صفحه 1:
فارسی پایه دوازدهم
كام به كام معنى وازكان و آرایه های قلمرو ادبی ( 71[
و زبانی شعر فصل شكوفايى درس ٠١ دهم ادبيات ||
فارسى دوازدهم 4
آموزش تصويرى را جدى بكيريم
پاورپوینت در حالت کتاب ورق زن
نسخه قابل ویراش
تعداد اسلاید: ۳۸
صفحه 2:
صفحه 3:
۱- دو نکته مهارت لاس داری ویژه زد لمان BE
۱ ۲- کلم به گام معنى وازكان و آرايه های قلمرو
4 ادبی و زبانی شعر فصل شکوفایی درس ۱۰ دهم
ادبیات فارسی دوازدهم
متوسطه دوم رشته های تجربی و ریاضی و انسانی
و فنی حرفه ای
} ۳- پاسخ تمرینها
4 ۴- چند نکته برای کیفیت بخشی به کلاس درس
صفحه 4:
:درس اول ویژه معلمان[]
تععلمازامر ونمو جلنند -1
در وهله نخست معلم دانش
»آموزان هستند
نه معلم کتب درسی
وانتقال دهنده صرف محتوای آموزشی
صفحه 5:
لادرس دوم ویژه معلمان :
7[ 4- معلمان موفق امروزی
4 می دانند
سهم هر دانش آموز
از بادگیری اهمیت دارد.
دلیل موفقیت نظام آموزشی فنلاند
صفحه 6:
ديروز اكر سوخت اى دوست غم برك و بار من و تو
امروز مى آيد از باغ بوى بهار من و قو
معنى: اى دوست! اكر در كذشته كه رزيم
شاهنشاهی حکومت می کرد؛ تمام استعدادهاى ما
هدر شدء غم نخور. زیرا آن روزها تمام شده و
انقلاب اسلامی پیروز شده است.
صفحه 7:
قلمرو زبانی: دیروز: قبل از انقلاب
سوخت: به معنی «سوزاند» فعل ناگذر در
معنای گذرا به مفعول » نابود کرد
دوست: منادا
ای دوست شبه جمله
بيت سه جمله
نهاد: غم و بوى برك و بار مفعول
برك و بار من و تو بوى بهار من و تو:
تركيب اضافى
قبد: ديروز و امروز
واو در من و تو واو عطف است.
صفحه 8:
ss)
قلمرو ادبی: مجاز: دیروز
امروز: قید
تضاد: دیروز » امروز ۱
غم: استعاره از آتشی که می سوزاند . |
باغ استعاره از «جامعه» ۱
بهار: استعاره از پیروزی و انقلاب»
برگ و بار: استعاره از «امید و آرزو»
مراعات نظیر: برگ » بار » باغ » بهار
حس آمیزی: بوی مي آید
جناس: بار » بهار - باغ » بار
صفحه 9:
آن جا در آن برزخ سرد در کوچه
های غم و درد
غير از شب آيا جه مى دید چشمان
قار من وقو؟
معنى: آن دوره (رزيم كذشته) مانند
| برزخ براز درد وغم بود و جشم
مردم جز تاريكى ظالم و ستم جيزى
نمیدید.
صفحه 10:
برزخ: : حد فاصل ميان دو جيز » زمان بين
مرگ قا رفتن به بهشت يا دوزخ » فاصله بين
دنیا و آخرت در اینجا فاصل میان دوران
طاغوت و انقلاب اسلامی» دوران گذرا کل
پیت یک جمله است
آوردن دو واژه پرسشی در کنار هم اشتباه
است «آیا» چه»
برزخ» شبء کوچه ها: متمم
شیوه بلاغی: تقدم فعل بر نماد
چشمان تار من و تو: ترکیب وصفی و
اضافی (تو معطوف است)
صفحه 11:
قلمرو ادبی: استعاره: «برزخ سرد» استعاره از
جامعه زمان شاهنشاهی از کوچه های غم و درد:
| سرد: ايهام الف) سرد (چون فصل زمستان » انقلاب
پیروز شد) ب) سرد: مجاز از بی روح و افسرده و پر
از ظلم شاهنشاهی
چشم» مجاز از وجود و شخصا مراعات
Slowey تار
آیا چه می دید st a شب: استفهام انکاری برزخ
۱001۱
صفحه 12:
باغ من بودم و یک چمن داغ
امروز خورشید در دشت آیینه دار من و تو
معنی: دیروزه در غم غریب بودن جامعه پر
از ظلم و ستم » من بودم و مبارزان راه
آزادی که در راه به دست آوردن آزادی
شهید شدند. تا این که امروز آزادی در
جامعه چون خورشیدی می درخشد.
صفحه 13:
باغ: ج ۲
یک چمن داغ: غم و اندوه بسبار زيادء شهدايى كه براى مم Oooh KS
آزادی تلاش کردند
0 امروزة دار انقلاب انغ داش دق 1
He 5
۳ دار: آینه دار ows,
امروز خورشید دردشت» آیبنه دار من و تو (است) حذف
صفحه 14:
مارد مت ارهز و
خورشید مانند آینه دار است
آیینه دار بودن: کنایه از رهبر بودن
ایهام تناسب: داغ: ۱- غم که معنی آن در بیت
حضور دارد ۲- سوزان که با خورشید تناسب دارد.
صفحه 15:
غرق غباریم و غربت با من بیا سمت باران
صد جویبار است اینجا در انتظار من و قو
معنی: زندگی ما در رنج و اندوه می گذرد پس با
من به سوی خوبی ها و نیکی ها بیا به جایی که
پیشرفت و شکوفایی در انتظار ماست.
صفحه 16:
قلمرو ادبی: استعاره: «غبار» استعاره ظلم
و ستم
«باران» مجاز از آزادی
جویبار: مجاز از رهایی»
جويبار: نماد حر کت
تشخيص: جويبار منتظر كسى باشد
واج آرابى در صامت «غ»
غرق غبار و غربت بودن: کنایه از گرفتاری
و تنمایی
دراين هزاره فقط عشق»
باک وی رنگ است
سلمان هرق
| مرا به زاويه باغ عشق مهمان كن
صفحه 17:
اين فصل فصل من و توست فصل شکوفایی ما
برخیز با گل بخوانیم اینک بهار من و قو
معنی: این دوره» فصل شکوفایی من و توست که به
انتظار بهار بودهایم. بر خیز همنوا با گل نغمه سرایی
کنیم که بهار من و تو میآید.
صفحه 18:
قلمرو زبانی: فصل: فصل انقلاب
فصل شکوفایی ما: زمان آزادی ما است - (حذف
فعل [است] به قرینه لفظی )
بهار: آزادی
بیت چهار جمله دارد
نقش فصل به ترتیب: نهاد» مسند
اینک: نهاد
بهار مد لزكوة انبوة فصل من و توه فصل شکوفایی ماء بهار من و تو:
شكفت شد آغاز تركيب اضافى
دريغاكه من جو زمستان سردى
به بايان رسيدم
صفحه 19:
قلمرو ادبی: فصل: ی
1
ار
مجازد «من و تو» منظور همه «مردم»
تشخیص: گل آواز بخواند
کل: نماد شهید
مراعات نظیر: فصل» شکوفایی» گل» بهار
کنایه: فصل شکوفایی کنایه از رشد
a 0 8 5-1
Sythe IG,
صفحه 20:
۷ این سیم سجر خیز بر خیز افر جان سپردیم
در باغ می ماند ای دوست گل یادگار من و قو
معنی: همراه با اين نسیم سحرگاهی بر خیز [قیام
کن] و همراه شو. اگر در اين راه مبارزه مردیم
[هراسی نیست.] ای دوست» گل و انقلاب به یادگار ۰ 7۰۰
از من و تو خواهد ماند.
صفحه 21:
قلمرو زبانی: سحر خیز: سحر خیزنده (صفت فاعلی مرکب
مرخم)
جان سپردیم: مردیم
یادکار: واژه دو تلفظی
بيت دارای چهار جمله است
ای دوست: شبه جمله»ندا و منادا
صفحه 22:
چون رود امیدوارم بی تابم و بی قرارم
من می روم سوی دریاء جای قرار من و تو
معنى: مثل رود كه مى خواهد خودش را به دريا برساند؛ من نيز بى تابى
می کنم تا خودم را به دریای مردم برسانم تا اتحاد و بيوستكى مانء
دشمن را شکست دهد.
قلمروزبانی: درب: آزادی
بيت چهار جمله دارد
جای قرار من و تو: بدل
تشبیه: من مثل رود امیدوار هستم
رود امیدوار و بی تاب و بی قرار باشد.
قرار:الف) آرامش ب) محل وعده
دریا: استعاره از رهایی و آزادی رودء بی قراری
دریا: مراعات نظیر
بی قراری» قرار: تضاد
صفحه 23:
جواب قلمرو زبانی صفحه ۸۸ درس دهم
فارسی دوازدهم
۱) در متن درس واژهای بیابید که
همآوای آن در زبان فارسی وجود دارد؟
پاسخ: غربت (هم آوای این کلمه «قربت»
است)
صفحه 24:
۲ انواع «و» (ربطء عطف) را در متن درس
پاسخ: دیروز اگر سوخت ای دوست» غم برگ و
(عطف) بار من و (عطف) تو / آن جا در آن برزخ
سرد در کوچههای غم و (عطف) درد
دیروز در غربت باغ من بودم و (ربط) یک چمن
داغ / غرق غباریم و (پیوند) غربت؛ با من بيا سمت
باران / چون رود امیدوارم بیتابم و (ربط)
بیقرارم
صفحه 25:
۳) در متن درس» کدام گروههای
اسمی, در نقش «مفعول» به کار
رفتهاند؟
پاسخ: برگ و بار: دیروز سوخت اگر از دست خودش فقط رضایت داد
سوخت ؛ برگ بار من تو درگوشه تها
«جه» در مصراع: غير از شب آيا جه جون جغد بدتك نشينى عادت دارد
مى ديد جششمان تار من و تو
بهار من و تو: برخيز با كل بخوانيم اينى
صفحه 26:
|
جواب قلمرو ادبی صفحه ۸۸ درس ۱۰
فارسى دوازدهم ا
)١ در متن درسء براى كاربرد هر يك از
آرایه های تخیص » و «تشبیه » دو نمونه |
|
|
۱
|
۱
1
بیابید.
پاسخ: تشخیص: بیت چهارم: در انتظار
بودن جويبار / بيت پنجم: خواندن گل.
تشبيه: بيت سوم: خورشيد مانند آيينه داو
است / ببت هفتم: رت روت امیدوار
صفحه 27:
۲) در بیت زیر» «برزخ سرده و «شب» نماد چه
4 مفاهیمی هستند؟
1
۱ آنجا برزخ سرده در کوچههای غم و درد / غیر از
J شب آیا چه میدید چشمان تار من و تو؟
4
1
پاسخ: برزخ سرد: نماد دوران حکومت ستمگرشاهی
شب: نماد ظلم و ستم
ee ee
Faceted mont cy
صفحه 28:
۱ ; 6
پاسخ قلمرو فکری صفحه ۸۸ درس دهم ۱
فارسی دوازدهم
۱) مقصود نهایی شاعر از مصراع دوم بیت
زير چیست؟
|
i
1 3
| ١ ۲ i
چون رود امیدوارم بیتابم و بیقرارم من "
میروم سوی دریاه جای قرار من و تو 1
پاسخ: حرکت شاعر به سمت اجتماعات
انقلابی و آزادیخواه مردم.
صفحه 29:
۲) توضیح دهید بیت زیر با فصل ادبیات انقلاب
اسلامی چه مناسبت و پیوندی دارد؟
دیروز در غربت باغ من بودم و یک چمن داغ
امروز خورشيد در دشتء آیینهدار من و تو
ت به خودکامگی روزگار گذشته و
های آن زمان اشاره میکند و اينکه ۰
با راه نمایی خود توانست مردم را از این
دوران ستمشاهی نجات بخشد. پایداری رهبر و
مردم» دعوت به مبارزه؛ هدایتگری امام از جمله
صفحه 30:
سلمان هراتى
آویکی اهل البیت] سلمان هراتی از شاعران
فارسى زبان معاصر است. در سال 1338 در
ee ooo ات
بدنیا آمد و تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش
000
لمهومتاءا0 وتفهطم
سرودههای زیر با متن درس توضیح دهید.
الف) ز خورشيد و از آب و از باد و خاک
نگردد تبه نام و گفتار پاک (فردوسی)
پاسج: ششم درس ارتباط دارد هر
دو به این نکته اشاره دارند که حتی اگر
وجود خاکی انسان از بين برود؛ اما
خوبیها در رفتارهای شایسته ماء ماندگار
خواهند بود و یاد ما جاودانه خواهد شد.
صفحه 31:
ب) ای منتظره مرغ غمین در آشیانه!
من گل به دستت میدهم» من آب و دانه ..
میکارمت در چشمها گل نقش امّید
میبارمت بر دیدهها باران خورشید. (سیاوش
کسرایی)
پاسخ: با ببت چهارم ارتباط دارد. هر دو به این
شاره دارند که با وجود رنجها و سختیهای راده
آیندهای خوب و روشن در انتظار ما خواهد بود.
آیندهای که امید به زندگی و شادی و نشاط در آن
موج مى زند.
صفحه 32:
آثار سلمان هراتی:
از آسمان سبز (مجوعه شعر_۱۳۶۵)
دری به خانه خورشید (مجوعه شعر_۱۳۶۸)
از اين ستاره تا آن ستاره (شعر برای
کودکان_۱۳۶۷)
گزیده ادییات معاصر ۲ (مجموعه شعر _۱۳۷۸۰)
مجموعه کامل شعرهای سلمان هراتی» ۱۳۸۰
مجموعه کامل شعرهای سلمان هراتی» ۱۳۸۶
صفحه 33:
چند نکنه برای کیفیت بخشی به کلاس درس
کم رنگ ترین جوهرها بهتر
از قوي ترين حافظه هاست 5
(ضرب المثل جيني)
نوشتن اجازه مي دهد ديكران هم در
روياي شما شركت كنند و نظر بدهند.
صفحه 34:
فریدون فرخ» فرشته نبود
ز مشک و ز عنبر سرشته فبود
«داد» و «قهش» یافت او نیکوبی
تو داد و دهش کن» فریدون توبی
صفحه 35:
چه خوش گفت فردوسی پاک زاد
که رحمت بر آن تربت پاک باد
oe
میازار موری که دانهکش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
سیاه اندرون باشد و سنگدل
که خواهد که موری شود تنگدل
مزن بر سر ناتوان دست زور
که روزی به بايش در افتى جو مور
سعدى
صفحه 36:
نکته روز:
آدمها برای اینکه
دوست داشته
شوند» بايد ارزش
داشته باشند»
نه دارابى
كتاب «صد سال
تنهايى»كابريل كارسيا
ما ركز ©
صفحه 37:
"هر که در این سرا در آید نانش دهید و از
ایمانش مپرسید» چه آنکس که به در گاه
باریتعالی به جان ارزد البته بر خوان بوالحسن
د
صفحه 38:
شعار wl, در مدارس فنلاند
این بود:
مدارس فنلاند
بهترین و درخشان
ترین دانش آموزان از دیگران به
صفحه 39: