ملتها. دورهی استعمار :دورهی غارت علنی ثروت ملتها +تداوم تا اواخر قرن بیستم .یکی از سیاهترین دورانهای زندگی انسان روی کرهی زمین :ربوده شدن میلیونها آفریقایی از این قاره و مالکیت اروپاییان و آمریکاییها بر آنها و واداشتن آنان به عنوان برده در مزرعهها ،کارخانهها و معادن به کارهای طاقتفرسا در ابتدای همین دوره ← نشانه قائل شدن حقوق کودکان و زنان و مردان در تمدن جدید فقط برای هم نژادهای خود +بیاهمیتی زنان و مردان و کودکان سیاه یا سرخپوست برای آنان بیداری ملتها ← آغاز مبارزه با استعمارگران از اواخر قرن نوزدهم ← دست برداشتن دولتهای غربی ،از استعمار علنی کشورها +خروج حاکمان و نظامیان خود ← استعمار نو باور برخی محققان :میزان بالای ثروت منتقل شده در دورهی استعمار از کشورهای استعمار زده به کشورهای استعمارگر ← ایجاد پایههای اصلی قدرت اقتصادی غرب -2افزایش فاصلهی میان انسانهای فقیر و غنی در جهان : پایه شکلگیری نظامهای سیاسی جدید :قدرت سرمایهداران +نفعطلبی فزاینده آنان. خرید منابع طبیعی اکثر نقاط جهان به بهایی بسیار اندک توسط صاحبان سرمایه و صنعت +تاراج با قدرت نظامی خود +فروش کالاهای خود با قیمتهایی بسیار سنگین به مردم همان سرزمین← غنیتر شدن بخش کوچکی از جهان +فقر و تنگدستی بخش اعظم جهان. نرم شدن دل بسیاری از مردم با شنیدن سخن حق +گرایش به حقیقت و عدالت. -1مبارزه با ستمگران و تقویت فرهنگ جهاد و شهادت و صبر: تهدید منافع گروهی از اهل باطل با گسترش عدالت ← زیر بار حق و حقیقت نرفتن +سد راه حقجویی و حقپرستی شدن تابع خود کردن همگان +افکندن یوغ اسارت بر گردن دیگران ← آرامش اهل باطل امام خمینی (ره) :نکتهی مهمی که همه باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم ،این است که دشمنان ما و جهانخواران تا مسئولیت کی و تا کجا ما را تحمل میکنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند .به یقین ،آنان مرزی جز عدول (بازگشتن /دستکشیدن) از همة هویتها و مسلمانان ارزشهای معنوی و الهیمان نمیشناسند .به گفتهی قرآن کریم [دشمنان] هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمیدارند مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند .ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیستها ،آمریکا و شوروی در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبیمان را لکهدار نمایند . ← عدم انحصار دعوت به حق و عدالت به صحبت و شعار +لزوم برنامهریزی و قیام برای تحقق آن و فراهم کردن شرایط زدوده شدن موانع حق و حقپرستی از +امکان این مهم با :تلاش و پشتکار +جهاد و آمادگی برای شهادت در راه خدا +تحمل همهی سختیهای راه حق و حقیقت . جامعهی خود و جهان . مهمترین عامل برای حضور کارآمد در میان افکار عمومی جهان :استحکام و اقتدار نظام حکومتی یک کشور -2استحکام بخشیدن به نظام اسلامی: +از مهمترین عوامل استحکام نظام اسلامی :استحکام پایههای اقتصادی و انزوای یک کشور ضعیف بهطور طبیعی +نیافتن همراه و همدلی در دنیا. تلاش برای کاهش فقر ،توسعهی عدالت در همهی ابعاد ،تقویت اتحاد ملّی ،انسجام اسلامی و مشارکت عمومی و عمل به وظیفهی مقدس امر به معروف و نهی از منکر . )3حوزه خانواده آثار منفی - +0 -3 1مسولیت -1فروپاشی نهاد خانواده: خانواده در غرب قدیم :خانوادهی هستهای (مرکب از پدر ،مادر و فرزندان ) +خانوادهی گسترده ( اقوام و خویشان) خانواده غربی در خلال دو نسل گذشته :متلاشی شدن خانوادهی گسترده +از هم گسیختگی تدریجی خانواده هستهای +بزرگ شدن شمار فزایندهای از کودکان در خانوادهها یا خانههایی بدون حضور پدر یا مادر . ناتوانی پدر یا مادر به تنهایی در ایفای وظیفهی پدری و مادری ← شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیتهای پدرها و مادرها در خانوادههای اصیل برای انتقال دادن ارزشهای اخلاقی به جوانان ← تشکیل زندگی بسیاری از جوانان توسط خود به ناچار ← تنها زندگی کردن (زندگی تنهای 9میلیون نفر فقط در کشور انگلیس← ایجاد وزارت تنهایی توسط دولت به ناچار ) -2بیبندوباری جنسی: شدت رواج بیبندوباری جنسی در غرب ← اعتقاد به ناتوانی اصلاح و مبارزه با آن از سوی بسیاری از مردم← تغییر ناگزیر ضوابط و معیارهای اخلاقی. +معنا نداشتن هیچگونه ضابطه و معیار مذهبی یا اخلاقی با منشأ الهی در میان غربیان جدید . -3استفادهی ابزاری از زنان: استفادهی ابزاری از زنان برای تبلیغ کالاهای سرمایهداران ،تشویق آنان به پوشیدن لباسهای نامناسب و تحریککننده ،عادی شدن روابط نامشروع میان زنان و مردان در برخی کشورها ،و تجارت گستردهی زنان به عنوان کالای جنسی .کنار رفتن لایهی ظاهری و سطحی موقعیت زن در دنیای امروز ،که بسیار زیبا و خوشمنظر آراسته شده +آشکار شدن باطن ← مشاهده ربودن گوی سبقت سودآوری تجارت فحشا از تجارت مواد مخدر و اسلحه . تلاش در جهت تحکیم بنیان خانواده: مسئولیت خانواده :کانون رشد فضیلتها و پاکیها +محل تربیت نسلهای خلّاق ،توانمند و با همّت. +تحکیم بنیان خانواده ← رشد فضائل اخلاقی در جامعه +کاهش فساد و جرم +حضور انسانهای با فضیلت و کارآمد مسلمانان +سستی بنیان خانواده ← گسترش فساد و تباهی +بر عهدهگرفتن مسئولیتهای اجتماعی توسط نسلهایی فاقد کفایت قوت و قدرت روحی . دعای حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسماعیل(ع) به هنگام بالا بردن پایههای خانهی کعبه و بنای یک جامعهی توحیدی :برای خود +اعطاء ذرّیّه و نوادگان تداوم بخش راه توحید و اسلام .
21,000 تومان