معنی لغات مهم درس دهم عطار و جلال الدین محمد فارسی ششم دبستان

صفحه 1:
عطار و حلال الدین محمد 93 معنی لغات مهم ‎DY‏ ‏ثارسی ششم دبستان ‎oF‏ 

صفحه 2:


صفحه 3:
1 6 معنى لغات: روانه کرد : را هی کرد بار سة سفر شوید 2 م سفر را ببندید : آماد a 2 ۳ 1 CW 

صفحه 4:
معنی لغات: حسابی : به طور کامل هیجان انگیز : شورانگیز » همراه با هیجان بلخ : از شهرهای خراسان قدیم و الان در افغانستان قرار دارد. 

صفحه 5:
زادگاه : محل تولد» میهن» وطن دلتنگ : اندوهگین » غمگین ماشاءالله : آنجه خدا خواست 

صفحه 6:
3 i ۷ بدرقه : همراهی كردن مهمان هنكام 

صفحه 7:
سرشناس : مشهور » معروف کاروانسرا: مهمان خانه » محلی برای کاروان با قافله مسافران که در آن استراحت می کنند 

صفحه 8:
معنی لغات: برخیز : بلند شو ‎Sig‏ داشتن : خوب بودن وضع کسب و کار CW 

صفحه 9:
معنی لغات: حرفه : شغل » پيشه » کار طبع : ذوق»استعداه جویا : کنحکاو » حستجو گر اقامت گزیدم : در جایی ساکن شدم » ماندم کنج : گوشه 

صفحه 10:
5 ۲ i معنی لغات: فروزان : تابان » درخشان » روشن ذوق : شور و شوق » علاقه توانایی فریحه : ذوق و استعداد عاجز : ناتوان » در مانده استعداد : آمادگی » توانایی CW 

صفحه 11:
مقصود : خواسته » آرزو » نیت لبریز : پر لبالب ‎lo‏ شدن : تشکیل شدن» ابجاد شدن سرمشق : الکو » نمونه ‏فعال : بر کار » کوشا 

صفحه 12:
معنی لغات؛: فغاليت : کوشش ‏ تلاش مکتب : محل درس خواندن » نام مدرسه در قدیم پرشور : پر حرارت » با هیجان احتماع : گروه » حمعی از دسته های انسانی از پس : از پشت 

صفحه 13:
معنی لغات: ابداع : نوآوری » چیزی را از نو پدید آوردن »ایجاد کردن بام : بالای ساختمان » پشت بام 

صفحه 14:
معنی لغات: پشتکار : تلاش برای انجام کاری »با علاقه کاری را پیگیری کردن ند : نصیحت ‏ اندرز سرگذشت : شوح حال * CW 

صفحه 15:
‎i‏ آیت : نشانه ‎ec‏ هما : پرنده ای افسانه ای که سایه اش ‏باعث سعادتمندی می شود 

صفحه 16:
اراده : خواست » میل »تصمیم صبر : شکیبایی » بردباری خشنود : راضی » خوشحال » شادمان م2572 ۳ 

صفحه 17:
معنی لغات؛ ابوالعجائب : پدر شگفتی ها ماسوا : موجودات » مخلوقات » غیر از خدا رخ : سیما , صورت مسکین : فقیر » تهی دست قسم : س وكند 

صفحه 18:
علم کند : معرفی کند » برپاکند» مشهور کرم : لطف » جوانمردی بز رگواری نگین : سنگ قیمتی که روی انگشتر می گذارند مدارا : با نرمی و ملایمت رفتار کردن بسازد 5 معنى لغات: CW 

صفحه 19:
این یک قسمت از یک مجموعه است اگرمفید بود ودوست داشتی با سرج نام من آنها را ببینید: محمد فایق مجیدی یا سرچ در کانال: آموزش جادویی ادییات فارسی 

صفحه 20:
تدوینگر: محمد فابق مجیدی دبير بازنشسته رششته زبان و ادبیات فارسی 

معنی لغات مهم درس دهم عطار و جالل الدین محمد فارسی ششم دبستان معنی لغات: نسخه یعنی : جلد 1 معنی لغات: روانه کرد :راهی کرد بار سفر را ببندید :آماده سفر شوید 2 معنی لغات: حسابی :به طور کامل هیجان انگیز :شورانگیز ،همراه با هیجان بلخ :از شهرهای خراسان قدیم و االن در افغانستان قرار دارد. 3 معنی لغات: زادگاه :محل تولد ،میهن ،وطن دلتنگ :اندوهگین ،غمگین ماشاءالله :آنچه خدا خواست 4 معنی لغات: اسرارنامه :نام یکی از آثار عطار نیشابوری است بدرقه :همراهی کردن مهمان هنگام رفتن ،مشایعت 5 معنی لغات: اندک :کم سرشناس :مشهور ،معروف کاروانسرا : مهمان خانه ،محلی برای کاروان یا قافله مسافران که در آن استراحت می کنند 6 معنی لغات: برخیز :بلند شو رونق داشتن : خوب بودن وضع کسب و کار 7 معنی لغات: حرفه :شغل ،پیشه ،کار طبع :ذوق،استعداد جویا :کنجکاو ،جستجوگر اقامت گزیدم :در جایی ساکن شدم ،ماندم کنج :گوشه 8 معنی لغات: فروزان :تابان ،درخشان ،روشن ذوق :شور و شوق ،عالقه توانایی قریحه :ذوق و استعداد عاجز :ناتوان ،درمانده استعداد :آمادگی ،توانایی 9 معنی لغات: مقصود :خواسته ،آرزو ،نیت لبریز :پر،لبالب دایر شدن :تشکیل شدن ،ایجاد شدن سرمشق :الگو ،نمونه فعال :پرکار ،کوشا ّ 10 معنی لغات: ف ّعالیت :کوشش ،تالش مکتب :محل درس خواندن ،نام مدرسه در قدیم پرشور :پر حرارت ،با هیجان اجتماع :گروه ،جمعی از دسته های انسانی از پس :از پشت 11 معنی لغات: ابداع :نوآوری ،چیزی را از نو پدید آوردن ،ایجادکردن بام :باالی ساختمان ،پشت بام 12 معنی لغات: پشتکار :تالش برای انجام کاری ،با عالقه کاری را پیگیری کردن پند :نصیحت ،اندرز سرگذشت :شرح حال 13 معنی لغات: آیت :نشانه هما :پرنده ای افسانه ای که سایه اش باعث سعادتمندی می شود 14 معنی لغات: اراده :خواست ،میل ،تصمیم صبر :شکیبایی ،بردباری خشنود :راضی ،خوشحال ،شادمان 15 معنی لغات: ابوالعجائب :پدر شگفتی ها ماسوا :موجودات ،مخلوقات ،غیر از خدا رخ :سیما ،صورت مسکین :فقیر ،تهی دست قسم :سوگند 16 معنی لغات: کرم :لطف ،جوانمردی بزرگواری نگین :سنگ قیمتی که روی انگشتر می گذارند مدارا :با نرمی و مالیمت رفتار کردن علم کند :معرفی کند ،برپا کند ،مشهور بسازد 17 این یک قسمت از یک مجموعه است اگرمفید بود ودوست داشتی با سرچ نام من آنها را ببینید: محمد فایق مجیدی یا سرچ درکانال: آموزش جادویی ادبیات فارسی منبع: سایت های اینترنتی کتب درسی متوسطه اول ودوم من گاهی محتوایی نو می آفرینم، ‏Sی هستم . پس گاه تدوینگر :محمد فایق مجیدی دبیر بازنشسته رشته زبان و ادبیات فارسی کارشناس آموزش