پی دی اف خلاصه سخنرانی استاد رائفی‌پور با موضوع همایش دختران آفتاب

صفحه 1:
۵ bins ۱ ‏سور‎ ‎all v1 عفت وحيا فقط در يوشش نيست. عفت يك مسئلة عمومی است که جهات مختلفى دارد. از ‎Sie dag‏ در كلام دريوشش» در رقتارو.. :كم ننيديم هی اک بدظاهربه لياس و حجاب عرقى یندم دز رفتار و كفتارشان عفت ندارند. غرض از داشتن حجاب اين بوده است كه به أن أدم نكاه جنسى نشو حالايك نفر هم ظاهراً رعايت بكند اما رفتارش طورى باشد كه كاملا به آن آدم تكله جنسى شود. ین حجابش هم به درد خودش مىخورد. | عفت وحجاب براى كل انسانهاسته نه فقط خانوها.زمائى كه آدم وحوا سمت أن جره رفتد. لين | كار كه خدان متمال باأنهاكرد: يوش راز أنها كرفته كفت: ‎Bcd ISDN Sola‏ | | رانداريد «(ركد اعرافد ‎757-55-٠‏ طه:١؟1)‏ يوشش. يك مدال افتخار ست كه خدا ‎Sa‏ دهد. ثوى زن مىخواهى با جه عنوى ديده شوى؟ حرف اسلام لين است كه زن فقط جنسى ديده نشود نی | بكويدة من زن را به عنوان يك انسان هم ببين. من آدم حستم لينجا دارم يك نظريه مودهم. دارم يك | خر حاب مه ایک مدای دزن اف جنسى مربي دخترى كد أ فقط وی جنسى معرفى كرد. هاا نا یستسیساگی می‌ود جلب توجه کن. فلا مد هم ع‌طلبمیشود و خودش را مقيد يه زناكى و لزدواج نمىكند. اكر در جامعه تفكر دیول -اصات فده ‎{se at ta‏ ففط خودش را موييند وزن را هم براى خودش مىبيند. لذا يار معنى مى شود. ابن اتفاقى نت كد هر | غرب افتاده. و الان جريانهابى م خواهند اين بلا را سر شما هم يياورند. 

صفحه 2:
*س‌صاف ارایان ‎Sp‏ we = در روليات ما فرق زا کج در آضرب کف است. ‎ye‏ 9 لزدواج به همه لعلام مىكنيد كه ديكر اين آدم. مال من سته ينكه عروسى رل مى انز بری ان است که وید الى مردم! با راید این شخ ديكر كسوكار دارد كسوكار جنسى دارده خوب است بدانيد قبل از آمدن اسلام. نكاحالخَذْن يود كه يمير با آن برخودد كرد يعنى نكاح بولشكى. كه كسى باخبر نمىشود. اسلام مى خواهد قرد را مقيد كن درعموم احكامش هم طرف زن راكرفنه است. به مرد م ىكويد؛ با هد ده پا این آم میتی عقد در زبان عرس يعنى كرد ‎aS go Sd‏ چن دی زن نصف دية مرد استء بس اززش زن نصف مرد أست.» حرف احمقانهاى استه مشكل اين ات كه زن القتصادى ديدند در أحكام مادية اعضاى جقت بدن: تصف دية ‎TAS‏ يعني به طور مثال ديف يك جفت جشم و يك تكوش يبشتر از دي كامل یک اسان است. ما نیتم تج بكيريم كه زش جفت چشم ویک گوش یک تفر از خود و شتراست! ما دریک اق به ین دم ‎py‏ چون آسب نید و یر نود در زا ‎gl yas sha‏ ينين شما يليد ‎ ‏بيشتر به اويول بدهيد حرف اسلام اين است. يس وقتى به قرد آسیب رساندد. جون ناقور خانواده لسته. .يس آن خانواده: آسيب اقتصادى بيشترى ديده. لذابا مرك مرد خانواده. بول ديه را به زن مىدهتد. ‎SIU‏ ‎ ‏يك زن بلانى سرش آمدء به آن خانواده. آسيب اقتصادى بزركى بعاندازة حذف يك مرد, ‎I aay‏ ‏اسلام نمىكويد زن در خانه بماد ودر فعاليتهاى اجتماعى شركت نكند. بلكه مىكويد: «جابى تباش که يه | ‎ ‏تتگا تیه اد بشد. جی ناش كه زو ‎pla BB Ub aS ope ope‏ هید یهد پا توم ماتد» ين حرف به تفع زن لستد اكر زنها برهت باشتد براى مردها يهتر استه ‎Magy ly‏ ‏غرب براى تمتع خودش زن را برهنه مىخواهد. مىكوبد: «تو بليد لخت باشى و جون من بول دارم بيد آن طور كه من لذت میم بچرخی.» جالب ست غربى كه زن را برهت مىخواهد. رد را بوشيده م خواهد!. وقتى م خواهد يك مرد ترو تميزٍ جنتلمن معرفى كند م ىكوبد: «ختى كراوات هم بزنه يقدات باز باشد.» كرلوات را غشانة نزاكت مىداند. لام م ىكوبد: «لين موجودى كه شما لورا صرف مؤنث مىبينيد: ونان ‎ge al‏ قرآن هرجا راجع به آدم و حوا حرف زدم: فعل مثنى آوردم: نكفتم: «شيطان كولش زد.» كقنم: «شیطان گولشان زد.م» و ‎AAD‏ برای هر دو سوگند اد ‎ ‎(rset ‎ ‎ 

صفحه 3:
دخترخان رای که در بات رباشی ال شد کی با تاه جنسى تالت م ىكفتدة ‎DNS‏ ‏مفز رياضى است.» زن مىكوبد: «من رامغز رياضى ‎“Pas eh a al ly re‏ من هم چهار تتظره دارم من هم چهار تا كار بلدم.» اما غرب مىكويد: «نه. تو فقط أوندى وناز دارى ! شما. هيج كركرد ديكرى تدارى!» لولين برى كه اتكليسيها بلى زن رابه لين شكل به جامعه وبه كارعاتمها ياز كردند. زمانى بود كه آنها در آن رشد و شوك اقتصادى عصر صتميشان تياز به كاركر داشتند. تا آن زمان هر SE قونين اتكلستان. جبزى نمىتواتست به نام زن ياشد نی -۱۲۰ ال بعد از آن زمانی که در اسلا ‎sin‏ ابه نام زن م شد! بای ترقبب حضور زنان در کارخاه‌ه, ولین ا تغيير دلدند که زن هم چیزی به امش شود لذا زن: كاركر شد. كفتند: «توبيا در كارخانه ماشين بساز اما خر خائه آدم نساز.». ما هويت دخترمان را در تحصيلات بلاثر تعيف كرديم. أو هم بع ازيك مدت ناه ميكند مىببند در وجودش حس مادرى وهزار داشته. وجود داشت» كه به آنها ترسيده و داشتمهايش شكوفا نشده. خودكردهراتدبير نيست! كار زنه أنمساختن استه در آن تخصص داد ترده تحمل تدارد. اما زن لنكوته نيستء أن تبويى كه غدا به لوداده. اوه در وجودش است:ذات زن دده‌شدن است. زن دوست دارد ديده شود امالينكه كج جلودكرى كند و برلى جه كسى ديده شود مهم است. لسلام مىكوبد: «براى همسرت ديده شو إن خوبه زن باحباى ييرون: و برحباى خاته استده (ركد تهذيب الأحكام. ‎Loy (Meee Ne‏ بامعنى اينكه اگر مىخواهد عشوه و أوندى كند. ينها براى داخل خانه است. مسئولین ماک کری کرد اه را دمن ‎se dpe‏ اکن اواج هم فام نکردند حداقل کری که می‌شود کرد ین است ک ان پس ناه می‌ند.آ دختر هم می‌گوی:«نگاه نا قردی كه هيز بار أمد بعد از اإدواجش هم حتى اگر روزی بیست با وبطة جنسی داشته باشد باز در خيايان به يقيه ‎yo SS‏ جون مفزش قرمان م دهد لين كارا بكن! جون او نسيت به آنها شرطى شده اسنت. بای .همين هم اسلام به مرد كقت: «تو نكاه نكن كه أو هم بيوشائد و مراعات كتد. »ارك نور ٠-1م)‏ لينملور ؟© | داشته شده و امكان ازدواج هم قراهم نیست كه فقط نكاه به زن بحجاب حرام باشد اكر يك نفر به يك خانم محجبة جادرى هم نكاه جنسى داشته باشد؛ آن تكاه حرام استه جون لو همان لحظات دارد شرطى مىشود. اكر تكاهتان إين شد أن وقت. شم دیرب هر خودان هم راحت نستید ما مدیم سطحتگه با فط هتعاس جسمی ‎GS‏ ‏دادیم که ان تیست. حضرت مسیح 0 موفرمايد: «خيلىها هسنند با جشمهاتشان زنا م ىكتند» لکد ‎(rte Bee‏ 

صفحه 4:
Te ‏#س‌سصاث ارایان‎ ry P+ 7 أن جوانى كه لمكان ازدواج ندارد. نه يدر و مادرش او را مىفهمند. ته جامعه مىفهمد. ته مسئولين ‎oy Ph oly pl SS pica gens aw ise‏ خارج کند: من مت که روم دک ‎a ly thie‏ جشم كسائى كه دو روز است چیزی تخود‌اند. كباب بخوريم! لذا در لين فشار جنسی حداقل کری که خان‌ه یود ند ان ات که حو حباين: لين يتان و تحزيكة جسن تكنعد اغذا مىخواهتد يخورند. يروند در أشبزخانة خانة خودشان غذا را بخورند!. مادر اه ان جنسیداريم. دز اسلام یوقت 107 می‌آمد و طرف نمىتيانست ازدواج كنده مىكفت: «ازدواج موقت كن.» ازنواج موقت هم اول بواى زن است. مد بای رد اسلا خاش رازن مود یت شم قبل اواج دائم كرديد. حالا ‎FARE SM‏ می‌خومد درا تن را ‎tls gain‏ بشید خبی که بای هر فیط ‎pets‏ ‏هیده می‌کید: حق خودت است. اما کر دست داشتی مئتانى ازدواج موقت كنى.» الم از شا می‌خواهد نم بشید خواهران! كارى كنيد وقتى يك مرد شم ‎tae‏ أول شما را انسان ببيتد: سپس زمانی شمارا چتسی بييتد كه خود شما به لو اجازه بدهيد. تج ی يااباصالج1 زهور توتمردم. جه لاف هر زم که خاک پر سر من ید و مایمن اس 

1 مدال افتخار عفت و حیا فقط در پوشش نیست .عفت یک مسئلۀ عمومی است که جهات مختلفی دارد ،از جمله عفت عفت و حیا فقط در پوشش نیست. در کالم ،در پوشش ،در رفتار و . ...کم ندیدیم آدمهایی را که بهظاهر به لباس و حجاب عرفی پایبندند ،اما در رفتار و گفتارشان عفت ندارند .غرض از داشتن حجاب این بوده است که به آن آدم نگاه جنسی نشود. ً ً حاال یک نفر هم ظاهرا رعایت بکند اما رفتارش طوری باشد که کامال به آن آدم نگاه جنسی شود ،این حجابش هم به درد خودش میخورد. عفت و حجاب برای کل انسانهاست ،نه فقط خانمها .زمانی که آدم و حوا بهسمت آن شجره رفتند ،اولین کاری که خداوند متعال با آنها کرد؛ پوشش را از آنها گرفت .گفت« :شما دیگر لیاقت داشتن این پوشش را ندارید(».ر.ک .اعراف /27-22-20:طه )121:پوشش ،یک مدال افتخار است که خدا به هرکسی نمیدهد. ُ توی زن میخواهی با چه عنوانی دیده شوی؟ حرف اسالم این است که زن فقط جنسی دیده نشود .یعنی بگوید« :من زن را به عنوان یک انسان هم ببین .من آدم هستم ،اینجا دارم یک نظریه میدهم ،دارم یک حرف حساب میزنم ».اما یک عدهای کارکرد زن را فقط جنسی میبینند .دختری که آمد فقط خودش را ً جنسی معرفی کرد ،نهایتا تا بیستسیسالگی میتواند جلب توجه کند ،فلذا مرد هم تنوعطلب میشود و خودش را مقید به زندگی و ازدواج نمیکند .اگر در جامعه تفکر ایندیویژوال -اصالت فرد -حاکم شد ،طرف فقط خودش را میبیند و زن را هم برای خودش میبیند ،لذا ایثار ،بیمعنی میشود .این اتفاقی است که در غرب افتاده ،و االن جریانهایی میخواهند این بال را سر شما هم بیاورند. من زن را به ِ عنوان یک انسان هم ببین. 2 حکمت عروسی گرفتن عروسی ،یعنی اعالم این که این آدم دیگر کسوکار دارد. در روایات ما فرق زنا با نکاح ،در "ضرب َدف" است .یعنی در ازدواج به همه اعالم میکنید که دیگر این آدم مال من است .اینکه عروسی راه میاندازند ،برای این است که بگویند« :آی مردم! با خبر باشید این شخص َ ْ دیگر کسوکار دارد .کسوکار جنسی دارد ».خوب است بدانید قبل از آمدن اسالم ،نکاحالخدن بود که پیامبر با آن برخورد کرد ،یعنی نکاح یواشکی ،که کسی باخبر نمیشود .اسالم میخواهد َمرد را مقید کند .در عموم احکامش هم طرف زن را گرفته است .به مرد میگوید« :بیا تعهد بده پای این آدم میایستی». عقد در زبان عربی یعنی گره. نگاه به زن در غرب و اسالم اینکه میگویند« :چون دیۀ زن نصف دیۀ مرد است ،پس ارزش زن نصف مرد است ».حرف احمقانهای است. مشکل این است که زن را اقتصادی دیدند .در احکام ما دیۀ اعضای جفت بدن ،نصف دیۀ کامل است ،یعنی به طور مثال دیۀ یک جفت چشم و یک گوش ،بیشتر از دیۀ کامل یک انسان است ،اما نمیتوانیم نتیجه ً بگیریم که ارزش جفت چشم و یک گوش یک نفر از خود او بیشتر است! مثال در یک اتفاق به این آدم آسیب رساندید ،و چون آسیب رساندید او دیگر نمیتواند در بازار اقتصادی ،درست پول دربیاورد ،بنابراین شما باید بیشتر به او پول بدهید .حرف اسالم این است .پس وقتی به َمرد آسیب رساندید ،چون نانآور خانواده است، پس آن خانواده ،آسیب اقتصادی بیشتری دیده .لذا با مرگ مرد خانواده ،پول دیه را به زن میدهند .اما اگر یک زن بالیی سرش آمد ،به آن خانواده ،آسیب اقتصادی بزرگی بهاندازۀ حذف یک مرد ،نرسیده است. اینکه دیۀ زن نصف دیۀ مرد است ،نشان از ارزش کمتر زن ِ نسبت به مرد نیست! اسالم نمیگوید زن در خانه بماند و در فعالیتهای اجتماعی شرکت نکند ،بلکه میگوید« :جایی نباش که به تو نگاه نر به ماده باشد ،جایی نباش که از تو بهرهوری مفتومجانی کند .او را پای کاغذ بیاور ،که تعهد بدهد به پای تو میماند ».این حرف به نفع زن است .اگر زنها برهنه باشند ،برای مردها بهتر است ،نه برای زنها. غرب؛ زن را برهنه میخواهد و مرد را پوشیده! غرب برای تمتع خودش زن را برهنه میخواهد ،میگوید« :تو باید لخت باشی و چون من پول دارم باید آن طور که من لذت میبرم بچرخی ».جالب است غربی که زن را برهنه میخواهدَ ،مرد را پوشیده میخواهد! وقتی میخواهد یک مرد تر و تمیز جنتلمن معرفی کند؛ میگوید« :حتی کراوات هم بزن ،یقهات باز نباشد». ً کراوات را نشانۀ نزاکت میداند .اسالم میگوید« :این موجودی که شما او را صرفا مؤنث میبینید ،او انسان است؛ من قرآن هرجا راجع به آدم و حوا حرف زدم؛ فعل ُمثنی آوردم ،نگفتم« :شیطان گولش زد ».گفتم: اَسَ ُه َما؛ و برای هر دو سوگند یاد کرد(.اعراف)29: «شیطان گولشان زدَ  »».و قَ َ 3 دخترخانم ایرانیای که در مسابقات ریاضی اول شد؛ کسی به او نگاه جنسی نداشت .میگفتند« :بارکالله مغز ریاضی است ».زن میگوید« :من را مغز ریاضی ببینید ،من را مغز فلسفه ببینید ،من هم درس خواندم، َ من هم چهار تا نظریه دارم .من هم چهار تا کار بلدم ».اما غرب میگوید« :نه ،تو فقط لوندی و ناز داری! شما هیچ کارکرد دیگری نداری!» اولین باری که انگلیسیها پای زن را به این شکل به جامعه و به کارخانهها باز کردند ،زمانی بود که آنها در آن رشد و شوک اقتصادی عصر صنعتشان ،نیاز به کارگر داشتند .تا آن زمان در قوانین انگلستان ،چیزی نمیتوانست به نام زن باشد .یعنی 1200سال بعد از آن زمانی که در اسالم چیزی به نام زن میشد! برای ترغیب حضور زنان در کارخانهها ،قوانین را تغییر دادند که زن هم چیزی به نامش غرب به زن میگوید :در کارخانه ماشین بساز اما در خانه آدم نساز. شود .لذا زن؛ کارگر شد .گفتند« :تو بیا در کارخانه ماشین بساز اما در خانه آدم نساز». ما هویت دخترمان را در تحصیالت باال تر تعریف کردیم .او هم بعد از یک مدت نگاه میکند میبیند در وجودش حس مادری و هزار داشته ،وجود داشت ،که به آنها نرسیده و داشتههایش شکوفا نشده .خودکرده را تدبیر نیست! کار تخصصی زن، آدمساختن است. کار زن ،آدمساختن است ،در آن تخصص داردَ .مردها تحمل ندارند ،اما زن اینگونه نیست .آن نیرویی که خدا به او داده ،بالقوه در وجودش است .ذات زن دیدهشدن است ،زن دوست دارد دیده شود ،اما اینکه کجا جلوهگری کند و برای چه کسی دیده شود مهم است .اسالم میگوید« :برای همسرت دیده شو .زن خوب، زن باحیای بیرون ،و بیحیای خانه است( ».ر.ک :تهذیب األحکام ،ج ،7ص )۴00بیحیا بهمعنی اینکه اگر َ میخواهد عشوه و لوندی کند ،اینها برای داخل خانه است. بحران جامعۀ امروز مسئولین ما کمکاری کردند .جامعه را در سن جوانی ،جنسی نگه داشتند ،امکان ازدواج را هم فراهم نکردند. حداقل کاری که میشود کرد این است که این پسر نگاه میکند ،آن دختر هم میگوید« :نگاه کن!» َمردی که هیز بار آمد ،بعد از ازدواجش هم حتی اگر روزی بیست بار رابطۀ جنسی داشته باشد ،باز در خیابان به بقیه جامعه در سن جوانی ،جنسی نگه داشته شده و امکان ازدواج هم فراهم نیست. شما دیگر با همسر خودتان هم راحت نیستید .ما آمدیم سطح نگاه به زنا را فقط به تماس جسمی تنزیل مسئولین ،کمکاری کردند. نگاه میکند ،چون مغزش فرمان میدهد این کار را بکن! چون او نسبت به آنها شرطی شده است .برای همین هم اسالم به مرد گفت« :تو نگاه نکن که او هم بپوشاند و مراعات کند(».ر.ک .نور )31-30:اینطور نیست که فقط نگاه به زن بیحجاب حرام باشد ،اگر یک نفر به یک خانم محجبۀ چادری هم نگاه جنسی داشته باشد؛ آن نگاه حرام است؛ چون او همان لحظات دارد شرطی میشود .اگر نگاهتان این شد؛ آن وقت دادیم ،که این نیست .حضرت مسیح میفرماید« :خیلیها هستند با چشمهایشان زنا میکنند( ».ر.ک. انجیل متی ،باب ،5آیات)30-27 4 همه دستبه دست دادند این جوان را از زندگی خارج کنند. آن جوانی که امکان ازدواج ندارد ،نه پدر و مادرش او را میفهمند ،نه جامعه میفهمد ،نه مسئولین میفهمند ،همه دست به دست هم دادند این جوان را از زندگی خارج کنند .مثل این است که برویم در یک منطقۀ زلزلهزده جلوی چشم کسانی که دو روز است چیزی نخوردهاند ،کباب بخوریم! لذا در این فشار جنسی ،حداقل کاری که خانمها میتوانند بکنند این است که در خیابان ،این جوان را تحریک جنسی نکنند. غذا میخواهند بخورند ،بروند در آشپزخانۀ خانۀ خودشان غذا را بخورند! ما در جامعه بحران جنسی داریم .در اسالم هیچوقت مسائل جنسی بحران نبود .اگر یک حالت خاصی پیش میآمد و طرف نمیتوانست ازدواج کند؛ میگفت« :ازدواج موقت کن ».ازدواج موقت هم اول برای زن است، ً ً بعد برای َمرد .اصال خطبهاش را زن میخواند .یعنی شما قبال ازدواج دائم کردید ،حاال طالق گرفتید میخواهید تا ازدواج بعدیتان رابطۀ جنسی نداشته باشید .خدایی که برای هر شرایطی نیازهای بندهاش را دیده ،میگوید« :حق خودت است ،اما اگر دوست داشتی میتوانی ازدواج موقت کنی ».اسالم از شما میخواهد آدم باشید. خواهران! کاری کنید وقتی یک مرد شما را میبیند ،اول شما را انسان ببیند ،سپس زمانی شما را جنسی ببیند که خود شما به او اجازه بدهید. یا اباصالح! ز دوری تو نمردم ،چه الف مهر زنم؟ که خاک بر سر من باد و مهربانی من در اسالم، مسائل جنسی بحران نبود.