معنی و آرایه های درس هجدهم عشق جاودانی فارسی دوازدهم

صفحه 1:
۴ | { | ۰ 1 فارسی پایه دوازدهم . | ‎٠‏ معنی و آرایه های درس هجدهم عشق 7 جاودانی فارسی دوازدهم ۱ عشق جاودانی کتاب ادبیات فارسی " دوازدهم متوسطه دوم رشته هاي تجربی | ۱ 203 ورياضى وانسانى وفنى حرفهاى ‎١‏ ‎j‏ آموزش تصويرى را جدى بكيريم ‎١‏ ‏پاورپوینت در حالت کتاب ورق زن ۱ ۱ نسخه قابل ویرایش 0 ۱ تعداد اسلاید:۳۶ | ۱ ‎a‏ 97 2 

صفحه 2:


صفحه 3:
( | فهرست مطالب : ‎i‏ فارسی پایه دوازدهم || \ تصاویر مرتبط با درس ۱- دو نکته مهارت کلاس داری ویژه معلمان عزیز ۳- معنی لغات مهم درس ۳-معنی و آرایه های درس هجدهم عشق جاودانی فارسی دوازدهم عشق جاودانی کتاب ادبیات فارسی دوازدهم متوسطه دوم رشته های تجربی و ریاضی و انسانی و فنی حرفه ای ۴- چند نکته برای کیفیت بخشی به کلاس درس 

صفحه 4:
:درس اول ويزه معلمان[ا تععلمازامر ونمو جلنند -1 در وهله نخست معلم دانش »آموزان هستند نه معلم کتب درسی وانتقال دهنده صرف محتوای آموزشی 

صفحه 5:
لادرس دوم ویژه معلمان : 7[ 4- معلمان موفق امروزی 4 می دانند سهم هر دانش آموز از بادگیری اهمیت دارد. دلیل موفقیت نظام آموزشی فنلاند 

صفحه 6:
آیا چیزی در مخيلة آدمی می‌گنجد که قلم بتواند آن را بنگارد» اما جان صادق من آن ابرای تو ترسیم نکرده ب معنى (بازكردانى): هيج جيزى نيست كه در ذهن انسان بکنجد و قلم بتواند آن را بنویسد ولى جان و روح صادق من» آن را برای تو ننوشته باشد و به تصوير نکشيده باشد. (من عاشقم و همه توانم را به کار می‌گیرم تا بتونم با قلم خود تختلات خود را برای تو بیان کنم و آنچه را لازم است برایت بنويسم.) 

صفحه 7:
قلمرو زبانی: مخیّله: خیال» ذهن قوه تخیل مرجع «تو»: دلبر و معشوقه سراینده پرسش انکاری صادق: راستگو» روراست قوف تخیل: متمم (هم خانواده با خیال و تخیل) / مخیلاٌ آدمی: تر کیب اضافی می‌گنجد: مضارع اخباری ِ قلم: نهاد آن: ضمیر (نقش مفعول) مرجع ضمیر: چیز 

صفحه 8:
بتواندء بنكارد: مضارع التزامی سطر اوّل: جملةٌ م رکب (که: پیوند وابسته ساز ا2 امّا: پیوند همپایه ساز جان: نهاد مخیلةٌ آدمی: تر کیب اضافی جان صادق: ترکیب وصفی جان من: ترکیب اضافی آن: ضمیر (نقش مفعولی) مرجع ضمير: جيز نو: متمم 

صفحه 9:
قلمرو ادبی: قلم ... بنکارد: مجاز با / ‎oes ۳‏ 0-01 ۱ ن صادق ... ترسیم و ‎a‏ تناسب: قلم نگاشتن» تر سب cols. ‏پیام: نهایت کوشش برای جلب را‎ معشوق 

صفحه 10:
چه حرف تازه‌ای برای گفتن مانده است با چه چیز تازه‌ای برای نوشتن که بتواند عشق مرا یا سجایای ارزشمند تو را بازکو کند؟ معنی (باز گردانی): حرف تازه‌ای برای گفتن نمانده است و چیز تازه‌ای برای نوشتن نیست و دیگر هیچ سخنی که بتواند عشق من و یا خوبی‌های ارزشمند تو را به همه نشان دهد نیست. (تمام گفتنی‌ها را در باب عشق برای تو بیان کرده‌ام.) 

صفحه 11:
حذف ‎Fst) Jeb‏ ت سل جهارم تابه جعل رده رف( ود وه ‎iets‏ : طبایع» خلق و خوی هاء عادت ها: معطوف به حول سجایای ارزشمند:ترکیب وصفی سجایای تو: ت کیب اضافی. ‎ 

صفحه 12:
قلمرو ادبی: مراعات نظیر: حرف گفتن مراعات نظیر: گفتن» نوشتن واژه آرایی: تازه‌ای حرف: مجاز از سخن پیام: ناتوانی قلم در بیان عشق 

صفحه 13:
هر روز بايد ذكرى واحد را مكرّر بخوانم و آنجه را قديمى استء قديمى ندانم كه تو از آن منی» و من از آن تو درست مانند نخستین باری که نام زیبای تو را تلاوت کردم. معنی (باز گردانی): با گفتن این سخن (ذکر) که «تو برای من هستی و من به تو تعلق دارم» من عشق را از قدیم بودن خارج می‌کنم. حتی اگر هر روز هم بگویم عاشق هم هستیم» تکرار این حرف آن شکوه و زیبایی را از بين نمی‌برد. ابراز عشق» قدیمی و کهنه نمی‌شود و طراوت دارد. هميشه درست مثل روز اول نام تو را عاشقانه صدا می‌زنم. 

صفحه 14:
ذكر: مفعول مكرر: قيد (هم خانواده تكرار) خوان: مضارع التزامی بخوا نچه: مفعول آن تود متمم در جایگاه مسند درست: قید نخستین بار: ترکیب وصفی (نقش متعمی) نام: مفعول نام كيب وصفى نام تو: ترکیب اضافی 

صفحه 15:
۱ قلمرو ادبی: آرایهةً عکس: تو از آن من» من از آن تو تکرار: قدیمی بيام: عشق عاشق به معشوق هميشه تازه است / جاودانی بودن عشق 

صفحه 16:
این گونه است که عشق جاودانی» همواره معشوق را جوان می‌بیند. معنی (باززگردانی): عشق جاودان» در پی ظاهر نیست» اینگونه عاشق همیشه معشوق را جوان میبیند. نفس و باطن عشق زیباست. قلمرو زبانی: عشق جاودانی: نماد جاودانی: واژه دو تلفظی 0 

صفحه 17:
و و نه توجهى به كرد و غبار و جراحات پیری دارد و نه اهمیتی به چین و شکن های ناگزیر سالخوردگی می دهد. معنی (بازگردانی): کسی که عاشق است» به نواقص و عیب‌های معشوق اهمیتی نمی‌دهد و در پی ظاهر نیست. به آثار و نشانه‌های پیری و چین و چروک ناگزیر پیری توجهی ندارد. 

صفحه 18:
کرد و غبار: ممم اسم جراحات: معطوف به متمم چین و شکن: وندی - مرکب ويليام شكسيير ی 7 ۱ : سالخوردكى: اسم وندى - مركبء فرايند واجى افزايشى. رجمة ابوالحسن تهامی قلمرو ادبی: مراعات نظیر: پیری» چین و شکن» سالخوردگی گرد و غبار و جراحات پیری: استعاره از آثار و نشانه های پیری پیام: عاشق به نواقص و عبهای معشوق اهعیتی نمی دهد و در پی ظاهر نیست. 

صفحه 19:
معنی (بزکردانی): معشوق همیشه عشق قدیم را موضوع کناب شعر خودقرار می‌دهد.تنا چیزارزشمند دنا عشق قدیمی و دیرینه واقعی است. خود: مضاف الیه مضاف الیه (وابستة وابسته) می‌کرداند: مضارع اخباری .. . قلمرو ادبی: ‎lel yo‏ نظیر: موضوع؛ صحیفه» شعر : ازلى (ابدی) بودن عشق 

صفحه 20:
و نخستین احساس عشق را در جایی می جوید که خود در آنجا به دنیا آمده است» همان جا که شاید اینک دست زمان و صورت | ۱ ظاهرش مرده نشانش بدهند. معنی (باز گردانی): عاشق اولین احساس عشق را در جایی می‌جوید که خود در آنجا متولد شده است و در طلب عشق 1 قدیمی است» همانجایی که شاید حالا گذر زمان (سن تقویمی) و چهره ظاهرش, ‎of‏ 

صفحه 21:
4 ۹ ات امس اس به دنیا آمده است: ماضی نقلی همانجا: تر کیب وصفی (نقش قیدی) نوع واو در ابتدای برخی بندها و این بند: حرف ربط دست زمان: تركيب اضافى» نهاد صورت ظاهر: تركيب اضافى» معطوف به نهاد. 

صفحه 22:
قلمرو ادبى: به دنيا يا آمدن: كنايه از زاده شدن دست زمان: اضافه استعارى و تشخيص واج آرايى مصوت كسره: موضوع صحيفة شعر خود تضاد: به دنیا آمده» مرده مرده نشان دادن: کنایه از فراموش کردن پیام: عشق زندگی بخش است و هرگز نمی میرد. امصممممممممصم 20 وما ع حا ع ل ی ع ها 

صفحه 23:
معنی کلمات و واژه های مهم درس هجدهم فارسی دوازدهم مخيّله: خیال» ذهن, قوه تخیل صادق: راستگوه روراست » خوها و عادت ها مکرر: عشق قدیم: همان عشق جاودانی که ازلی و ابدی است آن من: مال من تلاوت: قرائت؛ خواندن 

صفحه 24:
سر ‎Xe‏ و جواب قلمرو زبانی صفحه ۱۵۸ درس هجدهم فارسی دوازدهم ) واژه «صحیفه» را از نظر کار کرد معنابی بررسی کنید. پاسخ: صحیفه در معناهای متفاوتی به کار رفته است از جمله‌های معناهای مهم آن عبارت است از: دفتر» رساله» کتاب» مصحف نامه» ورق» روزنامه - کتاب 

صفحه 25:
۲) متن درس را از نظر «حذف فعل» بررسى كنيد و نوع حذف‌ها را باسخ: سطر سوم حذف به قرينة لفظى: جه حرف تازهاى براى نوشتن (مانده است) سطر ششم حذف به قرينة لفظى: و من از آن قو (هستم) 

صفحه 26:
جواب قلمرو ادبی صفحه ۱۵۸ درس ۱۸ = 8 فارسی دوازدهم 1 ۱) دو نمونه آرایه «تشخیص» در متن درس بيابيد. باسخ: سطر دوم: جان صادق من آن را برای تو ترسیم نکرده باشد؟ سطر هشتم: عشق جاودانی معشوق را جوان می بیند. سطر آخر: همانجا كه شاید اینک دست زمان و صورت ظاهرش, موده نشانش ۱ ۱ ۱ ‎FS‏ مت مس( 

صفحه 27:
۲) در متن» نمونه‌ای از پرسش (استفهام) انکاری مشخص کنید. پاسخ: ‎UT‏ چیزی در مخیله آدمی مى كنجدء كه قلمبتواند آن را بنگارد» اما جان صادق من آن را برای تو ترسیم نکرده باشد؟ 

صفحه 28:
پاسخ قلمرو فکری صفحه ۱۵۸ درس هجدهم فارسی دوازدهم ‎)١‏ شكسبير برای عشق جاودانی» چه ویژگی‌هایی را بر می‌شمارد؟ ۱ q مسج پاسخ: عشق جاودانی وصف ناپذیر و نانوشتنی است؛ دلبر نيز هميشه جوان و دوست داشتنی است؛ دلشده راستین ظاهر بين نيست و هميشه به دلبرش عشق می ورزد. سخنور همیشه از عشق می گوید و این موضوع هیچ گاه کهنه نمی شود. 

صفحه 29:
۲) در سطرهای زیر بر چه نکته‌ای تأکید شده است؟ «چه حرف تازه‌ای برای گفتن مانده است یا , چه چیز تازه‌ای برای نوشتن که بتواند عشق مرا یا سجایای ارزشمند تو را بازگو کند؟» پاسخ: اينکه شاعر همه گفتنی‌ها را درباره معشوق و خود گفته است و هیچ نکته‌ای برای نوشتن و گفتن باقی نمانده است 

صفحه 30:
۳) مضمون بیت زیر از کدام بخش از سروده شکسپیر قابل دريافت است؟ کز هر زبان که می‌شنوم نا مکزر است ‎(We)‏ پاسخ: با اين بخش: «هر روز باید ذکری واحد را ر بخوانم و آن‌چه را قدیمی است؛ قدیمی ندانم: که تو از آن منی» و من از آن تو» 

صفحه 31:
چند نکنه برای کیفیت بخشی به کلاس درس کم رنگ ترین جوهرها بهتر از قوي ترين حافظه هاست 5 (ضرب المثل جيني) نوشتن اجازه مي دهد ديكران هم در روياي شما شركت كنند و نظر بدهند. ب 

صفحه 32:
فریدون فرخ» فرشته نبود ز مشک و ز عنبر سرشته فبود «داد» و «قهش» یافت او نیکوبی تو داد و دهش کن» فریدون توبی 

صفحه 33:
چه خوش گفت فردوسی پاک زاد که رحمت بر آن تربت پاک باد ‎oe‏ میازار موری که دانه‌کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است سیاه اندرون باشد و سنگدل که خواهد که موری شود تنگدل مزن بر سر ناتوان دست زور که روزی به بايش در افتى جو مور سعدى 

صفحه 34:
نکته روز: آدم‌ها برای اینکه دوست داشته شوند» باید ارزش داشته باشند» نه دارابی کتاب «صد سال تنهایی» گابریل گارسیا ما ركز 

صفحه 35:
"هر که در این سرا در آید نانش دهید و از ایمانش مپرسید» چه آنکس که به در گاه باریتعالی به جان ارزد البته بر خوان بوالحسن د 

صفحه 36:
شعار ‎wl,‏ در مدارس فنلاند این بود: مدارس فنلاند بهترین و درخشان ترین دانش آموزان از دیگران به 

صفحه 37:


فارسی پایه دوازدهم معنی و آرایه های درس هجدهم عشق جاودانی فارسی دوازدهم عشق جاودانی کتاب ادبیات فارسی دوازدهم متوسطه دوم رشته های تجربی و ریاضی و انسانی و فنی حرفه ای آموزش تصویری را جدی بگیریم پاورپوینت در حالت کتاب ورق زن نسخه قابل ویرایش تعداد اسالید36: فهرست مطالب : فارسی پایه دوازدهم تصاویرمرتبط با درس -1دو نکته مهارت کالس داری ویژه معلمان عزیز -2معنی لغات مهم درس -3معنی و آرایه های درس هجدهم عشق جاودانی فارسی دوازدهم عشق جاودانی کتاب ادبیات فارسی دوازدهم متوسطه دوم رشته های تجربی و ریاضی و انسانی و فنی حرفه ای -4چند نکته برای کیفیت بخشی به کالس درس :درس اول ویژه معلمان📙 ‏Nند 1- ‏Nن ‏NيمNيدا ‏Nمروز :مNعلمانا در وهله نخست معلم دانش ،آموزان هستند نه معلم كتب درسي وانتقال دهنده صرف محتوای آموزشی 2 📙درس دوم ویژه معلمان : -9معلمان موفق امروزي مي دانند سهم هر دانش آموز از يادگيري اهميت دارد. دلیل موفقیت نظام آموزشی فنالند 3 معنی و ارایه های درس هجدهم فارسی دوازدهم عشق جاودانی آیا چیزی در مخیلۀ آدمی می‌گنجد که قلم بتواند آن را بنگارد، اما جان صادق من آن را برای تو ترسیم نکرده باشد؟ معنی (بازگردانی) :هیچ چیزی نیست که در ذهن انسان بگنجد و قلم بتواند آن را بنویسد ولی جان و Nمن ،آن را برای تو ننوشته باشد و به روح صادق ‏Nیده باشد( .من عاشقم و همه توانم را به تصویر نکش کار می‌گیرم تا بتوانم با قلم خود تخ ّیالت خود را Nاست برایت برای تو بیان کنم و آنچه را الزم بنویسم). قلمرو زبانی :مخ ّیله :خیال ،ذهن ،قوه تخیل مرجع «تو» :دلبر و معشوقه سراینده پرسش انکاری صادق :راستگو ،روراست قوة تخیل :متمم (هم خانواده با خیال و تخیل) /مخیلۀ آدمی :ترکیب اضافی می‌گنجد :مضارع اخباری قلم :نهاد آن :ضمیر (نقش مفعول) مرجع ضمیر :چیز 5 بتواند ،بنگارد :مضارع التزامی اول :جملۀ مرکب (که :پیوند وابسته سطر ّ ساز) ا ّما :پیوند همپایه ساز جان :نهاد مخیلۀ آدمی :ترکیب اضافی جان صادق :ترکیب وصفی جان من :ترکیب اضافی آن :ضمیر (نقش مفعولی) مرجع ضمیر :چیز تو :متمم 6 قلمرو ادبی :قلم … بنگارد :مجاز یا جانبخشی جان صادق … ترسیم نکرده باشد :تشخیص تناسب :قلم ،نگاشتن ،ترسیم پیام :نهایت کوشش برای جلب رضایت معشوق 7 چه حرف تازه‌ای برای گفتن مانده است یا چه چیز تازه‌ای برای نوشتن که بتواند عشق مرا یا سجایای ارزشمند تو را بازگو کند؟ معنی (بازگردانی) :حرف تازه‌ای برای گفتن نمانده است و چیز تازه‌ای برای نوشتن نیست و دیگر هیچ سخنی که بتواند عشق من و یا خوبی‌های ارزشمند تو را به همه نشان دهد ،نیست( .تمام گفتنی‌ها را در باب عشق برای تو بیان کرده‌ام). 8 قلمرو زبانی :سجایا :ج سجیه ،خوها و عادت ها (یا = پیوند: همپایه ساز) چه :وابستۀ پیشین (صفت پرسشی) چه حرف تازه :دو ترکیب وصفی گفتن ،نوشتن :متمم مانده است :ماضی نقلی حرف تازه :ترکیب وصفی چیز تازه :ترکیب وصفی حذف فعل [مانده است] در جملۀ دوم :به قرینۀ لفظی سطر چهارم کتاب :جملۀ غیرساده یا مرکب (که :پیوند وابسته ساز) عشق :مفعول شق من :ترکیب اضافی یا :حرف عطف (ج سجیُخ ،عیابط ):هّلق و خوی ها ،عادت ها :معطوف به سجایا ِ مفعول سجایای ارزشمند :ترکیب وصفی سجایای تو :ترکیب اضافی. 9 قلمرو ادبی :مراعات نظیر :حرف ،گفتن مراعات نظیر :گفتن ،نوشتن واژه آرایی :تازه‌ای حرف :مجاز از سخن پیام :ناتوانی قلم در بیان عشق 10 مکرر بخوانم هر روز باید ذکری واحد را ِّ و آنچه را قدیمی است ،قدیمی ندانم که تو از آن منی ،و من از آن تو درست مانند نخستین باری که نام زیبای تو را تالوت کردم. معنی (بازگردانی) :با گفتن این سخن (ذکر) که «تو برای من هستی و من به تو تعلق دارم» ،من عشق را از قدیم بودن خارج می‌کنم .حتی اگر هر روز هم بگویم عاشق هم هستیم ،تکرار این حرف، آن شکوه و زیبایی را از بین نمی‌برد .ابراز عشق، قدیمی و کهنه نمی‌شود و طراوت دارد .همیشه درست مثل روز اول نام تو را عاشقانه صدا می‌زنم. 11 قلمرو زبانی :ذکر :یاد ،ورد مکرر :تکرار شده ،پیوسته عشق قدیم :همان عشق جاودانی که ازلی و ابدی است آن من :مال من تالوت :قرائت ،خواندن هر روز :ترکیب وصفی ذکر :مفعول مکرر :قید (هم خانواده تکرار) بخوان :مضارع التزامی آنچه :مفعول آن تو :متمم در جایگاه مسند ِ درست :قید نخستین بار :ترکیب وصفی (نقش متممی) نام :مفعول نام زیبا :ترکیب وصفی نام تو :ترکیب اضافی 12 قلمرو ادبی :آرایۀ عکس :تو از آن من ،من از آن تو تکرار :قدیمی پیام :عشق عاشق به معشوق همیشه تازه است /جاودانی بودن عشق 13 این گونه است که عشق جاودانی ،همواره معشوق را جوان می‌بیند. معنی (بازگردانی) :عشق جاودان ،در پی ظاهر نیست، ‏Nونه عاشق همیشه معشوق را جوان میبیند .نفس و اینگ باطن عشق زیباست. قلمرو زبانی :عشق جاودانی :نهاد جاودانی :واژه دو تلفظی همواره :قید جملۀ مرکب (که :پیوند وابسته ساز) معشوق :مفعول جوان :مسند می‌بیند :مضارع اخباری قلمرو ادبی :عشق :استعاره ،تشخیص عشق و معشوق :اشتقاق 14 و نه توجهی به گرد و غبار و جراحات پیری دارد و نه اهمیتی به چین و شکن های ناگزیر سالخوردگی می دهد. معنی (بازگردانی) :کسی که عاشق است، به نواقص و عیب‌های معشوق اهمیتی نمی‌دهد و در پی ظاهر نیست .به آثار و نشانه‌های پیری و چین و چروک ناگزیر پیری توجهی ندارد. 15 قلمرو زبانی :ناگزیر :به ناچار جراحات :جراجت ها سالخوردگی :پیری گرد و غبار :متمم اسم جراحات :معطوف به متمم جراحات پیری :ترکیب اضافی. توجه :مفعول چین و شکن :متمم اهمیت :مفعول چین و شکن :وندی – مرکب ناگزیر :وندی سالخوردگی :اسم وندی – مرکب ،فرایند واجی افزایشی. قلمرو ادبی :مراعات نظیر :پیری ،چین و شکن ،سالخوردگی گرد و غبار و جراحات پیری :استعاره از آثار و نشانه های پیری پیام :عاشق به نواقص و عیبهای معشوق اهمیتی نمی دهد و در پی ظاهر نیست. 16 بلکه همواره عشق قدیم را موضوع صحیفۀ شعر خود می‌گرداند. معنی (بازگردانی) :معشوق همیشه عشق قدیم را موضوع کتاب شعر خود قرار می‌دهد .تنها چیز ارزشمند دنیا ،عشق قدیمی و دیرینه واقعی است. قلمرو زبانی :صحیفه :کتاب بلکه ،همواره :قید عشق :مفعول عشق قدیم :ترکیب وصفی موضوع :هسته (نقش مسندی) صحیفه :مضاف الیه شعر :مضاف الیه مضاف الیه (وابستۀ وابسته) خود :مضاف الیه مضاف الیه (وابستۀ وابسته) می‌گرداند :مضارع اخباری قلمرو ادبی :مراعات نظیر :موضوع ،صحیفه ،شعر پیام :ازلی (ابدی) بودن عشق 17 و نخستین احساس عشق را در جایی می جوید که خود در آنجا به دنیا آمده است، همان جا که شاید اینک دست زمان و صورت ظاهرش ،مرده نشانش بدهند. معنی (بازگردانی) :عاشق اولین احساس عشق را در جایی می‌جوید که خود در آنجا متولد شده است و در طلب عشق قدیمی است ،همانجایی که شاید حاال گذر زمان (سن تقویمی) و چهره ظاهرش ،آن را پیر نشان بدهد. 18 قلمرو زبانی و نکات دستوری :جملۀ مرکب (که :پیوند وابسته ساز) نخستین :وابستۀ پیشین (=صفت شمارشی ترتیبی) احساس :هسته (مفعول) نخستین احساس :ترکیب وصفی احساس عشق :ترکیب اضافی جایی :متمم خود :نهاد آنجا :متمم به دنیا آمده است :ماضی نقلی (نقش قیدی) ِ همانجا :ترکیب وصفی شاید :قید اینک :قید مرده :صفت مفعولی نوع واو در ابتدای برخی بندها و این بند :حرف ربط دست زمان :ترکیب اضافی ،نهاد صورت ظاهر :ترکیب اضافی ،معطوف به نهاد. 19 قلمرو ادبی :به دنیا آمدن :کنایه از زاده شدن دست زمان :اضافه استعاری و تشخیص موضوع صحیفۀِ ِ واج آرایی مصوت کسره: شعرِ خود تضاد :به دنیا آمده ،مرده مرده نشان دادن :کنایه از فراموش کردن پیام :عشق زندگی بخش است و هرگز نمی میرد. 20 معنی کلمات و واژه های مهم درس هجدهم فارسی دوازدهم مخ ّیله :خیال ،ذهن ،قوه تخیل صادق :راستگو ،روراست سجایا :ج سجیه ،خوها و عادت ها ذکر :یاد ،ورد مکرر :تکرار شده ،پیوسته عشق قدیم :همان عشق جاودانی که ازلی و ابدی است آن من :مال من تالوت :قرائت ،خواندن ناگزیر :به ناچار جراحات :جراجت ها سالخوردگی :پیری صحیفه :کتاب چین و شکن :پیچ و تاب ،چروک 21 جواب قلمرو زبانی صفحه ۱۵۸درس هجدهم فارسی دوازدهم )۱واژه‌ «صحیفه» را از نظر کارکرد معنایی بررسی کنید. پاسخ :صحیفه در معناهای متفاوتی به کار رفته است از جمله‌های معناهای مهم آن عبارت است از :دفتر ،رساله ،کتاب، مصحف ،نامه ،ورق ،روزنامه – کتاب کوچک 22  )۲متن درس را از نظر «حذف فعل» بررسی کنید و نوع حذف‌ها را بنویسید. پاسخ :سطر سوم حذف به قرینۀ لفظی :چه حرف تازه‌ای برای نوشتن (مانده است) سطر ششم حذف به قرینۀ لفظی :و من از آن تو (هستم) 23 جواب قلمرو ادبی صفحه ۱۵۸درس ۱۸ فارسی دوازدهم )۱دو نمونه آرایه «تشخیص» در متن درس بیابید. پاسخ :سطر دوم :جان صادق من آن را برای تو ترسیم نکرده باشد؟ سطر هشتم :عشق جاودانی معشوق را جوان می بیند. سطر آخر :همانجا که شاید اینک دست زمان و صورت ظاهرش ،مرده نشانش بدهند. 24  )۲در متن ،نمونه‌ای از پرسش ّ مشخص کنید. (استفهام) انکاری پاسخ :آیا چیزی در مخ ّیله آدمی می‌گنجد ،که قلم بتواند آن را بنگارد ،اما جان صادق من آن را برای تو ترسیم نکرده باشد؟ 25 پاسخ قلمرو فکری صفحه ۱۵۸درس هجدهم فارسی دوازدهم )۱شکسپیر برای عشق جاودانی ،چه ویژگی‌هایی را بر می‌شمارد؟ پاسخ :عشق جاودانی وصف ناپذیر و نانوشتنی است ،دلبر نیز همیشه جوان و دوست داشتنی است؛ دلشده راستین ظاهر بین نیست و همیشه به دلبرش عشق می ورزد .سخنور همیشه از عشق می گوید و این موضوع هیچ گاه کهنه نمی شود. 26  )۲در سطرهای زیر بر چه نکته‌ای تأکید شده است؟ «چه حرف تازه‌ای برای گفتن مانده است یا چه چیز تازه‌ای برای نوشتن که بتواند عشق مرا یا سجایای ارزشمند تو را بازگو کند؟» پاسخ :اینکه شاعر همه گفتنی‌ها را درباره معشوق و خود گفته است و هیچ نکته‌ای برای نوشتن و گفتن باقی نمانده است 27  )۳مضمون بیت زیر از کدام بخش از سروده شکسپیر قابل دریافت است؟ قصه بیش نیست غم عشق وین عجب یک ّ مکرر است کز هر زبان که می‌شنوم نا ّ (حافظ) پاسخ :با این بخش« :هر روز باید ذکری واحد را مکر ّNNNNNNNNNNNNNNNNNNNNNNNNNNNNNNNNN ر بخوانم و آن‌چه را قدیمی است ،قدیمی آن تو» آن منی ،و من از ِ ندانم :که تو از ِ 28 كم رنگ ترين جوهرها بهتر از قوي ترين حافظه هاست (ضرب المثل چيني) نوشتن اجازه مي دهد ديگران هم در روياي شما شركت كنند و نظر بدهند. 29 فرخ ،فرشته نبود ِ فریدون ّ ز ُمشک و ز عنبر سرشته نبود «دهِ ش» یافت او نیکویی ز «داد» و َ تو داد و دهش کن ،فریدون تویی فردوسی 30 چه خوش گفت فردوسی پاک زاد که رحمت بر آن تربت پاک باد میازار موری که دانه‌کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است سیاه اندرون باشد و سنگدل که خواهد که موری شود تنگدل مزن بر سر ناتوان دست زور که روزی به پایش در افتی چو مور سعدی 31 نکته روز: آدم‌ها برای اینکه دوست‌ داشته شوند ،باید ارزش داشته باشند، نه دارایی کتاب «صد سال تنهایی»گابریل گارسیا مارکز 32 سخن روز گفته می شود شیخ ابوالحسن خرقانی عارف بزرگ قرن چهارم بر سردر خانقاه خود چنین نوشته بود: "هر که در این سرا در آید نانش دهید و از ایمانش مپرسید ،چه آنکس که به درگاه باریتعالی به جان ارزد البته بر خوان بوالحسن به نان ارزد" . 33 شعار رایج در مدارس فنالند این بود: ما نمی توانیم هدرفتن حتی یک مغز را تاب بیاوریم مدارس فنالند به نحوی طراحی شده اندکه به جای تفکیک بهترین و درخشان ترین دانش آموزان از دیگران به هر دانش آموز فرصت رشد می دهند 34 پایان 35