صفحه 1:
انواع "را" درادب فارسی
دستور زبان ثارسی
توضیح »تصویر وفلوجارت
باد گیری سريع a
صفحه 2:
(a=).
متممی: صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
رای فک اضافه: اندکی سوده شد او را آزنگ
مالکیت: هیچکس را در حضورش راه نیست
CO
Gi ato
صفحه 3:
صفحه 4:
) ۱
در کتابهای مدرسه انواع را در فارسی به دستههای زیر تقسیم
شده است:
رای مفعولی
رای متممی
رای مالکیت
صفحه 5:
رای مفعولی
ايا در بيت زير از حافظ» رای مفعولی به کار رفته است: ۳
اكر آن قرك شيرازى به دست آرد دل ماروا |
به خال هندويش بخشم سمرقند و بخارا را
Me | دراين بيت شاعر مىكويد آن ترك شيرازى دل ما را به دست آورد كه دل ما مفعول است.
Fe همچنین» در ادامه این بیت؛ سمرقند و بخارا مفعول هستند که را بعد از آنها آمده است.
3K Se
صفحه 6:
رای متعمی
رای متممی تکی از انواع وا در فارسی است که در اصل معنای منعمی دارد.
براى مثال» در بيت زبر از حافظ» «آن غزال رعنا را» معادل «به آن غزال زیبا»
است.
اعد صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
که سر به کوه و بیابان تو دادهای ما را
صفحه 7:
يا بيت زير كه باز هم رای متممی دارد و در واقع» منظور از
«خدا را» به خداء برای خدا با بهخاطر خدا است:
1 دل میرود ز دستم» صاحبدلان خدا را اس
ع دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا ey
صفحه 8:
ie رای فک اضافه
ْ راى فك اافه شاد ظار سختى دنت دما دک نآ 3
آسان است. رای فک اضافه در ترکیبهای اضافی i
ie (یعنی مضاف و مضافالیه)
= میآید. با یک مثال ساده این موضوع را شرح میدهيم. AE
صفحه 9:
همان طور كه میدانیم؛ تر کیب «باغ احمد» یک ت کیب اضافی است
که چنین ساختاری دارد:
EL + کسره اضافه (ست.) + احمد
وقتی رای فک اضافه داشته باشیم» ساختار بالا این گونه خواهد شد:
i احمد + را + باغ
536 بنابراین؛ میبينيم که مضافالیه به ابتدا جابهجا میشود و مضاف به
انتها جابهجا خواهد شد.
صفحه 10:
معادل «آرنگ او» است.
از قضا خورد دم در به زمین
و اندکی سوده شد او را آزنک
صفحه 11:
رای مالکیت
رای مالکیت یکی دیکر از انواع را در فارسی است که معمولا در . ۳ ۰
جملات اسنادی میآید و همانطور که از نامش مشخص اسسته در | ل
جملاتی به كار میرود که به داشتن چیزی اشاره میشود.
برای مثال» جمله زیر را در نظر بگیرید:
هیچ کس را در حضورش راه نیست
بینیم که معنی این جمله این است: «هیچ کس در حضورش راه
صفحه 12:
" هچ« یا بیت زیر از مولوی که در آن» «عزم تماشا که راست» بهمعنی oe
کسی عزم تماشا دارد» است:
ما به فلك بودهایم بار ملک بودهايم
باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست
صفحه 13: