پی‌دی‌اف
آموزشفلسفه و حقوق

درسنامه درس نهم فلسفه دوازدهم فلوچارت

توضیحات: دانلود فایلPDF درسنامه درس نهم فلسفه دوازدهم فلوچارت پرده نگار قابل نمایش در کلاس آماده پرینت تعدادصفحات :12 فروش با سایت چرا این نیاز است فایل را دانلود کنید؟ 1- مناسب دانش آموزان عزیز 2- مناسب معلمان مدارس عادی خاص 3- مناسب معلمان وارائه درکلاس های تقویتی 4- جهت یادگیری پایدار وعمیق 5- مناسب شب امتحان 6- مناسب جهت افزودن به آرشیو معلمان 7- مناسب دانش آموزان شرکت کننده در امتحانات هماهنگ کشوری 8- مناسب برای مرور سریع: با حل این نمونه سوالات، نقاط ضعف خود را شناسایی و برطرف کنید 9 -فرمت با کیفیت بالا: قابل پرینت و مطالعه آسان در موبایل، تبلت و کامپیوتر 10- بیست می خوای اینو بخون این فایل نه تنها برای دانش آموزان، بلکه برای معلمان و والدین نیز منبعی ارزشمند است تا سطح یادگیری را به خوبی ارزیابی کنند. همین حالا دانلود کنید و با آمادگی کامل و اعتمادبه نفس بالا در امتحان حاضر شوید

محمد فایق مجیدی دهگلان

صفحه 1:

صفحه 2:
آغاز فلسفه در جهان اسلام ااسسسح. رو حيات عقلی سم حیات فلسفی ‏ - توجه به فلسفه و ورود آن به جهان اسلام سب حدود سیزه قرن پیش(دو ترن بعد از ظهور اسلام) توجه مردم یک جامعه به عقل و تفکر بگونه ای که عقلائیت جزء فرهنگ عمومی جامعه در آید سه سبب شکل گیری حیات عقلی می شود توجه به عقل و عقلافیت سبب حرکت به سوی دانش و رشد شاخه های مختلف علم می شود و حیات علمی را پدید می آورد یکی از شاخه های حیات علمی ۰ حیات فلسفی است

صفحه 3:
دو قرن بعد از ظهور اسلام. حیات فلسفی به مرحله ای از رشد رسید که اولین فیلسوف مسلمان به نام ابو بو سف کندی ظهور کرد (دارای حدود ۲۷۰ کتب و رساله) ويه عاق قله ققيقة :ار جفاق انلك زمينه اول: دعوت قران و بيامبر ص به خردورزى زمينه دوم: كسترش مباحث اعتقادى بين مسلمانان زمينه سوم: نهضت ترجمه متون حيات عقلى و احترام به عقل مثل زمين آماده اى است كه دانه هر درخت دانشى در آن قابليت رشد دارد

صفحه 4:
طبق گزارش مورخان علم: آغاز حیات تعقلی سلمانان با ظهور اسلام و تشکیل جامعه اسلامی بوده است ( پایه گذاران حیات عقلی < قرآن + پیامبر ص) ارزش دادن به اصل تفکر و خردورز ‎Jol ge‏ زمينه ساز حيات عقلی » در سر ارزش دادن به اصل تفکر و خردورزی تکریم علم به عنوان مره تفکر قرآن و گفتار و رفتار پیامبر / تکریم پیوسته عالمان و دانشمندان ح مباحث علمی و فلسفی و عقلی و بهره از شیوه های مختلف استدلال قلعت پتونته بجهال نا صفتن عتفی ‎gill‏ شوه دعوت به بادگیری دانش سایر ملتها وتمدنها و استفاده از آنها

صفحه 5:
تاقیر کسترشی مباحت ‎Ladi iby jo lain cas glial‏ کسترش مباحث اعتقادی از همان زمان رسول خدا که بسیاری از آنها از جنس مباحث فلسفی بود سبب شد در همان قرن اول دانشمندانی متبحر در مسایل اعتقادی( مثل اثبات وجود خدا - صفات الهی- ضرورت معاد و جبر و اختیار) ظهور کنند و بهتعلیم و کتابت در این زمینه ها بپردازند و از استدلالهای عقلی استفاده کنند پس حیات عقلی مسلمانان از همان ابتدای ظهور اسلام بود که بعد از دو قرن منجر به حیات فلسفی شد

صفحه 6:
قاثیر نهضت ترجمه متون در رشد فلسفه ۳ ‎A‏ این نیضت از قرن دوم آغاز شد و کمک زیادی به رشد فلسفه و علوم دیگر مثل منطق ریاضیات طب ادب سیاست و نجوم کردو در نتیجه آن» کتب فراوانی از زبانهای بونانی پهلوی هندی و سریانی در رشته علمی مختلف ترجمه شد م7 مسلمانان بزودی معارف پیشینیان را فرا گرفتند و در اغلب رشته های دانش سر آمد ملتمای خود شدند دانش فلسفه بونان را آموختند و با نقد و بررسی نظرات آن حکیمان» نظام فلسفی نوینی را سامان بخشیدند که ضمن برخورداری از آراء افلاطون و بیشتر ارسطو « شامل اندیشه جدید و بی سابقه هم بود

صفحه 7:
فلسفه اسلامی از همان آغاز سرشتی کاملا استدلالی داشت و متکی بر آراء ارسطو بود حکمت «شاء : چون ارسطو در مباحث فلسفی بیش از هر چیز به قباس برهانی تکیه می کرد فلسفه اسلامی هم صورت استدلالی قوی پیدا کرد که تلاشهای محکم فارابی و نبوغ استدلالى ابن سيناء اين صورت استدلالی را با ظریف ترین موشکافی ها آراست و یک نظام فلسفی مستحکم پدید آورد که بخاطر موسس اول آن یعنی ارسطو ؛ این شیوه تفکر فلسفی به " حکمت مشاء" معروف شد ویژگی اصلی حکمت مشاء : صورت استدلالی آن و الگو گرفتن از ارسطو است

صفحه 8:
حکمت از نظر یک فیلسوف مشایی مثل ابن سینا فنی استدلالی و فکری که انسان عالم؛ وجود را آنچنان که هست بوسیله اين فن بدست می آورد (بعنی شناختی مطابق با وآقع) و نفس خويش را به كمال مى رساند ( يعنى كمال نفس در عقلانيت و تبيين فلسفى جهان | است) و تبدیل به جهانی عقلی مشابه جهان واقعی می شود( یعنی هر چه در عالم کبیر است در عالم صغیر هم هست که فلسفه این شناخت را به انسان می دهد) و مستعد رسیدن به سعادت نهایی» به اندازه طاقت بشری می شود( بعنی خلسفه در حدی جهان را تبیین می کند که در فهم بشر باشد نه مثل دین) با وجود محدودیتها به حداکثر نیک بختی می رسد

صفحه 9:
بزركترين حكماى مشايى : فارابى و ابن سينا هم سر آمد در فلسفه بود هم شهرت در نجوم و حقوق و سياست داشت هم تبحر در درمان بيماران مقام ‎eee‏ سح داشت علمی __-- [در قسفه سياست نظريه بردازبوه وديدكاه ويزه اى مطرح كرد نزديى به ديدكاه اقلاطون بخوبى با ميراث فلسفى يونان بويزه آراء افلاطون و ارسطو آشنا بود و با بافتن نقاط مشترى انديشه ‎glo‏ اين دو» کتابی با عنوان الجمع بین ر آبی الحکیمین » نوشت در کتاب اغراض ارسطو در مابعدالطبيعة .با دقت بسیار نظرات ارسطو را شرح داده و نکات پیچیده آن را آشکار می کند که بعدها راهنمای ابن سینا در فهم کتاب ارسطو شد معلم تانی لب کر نت چون آشنایی عمیق با تعالیم اسلام داشت و توانست آموخته های خودش از افلاطون و ارسطو را در یک نظام فلسفی جدید عرضه کرده و فلسفه مشائی در جهان اسلام رابنا کرد

صفحه 10:
| هوکز مشاغل سیاسی را قبول نکرد و با اهل سیاست معاشوت نداشت ولی در سياست بسیر اندیشید | اولین مبنای او برای ورود به مباحت اجتماعی و نلسفه سیاسی :انسان موجودی مدنی بالطبع است سیاسی یعنی طبق فطرت و طبع خود به جامعه گرایش دارد و دوست دارد با همنوعش زندکی کند از نظر او مسیر سعادت و کمال انسان از زندگی اجتماعی می گذرد جامعه و مدینه نیز سعادت انسان در دنیا و آخرت باشد فارابى مدينه فاضله را به بدنى سالم تشبيه كرد كه هر عضوش متناسب با ويزكى خود وظيفه اى دارد كه آن را به نحو احسن انجام مى دهد و مثل قلب كه رئيس اعضاى بدن است» برخی از اعضای جامعه بر دیگران مقدم اند

صفحه 11:
از نظر فارابی رئیس جامعه بايد "۲ ویژگی های ممتازی داشته باشد روحی بزرگ و سرشتی عالی داشته باشد و به عالی ترین درجات تعقل رسیده باشد و می تواند احکام و قوانین الهی را دریافت کند یعنی رهبر جامعه کسی جز پیامبر نیست که می تواند با فرشته وحی اتصال دائمی داشته باشد ویژگی اتصال دائمی با فرشته وحی و عالم بالا در پیامبر و امامان به آنها امکان می دهد جامعه را بدرستی در جهت رسیدن به سعادت حقیقی رهبری کنند

صفحه 12:
از نظر فارابی : مدینه جاهله 5۳ مدینه فاضله از نظر فارابی مهمترین تفاوت مدینه جاهله با مدینه فاضله در هدف آن است هدف مردم جامعه حاهله : فقط سلامت حسم و فراوانی لذتهای دنیوی است یعنی مردم فکر می کنند اكر به این لذتها برسند به سعادت رسیده اند وگرفه گرفتار بدبختی شده اند

باسمه تعالی ردسنامه ردس نهم فلسفه دوازد مه بی ج ا س د ر تان :شاهد ساس ز ده خوزستان ،زدفول دبیر :هما مختاری ورپ آغاز فلسفه در جهان اسالم حیات عقلی حیات فلسفی توجه به فلسفه و ورود آن به جهان اسالم حدود سیزه قرن پیش(دو قرن بعد از ظهور اسالم) توجه مردم یک جامعه به عقل و تفکر بگونه ای که عقالنیت جزء فرهنگ سبب شکل گیری حیات عقلی می شود عمومی جامعه در آید توجه به عقل و عقالنیت سبب حرکت به سوی دانش و رشد شاخه های مختلف علم می شود و حیات علمی را پدید می آورد یکی از شاخه های حیات علمی ، حیات فلسفی است دو قرن بعد از ظهور اسالم ،حیات فلسفی به مرحله ای از رشد رسید که اولین فیلسوف مسلمان به نام ابویوسف کِندی ظهور کرد (دارای حدود 270کتب و رساله) زمینه های رشد فلسفه در جهان اسالم زمینه اول :دعوت قران و پیامبر ص به خردورزی زمینه دوم :گسترش مباحث اعتقادی بین مسلمانان زمینه سوم :نهضت ترجمه متون حیات عقلی و احترام به عقل مثل زمین آماده ای است که دانه هر درخت دانشی در آن قابلیت رشد دارد طبق گزارش مورخان علم :آغاز حیات تعقلی مسلمانان با ظهور اسالم و تشکیل جامعه اسالمی بوده است ( پایه گذاران حیات عقلی = قرآن +پیامبر ص) عوامل زمینه سازحیات عقلی ،در قرآن و گفتار و رفتار پیامبر ص ارزش دادن به اصل تفکر و خردورزی تکریم علم به عنوان ثمره تفکر تکریم پیوسته عالمان و دانشمندان طرح مباحث علمی و فلسفی و عقلی و بهره از شیوه های مختلف استدالل مذمت پیوسته جهل تا صفتی منفی تلقی شود دعوت به یادگیری دانش سایر ملتها وتمدنها و استفاده از آنها تاثیر گسترش مباحث اعتقادی بین مسلمانان در رشد فلسفه گسترش مباحث اعتقادی از همان زمان رسول خدا که بسیاری از آنها از جنس مباحث فلسفی بود سبب شد در همان قرن اول دانشمندانی متبحر در مسایل اعتقادی( مثل اثبات وجود خدا – صفات الهی -ضرورت معاد و جبر و اختیار) ظهور کنند و به تعلیم و کتابت در این زمینه ها بپردازند و از استداللهای عقلی استفاده کنند پس حیات عقلی مسلمانان از همان ابتدای ظهور اسالم بود که بعد از دو قرن منجر به حیات فلسفی شد تاثیر نهضت ترجمه متون در رشد فلسفه این نهضت از قرن دوم آغاز شد و کمک زیادی به رشد فلسفه و علوم دیگر مثل منطق ریاضیات طب ادب سیاست و نجوم کردو در نتیجه آن ،کتب فراوانی از زبانهای یونانی پهلوی هندی و سریانی در رشته علمی مختلف ترجمه شد مسلمانان بزودی معارف پیشینیان را فرا گرفتند و در اغلب رشته های دانش سرآمد ملتهای خود شدند دانش فلسفه یونان را آموختند و با نقد و بررسی نظرات آن حکیمان ،نظام فلسفی نوینی را سامان بخشیدند که ضمن برخورداری از آراء افالطون و بیشتر ارسطو ،شامل اندیشه جدید و بی سابقه هم بود فلسفه اسالمی از همان آغاز سرشتی کامال استداللی داشت و متکی بر آراء ارسطو بود حکمت مشاء :چون ارسطو در مباحث فلسفی بیش از هر چیز به قیاس برهانی تکیه می کرد فلسفه اسالمی هم صورت استداللی قوی پیدا کرد که تالشهای محکم فارابی و نبوغ استداللی ابن سینا ،این صورت استداللی را با ظریف ترین موشکافی ها آراست و یک نظام فلسفی مستحکم پدید آورد که بخاطر مؤسس اول آن یعنی ارسطو ،این شیوه تفکر فلسفی به " حکمت مشاء" معروف شد ویژگی اصلی حکمت مشاء :صورت استداللی آن و الگو گرفتن از ارسطو است حکمت از نظر یک فیلسوف مشایی مثل ابن سینا فنی استداللی و فکری که انسانِ عالم ،وجود را آنچنان که هست بوسیله این فن بدست می آورد (یعنی شناختی مطابق با واقع) و نفس خویش را به کمال می رساند ( یعنی کمال نفس در عقالنیت و تبیین فلسفی جهان است) و تبدیل به جهانی عقلی مشابه جهان واقعی می شود( یعنی هر چه در عالم کبیر است در عالم صغیر هم هست که فلسفه این شناخت را به انسان می دهد) و مستعد رسیدن به سعادت نهایی ،به اندازه طاقت بشری می شود( یعنی فلسفه در حدی جهان را تبیین می کند که در فهم بشر باشد نه مثل دین) با وجود محدودیتها به حداکثر نیک بختی می رسد بزرگترین حکمای مشایی :فارابی و ابن سینا مقام علمی فارابی هم سر آمد در فلسفه بود هم شهرت در نجوم و حقوق و سیاست داشت هم تبحر در درمان بیماران داشت در فلسفه سیاست نظریه پرداز بود و دیدگاه ویژه ای مطرح کرد نزدیک به دیدگاه افالطون بخوبی با میراث فلسفی یونان بویژه آراء افالطون و ارسطو آشنا بود و با یافتن نقاط مشترک اندیشه های این دو ،کتابی با عنوان الجمع بین رأیی الحکیمَین ،نوشت در کتاب اَغراض ارسطو در مابعدالطبیعة ،با دقت بسیار نظرات ارسطو را شرح داده و نکات پیچیده آن را آشکار می کند که بعدها راهنمای ابن سینا در فهم کتاب ارسطو شد معلم ثانی لقب گرفت چون آشنایی عمیق با تعالیم اسالم داشت و توانست آموخته های خودش از افالطون و ارسطو را در یک نظام فلسفی جدید عرضه کرده و فلسفه مشائی در جهان اسالم را بنا کرد هرگز مشاغل سیاسی را قبول نکرد و با اهل سیاست معاشرت نداشت ولی در سیاست بسیار اندیشید فلسفه سیاسی فارابی اولین مبنای او برای ورود به مباحث اجتماعی و فلسفه سیاسی :انسان موجودی مدنی بالطبع است یعنی طبق فطرت و طبع خود به جامعه گرایش دارد و دوست دارد با همنوعش زندگی کند از نظر او مسیر سعادت و کمال انسان از زندگی اجتماعی می گذرد جامعه و مدینه نیز سعادت انسان در دنیا و آخرت باشد پس باید هدف اصلی بهترین مدینه ها از نظر او،مدینه ای که مردم آن به اموری مشغول اند و به فضایلی آراسته اند که مجموعه مدینه را به سوی سعادت می برد و این همان مدینه فاضله است فارابی مدینه فاضله را به بدنی سالم تشبیه کرد که هر عضوش متناسب با ویژگی خود وظیفه ای دارد که آن را به نحو احسن انجام می دهد و مثل قلب که رئیس اعضای بدن است ،برخی از اعضای جامعه بر دیگران مقدم اند از نظر فارابی رئیس جامعه باید ویژگی های ممتازی داشته باشد روحی بزرگ و سرشتی عالی داشته باشد و به عالی ترین درجات تعقل رسیده باشد و می تواند احکام و قوانین الهی را دریافت کند یعنی رهبر جامعه کسی جز پیامبر نیست که می تواند با فرشته وحی اتصال دائمی داشته باشد ویژگی اتصال دائمی با فرشته وحی و عالم باال در پیامبر و امامان به آنها امکان می دهد جامعه را بدرستی در جهت رسیدن به سعادت حقیقی رهبری کنند از نظر فارابی :مدینه جاهله مدینه فاضله از نظر فارابی مهمترین تفاوت مدینه جاهله با مدینه فاضله در هدف آن است هدف مردم جامعه جاهله :فقط سالمت جسم و فراوانی لذتهای دنیوی است یعنی مردم فکر می کنند اگر به این لذتها برسند به سعادت رسیده اند وگرنه گرفتار بدبختی شده اند هما مختاری پور دبیرستان شاهد دزفول

21,000 تومان